پرش به محتوا

اویس قرنی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی شیعه
imported>Baqer h
جز اصلاح جعبه
Roohish (بحث | مشارکت‌ها)
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:
| عنوان              =اویس قرنی
| عنوان              =اویس قرنی
| تصویر              =حرم اویس قرنی و عمار یاسر در سوریه.jpg
| تصویر              =حرم اویس قرنی و عمار یاسر در سوریه.jpg
| اندازه تصویر      =
| اندازه تصویر      = 300px
|توضیح تصویر        =حرم اویس قرنی و [[عمار یاسر]] در [[سوریه]]
|توضیح تصویر        =حرم اویس قرنی و [[عمار یاسر]] در [[سوریه]]
| نام کامل          =ابو عمرو اویس بن عامر بن جزء القرنی المرادی الیمنی
| نام کامل          =ابو عمرو اویس بن عامر بن جزء القرنی المرادی الیمنی

نسخهٔ ‏۱۹ نوامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۳:۴۶

اویس قرنی
حرم اویس قرنی و عمار یاسر در سوریه
حرم اویس قرنی و عمار یاسر در سوریه
مشخصات فردی
نام کاملابو عمرو اویس بن عامر بن جزء القرنی المرادی الیمنی
ولادتسی سال قبل از هجرت یمن
محل زندگییمن، کوفه
وفات۳۷ق ، منطقه صفین
علت وفاتدر جنگ صفین
مدفنناحیه رقه در سوریه
مشخصات دینی
از یارانامام علی (ع)
فعالیت‌هاعابد و زاهد، همراهی و بیعت با امام علی (ع)، حضور در جنگ صفین


ابوعمرو اُوِیس بن عامر قَرَنی (شهادت ۳۷ق)، از تابعین و شهدای صفین.

اویس را بیشتر از هر چیز به زهد و پارسایی می‌شناسند و او را یکی از زاهدان هشتگانه در میان تابعین خوانده‌اند. او در زمان پیامبر اکرم (ص) برای دیدار حضرت به مدینه آمد، اما موفق به دیدار او نشد. اویس با حضرت علی(ع) بیعت کرد و در جنگ صفّین در رکاب آن‌حضرت به شهادت رسید.

نسب

ابوعمرو اویس بن عامر بن جزء قرنی مرادی یمنی[۱] از تیره قَرَن، شاخه‌ای از قبیله یمانی بنی مراد بود.[۲] نام پدر او عامر و در برخی منابع انیس، خلیص یا عمرو هم آمده است. [۳]

دیدار با پیامبر(ص)

ظاهراً اویس در زمان پیامبر(ص)، در یمن می‌زیسته و هرگز موفق به دیدار آن حضرت نشده است.

او از راه شتربانی روزگار را با مادر پیر، نابینا و ناتوان خود سپری می‏‌کرد. زمانی که آوازه دعوت پیامبر (ص) را شنید، از مادرش درخواست کرد برای دیدن رسول خدا (ص) به مدینه برود. مادرش به او اجازه داد ولی شرط کرد که بیش از نصف روز در آنجا نماند. اویس به مدینه سفر کرد ولی زمانی که به خانۀ پیامبر رسید، ایشان در خانه نبود. به ناچار به خاطر قولی که مادر از او گرفته بود مدینه را به قصد یمن ترک کرد.

زمانی که پیامبر اسلام(ص) به خانه بازگشت، فرمود: این نور کیست که در این خانه می‏‌نگرم. گفتند: شتربانی که اویس نام داشت به اینجا آمد و زود رفت. فرمود: این نور را در خانه ما هدیه گذاشت و رفت.[۴]

طبق روایاتی نه چندان موثق، اویس همراه هیأتی از یمن یا کوفه به مدینه آمد. گفته‌اند که بر اثر نشانه هایی که پیامبر (ص) از اویس گفته بود، عمر بن خطاب وی را شناخت.[۵]

شهادت

ظاهراً وی پس از سفری که به مدینه داشته، به کوفه آمده و در آنجا زیسته است.[۶] و در سال ۳۷ قمری/ ۶۵۷میلادی در ۶۷ سالگی، در جنگ صفین به شهادت رسیده است.[۷]

درباره محل درگذشت اویس چندین نقل وجود دارد،[۸] چنانکه قبری در ناحیه رقه در سوریه و نیز در جاهای دیگری همچون قبرستان باب‌الصغیر دمشق، اسکندریه و دیار بکر به وی منسوب است.[۹] با این‌همه، چنانکه بیشتر روایات نشان می‌دهد، وی در پیکار صفین، در سپاه امیرالمؤمنین علی (ع) حضور یافت و پیکر وی را در میان شهدای این واقعه یافتند.[۱۰]

مرقد و مزاری در شهر رقه سوریه به او منسوب است و قبر او در سمت چپ قبر عمار یاسر قرار دارد. مزار او دارای گنبد، بارگاه و صحن است. و در روی سنگی که نصف روی قبر را گرفته به خط کوفی نام اویس نوشته شده است.[۱۱]

شرح حال

سنایی غزنوی:

نستعلیق

الگو:بالگو:بالگو:پایان شعر

دیوان سنایی غزنوی، ص۴۸۴

اختلاف نظر در جزئیات زندگی اویس، حتی در سده‌های نخستین هجری، چنان بوده که برخی درباره شخصیت او با شک و تردید سخن گفته‌اند.[۱۲]

با این‌همه، گفته‌اند که او از امیرالمؤمنین علی(ع) و عمر بن خطاب روایت کرده و برخی از رجال و محدثین سده ۱ق - که بیشتر کوفی‌اند - از او حدیث شنیده‌اند. [۱۳]

عبادت

در حالات عرفایی اویس گویند: بعضی از شب‏‌ها می‏‌گفت: امشب شب رکوع است و به یک رکوع شب را به صبح می‌رساند. یک شب می‌گفت: امشب شب سجود است و به یک سجده شب را سپری می‏‌کرد. به او گفتند: اویس، چرا این قدر به خودت زحمت می‌دهی؟! گفت: کاش از ازل تا ابد یک شب بود و من آن را به یک سجده سپری می‌کردم.[۱۴]

زهد

همه اهمیت روایات برجای مانده در مورد اویس قرنی در این نکته است که او از نخستین الگوهای زهد و پارسایی در میان مسلمانان به‌شمار رفته و بعدها نزد صوفیه دارای اهمیت و مقام بلندی شده و یکی از زاهدان هشتگانه در میان تابعین خوانده شده است.[۱۵]

کهن‌ترین روایات درباره اویس، تصویری کاملاً صوفیانه از او ارائه می‌دهد. همه کسانی که در این روایات اویس را دیده‌اند، او را در فقر و سرگشتگی و گمنامی در عین شهرت وصف کرده و گفته‌اند که لباس مناسبی نداشت و همین امر، یکی از عوامل گوشه‌نشینی او از جامعه بوده است.[۱۶]

در روایت‌های دیگری آمده است که او لباسی از جنس پشم بر تن داشت[۱۷] در این روایات، جمله‌های حکمت‌آمیزی غالباً مبنی بر بی‌اعتباری دنیا و نزدیک بودن مرگ، به اویس نسبت داده شده است.[۱۸] در ادبیات صوفیه، اشاره‌های مفصلی به احوال اویس شده است.[۱۹]

جایگاه

نزد پیامبر (ص)

مولانا جلال الدین بلخی:

نستعلیق

الگو:بالگو:ب الگو:ب الگو:بالگو:پایان شعر

مثنوی معنوی،، دفتر چهارم.

در ادبیات صوفیانه اشارۀ زیادی به احوال اویس شده است و در این میان حدیثی مشهور شده که به پیامبر اکرم (ص ) منسوب است بدین مضمون: «بوی بهشت از جانب یمن به مشام من می‌رسد».[۲۰]

طبق روایتی، اویس در حالی که از حضرت رسول (ص ) بسیار دور بوده، از احوال آن حضرت آگاهی می‌یافته است.[۲۱] امام علی(ع) در روایتی از پیامبر اکرم(ص) نقل می‌کند که ایشان در مورد اویس فرموده: او از حزب خدا و رسول اوست. مرگش به شهادت در راه دین خواهد بود، و گروه بسیاری به واسطه شفاعت او از آتش جهنم رهایی می‌یابند.[۲۲]

بر اساس نقلی که عطار نیشابوری در تذکره الاولیاء آورده است، زمانی که صحبت از اویس شد، حضرت رسول (ص) به اصحاب خود سفارش کرد زمانی که او را دیدند، سلام حضرت را به او برسانند، لباس ایشان را به او بدهند و از او بخواهند تا در حق امت پیامبر دعا کند. بعد از وفات پیامبر، خلیفه دوم وی را در سرزمین عرفات دید و سفارش پیامبر را انجام داد.[۲۳]

البته از آنجا که این مطلب بدون سند نقل شده است، اعتباری ندارد. خصوصا با توجه به تاکید صوفیان بر اینکه اویس در زمره مشایخ صوفیه بوده است و در این کتاب نیز روایات عجیب و غریبی در وصف اویس آمده است که بطلانش واضح است. به همین جهت احتمال اینکه این‌گونه مطالب به قصد منقبت و فضیلت‌سازی جعل شده باشد زیاد است.[نیازمند منبع]

نزد شیعیان

نزد شیعه امامیه، اویس قرنی به عنوان یکی از یاران امام علی(ع) مقامی ویژه دارد.[۲۴] شیخ مفید نام اویس را از جمله کسانی آورده است که با علی (ع) بیعت کرد.[۲۵]

نزد صوفیه

از اویس به عنوان نخستین شخص از خردمندان دیوانه[۲۶] یاد شده است.[۲۷] گوشه‌گیری او از اجتماع و تنهایی، مکاشفه‌های او، بدون اینکه راه زیادی در سلوک پیموده باشد و به پیری در این سیر رسیده باشد، بسیار موردتوجه صوفیه قرار گرفته است. این اهمیت زیاد اویس نزد صوفیه باعث شد تا فرقه و طریقه خاصی از تصوف با عنوان اویسیه ایجاد شود.

حمله موشکی به حرم اویس قرنی و عمار یاسر توسط گروه‌های افراطی سلفی در رمضان ۱۴۳۴ق/ مرداد ۱۳۹۲ش

سید حیدر آملی از علمای عرفان، نام اویس را در کنار اصحاب خاص پیامبر(ص) همچون سلمان ، ابوذر، عمار و اصحاب صفه قرار داده است. او میان این عده و طبقه بعدی صوفیه تفاوت قائل شده است و این گروه از اصحاب را از شاگردان پیشوایان معصومین[۲۸] دانسته است.[۲۹]

اویس که در زندگی مادی‌اش مرارت و ملامت فراوان کشید. نقل شده که به هر کوی و برزنی می‌رفت، مردم مثل دیوانه‌ها با او رفتار می‌کردند و گاهی او را سنگ می‌زدند اما، نهایت شکایت اویس، فقط این جمله بود: «ساق‌های من باریک است. سنگ کوچک‌‌تر اندازید تا پای من خون‌آلود نشود و از نماز نمانم که مرا غم نماز است نه غم پای.»[۳۰]

تخریب زیارتگاه اویس

در ۲۱ رمضان سال ۱۴۳۴ق /۶ مرداد ۱۳۹۲ش، همزمان با شب‌های قدر، گروه‌های تکفیری در سوریه که کنترل استان رقه را به دست گرفته بودند، با حمله خمپاره‌ای به حرم عمار یاسر و اویس قرنی، صحن آن را تخریب و با شلیک پیاپی موشک به دیوارهای حرم، بخش‌های از آن را منهدم کردند.[۳۱]

در ۶ فروردین ۱۳۹۳ش/ ۲۴ جمادی‌الاول ۱۴۳۵ق گروه تروریستی تکفیری داعش با کارگذاشتن مواد منفجره، دو مناره مقبره عمار یاسر و اویس قرنی را تخریب کردند. داعش در مرحله بعد در ۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۳/ ۱۵ رجب ۱۴۳۵ق این زیارتگاه را به طور کامل تخریب کرد.[۳۲]

پانویس

الگوی پانویس غیرفعال شده است. لطفا از الگوی پانوشت استفاده شود

منابع

  • آملی، حیدر، جامع الاسرار، به کوشش هانری کربن و عثمان یحیی، تهران، ۱۳۴۷ش/۱۹۶۹م.
  • ابن ابی حاتم، عبدالرحمان، الجرح و التعدیل، حیدرآباد دکن، ۱۳۷۲ق/۱۹۵۳م.
  • ابن بطوطه، رحله، به کوشش محمد عبدالمنعم عریان، بیروت، ۱۹۸۷م.
  • ابن جوزی، عبدالرحمان، الموضوعات، به کوشش عبدالرحمان محمد عثمان، قاهره، ۱۳۸۶ق/۱۹۶۶م.
  • ابن حبان، محمد، الثقات، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۸ق/۱۹۷۸م.
  • ابن حجر عسقلانی، احمد، الاصابه، قاهره، ۱۳۲۸ق/۱۹۱۰م.
  • ابن درید، محمد، الاشتقاق، به کوشش عبدالسلام هارون، قاهره، ۱۳۷۸ق/۱۹۵۸م.
  • ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، بیروت، دارصادر.
  • ابن سلام اباضی، بدءالاسلام، به کوشش ورنر شوارتس و سالم بن یعقوب، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
  • ابن مبارک، عبدالله، الزهد و الرقائق، به کوشش حبیب الرحمان اعظمی، مجلس احیاء المعارف، ۱۳۸۵ق/۱۹۶۶م.
  • ابونعیم اصفهانی، احمد، حلیه الاولیاء، قاهره، ۱۳۵۱ق/۱۹۳۳م.
  • احمد بن حنبل، الزهد، به کوشش محمدسعید بن بسیونی زغلول، بیروت، ۱۴۰۹ق/۱۹۸۸م.
  • احمد جام، انس التائبین، به کوشش علی فاضل، تهران، ۱۳۶۸ش.
  • الاختصاص، منسوب به شیخ مفید، به کوشش علی اکبر غفاری، قم، ۱۴۰۲ق.
  • خلیفه بن خیاط، الطبقات، به کوشش اکرم ضیاء عمری، ریاض، ۱۴۰۲ق/۱۹۸۲م.
  • خلیلی، خلیل، الارشاد، به کوشش محمدسعید عمر ادریس، ریاض، ۱۴۰۹ق/۱۹۸۹م.
  • دایره المعارف بزرگ اسلامی، مدخل اویس قرنی: [۱]
  • ذهبی، محمد، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت، مؤسسه الرساله.
  • رافعی قزوینی، عبدالکریم، التدوین فی اخبار قزوین، به کوشش عزیزالله عطاردی، تهران، ۱۳۷۶ش.
  • شمس تبریزی، مقالات، به کوشش محمدعلی موحد، تهران، ۱۳۶۹ش.
  • شیخ مفید، محمد، الارشاد، قم، مؤسسه آل البیت (ع).
  • شیخ مفید، الجمل، به کوشش علی میرشریفی، قم، ۱۴۱۳ق.
  • طبری، محمد، «المنتخب من کتاب ذیل المذیل»، همراه ج۱۱ تاریخ.
  • عطار نیشابوری، فریدالدین، تذکره الاولیاء، به کوشش محمد استعلامی، تهران، ۱۳۶۶ش.
  • علاءالدوله سمنانی، احمد، العروه لاهل الخلوه و الجلوه، به کوشش نجیب مایل هروی، تهران، ۱۳۶۲ش.
  • عین القضات همدانی، تمهیدات، به کوشش عفیف عسیران، تهران، ۱۳۴۱ش.
  • فروزانفر، بدیع الزمان، احادیث مثنوی، تهران، ۱۳۶۱ش.
  • قائدان، اصغر، تاریخ و اماکن زیارتی سوریه، ۱۳۷۳ش.
  • قمی، عباس، منتهی الامال، انتشارات جاویدان علمی.
  • کرمانی، عبدالرزاق، «تذکره در مناقب حضرت شاه نعمت الله ولی»، مجموعه در ترجمه احوال شاه نعمت الله ولی کرمانی، به کوشش ژان اوبن، تهران، ۱۳۶۱ش.
  • کشی، محمد، معرفه الرجال، اختیار شیخ طوسی، به کوشش حسن مصطفوی، مشهد، ۱۳۴۸ش.
  • کلبی، هشام، نسب معد و الیمن الکبیر، به کوشش ناجی حسن، بیروت، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م.
  • مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، چاپ ایران.
  • نصر بن مزاحم، وقعه صفین، به کوشش محمد عبدالسلام هارون، قاهره، ۱۳۸۲ق/۱۹۶۲م.
  • نیشابوری، حسن، عقلاء المجانین، به کوشش عمر اسعد، بیروت، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م.
  • یاقوت، بلدان.
  • خبرگزاری حج و زیارت.

پیوند به بیرون


  1. شیخ مفید، الجمل، ص۴۵۷
  2. نگاه کنید: کلبی، ج۱، ص۳۳۴؛ ابن سعد، ج۶، ص۱۶۱؛ خلیفه، ص۱۴۶
  3. ابن درید، ص۴۱۴؛ خلیلی، ج۲، ص۵۴۲-۵۴۳؛ رافعی، ج۱، ص۹۱
  4. مجلسی، ج ۴۲، ص۱۵۵؛ قمی، ص۲۳۹: [۲]
  5. نگاه کنید: ابن سعد، ج۶، ص۱۶۲-۱۶۳؛ ذهبی، ج۴، ص۲۰ بب
  6. احمد بن حنبل، ص۴۷۸
  7. طبری، ص۶۲۸؛ نیز نکـ: نصر بن مزاحم، ص۳۲۴.
  8. همو، ص۴۷۹- ۴۸۰؛ ابن حبان، ج۴، ص۵۲؛ نیشابوری، ص۹۹
  9. یاقوت، ج۲، ص۵۹۶؛ ابن بطوطه، ج۱، ص۱۱۴
  10. طبری، ص۶۲۸؛ نگاه کنید: نصر بن مزاحم، ص۳۲۴.
  11. قائدان، ص۲۹: [۳]
  12. نگاه کنید: ابن حبان، ج۴، ص۵۳؛ نگاه کنید: ابن جوزی، ج۲، ص۴۳-۴۴
  13. ابن ابی حاتم، ج۱(بخش۱)، ص۳۲۶؛ ابن حجر، ج۱، ص۱۱۵
  14. قمی، ص۲۳۹
  15. مثلاً نگاه کنید: ابونعیم، ج۲، ص۸۷؛ کشی، ص۹۷- ۹۸
  16. ابن مبارک، ص۲۹۳؛ ابن سعد، ج۶، ص۱۶۱- ۱۶۵؛ احمد بن حنبل، ص۴۷۵-۴۷۷، ۴۸۰-۴۸۱
  17. همو، ص۴۷۹؛ نیز نگاه کنید: شیخ مفید، الارشاد، ص۳۰۶؛ کشی، ص۹۸
  18. ابن سعد، ج۶، ص۱۶۴-۱۶۵؛ احمد بن حنبل، ص۴۷۹-۴۸۰
  19. نگاه کنید: ابونعیم، ج۲، ص۷۹-۸۷؛ عطار، ص۱۹ بب
  20. نگاه کنید: فروزانفر، ص۷۳؛ نیز نگاه کنید: عین القضات، ص۳۲۶، ۳۴۹؛ قیاس کنید: علاءالدوله، ص۳۶۵-۳۶۶؛ ابونعیم، ج۲، صص۷۹-۸۷؛ عطار، صص۱۹ به بعد.
  21. نگاه کنید: کرمانی، ص۲۵-۲۶
  22. شیخ مفید، الارشاد، ج۱، ص۳۱۶
  23. عطار نیشابوری، ص۲۰-۲۱؛دانشنامه جهان اسلام، ج۱۵، مقاله خرقه
  24. الاختصاص، ص۶-۷، ۶۱، ۸۱-۸۲؛ کشی، ص۹
  25. الجمل، ص۱۰۹
  26. عقلاءالمجانین
  27. نگاه کنید: نیشابوری، ج۱، ص۴۷؛ نیز عین القضات، ص۳۴۹
  28. تلامذه للائمه المعصومین
  29. ص ۵۰۳، ۶۱۴-۶۱۵
  30. عطار، تذکره الاولیاء، ص۲۸.
  31. داعش مرقد عمار یاسر و اویس قرنی را منفجر کرد، خبرگزاری مشرق.
  32. زيارتگاه عمار ياسر در سوريه تخريب شد، خبرگزاری حج و زیارت.