مولوی
اطلاعات | |
---|---|
نام کامل | جلالالدین محمد بلخی |
لقب | مولوی، مولانا، ملای روم |
زمینه فعالیت | شعر |
ملیت | ایرانی |
محل زندگی | بلخ، قونیه |
محل دفن | قونیه |
همزمان با | خوارزمشاهیان، حمله مغولان، سلجوقیان |
مذهب | اهل سنت |
کتابها | فیه ما فیه، مجالس سبعه، مکاتیب |
دیوان اشعار | مثنوی معنوی، دیوان شمس |
تخلص | خاموش، خَمُش |
اساتید | شمس تبریزی |
شاگردان | حسامالدین چلبی |
مقالات ویکیشیعه با رویکرد «ارتباط با مکتب اهلبیت» نوشته میشوند. برای آگاهی از دیگر ابعاد موضوع، منابع دیگر را جویا شوید. |
مولوی با نام کامل جلالالدین محمد بلخی (۶۰۴ - ۶۷۲ق) شاعر ایرانی در قرن هفتم هجری است. مولوی به مانند اجدادش سنی حنفی بود؛ اما برخی به واسطه اشعار متعددی که مولوی در وصف امام علی (ع) و واقعه کربلا داشته، او را شیعه میدانند.
تاثیرگذارترین اتفاق زندگی مولانا، دیدار او با شمس تبریزی بود. او شیفته مرام و مسلک شمس شد؛ به طوری که مولوی درس و منبر را رها کرد و تا آخر عمر پیرو شمس گردید. مولوی به صورت نثر و هم به صورت نظم آثاری دارد که دو کتاب مثنوی معنوی و دیوان شمس مهمترین آثار او در ادبیات فارسی به حساب میآید.
هشتم مهر در تقویم ایران، روز ملی بزرگداشت مولوی نامگذاری شده است. دربارهٔ زندگی مولوی فیلم و سریالهایی در ایران و هم در خارج از ایران از جمله سریال «جلال الدین» و «مست عشق» ساخته شده است.
زندگینامه
جلالالدین محمد بلخی معروف به مولانا، مولوی و ملای رومی، شاعر و عارف ایرانی قرن هفتم قمری است. در تاریخ تصوف ایران و در تاریخ ادب فارسی او را بینظیر و نادره میدانند.[۱] وی در ششم ربیعالاول ۶۰۴ق در بلخ به دنیا آمد.[۲] خاندان او به خصوص پدرش، بهاءالدین ولد، اهل دانش، وعظ و خطابه بودند.[۳]
با حمله مغول به منطقه خوارزم، شمال بلخ، در حدود سال ۶۱۶ق، مولوی به همراه پدر و دیگر اعضای خانواده عازم زیارت خانه خدا شد.[۴] بعد از سفر مکه در حوالی سال ۶۱۷ق، به منطقه روم شرقی (ترکیه امروزی) رسیده و مورد استقبال سلطانِ سلجوقی آن منطقه قرار گرفتند.[۵] بهاءالدین ولد و خانوادهاش در قونیه ماندند.[۶] با درگذشت او در سال ۶۲۸ق، مولوی در جایگاه پدر به تدریس و فتوا در قونیه مشغول شد.[۷]
مولوی در ۵ جمادی الثانی سال ۶۷۲ق در قونیه درگذشت و در کنار پدرش در مقبره خانوادگی به خاک سپرده شد.[۸] در تقویم جمهوری اسلامی ایران، هشتم مهر روز بزرگداشت مولانا نامگذاری شده است.[۹] همچنین همه ساله در سالروز تولد مولانا مراسمی در قونیه برپا میشود.[۱۰] مراسم بزرگ دیگری نیز هر سال در شب درگذشت مولانا در قونیه برگزار میشود که موسوم به «شب عروس» است.[۱۱]
تاثیرپذیری مولانا از شمس تبریزی
دیدار شمس با مولوی، زندگی مولانا را دگرگون ساخت و او شیفته مرام و مسلک شمس شد؛ به طوری که مولوی درس و منبر را رها کرده و پیرو شمس گردید.[۱۲] شمس تبریزی(۵۸۲-۶۴۵ق) از بزرگان مشایخ صوفیه در قرن هفتم هجری بود. وی در ۲۶ جمادیالثانی ۶۴۲ قمری وارد قونیه شد و با مولوی ملاقات کرد.[۱۳] پیش از این دیدار، مولوی از عالمان و فقیهان قونیه و دارای مجلس درس و اِفتا بود.[۱۴] البته دربارهٔ نحوه ملاقات شمس با مولوی اختلاف است.[۱۵]
پس از مدتی نسبت به رابطه مولوی و شمس، حسادت و کینهتوزیهای فراوانی ایجاد شد؛ به همین دلیل در سال ۶۴۵ق شمس تبریزی بدون خبر، قونیه را ترک کرد.[۱۶] مولوی بارها در جستجوی خبری از شمس به شهرهای مختلف رفت.[۱۷] او در پی یافتن شمس دو بار به شام سفر کرد؛ اما نشانی از او نیافت.[۱۸] بعدها شایعه شد که شمس به دست مریدان مولوی کشته شد و گفتند علاءالدین، یکی از پسران مولانا نیز در این توطئه دست داشته است؛ اما این واقعه را از مولوی پنهان داشتند و به همین جهت تا پایان عمر از دیدار شمس ناامید نبود.[۱۹] جسد شمس را بعد از درگذشت مولانا در چاهی یافته و دفن کردند.[۲۰]
مثنوی و قرآن
مثنوی معنوی، بزرگترین اثر عرفانی ایران و یکی از بزرگترین آثار هنر و اندیشه بشری است.[۲۱] اساسیترین مأخذ مثنوی را قرآن میدانند. مولانا در مقدمه منثور دفتر اول، مثنوی را کشّاف القرآن مینامد. چند بار مثنوی را مانند قرآن میداند که برخی را هدایت و برخی را گمراه میکند. مثنوی را قرآن پارسی نیز گفتهاند. بهرهگیریهای مولانا از قرآن در مثنوی فراوان و متنوع است.[۲۲] مولویپژوهان از اشارات و تلمیحات بیشمار مثنوی و دیوان شمس به آیات قرآن سخن گفتهاند.[۲۳]
گفته شده است مولانا در مثنوی به پیامبر اکرم (ص) نظری ویژه دارد و بارها مهرِ خود را نسبت به او نشان داده است.[۲۴]
مذهب
مولوی مانند اجدادش سنی حنفی بود و در زمان تحصیل نیز فقه حنفی را آموخت؛ اما پس از سالها تحقیق و تدریس و رسیدن به اجتهاد، دیگر تعصبی به فقه حنفی نداشت و در هر مسئله، بر اساس استنباط و نظر اجتهادی خود که مطابق با موازین شرعی باشد، عمل میکرد؛ خواه مطابق فقه حنفی باشد یا شافعی یا امامیه.[۲۵] قاضی نورالله شوشتری، مولوی را به واسطه برخی اشعار در وصف امام علی (ع) و واقعه کربلا، شیعه میداند.[۲۶]
مولوی به مذاهب (ابراهیمی و غیره) از نگاه عرفانی مینگریست و اختلاف مذاهب را ناشی از اختلاف نظر و دیدگاه میدانست.[۲۷]
مولوی و تشکیک در عزاداری بر امام حسین (ع)
مولوی شعری در مورد عزاداری شیعیان شهر حَلَب در روز عاشورا سروده است. در این شعر، شاعری، عزاداریِ عزاداران بر امام حسین (ع) را دیده و از علت میپرسد. شاعر پس از اطلاع و مذمت عزاداران، پیشنهاد میدهد که باید بر خود عزاداری کنند. خسرو دین (امام حسین (ع)) به وصال الهی رسید و به همین جهت باید در این روز شادی کرد.
سید هاشم حداد از عارفان شیعه در قرن چهارده قمری نیز بر همین مسلک بوده است. این رویکرد مورد انتقاد بسیار قرار گرفته است[۲۹] و آن را در مقابل روایات مختلف و سیره اهلبیت (ع) دانستهاند که در روز عاشورا عزاداری کرده و بر این امر سفارش میکردند.[۳۰] البته برخی محققان در پی توجیه این ابیات برآمده و معتقدند مقصود مولوی، رد کلی عزاداری بر امام حسین (ع) نبوده است.[۳۱]
امامان (ع) در شعر مولوی
مولوی اشعاری در وصف امام علی (ع) سروده است. همچنین در برخی از اشعارش به واقعه کربلا اشاره میکند. نمونههایی از آن در پی میآید.
در مثنوی معنوی
غدیر از نگاه مولوی
از علی آموز اخلاص عمل
این شعر دربارهٔ ماجرای مبارزه امام علی (ع) و عمرو بن عبدود در جنگ خندق (احزاب) است که چند بیت از آن در پی میآید:
در دیوان شمس
ای رهنمای مؤمنان اللّه مولانا علی
این شعر اشاره به شهدای کربلا دارد که چند بیت از آن چنین است:
در رباعیات دیوان شمس
آثار
آثار مولوی شامل نظم و نثر بوده و بخش زیادی از آثار او به زبان فارسی است؛ هرچند به زبانهای ترکی، عربی و یونانی هم بیتهایی سروده است.[۳۸] تخلص وی در شعر، «خاموش» و «خَمُش» بود.[۳۹]
آثار مولانا عبارتاند از:
آثار منظوم
مثنوی معنوی
- از برترین کتابها در ادبیات عرفانی فارسی است و اندیشههای فرهنگ اسلامی نیز در آن دیده میشود.[۴۰]
دیوان شمس یا کلیات شمس تبریزی
- شامل غزلیات عرفانی مولاناست[۴۱] اما چون در بیشتر اشعار این کتاب از استاد و مراد خود؛ شمس تبریزی، یاد کرده، به غزلیات شمس مشهور است.[۴۲]
رباعیات
- مجموعهای از اشعار، دوبیتیهای کوتاه و عاشقانه مولانا دربارهٔ عشق و معشوق است.[۴۳]
آثار منثور
فیه ما فیه
- حاوی تقریرات مولاناست که گاه در پاسخ پرسشی است و گاهی خطاب به شخصی معین است که در آن روزگاران میزیست.[۴۴]
مکاتیب
- حاصل نامههای مولاناست.[۴۵]
مجالس سبعه
- هفت مجلس از مواعظ و سخنان مولاناست که در منبر گفته شده و مولوی در آن به صورت یک خطیب برای شروع کار از آیهای از قرآن بهره میجست که بسیار ساده پندهای خود را به گوش افراد میرساند.[۴۶]
فیلم و سریال
در خصوص زندگی مولوی در سال ۱۳۹۳ش مجموعهای تلویزیونی با نام «جلالالدین» ساخته شهرام اسدی از شبکه ۱ سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شد که به زندگی مولوی در دوران کودکی میپرداخت.[۴۷] در پاییز ۱۳۹۸ش نیز خبر ساخت فیلم «مست عشق» به کارگردانی حسن فتحی منتشر شد. موضوع این فیلم در مورد برهههایی از زندگی مولانا به صورت مشترک میان ایران و ترکیه بود اما با مخالفت برخی از مراجع تقلید شیعه مواجه شد.[۴۸] به نظر این مراجع، این کار سبب ترویج صوفیه میشود.[۴۹]
خبر ساخت فیلم زندگی مولانا و شمس توسط یک سینماگر آمریکایی در سال ۲۰۱۶ میلادی منتشر شد و خبرگزاری آناتولی ترکیه نیز اعلام کرد ترکیه در ساخت آن با هالیوود مشارکت میکند.[۵۰]
همچنین اپرای عروسکی مولوی در بهمن سال ۱۳۸۸ش در تالار فردوسی بنیاد رودکی تهران به کارگردانی و نویسندگی بهروز غریبپور به روی صحنه رفت. این نمایش بر اساس اشعار مثنوی معنوی و کلیات شمس نوشته شد که همراه با موسیقی و ردیفهای آوازی بود و بیش از ۱۰۰ عروسک ریسمانی در آن به کار گرفته شدند.[۵۱]
پانویس
- ↑ استعلامی، «مولانا جلالالدین محمد»، ج۲، ص۱۶۹۱.
- ↑ همایی، مولوی نامه؛ مولوی چه میگوید؟، ۱۳۷۶ش، ج۱، ص۱۸؛ زرینکوب، با کاروان حله، ۱۳۴۷ش، ص۲۰۵.
- ↑ صفا، تاریخ ادبیات در ایران و در قلمرو زبان پارسی، ۱۳۷۸ش، ج۳، ص۴۵۰.
- ↑ زرینکوب، با کاروان حله، ۱۳۴۷ش، ص۲۰۹.
- ↑ زرینکوب، با کاروان حله، ۱۳۴۷ش، ص۲۰۹.
- ↑ صفا، تاریخ ادبیات در ایران و در قلمرو زبان پارسی، ۱۳۷۸ش، ج۳، ص۴۵۲.
- ↑ صفا، تاریخ ادبیات در ایران و در قلمرو زبان پارسی، ۱۳۷۸ش، ج۳، ص۴۵۲.
- ↑ زرینکوب، با کاروان حله، ۱۳۴۷ش، ص۲۱۳.
- ↑ «مولاناخوانی در روزگار کرونا»، ایسنا.
- ↑ «بزرگداشت مولانا در قونیه با صدای شجریان»، ایسنا.
- ↑ «مراسم شب عرس مولانا در قونیه برگزار شد»، ایسنا.
- ↑ افلاکی، مناقب العارفین، ۱۳۷۵ش، ج۲، ص۶۲۰.
- ↑ زرینکوب، با کاروان حله، ۱۳۴۷ش، ص۲۱۰.
- ↑ افلاکی، مناقب العارفین، ۱۳۷۵ش، ج۲، ص۶۱۸.
- ↑ افلاکی، مناقب العارفین، ۱۳۷۵ش، ج۲، ص۶۱۹؛ جامی، نفحات الانس، بیتا، ص۵۳۹؛ سمرقندی، تذکره الشعراء، ۱۳۸۲ش، ص۱۹۶–۱۹۷؛ «دو پیشگویی جالب درباره مولوی»، مشرق.
- ↑ سمرقندی، تذکره الشعراء، ۱۳۸۲ش، ص۱۹۶–۱۹۷؛ زرینکوب، با کاروان حله، ۱۳۴۷ش، ص۲۱۱.
- ↑ زرینکوب، با کاروان حله، ۱۳۴۷ش، ص۲۱۱.
- ↑ زرینکوب، با کاروان حله، ۱۳۴۷ش، ص۲۱۱.
- ↑ سمرقندی، تذکره الشعراء، ۱۳۸۲ش، ص۲۰۱؛ زرینکوب، با کاروان حله، ۱۳۴۷ش، ص۲۱۱.
- ↑ جامی، نفحات الانس، بیتا، ص۵۳۹؛ زرینکوب، با کاروان حله، ۱۳۴۷ش، ص۲۱۱.
- ↑ سالارینسب، «مثنوی معنوی»، ص۴۸۷.
- ↑ سالارینسب، در شناخت مثنوی معنوی، ۱۳۹۸ش، ص۱۹۳ و ۱۹۴ و ۱۹۶.
- ↑ شیمل، من بادم و تو آتش، ۱۴۰۰ش، ص۱۲۸.
- ↑ سالارینسب، در شناخت مثنوی معنوی، ۱۳۹۸ش، ص۲۰۰.
- ↑ همایی، مولوی نامه؛ مولوی چه میگوید؟، ۱۳۷۶ش، ج۱، ص۳۸–۳۹.
- ↑ صفا، تاریخ ادبیات در ایران و در قلمرو زبان پارسی، ۱۳۷۸ش، ج۳، ص۴۶۰.
- ↑ همایی، مولوی نامه؛ مولوی چه میگوید؟، ۱۳۷۶ش، ج۱، ص۴۱.
- ↑ مولانا، مثنوی معنوی، دفتر ششم، بخش ۲۴: «نکته گفتن آن شاعر جهت طعن شیعه حلب»، سایت گنجور.
- ↑ «نگاه عجیب مولوی و شمس به عزاداری امام حسین و واقعه کربلا»، پژوهشی دربارهٔ ابنعربی.
- ↑ «شادی و مسرت و عدم حزن سید هاشم حداد در روز عاشورا»، سایت پژوهشی دربارهٔ ابنعربی.
- ↑ «کربلا و عزاداری امام حسین علیهالسلام از نگاه مولانا»، سایت عرفان و حکمت.
- ↑ مولوی، مثنوی معنوی، «دفتر ششم، بخش ۱۲۹».
- ↑ مولوی، مثنوی معنوی، «دفتر اول، بخش ۱۶۴».
- ↑ مولوی، کلیات شمس تبریزی، ۱۳۷۶ش، غزلیات، شماره ۳۲۱۳، ص۱۱۸۹.
- ↑ مولوی، دیوان شمس، غزلیات، «غزل شماره ۲۷۰۷».
- ↑ مولوی، دیوان شمس، رباعیات، «رباعی شماره ۲۹۹».
- ↑ مولوی، دیوان شمس، رباعیات، «رباعی شماره ۳۰۳».
- ↑ زرینکوب، با کاروان حله، ۱۳۴۷ش، ص۲۱۴–۲۱۵.
- ↑ زرینکوب، با کاروان حله، ۱۳۴۷ش، ص۲۲۱.
- ↑ زرینکوب، با کاروان حله، ۱۳۴۷ش، ص۲۱۵.
- ↑ همایی، تاریخ مختصر ادبیات ایران، ۱۳۷۳ش، ص۱۰۹.
- ↑ زرینکوب، با کاروان حله، ۱۳۴۷ش، ص۲۱۵.
- ↑ زرینکوب، با کاروان حله، ۱۳۴۷ش، ص۲۱۵.
- ↑ زرینکوب، با کاروان حله، ۱۳۴۷ش، ص۲۱۵.
- ↑ زرینکوب، با کاروان حله، ۱۳۴۷ش، ص۲۱۵.
- ↑ زرینکوب، با کاروان حله، ۱۳۴۷ش، ص۲۱۵.
- ↑ عابدینی، «مورد عجیب جلالالدین محمد بلخی در سینما»، جوان آنلاین.
- ↑ عابدینی، «مورد عجیب جلالالدین محمد بلخی در سینما»، جوان آنلاین.
- ↑ «نگاه رسانههای داخلی به ماجراهای فیلم شمس و مولانا»، ایرنا.
- ↑ عابدینی، «مورد عجیب جلالالدین محمد بلخی در سینما»، جوان آنلاین.
- ↑ «مست عشق، فیلمی برای مولانا و شمس تبریزی؛ زنده باد این عاشقانه!»، ایرنا.
منابع
- استعلامی، محمد، «مولانا جلالالدین محمد»، فرهنگنامه تصوف و عرفان، محمد استعلامی، تهران، فرهنگ معاصر، ۱۳۹۹ش.
- «نگاه رسانههای داخلی به ماجراهای فیلم شمس و مولانا»، ایرنا، تاریخ درج مطلب: ۳ مهر ۱۳۹۸ش، تاریخ بازدید: ۱۸ فروردین ۱۴۰۰ش.
- «مولاناخوانی در روزگار کرونا»، ایسنا، تاریخ درج مطلب: ۸ مهر ۱۳۹۹ش، تاریخ بازدید: ۱۵ فروردین ۱۴۰۰ش.
- «مراسم شب عرس مولانا در قونیه برگزار شد»، ایسنا، تاریخ درج مطلب: ۲۸ آذر ۱۳۹۹ش، تاریخ بازدید: ۱۵ فروردین ۱۴۰۰ش.
- «مست عشق، فیلمی برای مولانا و شمس تبریزی؛ زنده باد این عاشقانه!»، ایرنا، تاریخ درج مطلب: ۲ مهر ۱۳۹۸ش، تاریخ بازدید: ۱۷ فروردین ۱۴۰۰ش.
- «بزرگداشت مولانا در قونیه با صدای شجریان»، ایسنا، تاریخ درج مطلب: ۳۱ شهریور ۱۳۹۹ش، تاریخ بازدید: ۱۵ فروردین ۱۴۰۰ش.
- «دو پیشگویی جالب درباره مولوی»، مشرق، تاریخ درج مطلب: ۸ مهر ۱۳۹۱ش، تاریخ بازدید: ۱۶ فروردین ۱۴۰۰ش.
- افلاکی، احمد بن اخی، مناقب العارفین، به تصحیح تحسین یازیجی، تهران، دنیای کتاب، ۱۳۷۵ش.
- جامی، عبد الرحمن بن احمد، نفحات الأنس، به تحقیق مولوی غلام عیسی، ویلیام ناسو لیس، عبدالحمید مولوی، کلکته، مطبعة لیسی، بیتا.
- زرینکوب، عبدالحسین، با کاروان حُلّه، تهران، جاویدان، ۱۳۴۷ش.
- سایت «گنجور»، تاریخ بازدید: ۱۵ فروردین ۱۴۰۰ش.
- سالارینسب، مهدی، در شناخت مثنوی معنوی، تهران، فرهنگ معاصر، چاپ اول، ۱۳۹۸ش.
- سالارینسب، مهدی، «مثنوی معنوی»، پنج شاعر بزرگ ایران، (برگزیده مقالات دانشنامه زبان و ادب فارسی به سرپرستی اسماعیل سعادت)، به کوشش مژگان گلهداری، تهران، فرهنگستان زبان و ادب فارسی و با همکاری انتشارات سخن، ۱۳۹۹ش.
- سمرقندی، دولتشاه، تذکره الشعراء، به تصحیح ادوارد برون، تهران، انتشارات اساطیر، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
- شیمل، آنِماری، من بادم و تو آتش، ترجمه فریدون بدرهای، تهران، توس، چاپ چهارم، ۱۴۰۰ش.
- صفا، ذبیحاللّه، تاریخ ادبیات در ایران و در قلمرو زبان پارسی، تهران، فردوس، ۱۳۷۸ش.
- عابدینی، محمدصادق، «مورد عجیب جلالالدین محمد بلخی در سینما»، جوان آنلاین، تاریخ درج مطلب: ۲ مهر ۱۳۹۸ش، تاریخ بازدید: ۱۷ فروردین ۱۴۰۰ش.
- مولوی، جلالالدین محمد، کلیات شمس تبریزی، به تصحیح بدیعالزمان فروزانفر، تهران، امیر کبیر، چاپ چهاردهم، ۱۳۷۶ش.
- همایی، جلالالدین، تاریخ مختصر ادبیات ایران، به کوشش: ماهدخت بانو همایی، تهران، نشر هما، چاپ اول، ۱۳۷۳ش.
- همایی، جلالالدین، مولوی نامه؛ مولوی چه میگوید؟، تهران، نشر هما، چاپ نهم، ۱۳۷۶ش.