حسن خلق
آیات اخلاقی | |
---|---|
آیات افک • آیه اخوت • آیه اطعام • آیه نبأ • آیه نجوا • آیه مشیت • آیه بر • آیه اصلاح ذات بین • آیه ایثار | |
احادیث اخلاقی | |
حدیث قرب نوافل • حدیث مکارم اخلاق • حدیث معراج • حدیث جنود عقل و جهل | |
فضایل اخلاقی | |
تواضع • قناعت • سخاوت • کظم غیظ • اخلاص • خشیت • حلم • زهد • شجاعت • عفت • انصاف • اصلاح ذات البین • عیبپوشی | |
رذایل اخلاقی | |
تکبر • حرص • حسد • دروغ • غیبت • سخنچینی • تهمت • بخل • عاق والدین • حدیث نفس • عجب • عیبجویی • سمعه • قطع رحم • اشاعه فحشاء • کفران نعمت | |
اصطلاحات اخلاقی | |
جهاد نفس • نفس لوامه • نفس اماره • نفس مطمئنه • محاسبه • مراقبه • مشارطه • گناه • درس اخلاق • استدراج | |
عالمان اخلاق | |
ملامهدی نراقی • ملا احمد نراقی • میرزا جواد ملکی تبریزی • سید علی قاضی • سید رضا بهاءالدینی • سید عبدالحسین دستغیب • عبدالکریم حقشناس • عزیزالله خوشوقت • محمدتقی بهجت • علیاکبر مشکینی • حسین مظاهری • محمدرضا مهدوی کنی | |
منابع اخلاقی | |
قرآن • نهج البلاغه • مصباح الشریعة • مکارم الاخلاق • المحجة البیضاء • رساله لقاءالله (کتاب) • مجموعه وَرّام • جامع السعادات • معراج السعادة • المراقبات | |
کتابشناسی یا ارجاعات این مقاله ناقص است. میتوانید با اصلاح نحوهٔ ارجاع به منابع بر طبق شیوهنامهٔ ارجاع به منابع، به ویکیشیعه کمک کنید. |
حُسْنِ خُلْق؛ اصطلاحی اخلاقی به معنای خوی خوش و اخلاق و برخورد نیکو با دیگران و از فضایل اخلاقی که در روایات معصومین ستایش شده است. امام صادق(ع) حسن خلق را یکی از ۱۰ صفت انبیای الهی برشمرده است. در روایات امامان شیعه برای این فضیلت اخلاقی آثار دنیوی و اخروی فراوانی برشمرده شده که برخی از آنها عبارتند از: جبران کمبود عبادت، افزایش رزق، جلب محبت و ایجاد لطافت در گفتار.
معناشناسی
حُسن خلق(به عربی: حسن الخلق) ترکیب اضافی به معنای نرمخویی و خوشگفتاری و گشادهرویی در برخورد با دیگران است.[۱] اما معانی دیگری نیز برای آن آوردهاند از جمله:
- اعتدال در قوای عقلی و غضبی و شهوانی که درون فرد را از انوار افاضات علوم و معارف الهی، درخشان و اعضای او را به طاعات و وظایف مشغول میکند. این حالت درونی با علاماتی همچون معاشرت نیکو با مردم و بروز صفاتی مانند خوشبرخوردی، محبت، راستی و... شناخته میشود. در این معنی، حُسن خلق تابع استقامت تمام اعضای ظاهری و باطنی و زیبایی صورت درونی انسانی در اثر این تناسب اخلاقی است.[۲] همانطور که حسن ظاهری با زیبایی و تناسب همۀ اعضا محقق میشود، حسن خلق که زیبایی باطنی است نیز با زیبایی همه صفات و اخلاق محقق میشود.[۳]
- اینکه فرد همتی جز خدا نداشته باشد و جلوۀ الهی را مشاهده کند و جفای خلق را به آن انگیزه تحمل نماید.[۴]
مفاهیم مرتبط
برخی واژهها که در قرآن کریم، روایات و منابع اخلاق اسلامی به گونهای هممعنی با خوشخلقی یا جزء لازم خوش خلقی یا از مصادیق برتر حسن خلق و یا نقطه مقابل آن هستند عبارتند از:
- معاشرت نیکو
- فتوت و مروت: در برخی روایات، خوشخلقی به عنوان یکی از مولفههای مروت ذکر شده است همچنین در احادیث بسیاری مولفههای مروت از مولفههای خوش خلقی شمرده شده است. بنابراین این دو با هم ارتباطی وثیق دارند.
- سوءخلق: که ضد خوش خلقی است.
- مکارم اخلاق: که طبق روایات، عبارت است از طیفی از اخلاق متعالی که مورد عنایت ویژۀ اولیای دین قرار گرفتهاند؛ یا به این جهت که ریشه برای همه اخلاق دیگر هستند و یا دارای برجستگی خاصی در کمالیابی انسان هستند. پیامبر اکرم(ص) فرمود:
در روایت دیگری این صفات را بهترین اخلاق در دنیا و آخرت شمردهاند.[۶]
امام صادق(ع) فرمود:
در حدیث دیگری، صدق و ادای امانت هم افزوده شدهاند.[۸]
- من مبعوث شدم تا مکارم اخلاق را به کمال برسانم.[۱۰]
حسن خلق در قرآن
قرآن کریم، پیامبر اکرم(ص) را با اخلاق عظیم که بسیار زیبا است میستاید[۱۱] و خدای متعال، علت برتری آن حضرت بر سایر انبیا را حسن خلق میداند.[۱۲]
حسن خلق در احادیث
در روایات نبوی صاحب خُلق حَسَن، برترین موزون در میزان[۱۳] و همتای روزهدار شبزندهدار دانسته شده است.[۱۴]
از پیامبر اکرم(ص) درباره این ملکه اخلاقی احادیث ارزشمندی نقل شده که برخی از آنها عبارتند از:
- حسن خلق زمامی از رحمت خدا برای صاحب آن است که یک سر زمام به دست فرشتهای است که آن را به سوی خیر میکشاند[۱۵]
- حسن خلق، نیمی از دین است[۱۶]
- کاملترین شما در ایمان، خوشخوترین شما است.[۱۷]
- اگر خوش خلقی تجسم مییافت، زیباترین مخلوق بود.[۱۸]
- بیشترین چیزی که امت من را به بهشت میبرد، تقوا و حسن خلق است.[۱۹]
همچنین آن حضرت به حسن خلق خانوادگی اهمیت فراوان داده و میفرمود:
- بهترین شما خوش خوترین شما با همسرانشان است.[۲۰]
امام علی(ع) فرمود:
- خداوند اخلاق نیکو را وسیله اتصالی بین خود و بندگانش قرار داده است پس لازم است بر هر یک از شما که به خلقی از اخلاق نیکو چنگ زند.[۲۱]
همچنین فرمود:
- حُسن اخلاق نشانه پاک گهری است.[۲۶]
امام باقر(ع) نیز فرمود:
امام صادق(ع) نیز در روایتی صفات نیک اخلاقی مانند: امانتداری، خوش رفتاری و حسن خلق را نشانه بهره مندی شیعیان از طینت و سرشت بهشتی دانسته که فرجامشان را نیز بهشت قرار می دهد و صفات زشت اخلاقی مانند: بدخُلقی و بد رفتاری وبدخویی وپای بند نبودن به امانتداری را نشانه سرشت دوزخی دانسته است که صاحبانشان را دوزخی خواهد کرد. [۲۸]
آثار حُسن خلق
- گرایش به اسلام و دین حق: در حدیث آمده است که رسول اکرم، برخی از اسیرانی که مستحق مرگ بودند را به علت داشتن ۵ صفت زیبا که یکی از آنها حسن خلق بود، مجازات نکرد و هنگامی که آن افراد به اهمیت این صفت نزد رسول خدا پی بردند، مسلمان شدند.[۲۹]
- رسیدن به درجات والای ایمان؛ رسول خدا که به سبب بزرگی شرافت این صفت نیکو به آخرین درجه ایمان دست یافت و به اوج و نهایت آن رسید[۳۰] و فرمود: شبیهترین شما به من خوشخوترین شما است.[۳۱]
- جبران کمبودهای عبادی: امام صادق(ع) فرمود: گاهی بنده در مراتب عبادت دارای کمبودی است اما خداوند با خوشخلقی، بنده را به درجۀ شبزندهدار روزهدار میرساند.[۳۲]
- ازدیاد رزق؛[۳۳]
- آبادسازی شهرها؛[۳۴] نکته: اثر ازدیاد رزق و آبادی شهرها به ایمان افراد ربطی ندارد و حتی اگر افراد فاسق هم باشند این نتیجه بر حسن خلق آنان مترتب است.[۳۵]
- جلب دوستی[۳۶] و تقویت دوستی موجود.[۳۷]
- ایجاد لطافت در گفتار.[۳۸]
- دعوت کننده دیگران به دین.[۳۹]
- همتایی با مجاهد؛ امام صادق(ع) فرمود: خداوند برای حسن خلق بنده ثواب و اجر مجاهدی را عطا میکند که همواره از بامداد تا شامگاه در راه خدا مجاهده کند.[۴۰]
- جلب همه خوبیها در دنیا و آخرت: همانطور که پیامبر اکرم(ص) فرمود: حسن خلق، خیر دنیا و آخرت را برای فرد جمع میکند[۴۱] همچنین روایت شده که خداوند هیچ خیری در دنیا و آخرت به کسی نمیدهد مگر با حسن خلق و حسن نیت.[۴۲]
- نجات از هول صراط: پیامبر اسلام(ص) در خوابی که آن را عجیب توصیف کردند فرمود: فردی از امتم را دیدم که بر روی صراط چون کسی که تندبادی به او بخورد بر خود میلرزد و ناگهان خوشخلقی او، به یاری او آمد و او را نجات داد.[۴۳]
- تضمین قطعی بهشتی شدن: پیامبر اکرم(ص) فرمود: صاحب حسن خلق، قطعا در بهشت است.[۴۴]
- اعتبار اجتماعی: حسن خلق جایگزین شرافت قومی و خانوادگی میشود و به افراد، اعتبار اجتماعی میبخشد.[۴۵]
- جلب محبت و دوستی.[۴۶] که هم محبت الهی و هم محبت مردم را شامل میشود.
- طهارت از گناه: در روایت است خوشخویی با خانواده و مردم اگر با سه صفت دیگر یعنی «وفا به وعدههای با خدا، راستگویی و حیا از زشتیهای نزد خدا و مردم» همراه شود، همۀ گناهان فرد را فرو میریزد حتی اگر سراپای او را فراگرفته باشند.[۴۷] پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم فرمود: خوشخویی گناهان را چون آب که نمک را ذوب میکند از بین میبرد.[۴۸] زیرا این صفت، ریشهها و بنیانهای گناه و آلودگی را برمیاندازد.
- تکمیل کنندۀ ایمان: در روایت آمده است که حسن خلق اگر با صدق و ادای امانت و حیا، همراه شود، ایمان فرد را تکمیل میکند.[۴۹]
- اصلاح نظام خانواده: پیامبر اکرم(ص) فرمود: هرگاه خداوند اراده کند خیر و خوبی به خانوادهای برساند، حسن خلق و رفق را نصیب آنان میکند.[۵۰]
- دور کردن کبر و غرور[۵۱]
- مستحکم شدن پیوند اجتماعی مسلمانان.[۵۲]
حکمت عمر طولانی فرعون:
ابنعبّاس قَالَ قَالَ مُوسَی: (علیه السلام) أَمْهَلْتَ فِرْعَوْنَ أَرْبَعَمِائَهًِْ سَنَهًٍْ وَ هُوَ یَقُولُ أَنَا رَبُّکُمُ الْأَعْلَی وَ یَجْحَدُ رُسُلَکَ وَ یُکَذِّبُ بِآیَاتِکَ. فَأَوْحَی اللَّهُ تَعَالَی إِلَیْهِ أَنَّهُ کَانَ حَسَنَ الْخُلُقِ سَهْلَ الْحِجَابِ فَأَحْبَبْتُ أَنْ أُکَافِیَهُ. ابنعباس میگوید: موسی به خداوند گفت: «آیا به فرعون چهارصد سال مهلت دادی درحالیکه میگوید؛ «أَنَا رَبُّکُمُ الْأَعْلی»، و پیامبران و فرستادگانت را انکار میکند و آیات و نشانههایت را تکذیب میکند»؟ خداوند به موسی وحی کرد: «او رفتارش خوب بود وحسن خلق و حجاب و دربان آسان داشت و دیدنش آسان بود و به این خاطر خواستم به او مهلت بدهم»
*منبع: مجلسی، بحارالأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۳، ص۱۲۸.
مصادیق و نشانهها
از آنجا که این فضیلت اخلاقی دارای مفهوم بسیار گستردهای است تا حدی که مورد سوءبرداشت نیز قرار میگیرد، منابع اسلامی با بیان نشانهها و مصادیق حسن خلق، سعی در ارائۀ درک بهتری از معنای حسن خلق و نیز عملیاتی نمودن تعریف مفهومی آن برای دستیابی آسان به این صفت والانمودهاند. این مصادیق عبارتند از:
- تبسم بر لب داشتن هنگام گفتگو با مؤمنین.[۵۳]
- شوخی و مزاح.[۵۴]
- عطا و بخشش: امام صادق(ع) فرمود: اگر با هر کس معاشرت کردی دست بالا داشته باش. زیرا حسن خلق، ضعف عبادت را جبران و مؤمن را به درجۀ شبزندهدار روزهدار میرساند.[۵۵] این حدیث میرساند کرم (بخشش) نیز نوعی حسن خلق است.[۵۶] زیرا دست بالایعنی نفع رساننده (هر نفعی)[۵۷] و این سودرسانی در مورد خانواده در اولویت است. زیرا قانون در انفاق مالی و هر خیر رسانی این است که از خانواده و افرادی که تحت تکفل و چشم به دست سرپرست خود هستند شروع شود.[۵۸] چنانکه امام علی(ع) یکی از محورهای حسن خلق را توسعه دادن امکانات خانواده [در حد متعارف و دور از اسراف] معرفی نمودند.[۵۹]
- تواضع، بشاشت و خوشکلامی: هنگامی که یکی از اصحاب امام صادق(ع) از ایشان دربارۀ اندازۀ حُسن خلق سؤال نمود ایشان فرمود: این است که با رفتاری متواضعانه و ملایم و گفتاری نیکو و دلپسند و چهرهای گشاده با او برخورد کنی.[۶۰]
- سلام کردن و بذل تحیت: امام علی(ع) فرمود: بذل تحیت، از محاسن اخلاق است.[۶۱]
- انعطاف و الفت گرفتن با دیگران: پیامبر اکرم(ص) در شرح صفات خوشخویان فرمود: آنان که نرم و الفت گیرنده و مورد الفت دیگران هستند.[۶۲]
- رفتاری که دوست داریم با ما صورت گیرد: از امام رضا(ع) دربارۀ حسن خلق سؤال شد فرمود: طوری با مردم رفتار کنی که دوست داری با تو آنگونه رفتار کنند.[۶۳]
- خوشرویی، خوبی کردن و منع آزار خود از دیگران: بزرگان اخلاق گفتهاند حسن خلق دارای سه محور است: خوشرویی، بازداشتن آزار از دیگران، رسانیدن خوبی به دیگران.[۶۴]
- کلام زیبا.
- رفق و مدارا.
- تعاون با مؤمنین.
- بدزبانی نکردن.
- صبر بر اذیت[۶۵]
علائم حسن خلق
بزرگان ما آیات قرآنی زیر را مبین علامات حُسن خلق دانسته و افزودهاند اگر همۀ این صفات در کسی وجود داشته باشد، آن شخص دارای حسن خلق است و اگر هیچیک از این صفات در شخصی نباشد، او دارای سوء خلق است و اگر برخی از صفات خوب یا بد را دارا باشد، دارای همان مرتبه از حسن خلق یا سوء خلق است:
راههای به دست آوردن حسن خلق
بر اساس قواعد تربیت اسلامی، اولین قدم برای کسب فضایل، توبه و سپس دفع رذایل اخلاقی مهم به ویژه گناهان رفتاری در حد توان است که البته به هر درجه این مراتب طی شود به همان میزان امکان بروز حُسن خُلق از فرد مهیا میشود و بلکه بسیاری از این مراتب، خود حسن خلق هستند. اما به طور خاص چند سبب برای دستیابی به این صفت والا وجود دارد:
- تلقین ارزش حسن خُلق به نفس: زیرا نیرومندترین انگیزه بر کسب و مواظبت حسن خُلق در این است که متذکر شرافت و ستودگی آن در نزد عقل و شرع باشد.[۶۶]
- محبت الهی: مهمترین سبب خوشخویی، تلاش برای دستیابی به محبت الهی است که میتواند خوشخلقی را به طور نهادینه و به تبعیت از خلق خوش محمدی در انسان اخلاقجو نهادینه کند؛ همانطور که امام صادق علیهالسلام فرمودند: خداوند پیامبرش را بر اساس محبت خود تأدیب نمود و بعد به او فرمود: قطعاً این اخلاق تو اخلاقی بس عظیم است.[۶۷] پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم فرمود: اخلاق از عطایای الهی است و هرگاه خداوند بندهای را دوست داشته باشد، به او خُلقی نیکو عطا میکند و هرگاه او را دشمن بدارد، به او خُلقی زشت میدهد.[۶۸]
- حیا: زیرا روایت است که خوشخلقی و خوشرویی از آثار حیا هستند.[۶۹]
- رأفت قلبی: که ضد قسوت است، فرد را به حسن خلق دعوت میکند.[۷۰]
- تکرار اخلاق زیبا: تا کم کم ملکه گردند.[۷۱] زیرا اخلاق نیکو را میتوان با عادت و تمرین به دست آورد و تمرین و ریاضت هم جز این نیست که در آغاز کارهایی را از روی زحمت انجام دهد تا سرانجام عادی و طبیعی گردد مانند هر کار و شغل دیگر که ممارست میخواهد.[۷۲]
- معاشرت با اهل اخلاق زیبا: با اهل دانش، خیر، صلاح، دیانت و عفاف همنشینی کند تا بر زی آنها درآید و به اخلاق آنان متخلّق شود، و از اهل شر و فساد که مایل به دنیا و لذّات دنیایند، دوری کند، تا اینکه طبعش به رفتار آنها علاقه و میل پیدا نکند و به هلاکت افتد.[۷۳]
- دعای متضرعانه: از صمیم قلب و با حالت نیاز؛ همانطور که امام صادق علیهالسلام فرمود: برای دست یافتن به اخلاق زیبا به درگاه الهی تضرع کنید.[۷۴]
- توجه به سلامت جسم: زیرا غلبۀ اخلاط ناسالم بر بدن (طبق مبانی طب سنتی – روایی) و نیز استرس و اضطراب و ناراحتی عصبی، زمینۀ بدخلقی را ایجاد و فرد را از اخلاق نیک محروم میکنند. در روایات نیز به این مساله توجه شده است همانطور که حضرت رسول فرمودند: کشمش بخورید که اعصاب را محکم نموده، اندوه را از بین برده و خلق را نیکو میکند.[۷۵]
نکته: یافتن صفت حسن خلق با دوام یافتن اخلاق حسنه است نه تکرار و صدور موقت آنها[۷۶]
رابطه سخاوت و حسن خلق
از نکات مهم که باید مورد توجه قرار گیرد، همراهی سخاوت با حسن خلق است و آثار بسیار عجیبی که ترکیب این دو صفت در کنار هم در روح و سرنوشت انسان ایجاد میکنند و تنها به روایات این مساله اشاره میشود:
- خدای متعال در حدیث قدسی فرمود: دین اسلام را جز سخاوت و حُسن خُلق اصلاح نمیکند.[۷۷]
- در دو روایت جداگانه نبوی صلیاللهعلیهوآلهوسلّم این دو صفت به عنوان بزرگترین اخلاق خدای متعال معرفی شدهاند و فرمود: اساساً ولی خدا جز بر سخاوت و حُسن خُلق سرشته نشده است.[۷۸]
- رسول خدا فرمود: امکان ندارد سوء خُلق و بُخل هر دو با هم در مسلمانی جمع شوند.[۷۹]
- در تفسیر «خُلق عظیم» از امام صادق(ع) روایت است که سخاوت و حُسن خُلق است.[۸۰]
- امام کاظم(ع) فرمود: سخاوتمندی که حُسن خُلق نیز داشته باشد، در پناه خدای متعال است.[۸۱]
روایتی خاص درباره حُسنِ خُلق
شیخ صدوق در خصال روایتی نقل کرده که در سلسله راویانش سه ابوالحسن و سه حسن وجود دارند
«عن أحمد بن عمران البغدادي قال: حدثنا أبو الحسن قال: حدثنا أبو الحسن قال: حدثنا أبو الحسن قال: حدثنا الحسن، عن الحسن بن أبي الحسن البصري، عن الحسن (عليه السلام): أن أحسن الحسن الخلق الحسن.» فأما أبو الحسن الأول: فمحمد بن عبد الرحيم التستري. وأما أبو الحسن الثاني: فعلي بن أحمد البصري التمار. وأما أبو الحسن الثالث: فعلي بن محمد الواقدي. وأما الحسن الأول: فالحسن بن عرفة العبدي. وأما الحسن الثاني: فالحسن بن أبي الحسن البصري. وأما الحسن الثالث: فالحسن بن علي بن أبي طالب (عليهما السلام) [۸۲]
ترجمه: احمد بن عمران بغدادى، از ابو الحسن و او از ابو الحسن و او از ابو الحسن و او از حسن و او از حسن و او از حسن روايت ميكند كه زيباتر از هر زيبا خلق زيبا است. شیخ صدوق در شرح سند روایت گفته است: ابو الحسن اولى محمد بن عبد الرحيم شوشترى و ابو الحسن دوم على بن احمد بصرى تمار و ابو الحسن سوم على بن محمد واقدى و حسن اولى حسن بن عرفه عبدى و حسن دوم حسن بن ابوالحسن بصری ابى الحسن بصرى و حسن سوم حسن بن على بن ابى طالب است.[۸۳]
پانویس
- ↑ نراقی، جامع السعادات، الناشر: مؤسسه الأعلمی للمطبوعات، ج۱، ص۳۴۳؛علم اخلاق اسلامی (ترجمه جامع السعادات)، ج۱، ص۳۷۳.
- ↑ شرح الکافی، ج۸، ص۲۸۷.
- ↑ شرح أصول الکافی، ج۱، ص۴۱۹.
- ↑ ورام بن ابی فراس، مجموعه ورام(تنبیه الخواطر)، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۹۱؛ آداب و اخلاق در اسلام / ترجمه تنبیه الخواطر، ص۱۷۴
- ↑ ابن شعبه حرانی،تحف العقول عن آل الرسول، ۱۳۶۳ش، ۱۴۰۴ق، ص۱۱.
- ↑ الزهد، حماد بن سعید کوفی اهوازی، المطبعة العلمية، ص۱۵
- ↑ أعلام الدین فی صفات المؤمنین، ص۱۱۸
- ↑ کلینی،الکافی،۱۴۰۷ق، ج۲، ص۵۶.
- ↑ سوره قلم، آیه ۴
- ↑ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق،ج۶۷، ص۳۷۳.
- ↑ قلم: ۴
- ↑ ارشاد القلوب، ج۱، ص۲۰۵.
- ↑ قرب الإسناد، ص۱۴۳
- ↑ تحف العقول، ص۴۵.
- ↑ شعب الایمان، ج۶، ص۲۷۳۶.
- ↑ الخصال، ج۱، ص۳۰
- ↑ شعب الایمان، ج۶، ص۲۷۱۸.
- ↑ بحارالانوار، ج۶۸، ص۳۹۴.
- ↑ الکافی، ج۲، ص۱۰۰.
- ↑ الأمالی، ص۳۹۲.
- ↑ نزهة الناظر و تنبیه الخاطر، ص۵۲.
- ↑ تحف العقول، ص۲۰۰
- ↑ آمدی، غررالحکم، ج۱، ۳۴۵، شماره ۳۹.
- ↑ آمدی، غررالحکم، ج۱، ص۳۴۵، شماره ۳۷.
- ↑ آمدی، غررالحکم، ج۱، ص۳۴۵، شماره ۵۴.
- ↑ آمدی، غررالحکم، ج۱، ص۳۴۵، شماره ۵۲.
- ↑ مشکاة الأنوار، ص۲۴۰.
- ↑ برقی، ابوجعفر، محاسن، ۱۳۷۱ق، ج۱، ص ۱۳۶.
- ↑ الأمالی صدوق، ص۲۷۱.
- ↑ علم اخلاق اسلامی، ج۱، ص۳۷۸.
- ↑ عیون أخبار الرضا، ج۲، ص۵۰.
- ↑ الکافی، ج۲، ص۱۰۲.
- ↑ تحف العقول، ص۳۷۳.
- ↑ تحف العقول، ص۳۹۵.
- ↑ أعلام الدین، ص۲۹۴.
- ↑ تحف العقول ص۳۵۶.
- ↑ تحف العقول، ص۴۵.
- ↑ غررالحکم و دررالکلم، ص۲۵۵.
- ↑ الکافی، ج۷، ص۷۷.
- ↑ الکافی، ج۲، ص۱۰۱.
- ↑ الخصال، ج۱، ص۴۲.
- ↑ غررالحکم و دررالکلم، ص۹۲
- ↑ فضائل الأشهر الثلاثة، ص۱۱۲ و ۱۱۳.
- ↑ عیون أخبار الرضا، ج۲، ص۳۱.
- ↑ غررالحکم و دررالکلم، ص۲۵۵
- ↑ غررالحکم و دررالکلم، ص۲۴۴
- ↑ الأمالی مفید، ص۱۶۶ و ۱۶۷
- ↑ جامع الأخبار، ص۱۰۷.
- ↑ الکافی، ج۲، ص۹۹ و ۱۰۰.
- ↑ بحار الأنوار، ج۶۸، ۳۹۴.
- ↑ نقطههای آغاز در اخلاق عملی، ص۵۳۸.
- ↑ معانی الأخبار، ص۳۱۷.
- ↑ آداب و اخلاق در اسلام، ترجمه تنبیه الخواطر، ص۷۵.
- ↑ الکافی، ج۲، ص۶۶۳.
- ↑ الکافی، ج۲، ص۱۰۲.
- ↑ مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، ج۸، ص۱۷۳
- ↑ الوافی، ج۴، ص۴۲۳.
- ↑ شعب الایمان، ج۳، ص۱۲۳۵.
- ↑ بحارالانوار، ج۶۸، ص۳۹۴.
- ↑ الکافی، ج۲، ص۱۰۳.
- ↑ غررالحکم و دررالکلم، ص۴۳۵.
- ↑ شعب الایمان، ج۶، ص۲۷۱۹.
- ↑ ارشاد القلوب، ج۱، ص۱۳۴ و ۱۳۵.
- ↑ شعب الایمان، ج۶، ص۲۷۴۶.
- ↑ صحیح بخاری، ص۱۲۳۶ - ۱۲۳۹.
- ↑ علم اخلاق اسلامی، ج۲، ص۳۷۵.
- ↑ الأصول الستة عشر، ص۱۷۲.
- ↑ الإختصاص، ص۲۲۵.
- ↑ علل الشرائع، ج۱، ص۱۱۳.
- ↑ شرح الکافی، ج۱، ص۲۹۱.
- ↑ آداب و اخلاق در اسلام، ترجمه تنبیه الخواطر، ص۱۸۱.
- ↑ آداب و اخلاق در اسلام، ترجمه تنبیه الخواطر، ص۱۸۵.
- ↑ آداب و اخلاق در اسلام، ترجمه تنبیه الخواطر، ص۱۸۵
- ↑ الأمالی مفید، ص۱۹۲.
- ↑ الخصال صدوق، ج۲، ص۳۴۴.
- ↑ آداب و اخلاق در اسلام، ترجمه تنبیه الخواطر، ج۱، ص۹۱.
- ↑ تحف العقول عن آل الرسول صلیاللهعلیهوآله، ص۴۵
- ↑ الجعفریات (الأشعثیات)، ص۱۵۱.
- ↑ الخصال صدوق، ج۱، ص۷۵.
- ↑ طوسی، الأمالی، ۱۴۱۴ق، ص۳۰۲.
- ↑ تحف العقول، ص۴۱۲.
- ↑ شیخ صدوق، خصال، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۲۹.
- ↑ شیخ صدوق، خصال، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۲۹.
منابع
- آمدی، عبدالواحد بن محمد تمیمی؛ غررالحکم و دررالکلم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی قم، ۱۳۶۶ش.
- ابن اشعث، محمد بن محمد؛ الجعفریات (الأشعثیات)، مکتبة النینوی الحدیثة، تهران، چاپ اول، بیتا.
- بخاری ابی عبدالله محمد بن اسماعیل، صحیح بخاری،دار الکتاب العربی - بیروت، ۱۴۳۱ق.
- برقی، المحاسن، دارالکتب الاسلامیه، قم، چاپ دوم، ۱۳۷۱ق.
- بیهقی، ابوبکر احمد بن حسین؛ شعب الایمان، بیروت، دارالفکر، چ اول، ۱۴۲۴ق.
- حرانی،ابن شعبه حسن بن علی؛ تحف العقول عن آل الرسول صلیاللهعلیهوآله، قم، انتشارات اسلامی جامعه مدرسین، چاپ دوم، ۱۳۶۳ش.
- حلوانی، حسین بن محمد بن حسن بن نصر؛ نزهة الناظر و تنبیه الخاطر، مدرسة الإمام المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، قم، چاپ اول، ۱۴۰۸ق.
- حِمیری قمی، عبدالله بن جعفر؛ قرب الإسناد، یک جلد، انتشارات کتابخانه نینوی، تهران، بیتا.
- دیلمی، حسن بن محمد؛ أعلام الدین فی صفات المؤمنین، قم، مؤسسة آل البیت علیهم السلام، چاپ اول.
- دیلمی، شیخ حسن؛ إرشادالقلوب إلی الصواب، قم، شریف رضی چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
- زراد [... ودیگران]، الأصول الستة عشر، مؤسسةدار الحدیث الثقافیة، قم، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
- سعادتپرور، علی؛ سرالاسراء فی شرح حدیث المعراج، قم، انتشارات تشیع، ۱۳۷۴، چاپ اول.
- شعیری، محمد بن محمد؛ جامع الأخبار، انتشارات حیدریة، نجف اشرف، چاپ اول، بیتا.
- صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم؛ شرح أصول الکافی، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
- صدوق محمّد بن علی بن بابویه؛ علل الشرائع، کتاب فروشی داوری، قم، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
- صدوق، محمد بن علی بن بابویه؛ الأمالی، انتشارات اعلمی، بیروت، چاپ پنجم، ۱۳۶۲ش.
- صدوق، محمّد بن علی بن بابویه؛ الخصال، جامعه مدرسین، قم، چاپ اول، ۱۳۶۲ش.
- صدوق، محمد بن علی بن بابویه؛ عیون أخبار الرضا علیهالسلام، نشر جهان، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۸ق.
- صدوق، محمد بن علی بن بابویه؛ فضائل الأشهر الثلاثة، کتاب فروشی داوری، قم، چاپ اول، ۱۳۹۶ق.
- صدوق، محمّد بن علی بن بابویه؛ معانی الأخبار، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، چاپ اول، ۱۴۰۳ق.
- طبرسی، ابوالفضل علی بن حسن؛ مشکاة الأنوار، کتابخانه حیدریه نجف اشرف، ۱۳۸۵ق.
- طوسی، محمد بن الحسن؛ الأمالی،دار الثقافة، قم، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.
- فیض کاشانی، ملامحسن، الوافی، کتابخانه امام أمیر المؤمنین علی علیه السلام، اصفهان، چاپ اول، ۱۴۰۶ق.
- کلینی، ابو جعفر محمد بن یعقوب؛ الکافی،دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
- کوفی اهوازی، حسین بن سعید؛ الزهد، قم، المطبعة العلمیة، چاپ: دوم، ۱۴۰۲ق.
- مازندرانی، ملا صالح؛ شرح الکافی، تهران، المکتبة الإسلامیة، اول، ۱۳۸۲ق.
- مجلسی محمد باقر؛ بحار الأنوار، مؤسسة الطبع و النشر، بیروت، اول، ۱۴۱۰ق.
- مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول،دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق.
- مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی؛ مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول،دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق.
- مفید، محمد بن محمد؛ الإختصاص، الموتمر العالمی لالفیة الشیخ المفید، قم، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
- مفید، محمد بن محمد؛ الأمالی، کنگره شیخ مفید، قم، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
- مهدوی کنی، محمدرضا؛ نقطههای آغاز در اخلاق عملی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ هفتم، ۱۳۷۶ش.
- نراقی ملا احمد، معراج السعادة، انتشارات هجرت، چاپ پنجم، ۱۳۷۷ش.
- نراقی، ملامحمدمهدی،؛ علم اخلاق اسلامی (ترجمه جامع السعادات)، ترجمه: سیدجلال الدین مجتبوی، تهران، انتشارات حکمت، چاپ چهارم، ۱۳۷۷ش.
- نراقی، مهدی بن ابی ذر،جامع السعادت، الناشر: مؤسسة الأعلمی للمطبوعات بیروت، مقدمه محمدرضا مظفر، تعلیقه محمد کلانتر، بی تا.
- نعمانی، ابن أبی زینب محمد بن ابراهیم؛ الغیبة، نشر صدوق، تهران، چاپ اول، ۱۳۹۷ق.
- ورام بن أبی فراس، مسعود بن عیسی و عطایی، محمدرضا؛ مجموعه ورّام، آداب و اخلاق در اسلام / ترجمه تنبیه الخواطر، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، مشهد، چاپ اول، ۱۳۶۹ش.
- ورام بن ابی فراس،(مجموعه ورام) تنبیه الخواطر،الناشر: مكتبة الفقيه، قم چاپ اول، ۱۴۱۰ق،
پیوند به بیرون
- منبع مقاله: پژوهشکده باقرالعلوم؛ خوش خلقی
- دانشنامه جهان اسلام