مناظره حضرت زینب با عبیدالله بن زیاد: تفاوت میان نسخهها
درج الگوی درجه بندی |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
| پیوند = <!--ندارد، ناقص، کامل-->ناقص | | پیوند = <!--ندارد، ناقص، کامل-->ناقص | ||
| رده = <!--ندارد، ناقص، کامل-->ناقص | | رده = <!--ندارد، ناقص، کامل-->ناقص | ||
| جعبه اطلاعات = <!--نمیخواهد، ندارد، دارد--> | | جعبه اطلاعات = <!--نمیخواهد، ندارد، دارد-->دارد | ||
| عکس = <!--نمیخواهد، ندارد، دارد-->نمیخواهد | | عکس = <!--نمیخواهد، ندارد، دارد-->نمیخواهد | ||
| ناوبری = <!--ندارد، دارد-->دارد | | ناوبری = <!--ندارد، دارد-->دارد |
نسخهٔ ۱۳ ژانویهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۹:۲۸
اطلاعات مناظره | |
---|---|
طرف اول | حضرت زینب(ع) |
طرف دوم | عبیدالله بن زیاد |
موضوع | قیام امام حسین(ع) |
مکان | کوفه و در کاخ ابن زیاد |
زمان | محرم سال ۶۱ق و پس از واقعه کربلا |
منابع شیعه | ارشاد شیخ مفید |
مناظرههای مشهور | |
مناظره امام باقر با اسقف مسیحیان • مناظره امام باقر با حسن بصری • مناظره امام رضا با ابوقرة • مناظره امام رضا با جاثلیق • مناظره امام رضا با رأس الجالوت • مناظره امام رضا با سلیمان مروزی • مناظره امام رضا با عمران صابی • مناظره امام رضا درباره توحید |
مناظره حضرت زینب با عبیدالله بن زیاد، گفتوگویی که پس از واقعه عاشورا بین حضرت زینب و عبیدالله بن زیاد حاکم کوفه صورت گرفت. عبارت معروف ْ مَا رَأَیتُ إِلَّا جَمِیلا در این گفتوگو از سوی حضرت زینب در پاسخ ابنزیاد گفته شده است.
زمان و مکان
این مناظره در محرم سال ۶۱ق و پس از واقعه کربلا در کوفه و در کاخ ابن زیاد انجام شد؛ پس از آنکه اسرا و سرهای شهدای کربلا را در شهر کوفه گرداندند، ابن زیاد در کاخ خود نشست و اجازه ورود عوام به مجلس داد. سر امام حسین(ع) را در برابرش قرار دادند و زنان و کودکان امام حسین(ع) را به مجلس آوردند. حضرت زینب در حالیکه کمارزشترین لباسهای خود را به تن داشت و زنان و کنیزان اطراف او را گرفته بودند، به صورت ناشناس وارد مجلس شد و در گوشهای نشست.
متن مناظره
عبیدالله پرسید: «این زن که خود را کنار کشیده و دیگر زنان گردش جمع شدهاند کیست؟» زینب پاسخ نگفت. عبیدالله سؤال خود را تکرار کرد. یکی از کنیزان گفت: «او زینب دختر فاطمه دختر پیامبر اسلام است.»
گفتوگوی حضرت زینب با عبیدالله بن زیاد
عبیدالله بن زیاد: ستایش خدا را که شما خانواده را رسوا ساخت و کشت و نشان داد که آنچه میگفتید دروغی بیش نبود.
زینب: ستایش خدا را که ما را به واسطه پیامبر خود (که از خاندان ماست) گرامی داشت و از پلیدی پاک گردانید. جز فاسق رسوا نمیشود و جز بدکار، دروغ نمیگوید، و بد کار ما نیستیم بلکه دیگرانند (یعنی تو و پیروانت هستید) و ستایش مخصوص خداست
عبیدالله بن زیاد: «دیدی خدا با خاندانت چه کرد؟
زینب: جز زیبایی ندیدم! آنان کسانی بودند که خدا مقدّر ساخته بود کشته شوند و آنان نیز اطاعت کرده و به سوی آرامگاه خود شتافتند و بهزودی خداوند تو و آنان را (در روز رستاخیز) با هم روبهرو میکند و آنان از تو، به درگاه خدا شکایت و دادخواهی خواهند کرد، اینک بنگر که آن روز چه کسی پیروز خواهد شد، مادرت به عزایت بنشیند ای پسر مرجانه!
عبیدالله بن زیاد: خدا دلم را با کشتهشدن برادر نافرمانت حسین و خاندان و لشکر سرکش او شفا داد.
زینب: به خدا قسم بزرگ ما را کشتی، نهال مرا قطع کردی و ریشه مرا در آوردی، اگر این کار مایه شفای توست، همانا شفا یافتهای
ابن زیاد با حالت خشم و استهزا: این هم مثل پدرش علی سخنپرداز است؛ به جان خودم پدرت نیز شاعر بود و سخن به سجع میگفت.
زینب: «زن را با سجعگویی چه کار؟» (حالا چه وقت سجع گفتن است؟[۱]
ابن زیاد در اثنای این گفتوگو هنگامی که سخنان حضرت زینب «جز زیبایی ندیدم!...، مادرت به عزایت بنشیند ای پسر مرجانه!» را شنید خشمگین شد و خواست حضرت را مجازات کند، عمرو بن حُرَیث گفت: «امیر! این یک زن است و کسی زن را به خاطر سخنانش عقوبت نمیکند! پس ابن زیاد منصرف شد.
پانویس
- ↑ شیخ مفید، الارشاد، ج۲، ص۱۱۵- ۱۱۶؛ سید بن طاووس، اللهوف، ص۱۹۱؛ خوارزمی، مقتل الحسین، ص۴۷-۴۸.
منابع
- شیخ مفید، الارشاد، مصحح: مؤسسة آل البیت علیهم السلام، قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳ق.
- خوارزمی، مقتل الحسین، تحقیق محمد سماوی، قم، نشر انوار الهدی،الاولی، ۱۴۱۸ق.
- سید بن طاووس، اللهوف، ترجمه عقیقی بخشایشی، قم، دفتر نشر نوید اسلام، پنجم، ۱۳۷۸ش.