قبیله کنده
اطلاعات کلی | |
---|---|
نام | قبیله کنده |
نامهای دیگر | بنیکنده |
نسب | ثور(کنده) بن عفیر بن عدی از نوادگان کهلان بن سبا |
نژاد | عرب قحطانی |
منشعب از | بنیکهلان |
صدر خاندان | کنده بن عفیر |
خاستگاه | یمن |
عصر | پیش و پس از اسلام |
انشعاب به | بنومعاویه، بنووهب، بنوبداء، بنورائش، سکسک، سکون، تجیب، بنوعدی و بنوسعد |
مذهب | تشیع |
زمان اسلام آوردن | صدر اسلام |
مکان استقرار | یمن، کوفه |
ویژگی | از قبایل بزرگ عرب قحطانی یمن |
حوادث | همراهی و یاری برخی افراد قبیله از امام علی(ع) و امام حسین(ع) |
حکومت | |
نام حکومت | حکومت کندیان |
شروع حکومت | حدود قرن ۵ میلادی |
پایان حکومت | قبل از اسلام |
گستره حکومت | مناطقی از یمن و حجاز |
حاکمان | آکل المرار |
شخصیتها | |
مشاهیر | حجر بن عدی، اشعث بن قیس، شریح قاضی |
عالمان | ابویوسف کندی |
قبیله كِنْدَه از قبایل بزرگ یمنی و مشهور شیعه که نقش مهمی در حوادث صدر اسلام داشتند. خاستگاه این قبیله در منطقه شرق یمن از جمله حضرموت و غمر ذی کنده گزارش شده است. بنیکنده از تیرههای مختلفی تشکیل شده که بنومعاویه، سکون و سَکسَک از شهرت بیشتری برخوردارند. آنها پیش از اسلام نفوذ زیادی در بین قبایل یمنی داشته و مدتی را در مناطقی از یمن و حجاز به حکومت پرداختند.
کندیان از طریق ارسال سریه از جانب پیامبر(ص) و همچنین حضور نمایندگان آنها در مدینه، اسلام را پذیرفتند. تعدادی از قبایل کنده پس از رحلت پیامبر(ص)، مرتد شده و از پرداخت زکات خودداری کردند. دلایل ارتداد کندیان زورگویی عاملان زکات و روی کار آمدن ابوبکر از قبیله ضعیف قریش و عدم توانایی طبقه حاکم در همراه کردن اعراب عنوان شده است؛ چنانکه از اعتقاد به شایستگی اهلبیت(ع) برای خلافت در میان آنها نیز سخن به میان آمده است.
پس از تأسیس شهر کوفه، شمار زیادی از آنها به این شهر مهاجرت کرده و در فتوحات حضور داشتند. کندیان در زمان خلافت امام علی(ع)، به امام پیوسته و در جنگهای جمل، صفین و نهروان شرکت داشتند. برخی افراد این قبیله مانند اشعث بن قیس از جمله کسانی بودند که در جنگ صفین، ماجرای حکمیت را رقم زده و آن را بر امام تحمیل کردند.
کندیان حضور فعالی در هر دو جبهه واقعه کربلا داشتند. پنج تن از شهدای کربلا از این قبیله بودند؛ چنانکه به حضور تعدادی از افراد این قبیله در لشکر عبیدالله بن زیاد نیز اشاره شده است. حجر بن عدی، اشعث بن قیس، امرؤالقیس بن عابس، شریح قاضی و حصین بن نمیر از افراد مشهور این قبیله دانسته شدهاند.
جایگاه
قبیله کنده یا بنیکنده[۱] از قبایل معروف شیعه[۲] در منطقه یمن دانسته شده است.[۳] آنها یکی از قبایل عرب قحطانی[۴] و از فرزندان ثور(کنده) بن عفیر بن عدی از نوادگان کهلان بن سبا ملقب به کنده قلمداد شدهاند.[۵] دلیل نامگذاری او به کنده نافرمانی از پدر و انکار نعمتهای او عنوان شده است.[۶] در پارهای منابع به عدنانی بودن آنها نیز اشاره شده که دلیل این اختلاف، اختلاط نسلی بین قحطانیان و عدنانیان ارزیابی شده است.[۷]
کنده جزو قبایل بزرگ و مهم منطقه یمن محسوب شدهاند.[۸] آنان از جایگاه مهمی در بین قبایل آن منطقه برخوردار بودند[۹] و به دلیل داشتن جمعیت زیاد و شخصیتهای برجسته، نقش بهسزایی در حوادث صدر اسلام داشتند.[۱۰] گفته شده در میان قبایل یمنی دو قبیله کنده و بجیله، سیادت و بزرگی خاصی داشتند و کنده به رهبری اشعث بن قیس از موقعیت برتری برخوردار بود.[۱۱] ارتباط سببی کندیان با خلیفه اول، سوم و همچنین امام حسن(ع) در اقتدار آنها تأثیرگذار بود.[۱۲] برخی منابع از ازدواج پیامبر(ص) با یکی از زنان این قبیله و طلاق قبل از ارتباط زناشویی به خاطر ضعف در ایمان آن زن اشاره کردهاند.[۱۳]
طبق روایتی، پیامبر(ص) کنده را یکی از فرزندان خوب سبا معرفی کرد.[۱۴] چنانکه قبیله کنده را به همراه چند قبیله دیگر ستود.[۱۵] در برخی گزارشهای مرتبط با علائم ظهور، پرچمهای قبیله کنده در خراسان را یکی از نشانههای ظهور ذکر کردهاند.[۱۶]
خاستگاه و تیرهها
قبیله کنده و زیرشاخههای گسترده آن در مناطق مختلف یمن پراکنده بودند؛[۱۷] اما حضور عمده کندیان پیش و پس از اسلام در شرق یمن[۱۸] و در مناطقی از جبال یمن، جبال الرمل[۱۹] حضرموت[۲۰] و غمر ذی کنده گزارش شده است.[۲۱] نام قبیله کنده در کتیبههای قدیم عربستان جنوبی دیده نشده؛ اما مورخان عرب از آنها در حدود سالهای قرن چهارم بعد از میلاد یاد کردهاند.[۲۲]
منطقه حضرموت از مناطق اصلی کندیان به حساب آمده است[۲۳] و مردمان آن در بعضی از مناطق حضرموت چون خودون، هدون و دمون ساکن بودند.[۲۴] گفته شده مناطقی چون غمر ذی کنده همیشه به اسم کندیان شهرت داشت.[۲۵] آنها پیش از اسلام از مناطق دیگر به غرب حضرموت مهاجرت کردند[۲۶] و بین مردمان کنده و حضرموت جنگهایی شکل گرفت.[۲۷] پس از اسلام بسیاری از مردمان کنده به مناطق شمالی شبه جزیره مهاجرت کردند.[۲۸]
قبیله کنده از شاخههای گستردهای تشکیل شده و هرکدام از آنها نیز به زیرمجموعههای گوناگون تقسیم میشوند.[۲۹] برخی از این شاخهها بنومعاویه، بنووهب، بنوبداء، بنورائش، سکسک، سکون، تجیب، بنوعدی و بنوسعد دانسته شده است.[۳۰] از این میان بنومعاویه، سکون، و سکسک از قبایل بزرگ کنده قلمداد شدهاند.[۳۱]
پیش از اسلام
کندیان قبل از اسلام، بتپرست بودند و دو بت معروف ذرّیح[۳۲] و الجلسد[۳۳] را میپرستیدند[۳۴] برخی منابع نیز از نفوذ دین یهودیت[۳۵] و مسیحیت[۳۶] در میان آنها سخن به میان آوردهاند؛ چنانکه ثعلبة بن ابیمالک از علمای یهود را از قبیله کنده معرفی کردهاند[۳۷] که با پیوند خویشاوندی با یهودیان بنیقریظه در مدینه ساکن شد.[۳۸] گفته شده زنده به گور کردن دختران قبل از اسلام در این قبیله شیوع داشت.[۳۹]
حکمرانی
قبیله کنده پیش از اسلام بر قسمتی از قبایل عربی[۴۰] در یمن و حجاز حکومت کردهاند.[۴۱] برخی منابع از تشکیل حکومت در قرن پنجم میلادی توسط آنها خبر داده[۴۲] و دمون را پایتخت کندیان معرفی کردهاند.[۴۳] کندیان رابطه نزدیکی با حاکمان حمیر داشتند و در حکومت حمیریان بعضی از مناصب حکومتی را عهدهدار شدند.[۴۴] اولین نفری که از این قبیله به پادشاهی رسید حجر بن عمرو ملقب به آکل المرار بود. پس از او پسرش عمرو و بعد از او حارث به پادشاهی رسیدند. پس از حارث نیز فرزندانش در سرزمینهای مختلف به فرمانروایی پرداختند.[۴۵] اختلاف پسران حارث سبب سقوط فرمانروایی کنده شد.[۴۶] شهرت آنها در حکمرانی به گونهای بود که به آنها کندة الملوک گفته شده[۴۷] و حکومتشان را از حکومتهای هشتگانه منتسب به کهلان بن سبأ قلمداد کردهاند.[۴۸]
پذیرش اسلام
بنابر گزارشهای تاریخی، قبیله کنده با ارسال سریه از جانب پیامبر(ص)[۴۹] و حضور نمایندگان آنها در مدینه،[۵۰] دین اسلام را پذیرفتند. گفته شده این قبیله یکی از قبایلی بود که پیامبر(ص) در یکی از سفرهای خود آنها را به اسلام دعوت کرد که با مخالفت آنها[۵۱] و یا یکی از سرانشان روبه رو شد.[۵۲]
ارسال سریه
پیامبر(ص) در سال ۹ق در جریان غزوه تبوک، خالد بن ولید را به منطقه دومةالجندل که منطقه حکمرانی کندیان بود، فرستاد. خالد آنها را شکست داد و با اسیر کردن فرمانروای کندی و گرفتن غنیمت زیاد بازگشت.[۵۳] پس از آن نامهای از رسول خدا(ص) برای مردمان دومةالجندل نوشته شد.[۵۴] نامه مزبور همانند نامههایی بود که برای هیئتهای نمایندگی(وفد) قبایل نوشته میشد؛ احکام زکات، شمولیت ذمه خدا و رسول برای آن مردم و دفاع آن حضرت از آنها و حفظ حرمت جان و مالشان، اقامه نماز و پرداخت زکات از نکات اصلی نامه بود.[۵۵]
ارسال نماینده به مدینه
در سال ۱۰ق شصت[۵۶] یا هشتاد نفر از کندیان[۵۷] به همراه اشعث بن قیس نزد پیامبر(ص) آمده و مسلمان شدند[۵۸] این واقعه به وفد کنده شهرت دارد.[۵۹] در تعدادی منابع به وفود دیگر این قبیله به مدینه[۶۰] از جمله وفد تجیب[۶۱] پرداخته شده است. گفته شده گروهی از این قبیله نزد پیامبر(ص) آمده و اسلام آوردن خود را منوط به جانشینی بعد از پیامبر قرار دادند که با مخالفت رسول خدا(ص) روبهرو شدند.[۶۲] در پارهای از گزارشها به حضور فردی از این قبیله به عنوان نماینده نجرانیان در ماجرای مباهله اشاره شده است.[۶۳]
ادعای ارتداد کندیان
کندیان پس از وفات پیامبر(ص) در مقوله ارتداد دو دسته شدند. برخی قبایل ثابت قدم ماندند و شماری دیگر از پرداخت زکات خودداری کرده و طغیان نمودند.[۶۴] گفته شده این دوگانگی پس از مشاجره میان اشعث بن قیس و امرؤالقیس بر باقی ماندن در اسلام شکل گرفت.[۶۵] اشعث نقش برجستهای در ارتداد کندیان و رهبری آنها در مقابله با اسلام داشت.[۶۶] قائله ارتداد کندیان با شکست و اسارت اشعث بن قیس به پایان رسید. ابوبکر او را بخشید و خواهر خود امفروه را به عقد او درآورد.[۶۷]
دلایل ذکرشده برای ارتداد کندیان
طبری از مورخان متقدم در ذکر دلیل ارتداد کندیان و روی آوردن به اسود عنسی از پیامبران دروغین آورده است، زمانیکه مردم کنده و حضرموت، مسلمان شدند، پیامبر(ص) دستور داد قسمتی از زکات حضرموت را برای کنده و زکات کنده را برای حضرموت خرج کنند. کندیان از پیامبر(ص) خواستند تا زکات آنها به علت نداشتن شتر، توسط حکومت حمل شود. رسول خدا(ص) نیز از عاملان زکات خواست تا در صورت صلاحدید چنین کنند. بعد از رحلت پیامبر(ص) عامل زکات با خواسته آنها مخالفت کرده و به درشتی با آنها رفتار نمود. این امر سبب شد تا آنها از پرداخت زکات خودداری کنند.[۶۸]
یکی دیگر از دلایل ذکر شده برای ارتداد کندیان، اعتراض به روی کار آمدن ابوبکر از قبیله بنیتمیم (از قبایل ضعیف قریش) و اعتقاد به ناتوانی طبقه حاکم در همراه کردن اعراب بود. آنها معتقد بودند که کندیان از موقعیت برتری نسبت به قبیله بنیتمیم برخوردارند.[۶۹] البته در این بین از افرادی چون حارث بن سراقه کندی نیز سخن به میان آمده که اهلبیت(ع) را شایسته خلافت معرفی میکرد.[۷۰]
مهاجرت به کوفه و شرکت در فتوحات
پس از تأسیس شهر کوفه در سال ۱۷ق[۷۱] تعداد زیادی از یمنیان بهخصوص کندیان بهمرور به این شهر مهاجرت کردند.[۷۲] قبایل مختلف کنده بخش مهمی از جمعیت کوفه را تشکیل میدادند؛ چنانکه گفته شده در سال ۵۰ق، قبایل کنده به همراه قبایل ربیعه، یکچهارم جمعیت کوفه را در اختیار داشتند.[۷۳] یکی از درهای مسجد کوفه، باب کنده نام داشت که شاهد اتفاقات مهم در تاریخ صدر اسلام بود.[۷۴]
کندیان با رهبری اشعث بن قیس به موقعیت برتر در کوفه رسیدند. آنها مساجدی ساختند از جمله مسجدی با نام اشعث بن قیس[۷۵] که این مسجد در برخی روایات از مساجد ملعونه به شمار رفته است[۷۶] و در روایتی، امام علی(ع) مردم را از خواندن نماز در آن نهی کرد.[۷۷] در حدیثی از امام باقر(ع) این مسجد از مساجدی بود که بعد از شهادت امام حسین(ع) به شکرانه پیروزی لشکر کوفه بر آن حضرت، تجدید بنا شد.[۷۸]
کندیان حضور گستردهای در فتوحات داشتند. گفته شده حدود ۲۳۰۰ نفر از قبیله کنده به فرماندهی اشعث بن قیس[۷۹] در جنگ قادسیه شرکت کردند.[۸۰] تعدادی از افراد این قبیله در جنگ یرموک،[۸۱] مدائن، جلولا و نهاوند شرکت داشتند.[۸۲] اشعث در جنگ نهاوند فرمانده جناح راست سپاه بود[۸۳] و در فتح اصفهان نیز شرکت داشت.[۸۴]
همراهی امام علی(ع)
افراد قبیله کنده نقش مؤثری در اتفاقات زمان خلافت امام علی(ع) داشتند. پس از خلافت امام علی(ع) تعدادی از قبایل کنده چون تجیب و سکون به شام رفتند؛ ولی عده زیادی از آنان به امام(ع) پیوستند و در جنگ جمل،[۸۵] صفین[۸۶] و نهروان[۸۷] امام را یاری نموده و هسته اولیه شیعه خالص را تشکیل دادند.[۸۸] در منابع به حضور کندیان در لشکر معاویه و تقابل با کندیان طرفدار امام نیز اشاره شده که یکی از موارد آن تقابل حجر بن عدی با حجر بن یزید بود[۸۹] که در تاریخ به تقابل حجر خیر و حجر شر معروف شد.[۹۰] برخی افراد این قبیله چون اشعث در ماجرای حکمیت نقش زیادی داشته و آن را به امام تحمیل کردند.[۹۱] اشعث پس از جنگ نهروان و پس از مخالفت با امام علی(ع) و بازگرداندن نیروهایش به کوفه مورد لعن امام قرار گرفت.[۹۲]
گفته شده تعدادی از کندیان در فروپاشی لشکر امام حسن(ع) نیز نقش داشتند. امام حسن(ع) مردی از قبیله کنده را به همراه چهار هزار نفر به جنگ با معاویه فرستاد که با خیانت به امام به لشکر معاویه پیوست. امام در واکنش به این اتفاق خطبهای خواند و آن مرد کندی را نکوهش نمود.[۹۳]
نقشآفرینی در واقعه کربلا
کندیان حضور فعالی در قیام مسلم بن عقیل در کوفه داشتند.[۹۴] مسلم پس از ورود به شهر در قبیله کنده مخفی شد[۹۵] و در آخر نیز به این قبیله پناه برد و در خانه یکی از کندیان پنهان شد.[۹۶]
کندیان در هر دو جبهه واقعه عاشورا حضور داشتند. پنج نفر از شهدای کربلا از کندیان بودند. جندب بن حجیر از شیعیان نامدار و سرشناس کوفه،[۹۷] یزید بن زیاد بن مهاصر، بشر بن عمرو بن احدوث حضرمی کندی،[۹۸] ابوشعثاء کندی بهدلی،[۹۹] حارث بن امرئ القیس کندی و زاهر بن عمرو کندی[۱۰۰] از شهدای این قبیله در روز عاشورا بودند.
کندیان در سپاه عبیدالله بن زیاد نیز حضور داشتند. گفته شده شخصی از این قبیله به نام مالک بن نسیر با شمشیر بر سر امام حسین(ع) زد و امام نیز او را مورد نفرین قرار داد.[۱۰۱] تعدادی از کندیان پس از واقعه عاشورا، حامل تعدادی از سرهای شهدای کربلا به سوی کوفه بودند.[۱۰۲] در منابع از حضور آنها در جریان قیام مختار و در سپاه ابراهیم بن اشتر نیز سخن به میان آمده است.[۱۰۳]
افراد مشهور
قبیله کنده از افراد مشهور و تأثیرگذاری در تاریخ اسلام برخوردار بود که برخی از آنها عبارتند از:
- حجر بن عدی از بزرگان قبیله کنده[۱۰۴] و از فرماندهان امام علی(ع) که با صلح امام حسن(ع) مخالفت کرد؛ اما همواره مدافع و مشتاق اهلبیت(ع) بود.[۱۰۵]
- اشعث بن قیس رئیس قبیله کنده[۱۰۶] از فرماندهان امام علی(ع) و از تحمیل کنندگان حکمیت به امام.[۱۰۷] محمد، قیس و جعده همسر امام حسن(ع) از جمله فرزندان او بودند.
- امرؤالقیس بن عابس کندی یکی از شعرای کوفه[۱۰۸] او در فتوحات شرکت داشت و از شرکت کنندگان جنگ یرموک بود.[۱۰۹]
- شریح بن حارث معروف به شریح قاضی.[۱۱۰]
- ثعلبة بن ابیمالک که با نام عبدالله بن سام نیز شناخته میشود از یهودیانی که با قبیله بنیقریظه در مدینه وصلت کرد و از عالمان یهودی شد. به گونهای که او را امام بنوقریظه قلمداد کردهاند.[۱۱۱] او پس از اسلام روایاتی را از عمر و عثمان نقل کرده است.[۱۱۲]
- معاویه بن حدیج از فرماندهان معاویه و قاتل محمد بن ابیبکر.[۱۱۳]
- حصین بن نمیر از فرماندهان معاویه[۱۱۴] از طایفه سکون کنده.[۱۱۵] گفته شده او همواره با آلعلی دشمن بود.[۱۱۶]
- ابویوسف کندی ملقب به فیلسوف عرب و از نوادگان امرؤالقیس. او در علوم مختلفی چون فلسفه، منطق، هندسه، ریاضیات، موسیقی و نجوم زبانزد بود و کتابهای زیادی نوشت.[۱۱۷]
قیس بن فهدان از شاعران مشهور شیعی،[۱۱۸] سائب بن یزید از اصحاب عمر بن خطاب،[۱۱۹] عبدالله بن یحیی اباضی مذهب معروف به طالب حق،[۱۲۰] ابن ملجم مرادی[۱۲۱] [یادداشت ۱] حوی بن ماتع بن زرعه از قاتلان عمار یاسر،[۱۲۲] جبریل بن یسار والی بصره پس از حجاج بن یوسف،[۱۲۳] حرملة بن عمرو تجیبی یکی از بزرگان قبیله تجیب و همنشین امام شافعی،[۱۲۴] شرحبیل بن حسنه[۱۲۵] و عدی بن فروه[۱۲۶] از جمله افراد دیگر این قبیله دانسته شدهاند.
گفته شده وجود افرادی چون اشعث و فرزندانش در این قبیله منافاتی با شیعه بودن قبیله کنده ندارد.[۱۲۷]
پانویس
- ↑ محلاتی، ریاحین الشریعة، تهران، ج۶، ص۲۷۵.
- ↑ امین، أعیان الشیعة، محسن الأمین، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۵۱۴-۵۱۵.
- ↑ حجری یمانی، مجموع بلدان الیمن و قبائلها، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۶۶۶؛ شوقی ضیف، تاریخ الادب العربی العصر الجاهلی، بیروت، ج۱، ص۲۳۲.
- ↑ عبدی، «قبیله کنده قبل از اسلام».
- ↑ مقریزی، إمتاع الأسماع، ۱۴۲۰ق، ج۱۴، ص۲۴۳؛ حجری یمانی، مجموع بلدان الیمن و قبائلها، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۶۶۶؛ ابنعدیم، بغیة الطلب فی تاریخ حلب، بیروت، ج۴، ص۱۸۹۶.
- ↑ کحاله، معجم قبائل العرب، ۱۳۸۸ش، ج۳، ص۹۹۸؛ ابنفضلالله عمری، مسالک الأبصار فی ممالک الأمصار، ۱۴۲۴ق، ج۴، ص۲۶۳.
- ↑ علی، المفصل فی التاریخ العرب قبل الاسلام، ۱۹۷۶م، ج۶، ص۹.
- ↑ عبدی، «قبیله کنده قبل از اسلام».
- ↑ محمدی، «قبیله کنده و نقش آن در مهمترین رویدادهای عصر جاهلی و صدر اسلام»، ص۱۱۱.
- ↑ محمدی، «قبیله کنده و نقش آن در مهمترین رویدادهای عصر جاهلی و صدر اسلام»، ص۱۲۴.
- ↑ محمدی، «قبیله کنده و نقش آن در مهمترین رویدادهای عصر جاهلی و صدر اسلام»، ص۱۲۸.
- ↑ محمدی، «قبیله کنده و نقش آن در مهمترین رویدادهای عصر جاهلی و صدر اسلام»، ص۱۲۸.
- ↑ مجلسی، حیاة القلوب، ۱۳۸۴ش، ج۴، ص۱۵۲۹.
- ↑ سمعانی، الأنساب، ۱۳۸۲ق، ج۱، ص۱۹.
- ↑ متقی هندی، کنز العمال، ۱۴۰۱ق، ج۱۲، ص۹۰.
- ↑ فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ۱۳۷۵ش، ج۲، ص۲۶۲؛ قمی، الأنوار البهیة، قم، ج۱، ص۳۷۷؛ اربلی، کشف الغمة، ۱۳۸۱ق، ج۲، ص۴۵۷.
- ↑ ابنحائک، صفة جزیرة العرب، ۱۴۱۰ق. ص۱۶۶، کحاله، معجم قبائل العرب، ۱۳۸۸ش، ج۳، ص۹۹۹.
- ↑ محمدی، «قبیله کنده و نقش آن در مهمترین رویدادهای عصر جاهلی و صدر اسلام»، ص۱۲۰.
- ↑ ابنخلدون، تاریخ ابن خلدون، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۲۸۶.
- ↑ کحاله، معجم قبائل العرب، ۱۳۸۸ش، ج۳، ص۹۹۸.
- ↑ ابنحائک، صفة جزیرة العرب، ۱۴۱۰ق. ص۱۶۶.
- ↑ ابناعثم کوفی، الفتوح، ترجمه، پاورقی محقق، ۱۳۷۲ش، ص۹۳۰.
- ↑ محمدی، «قبیله کنده و نقش آن در مهمترین رویدادهای عصر جاهلی و صدر اسلام»، ص۱۲۰.
- ↑ ابنحائک، صفة جزیرة العرب، ۱۴۱۰ق. ص۱۶۷.
- ↑ ابنحائک، صفة جزیرة العرب، ۱۴۱۰ق. ص۱۶۶، محقق.
- ↑ ابناعثم کوفی، الفتوح، ترجمه، پاورقی محقق، ۱۳۷۲ش، ص۹۳۰.
- ↑ یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، بیروت، ج۱، ص۲۱۶.
- ↑ شوقی ضیف، تاریخ الادب العربی العصر الجاهلی، بیروت، ج۱، ص۲۳۲.
- ↑ برای اطلاعات بیشتر رجوع کنید به: ابنحزم، جمهرة أنساب العرب، ۱۴۰۳ق، ص۴۲۵-۴۳۲.
- ↑ ابنحزم، جمهرة أنساب العرب، ۱۴۰۳ق، ص۴۷۷ باکمی اختلاف: حجری یمانی، مجموع بلدان الیمن و قبائلها، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۶۶۶.
- ↑ کحاله، معجم قبائل العرب، ۱۳۸۸ش، ج۳، ص۹۹۸.
- ↑ ابنحبیب، المحبر، بیروت، ص۳۱۸؛ ابنحزم، جمهرة أنساب العرب، ۱۴۰۳ق، ص۴۹۳.
- ↑ یاقوت حموی، معجم البلدان، ۱۹۹۵م، ج۲، ص۱۵۱، کحاله، معجم قبائل العرب، ۱۳۸۸ش، ج۳، ص۱۰۰۰.
- ↑ زرکلی، الأعلام، ۱۹۸۹م، ج۵، ص۲۳۴.
- ↑ ابنقتیبه، المعارف، ۱۹۹۲م، ص۶۲۱، ابنحزم، جمهرة أنساب العرب، ۱۴۰۳ق، ص۴۹۱.
- ↑ ابنسعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۱۲۶؛ بیهقی، دلائل النبوة، ۱۴۰۵ق، ج۵، ص۲۵۰.
- ↑ ابنعبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۲۱۲.
- ↑ ابنسعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۵، ص۵۸؛ ابنحبان، الثقات، ۱۳۹۳ق، ج۴، ص۹۸.
- ↑ محلاتی، ریاحین الشریعة، تهران، ج۶، ص۲۷۵؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۶، ص۱۷۷.
- ↑ ابناعثم کوفی، الفتوح، ترجمه، پاورقی محقق، ۱۳۷۲ش، ص۹۳۰.
- ↑ کحاله، معجم قبائل العرب، ۱۳۸۸ش، ج۳، ص۹۹۸.
- ↑ شوقی ضیف، تاریخ الادب العربی العصر الجاهلی، بیروت، ج۱، ص۲۳۲.
- ↑ ابنخلدون، تاریخ ابنخلدون، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۳۳۱.
- ↑ شوقی ضیف، تاریخ الادب العربی العصر الجاهلی، بیروت، ج۱، ص۲۳۲.
- ↑ ابناثیر، الکامل، ۱۳۸۵ق، ج۱، ص۵۴۹.
- ↑ یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، بیروت، ج۱، ص۲۱۷.
- ↑ ابوالفرج اصفهانی، الأغانی، ۱۴۱۵ق، ج۱۶، ص۴۹۴؛ ابنخلدون، تاریخ ابن خلدون، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۳۲۹.
- ↑ آلبسام، خزانة التواریخ النجدیة، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۳۷.
- ↑ مسعودی، التنبیه و الإشراف، قاهره، ص۲۳۶.
- ↑ طبری، تاریخ الطبری، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۱۳۸.
- ↑ ابنجوزی، المنتظم، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۶.
- ↑ ابنهشام، السیرة النبویه، بیروت، ج۱، ص۴۲۴.
- ↑ مسعودی، التنبیه و الإشراف، قاهره، ص۲۳۶؛ ابنسعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۱۲۶؛ بیهقی، دلائل النبوة، ۱۴۰۵ق، ج۵، ص۲۵۰.
- ↑ ابنسعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۲۲۰.
- ↑ جعفریان، سیره رسول خدا(ص)، ۱۳۸۳ش، ص۶۵۲.
- ↑ طبری، تاریخ الطبری، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۱۳۸.
- ↑ ابنهشام، السیرة النبویه، بیروت، ج۲، ص۵۸۵؛ حجری یمانی، مجموع بلدان الیمن و قبائلها، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۶۶۶.
- ↑ بیهقی، دلائل النبوة، ۱۴۰۵ق، ج۵، ص۳۷۰.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به: ابنسعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۲۴۸؛ ابنعبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۱۳۳.
- ↑ ابنحجر عسقلانی، الاصابه، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۳۵.
- ↑ ابنسعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۲۴۴-۲۴۵.
- ↑ پیشوایی، تاریخ اسلام، ۱۳۸۲ش، ص۱۸۵-۱۸۶.
- ↑ ابنسعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۲۶۷؛ ابنحجر عسقلانی، الاصابه، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۱۹۶.
- ↑ ابناعثم کوفی، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۴۶.
- ↑ برای اطلاعات بیشتر رجوع کنید به: ابناعثم کوفی، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۴۵-۵۳.
- ↑ برای اطلاعات بیشتر رجوع کنید به: ابناعثم الکوفی، الفتوح، ج۱، ص۴۵-۶۸؛ بلاذری، فتوح البلدان، ۱۹۸۸م، ص۱۰۵-۱۰۶.
- ↑ بلاذری، فتوح البلدان، ۱۹۸۸م، ص۱۰۵-۱۰۶.
- ↑ طبری، تاریخ الطبری، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۳۳۱.
- ↑ ابناعثم کوفی، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۴۸.
- ↑ ابناعثم کوفی، الفتوح، ۱۴۱۱ق،ج۱، ص۴۸.
- ↑ طبری، تاریخ الطبری، ۱۳۸۷ق، ج۴، ص۴۰.
- ↑ جعفری، تشیع در مسیر تاریخ، ۱۳۸۰ق، ص۱۲۸-۱۳۱؛ کحاله، معجم قبائل العرب، ۱۳۸۸ش، ج۳، ص۹۹۹.
- ↑ ماسینیون، خطط الکوفة و شرح خریطتها، ۲۰۰۹م، ص۲۸.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به: مجلسی، روضة المتقین، ۱۴۰۶ق، ج۱۴، ص۲۰.
- ↑ صفری فروشانی، کوفه از پیدایش تا عاشورا، ۱۳۹۱ش، ص۱۴۴-۱۳۷.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۴۹۰؛ شیخ صدوق، الخصال، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۳۰۱؛ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۲۵۰.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۴۹۰؛ شیخ مفید، کتاب المزار، ۱۴۱۳ق، ص۸۸.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۴۹۰.
- ↑ دینوری، الأخبار الطوال، ۱۳۶۸ش، ص۱۲۲.
- ↑ طبری، تاریخ الطبری، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۵۶۳.
- ↑ ابنحبیب، المحبر، بیروت، ص۲۶۱.
- ↑ طبری، تاریخ الطبری، ۱۳۸۷ق، ج۱۱، ص۵۴۴.
- ↑ بلاذری، فتوح البلدان، ۱۹۸۸م، ص۲۹۸.
- ↑ ابنعبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۵۰۶.
- ↑ شیخ مفید، الجمل، ۱۴۱۳ق، ص۳۲۰.
- ↑ امین، سیره معصومان، ۱۳۷۶ش، ج۴، ص۵۸۹.
- ↑ ابنعبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۳۲۹.
- ↑ محمدی، «قبیله کنده و نقش آن در مهمترین رویدادهای عصر جاهلی و صدر اسلام»، ص۱۲۷.
- ↑ امین، سیره معصومان، ۱۳۷۶ش، ج۴، ص۶۰۲.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به: منقری، وقعة صفین، ۱۴۱۳ق، ص۲۴۳؛ امین، أعیان الشیعة، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۴۸۶.
- ↑ ابناثیر، أسد الغابة، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۱۱۸.
- ↑ سیدرضی، نهج البلاغه، ص۲۰.
- ↑ مسعودی، اثبات الوصیة، ۱۳۸۴ش، ص۱۵۸.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به: سماوی، سلحشوران طف، ۱۳۸۱ق، ص۱۰۱.
- ↑ یوسفی غروی، نخستین گزارش مستند از نهضت عاشورا، ۱۳۸۰ش، ص۶۸.
- ↑ ابنسعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق،،خامسة۱، ص۴۶۱؛ دینوری، الأخبار الطوال، ۱۳۶۸ش، ص۲۳۹.
- ↑ جمعی از نویسندگان، پژوهشی پیرامون شهدای کربلا، ۱۳۸۵ش، ص۱۲۶.
- ↑ سماوی، سلحشوران طف، ۱۳۸۱ق، ص۲۱۴.
- ↑ سماوی، سلحشوران طف، ۱۳۸۱ق، ص۲۱۱.
- ↑ سماوی، سلحشوران طف، ۱۳۸۱ق، ص۲۱۳؛ محدثی، فرهنگ عاشورا، ۱۴۱۷ق، ص۱۹۳.
- ↑ ابومخنف کوفی، وقعة الطف، ۱۴۱۷ق، ص۲۵۰.
- ↑ طبری، تاریخ الطبری، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۶۸؛ دینوری، الأخبار الطوال، ۱۳۶۸ش، ص۲۵۹ ؛ ابنجوزی، المنتظم، ۱۴۱۲ق، ج۵، ص۳۴۱.
- ↑ طبری، تاریخ الطبری، ۱۳۸۷ق، ج۶، ص۸۱.
- ↑ ابراهیمی ورکیانی، تاریخ تحلیلی اسلام از آغاز تا واقعه طف، ۱۳۹۰ش، ص۲۹۴.
- ↑ منتظرالقائم، تاریخ امامت، ۱۳۸۶ش، ص۱۲۶.
- ↑ ابنعبدالله بن عمر، خلاصه سیرت رسول الله(ص)، ۱۳۸۲ش، ص۱۸۵؛ امین، سیره معصومان، ۱۳۷۶ش، ج۴، ص۶۷۱ ؛ ابنعبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۱۳۳.
- ↑ ابناثیر، أسد الغابة، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۱۱۸.
- ↑ ابناثیر، أسد الغابة، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۱۱۸.
- ↑ ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۹، ص۲۴۶.
- ↑ ابنقتیبه، المعارف، ۱۹۹۲م، ص۴۳۳؛ ابنسعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۶، ص۱۸۲.
- ↑ ابناثیر، أسد الغابة، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۲۹۲.
- ↑ ابنسعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۵، ص۵۸؛ ابنعبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۲۱۲.
- ↑ ابنفضلالله عمری، مسالک الأبصار فی ممالک الأمصار، ۱۴۲۴ق، ج۴، ص۲۶۴؛ ابنقانع بغدادی، معجم الصحابة، ۱۴۲۴ق، ج۱۳، ص۴۸۰۱، محقق
- ↑ ابنفضلالله عمری، مسالک الأبصار فی ممالک الأمصار، ۱۴۲۴ق، ج۴، ص۲۶۴.
- ↑ ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۱۴، ص۳۸۲-۳۸۹.
- ↑ محدثی، فرهنگ عاشورا، ۱۴۱۷ق، ص۱۵۲.
- ↑ پاینده، تاریخ سیاسی اسلام، ۱۳۷۶ش، ج۳، ص۶۹۰؛ شهرزوری، تاریخ الحکماء قبل ظهور الإسلام و بعده، پاریس، ص۴۱۰.
- ↑ امین، أعیان الشیعة، محسن الأمین، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۵۱۴-۵۱۵.
- ↑ ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۲۰، ص۱۰۶-۱۲۲.
- ↑ بامطرف، الجامع، بغداد، ج۲، ص۷۶۶.
- ↑ طبری، تاریخ الطبری، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۱۴۴.
- ↑ بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۱۷۱.
- ↑ ابنحزم، جمهرة أنساب العرب، ۱۴۰۳ق، ص۴۳۲.
- ↑ ابناثیر، اللباب فی تهذیب الأنساب، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۲۰۷.
- ↑ ابنعبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۶۹۸.
- ↑ ابنعبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۰۶۰.
- ↑ امین، أعیان الشیعة، محسن الأمین، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۵۱۵. لا تنافی غلبة التشیع فی کندة شذوذ الأشعث بن قیس و أولاده
یادداشت
- ↑ برخی او را از قبیله مراد مذحج دانستهاند.(مقریزی، المقفی الکبیر، ۱۴۲۷ق، ج۴، ص۴۴؛ ابناثیر، اللباب فی تهذیب الأنساب، ۱۴۱۴ق، ج۳، ص۱۸۸.)
منابع
- ابراهیمی ورکیانی، محمد، تاریخ تحلیلی اسلام از آغاز تا واقعه طف، قم، دفتر نشر معارف، ۱۳۹۰ش.
- ابناثیر، علی بن ابی الکرم، الکامل فی التاریخ، بیروت، دار صادر، ۱۳۸۵ق.
- ابناثیر، علی بن محمد، أسد الغابة فی معرفة الصحابة، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۹ق.
- ابناثیر، علی بن محمد، اللباب فی تهذیب الأنساب، بیروت، دار صادر، چاپ سوم، ۱۴۱۴ق.
- ابناعثم کوفی، احمد، الفتوح، ترجمه محمد بن احمد مستوفی هروی، تحقیق غلامرضا طباطبائی مجد، تهران، انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، ۱۳۷۲ش.
- ابناعثم کوفی، احمد، کتاب الفتوح، تحقیق علی شیری، بیروت، دارالأضواء، ۱۴۱۱ق.
- ابنجوزی، علی بن محمد، المنتظم فی تاریخ الأمم و الملوک، تحقیق محمد عبد القادر عطا و مصطفی عبد القادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۲ق.
- ابنحائک، حسن بن احمد، صفة جزیرة العرب، تحقیق اکوع حوالی، صنعا، مکتبه الارشاد، ۱۴۱۰ق.
- ابنحبان، الثقات، الکتب الثقافیه، حیدرآباد، دائرة المعارف العثمانیة، ۱۳۹۳ق.
- ابنحبیب، محمد، کتاب المحبر، تحقیق ایلزة لیختن شتیتر، بیروت، دارالآفاق الجدیدة، بیتا.
- ابنحجر عسقلانی، احمد بن علی، الإصابة فی تمییز الصحابة، تحقیق عادل احمد عبدالموجود و علی محمد معوض، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۵ق.
- ابنحزم، جمهرة أنساب العرب، تحقیق لجنة من العلماء، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۰۳ق.
- ابنخلدون، عبدالرحمن بن محمد، دیوان المبتدأ و الخبر فی تاریخ العرب و البربر و...، تحقیق خلیل شحادة، بیروت، دارالفکر، چاپ دوم، ۱۴۰۸ق.
- ابنسعد، محمد، الطبقات الکبری، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۰ق.
- ابنعبدالبر، یوسف بن عبدالله، الإستیعاب فی معرفة الأصحاب، تحقیق علی محمد البجاوی، بیروت، دارالجیل، ۱۴۱۲ق.
- ابنعبدالله بن عمر، محمد، خلاصه سیرت رسول الله(ص)، تهران، علمی و فرهنگی، چاپ دوم، ۱۳۸۲ش.
- ابنعدیم، عمر بن احمد، بغیة الطلب فی تاریخ حلب، بیروت، دارالفکر، بیتا.
- ابنعساکر، علی بن حسن، تاریخ مدینة دمشق و ذکر فضلها و تسمیة من حلها من الأماثل أو اجتاز بنواحیها من واردیها و أهلها، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۵ق.
- ابنفضلالله عمری، احمد بن یحیی، مسالک الأبصار فی ممالک الأمصار، ابوظبی، المجمع الثقافی، ۱۴۲۴ق.
- ابنقانع بغدادی، عبدالباقی، معجم الصحابة، بیروت، دارالفکر، ۱۴۲۴ق.
- ابنقتیبه، المعارف، تحقیق ثروت عکاشة، قاهرة، الهیئة المصریة العامة للکتاب، چاپ دوم، ۱۹۹۲م،
- ابنهشام، عبدالملک، السیرة النبویة، تحقیق مصطفی السقا و ابراهیم الأبیاری و عبد الحفیظ شلبی، بیروت، دارالمعرفة، بیتا.
- ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، الأغانی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۱۵ق.
- ابومخنف کوفی، لوط بن یحیی، وقعة الطف، قم، جامعه مدرسین، چاپ سوم، ۱۴۱۷ق.
- اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة فی معرفة الأئمة، تبریز، بنی هاشمی، ۱۳۸۱ق.
- امین، محسن، أعیان الشیعة، بیروت، دارالتعارف للمطبوعات، ۱۴۰۳ق.
- امین، سید محسن، سیره معصومان، ترجمه علی حجتی کرمانی، تهران، سروش، چاپ دوم، ۱۳۷۶ش.
- آلبسام، عبدالله بن عبدالرحمان، خزانة التواریخ النجدیة، بینا، بیجا، ۱۴۱۹ق.
- بامطرف، محمد عبدالقادر، الجامع(جامع شمل أعلام المهاجرین المنتسبین إلی الیمن و قبائلهم)، بغداد، دارالرشید للنشر، بیتا.
- بلاذری، احمد بن یحیی، أنساب الأشراف، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۷ق.
- بلاذری، احمد بن یحیی، فتوح البلدان، بیروت، دار و مکتبة الهلال، ۱۹۸۸م.
- بیهقی، ابوبکر، دلائلالنبوة، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۰۵ق.
- پاینده، ابوالقاسم، تاریخ سیاسی اسلام(ترجمه)، تهران، جاویدان، چاپ نهم، ۱۳۷۶ش.
- پیشوایی، مهدی، تاریخ اسلام (از جاهلیت تا رحلت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلم)، قم، دفتر نشر معارف، ۱۳۸۲ش.
- جعفری، حسینمحمد، تشیع در مسیر تاریخ، ترجمه محمدتقی آیتاللهی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۸۰ش.
- جعفریان، رسول، سیره رسول خدا(ص)، قم، دلیل ما، ۱۳۸۳ش.
- جمعی از نویسندگان، پژوهشی پیرامون شهدای کربلا، قم، زمزم هدایت، چاپ دوم، ۱۳۸۵ش.
- حجری یمانی، محمد بن احمد، مجموع بلدان الیمن و قبائلها، صنعا، دارالحکمه الیمانیه، چاپ دوم، ۱۴۱۶ق.
- دینوری، احمد بن داود، الأخبار الطوال، تحقیق عبدالمنعم عامر، قم، منشورات الرضی، ۱۳۶۸ش.
- زرکلی، خیرالدین، زرکلی، الأعلام، بیروت، دارالعلم للملایین، چاپ هشتم، ۱۹۸۹م.
- سماوی، محمد بن طاهر، سلحشوران طف، ترجمه عباس جلالی، قم، زائر، ۱۳۸۱ق.
- سمعانی، عبدالکریم بن محمد، الأنساب، تحقیق عبدالرحمن بن یحیی المعلمی الیمانی، حیدرآباد، مجلس دائرة المعارف العثمانیة، ۱۳۸۲ق.
- سید رضی، نهج البلاغة، قم، مشهور، ۱۳۷۹ش.
- شهرزوری، محمد بن محمود، تاریخ الحکماء قبل ظهور الإسلام و بعده، پاریس، بیبلیون، بیتا.
- شوقی ضیف، عبدالسلام، تاریخ الادب العربی العصر الجاهلی، بیروت، دارالمعارف، بیتا.
- شیخ صدوق، محمد بن علی بن بابویه، الخصال، تحقیق علیاکبر غفاری، قم، جامعه مدرسین، ۱۳۶۲ش.
- شیخ طوسی، محمد بن الحسن، تهذیب الأحکام (تحقیق خرسان)، تهران، دارالکتب الإسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
- شیخ مفید، محمد بن محمد بن نعمان، الجمل و النصرة لسید العترة فی حرب البصرة، قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳ق.
- شیخ مفید، محمد بن محمد بن نعمان، کتاب المزار- مناسک المزار، قم، کنگره جهانی هزاره شیخ مفید، ۱۴۱۳ق.
- صفری فروشانی، نعمتالله، کوفه از پیدایش تا عاشورا، تهران، نشر مشعر، ۱۳۹۱ش.
- طبری، محمد بن جریر، تاریخ الأمم و الملوک، تحقیق محمد أبو الفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، ۱۳۸۷ق.
- عبدی، سیاوش، «قبیله کنده قبل از اسلام»، مجله تاریخ اسلام، شماره ۲۸، ۱۳۸۵ش.
- علی، جواد، المفصل فی التاریخ العرب قبل الاسلام، بیروت، دارالعلم للملایین، ۱۹۷۶م.
- فتال نیشابوری، محمد بن احمد، روضة الواعظین و بصیرة المتعظین، قم، انتشارات رضی، ۱۳۷۵ش.
- قمی، شیخ عباس، الأنوار البهیة فی تواریخ الحجج الالهیة، قم، مؤسسة الإسلامی، بیتا.
- کحاله، عمر رضا، معجم قبائل العرب، بیروت، دارالعلم للملایین، ۱۳۸۸ش.
- کلینی، محمد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی، تهران، دارالکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
- ماسینیون، لویی، خطط الکوفة و شرح خریطتها، بیروت، بیت الورق، ۲۰۰۹م.
- متقی هندی، علی بن حسام، کنز العمال فی سنن الاقوال و الافعال، بیروت، مؤسسة الرساله، چاپ پنجم، ۱۴۰۱ق.
- مجلسی، محمدباقر، حیاة القلوب، قم، سرور، چاپ ششم، ۱۳۸۴ش.
- مجلسی، محمدتقی، روضة المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه، مؤسسه فرهنگی اسلامی کوشانبور، چاپ دوم، ۱۴۰۶ق.
- محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، قم، نشر معروف، چاپ دوم، ۱۴۱۷ق.
- محلاتی، ذبیح الله، ریاحین الشریعة در ترجمه دانشمندان بانوان شیعه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، بیتا.
- محمدی، رمضان، «قبیله کنده و نقش آن در مهمترین رویدادهای عصر جاهلی و صدر اسلام»، مجله تاریخ اسلام، شمار مسلسل ۶۳، پاییز ۱۳۹۴ش.
- مسعودی، علی بن الحسین، التنبیه و الإشراف، قاهره، دارالصاوی، بیتا.
- مسعودی، علی بن حسین، إثبات الوصیة للإمام علی بن أبی طالب، قم، انصاریان، چاپ سوم، ۱۳۸۴ش.
- مقریزی، أحمد بن علی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و المتاع، تحقیق محمد عبد الحمید النمیسی، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۲۰ق.
- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الإسلامیة، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش.
- منتظرالقائم، اصغر، تاریخ امامت، قم، دفتر نشر معارف، ۱۳۸۶ش.
- مقریزی، احمد بن علی، المقفی الکبیر، بیروت، دارالغرب الإسلامی، چاپ دوم، ۱۴۲۷ق.
- منقری، نصر بن مزاحم، وقعة صفین، قم، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق.
- یاقوت حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم البلدان، بیروت، دار صادر، ۱۹۹۵م.
- یعقوبی، احمد بن أبی یعقوب، البلدان، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۲۲ق.
- یعقوبی، احمد بن أبی یعقوب، تاریخ الیعقوبی، بیروت، دار صادر، بیتا.
- یوسفی غروی، محمدهادی، نخستین گزارش مستند از نهضت عاشورا، ترجمه جواد سلیمانی، قم، مؤسسه امام خمینی، چاپ دوم، ۱۳۸۰ش.