آیه ۳۳ سوره اسراء
مشخصات آیه | |
---|---|
واقع در سوره | اسراء |
شماره آیه | ۳۳ |
جزء | ۱۵ |
اطلاعات محتوایی | |
شأن نزول | دارد |
مکان نزول | مکه |
موضوع | اخلاق، فقه |
درباره | قصاص و حرمت قتل و مثله کردن |
آیه ۳۳ سوره اسراء درباره حرمت قتل انسانها و چگونگی قصاص است. خداوند در این آیه بیان میکند که به جز مواردی خاص، خون انسانها محترم است و نباید مرتکب قتل شد. همچنین خداوند برای بازماندگان مقتول حق قصاص در نظر میگیرد؛ اما به آنها فرمان میدهد که به خلاف رسوم عصر جاهلیت، به جز قاتل نباید کسی را بکشند و نبایستی دست به مُثله (قطعهقطعه) کردن بدن قاتل بزنند.
به بیان برخی مفسران، این آیه در پی قتل برخی اصحاب پیامبر(ص) به دست کفار مکه نازل شد تا از انتقامجوییهای ناروا توسط مسلمانان جلوگیری نماید. احادیث شیعه نیز عموماً سبب نزول این آیه و آیات قبل و بعد از آن را بیان احکام شرعی و اخلاقی مهم از نظر اسلام بر میشمارند. با این حال در برخی احادیث، این آیه مربوط به قیام امام مهدی(عج) و خونخواهی از قاتلان امام حسین(ع) و شهدای کربلا دانسته شده است.
متن آیه
وَ لاتَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللهُ إِلّا بِالْحَقِّ وَ مَنْ قُتِلَ مَظْلُوماً فَقَدْ جَعَلْنا لِوَلِيِّهِ سُلْطاناً فَلا يُسْرِفْ فِي الْقَتْلِ إِنَّهُ كانَ مَنْصُوراً
و نفسى را كه خداوند حرام كرده است جز به حق مكشيد، و هر كس مظلوم كشته شود، به سرپرست وى قدرتى دادهايم، پس [او] نبايد در قتل زيادهروى كند، زيرا او [از طرف شرع] يارى شده است.
محتوای آیه
آیه ۳۳ سوره اسراء به حرمت قتل انسانها، وجود حق قصاص برای بازماندگان و محدوده مجاز قصاص از نظر اسلام اشاره دارد:
- حرمت قتل: مفسران پیام اصلی این آیه را بیان حرمت قتل انسانها دانستهاند. خدواند با قید «إلّا بالحَق» بیان میکند که به جز مواردی خاص همچون قصاص یا قتل زناکار محصن و مرتد[۱] خون انسانها محترم است و نبایستی دست به کشتن آنها زد.[۲]
- حق قصاص: خداوند با عبارت «فَقَدْ جَعَلْنا لِوَلِيِّهِ سُلْطاناً» برای بازماندگان مقتول حقی در نظر میگیرد تا بتواند قاتل را بکشند یا دیه بگیرد و یا او را ببخشند.[۳]
- جلوگیری از انتقامجویی ناروا: مفسران قرآن، عبارت «لا یُسرف فی القَتل» را موضعگیری قرآن کریم نسبت به نحوه انتقامجویی در عصر جاهلیت برشمردهاند. به بیان این مفسران، در دوران جاهلیت گاهی خانواده مقتول، افراد زیادی از قبلیۀ قاتل را میکشتند. قرآن در این فراز از آیه از چنین انتقامجوییهای ظالمانهای نهی میکند.[۴] همچنین امام صادق(ع) این فراز را به معنای نهی از برخی شیوههای انتقام، همچون مثله کردن (قطعهقطعه کردن اعضای بدن) قاتل دانستهاند.[۵]
ارتباط با آیات قبل و بعد
آیه ۳۳ سوره اسراء در میان آیاتی قرار دارد که به حرمت قتل فرزندان، زنا، قتل، کمفروشی و اهمیت اموال یتیمان و وفای به عهد میپردازد.[۶] ناصر مکارم شیرازی این آیات از سوره اسراء را بیانگر شش حکم شرعی مهم از نظر اسلام برشمرده است.[۷] به بیان سید محمدحسین طباطبائی از آنجا که خداوند پیشتر در آیه ۹ همین سوره فرموده است «بىگمان، این قرآن، [انسان را] به سوى استوارترین [آیین] هدایت میکند»، در آیات ۲۱ تا ۳۹ سورۀ اسراء مسائل اساسی و کلیات اخلاقی و شرعی این آیین را بر میشمارد.[۸]
اسباب نزول
جلالالدین سیوطی در تفسیر درالمنثور میگوید که آیه ۳۳ سوره اسراء اولین آیهای است که در وصف احکام قتل نازل شده است. به بیان او مشرکان مکه دست به قتل اصحاب پیامبر(ص) میزدند و پیامبر(ص) با این آیه به ایشان فرمود که جز خود قاتل از کس دیگری انتقام نگیرند.[۹] بسیاری از روایات شیعه نیز این آیه را بیانی کلی در باب حکم قتل و قصاص برمیشمارند.[۱۰] با این حال برخی روایات شیعه، این آیه را مربوط به قتل امامحسین(ع) و خونخواهی امام مهدی(عج) از ایشان دانستهاند.
تفسیر آخرالزمانی از آیه
برخی متون حدیثی شیعه، آیه ۳۳ سوره اسراء را مربوط به قیام امام مهدی(عج) و در خونخواهی شهدای کربلا دانستهاند. امام باقر(ع) در روایتی، منظور از واژه «ولی» در این آیه را امام مهدی(عج) برشمردند.[۱۱] همچنین از امام صادق(ع) نقل شده که این آیه درباره امام حسین(ع) نازل شده است.[۱۲] در روایتی از امام رضا(ع) سوال شده است اینکه قائم آل محمد فرزندان قاتلان امام حسین(ع) را به قصاص جرم پدرانشان بکشد با آیۀ «هیچ کس بار [گناه] دیگری را بر دوش نمیگیرد» (سوره انعام، آیه ۶۴) منافات ندارد؟ امام رضا(ع) فرمود: «فرزندان قاتلان حسین(ع) از عمل پدران خود خشنودند و به آن افتخار میکنند و هرکس از فعلی راضی باشد، مانند کسی است که آن را انجام داده است».[۱۳]
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ ابوالسعود، تفسیر ابوالسعود، بیروت، ج۵، ص۱۷۰.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۲، ص۱۰۵.
- ↑ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، ج۶، ص ۴۷۵؛ قمی، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص ۱۹.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۲، ص۱۰۸.
- ↑ حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعة، ۱۴۱۶ق، ج۲۹، ص۱۲۷.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۲، ص۹۰-۱۱۱.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۲، ص۹۰.
- ↑ طباطبایی، المیزان، بیروت، ج۱۳، ص۷۸.
- ↑ سیوطی، درالمنثور، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۱۸۱.
- ↑ قمی مشهدی، تفسير كنز الدقائق، ۱۳۶۷ش، ج۷، ص۴۰۳؛ عیاشی، تفسیر العیاشی، ۱۳۸۱ق، ج۲، ص۲۹۱.
- ↑ مجلسی، بحارلأنوار، ۱۳۶۸ش، ج۴۴، ص۲۱۸.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۳۸۹ق، ج۸، ص۲۵۵.
- ↑ صدوق، علل الشرایع، مکتبة الداوری، ج۱، ص۲۲۹.
منابع
- ابوالسعود، محمد بن محمد، تفسیر أبی السعود، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، بیتا.
- حر عاملی، محمد بن حسن، تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة، قم، مؤسسة آل البیت(ع)، ۱۴۱۶ق.
- سیوطی، تفسیر درالمنثور، قم، مکتبة آیة الله العظمی المرعشی النجفی (ره)، ۱۴۰۴ق.
- صدوق، محمد بن علی، علل الشرائع، قم، مکتبة الداوری، بیتا.
- طباطبایی، محمدحسین، المیزان، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، بیتا.
- طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی، بیتا
- عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر العیاشی، تهران، مکتبة العلمیة الاسلامیة، ۱۳۸۱ق.
- قمی مشهدی، محمد بن محمدرضا، تفسیر کنز الدقائق، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۶۷ش.
- قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، قم، دار الکتاب، ۱۴۰۴ق.
- کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۴۸-۱۳۶۷ش/ ۱۳۸۹ق.
- مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، بیروت، دار الإحیاء التراث العربی، ۱۳۶۸ش / ۱۴۰۳-۱۴۱۳ق.
- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۷۴ش.