پرش به محتوا

کیسان ابوعمره: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی شیعه
imported>Hasaninasab
Roohish (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۵۹: خط ۵۹:


[[en:Abu 'Amra Kaysan]]
[[en:Abu 'Amra Kaysan]]
<onlyinclude>{{درجه‌بندی
| پیوند = <!--ندارد، ناقص، کامل-->کامل
| رده = <!--ندارد، ناقص، کامل-->ناقص
| جعبه اطلاعات = <!--نمی‌خواهد، ندارد، دارد-->ندارد
| عکس = <!--نمی‌خواهد، ندارد، دارد-->نمی‌خواهد
| ناوبری = <!--ندارد، دارد-->دارد
| رعایت شیوه‌نامه ارجاع = <!--ندارد، دارد-->ندارد
| کپی‌کاری = <!--از منبع مردود، از منبع خوب، ندارد-->از منبع خوب
| استناد به منابع مناسب = <!--ندارد، ناقص، کامل-->کامل
| جانبداری = <!--دارد، ندارد-->ندارد
| رسا بودن = <!--ندارد، دارد-->دارد
| جامعیت = <!--ندارد، دارد-->دارد
| زیاده‌نویسی = <!--دارد، ندارد-->ندارد
| تاریخ خوبیدگی =<!--{{subst:#time:xij xiF xiY}}-->
| تاریخ برتر شدن =<!--{{subst:#time:xij xiF xiY}}-->
| توضیحات =
}}</onlyinclude>


[[رده:یاران مختار]]
[[رده:یاران مختار]]
[[رده:مقاله‌های با درجه اهمیت ب]]
[[رده:مقاله‌های با درجه اهمیت ب]]

نسخهٔ ‏۲۴ سپتامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۵:۲۶

کَیسان، از اهالی کوفه و یاران نزدیک مختار ثقفی که کنیه او ابوعَمْرَه بوده است. مختار پس از تسلط بر کوفه، او را به سرپرستی نگهبانان (شرطه) این شهر گماشت. او قاتلان امام حسین(ع) را به مختار معرفی می‌کرد و عمر بن سعد و بنا به قولی شمر بن ذی‏ الجوشن به دست او کشته شده‌اند و همچنین خولی بن یزید اصبحی به دست او اسیر گشته است.

کیسان در جنگ بین مصعب‏ بن زبیر و مختار، که در سال ۶۷ق و در مکانی به نام حمام اعین رخ داد، فرمانده سپاه مختار بود و بنا به قولی[۱] در همین جنگ کشته شد.

زندگی‌نامه

کَیسان با کنیه ابوعَمْرَه از جمله یاران مختار بود که از شیعه طرفداری می‌کرد و از عثمان بد می‌گفت[۲]. درباره نسب، محل و سال تولد و دوران زندگی وی قبل از قیام مختار اطلاع چندانی در دسترس نیست؛ جز اینکه در برخی منابع آمده است که وی از موالی (بردگان آزادشده) بنو عُرَینه، از طوایف قبیلۀ عرب بَجیله، بود.[۳] همچنین بیان شده است که از یاران بسیار نزدیک مختار بود و نظراتش بر روی نظر مختار تأثیر داشت.[۴]

سرپرستی نگهبانان کوفه

پس از قیام مختار در سال ۶۶ق و به حکومت رسیدن وی بر شهر کوفه، مختار، کیسان را که بسیار به او اعتماد داشت- به سرپرستی شُرطه (پلیس و شهربانی) و به قولی به ریاست نگهبانان (حَرَس) خود گماشت[۵] و به او دستور داد هزار کارگر فراهم آورد تا با کلنگ خانه‌های اشراف و کسانی را که به جنگ امام حسین(ع) رفته بودند، خراب کند. کیسان که آنان را خوب می‌شناخت، در کوفه به جستجو پرداخت و به هرکدام از آنان که دست می‌یافت او را می‌کشت، خانه‌هایشان را ویران می‌کرد و اموال آنان را به یکی از ایرانیانی که در خدمت مختار بودند می‌بخشید[۶]

در رجال کشی آمده است که وقتی به کیسان خبر می‌رسید که شخصی از دشمنان امام حسین (ع) در خانه‌ای یا مکانی است، دستور می‌داد که خانه را خراب کنند و هر موجود زنده در آن خانه را به قتل برسانند. چنان شد که مردم کوفه به نام او مثل می‌زدند و هرگاه کسی دچار فقر می‌شد، می‌گفتند ابوعمره به خانۀ او آمده است.[۷] کیسان در گفتار و رفتار و کشتار مخالفان، از مختار نیز قاطع‌تر بود.[۸]

کشتن شمر بن ذی ‏الجوشن

مختار کیسان را برای کشتن شمر بن ذی الجوشن مأمور کرد. چون شمر از کوفه گریخت، کیسان با گروهی به تعقیب وی رفت و در حوالی روستای کلتانیه (میان شوش و صَیمره) بر او دست یافت و خود کیسان، یا یکی از یارانش، شمر را کشت و جسد او را جلوی سگ‌ها انداختند.[۹]

اسیر کردن خولی

کیسان به همراه مُعاذ بن هانی کِندی (برادرزادۀ حُجربن عدیخولی بن یزید اَصْبَحی را ـ که سر امام حسین را نزد عبیدالله بن زیاد برد ـ در خانه‌اش محاصره کرد و او را نزد مختار برد. مختار خولی را کشت و در آتش سوزاند.[۱۰]

کشتن عمرسعد

پس از قتل خولی، مختار کیسان را برای قتل عمربن سعد (فرمانده لشکر یزید در واقعۀ کربلا) مأمور کرد. کیسان مخفیانه به سوی خانه عمربن سعد در کوفه رفت و او را غافلگیر کرد و گردن زد و سرش را برای مختار برد.[۱۱] بنابر نقلی دیگر یکی از یاران مختار، عمر بن سعد را اسیر کرد و نزد مختار برد و سپس کیسان به دستور مختار او را گردن زد.[۱۲]

فرماندهی سپاه مختار

عبدالله بن زبیر- که بر حجاز و مناطقی دیگر از جهان اسلام استیلا یافته بود و طرفداران و یاران مختار را مانع بزرگی برای خود می‌دانست- در سال ۶۷ برادرش، مصعب بن زبیر، را به جنگ مختار فرستاد. در جنگی که در جایی به نام حمّام اَعْین (از توابع کوفه) روی داد، کیسان فرمانده موالی سپاه مختار بود.

کشته شدن

در جنگی که بین سپاه مختار، به فرماندهی کیسان ابوعمره، و لشکریان عبدالله بن زبیر، به فرماندهی مصعب بن زبیر، در جایی به نام حمّام اَعْین رخ داد، لشکریان مختار شکست خوردند و خود مختار و به احتمال قوی، کیسان نیز در این جنگ کشته شدند.[۱۳]

پانویس

الگوی پانویس غیرفعال شده است. لطفا از الگوی پانوشت استفاده شود

منابع

  • ابن اعثم الکوفی، احمد، کتاب الفتوح، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۱/ ۱۹۹۱.
  • ابن کثیر الدمشقی، اسماعیل، البدایة والنهایة، بیروت ۱۴۰۷/ ۱۹۸۶.
  • ابن مزاحم، نصر، وقعة صِفّین، چاپ عبدالسلام محمد هارون، قاهره ۱۳۸۲.
  • ابن نماحلی، جعفر بن محمد، ذوب النضار فی شرح الثار، چاپ فارس حسون کریم، قم ۱۴۱۶.
  • اخبارالدولةالعباسیة، چاپ عبدالعزیز دوری و عبدالجبار مطلبی، بیروت ۱۳۹۱.
  • بلاذری، احمد بن یحیی، کتاب جمل من انساب الأشراف، چاپ سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت ۱۴۱۷/ ۱۹۹۶.
  • پلا، شارل، تعلیقات، مسعودی، مروج الذهب.
  • حمیری، نشوان بن سعید، الحورالعین، چاپ کمال مصطفی، افست تهران ۱۹۷۲.
  • دینوری، احمد بن داود، الأخبارالطوال، چاپ عبدالمنعم عامر، قاهره ۱۹۶۰.
  • سیدعلوی، سیدابراهیم، «‌کیسانیه، افسانه یا حقیقت؟! (۱) »، فصلنامه کلام اسلامی، پاییز ۱۳۷۵، شماره ۱۹.
  • طبری، ابوجعفر محمد بن جریر، تاریخ طبری، بیروت.
  • طوسی، محمد بن حسن، الامالی، قم ۱۴۱۴.
  • کَشّی، محمد بن عمر، اختیار معرفةالرجال المعروف برجال الکشی (برگزیدۀ محمدبن حسن طوسی)، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸.
  • مسعودی، مروج الذهب، بیروت.
  • مفید، محمد بن نعمان، الفصول المختارة، چاپ علی میرشریفی، قم ۱۴۱۴ق/ ۱۹۹۳.
  • مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء والتاریخ، چاپ کلمان هوار، پاریس ۱۸۹۹ـ ۱۹۱۹.
  • نوبختی، حسن بن موسی، فرق الشیعة، چاپ محمدجواد مشکور، تهران ۱۳۶۱ش.
  • یاقوت حموی، معجم البلدان، اعداد و دراسه محمد العمری ابوعبدالله، دارالصمیعی، ریاض، ۱۳۷۳ = ۱۴۱۵ق.

پیوند به بیرون


  1. نک: طبری، ج۶، ص۹۳ـ ۱۱۶
  2. طبری، ج۶، ص۳۵
  3. بلاذری، کتاب جمل من انساب الأشراف، ج۶، ص۳۹۵؛ دینوری، الأخبارالطوال، ص۲۸۹؛ طبری، ج۶، ص۳۳؛ نوبختی، فرق الشیعة، ص۲۳
  4. کشی، رجال، ص۱۲۸؛ طبری، ج۶، ص۳۵
  5. دینوری، الأخبارالطوال، ص۲۸۹؛ طبری، ج۶، ص۳۳
  6. دینوری، الأخبارالطوال، ص۲۹۲
  7. کشی، رجال، ص۱۲۸
  8. نوبختی، فرق الشیعة، ص۲۳
  9. یاقوت حموی، معجم البلدان، ذیل «‌کلتانیه »؛ ابن کثیر، البدایة والنهایة، ج۸، ص۲۷۰ـ ۲۷۱
  10. طبری، ج۶، ص۵۹ـ ۶۰؛ طوسی، الامالی، ص۲۴۴
  11. بلاذری، کتاب جمل من انساب الأشراف، ج۶، ص۴۰۶؛ طبری، ج۶، ص۶۱؛ ابن اعثم کوفی، کتاب الفتوح، ج۶، ص۲۴۵ـ ۲۴۶
  12. دینوری، الأخبارالطوال، ص۳۰۱
  13. رک: طبری، ج۶، ص۹۳ـ ۱۱۶