پرش به محتوا

احسان به والدین: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی شیعه
Rezai.mosavi (بحث | مشارکت‌ها)
Rezai.mosavi (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۶: خط ۶:
{{جعبه نقل قول | عنوان = | نقل‌قول = {{حدیث|وَقَضَیٰ رَ‌بُّکَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِیَّاهُ وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا إِمَّا یَبْلُغَنَّ عِندَکَ الْکِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ کِلَاهُمَا فَلَا تَقُل لَّهُمَا أُفٍّ وَلَا تَنْهَرْ‌هُمَا وَقُل لَّهُمَا قَوْلًا کَرِ‌یمًا وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّ‌حْمَةِ وَقُل رَّ‌بِّ ارْ‌حَمْهُمَا کَمَا رَ‌بَّیَانِی صَغِیرً‌ا |ترجمه=و پروردگارت فرمان داده که جز او را نپرستید و به پدر و مادر نیکی کنید. هر گاه یکی از آن دو، یا هر دوی آنها، نزد تو به سن پیری رسند، کمترین اهانتی به آنها روا مدار و بر آنها فریاد مزن و گفتار لطیف و سنجیده و بزرگوارانه به آنها بگو و بالهای تواضع خویش را از محبّت و لطف، در برابر آنان فرود آر و بگو: «پروردگارا! همان‌گونه که آنها مرا در کوچکی تربیت کردند، مشمول رحمتشان قرار ده»}} |تاریخ بایگانی | منبع = <small> [[سوره اسراء|سوره اِسراء]]، آیه ۲۴-۲۳، ترجمه [[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی]]. </small> | تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px | اندازه خط = ۱۲px|رنگ پس‌زمینه =#ecfcf4| گیومه نقل‌قول = | تراز منبع = چپ}}
{{جعبه نقل قول | عنوان = | نقل‌قول = {{حدیث|وَقَضَیٰ رَ‌بُّکَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِیَّاهُ وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا إِمَّا یَبْلُغَنَّ عِندَکَ الْکِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ کِلَاهُمَا فَلَا تَقُل لَّهُمَا أُفٍّ وَلَا تَنْهَرْ‌هُمَا وَقُل لَّهُمَا قَوْلًا کَرِ‌یمًا وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّ‌حْمَةِ وَقُل رَّ‌بِّ ارْ‌حَمْهُمَا کَمَا رَ‌بَّیَانِی صَغِیرً‌ا |ترجمه=و پروردگارت فرمان داده که جز او را نپرستید و به پدر و مادر نیکی کنید. هر گاه یکی از آن دو، یا هر دوی آنها، نزد تو به سن پیری رسند، کمترین اهانتی به آنها روا مدار و بر آنها فریاد مزن و گفتار لطیف و سنجیده و بزرگوارانه به آنها بگو و بالهای تواضع خویش را از محبّت و لطف، در برابر آنان فرود آر و بگو: «پروردگارا! همان‌گونه که آنها مرا در کوچکی تربیت کردند، مشمول رحمتشان قرار ده»}} |تاریخ بایگانی | منبع = <small> [[سوره اسراء|سوره اِسراء]]، آیه ۲۴-۲۳، ترجمه [[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی]]. </small> | تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px | اندازه خط = ۱۲px|رنگ پس‌زمینه =#ecfcf4| گیومه نقل‌قول = | تراز منبع = چپ}}
احسان به والدین از دستورات مورد تأکید [[قرآن]] است<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۳ش، ج۱۲، ص۷۴.</ref> که در آیات متعددی هم‌ردیفِ فرمان به پرستش [[خدا]] قرار گرفته است.<ref>نگاه کنید به سوره نساء، آیه ۳۶؛ سوره انعام، آیه ۱۵۱؛ سوره اسراء، آیه ۲۳.</ref> [[تفسیر قرآن|مفسران قرآن]] این امر را نشانه اهمّیت نیکی به پدر و مادر<ref>فخر رازی، مفاتیح الغیب، ۱۴۲۰ق، ج۳، ص۵۸۶؛ قاسمی، محاسن التأویل، ۱۴۱۸ق، ج۶، ص۴۵۳.</ref> و جایگاه رفیع اطاعت از این دستور نزد خداوند می‌دانند<ref>فخر رازی، مفاتیح الغیب، ۱۴۲۰ق، ج۲۰، ص۳۲۳؛ سید قطب، فی ظلال القرآن، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۲۲۲۲.</ref> و [[مجتهد|فقیهان]] نیز آن را بر فرزندان [[واجب]] شمرده‌اند.<ref>نجفی، محمد حسن، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۲۱، ص۲۴؛ مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی، موسوعة الفقه الإسلامی، ج۳، ص۸۵.</ref><br>
احسان به والدین از دستورات مورد تأکید [[قرآن]] است<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۳ش، ج۱۲، ص۷۴.</ref> که در آیات متعددی هم‌ردیفِ فرمان به پرستش [[خدا]] قرار گرفته است.<ref>نگاه کنید به سوره نساء، آیه ۳۶؛ سوره انعام، آیه ۱۵۱؛ سوره اسراء، آیه ۲۳.</ref> [[تفسیر قرآن|مفسران قرآن]] این امر را نشانه اهمّیت نیکی به پدر و مادر<ref>فخر رازی، مفاتیح الغیب، ۱۴۲۰ق، ج۳، ص۵۸۶؛ قاسمی، محاسن التأویل، ۱۴۱۸ق، ج۶، ص۴۵۳.</ref> و جایگاه رفیع اطاعت از این دستور نزد خداوند می‌دانند<ref>فخر رازی، مفاتیح الغیب، ۱۴۲۰ق، ج۲۰، ص۳۲۳؛ سید قطب، فی ظلال القرآن، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۲۲۲۲.</ref> و [[مجتهد|فقیهان]] نیز آن را بر فرزندان [[واجب]] شمرده‌اند.<ref>نجفی، محمد حسن، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۲۱، ص۲۴؛ مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی، موسوعة الفقه الإسلامی، ج۳، ص۸۵.</ref><br>
در [[تفسیر نمونه (کتاب)|تفسیر نمونه]] در ذیل [[آیه احسان به والدین|آیه ۲۳ سوره اسراء]] آمده است: قراردادنِ [[توحید]] در کنار احسان به پدر و مادر، استفاده از واژه «قضی» و مطلق بودن «احساناً» در این آیه بیان‌گر تأکید فراوان قرآن بر رفتار نیک با پدر و مادر است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۳ش، ج۱۲، ص۷۴.</ref><br>احسان به والدین به‌معنای نهایت تعظیم نسبت به پدر و مادر دانسته شده<ref>سلطان علیشاه، بیان السعادة، ۱۴۰۸ق، ج۲ ص۴۳۸.</ref> و هرگونه نیکی که سزاوار مقام آن دو باشد را شامل می‌شود.<ref>ثقفی تهرانی، تفسیر روان جاوید، ۱۳۹۸ق، ج۳، ص۳۵۱.</ref> همچنین مطلق بودن «والدین» را بیان‌گر شمول آن بر هر پدر و مادری می‌دانند؛ نیکوکار باشد یا بدکردار،<ref>ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ۱۴۰۴ق، ص۳۶۷؛ شیخ صدوق، الخصال، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۱۲۴؛ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ۱۴۰۷ق، ج۶، ص۳۵۰.</ref> کافر باشد و یا مسلمان.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۳ش، ج۱۲، ص۷۴؛ میرزای قمّی، ابو القاسم بن محمد حسن، جامع الشتات، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۲۴۱.</ref>
در [[تفسیر نمونه (کتاب)|تفسیر نمونه]] در ذیل [[آیه احسان به والدین|آیه ۲۳ سوره اسراء]] آمده است: قراردادنِ [[توحید]] در کنار احسان به پدر و مادر، استفاده از واژه «قضی» و مطلق بودن «احساناً» در این آیه بیان‌گر تأکید فراوان قرآن بر رفتار نیک با پدر و مادر است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۳ش، ج۱۲، ص۷۴.</ref><br>احسان به والدین به‌معنای نهایت تعظیم نسبت به پدر و مادر دانسته شده<ref>سلطان علیشاه، بیان السعادة، ۱۴۰۸ق، ج۲ ص۴۳۸.</ref> و هرگونه نیکی که سزاوار مقام آن دو باشد را شامل می‌شود.<ref>ثقفی تهرانی، تفسیر روان جاوید، ۱۳۹۸ق، ج۳، ص۳۵۱.</ref> همچنین مطلق بودن «والدین» را بیان‌گر شمول آن بر هر پدر و مادری می‌دانند؛ نیکوکار باشد یا بدکردار،<ref>ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ۱۴۰۴ق، ص۳۶۷؛ شیخ صدوق، الخصال، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۱۲۴؛ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ۱۴۰۷ق، ج۶، ص۳۵۰.</ref> کافر باشد و یا مسلمان.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۳ش، ج۱۲، ص۷۴؛ میرزای قمّی، جامع الشتات، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۲۴۱.</ref>


== علت احسان به والدین و تناسب آن با توحید ==
== علت احسان به والدین و تناسب آن با توحید ==

نسخهٔ ‏۲۰ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۸:۳۴

اخلاق
آیات اخلاقی
آیات افکآیه اخوتآیه اطعامآیه نبأآیه نجواآیه مشیتآیه برآیه اصلاح ذات بینآیه ایثار
احادیث اخلاقی
حدیث قرب نوافلحدیث مکارم اخلاقحدیث معراجحدیث جنود عقل و جهل
فضایل اخلاقی
تواضعقناعتسخاوتکظم غیظاخلاصخشیتحلمزهدشجاعتعفتانصافاصلاح ذات البینعیب‌پوشیبلاکشی
رذایل اخلاقی
تکبرحرصحسددروغغیبتسخن‌چینیتهمتبخلعاق والدینحدیث نفسعجبعیب‌جوییسمعهقطع رحماشاعه فحشاءکفران نعمت
اصطلاحات اخلاقی
جهاد نفسنفس لوامهنفس امارهنفس مطمئنهمحاسبهمراقبهمشارطهگناهدرس اخلاقاستدراج
عالمان اخلاق
ملامهدی نراقیملا احمد نراقیمیرزا جواد ملکی تبریزیسید علی قاضیسید رضا بهاءالدینیسید عبدالحسین دستغیبعبدالکریم حق‌شناسعزیزالله خوشوقتمحمدتقی بهجتعلی‌اکبر مشکینیحسین مظاهریمحمدرضا مهدوی کنی
منابع اخلاقی
قرآننهج البلاغهمصباح الشریعةمکارم الاخلاقالمحجة البیضاءرساله لقاءالله (کتاب)مجموعه وَرّامجامع السعاداتمعراج السعادةالمراقبات

اِحسان به والدین، احترامِ پدر و مادر، تعظیم آنها و انجام هرگونه نیکی در حق آنها است. احسان به والدین در قرآن هم‌ردیفِ فرمان به پرستش خدا قرار گرفته است. مفسران این دستور قرآنی را شامل هر والدینی اعم از کافر و مسلمان، نیکوکار و بدکار دانسته‌اند و توصیه شده که اگر پدر و مادر از دنیا رفته‌اند، با طلب آمرزش، ادای دیون و قضای عباداتشان، مورد احسان قرار گیرند.
در منابع حدیثیِ شیعه و سنّی احسان به والدین از برترین و محبوب‌ترینِ اعمال نزد خدا دانسته شده است. چنانکه درباره پیامبر(ص) نقل شده که آن حضرت، مادر رضاعی خود را بزرگ می‌داشت و کسانی را که با پدر و مادر خویش خوش‌رفتار بودند، تکریم می‌نمود.
در احادیث معصومان(ع) آثار مختلفی برای احسان به والدین بیان شده است؛ از جمله: افزایش رزق و روزی، طول عمر، آسان شدنِ سَکرات مرگ، آمرزش گناهان و ورود به بهشت در قیامت.
خوش‌رفتاری و نداشتن کوچکترین تُندی با والدین، نگاه مهربانانه و بلندنکردن صدا در برابر آنها از مصادیق احسان به والدین شمرده شده است.

مفهوم‌شناسی و جایگاه

وَقَضَیٰ رَ‌بُّکَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِیَّاهُ وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا إِمَّا یَبْلُغَنَّ عِندَکَ الْکِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ کِلَاهُمَا فَلَا تَقُل لَّهُمَا أُفٍّ وَلَا تَنْهَرْ‌هُمَا وَقُل لَّهُمَا قَوْلًا کَرِ‌یمًا وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّ‌حْمَةِ وَقُل رَّ‌بِّ ارْ‌حَمْهُمَا کَمَا رَ‌بَّیَانِی صَغِیرً‌ا  (ترجمه: و پروردگارت فرمان داده که جز او را نپرستید و به پدر و مادر نیکی کنید. هر گاه یکی از آن دو، یا هر دوی آنها، نزد تو به سن پیری رسند، کمترین اهانتی به آنها روا مدار و بر آنها فریاد مزن و گفتار لطیف و سنجیده و بزرگوارانه به آنها بگو و بالهای تواضع خویش را از محبّت و لطف، در برابر آنان فرود آر و بگو: «پروردگارا! همان‌گونه که آنها مرا در کوچکی تربیت کردند، مشمول رحمتشان قرار ده»)

سوره اِسراء، آیه ۲۴-۲۳، ترجمه مکارم شیرازی.

احسان به والدین از دستورات مورد تأکید قرآن است[۱] که در آیات متعددی هم‌ردیفِ فرمان به پرستش خدا قرار گرفته است.[۲] مفسران قرآن این امر را نشانه اهمّیت نیکی به پدر و مادر[۳] و جایگاه رفیع اطاعت از این دستور نزد خداوند می‌دانند[۴] و فقیهان نیز آن را بر فرزندان واجب شمرده‌اند.[۵]
در تفسیر نمونه در ذیل آیه ۲۳ سوره اسراء آمده است: قراردادنِ توحید در کنار احسان به پدر و مادر، استفاده از واژه «قضی» و مطلق بودن «احساناً» در این آیه بیان‌گر تأکید فراوان قرآن بر رفتار نیک با پدر و مادر است.[۶]
احسان به والدین به‌معنای نهایت تعظیم نسبت به پدر و مادر دانسته شده[۷] و هرگونه نیکی که سزاوار مقام آن دو باشد را شامل می‌شود.[۸] همچنین مطلق بودن «والدین» را بیان‌گر شمول آن بر هر پدر و مادری می‌دانند؛ نیکوکار باشد یا بدکردار،[۹] کافر باشد و یا مسلمان.[۱۰]

علت احسان به والدین و تناسب آن با توحید

عده‌ای از مفسران، تناسب بین توحید و احسان به والدین را که در قرآن در کنار هم قرار گرفته‌اند، این‌گونه ترسیم نموده‌اند که خداوند سبب حقیقی وجود انسان، و پدر و مادر سبب ظاهری و معیشت اویند.[۱۱] همچنین همان‌طور که شکر نعمت‌های خدا به عنوان مُنعم حقیقی واجب است، شکر نعمت‌های بندگان هم واجب بوده و هیچ‌کس همچون والدین در حق انسان متحمّل زحمت نشده و مستحق شکرگزاری نیست.[۱۲]
علامه طباطبایی علت تأکید قرآن دربارهٔ احسان به والدین را چنین تبیین نموده که رابطه عاطفی بین والدین و فرزندان سبب پیوند محکم نسل نو با نسل گذشته شده و موجب استحکام خانواده می‌گردد. قِوام خانواده نیز به‌عنوان یکی از مهمترین امور در روابط اجتماعی، سبب استواری جامعه انسانی می‌گردد.[۱۳]

احسان به والدین از نگاه احادیث

در احادیث معصومان بر جایگاه ویژه والدین و احسان به آنها تأکید شده[۱۴] و در منابع حدیثیِ شیعه و سنّی بخش مستقلی به آن اختصاص یافته است.[۱۵] در روایات، نیکیِ در رفتار با پدر و مادر، از برترین[۱۶] و محبوب‌ترینِ اعمال نزد خدا[۱۷] و از ویژگی‌های بارز شیعیان[۱۸] و نیز امتیازی برای افراد شمرده شده است.[۱۹] چنانکه نگاه [مهربانانه] به والدین را عبادت محسوب نموده[۲۰] و رضایت و غضب الهی در خشنودی یا ناخشنودی آنها از فرزندانشان ارزیابی می‌شود[۲۱] و طبق نقلی، در کوتاهیِ احسان به آنها هیچ عذری پذیرفته نیست.[۲۲]
دربارهٔ سیره رسول اکرم هم نقل شده است که حضرت، مادر رضاعی خود را بسیار بزرگ می‌داشت[۲۳] و کسانی که با پدر و مادر خویش خوش‌رفتار بودند را تکریم می‌نمود؛[۲۴] ازاین‌رو مسلمانان نیز به نیکی در حق والدین و تحمل سختی‌های نگهداری از آنها امر شده‌اند،[۲۵] گرچه والدین آن‌ها مشرک بوده[۲۶] یا بدکار باشند.[۲۷] حتی توصیه شده که اگر آنها در قید حیات نیستند، با طلب آمرزش، ادای دیون( دادن بدهی‌ها) و قضای عباداتشان، مورد احسان قرار گیرند.[۲۸]

سفارش بیشتر بر احسان به مادر

خداوند در آیه ۱۵ سوره احقاف پس از سفارش به احسانِ والدین و فلسفه آن، صرفا از زحمات مادر یاد کرده است که تأکیدی بر حق مادر و سفارش بیشتر نسبت به او دانسته‌ شده است.[۲۹] امام سجاد(ع) در رسالة الحقوق، سختی‌هایی که مادر در دوران بارداری و پس از آن در دوران کودکیِ فرزند متحمل می‌شود را گوشزد نموده و به‌طور ویژه فرزند را بر قدرشناسی از زحمات مادر سفارش می‌کند.[۳۰]
همچنین کلینی در کتاب کافی حدیثی آورده که مردی از پیامبر اکرم(ص) پرسید به چه کسی احسان کنم؟ پیامبر پاسخ داد: «به مادرت». آن مرد دوباره پرسید پس از او به چه کسی؟ پیامبر باز فرمود: «به مادرت» و برای بار سوم نیز پیامبر همان جواب را تکرار کرد و در مرحله چهارم پیامبر پاسخ داد: «به پدرت».[۳۱] در روایتی دیگر از آن حضرت، چنین نقل شده که نیکی به مادر به‌منزلهٔ کفّاره برای گناهان پیشین شمرده خواهد شد.[۳۲]

امام سجاد(ع): مردی نزد پیامبر(ص) آمد و گفت: هیچ کار زشتی نیست که نکرده باشم؛ آیا راه توبه و بازگشت برایم وجود دارد؟ حضرت پاسخ داد : آیا از پدر و مادرت کسی زنده هست؟ گفت: پدرم. فرمود: برو و به او نیکی کن. وقتی آن مرد رفت، رسول خدا(ص)فرمود: کاش مادرش بود.*

*منبع: مجلسی، بحارالانوار، ج۸۴، ص۷۲

مصادیق احسان

خداوند در آیه ۲۳ و ۲۴ سوره اسراء پس از فرمانِ احسان به والدین، برخی مصادیق را در این‌باره بیان نموده است.[۳۳] در منابع حدیثی نقل شده که وقتی از امام صادق(ع) در مورد این آیه سؤال شد، که مراد از احسان چیست؟ امام(ع) پاسخ داد: احسان به والدین آن است که با آنها به نیکی رفتار کنی و پیش از آنکه چیزی از تو بخواهند برای آنان فراهم سازی، هر چند خود آنها بتوانند آن را تهیه کنند.[۳۴]
در ادامه روایت آمده است: اینکه آیه می‌گوید به آنان «اُف» نگو؛ یعنی اگر ناراحتت کردند با آنها کمترین تندی نکن. و اینکه فرمود: «به آنها سخن بزرگوارانه بگو»؛ یعنی حتی اگر تو را زدند بگو: خدا شما را بیامرزد. و اینکه فرمود: «از روی مهربانی در برابر آنها تواضع کن» یعنی دیدگانت را به آنها خیره نکن، بلکه از روی مهربانی و دلسوزی به آنها بنگر و صدایت را از صدای آنها بلندتر نکن. همچنین [هنگام اعطای چیزی به آنها] دستت را بالای دست آنها نگیر و [هنگام راه رفتن و نشستن] نیز از آنها پیشی نگیر.[۳۵]

آثار احسان به والدین

اِن اَحبَبتَ اَن یَزیدَ اللّهُ فی عُمُرِکَ فَسُرَّ اَبَـوَیکَ.  (ترجمه: اگر دوست داری که خداوند عمرت را زیاد کند، پدر و مادرت را شاد کن.)

کوفی اهوازی، الزهد، ۱۴۰۲ق، ص۳۵.

در منابع حدیثی برای احسان به والدین آثار مختلف مادی و معنوی بیان شده است؛ از جمله: از بین رفتن فقر،[۳۶] افزایش رزق و روزی،[۳۷] طول عمر،[۳۸] آسان شدنِ سَکرات مرگ،[۳۹] خشنودی خدا و آمرزش گناهان،[۴۰] آسان شدن حسابرسیِ اعمال[۴۱] و در نهایت جایگاه بهشت در قیامت.[۴۲] در برخی کتاب‌های اخلاقی نیز از احسان به والدین به عنوان شریفترین و برترین چیزی که موجب سعادت و نزدیکی به خداست یاد شده است.[۴۳]
همچنین در روایات آمده است نگاه مهربانانهٔ فرزند به والدینش موجب باز شدن درهای رحمت خدا شده[۴۴] و ثواب حج مقبول را برای او خواهد داشت.[۴۵] و نیز برای نگاه رضایت‌مندانه والدین به فرزند، پاداش آزاد کردن برده از جانب فرزند ذکر شده است.[۴۶] در کتاب کافی از امام صادق(ع) نقل شده که انسان در ازای احسان به والدین و انجام کارهایی نیک همچون نماز و صدقه [برای والدینی که از دنیا رفته‌اند]، ثواب همان اعمال و حتی بیش از آن را دریافت خواهد کرد.[۴۷] در احادیثی دیگر هم به تأثیرات عدم رعایت احسان به والدین چون انحراف از اطاعت خدا، بطلان شکر، انقطاع نسل[۴۸] و محروم شدن از بهشت[۴۹] اشاره شده است.

جستارهای وابسته

پانویس

  1. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۳ش، ج۱۲، ص۷۴.
  2. نگاه کنید به سوره نساء، آیه ۳۶؛ سوره انعام، آیه ۱۵۱؛ سوره اسراء، آیه ۲۳.
  3. فخر رازی، مفاتیح الغیب، ۱۴۲۰ق، ج۳، ص۵۸۶؛ قاسمی، محاسن التأویل، ۱۴۱۸ق، ج۶، ص۴۵۳.
  4. فخر رازی، مفاتیح الغیب، ۱۴۲۰ق، ج۲۰، ص۳۲۳؛ سید قطب، فی ظلال القرآن، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۲۲۲۲.
  5. نجفی، محمد حسن، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۲۱، ص۲۴؛ مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی، موسوعة الفقه الإسلامی، ج۳، ص۸۵.
  6. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۳ش، ج۱۲، ص۷۴.
  7. سلطان علیشاه، بیان السعادة، ۱۴۰۸ق، ج۲ ص۴۳۸.
  8. ثقفی تهرانی، تفسیر روان جاوید، ۱۳۹۸ق، ج۳، ص۳۵۱.
  9. ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ۱۴۰۴ق، ص۳۶۷؛ شیخ صدوق، الخصال، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۱۲۴؛ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ۱۴۰۷ق، ج۶، ص۳۵۰.
  10. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۳ش، ج۱۲، ص۷۴؛ میرزای قمّی، جامع الشتات، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۲۴۱.
  11. بیضاوی، أنوار التنزیل، ۱۴۱۸ق، ج۳، ص۲۵۲؛ قمی مشهدی، کنز الدقائق، ۱۳۶۸ش، ج۷، ص۳۸۱؛ فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۱۸۵.
  12. فخر رازی، مفاتیح الغیب، ۱۴۲۰ق، ج۲۰، ص۳۲۱.
  13. طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۷، ص۳۷۴ و ج۱۳، ص۸۰.
  14. تجلیل تبریزی، معجم المحاسن و المساوی، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۳۸۹.
  15. برای نمونه رجوع کنید: کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۱۵۷؛ مجلسی، بحار الانوار، ج۷۱، ص۲۲؛ بخاری، صحیح بخاری، ۱۴۲۲ق، ج ۸، ص۲؛ مسلم، صحیح مسلم، دارالفکر، ج۸، ص۱.
  16. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۱۵۸.
  17. بخاری، صحیح بخاری، ۱۴۲۲ق، ج ۸، ص۲.
  18. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۷۴.
  19. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۵۷.
  20. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۲۴۰.
  21. ترمذی، سنن الترمذی، ۱۴۰۳ق، ج۳، ص ۲۰۷؛ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۴۲۸.
  22. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۱۶۲.
  23. ابی‌داوود، سنن ابی‌داوود، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۵۰۷-۵۰۸.
  24. رجوع کنید کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۱۶۱.
  25. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۱۶۲؛ شیخ صدوق، مَن لا یَحضُرُه الفقیه، ۱۴۱۳، ج۴، ص۴۰۷ و ۴۰۸.
  26. بخاری، صحیح بخاری، ۱۴۲۲ق، ج۸، ص۴.
  27. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۱۶۲.
  28. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۱۵۸؛ مازندرانی، شرح الکافی‏، ۱۳۸۲ق، ج۹، ص۱۹.
  29. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۳ش، ج۱۷، ص۴۰؛ ابن‌مفلح، الآداب الشرعیة و المنح المرعیة، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۳۳۸.
  30. شیخ صدوق، مَن لا یَحضُرُه الفقیه، ۱۴۱۳، ج۲، ص۶۲۱.
  31. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۱۵۹؛ بخاری، صحیح بخاری، ۱۴۲۲ق، ج۸، ص۲.
  32. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۱۶۲.
  33. فخر رازی، مفاتیح الغیب، ۱۴۲۰ق، ج۲۰، ص۳۲۴.
  34. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۱۵۷.
  35. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۱۵۸؛ مازندرانی، شرح الکافی، ۱۳۸۲ق، ج۹، ص۱۹.
  36. شیخ صدوق، الامالی، ۱۳۷۶ش، ص۳۸۹.
  37. طبرسی، مشکاة الأنوار، ۱۳۸۵ق، ص۱۶۶.
  38. طبرسی، مشکاة الأنوار، ۱۳۸۵ق، ص۱۶۶.
  39. شیخ صدوق، الامالی، ۱۳۷۶ش، ص۳۸۹.
  40. کوفی اهوازی، الزهد، ۱۴۰۲ق، ص۳۵.
  41. قطب الدین راوندی، الدعوات (سلوة الحزین)، ۱۴۰۷ق، ص۱۲۶.
  42. شعیری، جامع الاخبار، مطبعة حیدریة، ص۱۰۶.
  43. قمی، اخلاق و آداب، ۱۳۸۹ش، ص۱۵۲.
  44. شعیری، جامع الاخبار، مطبعة حیدریة، ص۱۰۱.
  45. ابن‌ابی الدنیا، مکارم الاخلاق، ۲۰۰۴م، ص۷۴.
  46. ابن‌ابی الدنیا، مکارم الاخلاق، ۲۰۰۴م، ص۷۴.
  47. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۱۵۹.
  48. فیض کاشانی، الوافی، ۱۴۰۶ق، ج۵، ص۱۰۵۹.
  49. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۳۴۹.

منابع

  • قرآن کریم، ترجمه آیت الله مکارم شیرازی.
  • ابن‌ابی‌الدنیا، عبدالله، مکارم الاخلاق، محقق: مجدی، سید ابراهیم، قاهره، چاپ مکتبة القرآن، ۲۰۰۴م.
  • ابن‌مفلح، محمد بن مفلح، الآداب الشرعیة و المنح المرعیة، بیروت، دار الکتب العلمیة، منشورات محمد علی بیضون، چاپ دوم، ۱۴۲۴ق.
  • ابوداوود، سلیمان‌بن اشعث، سنن ابی‌داوود، چاپ سعید محمد لحام، بیروت، ۱۴۱۰ق.
  • بخاری، محمدبن اسماعیل، صحیح البخاری، محقق: محمد زهیر، دمشق، دار طوق النجاة، چاپ اول، ۱۴۲۲ق.
  • بیضاوی، عبدالله بن عمر، أنوار التنزیل و أسرار التأویل، بیروت،دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۱۸ق.
  • تجلیل تبریزی، ابوطالب، معجم المحاسن و المساوی، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، چاپ اول، ۱۴۱۷ق.
  • ترمذی، محمدبن عیسی، سنن الترمذی، بیروت، چاپ عبدالوهاب عبداللطیف، ۱۴۰۳ق.
  • سید قطب، سید بن قطب بن ابراهیم، فی ظلال القرآن، بیروت، قاهره، دارالشروق، چاپ هفدهم، ۱۴۲۵ق.
  • شعیری، محمد بن محمد، جامع الاخبار، نجف، مطبعة حیدریة، چاپ اول، بی‌تا.
  • شیخ صدوق، محمد بن علی بن بابویه، الامالی، تهران، انتشارات کتابچی، چاپ ششم، ۱۳۷۶ش.
  • شیخ صدوق، محمد بن علی بن بابویه، من لا یحضره الفقیه، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق.
  • طباطبائی، سید محمدحسین‏، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی‏، چاپ پنجم‏، ۱۴۱۷ق.
  • طبرسی، علی بن حسن، مشکاة الأنوار فی غرر الأخبار، نجف اشرف، المکتبة الحیدریة، چاپ دوم، ۱۳۸۵ق.
  • فخر رازی، محمد بن عمر، مفاتیح الغیب (التفسیر الکبیر)، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ سوم، ۱۴۲۰ق.
  • فیض کاشانی، محمد بن شاه مرتضی، تفسیر الصافی، تهران، مکتبة الصدر، چاپ دوم، ۱۴۱۵ق.
  • فیض کاشانی، محمد محسن بن شاه مرتضی، الوافی، اصفهان، کتابخانه امام أمیر المؤمنین علی(ع)، ۱۴۰۶ق.
  • قاسمی، محمد جمال الدین، محاسن التأویل، تحقیق: عیون السود، محمد باسل، دار الکتب العلمیة، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۸ق.
  • قطب الدین راوندی، سعید بن هبة الله، الدعوات (سلوة الحزین)، قم، انتشارات مدرسه امام مهدی(عج)، چاپ اول، ۱۴۰۷ق.
  • قمی، عباس،‏ اخلاق و آداب (مقامات العلیة فی موجبات السعادة الأبدیة)، قم، ‏نور مطاف‏، چاپ اول، ۱۳۸۹ش.
  • قمی مشهدی، محمد بن محمدرضا، تفسیر کنز الدقائق و بحر الغرائب، تحقیق حسین درگاهی، تهران، سازمان چاپ وانتشارات وزارت ارشاد اسلامی، ۱۳۶۸ش.
  • کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق و مصحح: علی‌اکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
  • کوفی اهوازی، حسین بن سعید، الزهد، قم، المطبعة العلمیة، چاپ دوم، ۱۴۰۲ق.
  • مازندرانی، محمد صالح، شرح الکافی (الاصول و الروضة)، محقق و مصحح: ابوالحسن شعرانی، المکتبة الإسلامیة، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۲ق.
  • مازندرانی، محمد صالح، شرح الکافی‏، تهران، المکتبة الإسلامیة، چاپ اول، ۱۳۸۲ق.
  • مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی، موسوعة الفقه الإسلامی طبقا لمذهب، زیر نظر سید محمود شاهرودی، قم، مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی، چاپ اول، ۱۴۲۳ق.
  • مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
  • مسلم بن حجاج، ابوالحسین، صحیح مسلم، بیروت، دارالفکر، بی‌تا.
  • مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الإسلامیة، چاپ اول، ۱۳۷۳ش.
  • میرزای قمّی، ابو القاسم بن محمد حسن، جامع الشتات فی أجوبة السؤالات، محقق و مصحح: رضوی، مرتضی، تهران، مؤسسه کیهان، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
  • نجفی، محمد حسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، محقق و مصحح: قوچانی، عباس، آخوندی، علی، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ هفتم، ۱۴۰۴ق.