میرزا مهدی غروی اصفهانی (۱۳۰۳-۱۳۶۵ق)، عالم شیعه قرن چهاردهم قمری، بنیانگذار مکتب معارفی خراسان یا مکتب تفکیک. وی دانشآموخته نجف و از شاگردان میرزای نایینی بود. پس از مهاجرت در مشهد، فقه، اصول و دروس معارف را تدریس کرد و به ضدیت با فلسفه پرداخت و مکتب معارفی خراسان یا مکتب تفکیک را بنا نهاد. ابواب الهدی، اعجاز القرآن، تقریرات از آثار به جای مانده از اوست. محمود حلبی، میرزا جواد تهرانی، میرزا هاشم قزوینی، شیخ مجتبی قزوینی از شاگردان مکتب اصفهانیاند.
اصفهانی در مکتب خود میان معارف الهی و معارف بشری فرق میگذارد و به بطلان معارف بشری قائل است و فلاسفه و عارفان را گمراه میشمارد. سید جلال الدین آشتیانی، در توانایی علمی میرزای اصفهانی خدشه کرده و علت مخالفت او با فلسفه و عرفان را پریشانحالی دانسته است. میرزامهدی در ۱۹ ذیالحجه سال ۱۳۶۵ق درگذشت و در دارالضیافة حرم امام رضا(ع) دفن شد.
فقیه شیعی بنیانگذار مکتب تفکیک | |
اطلاعات فردی | |
---|---|
نام کامل | میرزا محمد مهدی ابن میرزا اسماعیل اصفهانی غروی |
تاریخ تولد | ۱۳۰۳ق |
زادگاه | اصفهان |
تاریخ وفات | ۱۹ ذیالحجه سال ۱۳۶۵ق |
محل دفن | دارالضیافه، حرم امام رضا(ع) |
شهر وفات | مشهد |
اطلاعات علمی | |
استادان | سید اسماعیل صدر • ملافتحعلی سلطانآبادی • آخوند خراسانی |
شاگردان | سید صدرالدین صدر • میرزا علیاکبر نوقانی • سید حسین حائری • میرزا جواد تهرانی • حسین وحید خراسانی |
محل تحصیل | اصفهان • نجف • مشهد |
اجازه اجتهاد از | میرزای نائینی • آقا ضیاء عراقی • شیخ عبدالکریم حائری یزدی • سید ابوالحسن اصفهانی |
تألیفات | رسالهٔ مصباحالهدی • ابوابالهدی • انوارالهدایه و ... |
سایر | بنیانگذاری مکتب مَعارفی خراسان |
زندگینامه
نسب و تولد
میرزا محمد مهدی ابن میرزا اسماعیل اصفهانی غروی در سال ۱۳۰۳ق در اصفهان متولد شد.[۱] پدرش را که از ملاکان اصفهان بود در نُهسالگی از دست داد. او پس از فوت پدر تحت سرپرستی حاج آقا رحیم ارباب قرار گرفت. اصفهانی تحصیلات مقدماتی و اندکی از اصول و فقه را نزد استادان محلی آموخت.[۲]
مهاجرت به عتبات
میرزا مهدی اصفهانی در سال ۱۳۱۵ق، به سفارش رحیم ارباب به عتبات عالیات رفت و به نزد سید اسماعیل صدر رفت.[۳] سید اسماعیل صدر پس از وفات میرزای شیرازی به کربلا رفته بود و تا آخر عمر آنجا ماند.[۴] مدت توقف وی در کربلا معلوم نیست.
اصفهانی در شرایطی که در کربلا به خدمت سید اسماعیل صدر رسید به حلقهٔ آخوند ملافتحعلی سلطانآبادی نیز وارد شد. او در مدت حضورش در محضر سید اسماعیل صدر، به غیر از تحصیل علوم رایج به طی مقامات تربیت نفس مشغول بود. تا آنجا که نقل شده است وی به مقام تجرید و خلع بدن دست یافت.[۵]
اصفهانی سپس به نجف رفت و در درس فقه و اصول آخوند خراسانی حاضر شد. او در این دوران با سید احمد کربلایی، شیخ محمد بهاری، سیدعلی قاضی و سید جمال الدین گلپایگانی انس گرفت.[۶] گفتهاند او در مدت کوتاه حضورش در کنار سید احمد کربلایی، به اخذ مقام مرشدیت و راهبری مستعدّین موفق گشت.[یادداشت ۱][۷] مصادف با ایام مشروطه به درس میرزای نائینی (۱۲۷۳-۱۳۵۵ق) رفت.[۸] سید جمال گلپایگانی و سید محمود شاهرودی در آن درس حاضر بودند[۹] به نظر میرسد میرزای اصفهانی تا قبل از مهاجرتش از نجف به سوی مشهد، در تمام ادوار درسی میرزای نائینی شرکت کرده،[۱۰] و در سال ۱۳۳۸ق از وی اجازه اجتهاد یافت و آقا ضیاء عراقی، شیخ عبدالکریم حائری یزدی و سید ابوالحسن اصفهانی نیز آن را در حاشیه تأیید کردند.[۱۱] جزئیات زندگی میرزای اصفهانی در نجف اشرف روشن نیست.[۱۲]
مهاجرت به مشهد
میرزای اصفهانی در ۱۳۴۰ق[۱۳] و به نقلی ۱۳۴۵ق[۱۴] به مشهد آمد. او در ۱۳۳۸ق از میرزای نایینی اجازه گرفت. او پس از حضورش در مشهد به مدرسه پریزاد رفت[۱۵] و در درس میرزا هاشم قزوینی، حاضر شد، اما در پی اشکالی که در هنگام درس بر استاد خود گرفت، میرزا هاشم قزوینی مقام علمی او را بر خود ارجح دید و وی را در مقام تدریس نشاند و خود از آن پس در درس میرزای اصفهانی تا آخرین دوره حاضر شد.[۱۶] در گزارشی این حضور چنین ترسیم شده است:
- در حدود سال ۱۳۴۰ق، یکی از شاگردان ممتاز میرزای نائینی، مدرس بزرگ حوزه علمیه نجف و مرجع تقلید دورهٔ قبل (متوفی در ۱۳۵۵ق)، به نام میرزا مهدی اصفهانی به مشهد آمد. ابتدا به تدریس سطوح عالیه و سپس خارج فقه و اصول مشغول شد و چون بر مبانی اصولی میرزای نائینی تسلط کامل داشت و این مبانی در حد خود تازه و بیسابقه بود، مورد توجه فضلا و طلاب مشهد قرار گرفت.[۱۷] وی پس از مدتی، کرسی درس معارف را نیز برپا کرد.[۱۸]
دورههای تدریس در مشهد
- دوره نخست: میرزا مهدی با ورود به مشهد، مبانی فقهی و اصولی آخوند خراسانی و میرزای نایینی را تدریس کرد.[۱۹]
- دوره دوم: او در دوره دوم، مبانی فقهی و اصولی خود را درس میداد. در روزهای پنجشنبه و جمعه مباحثی جدید که سابقهٔ تدریس آنها در حوزههای علمیه وجود نداشت تحت عنوان مباحث معارف مطرح شد.[۲۰] از جملهٔ حاضران در این دروس شیخ هاشم قزوینی، شیخ مجتبی قزوینی، و شیخ محمود حلبی تولایی بودند.[۲۱] از این دوره تقریرات محمدحسن بروجردی و محمود حلبی به جا مانده است. تقریرات حلبی با تصحیح میرزای اصفهانی است. کاملترین و دقیقترین اثر در این دوره آثار شیخ محمود حلبی است که تحت عنوان تقریرات اصول، «حجیت قرآن»، «هناک مطالب ثلاثه» و «مناصب النّبی» در آستان قدس رضوی موجود است.[۲۲] بهتازگی تقریرات بحث حجیت قرآن از بروجردی نیز یافت شده است.[۲۳]
- دوره سوم: این دوره تدریس میرزای اصفهانی پس از گذشت مدتی از دوران رضاخان شروع شد. سیاستهای ضد روحانیت رضاخان موجب شد که اکثر مدارس مشهد، جز یکی دو مورد، تعطیل شود و درسها به صورت رسمی برپا نگردد و حوزهٔ مشهد به رکود دچار گردد. پس از شهریور ۱۳۲۰ش، شیخ مرتضی آشتیانی و میرزا مهدی اصفهانی، زعامت حوزه را به دست گرفتند و حوزه رشد خود را از سر گرفت.[۲۴] از نقلی که از ملکی میانجی باقی مانده است به نظر میرسد که درس این دوره فقط مباحث معارف بوده و این بار دیگر خبری از مباحث اصولی نبوده است؛[۲۵] در این دوره در بحث اصول مبانی خود میرزای اصفهانی نیز به طور جدیتری مطرح گردید. در فقه که از دورهٔ قبل اثری یافت نشده، در این دوره آثاری بهدست آمده است. در مباحث معارفی نیز میرزا تغییراتی داد. اگرچه هنوز به طور کامل روشن نیست که این تغییر در آرا به دلیل تغییر در شیوهٔ طرح و پیدا شدن پایگاهی مستحکم در حوزهٔ علمیه بوده یا اینکه وی تبدّل رأی یافته است.[۲۶]
وفات
میرزای اصفهانی در ۱۹ ذیالحجه سال ۱۳۶۵ق درگذشت. در دارالضیافة حرم امام رضا(ع) دفن شد. پس از وی حوزهٔ مشهد دوباره دچار رکود شد. سید علی خامنهای در گزارشی این مطلب را چنین ترسیم کرده است:
- لیکن این دو عالم متشخص مرتضی آشتیانی و میرزا مهدی اصفهانی در سال ۱۳۶۵ق بدرود زندگی گفتند و حوزهٔ علمیهٔ مشهد، با درگذشت آن دو، آخرین مدرسان بزرگ خود را از دست داد و درس خارج در این حوزه مجدداً دچار رکود شد. البته در همان هنگام در گوشه و کنار بعضی درسهای خارج وجود داشت، ولی این درسها، که مدرسان آن در مراتب علمی بالا قرار نداشتند، نمیتوانست جوابگوی نیاز حوزهای همچون مشهد باشد. ازاینرو این حوزه، پس از شکفتگی نسبی اواخر نیمهٔ اول قرن ۱۴، در اوایل نیمهٔ دوم این قرن بار دیگر دچار توقف و رکود شد و به همین دلیل بسیاری از طلاب ترقیطلب آن به قم و نجف هجرت کردند.[۲۷]
حیات علمی
اساتید
- سید محمدباقر درچهای [۲۸]
- سید اسماعیل صدر
- محمدکاظم خراسانی
- سید محمدکاظم طباطبایی یزدی
- میرزای نایینی؛ او در نخستین حلقه درس نایینی، که بیش از هفت نفر نبودند شرکت کرد. سید محمود حسینی شاهرودی و سید جمالالدین گلپایگانی نیز در این حلقه شرکت داشتند. این درس حدود ۵ سال ادامه داشت.[۲۹]
- سید احمد کربلائی
- محمد بهاری[۳۰]
شاگردان
دوره نخست:
- میرزا هاشم قزوینی: او در دو دوره دیگر نیز شاگرد میرزا مهدی بوده است.
- علیاکبر نوقانی
- سید صدرالدین صدر
- سید حسین حائری
دوره دوم:
- شیخ مجتبی قزوینی
- شیخ محمدحسن بروجردی
- شیخ کاظم دامغانی
- شیخ هادی مازندرانی
- شیخ غلامحسین محامی بادکوبهای
- سید جواد حسینی خامنهای [۳۱]
- محمود حلبی
دوره سوم:
- محمدباقر ملکی میانجی
- حسنعلی مروارید
- زینالعابدین غیاثی
- سید علی شاهرودی
- عبدالله یزدی
- عبدالنّبی کجوری
- سید محمدباقر نجفی
- میرزا جواد تهرانی
- علیاکبر صدرزاده
- سید علیاکبر فیاض
- محمدابراهیم آیتی
- سید علیرضا قدوسی
- حسین وحید خراسانی
مقام علمی
اصفهانی در ۱۳۳۸ق، در سن ۳۵ سالگی از میرزای نایینی اجازه اجتهاد دریافت میکند.[۳۲] این اجازه، اجازه اجتهاد مطلق و از عالیترین اجازات نایینی است.[۳۳] آقا ضیاء عراقی، سید ابوالحسن اصفهانی و عبدالکریم حائری یزدی بر این اجازه حاشیه نوشتهاند.[۳۴]
حسین وحید خراسانی،از آخرین شاگردان اصفهانی، در مصاحبهای مدعی شده که میرزا مهدی حوزهٔ مشهد را منقلب کرده است و فضلای مشهد محصول درس اویند و کسانی که او را بیسواد خواندهاند، جاهلاند.[۳۵] وحید خراسانی میگوید پس از حضور در درس اصول میرزای اصفهانی در مشهد، در نجف به نکتهٔ تازهتری دربارهٔ مبانی نائینی دست نیافته است. وحید خراسانی به نقل از سید جمالالدین گلپایگانی میگوید که میرزای اصفهانی جزء شش یا هفت[۳۶] نفری بوده که نائینی مبانی خود را دور نخست با ایشان پخته کرده است.[۳۷]
شاگردان او مانند هاشم قزوینی، حسنعلی مروارید، میرزا جوادآقا تهرانی، مهمترین دروس سطح و خارج را پس از او در اختیار داشتند.[۳۸]
مقامات معنوی
رسیدن به محضر صاحب علم جمعی
گفته شده است میرزای اصفهانی در ابتدای حضورش در نجف اشرف و رفاقتش با سید احمد کربلایی و شیخ محمد بهاری، که بخشی مهم از روابطشان را به طی مراحل نفسانی اختصاص داده بودند، با مشکلاتی مواجه شد و به همین جهت به امام عصر توسل نمود. گفته شده است او در سالهای حضور در نجف اشرف به محضر کسی رسید که خود به رمز، نام او را صاحب علم جمعی گذاشته است. گفتهاند اصفهانی چندان از او یاد نمیکرد و حتی نام او را نیز بر زبان نمیآورد.
با این حال، بنابر آنچه شاگردان وی نقل میکنند، اگرچه صاحب علم جمعی تأثیر به سزایی در شکلگیری تفکرات و اندیشههای وی داشته است، چنین نبوده است که اصفهانی در تمام جهات از او متأثر بوده و همسویی داشته باشد.[۳۹] [یادداشت ۲]
ادعای مکاشفه دست خط امام عصر
در دستنویسی که از میرزا به جا مانده است، چنین آمده:
- «بالأخره در عالم رؤیا خود را در یکی از مدارس نجف اشرف در حجرهای دیدم، ورقهای به دست حقیر رسیده کأنّه مثل ورق قرآنهای باغچهسرائی روسی است، ولی ورق او بزرگتر است از اوراق مصحفهای فعلی. در طرفی از او در عرض ورقه نوشته شده به خط نسخ: «طلب المعارف من غیر طریقنا اهل البیت مساوق لانکارهم» (مظنون حقیر آن است که «لإنکارهم» بود) و این ورقه خط دور او آب طلا بود و در ظَهر ورقه در طول او قریب به آخر ورقه در گوشه چپ نوشته شده بود به خط نسخ: «و قد اقامنی الله و انا حجة بن الحسن». بعد از این رؤیا تغییری در حال فقیر به تدریج پیدا شد.»[۴۰]
این ماجرا را بر تفکر میرزا تأثیرگذار میدانند. خود او این مکاشفه را به معنای بطلان عرفان و فلسفه تفسیر میکند.[۴۱]این اتفاق در نگاه شاگردان و مخالفان میرزا مهدی پراهمیت است. حکیمی بر اساس این اتفاق او را در زمره تشرف یافتگان به محضر امام زمان مینویسد.[۴۲] حلبی مدعی است این داستان در بیداری بوده است نه رؤیا.[۴۳] مخالفان ، این روایت را از جهاتی انکار میکنند. واژههای معارف و مساوق در نقل را، بیگانه از لسان اهل بیت میشمرند.
آثار
آثاری که از وی در دورهٔ حضور در مشهد مقدس رضوی به جای مانده است در دو بخش میباشد؛ بخشی استنساخ از نوشتارهای او است و بخشی تقریراتی میباشد که از شاگردان وی باقی مانده است.[۴۴]
- الف) استنساخها:
در مورد استنساخها میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
- معارف القرآن: استنساخ از نمازی، بروجردی و….
این اثر ظاهراً آخرین اثر مبسوط علمی میرزاست که در آن یک دورهٔ کامل از مبانی خود اعم از علم، عقل، معرفةالله، اسماء و صفات، نبوت، امامت، مشیت، بداء، خلقت و …، را مطرح نموده و البته اثر را مؤلف تبویب و تقسیمبندی نکرده است. این اثر را علی نمازی شاهرودی) و بروجردی(محمدحسن) استنساخ کردهاند. - اصول وسیط: در اصول فقه. اصول وسیط میانه تقریرات و مصباح الهدی است.از اصول وسیط چند استنساخ موجود است.
- رسالهٔ مصباحالهدی: در اصول فقه است و به نظر میرسد رسالة «مصباحالهدی» متأخر از «اصول وسیط» باشد. دقیقترین نسخهٔ «مصباحالهدی» با حاشیهٔ میرزا در آستان قدس موجود است. اصول وسیط میانه تقریرات و مصباح الهدی است.
رسالهٔ «مصباحالهدی» گزارشی از آرای میرزای اصفهانی در امهات مبانی اصول فقه است که در آن نوآوریهایی نیز دیده میشود. بنابر عبارتی که در انتهای نسخهٔ صدرزاده آمده ظاهراً این اثر آخرین اثر از آثار میرزای اصفهانی است که به تصحیح وی رسیده است.
این اثر در یک مقدمه و هشت اصل تنظیم شده است. در مقدمه، بحث از تخالف علوم الهی و بشری و فطری بودن شریعت و ارجاع عوام به علما بر اساس فطرت عقلاییه و فطری بودن شریعت و همچنین سرّ بسط علم اصول از جانب فقهای شیعه مطرح شده است و در اصول هشتگانه مباحث حجج، استصحاب و … به شیوهای جدید بیان گردیده است. - ابوابالهدی: آخرین اثر علمی میرزا و از آثار مشهور اوست و گزارشی از اصول نظریات وی در مباحث معارفی میباشد و هدف از آن اثبات مبانی نبوده است. به همین سبب از تفصیل مطالب یا استناد به آیات و روایات به طور گسترده، جز در موارد معدودی، خودداری کرده است.
- انوارالهدایه: رسالهٔ «انوارالهدایه» از آثار جدیداً یافتهشدهٔ میرزای اصفهانی میباشد (این اثر در کتابخانهٔ دانشکدهٔ الهیات و معارف اسلامی مشهد با شماره ۲۲۷۱۸ در تاریخ ۸/۱۱/۵۶ ثبت گردیده است.) که بر روی جلد آن نام «مصباحالهدی» در بداء تألیف آمیرزا مهدی اصفهانی آمده است.
این رساله شامل دو اثر است: انوارالهدایه و رسالة فیالبداء. رسالهٔ نخست او در ابتدای هر مطلبی با تعبیر نور شروع شده و در مجموع ۲۱ عنوان نور را شامل است. - از وی رسائل دیگری نیز به جای مانده است که از آنها میتوان به رسالهٔ «اعجازالقرآن» (در بحث اعجاز قرآن چندین رساله مختلف دیده میشود که از آن جمله رسالهای فارسی و در پاسخ به شاهزاده افسر (یکی از شاهزادگان قاجار) میباشد.)، «صوارمالعقلیه» (در ردّ شیخیه و شیخ احمد احسایی)، رسالهٔ «غایةالمُنی» و «معراجالقرب و اللقاء» (در حقیقتِ صلاة)، «المواهب السَنیه و العنایات الرضویه» (در معاریض و توریه)، افتاء و تقلید، خلقه العوالم (در خلقت و طبیعیات)، جبر و تفویض (در قضا و قدر و بداء)، فهارس فقه و اصول و معارف و اخلاق، رساله معرفت نفس (تقریر دروس عمومی وی در مباحث اخلاق و معارف) و رسائل فقهی فی الکر، شرائط التکلیف و النجاسات، الطهاره و طهارات الثلاثه، فی احکام الوضوء، المطهرات و النجاساة و صلاة المیت، فی الفاظ العبادات و الطهارات، فی القرعه، فی بعض احکام الصلاه، الصلاة، الخمس، الطلاق، الاطعمة و الاشربه، حصر المحرمات من الحیوانات و جنات الرضویه اشاره کرد.
- ب) تقریرات:
تقریرات مباحث میرزای اصفهانی مربوط به دو دورهٔ دوم و سوم میشود. مهمترین اثر در تقریرات دورهٔ دوم، تقریرات شیخ محمود تولائی است که تصحیحات استاد در حاشیهٔ آن دیده میشود. تقریر دیگری که از این دوره اما به صورت ناقص به جای مانده است، تقریرات محمدحسن بروجردی است.
اما در باب تقریرات دورهٔ سوم نیز آثاری در فقه و اصول از ملکی میانجی، عسکری طباطبایی و بروجردی دیده شده است. همچنین تقریراتی در بحث قضا و قدر از بروجردی، در معرفتشناسی از صدرزاده و مباحث عمومی میرزا که در معرفت نفس و اخلاقیات بوده است به قلم یگانه موجود میباشد. این مباحث عمومی در روزهای جمعه و برای عامهٔ افراد مطرح میگردیده است.[۴۵]
ظاهراً مباحث دورهٔ سوم تدریس میرزای اصفهانی ابتدا به صورت مخفیانه در منزل میرزا و پس از قرائت زیارت عاشورا برگزار میگردید که در این باره نیز حکایاتی نقل گردیده است.
نگاه منتقدان
سید جلال الدین آشتیانی، مقام علمی میرزای اصفهانی را تأیید نمیکرد و معتقد بود اصفهانی قابلیت فراگیری فلسفه نداشته است. آشتیانی بر این باور بود که تلاشها و ریاضتهای فراوان برای فهم مسائل غامض فلسفه و عرفان، آسیبهای جدی بر او وارد کرد و تحملش را نسبت به فلسفه و عرفان از دست داد و به مخالفت با فلسفه برخاست.[۴۶] آشتیانی به نقل از سید محمدهادی میلانی میگوید: «ایشان در عرفان سُر خورد و به جان فلسفه افتاد.»[۴۷] آشتیانی هم توانایی علمی میرزا را نفی میکند و هم به شواهدی اشاره میکند که پریشان حالی میرزا بر پریشان فکری او تأثیر گذاشته است.[۴۸] آشتیانی به نقل از شیخ هاشم قزوینی مینویسد: «ما میخواستیم مطالب مرحوم نایینی را برای ما تقریر کند، بعد از آن که تقریرات حاج شیخ محمدعلی خراسانی کاظمینی مدائنی چاپ شد، معلوم شد که کثیری از مباحث را ایشان به گونهای دیگر و مغایر با آنچه در تقریرات است، طرح نموده است.»[۴۹]
آشتیانی در تبیین سیر تاریخی ماجرای ضد فلسفه مشهد و نقش اصفهانی در آن میگوید:
- «مخالفت با فلسفه در مشهد... برمیگردد به زمان آقا میرزا مهدی اصفهانی که شاگرد میرزا حسین نایینی بوده است. او در ابتدا میرود و همان طریقه آخوند ملاحسینقلی همدانی وآقا شیخ محمد بهاری و آقا سید مرتضی کشمیری را انتخاب میکند. روزه زیاد میگیرد. نماز زیاد میخواند. اذکار و اوراد وارد شده از ائمه را انجام میدهد. مدتی این کار را میکند. آقای خوئی برای من نقل کرد، از آقای میلانی هم شنیدم که مرحوم آقا شیخ ابوالقاسم اصفهانی که استاد آقای بروجردی بود میگفت: «مرحوم آقا میرزا حسین نائینی پنجاه دینار به من داد و گفت ایشان را به ایران ببر و معالجهاش کن. ما آمدیم شمیران. جایی گرفتیم. پس از مدتی حالش بهتر و سرانجام خوب شد. بعد میرود نزد مرحوم آقا میرزا احمد آشتیانی -که شاگرد نائینی بود و با وی دوست بود- و مهمان وی میشود. بعدها آقا میرزا احمد میگفت: شواهد الربوبیه را پیش من میخواند اما فهم مطالب فلسفی برایش از اصعب امور بود. [میرزای اصفهانی] در ابتدا چنین عقایدی نداشت. اما پس از آن که به اصفهان رفت، کارش به جایی رسید که از عرفان سرخورد و به جان فلسفه افتاد.»[۵۰]
پانویس
- ↑ برای کسب اطلاع بیشتر دربارهٔ تاریخ زندگانی میرزا مهدی اصفهانی رک: دائرهالمعارف تشیع بنگرید ذیل میرزا مهدی اصفهانی، محمد رازی، گنجینه دانشمندان، ج ۷، انتشارات اسلامیه، ۱۳۵۴، شیخ محمود تولایی و علیرضا غروی (فرزند ارشد میرزای اصفهانی)، شرح حال میرزامهدی اصفهانی؛ الشیخ علی النمازی الشاهرودی، مستدرک سفینهالبحار، ج ۱، ص۹؛ مکتب تفکیک، مقالهمندرج در کیهان فرهنگی و کتاب منتشرشده در این موضوع.
- ↑ حکیمی، مکتب تفکیک، ص۱۷۷
- ↑ حکیمی، مکتب تفکیک، ص۱۷۷
- ↑ امین، اعیان الشیعه؛ سید عبدالحسین شرفالدین، بغیه الراغبین فی سلسلة آل شرفالدین، ج ۱، ص۱۹۰ به بعد: «و فی سنة ۱۳۱۴ خرج من سامراء لامور اقتضت ذلک فلحقه معظم علمائها البررة کالمقدسین الشیخ ملافتحعلی السلطان آبادی … وجمیع المحققین من تلامذته کالشیخ حسن الکربلائی و….»
- ↑ مفید، مقدمه بر ابواب الهدی
- ↑ محمد رازی، گنجینه دانشمندان، ج ۷،، حکیمی، «مکتب تفکیک»، ص۲۱۳
- ↑ حسین مفید، مقدمه بر ابواب الهدی، ص۲۶؛ همچنین رک: الشیخ علی النمازی الشاهرودی، مستدرک سفینهالبحار، ج ۱۰، ص۵۱۸؛ مقدمه حسین مفید، ابواب الهدی
- ↑ حکیمی، «مکتب تفکیک (زندگینامهٔ میرزای اصفهانی)», کیهان فرهنگی، سال نهم (۱۳۷۱)،ش ۱۲
- ↑ حکیمی، مکتب تفکیک، ص۲۱۴
- ↑ مفید، حسین، مقدمه بر ابواب الهدی
- ↑ رحیمیان فردوسی، متأله قرآنی، ۱۳۸۲، ص۴۱۳ به بعد.
- ↑ مقدمه ابواب الهدی، حسین مفید
- ↑ حکیمی، مکتب تفکیک، ص۲۱۹
- ↑ رحیمیان فردوسی، متأله قرآنی،، ص۴۱۱: بخشی از مقاله دکتر احمد مهدوی دامغانی در زندگینامه میرزا مهدی اصفهانی.
- ↑ رحیمیان فردوسی، متأله قرآنی، ص۴۱۱
- ↑ جزوهای پیرامون زندگانی میرزا مهدی اصفهانی تحت نظر آقا اسماعیل اصفهانی، انجمن حجتیه، ص۷
- ↑ گزارشی از سابقه تاریخی و اوضاع کنونی حوزه علمیه مشهد، سید علی خامنهای، کنگره جهانی حضرت رضا، تیرماه ۱۳۶۵، ص۲۶
- ↑ گزارشی از سابقه تاریخی و اوضاع کنونی حوزه علمیه مشهد، سید علی خامنهای، کنگره جهانی حضرت رضا، تیرماه ۱۳۶۵، ص۲۶
- ↑ جزوهای پیرامون زندگانی میرزا مهدی اصفهانی تحت نظر آقا اسماعیل اصفهانی، انجمن حجتیه، ص۷
- ↑ حکیمی، مکتب تفکیک، ص۲۲۱؛ طلایهدار آفتاب (شرح زندگانی شیخ محمود حلبی)، جمع از شاگردان، ص۳۱
- ↑ جزوهای پیرامون زندگانی میرزا مهدی اصفهانی، ص۸
- ↑ آستان قدس، بخش مخطوطات، شمارگان ۱۲۴۵۴، ۱۲۴۵۵، ۱۲۴۵۶، ۱۲۴۸۰
- ↑ مفید، مقدمه بر ابواب الهدی
- ↑ گزارشی از سابقه تاریخی و اوضاع کنونی حوزه علمیه مشهد، سید علی خامنهای، کنگره جهانی حضرت رضا، تیرماه ۱۳۶۵، ص۲۸
- ↑ فصلنامه سفینه، سال اول،ش ۱: نامه میرزا مهدی اصفهانی به شیخ محمدباقر ملکی میانجی در ۲۶ جمادی الثانیة، ص۷۵
- ↑ مفید، مقدمه بر ابواب الهدی؛ برای آگاهی بیشتر رک: مفید، «عقل و علم از منظر میرزا مهدی اصفهانی»، فصلنامه ذهن،ش ۲۶، (تابستان ۱۳۸۵)و نیز بنگرید به مباحث تقریرات شیخ محمود حلبی در مقایسه با نسخ به جای مانده از معارفالقرآن، ابوابالهدی و….
- ↑ گزارشی از سابقه تاریخی و اوضاع کنونی حوزه علمیه مشهد، سید علی خامنهای، کنگره جهانی حضرت رضا، تیرماه ۱۳۶۵، ص۲۹
- ↑ روضاتی، ص۱۵۸،۱۶۰; مهدوی، تذکرة القبور، ص۱۹۱؛ همایی، شعوبیه، ص۹۹-۱۰۰; درچهای، ص۶۵۸-۷۴۵
- ↑ حکیمی، مکتب تفکیک، ص۱۷۷
- ↑ حکیمی، مکتب تفکیک، ص۱۷۶-۱۷۸
- ↑ شریف، گنجینه دانشمندان، ج۷، ص۱۲۷-۱۲۹؛ زنگنه، ج۱، ص۱۳۲.
- ↑ حکیمی، مکتب تفکیک، ص۱۸۲
- ↑ مفید، مقدمه بر ابواب الهدی: میرزای نائینی شش گونه اجازه داشت که عبارت بودند از اجازهٔ روایت و نقل حدیث از کتب معتبر امامیه برای اهل منبر و خطابه، اجازهٔ امور حسبیه برای اهل فضل و تقوا، اجازهٔ تدریس، اجازهٔ تجزی، اجازهٔ اجتهاد و اجازهٔ اجتهاد مطلق؛ رک: علامه نائینی فقیه نظریهپرداز، گفتگو با حجت الاسلام غروی نائینی،
- ↑ حکیمی، مکتب تفکیک، ص۱۸۲
- ↑ به نقل از مفید، مکتب معارف خراسان بررسی تاریخ حیات علمی آیت الله میرزا مهدی اصفهانی، مجله زمانه، شماره ۶۲
- ↑ تردید از وحید خراسانی است.
- ↑ مصاحبه با حسین وحید خراسانی به نقل از حسین مفید، مکتب معارف خراسان بررسی تاریخ حیات علمی آیت الله میرزا مهدی اصفهانی، مجله زمانه، شماره ۶۲
- ↑ گزارشی از سابقه تاریخی و اوضاع کنونی حوزه علمیه مشهد، سید علی خامنهای، کنگره جهانی حضرت رضا، تیر ماه ۱۳۶۵، ص۲۶
- ↑ مقدمه حسین مفید بر ابواب الهدی
- ↑ مقدمه ابواب الهدی، مقدّمه، ص۲۷
- ↑ ابواب الهدی، باب ۲۳، ص۴۱۳
- ↑ حکیمی، مکتب تفکیک، ص۲۱۶
- ↑ دروس معرف الهیه، جلسه اوّل، ص۷
- ↑ مفید، مقدمه بر ابواب الهدی
- ↑ مجموعه این آثار را میتوان در آستان قدس رضوی و مجموعهای که به همت آقای محمد بیابانی اسکویی گردآوری شده است یافت (قم، مرکز معارف شیعه).
- ↑ جمشیدی، گنج پنهان فلسفه و عرفان، ص۱۱۷
- ↑ آشتیانی، نقدی بر تهافت، ص۴۲
- ↑ جمشیدی، گنج پنهان فلسفه و عرفان، ص۱۱۹
- ↑ آشتیانی، نقدی بر تهافت، ص۴۴؛ کیهان اندیشه،ش ۳، ص۵۱
- ↑ کیهان اندیشه، ش ۱، پیرامون تفکر عقلی و فلسفی در اسلام، ص۲۴-۲۵
یادداشت
- ↑ حسین مفید میگوید: این نقل را نگارنده از خود آقای علی ملکی میانجی (فرزند محمدباقر ملکی میانجی)، او از آقای علیرضا غروی (فرزند ارشد میرزای اصفهانی)، و وی از شیخ مجتبی قزوینی، شاگرد میرزای اصفهانی، شنیده است
- ↑ به عنوان نمونه نگارنده از جناب آقای حاج شیخ کاظم خراسانی شنیده که یکی از استادان وی یعنی آیت الله مدرسی، که یکی از شاگردان میرزای اصفهانی بوده، در یکی از مجالس درس از میرزای اصفهانی شنیده است که وی در بحث ظل فرموده صاحب علم جمعی اینجا اشتباه کرده اند و ظل صورت بلاماده (نظر ابتدایی میرزای اصفهانی دربارهٔ ظل صورت بلاماده بوده است) نیست، بلکه همان روح است.
منابع
- مقدمه حسین مفید بر ابواب الهدی: مهدی اصفهانی، ابواب الهدی،مقدمه، تصحیح و تعلیقات:مفید، حسین،مرکز فرهنگی انتشاراتی منیر، تهران، ۱۳۷۷
- حکیمی، محمدرضا، مکتب تفکیک، ضمیمه تاریخ و فرهنگ معاصر، مرکز بررسیهای اسلامی، قم، ۱۳۷۳
- آشتیانی، سید جلال الدین، پیرامون تفکر عقلی در اسلام، کیهان اندیشه، ش ۱، مرداد و شهریور ۱۳۶۴
- جمشیدی، حسن ، گنج پنهان فلسفه و عرفان؛ زندگی عادی و علمی استاد سید جلال الدین آشتیانی، دانشگاه فردوسی مشهد، ۱۳۸۴
- خامنهای، سید علی، گزارشی از سابقه تاریخی و اوضاع کنونی حوزه علمیه مشهد، کنگره جهانی حضرت رضا، تیرماه ۱۳۶۵
- شریف رازی، محمد، گنجینه دانشمندان، ج ۷، انتشارات اسلامیه، ۱۳۵۴
- درچهای، سيد تقی، ستارهای از شرق، شرح احوال و وقایع عصر علامه سید محمد باقر درچهای، تهران، ۱۳۸۳ش.
- روضاتی، محمدعلی، زندگانی حضرت آیت الله چهارسوقی، حاوی شرح حال بیش از یکصد نفر رجال قرون اخیره، اصفهان، ۱۳۳۲ش.
- مهدوی، تذکرة القبور، یا دانشمندان و بزرگان اصفهان، اصفهان، ۱۳۴۸ش.
- همایی، شعوبیه، به اهتمام منوچهر قدسی، اصفهان، ۱۳۶۳ش.