سید ابوالحسن جلوه
اطلاعات | |
---|---|
زمینه فعالیت | فلسفه، شعر |
تاریخ تولد | ۱۲۳۸ق |
محل تولد | احمدآباد گجرات در غرب هندوستان |
محل زندگی | اصفهان و تهران |
والدین | سیدمحمد طباطبایی از پزشکان و ادیبان دوره قاجار |
در زمان حکومت | ناصرالدین شاه قاجار |
کتابها | رساله الحرکة الجوهریة، رساله ربط الحادث بالقدیم، رساله فی اتحادالعاقل و المعقول |
دیوان اشعار | دیوان جلوه |
تخلص | جلوه |
علت شهرت | دقتهای فلسفی؛ کرسی تدریس فلسفه در مکتب تهران |
سید ابوالحسن طباطبایی، معروف به میرزا ابوالحسن جلوه (۱۲۳۸ ـ ۱۳۱۴ق)، از حکمای چهارگانه مکتب فلسفی تهران و علمای شیعه قرن ۱۳ هجری قمری است. وی در آرا و اندیشههای خود بیشتر به حکمت مشاء متمایل بود و به آرای ملاصدرا و حکمت متعالیه دیدگاهی نقادانه داشت. گفتهاند او ارتباط اندکی با مردم داشت و تا آخر عمر ازدواج نکرد.
پدرش از ادیبان دوره قاجار بود و ابوالحسن در ادبیات بهرههایی از او برده و دیوان شعری دارد. مزار او در مقبره ابنبابویه شهر ری است.
ولادت و نسب
نامش سیدابوالحسن طباطبائی است[۱] ولی چون در سرودههایش، از عنوان جلوه برای تخلّصش استفاده میکرد به میرزا ابوالحسن جلوه مشهور شد.[۲] وی در ۱۲۳۸ق در احمدآباد گجرات در غرب هند به دنیا آمد. نَسبش با سی واسطه به امام حسن(ع) میرسد.
سید بهاء الدین حیدر؛ از شهدای پیشگام در مبارزه با حمله مغولان، در سلسله اجداد او قرار دارد. جلوه، همچنین از نوادگان حکیم و مُحَدِّث دوره صفوی، میرزارفیع الدین نائینی (متوفی ۱۰۸۳ق)، است. نسب ابوالحسن، با شش واسطه به رفیع الدین میرسد. رفیع الدین طباطبایی، شاگرد شیخ بهایی و ملا عبدالله شوشتری و استاد علامه مجلسی [یادداشت ۱] و شیخ حر عاملی بوده است.[۳]
پدر جلوه، سیدمحمد طباطبائی، متخلص و معروف به مظهر، از پزشکان و ادیبان اوایل دوره قاجار بود.[۴]
هجرت و تحصیل
جلوه، پس از مرگ پدرش، به اصفهان رفت و در مدرسه کاسه گران اقامت گزید و پس از فراگیری مقدمات، به تحصیل علوم عقلی، الهی، طبیعی و ریاضی پرداخت. او تمام وقت خود را صرف تحصیل میکرد و با اینکه در جوانی اهل معاشرت با دوستان و ادبا و شعرا بود، از چنین معاشرتهایی منصرف شد، به طوری که شرکت در محفل شاعران را سد راه خود میدانست و چون متوجه شد که از استادان بهرهای نمیبرد، خود مشغول مطالعه، مباحثه و تدریس گردید.
وی در ۱۲۷۳ق، به سبب مساعد نبودن اوضاع تحصیل و تدریس در اصفهان و مشکلات اجتماعی، به تهران رفت و در مدرسه دارالشفا[یادداشت ۲] سکنا گزید و ۴۱ سال در این مدرسه به تدریس حکمت و فلسفه و ریاضی و عرفان پرداخت. او در طول زندگی خود فقط دو سفر کوتاه به گیلان و تبریز داشت.[۵]
جلوه، در زندگی نامهاش درباره ترک اصفهان به قصد تهران مینویسد:
اشعار جلوه در هجرت از اصفهان:
اساتید
جلوه در زندگینامه خود نام استادانش را ذکر نکرده است اما برخی وی را شاگرد اساتید زیر گفتهاند:
- میرزاحسن پسر آخوند ملاعلی نوری
- ملامحمدجعفر لاهیجی (متوفی پیش از ۱۲۹۴)
- سیدرضی لاریجانی (متوفی ۱۲۷۰)
- میرزاحسن چینی (متوفی ۱۲۶۴)
- ملاعبدالجواد تونی خراسانی (متوفی ۱۲۸۱)[۸]
شاگردان
جلوه طی سالها تدریس در اصفهان و تهران، شاگردان بسیاری تربیت کرد که به گفته خود او، برخی از آنان محض آموختن اصطلاحات، بعضی برای اظهار فضل و عده کمی از روی صداقت، سادگی و اعتقاد به عالم تجرد گرد او جمع میشدند.[۹] در حوزه علوم عقلی، علما و حکمت شناسان و عرفای برجستهای نزد جلوه پرورش یافتند، از جمله:
- حسن کرمانشاهی (متوفی ۱۳۳۶ق)
- شهاب الدین نیریزی شیرازی (متوفی ۱۳۲۰ق)
- محمدطاهر تنکابنی (متوفی ۱۳۶۰ق)
- ملامحمد هیدجی (متوفی ۱۳۳۹ق)
- سید حسین بادکوبهای (متوفی ۱۳۵۸ق)
- سید عباس موسوی شاهرودی (متوفی ۱۳۴۱ق)
- سید موسی زرآبادی (متوفی ۱۳۵۳ق)
- ملامحمد آملی (متوفی ۱۳۹۰ق)
- یحیی دولت آبادی (متوفی ۱۳۱۸ق)
- آقابزرگ شهیدی (متوفی ۱۳۵۵ق)
- محمدعلی شاه آبادی (متوفی ۱۳۶۹ق)
- آخوند خراسانی [۱۰]
روش تدریس
از روشهای جالب و ابتکاری جلوه این بود که به هنگام تدریس، مصادر و مآخذِ اقوال و عباراتِ مندرج در آثار فلاسفه را مشخص میکرد.[۱۱] همچنین به گفته تنکابنی، [۱۲] جلوه برای تدریس هر کتاب، ابتدا تمام آن را تصحیح و سپس بحث درباره آن را شروع میکرد.
آثار
ابوالحسن جلوه، تألیفِ اثرِ جدید و بدیع را دشوار و بلکه غیرممکن میدانست، از این رو از او تألیف مستقل و مدوّنی به جا نمانده و به تشریح کلمات بزرگان بسنده کرده و نوشته هایش بیشتر تعلیقهها و حاشیههایی است که بر کتابهای فلسفی و غیرفلسفی نگاشته است.[۱۳] برخی از آثار او عبارتاند از:
- رساله الحرکة الجوهریة، به عربی، در دفاع از نظر ابنسینا در ابطال حرکت در مقوله جوهر و در نقد رأی ملاصدرا در اثبات حرکت جوهری.
- رساله ربط الحادث بالقدیم، به عربی، که جلوه در آن، با تعمق در آرای ابنسینا و غزالی و میرداماد، به نقد نظریه ملاصدرا در مسئله ربط حادث به قدیم پرداخته است.
- رسالة فی اتحادالعاقل و المعقول، به عربی، در نقد نظریه ملاصدرا در اثبات اتحاد عاقل و معقول.
- رساله کلی و اقسام آن، به عربی، که رسالهای موجز درباره وجود کلی طبیعی است که براساس دیدگاههای ملاصدرا تألیف شده است.
- حاشیه بر مبدأ و معاد ملاصدرا.
- حاشیه بر شرح الهدایة الاثیریة.
- حاشیه بر کتاب المشاعر ملاصدرا، جلوه در این حواشی برای توضیح و شرح عبارات متن، از کتابهای دیگر، از جمله شرح مشاعر محمد جعفرلاهیجی و اسفار، نیز استفاده کرده است.
- تعلیقات بر شرح فصوص الحکم قیصری، جلوه بر مقدمه قیصری بر شرح فصوص تعلیقاتی نگاشته که بیشتر آنها با مراجعه به آثار عرفایی چون علاءالدوله سمنانی، مؤیدالدین جندی، عبدالرزاق کاشانی، عبدالرحمان جامی، صائن الدین ترکه اصفهانی، ابنعربی و نیز آثار فیلسوفانی چون ابنسینا، اخوان الصفا، صدرالدین شیرازی، و فیض کاشانی فراهم آمده است.
- حواشی بر اسفار اربعه ملاصدرا، که تنها اثری است که جلوه در زندگینامه خود از آن یاد کرده است. وی در این حواشی غالباً مآخذ اسفار را تعیین کرده است. بخشی از این حواشی برای توضیح و تشریح متن اسفار و مرادِ مصنفِ آن است و دستهای نیز برای اصلاح متن اسفار.
- حواشی بر شفای ابنسینا، در این حواشی برای توضیح مطالب کتاب از کلام ابنسینا در آثار دیگرش و همچنین از آثاری چون اسفار، المباحث المشرقیة، شرح مواقف، و قبسات استفاده کرده است.
- حواشی بر شرح اشارات، بیشتر این حواشی نقل مطالبی از دیگر کتابهای فلسفه و کلام، از جمله محاکمات، اساس الاقتباس، المباحث المشرقیة، شوارق الالهام، گوهر مراد، و اسفار است که در توضیح شرح اشارات ذکر شدهاند.
- رسالهای درباره جسم تعلیمی، جلوه در این رساله به عَرَض بودن جسم تعلیمی رأی داده است.
- رساله درباره اثبات وجود صور نوعیه و جوهر بودن آن.
- رساله درباره چگونگی انتزاع مفهوم واحد از حقایق متباین.
- حاشیه بر شرح قاضی زاده رومی بر مُلَخّص چَغْمینی در علوم نجوم.
- رسالة القضیة المهملة هی القضیة الطبیعیة، در این رساله جلوه، پس از نقل و نقد کلام قطب الدین رازی، شارح مطالع الانوار، و نقل کلام فخررازی و خواجه نصیر طوسی، نتیجه گرفته که قضیه طبیعیه و قضیه مهمله یکی است.
- رسالة فی بیان استجابة الدعا
- دیوان جلوه، مشتمل بر قصیده، غزل، قطعه و اشعاری در قالبهای دیگر.
- مقدمه دیوان مِجْمَر و شرح حال آن شاعر.[۱۴]
دیوان جلوه
میرزا علی خان عبدالرسولی، از شاگردان جلوه، در سال ۱۳۴۸ قمری، اشعار او را جمع و تدوین کرد. این دیوان سپس در چاپخانه فردوسی تهران چاپ شد. دیوان جلوه شامل قصاید، غزلیات و مثنویات است. میرزا علی خان، شرح حالی از جلوه و خانوادهاش را در مقدمه کتاب ذکر کرده است.[۱۵]
آراء و افکار
جلوه در آرا و افکار خود بیشتر به حکمت مشاء متمایل بود و به آرای ملاصدرا و حکمت متعالیه دیدگاهی نقادانه داشت.[۱۶]
ابوالحسن جلوه با نظریه اتحاد عاقل و معقول مخالفت کرده است. به نظر او، به فرض اتحاد نفس (عاقل) با معقول در هنگام تعقل، اگر نفس و معقول هریک وجودی مستقل داشته باشند، محال است که نفس، عین آن وجودِ متعینِ متشخصِ معقول شود، زیرا اتحاد دو وجود متباین، محال است.
به نظر جلوه، [۱۷] انتزاع مفهوم واحد از حقایق متباین، بدون اشتراک آنها در امری ذاتی، ممکن است. به عبارت دیگر، انتزاع مفهوم واحد از حقایق متباین مستلزم وجود جهت اشتراک است، ولی لازم نیست که این اشتراک ذاتی و حقیقی باشد.
حکمای اربعه
میرزای جلوه را یکی از حکمای اربعه تثبیتکننده مکتب فلسفی تهران قلمداد شده است.[۱۸] حکمای اربعه اصطلاحی است که به آقا محمدرضا قمشهای، آقا علی مدرس، میرزا ابوالحسن جلوه و آقا میرزا حسین سبزواری، از شاگردان ملا هادی سبزواری، گفته میشود.[۱۹] در دوره ناصری، با رحلت قمشهای و مدرس، درس علوم عقلی به ابوالحسن جلوه منحصر شد.
کتابخانه
جلوه کتابخانهای مشتمل بر بهترین آثار حکما، ادبا، عرفا و دانشمندان داشت که از کتابخانههای غنی روزگارش به شمار میرفت. وی وصیت نمود که کتابهایش را بفروشند و پول آن را به افراد فقیر و محتاج بدهند. بعدها کتابهای این کتابخانه، که بالغ بر ۲۰۵ جلد بود، به کتابخانه مجلس شورای ملی فروخته شد و هم اکنون در این کتابخانه نگهداری میشوند. اهمیت کتابهای او در این است که وی، علاوه بر تصحیح و مقابله آنها با دیگر نسخههای ارزشمند کتابخانههای معتبر تهران در آن ایام، تعلیقات و حواشی و یادداشت هایی بر آنها نوشته است.[۲۰]
خصوصیات اخلاقی
میرزا ابوالحسن جلوه دارای مناعت طبع و همت عالی بود، زاهدانه میزیست و با مردم به ندرت مراوده میکرد، به حلاوت و لطافت بیان و استواری اندیشه مشهور و نزد همگان محترم بود، با بزرگان فقها و رجال دولت روابط حسنهای داشت، و به دربار و خاندان سلطنتی قاجار بیاعتنا بود. گرچه اشعاری در مدح ناصرالدین شاه سرود ولی تعلق خاطری به دربار نداشت.
او از هرگونه بیاحترامی مصون بود، زیرا هنگام تدریس از بیان سخنان تفرقه برانگیز و مطالبی که خوشایند علما و فقها نبود، پرهیز میکرد و در حفظ زبان و اظهار رأی خود متانت داشت.
جلوه، فلسفه را با نهایت فهم و دانایی و با مثالهایی درخور فهم شاگردان تدریس میکرد و با سعه صدر مسائل فلسفی را برای آنان تشریح مینمود و به سؤالاتشان پاسخ میگفت و در ضمن مثالهای خود، کنایات لطیفی درباره برخی معاصران، که روش آنان را نمیپسندید، میآورد.[۲۱]
میرزا ابراهیم ریاضی حکمی زنجانی درباره جلوه میگوید:
- «میرزای جلوه، پیوسته به نیم شب برخاستی و دوگانه به درگاه یگانه گذاشتی و تا فجر برآید به حجرهاندرون به ورزش تن گذراندی. آنگاه نماز صبح کردی و از پی نوافل و تعقیبات، دو تخم مرغ میل فرمودی پخته به آب با نانی اندک و از پی چای به تدریس نشستی تا دو ساعت مانده به ظهر و به حجرهاندرون لیمو و شربت میداشتی وگاه میشدی که ناصرالدین شاه به دیدن او میآمدی و او میفرمودی که مرا حالی نیست و او برمی گشتی ».[۲۲]
وفات
جلوه تا پایان عمر همسری اختیار نکرد.[۲۳] وی در سالهای آخر عمرش نابینا شد و در بستر بیماری افتاد و سرانجام در ۶ ذیالقعده ۱۳۱۴ق (۲۰ فروردین ۱۲۷۶ش)[۲۴] درگذشت و در جوار مرقد ابنبابویه در شهرری به خاک سپرده شد.
پس از دو سال، به همت میرزااحمدخان بَـدِر نصیرالدوله و شاهزاده سلطان حسین میرزای نیرالدوله و به دست عبدالباقی معمار کاشانی، بقعهای بر مزارش بنا شد که به مرور زمان ویران گردید و امروزه بقعهای شبیه آرامگاه حافظ بر روی مزار او احداث شده است.[۲۵]
نگارخانه
-
میرزا ابوالحسن جلوه
-
مزار میرزا ابوالحسن جلوه، واقع در ابنبابویه شهرری
-
سنگ مزار میرزا ابوالحسن جلوه
پانویس
- ↑ اعتمادالسلطنه، ص۱۶۰؛ قمی، ص۱۵
- ↑ تنکابنی، ص۶۵۶؛ امین، ج۲، ص۳۳۷
- ↑ نک: گلی زواره، صص۲۰-۲۵
- ↑ حبیب آبادی، ج۴، ص۱۰۶۰؛ مهدوی، ص۷۶؛ گلی زواره، ص۲۰، ۲۲
- ↑ معصوم علیشاه، ج۳، ص۵۰۷؛ نیکو همت، ص۲۱
- ↑ گلی زواره، ص۷۴
- ↑ دیوان اشعار جلوه، ص۱۳۲
- ↑ افضل الملک، ص۱۰۷؛ تنکابنی، ص۶۵۵؛ نیکوهمت، ص۲۰؛ صدوقی سها، ص۴۶۹ ـ ۴۷۰؛ طارمی، ص۷۰
- ↑ نامه دانشوران ناصری، ج۳، ص۳۴ـ۳۵
- ↑ تنکابنی، ص۶۵۶؛ آقا بزرگ طهرانی، قسم ۱، ص۳۷۳، قسم ۲، ص۸۴۵؛ دولت آبادی، ج۱، ص۱۱۲ـ۱۱۳؛ صدوقی سها، ص۳۷۳، ۴۷۵ـ۴۸۳
- ↑ امین، ج۲، ص۳۳۷
- ↑ مدرسی چهاردهی، حکیم، ص۷۴ـ۷۵؛ مدرسی چهاردهی، آقامحمدرضا، ص۷۷
- ↑ نامه دانشوران ناصری، ج۳، ص۳۴
- ↑ گلی زواره، ص۱۲۲، ۱۲۵ـ۱۲۶؛ محقق داماد، ص۱۰۶، ۱۱۰ـ۱۱۱
- ↑ گلی زواره، ص۱۳۲
- ↑ جلوه، دورساله، ص۱۰۹
- ↑ مجموعه، ج۱، ص۶۰۵ـ۶۰۸
- ↑ طارمی، شهر هزار حکیم، ۱۳۸۲ش، ص۲۵.
- ↑ طارمی، شهر هزار حکیم، ۱۳۸۲ش، ص۲۵.
- ↑ محقق داماد، ص۱۰۴؛ گلی زواره، ص۱۹۷
- ↑ مستوفی، ج۱، ص۵۲۱ـ۵۲۲؛ بامداد، ج۱، ص۴۱؛ تقی زاده، ص۱۸۱؛ دیوان بیگی، ج۱، ص۳۷۵؛ نامه دانشوران ناصری، ج۳، ص۳۱؛ محقق داماد، ص۱۰۳؛ جلوه، دیوان، ص۳۲ـ۳۵، ۴۴ـ۴۸؛ بانپور، ص۷۸؛ حکیمی، ص۴۷ـ۴۸
- ↑ تاریخ حکماء و عرفاء متاخرین صدرالمتألهین، تالیف منوچهر صدوقی سها، انجمن اسلامی حکمت و فلسفه ایران تهران، ۱۳۵۹، ص۱۶۲ به نقل از؛ گلی زواره، ص۵۵
- ↑ آقابزرگ طهرانی، قسم ۱، ص۴۲
- ↑ حائری، روزشمار شمسی، ۱۳۸۶ش، ص۳۰۶: تاریخ شمسی بر اساس محاسبه با مبدل تاریخ؛ پورتال انهار: وفات «میرزا ابوالحسن جلوه»
- ↑ افضل الملک، ص۱۰۶؛ دولت آبادی، ج۱، ص۱۷۵؛ عبرت نائینی، ج۱، ص۶۵۲؛ گلی زواره، ص۱۸۶ـ ۱۹۳
یادداشت
- ↑ علامه مجلسی با این تعابیر از سومین استاد اجازه خود یاد میکند؛ سیدالحکماء المتألهین و قدوة الحکماء المتألهین و سید سند میرزا رفیع الدین محمد بن امیر حیدر حسینی طباطبایی نائینی... (اجازات الحدیث، مجلسی، به نقل از گلی زواره، ص۲۵)
- ↑ درمانگاه تهران در دوران فتحعلی شاه قاجار واقع در گوشه جنوب شرقی ارگ روبروی مسجد شاه که در زمان ناصرالدین شاه تبدیل به مدرسه علوم دینی شد. https://tehrannameh.com/list/د/دارالشفای-تهران
منابع
- آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلامالشیعة: نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، مشهد، ۱۴۰۴ق.
- اعتصامی، یوسف، فهرست كتابخانه مجلس شورای ملی، ج۲، تهران، ۱۳۱۱ش.
- اعتمادالسلطنه، محمدحسن، كتاب الما´ثر و الا´ثار، چاپ سنگی، تهران، ۱۳۰۷ش.
- افضلالملك، غلامحسین، افضلالتواریخ، چاپ منصوره اتحادیه و سیروس سعدوندیان، تهران، ۱۳۶۱ش.
- امین، محسن، اعیان الشیعة، بیروت، ۱۴۰۳ق.
- بامداد، مهدی، شرح حال رجال ایران در قرن ۱۲ و ۱۳ و ۱۴ هجری، تهران، ۱۳۵۷ش.
- بانپور، احمد، «حكیم جلوه»، كیهان اندیشه، ش۱۰ (بهمن و اسفند ۱۳۶۵).
- تقیزاده، حسن، «احترام علما»، یغما، سال۲، ش۵ (مرداد ۱۳۲۸).
- تنكابنی، محمدطاهر، «مختصر شرح احوال میرزای جلوه»، آینده، ج۲، ش۹ (دی ۱۳۰۶).
- جلوه، ابوالحسن، دو رساله از میرزای جلوه (ره)، چاپ محسن كدیور، در نامه مفید، سال۲، ش۶ (تابستان ۱۳۷۵).
- جلوه، ابوالحسن، دیوان، چاپ احمد سهیلی خوانساری، تهران.
- جلوه، ابوالحسن، مجموعه آثار حكیم جلوه، چاپ حسنرضازاده، تهران، ۱۳۸۵ش.
- حائری، عبدالحسین، فهرست كتابخانه مجلس شورای ملی، ج۱۰، بخش۴، تهران، ۱۳۵۲ش.
- محمدعلی حبیبآبادی، مكارم الا´ثار در احوال رجال دو قرن ۱۳ و ۱۴ هجری، اصفهان، ج۴، ۱۳۵۲ش، ج۵، ۱۳۵۵ش.
- حجتی، محمدباقر، فهرست نسخههای خطی كتابخانه دانشكده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران، تهران، ۱۳۴۵ش.
- حسینی اشكوری، احمد، فهرست نسخههای خطی كتابخانه عمومی حضرت آیةاللّه العظمی مرعشی نجفی، قم، ۱۳۵۴ـ۱۳۷۶ش.
- حكیمی، محمدرضا، بیدارگران اقالیم قبله، تهران، ۱۳۷۸ش.
- دانشپژوه، محمدتقی، فهرست كتابخانه اهدائی آقای سیدمحمد مشكوة به كتابخانه دانشگاه تهران، ج۳، بخش۱، تهران، ۱۳۳۲ش.
- دولتآبادی، یحیی، حیات یحیی، تهران، ۱۳۶۲ش.
- دیوانبیگی، احمدعلی، حدیقةالشعراء، چاپ عبدالحسین نوائی، تهران، ۱۳۶۴ـ۱۳۶۶ش.
- صدوقیسها، منوچهر، تحریرثانی تاریخ حكماء و عرفای متأخر، تهران، ۱۳۸۱ش.
- طارمی، عباس، «آشنایی با حوزه فلسفی/ عرفانی تهران»، خردنامه صدرا، ش۱۳ (پاییز ۱۳۷۷).
- طارمی، عباس، شهر هزار حکیم، تهران، انتشارات روزنه، ۱۳۸۲ش.
- عبرت نائینی، محمدعلی، تذكره مدینةالادب، چاپ عكسی تهران، ۱۳۷۶ش.
- فیضكاشانی، محمد، اصولالمعارف، چاپ جلالالدین آشتیانی، قم، ۱۳۶۲ش.
- قمی، عباس، هدیة الاحباب فی ذكرالمعروف بالكنی و الالقاب و الانساب، تهران، ۱۳۶۳ش.
- قیصری، داوود، شرح فصوصالحكم، چاپ جلالالدین آشتیانی، تهران، ۱۳۷۵ش.
- گلیزواره، غلامرضا، میرزاابوالحسن جلوه: حكیم فروتن، تهران، ۱۳۷۲ش.
- محقق داماد، مصطفی، «نخبگان علم و عمل ایران: میرزا ابوالحسن جلوه اصفهانی»، نامه فرهنگستان علوم، سال۳، ش۵ (پاییز ۱۳۷۵).
- مدرسی چهاردهی، مرتضی، «آقامحمدرضا صهبای قمشهای»، یادگار، سال۳، ش۱ (شهریور ۱۳۲۵).
- مدرسی چهاردهی، مرتضی، «حكیم میرزا ابوالحسن جلوه»، جلوه، سال۱، ش۲ (مرداد ۱۳۲۴).
- مستوفی، عبدالله، شرح زندگانی من، یا، تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجاریه، تهران، ۱۳۷۷ش.
- مطهری، مرتضی، حركت و زمان در فلسفه اسلامی، ج۱، تهران، ۱۳۶۶ش.
- معصوم علیشاه، محمدمعصوم، طرائقالحقائق، چاپ محمدجعفر محجوب، تهران، ۱۳۳۹ـ۱۳۴۵ش.
- مهدوی، مصلح الدین، تذكرةالقبور، یا، دانشمندان و بزرگان اصفهان، اصفهان، ۱۳۴۸ش
- نامه دانشوران ناصری، قم، دارالفكر، ۱۳۳۸ش.
- نیكوهمت، احمد، «جلوه»، وحید، ش۲۴۴ (نیمه دوم آبان ۱۳۵۷).