محمد بن ابیعمیر
مشخصات فردی | |
---|---|
نام کامل | محمد بن ابی عمیر زیاد بن عیسی اَزْدی |
ولادت | بین سالهای ۱۲۵ تا ۱۳۵ ه.ق بغداد عراق |
محل زندگی | بغداد |
وفات | ۲۱۷ق/۸۳۲م |
مشخصات دینی | |
از یاران | امام کاظم(ع)،امام رضا(ع)،امام جواد(ع) |
فعالیتها | قاضی |
مُحمد بن ابیعُمَیْر زیاد بن عیسی اَزْدی (درگذشته ۲۱۷ق)، معروف به ابن ابیعمیر محدث امامیه و از اصحاب اجماع در قرن سوم قمری است که محضر سه تن از امامان شیعه(ع) را درک کرده است. بیشتر رجالیان روایات مرسل او را همانند روایات مسندش میپذیرند.
درک محضر سه امام
ابن ابیعمیر در بغداد اقامت داشت و از امام کاظم(ع) حدیث شنید.[۱] در برخی از این احادیث، امام او را با کنیه ابواحمد خطاب کرده است[۲] شیخ مفید[۳] و شیخ طوسی[۴] گفتهاند که ابن ابیعمیر، محضر امام کاظم(ع) را درک کرد؛ اما از آن حضرت روایت نکرده است. این مطلب با گفتار نجاشی و روایات بیواسطه ابن ابیعُمیر از امام کاظم(ع) در توحید،[۵] کمالالدین و تمام النعمه[۶] و کامل الزیارات[۷] سازگار نیست. مگر آنکه مقصود، کمی روایات وی از امام کاظم(ع) باشد.[۸]
ابن ابیعُمیر محضر امام رضا(ع) و امام جواد(ع) را نیز درک و از امام هشتم(ع) مستقیماً روایت کرده است.[۹]
نقل روایت از امام صادق(ع)
ابن ابی عمیر از اصحاب امام صادق(ع) نبوده است؛ بیشتر روایاتش را با یک یا دو واسطه از امام صادق(ع) نقل میکند. اما برخی او را از اصحاب امام صادق(ع) نیز دانستهاند. این اشتباه از آنجا ناشی شده که ابن ابیعمیر، همنام یکی از راویانی است که در زمان امام کاظم(ع) در گذشته است.[۱۰] بعضی از رجالشناسان روایتهای این دو را خلط کرده و برخی احادیث نقل شده از امام صادق(ع) را به وی نسبت دادهاند و آنها را مُرْسَل (= حدیثی که از سلسله روات آن یک یا دو تن حذف شده باشند) دانستهاند،[۱۱] برخی این روایتها را از ابن ابیعمیر غیر معروف و مُسْنَد دانستهاند.[۱۲]
وی در نزد خاصه و عامه جایگاه مهمی داشت. بنابر گفته شیخ مفید[۱۳] معتمدترین و زاهدترین مردم زمانه خود بود. جاحظ، ادیب و عالم معتزلی، ابن ابیعُمیر را از تندروترین مشایخ شیعه میشمارد.[۱۴]
شکنجه و زندان
ابن ابیعُمیر روزگاری دراز در زندان هارونالرشید به سر برد. مدت حبس وی را از ۴ سال[۱۵] تا ۱۷ سال[۱۶] نوشتهاند و سبب آن را به صورتهای گوناگون بیان کردهاند. بنا بر قولی، علت آن امتناع از پذیرفتن منصب قضا بود که بعدها به ناچار آن را پذیرفت. به گفته دیگر، بدان سبب او را به زندان انداختند که میخواستند از مخفیگاههای شیعیان و اصحاب امام کاظم(ع) آگاه گردند.[۱۷]
شیخ طوسی گفته است که مخالفان ابن ابیعمیر نزد هارون سعایت کردند که وی اسامی تمام شیعیان عراق را میداند. هارون او را احضار کرد و از وی خواست تا آنان را نام برد، وی امتناع کرد. پس هارون دستور داد تا او را برهنه کردند و بین دو نخل آویختند و ۱۰۰ تازیانه زدند.[۱۸]
بعد از هارون در زمان خلافت مأمون تا هنگامی که امام رضا(ع) حضور داشت، او و دیگر شیعیان در امان بودند، اما بعد از شهادت ایشان، وی دستگیر و زندانی شد و رنج بسیار برد و هر آنچه داشت به تاراج رفت. براساس گزارش نجاشی در کتاب رجالش درمدت چهار سالی که در زندان بود خواهرش کتابهایش را که ۹۴ عدد بود [۱۹] در زیر خاک پنهان کرد که به سبب باران یا علت دیگری همه از بین رفتند.[۲۰]
ابن ابیعمیر در سال ۲۱۷ هجری قمری درگذشت.[۲۱]
جایگاه علمی
از نام تألیفات ابن ابیعمیر چنین برمیآید که او در علم فقه، علم حدیث، علم کلام و مغازی تبحر داشته است. طوسی[۲۲] از علی بن حسین فضّال نقل میکند که ابن ابیعمیر از یونس بن عبدالرحمن افقه، اصلح و افضل بود، اما خود طوسی در آنجا که اسامی طبقه سوم از اصحاب اجماع را ذکر میکند[۲۳] یونس بن عبدالرحمان و صفوان بن یحیی را فقیهترین آنها میشمارد. سید بن طاووس[۲۴] به استناد روایتی از کتاب من لا یحضره الفقیه ابن ابیعمیر را منجم دانسته[۲۵] برخی این روایت را از جهت سند و متن مخدوش دانستهاند.[۲۶]
مشایخ
ابن ابیعمیر با آنکه در صحبت مشایخ اهل سنت به سر برده و از آنها احادیث شنیده، اما فقط از طرق راویان امامی نقل حدیث میکرد.[۲۷] نام او در بیش از ۶۴۵ اسناد روایی آمده است.[۲۸] برخی از مشایخ وی عبارتند از:
- ابو ایوب خزّاز
- ابوبصیر
- ابن اُذَینه
- ابن سَنان
- اَبان بن تَغلِب
- ابان بن عثمان
- اسحاق بن عَمّار
- بُکیر بن اَعْین
- جمیل بن دَرّاج
- حَمّاد بن عیسی
- حَمَّاد بن عُثمان
- حَنَان بن سَدِیر
- رفاعَه
- عبدالله بن بُکیر
- عبدالله المغیره
- کردَویه
- مُرازِم بن حکیم
- معاویه بن عمار
- معاویه بن وهب
- وهب بن عبدربّه
- و بسیاری دیگر.
روایتکنندکان از ابن ابیعمیر
از ابن ابیعمیر علاوه بر راویان امامیه، راویان غیر امامیه مثل فطحیه و واقفیه نقل روایت کردهاند. بعضی از راویان حدیث وی عبارتند از:[۲۹]
البته راویان غیر امامی، از محمد بن ابی عمیر با عنوان محمد بن زیاد تعبیر میکنند. علت خاصی برای این موضوع ذکر نشده اما برخی احتمال دادهاند که شاید علّت آن باشد که نمیخواستند از یک راوی امامی با عنوان معروف و مشهور او که محمد بن ابیعمیر است یاد کنند.[۳۰]
مراسیل ابن ابیعمیر
دیدگاه قدماء
ابن ابیعمیر از اصحاب اجماع است که رجالیان امامیه در صحت روایات منقول از آنها اتفاقنظر دارند.[۳۱] نجاشی سبب اعتماد علمای امامیه به مراسیل ابن ابیعمیر را چنین بیان میکند: ابن ابیعمیر بعد از نابود شدن کتابهایش، از حفظ حدیث میگفت، لذا اصحاب ما به مراسیل وی اعتماد میکنند.[۳۲]
شیخ طوسی در باب تعادل و تراجیح میگوید: اگر یکی از راویان، خبر خود را با اِسناد و دیگری با ارسال ذکر کرده باشد، در راوی خبر مُرسَل دقت میکنیم، هرگاه وی از کسانی باشد که فقط از ثقه نقل میکنند، این دو خبر بر یکدیگر ترجیح ندارند. از این روست که امامیه بین روایات محمد بن ابیعمیر، صفوان بن یحیی و... با روایات مُسندی که دیگران نقل میکنند فرقی قائل نمیشوند.[۳۳] اکثر فقها و رجالیان بر این عقیده رفتهاند و مامقانی ادعای تواتر این اجماع منقول را کرده است.[۳۴]
دیدگاه متاخرین
گروهی از متأخران میگویند: از نقل اجماع کشّی چنین فهمیده میشود حدیثی را که یکی اصحاب اجماع روایت کرده باشند، اعتبار حدیث صحیح را دارد، خواه مرسل باشد یا مسند، ثقه باشد یا ضعیف و یا مجهول، به شرط آنکه رجال سند تا راوی صحیح باشند.[۳۵] برخی دیگر مراسیل ابن ابیعمیر را معتبر ندانسته، آنان بین مراسیل او و دیگر ثقات تفاوتی قائل نیستند و معتقدند در مواردی اصحاب اجماع از جمله ابن ابیعمیر از ضعفا حدیث نقل کردهاند.[۳۶] همچنین اجماع ادعا شده توسط نجاشی را اجماع بر حکم شرعی دانستهاند که اصلش به شیخ طوسی برمیگردد، و در اصول فقه ثابت شده است که اجماع منقول به وسیله خبر واحد حجیت ندارد.[۳۷]
آثار
ابن بَطّه شمار مُصَنّفات ابن ابیعمیر را ۹۴ ذکر کرده که بیشتر آنها در حیات وی نابود شده است. در سبب آن چنین گفتهاند: خواهرش در زمانی که وی در زندان بود، کتابهایش را زیر خاک پنهان کرد تا اینکه پوسید. به روایتی دیگر، کتابها را در غرفهای نهاد و آب باران به آن راه یافت و آنها را از بین برد.[۳۸] بنابر نقل طوسی بعد از شهادت امام رضا(ع) کتابهای ابن ابیعمیر به تاراج رفت و وی ناگزیر آنچه را از حفظ داشت، در ۴۰ مجلد گردآورد و آنها را النّوادر نامید.[۳۹] بعضی از کتابهای وی که فقط نامی از آنها باقی است عبارتند از:
- المغازی
- الکفر والایمان
- البداء
- الاحتجاج فی الامامه
- الملاحم
- النّوادر
- یوم و لیله
- التوحید
- تعدادی کتابهای فقهی.[۴۰]
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ طهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۸۳.
- ↑ نجاشی، الرجال، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۲۰۴.
- ↑ مفید، الاختصاص، مؤسسه نشر الاسلامی، ص۸۶.
- ↑ طوسی، الفهرست، ۱۳۵۱ش، ص۲۶۶.
- ↑ صدوق، التوحید، ۱۳۹۸ق، ص۷۶، ۳۵۶، ۴۰۷.
- ↑ صدوق، کمالالدین، ۱۳۹۰ق، ج۲، ص۴۳۳.
- ↑ ابن قولویه، کامل الزیارات، ۱۳۵۶ق، ص۲۴۷.
- ↑ کلباسی، سماء المقال، ۱۳۷۲ق، ص۴۵.
- ↑ طوسی، الفهرست، ۱۳۵۱ش، ص۲۶۶.
- ↑ نک: کلینی، الکافی، ۱۳۸۸ق، ج۷، ص۱۲۶.
- ↑ طوسی، اختیار معرفة الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۱۴۳؛ طوسی، تهذیب، ۱۴۰۱ق، ج۱، ص۲۷۴؛ ج۲، ص۵۵، ۳۷۰؛ ج۵، ص۴۴۷؛ کلینی، الکافی، ۱۳۸۸ق، ج۳، ص۴۲۰ و ۴۴۳.
- ↑ شوشتری، قاموس الرجال، ۱۳۸۷ق، ج۷، ص۵۰۸ -۵۱۰؛ خویی، معجم رجال، ۱۴۰۳ق، ج۱۴، ص۲۷۶، ۲۷۷؛ قس: اردبیلی، جامع الرواه، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۵۰؛ مامقانی، تنقیح المقال، ۱۳۵۲ق، ج۲، ص۶۱، ۶۳، ۶۴.
- ↑ مفید، الاختصاص، مؤسسه نشر الاسلامی، ص۸۶.
- ↑ جاحظ، البیان و التبیین، ج۱، ص۸۴.
- ↑ نجاشی، الرجال، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۲۰۶.
- ↑ مفید، الاختصاص، مؤسسه نشر الاسلامی، ص۸۶.
- ↑ نجاشی، الرجال، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۲۰۵.
- ↑ طوسی، اختیار معرفة الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۹۱ -۵۹۲.
- ↑ طهرانی، الذریعه، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۸۳.
- ↑ نجاشی، رجال نجاشی، الناشر مؤسسة النشر الإسلامي، ص۲۲۶.
- ↑ نجاشی، رجال النجاشی، ۱۳۶۵ش، ص۳۲۷.
- ↑ طوسی، اختیار معرفة الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۸۹ -۵۹۱.
- ↑ طوسی، اختیار معرفة الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۵۶.
- ↑ ابن طاووس، فرج المهموم، ۱۳۶۳ش، ص۱۲۳، ۱۲۴.
- ↑ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۲۶۹.
- ↑ نک: برقی، المحاسن، ۱۳۴۲ش، ص۳۴۹؛ مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵۵، ص۲۷۳.
- ↑ طوسی، اختیار معرفة الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۹۰ -۵۹۱.
- ↑ خویی، معجم رجال، ۱۴۰۳ق، ج۱۴، ص۲۸۶.
- ↑ نک: خویی، معجم رجال، ۱۴۰۳ق، ج۱۴، ص۲۸۷، ۲۸۸؛ اردبیلی، جامع الرواه، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۵۱ -۵۶.
- ↑ درس خارج فقه استاد محمد جواد شبیری زنجانی
- ↑ طوسی، اختیار معرفة الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۵۶.
- ↑ نجاشی، الرجال، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۲۰۶.
- ↑ طوسی، عدّة الاصول، ۱۴۰۳ق، ص۳۸۶، ۳۸۷.
- ↑ مامقانی، مقباس الهدایه، ص۷۰.
- ↑ حرّعاملی، وسایل الشیعه، ۱۳۸۹ق، ج۲۰، ص۸۰، ۸۱.
- ↑ حلی، المعتبر، ۱۳۱۸ق، ص۴۳.
- ↑ خویی، معجم رجال، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۵۹ -۶۹.
- ↑ نجاشی، الرجال، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۲۰۶.
- ↑ طوسی، اختیار معرفة الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۹۰.
- ↑ نجاشی، الرجال، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۲۰۶، ۲۰۷؛ طوسی، الفهرست، ۱۳۵۱ش، ص۲۶۶.
یادداشت
منابع
- ابن طاووس، علی بن موسی، فرج المهموم، قم، منشورات الرضی، ۱۳۶۳ش.
- ابن قولویه، جعفر، کامل الزیارات، به کوشش عبدالحسین امینی، نجف، ۱۳۵۶ق/۱۹۳۷م.
- اردبیلی، محمد بن علی، جامعالرواه و ازاحهالاشتباهات عنالطرق والاسناد، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
- برقی، احمدبن محمد، المحاسن، به کوشش سید جلال حسینی، تهران، بینا، ۱۳۴۲ش.
- جاحظ، عمرو، البیان و التبیین، به کوشش حسن سندویی، قاهره، ۱۳۵۱ق/۱۹۳۲م.
- حر عاملی، محمد بن حسن، وسایل الشیعة، به کوشش محمد رازی، بیروت، بینا، ۱۳۸۹ق/۱۹۶۹م.
- حلی، جعفر بن حسن، المعتبر، چاپ سنگی، تهران، بینا، ۱۳۱۸ق.
- خویی، ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
- شوشتری، محمد تقی، قاموس الرجال، تهران، بینا، ۱۳۸۷ق.
- صدوق، محمد بن علی، التوحید، به کوشش هاشم حسینی و علیاکبر غفاری، قم، ۱۳۹۸ق.
- صدوق، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمة، به کوشش علیاکبر غفاری، تهران، ۱۳۹۰ق.
- صدوق، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، به کوشش علیاکبر غفاری، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۰۴ق.
- طهرانی، آقا بزرگ، الذریعه، ناشر: اسماعيليان قم و كتابخانه اسلاميه تهران، قم، ۱۴۰۸ق.
- طوسی، محمد بن حسن، اختیار معرفة الرجال، به کوشش حسن مصطفوی، مشهد، دانشگاه مشهد، ۱۳۴۸ش.
- طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام فی مسائل الحلال و الحرام، به کوشش حسن موسوی، بیروت، بینا، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۱م.
- طوسی، محمد بن حسن، عدّة الاصول، به کوشش محمد مهدی نجفی، قم، موسسه آلالبیت(ع) للطباعه والنشر، ۱۴۰۳ق.
- طوسی، محمد بن حسن، الفهرست، به کوشش محمود رامیار، مشهد، بینا، ۱۳۵۱ش.
- کلباسی، ابوالمهدی، سماء المقال، به کوشش محمد علی روضاتی، قم، ۱۳۷۲ق.
- کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، به کوشش علیاکبر غفاری، تهران، بینا، ۱۳۸۸ق.
- مامقانی، عبدالله، تنقیح المقال، نجف، بینا، ۱۳۵۲ق/۱۹۳۳م.
- مامقانی، عبدالله، مقباس الهدایه (پیوست تنقیح المقال).
- مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت، مؤسسة الوفاء، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
- مفید، محمد، الاختصاص، به کوشش علیاکبر غفاری، قم، مؤسسه نشر الاسلامی، بیتا.
- نجاشی، احمد، الرجال، به کوشش محمد جواد نائینی، بیروت، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م.
- نجاشی، احمد بن علی، رجال نجاشی، المحقق:السيّد موسى الشبيري الزنجاني، الناشر مؤسسة النشر الإسلامي، بی تا، بی جا.
پیوند به بیرون
- منبع مقاله: دایرة المعارف بزرگ اسلامی