عمر بن ابیسلمه مخزومی
مشخصات فردی | |
---|---|
نام کامل | عُمَر بن عبدالله قرشی مخزومی |
خویشاوندان | حضرت محمد (ص)، امسلمه، عبدالله بن عبدالاسد |
ولادت | دو سال قبل یا بعد از هجرت |
محل زندگی | مدینه، بحرین، کوفه |
وفات | ۸۳ق. ، مدینه |
مدفن | قبرستان بقیع |
مشخصات دینی | |
از یاران | امام علی(ع)، امام حسن(ع) |
فعالیتها | فرمانده جنگی، والی منصوب بحرین |
عُمَر بن ابیسَلَمِه مَخْزومی (درگذشت: ۸۳ق)، فرزندخوانده پیامبر(ص) و از یاران امام علی(ع) بود که در جنگهای جمل، نهروان و صِفَّین حضور داشت و به حکومت فارس و بحرین منسوب شد. نامهای خطاب به عُمر در نهج البلاغه وجود دارد که علی(ع) ضمن تمجید از حکمرانی، از او برای جنگ با معاویه دعوت کرد و حضور او را مایه دلگرمی دانست. امسلمه در جنگ جمل، طی نامهای خطاب به علی(ع)، فرزندش را به عنوان یکی از محبوبترین افراد نزد رسول خدا، به یاری علی فرستاد.
عُمر بن عبدالله پس از شهادت امام علی(ع) از یاران امام حسن(ع) و مخالفان معاویه شد و از شاهدان صلح با معاویه بود. منابع تاریخی شیعه و سنی او را فاضل، عابد و عاقل معرفی کردهاند. وی در اواخر عمرش، بزرگ قبیله بنیمخزوم بود.
معرفی و جایگاه
عُمَر بن عبدالله قُرَشی مَخْزومی، ربیب (فرزندخوانده) پیامبر(ص) بود.[۱] پدرش ابوسلمه عبدالله بن عبدالاسد، برادر رضاعی پیامبر(ص) و مادرش امسلمه بود[۲] که پس از شهادت عبدالله در جنگ احد به سال چهارم هجری قمری با حضرت محمد(ص) ازدواج کرد.[۳] ابناعثم او را دارای فضیلت و اهل عبادت و عاقل معرفی کردهاست.[۴] به نقل ذهبی او عمر زیادی کرد و بزرگ قبیله بنیمخزوم بود.[۵]
جایگاه نزد ائمه(ع)
در منابع تاریخی عُمَر بن عبدالله را از شیعیان و اصحاب امام علی(ع) برشمردهاند.[۶] طبق نقل تاریخ طبری (تألیف: ۳۰۳ق) در جنگ جمل، ام سلمه نامهای به امام علی(ع) نوشت و در آن طلحه، زبیر و عایشه را گمراه معرفی کرد و خطاب به علی(ع) گفت اگر فرمان خدا و وصیت پیامبر نبود که از خانه خارج نشوم، حتما خودم در این جنگ همراه شما بودم ولی اکنون فرزندم عُمَر که به خدا سوگند از جانم عزیزتر است و محبوبترین اشخاص نزد پیامبر و شما است را به حمایت از شما همراه میکنم.[۷]
عُمَر در جنگهای جمل، نهروان و صفین حضور داشت.[۸] امام علی بعد از جنگ نهروان، او را به امارت فارس و بحرین منصوب کرد.[۹] پس از جنگ صفین همراه با علی(ع) به کوفه بازگشت و حدود یک سال در کنارش ماند.[۱۰] بنابر نقل تاریخنویسان عُمَر بعد از شهادت امام علی(ع) از شیعیان امام حسن(ع) و مخالفان با معاویه شد.[۱۱] او مورد اعتماد و وثوق امام حسن بود که در معاهده صلح با معاویه حضور داشت و از جمله شاهدان عینی آن واقعه بود.[۱۲]
طبق نقل رجالیان و صحابهنگاران او حافظ قرآن بود و روایاتی از پیامبر(ص) نقل کرد.[۱۳] وی در سلسله راویان حدیث کساء، غدیر خم و ائمه اثناعشر قرار دارد.
نامه امام علی(ع) به عمر بن ابیسلمه
أَمَّا بَعْدُ فَإِنِّی قَدْ وَلَّیْتُ نُعْمَانَ ابْنَ عَجْلَانَ الزُّرَقِیَّ عَلَی الْبَحْرَیْنِ وَ نَزَعْتُ یَدَکَ بِلَا ذَمٍّ لَکَ وَ لَا تَثْرِیبٍ عَلَیْکَ فَلَقَدْ أَحْسَنْتَ الْوِلَایَةَ وَ أَدَّیْتَ الْأَمَانَةَ فَأَقْبِلْ غَیْرَ ظَنِینٍ وَ لَا مَلُومٍ وَ لَا مُتَّهَمٍ وَ لَا مَأْثُومٍ فَلَقَدْ أَرَدْتُ الْمَسِیرَ إِلَی ظَلَمَةِ أَهْلِ الشَّامِ وَ أَحْبَبْتُ أَنْ تَشْهَدَ مَعِی فَإِنَّکَ مِمَّنْ أَسْتَظْهِرُ بِهِ عَلَی جِهَادِ الْعَدُوِّ وَ إِقَامَةِ عَمُودِ الدِّینِ إِنْ شَاءَ اللَّهُ
متن نامه امام علی(ع)، نهجالبلاغه، نامه ۴۲
به نقل سید رضی در کتاب نهج البلاغه[۱۴] او به سال ۳۸ هجری قمری کارگزار امام علی(ع) در بحرین بود[۱۵] و علی(ع) قبل از جنگ صفین، در نامهای از او برای شرکت در جنگ با شامیان دعوت کرد و به جای او نعمان بن عجلان زرقی را به فرمانداری بحرین گماشت.[۱۶] مضمون نامه چنین است که:
ای عُمَر تو وظیفهات در امارت بحرین را به خوبی انجام دادی و امانتی که به تو سپرده بودم را ادا کردی. اینک قصد لشکرکشی به شام را دارم و دوست دارم که همراه با من باشی زیرا از کسانی هستی که در جهاد با دشمن و برپای نگهداشتن دین، به تو دلگرم هستم.[۱۷]
زندگینامه
به نقل منابع تاریخی، عُمَر در حبشه به دنیا آمد[۱۸] ولی برخی منابع محل تولد او را مدینه دانستهاند.[۱۹] در سال تولد او نیز اختلاف است و کتاب الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، تولد او را سال دو هجری قمری ضبط کرده است.[۲۰] اما در کتاب سیر اعلام النبلاء، نقل الاستیعاب را ناصحیح دانسته و سال تولد عُمَر بن عبدالله را دوسال یا بیشتر، قبل از هجرت نگاشته است.[۲۱]
در رجال برقی و شیخ طوسی نام او عَمْرو ضبط شده است[۲۲] و در نسخه چاپی موجود از کتاب الفتوح در ابتدا اسم او عُمَر و در سطر بعدش عَمْرو آورده شده است.[۲۳]
به نقل کتاب الاستیعاب، او هنگام رحلت پیامبر، نُه سال داشت.[۲۴] نویسنده کتاب سیر اعلام النبلاء، عُمَر را بزرگترین فرزند ابیسلمه دانسته و برای او یک برادر به نام سلمه و دو خواهر به نامهای زینب و دُرّه معرفی کرده است.[۲۵] همو در صفحه بعد و توضیح سلمه، او را از عمر بزرگتر دانسته است.[۲۶] در منابع رجال شیعی برای عمر برادری به نام محمد نیز ذکر شده است.[۲۷]
عمر بن ابیسلمه در سال ۸۳ هجری قمری در زمان حکومت عبدالملک مروان درگذشت[۲۸] و در بقیع به خاک سپرده شد.[۲۹]
پانویس
- ↑ ابنعبدالبر، الاستیعاب، ج۳، ص۱۱۵۹.
- ↑ ابنعبدالبر، الاستیعاب، ج۳، ص۱۱۵۹.
- ↑ ذهبی، سیراعلام النبلاء، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص۲۰۳.
- ↑ ابناعثم کوفی، الفتوح، ج۲، ص۴۵۶.
- ↑ ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۳، ص۴۰۷.
- ↑ طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۴، ص۴۵۱؛ ابناعثم کوفی، الفتوح، ج۲، ص۴۵۶؛ ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۳، ص۴۰۷؛ ابنعبدالبر، الاستیعاب، ج۳، ص۱۱۵۹.
- ↑ طبری، تاریخ الأمم و الملوک، دار التراث، ج۴، ص۴۵۱.
- ↑ ابنعبدالبر، الاستیعاب، ج۳، ص۱۱۶۰.
- ↑ ابنعبدالبر، الاستیعاب، ج۳، ص۱۱۶۰؛ طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۴، ص۴۵۱؛ بلاذری احمد، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۳۰.
- ↑ ابنعبدالبر، الاستیعاب، ج۳، ص۱۱۶۲.
- ↑ خصال صدوق، باب ۱۲، ص۴۱؛ مناقب ابنشهرآشوب، ج۴، ص۳۴
- ↑ خصال صدوق، باب ۱۲، ص۴۱؛ مناقب ابنشهرآشوب، ج۴، ص۳۴
- ↑ ابنعبدالبر، الاستیعاب، ج۳، ص۱۱۶۰.
- ↑ سید رضی، نهج البلاغه، ۱۴۱۴ق، نامه ۴۲، ص۴۱۴.
- ↑ ابنابیالحدید، شرح نهج البلاغه، ج۶، ص۲۱۹؛ طبری، تاریخ طبری، ج۴، ص۴۵۱.
- ↑ سید رضی، نهج البلاغه، ۱۴۱۴ق، نامه ۴۲، ص۴۱۴.
- ↑ سید رضی، نهج البلاغه، ترجمه شهیدی، ۱۳۷۸ش، نامه ۴۲، ص ۳۱۵.
- ↑ ابنعبدالبر، الاستیعاب، ج۳، ص۱۱۵۹. ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۳، ص۴۰۶.
- ↑ الاصابه (ج ۸، ص۲۲۲) محل ولادت او را مدینه ذکر کرده است
- ↑ ابنعبدالبر، الاستیعاب، ج۳، ص۱۱۵۹.
- ↑ ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۳، ص۴۰۷.
- ↑ برقی، رجال برقی، ج۱، ص۲۸۶؛ شیخ طوسی، رجال الطوسی. ج۱، ص۴۳.
- ↑ ابناعثم کوفی، الفتوح، ج۲، ص۴۵۶.
- ↑ ابنعبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۱۶۰.
- ↑ ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۳، ص۴۰۷.
- ↑ ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۳، ص۴۰۸.
- ↑ شیخ طوسی، رجال الطوسی، ۱۳۷۳ش، ص۳۰۰.
- ↑ ابنعبدالبر، الاستیعاب، ج۳، ص۱۱۶۰.
- ↑ ابناعثم کوفی، الفتوح، ج۲، ص۴۵۶.
منابع
- ابناعثم کوفی، محمد بن علی، الفتوح، تحقیق علی شیری، بیروت، دارالاضواء، چاپ اول، ۱۴۱۱ق.
- ابنشهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی طالب، قم، نشر علامه، ۱۳۷۹ق.
- ابنعبدالبِر، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، تحقیق: علی محمد البجاوی، بیروت، دارالجیل، چاپ اول، ۱۴۱۲ق/۱۹۹۲م.
- برقی، احمد بن عبدالله، رجال البرقی، اشراف: جعفر سبحانی، تحقیق و تعلیق: حیدر محمد علی بغدادی، قم، موسسه الامام الصادق، ۱۴۳۳ق.
- ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ ۱۰، ۱۴۱۴ق.
- سید رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغه، تحقیق صبحی صالح، قم، انتشارات هجرت، ۱۴۱۴ق.
- سید رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغه، ترجمه شهیدی، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۷۸ش.
- طبری، محمد بن جریر، تاریخ الأمم و الملوک(تاریخ الطبری)، تحقیق محمد أبوالفضل ابراهیم، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ط الثانیة، ۱۳۸۷ق.
- طوسی، محمد بن حسن، رجال الطوسی، تحقیق: شیخ جواد القیومی، قم، موسسة النشر الاسلامی، ۱۴۱۵ق.