پرش به محتوا

دعای عرفه امام سجاد(ع)

مقاله نامزد خوبیدگی
از ویکی شیعه
دعای چهل و هفتم صحیفه سجادیه
نسخه خطی صحیفه سجادیه، به خط نسخ عبدالله یزدی، کتابت در شعبان ۱۱۰۲ قمری
نسخه خطی صحیفه سجادیه، به خط نسخ عبدالله یزدی، کتابت در شعبان ۱۱۰۲ قمری
اطلاعات دعا و زیارت
نام‌های دیگردعای عرفه امام سجاد (ع)
موضوعخداشناسی، دعا بر پیامبر(ص)، امام‌شناسی و درخواست‌ها مختلف از درگاه الهی
مأثور/غیرمأثورمأثور
صادره ازامام سجاد(ع)
راویمتوکل بن هارون
منابع شیعیصحیفه سجادیه
تک‌نگاری‌هانجوای عارفانه اثر سید احمد سجادی
زمانروز عرفه
دعاها و زیارات مشهور
دعای توسلدعای کمیلدعای ندبهدعای سماتدعای فرجدعای ابوحمزه ثمالیزیارت عاشورازیارت جامعه کبیرهزیارت وارثزیارت امین‌اللهزیارت اربعین


دعای چهل و هفتم صحیفه سجادیه معروف به دعای عرفه امام سجاد (ع) از دعاهای مأثور از امام سجاد(ع) که در روز عرفه خوانده می‌شود. این دعا طولانی‌ترین دعای صحیفه است و در آن به موضوعاتی همچون بیان اسما و صفات خدا، دعا و صلوات در حق پیامبر اسلام(ص) و اهل بیت(ع) و شیعیان و بیان برخی مکارم اخلاق و بدی‌های نفس پرداخته شده است. امام سجاد (ع) در این دعا، اقرار به مقام اهل‌بیت، پیروی از دستورات آنان، تمسک به ولایت و انتظار حکومت اهل‌بیت را از ویژگی‌های شیعیان معرفی کرده است.

آموزه‌های این دعا در چند محور خداشناسی، صلوات بر پیامبر (ص) و اهل بیت، امام‌شناسی، اقرار به خطا و درخواست حوائج دسته‌بندی شده است.

دعای چهل و هفتم در کتاب‌های نجوای عارفان و عرفان عرفه شرح و تفسیر شده است. همچنین این دعا در شرح‌های صحیفه سجادیه همچون دیار عاشقان اثر حسین انصاریان و شهود و شناخت اثر حسن ممدوحی کرمانشاهی به زبان فارسی و در کتاب رِیاض السالِکین اثر سید علی‌خان مدنی به زبان عربی شرح شده است.

نیایش

آموزه‌ها

دعای چهل و هفتم، معروف به دعای عرفه امام سجاد (ع) از دعاهای صحیفه سجادیه است که در روز عرفه خوانده می‌شود. به نظر سید علی حسینی خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی ایران، این دعای امام سجاد، همچون شرحی بر دعای عرفه امام حسین(ع) است.[۱] در این دعا امام زین العابدین(ع) به چند موضوع پرداخته است: ۱- توحید، اسما و صفات و حمد خدا؛ ۲- دعا به حضرت محمد(ص)؛ ۳- دعا به امام معصوم(ع)؛ ۴- دعا به پیروان معصوم؛ ۵- گناه و گناه‌کاری؛ ۶- درخواست عفو و بخشش از خدا؛ ۷- بیان راه‌های توبه؛ ۸- شیطان و اغواگری او؛ ۹- مرگ و دورنمایی از قیامت ؛۱۰- مکارم اخلاق و بدی‌های نفس انسان.[۲] به گفته ممدوحی کرمانشاهی دعای عرفه بلندترین نیایش امام سجاد (ع) در صحیفه سجادیه است و بیشتر به رابطه عارفانه بنده صالح با خدا می‌پردازد.[۳]

آموزه‌های دعای عرفه در چند محور اصلی دسته‌بندی شده است:

خداشناسی

  • حمد و سپاس مخصوص خداست که مالک، مُدبِّر و پدیدآورنده جهان است.
  • قدرت و احاطه خدا بر تمام هستی
  • اقرار بر یگانگی، بزرگواری و عظمت خدا
  • سخت و شدید بودن انتقام الهی
  • تأکید بر مهربانی، درست‌کاری و دانایی خدا
  • شنوا و بینا بودن خدا
  • همیشگی بودن خدا (اول و آخر بودن خدا)
  • خدا صاحب شکوه و عظمت
  • خدا پدیدآورنده همه مخلوقات
  • خلقت جهان در بهترین حالت
  • شریک نداشتن خدا
  • مُنزّه بودن خداوند از داشتن ضد و مُعانِد (دشمن)
  • خضوع و خشوع و انقیاد و تسلیم همه هستی در برابر خداوند متعال
  • قضاوت خدا بر اساس عدل و انصاف
  • نظم اِعجاب‌آور دستگاه آفرینش
  • ناتوانی عقل انسان از درک ذات خدا
  • اقرار بر بی‌همتایی خدا و نبود قدرتی در مقابل او
  • روشنی معیارهای الهی در جدایی حق از باطل
  • رأفت و حکمت الهی
  • بخشش گسترده خدا در حق موجودات
  • اختصاص هدایت انسان‌ها به دست خدا
  • فروتنی همه مخلوقات در برابر خدا
  • شکست‌ناپذیری خدا در برابر همه موجودات
  • گفتار و اراده استوار الهی
  • حتمی بودن مشیت الهی
  • تفاوت حمد و سپاس خدا با ستایش دیگران
  • تقرب به خدا با انجام شکر الهی
  • حمد جاودانه و فراگیر خدا، حمد همسان با عرش و کُرسی، حمد همراه با رضا و خشنودی، حمد همراه با نعمت، حمد همراه با صدق نیت و …[۴]

دعا بر محمد (ص) و خاندانش

در دومین بخش از دعای عرفه امام سجاد (ع)، به دعا بر پیامبر (ص) و صلوات به او پرداخته شده است.

  • درود و صلوات بر محمد(ص) و اهل بیت(ع) او
  • فلسفه صلوات بر پیامبر (ص) و آل او: سپاس‌گزاری و قدردانی، زنده‌کننده یاد و نام پیامبر (ص) و الگوسازی
  • معرفی مقام پیامبر اسلام (ص)
  • درود بر اهل بیت پیامبر به عنوان حافظان دین و جانشینان خدا در زمین و حجت‌های الهی بر بندگانش
  • اهل بیت پیامبر (ص) وسیله رسیدن به خدا و راهی برای نیل به بهشت
  • در خواست درودی بی آغاز و بی پایان بر پیامبر و خاندانش
  • صلوات بر پیامبر (ص): درودی فزاینده، همراه با خشنودی، صلواتی جاودانه، صلوات گسترده و فراگیر، غیرقابل شمارش.[۵]

امام‌شناسی

امام سجاد (ع) در بخش سوم دعای عرفه به توصیف مقام اهل بیت (ع) و همچنین دعا بر شیعیان و بیان ویژگی‌های آنان می‌پرازد.

  • توصیف اهل‌بیت پیامبر(ص): مجریان امر خدا، خزانه‌داران دانش خدا، حافظان دین، جانشینان خدا بر روی زمین، حجت بر بندگان، وسیله هدایت به سوی خدا و پاکیزگان از گناه و آلودگی، پناه‌گاه مردم و اهل ایمان، مصادیق جمال الهی
  • گستره وسیع دانش اهل بیت (ع)
  • درود و صلوات بی‌پایان و هم‌وزن عرش بر پیامبر (ص) و اهل‌بیت
  • معرفی مقامات اهل بیت (ع): مشعل فروزان برای یافتن حق، مسیر دست‌یابی به خشنودی خدا و پناه پناهندگان
  • وجوب فرمان‌برداری از دستورات اهل بیت (ع)[۶]
  • امامان غرض و هدف آفرینش
  • لزوم وجود امام معصوم در هر زمان
  • تأیید دین خداوند در هر زمانی به واسطه امام
  • حمایت از معصومان با ملائکه و جُنود الهی
  • حمد و سپاس خدا به دلیل وجود نعمت امام معصوم (ع)
  • لزوم گسترش قدرت و ایجاد حکومت برای امام معصوم (ع)
  • در خواست اقامه کتاب و حدود وشرایع الهی و سنت‌های پیامبر به واسطه امام معصوم (ع)
  • در خواست زنده‌شدن نشانه‌های دین که ظالمان نابودشان ساخته‌اند
  • ابزارهای متفاوت امامان برای هدایت مردم به سوی خدا
  • در خواست اطاعت از امام (ع) و تسلیم در برابر او و تلاش در راه رضای او
  • در خواست درود برای دوستان و پیروان امامان (ع)
  • فرمان‌برداری از معصوم و یاری او، راه تقرب به خدا و پیامبر (ص)
  • درود بر دوستان و پیروان اهل بیت (ع)
  • ویژگی شیعیان اهل بیت (ع): اقرارکننده به مقام اهل بیت، دنباله‌رو دستورات آنان، تمسک به ولایت آنها، منتظر حکومت اهل بیت
  • دعا برای شیعیان اهل بیت: بودن از اهل تقوا، پذیرش توبه آنها از سوی خدا و قرار گرفتن در جایگاه امن و امان.[۷]

اقرار به خطا

امام در این بخش از ناهنجاری‌های نفس انسان سخن می‌گوید و از خدا طلب عفو و بخشش می‌کند.

  • اشاره به فضائل روز عرفه (روز با شرافت و کرامت و گسترده بودن سفره رحمت الهی بر بندگان)
  • شکایت از حال خویش برای جلب رحمت الهی
  • دعا برای قرار گرفتن تحت هدایت و ارشاد الهی
  • خودشناسی از مهم‌ترین ارکان نظام معرفتی
  • نافرمانی و مخالفت بندگان از فرامین الهی
  • پناهنده شدن به رحمت خدا از عذاب
  • درخواست عفو و بخشش الهی
  • درخواست پاداش عظیم الهی در روز عرفه
  • اعتراف به یگانگی خدا برای تقرب به او
  • حسن ظنّ و تقرّب‌جویی به پروردگار
  • اعتراف به فقر انسان در مقابل خدا
  • احسان و گذشت خدا نسبت به گنه‌کاران و عجله نکردن در عذاب آنان
  • انواع اعتراف به گناه، خطا و لغزش (گناه پنهانی، گناه عمدی)
  • فرجام توجه مردم و غفلت از یاد خدا: رواج ریاکاری، جهل و سست شدن رابطه به خدا
  • اعتراف بر جنایت بر نفس
  • دوری از خدا، نتیجه سبک شمردن احکام الهی
  • هلاکت، نتیجه قطعی انحراف از راه خدا
  • انسان موجودی گرفتار در بلاها و طولانی بودن رنج و گرفتاری
  • خطر واگذاری انسان به حال خویش
  • نقشه‌های گوناگون شیطان برای گمراه کردن انسان.[۸]

درخواست حوائج

امام سجاد(ع) در بخش پایانی دعا، خدا را به مقربانش قسم می‌دهد و درخواست‌هایش را بیان می‌کند. بخشی از این درخواست‌ها چنین است:

  • در خواست قرار گرفتن در تحت ولایت خاص خداوند
  • درخواست مؤاخذه نشدن توسط خداوند به سبب کوتاهی در انجام وظایف
  • در خواست مؤاخذه نشدن با استدراج از سوی خداوند
  • در خواست بیداری از خواب غفلت
  • مناجات با خدا زنده‌کننده دل‌ها
  • درخواست از خدا از روی بیم و زاری
  • درخواست بخشش با واسطه قراردادن پیامبر (ص) و اهل‌بیت او
  • درخواست سرپرستی خدا
  • درخواست اجر وفاکنندگان
  • درخواست رهایی از اثرات تجاوز از حدود الهی
  • تقرب به خدا از بالاترین لذت‌ها
  • در خواست زندگی شایسته و مرگ سعادتمندانه
  • درخواست بیداری از خواب بی‌خبران
  • درخواست پیمودن مسیر خیرات
  • در خواست رهایی از حبط اعمال و از دست رفتن برکات
  • در خواست ادراک زشتی‌های گناه با قلب
  • در خواست مناجات در شب و روز و زینت یافتن در پرتو آن
  • در خواست پاکی از آلودگی گناهان
  • درخواست دوری از خشم الهی
  • درخواست نجات از آزمایش، فتنه و بلاها
  • درخواست گرفتار نشدن به قساوت قلب در سایه عمر طولانی
  • در خواست مصونیت یافتن از سرزنش دشمنان
  • مطلوبیت دوری از شیطان و نفس اماره
  • درخواست رهایی از گرفتاری‌ها
  • ناامید نبودن از رحمت خدا
  • درخواست عیب‌پوشی و رسوانشدن
  • درخواست سلامتی و تندرستی
  • نیت صالح ملاک عمل درست
  • درخواست رزق و روزی
  • درخواست ریشه‌کن شدن عشق دنیا از قلب آدمی
  • درخواست مقام عصمت و راز و نیاز با خدا
  • در خواست بهره‌مندی ازنیت صالح و گفتار پسندیده و رفتار شایسته
  • توفیق انجام کارهای نیک
  • شکر خدا عامل افزایش نعمت
  • درخواست حیات طیبه
  • درخواست عزت در میان مردم و ذلت در درگاه الهی
  • دعا برای نجات از فتنه و بدی‌ها
  • درخواست نعمت و پرهیز از غفلت
  • درخواست مقام خوف و رجا
  • توفیق شب‌زنده‌داری
  • پناه بردن به خدا از سرکشی و کیفر
  • توبه تجارتی سودمند در درگاه الهی
  • درخواست بهره‌مندی از بخشش و رحمت الهی و نعمت‌های بهشت
  • در خواست مجاورت با پاک‌ترین اولیای الهی در بهشت برگزیدگان
  • لزوم پرهیز از کینه‌توزی نسبت به دیگران
  • درخواست نعمت کامل
  • در خواست دوری و مصونیت از شک و شبهه
  • درخواست دلی آرام بدون شک و شبهه
  • درخواست پاک‌دامنی و آرامش و سلامت همه‌جانبه
  • حفظ آبرو با نبردن نیاز نزد دیگران
  • درخواست همراه نشدن با ستمکاران
  • انجام حج و عمره از عوامل خشنودی خدا
  • پناه بردن به خدا تنها راه آرامش در زندگی.[۹]

شرح‌ها

دعای چهل و هفتم در شرح‌های صحیفه سجادیه از جمله در کتاب دیار عاشقان اثر حسین انصاریان،[۱۰] شهود و شناخت اثر محمدحسن ممدوحی کرمانشاهی[۱۱] و شرح و ترجمه صحیفه سجادیه اثر سید احمد فهری[۱۲] به زبان فارسی شرح شده است.

این دعا به صورت تک‌نگاری نیز در کتاب‌های نجوای عارفانه: شرحی بر دعای چهل و هفتم صحیفه سجادیه (دعای روز عرفه) توسط سید احمد سجادی[۱۳] و عرفان عرفه: ترجمه و شرح و تفسیر موضوعی دعای عرفه امام حسین(ع) و امام سجاد (ع) توسط قادر فاضلی[۱۴] به زبان فارسی شرح شده است.

دعای چهل و هفتم صحیفه سجادیه همچنین در کتاب ریاض السالکین اثر سید علی‌خان مدنی،[۱۵] فی ظلال الصحیفه السجادیه اثر محمدجواد مغنیه،[۱۶] ریاض العارفین تألیف محمد بن محمد دارابی[۱۷] و آفاق الروح نوشته سید محمدحسین فضل‌الله[۱۸] به زبان عربی شرح شده است. واژه‌های این دعا هم در شرح‌های لغوی مانند تعلیقات علی الصحیفه السجادیه اثر فیض کاشانی[۱۹] و شرح الصحیفه السجادیه نوشته عزالدین جزائری[۲۰] توضیح داده شده است.

متن و ترجمه دعای عرفه امام سجاد (ع)

دعای چهل و هفتم صحیفه سجادیه

متن
متن و ترجمه
ترجمه

وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَیهِ السَّلَامُ فِی یوْمِ عَرَفَةَ

الْحَمْدُ للهِ رَبِّ الْعالَمِینَ‏

اللهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ بَدِیعَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ، ذَا الْجَلَالِ وَ الْإِكْرَامِ، رَبَّ الْأَرْبَابِ، وَ إِلَهَ كُلِّ مَأْلُوهٍ، وَ خَالِقَ كُلِّ مَخْلُوقٍ، وَ وَارِثَ كُلِّ شَی‏ءٍ، لَیسَ كَمِثْلِهِ شَی‏ءٌ، وَ لَا یعْزُبُ عَنْهُ عِلْمُ شَی‏ءٍ، وَ هُوَ بِكُلِّ شَی‏ءٍ مُحِیطٌ، وَ هُوَ عَلَی كُلِّ شَی‏ءٍ رَقِیبٌ.

أَنْتَ اللهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ، الْأَحَدُ الْمُتَوَحِّدُ الْفَرْدُ الْمُتَفَرِّدُ

وَ أَنْتَ اللهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ، الْكَرِیمُ الْمُتَكَرِّمُ، الْعَظِیمُ الْمُتَعَظِّمُ، الْكَبِیرُ الْمُتَكَبِّرُ

وَ أَنْتَ اللهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ، الْعَلِی الْمُتَعَالِ، الشَّدِیدُ الْمِحَالِ

وَ أَنْتَ اللهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ، الرَّحْمَنُ الرَّحِیمُ، الْعَلِیمُ الْحَكِیمُ.

وَ أَنْتَ اللهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ، السَّمِیعُ الْبَصِیرُ، الْقَدِیمُ الْخَبِیرُ

وَ أَنْتَ اللهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ، الْكَرِیمُ الْأَكْرَمُ، الدَّائِمُ الْأَدْوَمُ،

وَ أَنْتَ اللهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ، الْأَوَّلُ قَبْلَ كُلِّ أَحَدٍ، وَ الْآخِرُ بَعْدَ كُلِّ عَدَدٍ

وَ أَنْتَ اللهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ، الدَّانِی فِی عُلُوِّهِ، وَ الْعَالِی فِی دُنُوِّهِ

وَ أَنْتَ اللهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ، ذُو الْبَهَاءِ وَ الْمَجْدِ، وَ الْكِبْرِیاءِ وَ الْحَمْدِ

وَ أَنْتَ اللهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ، الَّذِی أَنْشَأْتَ الْأَشْیاءَ مِنْ غَیرِ سِنْخٍ، وَ صَوَّرْتَ مَا صَوَّرْتَ مِنْ غَیرِ مِثَالٍ، وَ ابْتَدَعْتَ الْمُبْتَدَعَاتِ بِلَا احْتِذَاءٍ.

أَنْتَ الَّذِی قَدَّرْتَ كُلَّ شَی‏ءٍ تَقْدِیراً، وَ یسَّرْتَ كُلَّ شَی‏ءٍ تَیسِیراً، وَ دَبَّرْتَ مَا دُونَكَ تَدْبِیراً

أَنْتَ الَّذِی لَمْ یُعِنْكَ عَلَی خَلْقِكَ شَرِیكٌ، وَ لَمْ یُوَازِرْكَ فِی أَمْرِكَ وَزِیرٌ، وَ لَمْ یكُنْ لَكَ مُشَاهِدٌ وَ لَا نَظِیرٌ.

أَنْتَ الَّذِی أَرَدْتَ فَكَانَ حَتْماً مَا أَرَدْتَ، وَ قَضَیتَ فَكَانَ عَدْلًا مَا قَضَیتَ، وَ حَكَمْتَ فَكَانَ نِصْفاً مَا حَكَمْتَ.

أَنْتَ الَّذِی لَا یحْوِیكَ مَكَانٌ، وَ لَمْ یقُمْ لِسُلْطَانِكَ سُلْطَانٌ، وَ لَمْ یعْیكَ بُرْهَانٌ وَ لَا بَیانٌ.

أَنْتَ الَّذِی أَحْصَیتَ‏ كُلَّ شَی‏ءٍ عَدَداً، وَ جَعَلْتَ لِكُلِّ شَی‏ءٍ أَمَداً، وَ قَدَّرْتَ كُلَّ شَی‏ءٍ تَقْدِیراً.

أَنْتَ الَّذِی قَصُرَتِ الْأَوْهَامُ عَنْ ذَاتِیتِكَ، وَ عَجَزَتِ الْأَفْهَامُ عَنْ كَیفِیتِكَ، وَ لَمْ تُدْرِكِ الْأَبْصَارُ مَوْضِعَ أَینِیتِكَ.

أَنْتَ الَّذِی لَا تُحَدُّ فَتَكُونَ مَحْدُوداً، وَ لَمْ تُمَثَّلْ فَتَكُونَ مَوْجُوداً، وَ لَمْ تَلِدْ فَتَكُونَ مَوْلُوداً.

أَنْتَ الَّذِی لَا ضِدَّ مَعَكَ فَیعَانِدَكَ، وَ لَا عِدْلَ لَكَ فَیكَاثِرَكَ، وَ لَا نِدَّ لَكَ فَیعَارِضَكَ.

أَنْتَ الَّذِی ابْتَدَأَ، وَ اخْتَرَعَ، وَ اسْتَحْدَثَ، وَ ابْتَدَعَ، وَ أَحْسَنَ صُنْعَ مَا صَنَعَ.

سُبْحَانَكَ! مَا أَجَلَّ شَأْنَكَ، وَ أَسْنَی فِی الْأَمَاكِنِ مَكَانَكَ، وَ أَصْدَعَ بِالْحَقِّ فُرْقَانَكَ!

سُبْحَانَكَ! مِنْ لَطِیفٍ مَا أَلْطَفَكَ، وَ رَءُوفٍ مَا أَرْأَفَكَ، وَ حَكِیمٍ مَا أَعْرَفَكَ!

سُبْحَانَكَ! مِنْ مَلِیكٍ مَا أَمْنَعَكَ، وَ جَوَادٍ مَا أَوْسَعَكَ، وَ رَفِیعٍ مَا أَرْفَعَكَ! ذُو الْبَهَاءِ وَ الْمَجْدِ وَ الْكِبْرِیاءِ وَ الْحَمْدِ.

سُبْحَانَكَ! بَسَطْتَ بِالْخَیرَاتِ یدَكَ، وَ عُرِفَتِ الْهِدَایةُ مِنْ عِنْدِكَ، فَمَنِ الْتَمَسَكَ لِدِینٍ أَوْ دُنْیا وَجَدَكَ!

سُبْحَانَكَ! خَضَعَ لَكَ مَنْ جَرَی فِی عِلْمِكَ، وَ خَشَعَ لِعَظَمَتِكَ مَا دُونَ عَرْشِكَ، وَ انْقَادَ لِلتَّسْلِیمِ لَكَ كُلُّ خَلْقِكَ!

سُبْحَانَكَ! لَا تُحَسُّ وَ لَا تُجَسُّ وَ لَا تُمَسُّ وَ لَا تُكَادُ وَ لَا تُمَاطُ وَ لَا تُنَازَعُ وَ لَا تُجَارَی وَ لَا تُمَارَی وَ لَا تُخَادَعُ وَ لَا تُمَاكَرُ!

سُبْحَانَكَ! سَبِیلُكَ جَدَدٌ. وَ أَمْرُكَ رَشَدٌ، وَ أَنْتَ حَی صَمَدٌ.

سُبْحَانَكَ! قَولُكَ حُكْمٌ، وَ قَضَاؤُكَ حَتْمٌ، وَ إِرَادَتُكَ عَزْمٌ!

سُبْحَانَكَ! لَا رَادَّ لِمَشِیتِكَ، وَ لَا مُبَدِّلَ لِكَلِمَاتِكَ!.

سُبْحَانَكَ! بَاهِرَ الْآیاتِ، فَاطِرَ السَّمَاوَاتِ، بَارِئَ النَّسَمَاتِ!

لَكَ الْحَمْدُ حَمْداً یدُومُ بِدَوَامِكَ

وَ لَكَ الْحَمْدُ حَمْداً خَالِداً بِنِعْمَتِكَ.

وَ لَكَ الْحَمْدُ حَمْداً یوَازِی صُنْعَكَ

وَ لَكَ الْحَمْدُ حَمْداً یزِیدُ عَلَی رِضَاكَ.

وَ لَكَ الْحَمْدُ حَمْداً مَعَ حَمْدِ كُلِّ حَامِدٍ، وَ شُكْراً یقْصُرُ عَنْهُ شُكْرُ كُلِّ شَاكِرٍ

وَ لَكَ الْحَمْدُ حَمْداً مَعَ حَمْدِ كُلِّ حَامِدٍ، وَ شُكْراً یقْصُرُ عَنْهُ شُكْرُ كُلِّ شَاكِرٍ

حَمْداً یسْتَدَامُ بِهِ الْأَوَّلُ، وَ یسْتَدْعَی بِهِ دَوَامُ الْآخِرِ.

حَمْداً یتَضَاعَفُ عَلَی كُرُورِ الْأَزْمِنَةِ، وَ یتَزَایدُ أَضْعَافاً مُتَرَادِفَةً.

حَمْداً یعْجِزُ عَنْ إِحْصَائِهِ الْحَفَظَةُ، وَ یزِیدُ عَلَی مَا أَحْصَتْهُ فِی كِتَابِكَ الْكَتَبَةُ

حَمْداً یوازِنُ عَرْشَكَ الْمَجِیدَ وَ یعَادِلُ كُرْسِیكَ الرَّفِیعَ.

حَمْداً یكْمُلُ لَدَیكَ ثَوَابُهُ، وَ یسْتَغْرِقُ كُلَّ جَزَاءٍ جَزَاؤُهُ

حَمْداً ظَاهِرُهُ وَفْقٌ لِبَاطِنِهِ، وَ بَاطِنُهُ وَفْقٌ لِصِدْقِ النِّیةِ

حَمْداً لَمْ یحْمَدْكَ خَلْقٌ مِثْلَهُ، وَ لَا یعْرِفُ أَحَدٌ سِوَاكَ فَضْلَهُ

حَمْداً یعَانُ مَنِ اجْتَهَدَ فِی تَعْدِیدِهِ، وَ یؤَیدُ مَنْ أَغْرَقَ نَزْعاً فِی تَوْفِیتِهِ.

حَمْداً یجْمَعُ مَا خَلَقْتَ مِنَ الْحَمْدِ، وَ ینْتَظِمُ مَا أَنْتَ خَالِقُهُ مِنْ بَعْدُ.

حَمْداً لَا حَمْدَ أَقْرَبُ إِلَی قَوْلِكَ مِنْهُ، وَ لَا أَحْمَدَ مِمَّنْ یحْمَدُكَ بِهِ.

حَمْداً یوجِبُ بِكَرَمِكَ الْمَزِیدَ بِوُفُورِهِ، وَ تَصِلُهُ بِمَزِیدٍ بَعْدَ مَزِیدٍ طَوْلًا مِنْكَ

حَمْداً یجِبُ لِكَرَمِ وَجْهِكَ، وَ یقَابِلُ عِزَّ جَلَالِكَ.

رَبِّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، الْمُنْتَجَبِ الْمُصْطَفَی الْمُكَرَّمِ الْمُقَرَّبِ، أَفْضَلَ صَلَوَاتِكَ، وَ بَارِكْ عَلَیهِ أَتَمَّ بَرَكَاتِكَ، وَ تَرَحَّمْ عَلَیهِ أَمْتَعَ رَحَمَاتِكَ.

رَبِّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، صَلَاةً زَاكِیةً لَا تَكُونُ صَلَاةٌ أَزْكَی مِنْهَا، وَ صَلِّ عَلَیهِ صَلَاةً نَامِیةً لَا تَكُونُ صَلَاةٌ أَنْمَی مِنْهَا، وَ صَلِّ عَلَیهِ صَلَاةً رَاضِیةً لَا تَكُونُ صَلَاةٌ فَوْقَهَا.

رَبِّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، صَلَاةً تُرْضِیهِ وَ تَزِیدُ عَلَی رِضَاهُ، وَ صَلِّ عَلَیهِ صَلَاةً تُرْضِیكَ و تَزِیدُ عَلَی رِضَاكَ لَهُ وَ صَلِّ عَلَیهِ صَلَاةً لَا تَرْضَی لَهُ إِلَّا بِهَا، وَ لَا تَرَی غَیرَهُ لَهَا أَهْلًا.

رَبِّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ صَلَاةً تُجَاوِزُ رِضْوَانَكَ، وَ یتَّصِلُ اتِّصَالُهَا بِبَقَائِكَ، وَ لَا ینْفَدُ كَمَا لَا تَنْفَدُ كَلِمَاتُكَ.

رَبِّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، صَلَاةً تَنْتَظِمُ صَلَوَاتِ مَلَائِكَتِكَ وَ أَنْبِیائِكَ وَ رُسُلِكَ وَ أَهْلِ طَاعَتِكَ، وَ تَشْتَمِلُ عَلَی صَلَوَاتِ عِبَادِكَ مِنْ جِنِّكَ وَ إِنْسِكَ وَ أَهْلِ إِجَابَتِكَ، وَ تَجْتَمِعُ عَلَی صَلَاةِ كُلِّ مَنْ ذَرَأْتَ وَ بَرَأْتَ مِنْ أَصْنَافِ خَلْقِكَ.

رَبِّ صَلِّ عَلَیهِ وَ آلِهِ، صَلَاةً تُحِیطُ بِكُلِّ صَلَاةٍ سَالِفَةٍ وَ مُسْتَأْنَفَةٍ، وَ صَلِّ عَلَیهِ وَ عَلَی آلِهِ، صَلَاةً مَرْضِیةً لَكَ وَ لِمَنْ دُونَكَ، وَ تُنْشِئُ مَعَ ذَلِكَ صَلَوَاتٍ تُضَاعِفُ مَعَهَا تِلْكَ الصَّلَوَاتِ عِنْدَهَا، وَ تَزِیدُهَا عَلَی كُرُورِ الْأَیامِ زِیادَةً فِی تَضَاعِیفَ لَا یعُدُّهَا غَیرُكَ.

رَبِّ صَلِّ عَلَی أَطَایبِ أَهْلِ بَیتِهِ الَّذِینَ اخْتَرْتَهُمْ لِأَمْرِكَ، وَ جَعَلْتَهُمْ خَزَنَةَ عِلْمِكَ، وَ حَفَظَةَ دِینِكَ، وَ خُلَفَاءَكَ فِی أَرْضِكَ، وَ حُجَجَكَ عَلَی عِبَادِكَ، وَ طَهَّرْتَهُمْ مِنَ الرِّجْسِ وَ الدَّنَسِ تَطْهِیراً بِإِرَادَتِكَ، وَ جَعَلْتَهُمُ الْوَسِیلَةَ إِلَیكَ، وَ الْمَسْلَكَ إِلَی جَنَّتِكَ‏

رَبِّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، صَلَاةً تُجْزِلُ لَهُمْ بِهَا مِنْ نِحَلِكَ وَ كَرَامَتِكَ، وَ تُكْمِلُ لَهُمُ الْأَشْیاءَ مِنْ عَطَایاكَ وَ نَوَافِلِكَ، وَ تُوَفِّرُ عَلَیهِمُ الْحَظَّ مِنْ عَوَائِدِكَ وَ فَوَائِدِكَ.

رَبِّ صَلِّ عَلَیهِ وَ عَلَیهِمْ صَلَاةً لَا أَمَدَ فِی أَوَّلِهَا، وَ لَا غَایةَ لِأَمَدِهَا، وَ لَا نِهَایةَ لِآخِرِهَا.

رَبِّ صَلِّ عَلَیهِمْ زِنَةَ عَرْشِكَ وَ مَا دُونَهُ، وَ مِلْ‏ءَ سَمَاوَاتِكَ وَ مَا فَوْقَهُنَّ، وَ عَدَدَ أَرَضِیكَ وَ مَا تَحْتَهُنَّ وَ مَا بَینَهُنَّ، صَلَاةً تُقَرِّبُهُمْ مِنْكَ زُلْفَی، وَ تَكُونُ لَكَ وَ لَهُمْ رِضًی، وَ مُتَّصِلَةً بِنَظَائِرِهِنَّ أَبَداً.

اللهُمَّ إِنَّكَ أَیّدْتَ دِینَكَ فِی كُلِّ أَوَانٍ بِإِمَامٍ أَقَمْتَهُ عَلَماً لِعِبَادِكَ، وَ مَنَاراً فِی بِلَادِكَ بَعْدَ أَنْ وَصَلْتَ حَبْلَهُ بِحَبْلِكَ، وَ جَعَلْتَهُ الذَّرِیعَةَ إِلَی رِضْوَانِكَ، وَ افْتَرَضْتَ طَاعَتَهُ، وَ حَذَّرْتَ مَعْصِیتَهُ، وَ أَمَرْتَ بِامْتِثَالِ أَوَامِرِهِ، وَ الِانْتِهَاءِ عِنْدَ نَهْیهِ، وَ أَلَّا یتَقَدَّمَهُ مُتَقَدِّمٌ، وَ لَا یتَأَخَّرَ عَنْهُ مُتَأَخِّرٌ فَهُوَ عِصْمَةُ اللائِذِینَ، وَ كَهْفُ الْمُؤْمِنِینَ وَ عُرْوَةُ الْمُتَمَسِّكِینَ، وَ بَهَاءُ الْعَالَمِینَ.

اللهُمَّ فَأَوْزِعْ لِوَلِیكَ شُكْرَ مَا أَنْعَمْتَ بِهِ عَلَیهِ، وَ أَوْزِعْنَا مِثْلَهُ فِیهِ، وَ آتِهِ‏ مِنْ لَدُنْكَ سُلْطاناً نَصِیراً، وَ افْتَحْ لَهُ فَتْحاً یسِیراً، وَ أَعِنْهُ بِرُكْنِكَ الْأَعَزِّ، وَ اشْدُدْ أَزْرَهُ، وَ قَوِّ عَضُدَهُ، وَ رَاعِهِ بِعَینِكَ، وَ احْمِهِ بِحِفْظِكَ وَ انْصُرْهُ بِمَلَائِكَتِكَ، وَ امْدُدْهُ بِجُنْدِكَ الْأَغْلَبِ.

وَ أَقِمْ بِهِ كِتَابَكَ وَ حُدُودَكَ وَ شَرَائِعَكَ وَ سُنَنَ رَسُولِكَ،- صَلَوَاتُكَ اللهُمَّ عَلَیهِ وَ آلِهِ-، وَ أَحْی بِهِ مَا أَمَاتَهُ الظَّالِمُونَ مِنْ مَعَالِمِ دِینِكَ، وَ اجْلُ بِهِ صَدَاءَ الْجَوْرِ عَنْ طَرِیقَتِكَ، وَ أَبِنْ بِهِ الضَّرَّاءَ مِنْ سَبِیلِكَ، وَ أَزِلْ بِهِ النَّاكِبِینَ عَنْ صِرَاطِكَ، وَ امْحَقْ بِهِ بُغَاةَ قَصْدِكَ عِوَجاً

وَ أَلِنْ جَانِبَهُ لِأَوْلِیائِكَ، وَ ابْسُطْ یدَهُ عَلَی أَعْدَائِكَ، وَ هَبْ لَنَا رَأْفَتَهُ، وَ رَحْمَتَهُ وَ تَعَطُّفَهُ وَ تَحَنُّنَهُ، وَ اجْعَلْنَا لَهُ سَامِعِینَ مُطِیعِینَ، وَ فِی رِضَاهُ سَاعِینَ، وَ إِلَی نُصْرَتِهِ وَ الْمُدَافَعَةِ عَنْهُ مُكْنِفِینَ، وَ إِلَیكَ وَ إِلَی رَسُولِكَ- صَلَوَاتُكَ اللهُمَّ عَلَیهِ وَ آلِهِ- بِذَلِكَ مُتَقَرِّبِینَ.

اللهُمَّ وَ صَلِّ عَلَی أَوْلِیائِهِمُ الْمُعْتَرِفِینَ بِمَقَامِهِمُ، الْمُتَّبِعِینَ مَنْهَجَهُمُ، الْمُقْتَفِینَ آثَارَهُمُ، الْمُسْتَمْسِكِینَ بِعُرْوَتِهِمُ، الْمُتَمَسِّكِینَ بِوِلَایتِهِمُ، الْمُؤْتَمِّینَ بِإِمَامَتِهِمُ، الْمُسَلِّمِینَ لِأَمْرِهِمُ، الْمُجْتَهِدِینَ فِی طَاعَتِهِمُ، الْمُنْتَظِرِینَ أَیامَهُمُ، الْمَادِّینَ إِلَیهِمْ أَعْینَهُمُ، الصَّلَوَاتِ الْمُبَارَكَاتِ الزَّاكِیاتِ النَّامِیاتِ الْغَادِیاتِ الرَّائِحَاتِ.

وَ سَلِّمْ عَلَیهِمْ وَ عَلَی أَرْوَاحِهِمْ، وَ اجْمَعْ عَلَی التَّقْوَی أَمْرَهُمْ، وَ أَصْلِحْ لَهُمْ شُئُونَهُمْ، وَ تُبْ عَلَیهِمْ، إِنَّكَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ‏، وَ خَیرُ الْغافِرِینَ‏، وَ اجْعَلْنَا مَعَهُمْ فِی دَارِ السَّلَامِ بِرَحْمَتِكَ، یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.

اللهُمَّ هَذَا یوْمُ عَرَفَةَ یوْمٌ شَرَّفْتَهُ وَ كَرَّمْتَهُ وَ عَظَّمْتَهُ، نَشَرْتَ فِیهِ رَحْمَتَكَ، وَ مَنَنْتَ فِیهِ بِعَفْوِكَ، وَ أَجْزَلْتَ فِیهِ عَطِیتَكَ، وَ تَفَضَّلْتَ بِهِ عَلَی عِبَادِكَ.

اللهُمَّ وَ أَنَا عَبْدُكَ الَّذِی أَنْعَمْتَ عَلَیهِ قَبْلَ خَلْقِكَ لَهُ وَ بَعْدَ خَلْقِكَ إِیاهُ، فَجَعَلْتَهُ مِمَّنْ هَدَیتَهُ لِدِینِكَ، وَ وَفَّقْتَهُ لِحَقِّكَ، وَ عَصَمْتَهُ بِحَبْلِكَ، وَ أَدْخَلْتَهُ فِی حِزْبِكَ، وَ أَرْشَدْتَهُ لِمُوَالاةِ أَوْلِیائِكَ، وَ مُعَادَاةِ أَعْدَائِكَ.

ثُمَّ أَمَرْتَهُ فَلَمْ یأْتَمِرْ، وَ زَجَرْتَهُ فَلَمْ ینْزَجِرْ، وَ نَهَیتَهُ عَنْ مَعْصِیتِكَ، فَخَالَفَ أَمْرَكَ إِلَی نَهْیكَ، لَا مُعَانَدَةً لَكَ، وَ لَا اسْتِكْبَاراً عَلَیكَ، بَلْ دَعَاهُ هَوَاهُ إِلَی مَا زَیلْتَهُ وَ إِلَی مَا حَذَّرْتَهُ، وَ أَعَانَهُ عَلَی ذَلِكَ عَدُوُّكَ وَ عَدُوُّهُ، فَأَقْدَمَ عَلَیهِ عَارِفاً بِوَعِیدِكَ، رَاجِیاً لِعَفْوِكَ، وَاثِقاً بِتَجَاوُزِكَ، وَ كَانَ أَحَقَّ عِبَادِكَ مَعَ مَا مَنَنْتَ عَلَیهِ أَلَّا یفْعَلَ.

وَ هَا أَنَا ذَا بَینَ یدَیكَ صَاغِراً ذَلِیلًا خَاضِعاً خَاشِعاً خَائِفاً، مُعْتَرِفاً بِعَظِیمٍ مِنَ الذُّنُوبِ تَحَمَّلْتُهُ، وَ جَلِیلٍ مِنَ الْخَطَایا اجْتَرَمْتُهُ، مُسْتَجِیراً بِصَفْحِكَ، لَائِذاً بِرَحْمَتِكَ، مُوقِناً أَنَّهُ لَا یجِیرُنِی مِنْكَ مُجِیرٌ، وَ لَا یمْنَعُنِی مِنْكَ مَانِعٌ.

فَعُدْ عَلَی بِمَا تَعُودُ بِهِ عَلَی مَنِ اقْتَرَفَ مِنْ تَغَمُّدِكَ، وَ جُدْ عَلَی بِمَا تَجُودُ بِهِ عَلَی مَنْ أَلْقَی بِیدِهِ إِلَیكَ مِنْ عَفْوِكَ، وَ امْنُنْ عَلَیَّ بِمَا لَا یَتَعَاظَمُكَ أَنْ تَمُنَّ بِهِ عَلَی مَنْ أَمَّلَكَ مِنْ غُفْرَانِكَ،

وَ اجْعَلْ لِی فِی هَذَا الْیوْمِ نَصِیباً أَنَالُ بِهِ حَظّاً مِنْ رِضْوَانِكَ، وَ لَا تَرُدَّنِی صِفْراً مِمَّا ینْقَلِبُ بِهِ الْمُتَعَبِّدُونَ لَكَ مِنْ عِبَادِكَ

وَ إِنِّی وَ إِنْ لَمْ أُقَدِّمْ مَا قَدَّمُوهُ مِنَ الصَّالِحَاتِ فَقَدْ قَدَّمْتُ تَوْحِیدَكَ وَ نَفْی الْأَضْدَادِ وَ الْأَنْدَادِ وَ الْأَشْبَاهِ عَنْكَ، وَ أَتَیتُكَ مِنَ الْأَبْوَابِ الَّتِی أَمَرْتَ أَنْ تُؤْتَی مِنْهَا، وَ تَقَرَّبْتُ إِلَیكَ بِمَا لَا یقْرُبُ أَحَدٌ مِنْكَ إِلَّا بالتَّقَرُّبِ بِهِ.

ثُمَّ أَتْبَعْتُ ذَلِكَ بِالْإِنَابَةِ إِلَیكَ، وَ التَّذَلُّلِ وَ الِاسْتِكَانَةِ لَكَ، وَ حُسْنِ الظَّنِّ بِكَ، وَ الثِّقَةِ بِمَا عِنْدَكَ، وَ شَفَعْتُهُ بِرَجَائِكَ الَّذِی قَلَّ مَا یخِیبُ عَلَیهِ رَاجِیكَ.

وَ سَأَلْتُكَ مَسْأَلَةَ الْحَقِیرِ الذَّلِیلِ الْبَائِسِ الْفَقِیرِ الْخَائِفِ الْمُسْتَجِیرِ، وَ مَعَ ذَلِكَ خِیفَةً وَ تَضَرُّعاً وَ تَعَوُّذاً وَ تَلَوُّذاً، لَا مُسْتَطِیلًا بِتَكَبُّرِ الْمُتَكَبِّرِینَ، وَ لَا مُتَعَالِیاً بِدَالَّةِ الْمُطِیعِینَ، وَ لَا مُسْتَطِیلًا بِشَفَاعَةِ الشَّافِعِینَ.

وَ أَنَا بَعْدُ أَقَلُّ الْأَقَلِّینَ، وَ أَذَلُّ الْأَذَلِّینَ، وَ مِثْلُ الذَّرَّةِ أَوْ دُونَهَا، فَیا مَنْ لَمْ یعَاجِلِ الْمُسِیئِینَ، وَ لَا ینْدَهُ الْمُتْرَفِینَ، وَ یا مَنْ یمُنُّ بِإِقَالَةِ الْعَاثِرِینَ، وَ یتَفَضَّلُ بِإِنْظَارِ الْخَاطِئِینَ.

أَنَا الْمُسِی‏ءُ الْمُعْتَرِفُ الْخَاطِئُ الْعَاثِرُ

أَنَا الَّذِی أَقْدَمَ عَلَیكَ مُجْتَرِئاً.

أَنَا الَّذِی عَصَاكَ مُتَعَمِّداً.

أَنَا الَّذِی اسْتَخْفَی مِنْ عِبَادِكَ وَ بَارَزَكَ.

أَنَا الَّذِی هَابَ عِبَادَكَ وَ أَمِنَكَ.

أَنَا الَّذِی لَمْ یرْهَبْ سَطْوَتَكَ، وَ لَمْ یخَفْ بَأْسَكَ.

أَنَا الْجَانِی عَلَی نَفْسِهِ

أَنَا الْمُرْتَهَنُ بِبَلِیّتِهِ.

أَنَا القَلِیلُ الْحَیاءِ.

أَنَا الطَّوِیلُ الْعَنَاءِ.

بِحَقِّ مَنِ انْتَجَبْتَ مِنْ خَلْقِكَ، وَ بِمَنِ اصْطَفَیتَهُ لِنَفْسِكَ، بِحَقِّ مَنِ اخْتَرْتَ مِنْ بَرِیتِكَ، وَ مَنِ اجْتَبَیتَ لِشَأْنِكَ، بِحَقِّ مَنْ وَصَلْتَ طَاعَتَهُ بِطَاعَتِكَ، وَ مَنْ جَعَلْتَ مَعْصِیتَهُ كَمَعْصِیتِكَ، بِحَقِّ مَنْ قَرَنْتَ مُوَالاتَهُ بِمُوَالاتِكَ، وَ مَنْ نُطْتَ مُعَادَاتَهُ بِمُعَادَاتِكَ، تَغَمَّدْنِی فِی یوْمِی هَذَا بِمَا تَتَغَمَّدُ بِهِ مَنْ جَارَ إِلَیكَ مُتَنَصِّلًا، وَ عَاذَ بِاسْتِغْفَارِكَ تَائِباً.

وَ تَوَلَّنِی بِمَا تَتَوَلَّی بِهِ أَهْلَ طَاعَتِكَ وَ الزُّلْفَی لَدَیكَ وَ الْمَكَانَةِ مِنْكَ.

وَ تَوَحَّدْنِی بِمَا تَتَوَحَّدُ بِهِ مَنْ وَفَی بِعَهْدِكَ، وَ أَتْعَبَ نَفْسَهُ فِی ذَاتِكَ، وَ أَجْهَدَهَا فِی مَرْضَاتِكَ.

وَ لَا تُؤَاخِذْنِی بِتَفْرِیطِی فِی جَنْبِكَ، وَ تَعَدِّی طَوْرِی فِی حُدُودِكَ، وَ مُجَاوَزَةِ أَحْكَامِكَ.

وَ لَا تَسْتَدْرِجْنِی بِإِمْلَائِكَ لِی اسْتِدْرَاجَ مَنْ مَنَعَنِی خَیرَ مَا عِنْدَهُ وَ لَمْ یشْرَكْكَ فِی حُلُولِ نِعْمَتِهِ بِی

وَ نَبِّهْنِی مِنْ رَقْدَةِ الْغَافِلِینَ، وَ سِنَةِ الْمُسْرِفِینَ، وَ نَعْسَةِ الْمَخْذُولِینَ

وَ خُذْ بِقَلْبِی إِلَی مَا اسْتَعْمَلْتَ بِهِ الْقَانِتِینَ، وَ اسْتَعْبَدْتَ بِهِ الْمُتَعَبِّدِینَ، وَ اسْتَنْقَذْتَ بِهِ الْمُتَهَاوِنِینَ.

وَ أَعِذْنِی مِمَّا یُبَاعِدُنِی عَنْكَ، وَ یَحُولُ بَینِی وَ بَینَ حَظِّی مِنْكَ، وَ یصُدُّنِی عَمَّا أُحَاوِلُ لَدَیكَ

وَ لَا تُهْلِكْنِی مَعَ مَنْ تُهْلِكُ مِنَ الْمُتَعَرِّضِینَ لِمَقْتِكَ

وَ لَا تُتَبِّرْنِی فِیمَنْ تُتَبِّرُ مِنَ الْمُنْحَرِفِینَ عَنْ سُبُلِكَ

وَ نَجِّنِی مِنْ غَمَرَاتِ الْفِتْنَةِ، وَ خَلِّصْنِی مِنْ لَهَوَاتِ الْبَلْوَی، وَ أَجِرْنِی مِنْ أَخْذِ الْإِمْلَاءِ.

وَ حُلْ بَینِی وَ بَینَ عَدُوٍّ یضِلُّنِی، وَ هَوًی یوبِقُنِی، وَ مَنْقَصَةٍ تَرْهَقُنِی.

وَ لَا تُعْرِضْ عَنِّی إِعْرَاضَ مَنْ لَا تَرْضَی عَنْهُ بَعْدَ غَضَبِكَ

وَ لَا تُؤْیسْنِی مِنَ الْأَمَلِ فِیكَ فَیغْلِبَ عَلَی الْقُنُوطُ مِنْ رَحْمَتِكَ

وَ لَا تَمْنَحْنِی بِمَا لَا طَاقَةَ لِی بِهِ فَتَبْهَظَنِی مِمَّا تُحَمِّلُنِیهِ مِنْ فَضْلِ مَحَبَّتِكَ.

وَ لَا تُرْسِلْنِی مِنْ یدِكَ إِرْسَالَ مَنْ لَا خَیرَ فِیهِ، وَ لَا حَاجَةَ بِكَ إِلَیهِ، وَ لَا إِنَابَةَ لَهُ

وَ لَا تَرْمِ بِی رَمْی مَنْ سَقَطَ مِنْ عَینِ رِعَایتِكَ، وَ مَنِ اشْتَمَلَ عَلَیهِ الْخِزْی مِنْ عِنْدِكَ، بَلْ خُذْ بِیدِی مِنْ سَقْطَةِ الْمُتَرَدِّینَ، وَ وَهْلَةِ الْمُتَعَسِّفِینَ، وَ زَلَّةِ الْمَغْرُورِینَ، وَ وَرْطَةِ الْهَالِكِینَ.

وَ عَافِنِی مِمَّا ابْتَلَیتَ بِهِ طَبَقَاتِ عَبِیدِكَ وَ إِمَائِكَ، وَ بَلِّغْنِی مَبَالِغَ مَنْ عَنَیتَ بِهِ، وَ أَنْعَمْتَ عَلَیهِ، وَ رَضِیتَ عَنْهُ، فَأَعَشْتَهُ حَمِیداً، وَ تَوَفَّیتَهُ سَعِیداً

وَ طَوِّقْنِی طَوْقَ الْإِقْلَاعِ عَمَّا یحْبِطُ الْحَسَنَاتِ، وَ یذْهَبُ بِالْبَرَكَاتِ

وَ أَشْعِرْ قَلْبِی الِازْدِجَارَ عَنْ قَبَائِحِ السَّیئَاتِ، وَ فَوَاضِحِ الْحَوْبَاتِ.

وَ لَا تَشْغَلْنِی بِمَا لَا أُدْرِكُهُ إِلَّا بِكَ عَمَّا لَا یرْضِیكَ عَنِّی غَیرُهُ

وَ انْزِعْ مِنْ قَلْبِی حُبَّ دُنْیا دَنِیةٍ تَنْهَی عَمَّا عِنْدَكَ، وَ تَصُدُّ عَنِ ابْتِغَاءِ الْوَسِیلَةِ إِلَیكَ، وَ تُذْهِلُ عَنِ التَّقَرُّبِ مِنْكَ.

وَ زَینْ لِی التَّفَرُّدَ بِمُنَاجَاتِكَ بِاللیلِ وَ النَّهَارِ

وَ هَبْ لِی عِصْمَةً تُدْنِینِی مِنْ خَشْیتِكَ، وَ تَقْطَعُنِی عَنْ رُكُوبِ مَحَارِمِكَ، وَ تَفُكَّنِی مِنْ أَسْرِ الْعَظَائِمِ.

وَ هَبْ لِی التَّطْهِیرَ مِنْ دَنَسِ الْعِصْیانِ، وَ أَذْهِبْ عَنِّی دَرَنَ الْخَطَایا، وَ سَرْبِلْنِی بِسِرْبَالِ عَافِیتِكَ، وَ رَدِّنِی رِدَاءَ مُعَافَاتِكَ، وَ جَلِّلْنِی سَوَابِغَ نَعْمَائِكَ، وَ ظَاهِرْ لَدَی فَضْلَكَ وَ طَوْلَكَ

وَ أَیدْنِی بِتَوْفِیقِكَ وَ تَسْدِیدِكَ، وَ أَعِنِّی عَلَی صَالِحِ النِّیةِ، وَ مَرْضِی الْقَوْلِ، وَ مُسْتَحْسَنِ الْعَمَلِ، وَ لَا تَكِلْنِی إِلَی حَوْلِی وَ قُوَّتِی دُونَ حَوْلِكَ وَ قُوَّتِكَ.

وَ لَا تُخْزِنِی یوْمَ تَبْعَثُنِی لِلِقَائِكَ، وَ لَا تَفْضَحْنِی بَینَ یدَی أَوْلِیائِكَ، وَ لَا تُنْسِنِی ذِكْرَكَ، وَ لَا تُذْهِبْ عَنِّی شُكْرَكَ، بَلْ أَلْزِمْنِیهِ فِی أَحْوَالِ السَّهْوِ عِنْدَ غَفَلَاتِ الْجَاهِلِینَ لِآلْائِكَ، وَ أَوْزِعْنِی أَنْ أُثْنِی بِمَا أَوْلَیتَنِیهِ، وَ أَعْتَرِفَ بِمَا أَسْدَیتَهُ إِلَی.

وَ اجْعَلْ رَغْبَتِی إِلَیكَ فَوْقَ رَغْبَةِ الرَّاغِبِینَ، وَ حَمْدِی إِیاكَ فَوْقَ حَمْدِ الْحَامِدِینَ

وَ لَا تَخْذُلْنِی عِنْدَ فَاقَتِی إِلَیكَ، وَ لَا تُهْلِكْنِی بِمَا. أَسْدَیتُهُ إِلَیكَ، وَ لَا تَجْبَهْنِی بِمَا جَبَهْتَ بِهِ الْمُعَانِدِینَ لَكَ، فَإِنِّی لَكَ مُسَلِّمٌ، أَعْلَمُ أَنَّ الْحُجَّةَ لَكَ، وَ أَنَّكَ أَوْلَی بِالْفَضْلِ، وَ أَعْوَدُ بِالْإِحْسَانِ، وَ أَهْلُ التَّقْوی‏، وَ أَهْلُ الْمَغْفِرَةِ، وَ أَنَّكَ بِأَنْ تَعْفُوَ أَوْلَی مِنْكَ بِأَنْ تُعَاقِبَ، وَ أَنَّكَ بِأَنْ تَسْتُرَ أَقْرَبُ مِنْكَ إِلَی أَنْ تَشْهَرَ.

فَأَحْینِی حَیاةً طَیبَةً تَنْتَظِمُ بِمَا أُرِیدُ، وَ تَبْلُغُ مَا أُحِبُّ مِنْ حَیثُ لَا آتِی مَا تَكْرَهُ، وَ لَا أَرْتَكِبُ مَا نَهَیتَ عَنْهُ، وَ أَمِتْنِی مِیتَةَ مَنْ یسْعَی نُورُهُ بَینَ یدَیهِ وَ عَنْ یمِینِهِ.

وَ ذَلِّلْنِی بَینَ یدَیكَ، وَ أَعِزَّنِی عِنْدَ خَلْقِكَ، وَ ضَعْنِی إِذَا خَلَوْتُ بِكَ، وَ ارْفَعْنِی بَینَ عِبَادِكَ، وَ أَغْنِنِی عَمَّنْ هُوَ غَنِی عَنِّی، وَ زِدْنِی إِلَیكَ فَاقَةً وَ فَقْراً.

وَ أَعِذْنِی مِنْ شَمَاتَةِ الْأَعْدَاءِ، وَ مِنْ حُلُولِ الْبَلَاءِ، وَ مِنَ الذُّلِّ وَ الْعَنَاءِ، تَغَمَّدْنِی فِیمَا اطَّلَعْتَ عَلَیهِ مِنِّی بِمَا یتَغَمَّدُ بِهِ الْقَادِرُ عَلَی الْبَطْشِ لَوْ لَا حِلْمُهُ، وَ الْآخِذُ عَلَی الْجَرِیرَةِ لَوْ لَا أَنَاتُهُ

وَ إِذَا أَرَدْتَ بِقَوْمٍ فِتْنَةً أَوْ سُوءاً فَنَجِّنِی مِنْهَا لِوَاذاً بِكَ، وَ إِذْ لَمْ تُقِمْنِی مَقَامَ فَضِیحَةٍ فِی دُنْیاكَ فَلَا تُقِمْنِی مِثْلَهُ فِی آخِرَتِكَ

وَ اشْفَعْ لِی أَوَائِلَ مِنَنِكَ بِأَوَاخِرِهَا، وَ قَدِیمَ فَوَائِدِكَ بِحَوَادِثِهَا، وَ لَا تَمْدُدْ لِی مَدّاً یقْسُو مَعَهُ قَلْبِی، وَ لَا تَقْرَعْنِی قَارِعَةً یذْهَبُ لَهَا بَهَائِی، وَ لَا تَسُمْنِی خَسِیسَةً یصْغُرُ لَهَا قَدْرِی وَ لَا نَقِیصَةً یجْهَلُ مِنْ أَجْلِهَا مَكَانِی.

وَ لَا تَرُعْنِی رَوْعَةً أُبْلِسُ بِهَا، وَ لَا خِیفَةً أُوجِسُ دُونَهَا، اجْعَلْ هَیبَتِی فِی وَعِیدِكَ، وَ حَذَرِی مِنْ إِعْذَارِكَ وَ إِنْذَارِكَ، وَ رَهْبَتِی عِنْد تِلَاوَةِ آیاتِكَ.

وَ اعْمُرْ لَیلِی بِإِیقَاظِی فِیهِ لِعِبَادَتِكَ، وَ تَفَرُّدِی بِالتَّهَجُّدِ لَكَ، وَ تَجَرُّدِی بِسُكُونِی إِلَیكَ، وَ إِنْزَالِ حَوَائِجِی بِكَ، وَ مُنَازَلَتِی إِیاكَ فِی فَكَاكِ رَقَبَتِی مِنْ نَارِكَ، وَ إِجَارَتِی مِمَّا فِیهِ أَهْلُهَا مِنْ عَذَابِكَ.

وَ لَا تَذَرْنِی فِی طُغْیانِی عَامِهاً، وَ لَا فِی غَمْرَتِی سَاهِیاً حَتَّی حِینٍ، وَ لَا تَجْعَلْنِی عِظَةً لِمَنِ اتَّعَظَ، وَ لَا نَكَالًا لِمَنِ اعْتَبَرَ، وَ لَا فِتْنَةً لِمَنْ نَظَرَ، وَ لَا تَمْكُرْ بِی فِیمَنْ تَمْكُرُ بِهِ، وَ لَا تَسْتَبْدِلْ بِی غَیرِی، وَ لَا تُغَیرْ لِی اسْماً، وَ لَا تُبَدِّلْ لِی جِسْماً، وَ لَا تَتَّخِذْنِی هُزُواً لِخَلْقِكَ، وَ لَا سُخْرِیاً لَكَ، وَ لَا تَبَعاً إِلَّا لِمَرْضَاتِكَ، وَ لَا مُمْتَهَناً إِلَّا بِالانْتِقَامِ لَكَ.

وَ أَوْجِدْنِی بَرْدَ عَفْوِكَ، وَ حَلَاوَةَ رَحْمَتِكَ وَ رَوْحِكَ وَ رَیحَانِكَ، وَ جَنَّةِ نَعِیمِكَ، وَ أَذِقْنِی طَعْمَ الْفَرَاغِ لِمَا تُحِبُّ بِسَعَةٍ مِنْ سَعَتِكَ، وَ الِاجْتِهَادِ فِیمَا یزْلِفُ لَدَیكَ وَ عِنْدَكَ، وَ أَتْحِفْنِی بِتُحْفَةٍ مِنْ تُحَفَاتِكَ.

وَ اجْعَلْ تِجَارَتِی رَابِحَةً، وَ كَرَّتِی غَیرَ خَاسِرَةٍ، وَ أَخِفْنِی مَقَامَكَ، وَ شَوِّقْنِی لِقَاءَكَ، وَ تُبْ عَلَی‏ تَوْبَةً نَصُوحاً لَا تُبْقِ مَعَهَا ذُنُوباً صَغِیرَةً وَ لَا كَبِیرَةً، وَ لَا تَذَرْ مَعَهَا عَلَانِیةً وَ لَا سَرِیرَةً.

وَ انْزِعِ الْغِلَّ مِنْ صَدْرِی لِلْمُؤْمِنِینَ، وَ اعْطِفْ بِقَلْبِی عَلَی الْخَاشِعِینَ، وَ كُنْ لِی كَمَا تَكُونُ لِلصَّالِحِینَ، وَ حَلِّنِی حِلْیةَ الْمُتَّقِینَ، وَ اجْعَلْ لِی لِسانَ صِدْقٍ‏ فِی الْغَابِرِینَ، وَ ذِكْراً نَامِیاً فِی الْآخِرِینَ، وَ وَافِ بِی عَرْصَةَ الْأَوَّلِینَ.

وَ تَمِّمْ سُبُوغَ نِعْمَتِكَ، عَلَی، وَ ظَاهِرْ كَرَامَاتِهَا لَدَی، امْلَأْ مِنْ فَوَائِدِكَ یدِی، وَ سُقْ كَرَائِمَ مَوَاهِبِكَ إِلَی، وَ جَاوِرْ بِی الْأَطْیبِینَ مِنْ أَوْلِیائِكَ فِی الْجِنَانِ الَّتِی زَینْتَهَا لِأَصْفِیائِكَ، وَ جَلِّلْنِی شَرَائِفَ نِحَلِكَ فِی الْمَقَامَاتِ الْمُعَدَّةِ لِأَحِبَّائِكَ.

وَ اجْعَلْ لِی عِنْدَكَ مَقِیلًا آوِی إِلَیهِ مُطْمَئِنّاً، وَ مَثَابَةً أَتَبَوَّؤُهَا، وَ أَقَرُّ عَیناً، وَ لَا تُقَایسْنِی بِعَظِیمَاتِ الْجَرَائِرِ، وَ لَا تُهْلِكْنِی‏ یوْمَ تُبْلَی السَّرائِرُ، وَ أَزِلْ عَنِّی كُلَّ شَكٍّ وَ شُبْهَةٍ، وَ اجْعَلْ لِی فِی الْحَقِّ طَرِیقاً مِنْ كُلِّ رَحْمَةٍ، وَ أَجْزِلْ لِی قِسَمَ الْمَوَاهِبِ مِنْ نَوَالِكَ، وَ وَفِّرْ عَلَی حُظُوظَ الْإِحْسَانِ مِنْ إِفْضَالِكَ.

وَ اجْعَلْ قَلْبِی وَاثِقاً بِمَا عِنْدَكَ، وَ هَمِّی مُسْتَفْرَغاً لِمَا هُوَ لَكَ، وَ اسْتَعْمِلْنِی بِمَا تَسْتَعْمِلُ بِهِ خَالِصَتَكَ، وَ أَشْرِبْ قَلْبِی عِنْدَ ذُهُولِ الْعُقُولِ طَاعَتَكَ، وَ اجْمَعْ لِی الْغِنَی وَ الْعَفَافَ وَ الدَّعَةَ وَ الْمُعَافَاةَ وَ الصِّحَّةَ وَ السَّعَةَ وَ الطُّمَأْنِینَةَ وَ الْعَافِیةَ.

وَ لَا تُحْبِطْ حَسَنَاتِی بِمَا یشُوبُهَا مِنْ مَعْصِیتِكَ، وَ لَا خَلَوَاتِی بِمَا یعْرِضُ لِی مِنْ نَزَغَاتِ فِتْنَتِكَ، وَ صُنْ وَجْهِی عَنِ الطَّلَبِ إِلَی أَحَدٍ مِنَ الْعَالَمِینَ، وَ ذُبَّنِی عَنِ الْتِمَاسِ مَا عِنْدَ الْفَاسِقِینَ.

وَ لَا تَجْعَلْنِی لِلظَّالِمِینَ ظَهِیراً، وَ لَا لَهُمْ عَلَی مَحْوِ كِتَابِكَ یداً وَ نَصِیراً، وَ حُطْنِی مِنْ حَیثُ لَا أَعْلَمُ حِیاطَةً تَقِینِی بِهَا، وَ افْتَحْ لِی أَبْوَابَ تَوْبَتِكَ وَ رَحْمَتِكَ وَ رَأْفَتِكَ وَ رِزْقِكَ الْوَاسِعِ، إِنِّی إِلَیكَ مِنَ الرَّاغِبِینَ، وَ أَتْمِمْ لِی إِنْعَامَكَ، إِنَّكَ خَیرُ الْمُنْعِمِینَ

وَ اجْعَلْ بَاقِی عُمُرِی فِی الْحَجِّ وَ الْعُمْرَةِ ابْتِغَاءَ وَجْهِكَ، یا رَبَّ الْعَالَمِینَ، وَ صَلَّی اللهُ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّیبِینَ الطَّاهِرِینَ، وَ السَّلَامُ عَلَیهِ وَ عَلَیهِمْ أَبَدَ الْآبِدِینَ.

وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَیهِ السَّلَامُ فِی یوْمِ عَرَفَةَ
دعای آن حضرت است در روز عرفه
الْحَمْدُ للهِ رَبِّ الْعالَمِینَ‏
خدا را سپاس که مالک و مدبّر جهانیان است.
اللهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ بَدِیعَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ، ذَا الْجَلَالِ وَ الْإِكْرَامِ، رَبَّ الْأَرْبَابِ، وَ إِلَهَ كُلِّ مَأْلُوهٍ، وَ خَالِقَ كُلِّ مَخْلُوقٍ، وَ وَارِثَ كُلِّ شَی‏ءٍ، لَیسَ كَمِثْلِهِ شَی‏ءٌ، وَ لَا یعْزُبُ عَنْهُ عِلْمُ شَی‏ءٍ، وَ هُوَ بِكُلِّ شَی‏ءٍ مُحِیطٌ، وَ هُوَ عَلَی كُلِّ شَی‏ءٍ رَقِیبٌ.
خدایا! سپاس ویژه توست؛ ای پدیدآورندهٔ آسمان‌ها و زمین! ای صاحب بزرگی و رأفت و محبّت! ای مالک همهٔ اربابان و ای معبود هر معبود و خالق هر مخلوق و وارث هر چیز! چیزی شبیه او نیست و علم چیزی از او پنهان نمی‌ماند و او به هر چیز احاطه دارد و او بر هر چیز نگهبان است.
أَنْتَ اللهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ، الْأَحَدُ الْمُتَوَحِّدُ الْفَرْدُ الْمُتَفَرِّدُ
تویی خدایی که جز تو خدایی نیست و یکتا و یگانه‌ای، فرد و تنهایی.
وَ أَنْتَ اللهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ، الْكَرِیمُ الْمُتَكَرِّمُ، الْعَظِیمُ الْمُتَعَظِّمُ، الْكَبِیرُ الْمُتَكَبِّرُ
و تویی خدایی که جز تو خدایی نیست، بزرگوار و ارجمندی، بزرگ و باعظمتی، کبیر و متکبّری.
وَ أَنْتَ اللهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ، الْعَلِی الْمُتَعَالِ، الشَّدِیدُ الْمِحَالِ
و تویی خدایی که جز تو خدایی نیست، بلند مرتبه و بلندپایه‌ای، در انتقام‌گیری سخت و شدیدی.
وَ أَنْتَ اللهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ، الرَّحْمَنُ الرَّحِیمُ، الْعَلِیمُ الْحَكِیمُ.
و تویی خدایی که جز تو خدایی نیست، بخشنده و مهربانی، دانا و درست کاری.
وَ أَنْتَ اللهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ، السَّمِیعُ الْبَصِیرُ، الْقَدِیمُ الْخَبِیرُ
و تویی خدایی که جز تو خدایی نیست، شنوا و بینایی، ازلی و آگاهی.
وَ أَنْتَ اللهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ، الْكَرِیمُ الْأَكْرَمُ، الدَّائِمُ الْأَدْوَمُ،
و تویی خدایی که جز تو خدایی نیست، بزرگوار و بزرگوارتری، همیشگی و جاودانه‌تری.
وَ أَنْتَ اللهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ، الْأَوَّلُ قَبْلَ كُلِّ أَحَدٍ، وَ الْآخِرُ بَعْدَ كُلِّ عَدَدٍ
و تویی خدایی که جز تو خدایی نیست، اوّلی پیش از هر کس و آخری پس از هر عدد.
وَ أَنْتَ اللهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ، الدَّانِی فِی عُلُوِّهِ، وَ الْعَالِی فِی دُنُوِّهِ
و تویی خدایی که جز تو خدایی نیست، نزدیک در عین بلندی مقامش و بلند مقام در عین نزدیکی‌اش.
وَ أَنْتَ اللهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ، ذُو الْبَهَاءِ وَ الْمَجْدِ، وَ الْكِبْرِیاءِ وَ الْحَمْدِ
و تویی خدایی که جز تو خدایی نیست، صاحب زیبایی و شکوه و عظمتی و کبریایی و ستایشی.
وَ أَنْتَ اللهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ، الَّذِی أَنْشَأْتَ الْأَشْیاءَ مِنْ غَیرِ سِنْخٍ، وَ صَوَّرْتَ مَا صَوَّرْتَ مِنْ غَیرِ مِثَالٍ، وَ ابْتَدَعْتَ الْمُبْتَدَعَاتِ بِلَا احْتِذَاءٍ.
و تویی خدایی که جز تو خدایی نیست که همه چیز را بدون مایه و اصل پدیدآوردی و آنچه را صورت و شکل دادی، بدون نمونه‌برداری از چیزی شکل دادی و آفریده‌ها را بدون اقتباس از نقشه‌ای آفریدی.
أَنْتَ الَّذِی قَدَّرْتَ كُلَّ شَی‏ءٍ تَقْدِیراً، وَ یسَّرْتَ كُلَّ شَی‏ءٍ تَیسِیراً، وَ دَبَّرْتَ مَا دُونَكَ تَدْبِیراً
تویی که هر چیز را در نیکوترین وضع، اندازه‌گیری کردی؛ و هر چیز را، از نظر تمام خصوصیات رو به راه فرمودی؛ و امور ماسوای خود را سامان دادی.
أَنْتَ الَّذِی لَمْ یُعِنْكَ عَلَی خَلْقِكَ شَرِیكٌ، وَ لَمْ یُوَازِرْكَ فِی أَمْرِكَ وَزِیرٌ، وَ لَمْ یكُنْ لَكَ مُشَاهِدٌ وَ لَا نَظِیرٌ.
تویی که در ایجاد موجودات شریکی یاری‌ات نداد و در کارت وزیری به پشتیبانی‌ات برنخاست؛ و برایت در امور آفرینش، تماشاگر و همانندی نبود.
أَنْتَ الَّذِی أَرَدْتَ فَكَانَ حَتْماً مَا أَرَدْتَ، وَ قَضَیتَ فَكَانَ عَدْلًا مَا قَضَیتَ، وَ حَكَمْتَ فَكَانَ نِصْفاً مَا حَكَمْتَ.
تویی که اراده کردی؛ پس هر چه را اراده کردی، حتمی و قطعی شد و داوری کردی؛ و آنچه را داوری کردی، بر اساس عدالت بود؛ و حکم کردی؛ و آنچه را حکم کردی، بر پایه انصاف بود.
أَنْتَ الَّذِی لَا یحْوِیكَ مَكَانٌ، وَ لَمْ یقُمْ لِسُلْطَانِكَ سُلْطَانٌ، وَ لَمْ یعْیكَ بُرْهَانٌ وَ لَا بَیانٌ.
تویی که مکانی تو را فرا نمی‌گیرد و سلطنتی در برابر سلطنتت به پا نخاست و برهان و بیانی عاجزت نساخت.
أَنْتَ الَّذِی أَحْصَیتَ‏ كُلَّ شَی‏ءٍ عَدَداً، وَ جَعَلْتَ لِكُلِّ شَی‏ءٍ أَمَداً، وَ قَدَّرْتَ كُلَّ شَی‏ءٍ تَقْدِیراً.
تویی که هر چیز را به‌شمار آوردی و برای هر چیزی مدّت قرار دادی و هر چیز را به خوبی اندازه گرفتی.
أَنْتَ الَّذِی قَصُرَتِ الْأَوْهَامُ عَنْ ذَاتِیتِكَ، وَ عَجَزَتِ الْأَفْهَامُ عَنْ كَیفِیتِكَ، وَ لَمْ تُدْرِكِ الْأَبْصَارُ مَوْضِعَ أَینِیتِكَ.
تویی که دست اندیشه‌ها از رسیدن به ژرفای ذاتت کوتاه است و فهم‌ها از درک چگونگی‌ات ناتوان است و دیده‌ها جای کجایی‌ات را در نیابند.
أَنْتَ الَّذِی لَا تُحَدُّ فَتَكُونَ مَحْدُوداً، وَ لَمْ تُمَثَّلْ فَتَكُونَ مَوْجُوداً، وَ لَمْ تَلِدْ فَتَكُونَ مَوْلُوداً.
تویی که ابتدا و انتهایی نداری تا محدود شوی و مانند موجودات نیستی که پس از عدم، موجود شده باشی؛ و فرزندی نیاوردی تا زاییده شده باشی؛
أَنْتَ الَّذِی لَا ضِدَّ مَعَكَ فَیعَانِدَكَ، وَ لَا عِدْلَ لَكَ فَیكَاثِرَكَ، وَ لَا نِدَّ لَكَ فَیعَارِضَكَ.
تویی که برایت همتایی نیست تا با تو به ستیز برخیزد و همانندی برایت نیست تا در قدرت و سطوت و توانایی، با تو پهلو به پهلو زند؛ و برابر و همانندی برایت نیست تا با تو از در مخالفت برآید.
أَنْتَ الَّذِی ابْتَدَأَ، وَ اخْتَرَعَ، وَ اسْتَحْدَثَ، وَ ابْتَدَعَ، وَ أَحْسَنَ صُنْعَ مَا صَنَعَ.
تویی آن که آغاز کرد و اختراع نمود و پدیدآورد و بدون نمونه آفرید و محکم و نیکو قرار داد ساختن آنچه را ساخت.
سُبْحَانَكَ! مَا أَجَلَّ شَأْنَكَ، وَ أَسْنَی فِی الْأَمَاكِنِ مَكَانَكَ، وَ أَصْدَعَ بِالْحَقِّ فُرْقَانَكَ!
منزّه و پاکی؛ چه بزرگ است مقام و مرتبه‌ات؛ و چه بلند است در میان جایگاه‌ها، جایگاهت؛ و چه آشکارکننده به حق است قرآنت و موازینی که برای جدا کردن حق از باطل قرار داده‌ای.
سُبْحَانَكَ! مِنْ لَطِیفٍ مَا أَلْطَفَكَ، وَ رَءُوفٍ مَا أَرْأَفَكَ، وَ حَكِیمٍ مَا أَعْرَفَكَ!
منزّه و پاک و مهربانی که چه بسیار است مهربانی‌ات؛ و رئوفی که چه بسیار است رأفتت؛ و حکیمی که چه بسیار است شناسایی‌ات.
سُبْحَانَكَ! مِنْ مَلِیكٍ مَا أَمْنَعَكَ، وَ جَوَادٍ مَا أَوْسَعَكَ، وَ رَفِیعٍ مَا أَرْفَعَكَ! ذُو الْبَهَاءِ وَ الْمَجْدِ وَ الْكِبْرِیاءِ وَ الْحَمْدِ.
منزّه و پاکی؛ پادشاهی که دست مُعارِضی به مرز پادشاهی‌ات نرسد و بخشنده‌ای که سفره بخشندگی‌ات چه پهناور است؛ و بلند مرتبه‌ای، چه بلند مرتبه است رفعتت. تو صاحب زیبایی و آراستگی و کبریایی و ستایشی.
سُبْحَانَكَ! بَسَطْتَ بِالْخَیرَاتِ یدَكَ، وَ عُرِفَتِ الْهِدَایةُ مِنْ عِنْدِكَ، فَمَنِ الْتَمَسَكَ لِدِینٍ أَوْ دُنْیا وَجَدَكَ!
منزّه و پاکی، دست قدرتت را به عطا کردن خوبی‌ها گشودی و هدایت از نزد تو شناخته شد؛ پس هر که تو را برای دین یا دنیا بخواهد، می‌یابدت.
سُبْحَانَكَ! خَضَعَ لَكَ مَنْ جَرَی فِی عِلْمِكَ، وَ خَشَعَ لِعَظَمَتِكَ مَا دُونَ عَرْشِكَ، وَ انْقَادَ لِلتَّسْلِیمِ لَكَ كُلُّ خَلْقِكَ!
منزّه و پاکی، هر کس در عرصهٔ علمِ تو قرار گرفته، برایت فروتنی کرد؛ و جمع آفریده‌هایت، در برابر بزرگی‌ات فروتنی کردند؛ و همهٔ مخلوقاتت در پیشگاه تو، گردن‌بند تسلیم به گردن انداختند.
سُبْحَانَكَ! لَا تُحَسُّ وَ لَا تُجَسُّ وَ لَا تُمَسُّ وَ لَا تُكَادُ وَ لَا تُمَاطُ وَ لَا تُنَازَعُ وَ لَا تُجَارَی وَ لَا تُمَارَی وَ لَا تُخَادَعُ وَ لَا تُمَاكَرُ!
منزّه و پاکی، به حواس ظاهری درک نشوی؛ و به حواس درون در نیایی؛ و به اعضا و جوارح لمس نگردی؛ مورد نیرنگ و کید واقع نشوی؛ از بزرگی و عظمتت کنار زده نشوی؛ در معرض نزاع و مغلوبیت و جدال و فریب و مکر قرار نگیری.
سُبْحَانَكَ! سَبِیلُكَ جَدَدٌ. وَ أَمْرُكَ رَشَدٌ، وَ أَنْتَ حَی صَمَدٌ.
منزّه و پاکی، راهت روشن و هموار، دستورت هدایت است و تو زنده و آقا و بی‌نیازی.
سُبْحَانَكَ! قَولُكَ حُكْمٌ، وَ قَضَاؤُكَ حَتْمٌ، وَ إِرَادَتُكَ عَزْمٌ!
منزّه و پاکی؛ گفتارت درست و استوار و داوری‌ات قطعی و اراده‌ات جزمی و مسلّم است.
سُبْحَانَكَ! لَا رَادَّ لِمَشِیتِكَ، وَ لَا مُبَدِّلَ لِكَلِمَاتِكَ!.
منزّه و پاکی؛ در برابر مشیتت، ردّکننده‌ای نیست؛ و در مقابل کلماتت، تبدیل‌کننده‌ای وجود ندارد.
سُبْحَانَكَ! لَا رَادَّ لِمَشِیتِكَ، وَ لَا مُبَدِّلَ لِكَلِمَاتِكَ!.
منزّه و پاکی، ای صاحب آیات روشن! ای به وجود آورندهٔ آسمان‌ها! ای آفرینندهٔ موجودات!
لَكَ الْحَمْدُ حَمْداً یدُومُ بِدَوَامِكَ
تو را سپاس، سپاسی که جاودانگی‌اش به جاودانگی‌ات ادامه پیدا کند.
وَ لَكَ الْحَمْدُ حَمْداً خَالِداً بِنِعْمَتِكَ.
و تو را سپاس؛ سپاسی که همراه نعمتت پاینده باشد؛
وَ لَكَ الْحَمْدُ حَمْداً یوَازِی صُنْعَكَ
و تو را سپاس؛ سپاسی که با شمارهٔ آفریده‌هایت برابری کند.
وَ لَكَ الْحَمْدُ حَمْداً یزِیدُ عَلَی رِضَاكَ.
و تو را سپاس؛ سپاسی که بر خشنودی‌ات بیافزاید.
وَ لَكَ الْحَمْدُ حَمْداً مَعَ حَمْدِ كُلِّ حَامِدٍ، وَ شُكْراً یقْصُرُ عَنْهُ شُكْرُ كُلِّ شَاكِرٍ
و تو را سپاس؛ سپاسی که با سپاس هر سپاسگزاری توأم باشد؛ و شکری که شکر هر شاکری از آن کوتاه آید.
حَمْداً لَا ینْبَغِی إِلَّا لَكَ، وَ لَا یتَقَرَّبُ بِهِ إِلَّا إِلَیكَ
سپاسی که سزاوار غیر تو نباشد؛ و به وسیلهٔ آن جز به تو تقرّب جسته نشود.
حَمْداً یسْتَدَامُ بِهِ الْأَوَّلُ، وَ یسْتَدْعَی بِهِ دَوَامُ الْآخِرِ.
سپاسی که باعث دوام سپاس اول و سبب درخواست دوام سپاس آخر شود.
حَمْداً یتَضَاعَفُ عَلَی كُرُورِ الْأَزْمِنَةِ، وَ یتَزَایدُ أَضْعَافاً مُتَرَادِفَةً.
سپاسی که بر اساس گردش زمان‌ها چند برابر گردد و به افزایش‌های پی‌درپی فزونی یابد.
حَمْداً یعْجِزُ عَنْ إِحْصَائِهِ الْحَفَظَةُ، وَ یزِیدُ عَلَی مَا أَحْصَتْهُ فِی كِتَابِكَ الْكَتَبَةُ
سپاسی که حافظان اعمال از شمردنش ناتوان شوند و بر آنچه کاتبان اعمال در کتاب تو می‌نویسند، افزون گردد.
حَمْداً یوازِنُ عَرْشَكَ الْمَجِیدَ وَ یعَادِلُ كُرْسِیكَ الرَّفِیعَ.
سپاسی که با عرش ستودنی‌ات، یکسان و برابر؛ و با کرسی بلندت، معادل شود.
حَمْداً یكْمُلُ لَدَیكَ ثَوَابُهُ، وَ یسْتَغْرِقُ كُلَّ جَزَاءٍ جَزَاؤُهُ
سپاسی که پاداشش از جانب تو کامل گردد و مزدش همهٔ مزدها را فرا گیرد.
حَمْداً ظَاهِرُهُ وَفْقٌ لِبَاطِنِهِ، وَ بَاطِنُهُ وَفْقٌ لِصِدْقِ النِّیةِ
سپاسی که ظاهرش موافق باطنش و باطنش موافق صدق نیّت باشد.
حَمْداً لَمْ یحْمَدْكَ خَلْقٌ مِثْلَهُ، وَ لَا یعْرِفُ أَحَدٌ سِوَاكَ فَضْلَهُ
سپاسی که هیچ آفریده‌ای مانند آن را به جا نیاورده و کسی جز تو ارزشش را نشناسد.
حَمْداً یعَانُ مَنِ اجْتَهَدَ فِی تَعْدِیدِهِ، وَ یؤَیدُ مَنْ أَغْرَقَ نَزْعاً فِی تَوْفِیتِهِ.
سپاسی که هر کس در فراوان آوردنش بکوشد، یاری شود؛ و هر کس در کامل آوردنش نهایت جدیّت را به کار برد، مورد حمایت قرار گیرد.
حَمْداً یجْمَعُ مَا خَلَقْتَ مِنَ الْحَمْدِ، وَ ینْتَظِمُ مَا أَنْتَ خَالِقُهُ مِنْ بَعْدُ.
سپاسی که هر چه سپاس آفریده‌ای، دارا باشد؛ و هر چه را پس از آن به وجود آوری، دربرگیرد.
حَمْداً لَا حَمْدَ أَقْرَبُ إِلَی قَوْلِكَ مِنْهُ، وَ لَا أَحْمَدَ مِمَّنْ یحْمَدُكَ بِهِ.
سپاسی که هیچ سپاسی به کلامت، از آن نزدیک‌تر و هیچ‌کس از آن کسی که این‌گونه سپاس می‌گوید، سپاسگزارتر نباشد.
حَمْداً یوجِبُ بِكَرَمِكَ الْمَزِیدَ بِوُفُورِهِ، وَ تَصِلُهُ بِمَزِیدٍ بَعْدَ مَزِیدٍ طَوْلًا مِنْكَ
سپاسی که به سبب کَرَمت و به خاطر فراوانی‌اش، باعث فزونی نعمت شود؛ و از بابِ احسان، پس از هر فزونی، آن را به فزونی دیگر رسانی.
حَمْداً یجِبُ لِكَرَمِ وَجْهِكَ، وَ یقَابِلُ عِزَّ جَلَالِكَ.
سپاسی که شایستهٔ ذاتِ کریمت باشد و با توانمندی و عظمتت برابری کند.
رَبِّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، الْمُنْتَجَبِ الْمُصْطَفَی الْمُكَرَّمِ الْمُقَرَّبِ، أَفْضَلَ صَلَوَاتِكَ، وَ بَارِكْ عَلَیهِ أَتَمَّ بَرَكَاتِكَ، وَ تَرَحَّمْ عَلَیهِ أَمْتَعَ رَحَمَاتِكَ.
پروردگارا! بر محمّد و آل محمّد درود فرست؛ آن انسانِ پسندیده، برگزیده، گرامی و مُقَرّب، برترین درودهایت را؛ و بر او برکت نازل کن، کامل‌ترین برکاتت را؛ و بر او رحمت آر، پر بهره‌ترین رحمت‌هایت را.
رَبِّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، صَلَاةً زَاكِیةً لَا تَكُونُ صَلَاةٌ أَزْكَی مِنْهَا، وَ صَلِّ عَلَیهِ صَلَاةً نَامِیةً لَا تَكُونُ صَلَاةٌ أَنْمَی مِنْهَا، وَ صَلِّ عَلَیهِ صَلَاةً رَاضِیةً لَا تَكُونُ صَلَاةٌ فَوْقَهَا.
پروردگارا! بر محمّد و آلش درود فرست، درودی فزون پذیر که درودی فزون پذیرتر از آن نباشد؛ و بر او درودی فزاینده فرست که درودی فزاینده‌تر از آن به عرصه نیاید؛ و بر او درود فرست، درودی پسندیده که درودی بالاتر از آن نباشد.
رَبِّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، صَلَاةً تُرْضِیهِ وَ تَزِیدُ عَلَی رِضَاهُ، وَ صَلِّ عَلَیهِ صَلَاةً تُرْضِیكَ و تَزِیدُ عَلَی رِضَاكَ لَهُ وَ صَلِّ عَلَیهِ صَلَاةً لَا تَرْضَی لَهُ إِلَّا بِهَا، وَ لَا تَرَی غَیرَهُ لَهَا أَهْلًا.
پروردگارا! بر محمّد و آلش درود فرست، درودی که او را خشنود کند و بر خشنودی‌اش بیافزاید؛ و بر او درود فرست، درودی که تو را خشنود کند و بر خشنودی‌ات به خاطر او بیافزاید؛ و بر او درود فرست، درودی که برای او جز به آن خشنود نشوی و غیر او کسی را شایستهٔ آن ندانی.
رَبِّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ صَلَاةً تُجَاوِزُ رِضْوَانَكَ، وَ یتَّصِلُ اتِّصَالُهَا بِبَقَائِكَ، وَ لَا ینْفَدُ كَمَا لَا تَنْفَدُ كَلِمَاتُكَ.
پروردگارا! بر محمّد و آلش درود فرست، درودی که از خشنودی تو فرا رود و پیوندش به جاودانی تو وصل شود و پایان نپذیرد، چنان‌که کلمات تو پایان نمی‌پذیرد.
رَبِّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، صَلَاةً تَنْتَظِمُ صَلَوَاتِ مَلَائِكَتِكَ وَ أَنْبِیائِكَ وَ رُسُلِكَ وَ أَهْلِ طَاعَتِكَ، وَ تَشْتَمِلُ عَلَی صَلَوَاتِ عِبَادِكَ مِنْ جِنِّكَ وَ إِنْسِكَ وَ أَهْلِ إِجَابَتِكَ، وَ تَجْتَمِعُ عَلَی صَلَاةِ كُلِّ مَنْ ذَرَأْتَ وَ بَرَأْتَ مِنْ أَصْنَافِ خَلْقِكَ.
پروردگارا! بر محمّد و آلش درود فرست، درودی که درود فرشتگان و پیامبران و رسولان و اهل طاعتت را به رشتهٔ نظم درآورد؛ و شامل درود بندگانت، از جنّ و انس و پذیرندگان دعوتت گردد و درود هر که را از انواع آفریده‌هایت به وجود آوردی و پدید کردی، گرد آورد.
رَبِّ صَلِّ عَلَیهِ وَ آلِهِ، صَلَاةً تُحِیطُ بِكُلِّ صَلَاةٍ سَالِفَةٍ وَ مُسْتَأْنَفَةٍ، وَ صَلِّ عَلَیهِ وَ عَلَی آلِهِ، صَلَاةً مَرْضِیةً لَكَ وَ لِمَنْ دُونَكَ، وَ تُنْشِئُ مَعَ ذَلِكَ صَلَوَاتٍ تُضَاعِفُ مَعَهَا تِلْكَ الصَّلَوَاتِ عِنْدَهَا، وَ تَزِیدُهَا عَلَی كُرُورِ الْأَیامِ زِیادَةً فِی تَضَاعِیفَ لَا یعُدُّهَا غَیرُكَ.
پروردگارا! بر او و آلش درود فرست، درودی که هر درود گذشته و جدید را دربرگیرد؛ و بر او و آلش درود فرست، درودی که نزد تو و غیر تو پسندیده باشد؛ و علاوهٔ بر آن درودهایی را ایجاد کنی که در کنارش، درودهای گذشته را چند برابر کنی؛ و با گذشت روزگاران، چندان بر آن بیافزایی که کسی جز تو نتواند آن را به شماره آورد.
رَبِّ صَلِّ عَلَی أَطَایبِ أَهْلِ بَیتِهِ الَّذِینَ اخْتَرْتَهُمْ لِأَمْرِكَ، وَ جَعَلْتَهُمْ خَزَنَةَ عِلْمِكَ، وَ حَفَظَةَ دِینِكَ، وَ خُلَفَاءَكَ فِی أَرْضِكَ، وَ حُجَجَكَ عَلَی عِبَادِكَ، وَ طَهَّرْتَهُمْ مِنَ الرِّجْسِ وَ الدَّنَسِ تَطْهِیراً بِإِرَادَتِكَ، وَ جَعَلْتَهُمُ الْوَسِیلَةَ إِلَیكَ، وَ الْمَسْلَكَ إِلَی جَنَّتِكَ‏
پروردگارا! بر پاکیزه‌تران از اهل بیت او درود فرست، اهل بیتی که برای اجرای فرمانت انتخاب کردی؛ و آنان را خزانه‌داران دانشت و حافظان دینت و جانشینانت در زمینت و حجّت‌هایت بر بندگانت قرار دادی؛ و آنان را به اراده‌ات، از پلیدی و آلودگی به‌طور کامل پاک کردی؛ و وجود مبارکشان را وسیله‌ای به سوی خود و راه مستقیمت به جانب بهشتت، قرار دادی.
رَبِّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، صَلَاةً تُجْزِلُ لَهُمْ بِهَا مِنْ نِحَلِكَ وَ كَرَامَتِكَ، وَ تُكْمِلُ لَهُمُ الْأَشْیاءَ مِنْ عَطَایاكَ وَ نَوَافِلِكَ، وَ تُوَفِّرُ عَلَیهِمُ الْحَظَّ مِنْ عَوَائِدِكَ وَ فَوَائِدِكَ.
پروردگارا! بر محمّد و آلش درود فرست، درودی که به سبب آن، بخشش و بزرگواری‌ات را در حقّ آنان بزرگ گردانی؛ و عطا و بخشش‌های افزونت را برای آنان کامل گردانی؛ و نصیب آنان را از نیکی‌ها و بهره‌هایت، سرشار کنی.
رَبِّ صَلِّ عَلَیهِ وَ عَلَیهِمْ صَلَاةً لَا أَمَدَ فِی أَوَّلِهَا، وَ لَا غَایةَ لِأَمَدِهَا، وَ لَا نِهَایةَ لِآخِرِهَا.
پروردگارا! بر پیامبر و آلش درود فرست، درودی که آغازش را مرزی و مدتش را پایانی و آخرش را نهایتی، نباشد.
رَبِّ صَلِّ عَلَیهِمْ زِنَةَ عَرْشِكَ وَ مَا دُونَهُ، وَ مِلْ‏ءَ سَمَاوَاتِكَ وَ مَا فَوْقَهُنَّ، وَ عَدَدَ أَرَضِیكَ وَ مَا تَحْتَهُنَّ وَ مَا بَینَهُنَّ، صَلَاةً تُقَرِّبُهُمْ مِنْكَ زُلْفَی، وَ تَكُونُ لَكَ وَ لَهُمْ رِضًی، وَ مُتَّصِلَةً بِنَظَائِرِهِنَّ أَبَداً.
پروردگارا! بر آنان درود فرست، هم‌وزن عرش و آنچه غیر عرش است؛ به گنجایش آسمان‌ها و آنچه فوق آن‌هاست؛ و به اندازهٔ زمین‌ها و آنچه در زیر آن‌ها و در بین آن‌هاست؛ درودی که آنان را به قرب تو رساند و مایهٔ خشنودی تو و آنان شود و برای همیشه به مانندها و امثال آن متّصل گردد.
اللهُمَّ إِنَّكَ أَیّدْتَ دِینَكَ فِی كُلِّ أَوَانٍ بِإِمَامٍ أَقَمْتَهُ عَلَماً لِعِبَادِكَ، وَ مَنَاراً فِی بِلَادِكَ بَعْدَ أَنْ وَصَلْتَ حَبْلَهُ بِحَبْلِكَ، وَ جَعَلْتَهُ الذَّرِیعَةَ إِلَی رِضْوَانِكَ، وَ افْتَرَضْتَ طَاعَتَهُ، وَ حَذَّرْتَ مَعْصِیتَهُ، وَ أَمَرْتَ بِامْتِثَالِ أَوَامِرِهِ، وَ الِانْتِهَاءِ عِنْدَ نَهْیهِ، وَ أَلَّا یتَقَدَّمَهُ مُتَقَدِّمٌ، وَ لَا یتَأَخَّرَ عَنْهُ مُتَأَخِّرٌ فَهُوَ عِصْمَةُ اللائِذِینَ، وَ كَهْفُ الْمُؤْمِنِینَ وَ عُرْوَةُ الْمُتَمَسِّكِینَ، وَ بَهَاءُ الْعَالَمِینَ.
خدایا! تو در هر زمان، دینت را به وجود امامی یاری دادی، امامی که او را نشانه‌ای برای بندگانت جهت یافتن راه حق و مشعلی فروزان در سرزمین‌هایت برپا داشتی؛ پس از آن‌که رشتهٔ ارتباطش را به رشتهٔ ارتباط خود پیوند دادی و او را سبب دست‌یابی به خشنودی‌ات قرار دادی و طاعتش را واجب و از نافرمانی‌اش بیم دادی و مردم را به فرمان بردن از دستوراتش و بازایستادن از نهی‌اش و پیشی نجستن بر حضرتش و پس نماندن از وجود مقدّسش، دستور دادی. آری؛ امام انتخاب‌شدهٔ تو، پناه پناهندگان و ملجأ مؤمنان و دستگیرهٔ چنگ‌زنندگان و زیبایی جهانیان است.
اللهُمَّ فَأَوْزِعْ لِوَلِیكَ شُكْرَ مَا أَنْعَمْتَ بِهِ عَلَیهِ، وَ أَوْزِعْنَا مِثْلَهُ فِیهِ، وَ آتِهِ‏ مِنْ لَدُنْكَ سُلْطاناً نَصِیراً، وَ افْتَحْ لَهُ فَتْحاً یسِیراً، وَ أَعِنْهُ بِرُكْنِكَ الْأَعَزِّ، وَ اشْدُدْ أَزْرَهُ، وَ قَوِّ عَضُدَهُ، وَ رَاعِهِ بِعَینِكَ، وَ احْمِهِ بِحِفْظِكَ وَ انْصُرْهُ بِمَلَائِكَتِكَ، وَ امْدُدْهُ بِجُنْدِكَ الْأَغْلَبِ.
خدایا! سپاس گزاردن نعمت‌هایی که به ولیّ‌ات عنایت کردی، به او الهام فرما؛ و ما را نیز به سپاسگزاری نعمت وجود ولی الهام کن؛ و از سوی خویش، به حضرت او، فروانروایی و قدرت یاری دهنده عطا فرما؛ و درِ فتح و پیروزی آسانی را به رویش بگشا؛ و او را به نیرومندترین تکیه‌گاه خود یاری ده؛ پشتش را محکم و بازویش را قوی فرما؛ و به نظر عنایت و لطفت، او را در سایهٔ مراقبت و نگهداری‌ات قرار ده؛ و به حفظت او را حمایت کن؛ و به فرشتگانت او را یاری ده؛ و به نیرومندترین سپاهت، کمکش کن.
وَ أَقِمْ بِهِ كِتَابَكَ وَ حُدُودَكَ وَ شَرَائِعَكَ وَ سُنَنَ رَسُولِكَ،- صَلَوَاتُكَ اللهُمَّ عَلَیهِ وَ آلِهِ-، وَ أَحْی بِهِ مَا أَمَاتَهُ الظَّالِمُونَ مِنْ مَعَالِمِ دِینِكَ، وَ اجْلُ بِهِ صَدَاءَ الْجَوْرِ عَنْ طَرِیقَتِكَ، وَ أَبِنْ بِهِ الضَّرَّاءَ مِنْ سَبِیلِكَ، وَ أَزِلْ بِهِ النَّاكِبِینَ عَنْ صِرَاطِكَ، وَ امْحَقْ بِهِ بُغَاةَ قَصْدِكَ عِوَجاً
و به وسیلهٔ او قرآنت و حدودت و قوانینت و روش‌های رسولت را -که درودت بر او و آلش باد– به‌پا دار. آنچه از نشانه‌های دینت را ستمکاران می‌رانده‌اند، به وجود امام زنده کن؛ و به وسیلهٔ او زنگار ستم را از راهت پاک کن؛ و ناهمواری را از جادّه‌ات برطرف فرما؛ و منحرفین از راهت را از میان بردار؛ و آنان که قصد ایجاد کجی و اِعوجاج در دینت را دارند، هلاک کن.
وَ أَلِنْ جَانِبَهُ لِأَوْلِیائِكَ، وَ ابْسُطْ یدَهُ عَلَی أَعْدَائِكَ، وَ هَبْ لَنَا رَأْفَتَهُ، وَ رَحْمَتَهُ وَ تَعَطُّفَهُ وَ تَحَنُّنَهُ، وَ اجْعَلْنَا لَهُ سَامِعِینَ مُطِیعِینَ، وَ فِی رِضَاهُ سَاعِینَ، وَ إِلَی نُصْرَتِهِ وَ الْمُدَافَعَةِ عَنْهُ مُكْنِفِینَ، وَ إِلَیكَ وَ إِلَی رَسُولِكَ- صَلَوَاتُكَ اللهُمَّ عَلَیهِ وَ آلِهِ- بِذَلِكَ مُتَقَرِّبِینَ.
و دلش را نسبت به دوستانت نرم و دست قدرتش را برضد دشمنانت، گشوده ساز؛ و مهربانی و رحمت و عطوفت و دل‌سوزی‌اش را به ما ببخش؛ و ما را نسبت به او شنوا و فرمان‌بردار و در راه به دست آوردن خشنودی‌اش کوشا و در یاری و دفاع از او مددکار، قرار ده؛ تا به وسیلهٔ این امور، به تو و به رسولت -که درودت بر او و آلش باد- تقرّب جوییم.
اللهُمَّ وَ صَلِّ عَلَی أَوْلِیائِهِمُ الْمُعْتَرِفِینَ بِمَقَامِهِمُ، الْمُتَّبِعِینَ مَنْهَجَهُمُ، الْمُقْتَفِینَ آثَارَهُمُ، الْمُسْتَمْسِكِینَ بِعُرْوَتِهِمُ، الْمُتَمَسِّكِینَ بِوِلَایتِهِمُ، الْمُؤْتَمِّینَ بِإِمَامَتِهِمُ، الْمُسَلِّمِینَ لِأَمْرِهِمُ، الْمُجْتَهِدِینَ فِی طَاعَتِهِمُ، الْمُنْتَظِرِینَ أَیامَهُمُ، الْمَادِّینَ إِلَیهِمْ أَعْینَهُمُ، الصَّلَوَاتِ الْمُبَارَكَاتِ الزَّاكِیاتِ النَّامِیاتِ الْغَادِیاتِ الرَّائِحَاتِ.
خدایا! بر دوستان محمّد و آل محمد درود فرست، دوستانی که به مقامشان اقرار دارند، پیرو راهشان هستند، دنباله‌رو آثارشان می‌باشند، چنگ‌زنندهٔ به دستگیره محکم و استوارشان هستند، به ولایتشان تمسّک دارند، به امامتشان اقتدا می‌کنند، به دستوراتشان تسلیم‌اند، در فرمان‌برداری از آنان کوشایند، منتظر حکومت و قدرت پیروزی آنان‌اند، چشم دوختهٔ به ایشان‌اند. درودهای مبارک، پاکیزه، فزایندهٔ صبحگاهان و شامگاهان، بر آنان باد.
وَ سَلِّمْ عَلَیهِمْ وَ عَلَی أَرْوَاحِهِمْ، وَ اجْمَعْ عَلَی التَّقْوَی أَمْرَهُمْ، وَ أَصْلِحْ لَهُمْ شُئُونَهُمْ، وَ تُبْ عَلَیهِمْ، إِنَّكَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ‏، وَ خَیرُ الْغافِرِینَ‏، وَ اجْعَلْنَا مَعَهُمْ فِی دَارِ السَّلَامِ بِرَحْمَتِكَ، یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
و بر ایشان و بر ارواحشان درود فرست و کارشان را بر اساس تقوا فراهم آور و شئون زندگی و احوالشان را سر و سامان بخش و توبهٔ آنان را بپذیر؛ همانا تو بسیار توبه پذیر و مهربانی؛ و بهترین آمرزندگانی و ما را به رحمتت همراه آنان در جایگاه امن و امان قرار ده؛ ای مهربان‌ترین مهربانان!
اللهُمَّ هَذَا یوْمُ عَرَفَةَ یوْمٌ شَرَّفْتَهُ وَ كَرَّمْتَهُ وَ عَظَّمْتَهُ، نَشَرْتَ فِیهِ رَحْمَتَكَ، وَ مَنَنْتَ فِیهِ بِعَفْوِكَ، وَ أَجْزَلْتَ فِیهِ عَطِیتَكَ، وَ تَفَضَّلْتَ بِهِ عَلَی عِبَادِكَ.
خدایا! این روز، روز عرفه است؛ روزی که آن را شرافت و کرامت و عظمت دادی؛ سفرهٔ رحمتت را در آن گستردی و در آن به بخششت بر بندگان منّت نهادی و عطایت را در آن بزرگ کردی و به وسیلهٔ آن بر بندگانت تفضّل و احسان فرمودی.
اللهُمَّ وَ أَنَا عَبْدُكَ الَّذِی أَنْعَمْتَ عَلَیهِ قَبْلَ خَلْقِكَ لَهُ وَ بَعْدَ خَلْقِكَ إِیاهُ، فَجَعَلْتَهُ مِمَّنْ هَدَیتَهُ لِدِینِكَ، وَ وَفَّقْتَهُ لِحَقِّكَ، وَ عَصَمْتَهُ بِحَبْلِكَ، وَ أَدْخَلْتَهُ فِی حِزْبِكَ، وَ أَرْشَدْتَهُ لِمُوَالاةِ أَوْلِیائِكَ، وَ مُعَادَاةِ أَعْدَائِكَ.
خدایا! من بندهٔ تو هستم که پیش از آفریدنش و پس از به وجود آمدنش، بر او مهربانی و بخشش کردی؛ پس او را از جملهٔ کسانی قرار دادی که به آیینت هدایت کردی و برای ادای حقّت توفیقش دادی و با ریسمان رحمت و لطفت حفظش کردی و در حزب خود واردش فرمودی؛ و به دوستی دوستانت و به دشمنی دشمنانت، ارشادش کردی.
ثُمَّ أَمَرْتَهُ فَلَمْ یأْتَمِرْ، وَ زَجَرْتَهُ فَلَمْ ینْزَجِرْ، وَ نَهَیتَهُ عَنْ مَعْصِیتِكَ، فَخَالَفَ أَمْرَكَ إِلَی نَهْیكَ، لَا مُعَانَدَةً لَكَ، وَ لَا اسْتِكْبَاراً عَلَیكَ، بَلْ دَعَاهُ هَوَاهُ إِلَی مَا زَیلْتَهُ وَ إِلَی مَا حَذَّرْتَهُ، وَ أَعَانَهُ عَلَی ذَلِكَ عَدُوُّكَ وَ عَدُوُّهُ، فَأَقْدَمَ عَلَیهِ عَارِفاً بِوَعِیدِكَ، رَاجِیاً لِعَفْوِكَ، وَاثِقاً بِتَجَاوُزِكَ، وَ كَانَ أَحَقَّ عِبَادِكَ مَعَ مَا مَنَنْتَ عَلَیهِ أَلَّا یفْعَلَ.
سپس او را دستور دادی، ولی فرمان نبرد. از زشتی‌ها بازش داشتی، ولی بازنایستاد. از گناه‌ات نهی‌اش فرمودی، ولی دستورت را مخالفت کرد و به سوی نهی‌ات شتافت. نه از باب دشمنی با تو و گردنکشی در برابر تو؛ بلکه هوای نفسش او را به چیزی دعوت کرد که تواش از آن دور کردی و بر حذر داشتی؛ و دشمنت و دشمنش او را در این زمینه کمک داد تا در عین معرفت به تهدیدت بر گناه اقدام کند، در حالی که به بخششت امیدوار و به گذشتت اطمینان داشت؛ در صورتی که او با این همه محبّتی که در حقّش مبذول داشتی و این همه نعمتی که به او بخشیدی، سزاوارترین بندگانت بود که مرتکب نافرمانی نشود و قدم در عرصهٔ گناه نگذارد.
وَ هَا أَنَا ذَا بَینَ یدَیكَ صَاغِراً ذَلِیلًا خَاضِعاً خَاشِعاً خَائِفاً، مُعْتَرِفاً بِعَظِیمٍ مِنَ الذُّنُوبِ تَحَمَّلْتُهُ، وَ جَلِیلٍ مِنَ الْخَطَایا اجْتَرَمْتُهُ، مُسْتَجِیراً بِصَفْحِكَ، لَائِذاً بِرَحْمَتِكَ، مُوقِناً أَنَّهُ لَا یجِیرُنِی مِنْكَ مُجِیرٌ، وَ لَا یمْنَعُنِی مِنْكَ مَانِعٌ.
اینک منم که در برابرت قرار دارم؛ خوار، ذلیل، فروتن، متواضع، ترسان و معترف به گناهان بزرگی که بر دوش برداشته‌ام و خطاهای سنگینی که مرتکب شده‌ام، در حالی که به رحمتت پناهنده‌ام و به رحمتت متمسّکم. یقین دارم که امان دهنده‌ای مرا از عذابت امان نمی‌دهد و بازدارنده‌ای مرا از کیفرت بازنمی‌دارد؛
فَعُدْ عَلَی بِمَا تَعُودُ بِهِ عَلَی مَنِ اقْتَرَفَ مِنْ تَغَمُّدِكَ، وَ جُدْ عَلَی بِمَا تَجُودُ بِهِ عَلَی مَنْ أَلْقَی بِیدِهِ إِلَیكَ مِنْ عَفْوِكَ، وَ امْنُنْ عَلَیَّ بِمَا لَا یَتَعَاظَمُكَ أَنْ تَمُنَّ بِهِ عَلَی مَنْ أَمَّلَكَ مِنْ غُفْرَانِكَ،
بنابراین ای که به خاطر بدکرداری‌ام از من رو گردانده‌ای، به من بازگرد؛ همان‌گونه که با پوششت نسبت به کسی که مرتکب گناه شده بازمی‌گردی؛ و از عفوت به من ببخش، همان‌گونه که از عفوت به تسلیم‌شدهٔ به حضرتت می‌بخشی؛ و با آمرزشت بر من منّت گذار، همان‌گونه که از آمرزشت بر کسی که نسبت به تو امیدوار است منّت می‌گذاری. این کار در نظرت بزرگ نمی‌آید.
وَ اجْعَلْ لِی فِی هَذَا الْیوْمِ نَصِیباً أَنَالُ بِهِ حَظّاً مِنْ رِضْوَانِكَ، وَ لَا تَرُدَّنِی صِفْراً مِمَّا ینْقَلِبُ بِهِ الْمُتَعَبِّدُونَ لَكَ مِنْ عِبَادِكَ
و در این روز نصیبی برایم قرار ده که به سبب آن به بهره‌ای از خشنودی‌ات دست یابم؛ و مرا از آنچه کوشش‌کنندگان در عبادتت به آن بازمی‌گردند -که پاداش و ثواب عظیم توست- تهی دست باز مگردان.
وَ إِنِّی وَ إِنْ لَمْ أُقَدِّمْ مَا قَدَّمُوهُ مِنَ الصَّالِحَاتِ فَقَدْ قَدَّمْتُ تَوْحِیدَكَ وَ نَفْی الْأَضْدَادِ وَ الْأَنْدَادِ وَ الْأَشْبَاهِ عَنْكَ، وَ أَتَیتُكَ مِنَ الْأَبْوَابِ الَّتِی أَمَرْتَ أَنْ تُؤْتَی مِنْهَا، وَ تَقَرَّبْتُ إِلَیكَ بِمَا لَا یقْرُبُ أَحَدٌ مِنْكَ إِلَّا بالتَّقَرُّبِ بِهِ.
من گرچه اعمال شایسته‌ای که آنان پیش فرستادند، پیش نفرستادم؛ ولی توحیدت و نفی همانند و همتاها و شبیه‌ها از وجود مبارکت را پیش فرستادم؛ و از همان درهایی که فرمان دادی از آن‌ها وارد بر تو شوند، وارد شدم؛ و با وسیله‌ای به تو تقرّب جستم که کسی جز با تقرّب به آن، به مقام قُرب تو نرسد.
ثُمَّ أَتْبَعْتُ ذَلِكَ بِالْإِنَابَةِ إِلَیكَ، وَ التَّذَلُّلِ وَ الِاسْتِكَانَةِ لَكَ، وَ حُسْنِ الظَّنِّ بِكَ، وَ الثِّقَةِ بِمَا عِنْدَكَ، وَ شَفَعْتُهُ بِرَجَائِكَ الَّذِی قَلَّ مَا یخِیبُ عَلَیهِ رَاجِیكَ.
سپس با توبه و زاری به پیشگاهت و اظهار ذلّت و مسکنت برایت و حسن ظنّ به حضرتت و اعتماد به آنچه که نزد توست، تقرّب‌جویی را دنبال کردم؛ و امید به تو را که کمتر امیدواری با داشتن آن نومید می‌شود، ضمیمهٔ آن نمودم.
وَ سَأَلْتُكَ مَسْأَلَةَ الْحَقِیرِ الذَّلِیلِ الْبَائِسِ الْفَقِیرِ الْخَائِفِ الْمُسْتَجِیرِ، وَ مَعَ ذَلِكَ خِیفَةً وَ تَضَرُّعاً وَ تَعَوُّذاً وَ تَلَوُّذاً، لَا مُسْتَطِیلًا بِتَكَبُّرِ الْمُتَكَبِّرِینَ، وَ لَا مُتَعَالِیاً بِدَالَّةِ الْمُطِیعِینَ، وَ لَا مُسْتَطِیلًا بِشَفَاعَةِ الشَّافِعِینَ.
و از تو درخواست کردم؛ درخواست شخصِ کوچک، خوار، نیازمند، تهی دست، ترسان و پناه‌خواه؛ با این حال، درخواستم از روی بیم و زاری و پناه خواهی و ملجأطلبی بود؛ نه از روی گردن‌کشی به مانند کبر متکبّران؛ و نه از روی خاطرجمعی به مانند خاطر جمعی مطیعان؛ و نه از روی بلندپروازی، مانند بلندپروازی کسی که به شفاعت شفیعان مطمئن است.
وَ أَنَا بَعْدُ أَقَلُّ الْأَقَلِّینَ، وَ أَذَلُّ الْأَذَلِّینَ، وَ مِثْلُ الذَّرَّةِ أَوْ دُونَهَا، فَیا مَنْ لَمْ یعَاجِلِ الْمُسِیئِینَ، وَ لَا ینْدَهُ الْمُتْرَفِینَ، وَ یا مَنْ یمُنُّ بِإِقَالَةِ الْعَاثِرِینَ، وَ یتَفَضَّلُ بِإِنْظَارِ الْخَاطِئِینَ.
و من گذشته از این، کمترینِ کمتران و خوارترین خواران و همانند ذرّه یا کوچک‌تر از آنم. ای که در کیفر بدکاران شتاب نکردی و نعمت نازپروردگانِ غرق در عیش و نوش را منع ننمودی! ای که به گذشت از لغزش، بر لغزش داران منّت می‌نهی؛ و به مهلت دادن به خطاکاران، احسان می‌ورزی!
أَنَا الْمُسِی‏ءُ الْمُعْتَرِفُ الْخَاطِئُ الْعَاثِرُ
منم بدکار، معترف به گناه، خطاکار، لغزش‌دار.
أَنَا الَّذِی أَقْدَمَ عَلَیكَ مُجْتَرِئاً.
منم که از روی جرأتِ بر تو اقدام به گناه کردم.
أَنَا الَّذِی عَصَاكَ مُتَعَمِّداً.
منم که از روی عمد تو را معصیت کردم.
أَنَا الَّذِی اسْتَخْفَی مِنْ عِبَادِكَ وَ بَارَزَكَ.
منم که خود را به وقت گناه از بندگانت پنهان کردم؛ ولی آشکارا به مخالفت با تو برخاستم.
أَنَا الَّذِی هَابَ عِبَادَكَ وَ أَمِنَكَ.
منم که از بندگانت ترسیدم؛ ولی خود را از تو ایمن و آسوده دیدم.
أَنَا الَّذِی لَمْ یرْهَبْ سَطْوَتَكَ، وَ لَمْ یخَفْ بَأْسَكَ.
منم آن که از عذابت نهراسید؛ و از عقاب و خشمت نترسید.
أَنَا الْجَانِی عَلَی نَفْسِهِ
منم که بر خود جنایت کردم.
أَنَا الْمُرْتَهَنُ بِبَلِیّتِهِ.
منم که در گرو بلاهای خود هستم.
أَنَا القَلِیلُ الْحَیاءِ.
منم که حیایم اندک است؛
أَنَا الطَّوِیلُ الْعَنَاءِ.
و گرفتاری و رنجم طولانی است.
بِحَقِّ مَنِ انْتَجَبْتَ مِنْ خَلْقِكَ، وَ بِمَنِ اصْطَفَیتَهُ لِنَفْسِكَ، بِحَقِّ مَنِ اخْتَرْتَ مِنْ بَرِیتِكَ، وَ مَنِ اجْتَبَیتَ لِشَأْنِكَ، بِحَقِّ مَنْ وَصَلْتَ طَاعَتَهُ بِطَاعَتِكَ، وَ مَنْ جَعَلْتَ مَعْصِیتَهُ كَمَعْصِیتِكَ، بِحَقِّ مَنْ قَرَنْتَ مُوَالاتَهُ بِمُوَالاتِكَ، وَ مَنْ نُطْتَ مُعَادَاتَهُ بِمُعَادَاتِكَ، تَغَمَّدْنِی فِی یوْمِی هَذَا بِمَا تَتَغَمَّدُ بِهِ مَنْ جَارَ إِلَیكَ مُتَنَصِّلًا، وَ عَاذَ بِاسْتِغْفَارِكَ تَائِباً.
به حقّ آن‌که او را از میان آفریده‌هایت اختیار کردی و به حق کسی که برای خود برگزیدی و به حقّ کسی که از میان مخلوقاتت انتخاب کردی و برای شأن خود پسندیدی؛ به حقّ کسی که طاعتش را به طاعت خود پیوند دادی و نافرمانی‌اش را هم‌چون نافرمانی خود قرار دادی؛ به حقّ کسی که دوستی‌اش را به دوستی‌ات مقرون ساختی و دشمنی‌اش را به دشمنی‌ات ارتباط دادی؛ مرا امروز به جامهٔ بخشش و رحمتت بپوشان؛ چون پوشاندن بر کسی که به پیشگاهت زاری و ناله کرد و از گناهش بیزاری جست و در حال توبه و درخواست آمرزشت به تو پناه آورد.
وَ تَوَلَّنِی بِمَا تَتَوَلَّی بِهِ أَهْلَ طَاعَتِكَ وَ الزُّلْفَی لَدَیكَ وَ الْمَكَانَةِ مِنْكَ.
و مرا همان‌گونه که اهل طاعتت و اهل قرب در درگاهت و اهل منزلت و مقام در پیشگاهت را سرپرستی می‌کنی، سرپرستی کن.
وَ تَوَحَّدْنِی بِمَا تَتَوَحَّدُ بِهِ مَنْ وَفَی بِعَهْدِكَ، وَ أَتْعَبَ نَفْسَهُ فِی ذَاتِكَ، وَ أَجْهَدَهَا فِی مَرْضَاتِكَ.
و مرا مخصوص گردان، به آنچه مخصوص می‌گردانی کسی را که به پیمانت وفا کرده و خود را برای تو به زحمت انداخته و در به دست آوردن خشنودی‌ات خود را خسته کرده.
وَ لَا تُؤَاخِذْنِی بِتَفْرِیطِی فِی جَنْبِكَ، وَ تَعَدِّی طَوْرِی فِی حُدُودِكَ، وَ مُجَاوَزَةِ أَحْكَامِكَ.
و مرا به خاطر کوتاهی در حقّت و تجاوز از اندازه و قدرم نسبت به حدودت و پا فرا گذاشتن از عرصه‌گاه احکامت، مؤاخذه مکن.
وَ لَا تَسْتَدْرِجْنِی بِإِمْلَائِكَ لِی اسْتِدْرَاجَ مَنْ مَنَعَنِی خَیرَ مَا عِنْدَهُ وَ لَمْ یشْرَكْكَ فِی حُلُولِ نِعْمَتِهِ بِی.
و مرا به مهلت دادنت به بلای استدراج مبتلا مگردان؛ [استدراج عبارت است از واگذاشتن عبد به خودش تا قدم به قدم و کم‌کم به گناهش ادامه دهد و در عذابش شتاب نشود؛ تا خداوند ناگهان و غافل‌گیرانه او را فراگیرد.] مانند استدراج کسی که خیر و نیکی نزدش را، از من بازداشته؛ و برای تو در رسیدن نعمتش به من، حسابی باز نکرده.
وَ نَبِّهْنِی مِنْ رَقْدَةِ الْغَافِلِینَ، وَ سِنَةِ الْمُسْرِفِینَ، وَ نَعْسَةِ الْمَخْذُولِینَ
مرا از خواب بی‌خبران و خواب‌آلودگی اسراف‌کنندگان و چُرتِ به خود واگذاشتگان، بیدار کن.
وَ خُذْ بِقَلْبِی إِلَی مَا اسْتَعْمَلْتَ بِهِ الْقَانِتِینَ، وَ اسْتَعْبَدْتَ بِهِ الْمُتَعَبِّدِینَ، وَ اسْتَنْقَذْتَ بِهِ الْمُتَهَاوِنِینَ.
و دلم را در مسیری بر که اطاعت‌کنندگان را به آن به کار گرفته‌ای و عبادت‌کنندگان را بر آن داشته‌ای و مسامحه‌کاران را به آن نجات داده‌ای، متوجه گردان.
وَ أَعِذْنِی مِمَّا یُبَاعِدُنِی عَنْكَ، وَ یَحُولُ بَینِی وَ بَینَ حَظِّی مِنْكَ، وَ یصُدُّنِی عَمَّا أُحَاوِلُ لَدَیكَ
و مرا از آنچه موجب دوری از تو می‌شود و میان من و بهره‌ام حائل می‌گردد و از آنچه نزد تو می‌جویم، بازمی‌دارد؛ پناه ده.
وَ لَا تُهْلِكْنِی مَعَ مَنْ تُهْلِكُ مِنَ الْمُتَعَرِّضِینَ لِمَقْتِكَ
و همراه کسانی که متعرّض خشمت می‌شوند و به این سبب هلاکشان می‌کنی، هلاک مکن.
وَ لَا تُتَبِّرْنِی فِیمَنْ تُتَبِّرُ مِنَ الْمُنْحَرِفِینَ عَنْ سُبُلِكَ
و در جمع کسانی که از راه‌هایت منحرف می‌شوند و به این جهت درهمشان می‌کوبی، درهم مکوب.
وَ نَجِّنِی مِنْ غَمَرَاتِ الْفِتْنَةِ، وَ خَلِّصْنِی مِنْ لَهَوَاتِ الْبَلْوَی، وَ أَجِرْنِی مِنْ أَخْذِ الْإِمْلَاءِ.
و مرا از گرداب‌های فتنه نجات ده و از آزمایش و آسیب سخت بلا رهایی ده و از غافلگیر شدن در عرصهٔ مهلت پناه ده.
وَ حُلْ بَینِی وَ بَینَ عَدُوٍّ یضِلُّنِی، وَ هَوًی یوبِقُنِی، وَ مَنْقَصَةٍ تَرْهَقُنِی.
و بین من و دشمنی که گمراهم می‌کند و هوای نفسی که نابودم می‌نماید و کاستی و کمبودی که در تنگنایم قرار می‌دهد، فاصله انداز.
وَ لَا تُعْرِضْ عَنِّی إِعْرَاضَ مَنْ لَا تَرْضَی عَنْهُ بَعْدَ غَضَبِكَ
از من روی مگردان، هم‌چون روی‌گرداندن از کسی که پس از خشمت، از او خشنود نمی‌شوی.
وَ لَا تُؤْیسْنِی مِنَ الْأَمَلِ فِیكَ فَیغْلِبَ عَلَی الْقُنُوطُ مِنْ رَحْمَتِكَ
و از امید به حضرتت ناامیدم مکن تا یأس از رحمتت بر من چیره شود.
وَ لَا تَمْنَحْنِی بِمَا لَا طَاقَةَ لِی بِهِ فَتَبْهَظَنِی مِمَّا تُحَمِّلُنِیهِ مِنْ فَضْلِ مَحَبَّتِكَ.
و بیرون از تحمل و طاقتم، نعمت به من عطا مکن که از فزونی محبّتی که بر دوش جانم می‌گذاری، گرانبارم کنی.
وَ لَا تُرْسِلْنِی مِنْ یدِكَ إِرْسَالَ مَنْ لَا خَیرَ فِیهِ، وَ لَا حَاجَةَ بِكَ إِلَیهِ، وَ لَا إِنَابَةَ لَهُ
و مرا از دست لطف و رحمتت رها مکن؛ هم‌چون رها کردن کسی که خیری در او نیست و نیازی به او نداری و راه بازگشتی برایش وجود ندارد.
وَ لَا تَرْمِ بِی رَمْی مَنْ سَقَطَ مِنْ عَینِ رِعَایتِكَ، وَ مَنِ اشْتَمَلَ عَلَیهِ الْخِزْی مِنْ عِنْدِكَ، بَلْ خُذْ بِیدِی مِنْ سَقْطَةِ الْمُتَرَدِّینَ، وَ وَهْلَةِ الْمُتَعَسِّفِینَ، وَ زَلَّةِ الْمَغْرُورِینَ، وَ وَرْطَةِ الْهَالِكِینَ.
و مرا مانند کسی که از چشم مراقبت و حمایتت افتاده و هم‌چون کسی که رسوایی از سوی تو همهٔ وجودش را فرا گرفته دور مینداز، بلکه مرا از لغزش از پای درآمدگان و هول و هراس نسنجیدگان و لغزش فریب‌خوردگان و پرتگاه تباه‌شدگان، حفظ فرما.
وَ عَافِنِی مِمَّا ابْتَلَیتَ بِهِ طَبَقَاتِ عَبِیدِكَ وَ إِمَائِكَ، وَ بَلِّغْنِی مَبَالِغَ مَنْ عَنَیتَ بِهِ[یادداشت ۱]، وَ أَنْعَمْتَ عَلَیهِ، وَ رَضِیتَ عَنْهُ، فَأَعَشْتَهُ حَمِیداً، وَ تَوَفَّیتَهُ سَعِیداً
و از آنچه گروه مردان و زنان را به آن دچار کرده‌ای، سلامت و تندرستی‌ام بخش؛ و به مقامات و درجات کسی برسان که به او عنایت داشتی و نعمتش بخشیدی و از وی خشنود شدی و برایش زندگی ستوده و خوبی تدارک دیدی و او را سعادتمند از دنیا بردی.
وَ طَوِّقْنِی طَوْقَ الْإِقْلَاعِ عَمَّا یحْبِطُ الْحَسَنَاتِ، وَ یذْهَبُ بِالْبَرَكَاتِ
و گردن‌بند قطع شدن از آنچه خوبی‌ها را تباه می‌کند و برکات را از بین می‌برد، به گردنم انداز.
وَ أَشْعِرْ قَلْبِی الِازْدِجَارَ عَنْ قَبَائِحِ السَّیئَاتِ، وَ فَوَاضِحِ الْحَوْبَاتِ.
و پردهٔ بازایستادن از زشتی‌ها و رسوایی‌های گناهان را، بر قلبم بپوشان.
وَ لَا تَشْغَلْنِی بِمَا لَا أُدْرِكُهُ إِلَّا بِكَ عَمَّا لَا یرْضِیكَ عَنِّی غَیرُهُ
و مرا به کاری هم‌چون طلب رزق و روزی و پیگیری امور دنیا و مانند آن، که جز با کمک تو به آن نمی‌رسم، چنان سرگرم و مشغول مکن تا از عبادت و طاعتی که غیر آن، تو را از من خشنود نمی‌کند، بازمانم.
وَ انْزِعْ مِنْ قَلْبِی حُبَّ دُنْیا دَنِیةٍ تَنْهَی عَمَّا عِنْدَكَ، وَ تَصُدُّ عَنِ ابْتِغَاءِ الْوَسِیلَةِ إِلَیكَ، وَ تُذْهِلُ عَنِ التَّقَرُّبِ مِنْكَ.
و از سویدای قلبم، عشق دنیای پست را که مرا از آنچه نزد توست بازمی‌دارد و از طلب وسیله برای رسیدن به پیشگاهت مانع می‌شود و از به دست آوردن مقام قرب به تو بی‌خبر می‌کند، ریشه‌کن ساز.
وَ زَینْ لِی التَّفَرُّدَ بِمُنَاجَاتِكَ بِاللیلِ وَ النَّهَارِ
و تنها شدن برای راز و نیاز با خودت را در شب و روز، نظرم بیارای.
وَ هَبْ لِی عِصْمَةً تُدْنِینِی مِنْ خَشْیتِكَ، وَ تَقْطَعُنِی عَنْ رُكُوبِ مَحَارِمِكَ، وَ تَفُكَّنِی مِنْ أَسْرِ الْعَظَائِمِ.
و به من عطا کن مقام عصمت و خود نگاه‌داری و پرهیزی که وجودم را به خشیتت نزدیک می‌کند و از ارتکاب محرّمات جدایم می‌سازد و از اسارت گناهان کبیره آزادم می‌کند.
وَ هَبْ لِی التَّطْهِیرَ مِنْ دَنَسِ الْعِصْیانِ، وَ أَذْهِبْ عَنِّی دَرَنَ الْخَطَایا، وَ سَرْبِلْنِی بِسِرْبَالِ عَافِیتِكَ، وَ رَدِّنِی رِدَاءَ مُعَافَاتِكَ، وَ جَلِّلْنِی سَوَابِغَ نَعْمَائِكَ، وَ ظَاهِرْ لَدَی فَضْلَكَ وَ طَوْلَكَ
و پاک شدن از آلودگی گناه را به من ببخش و چرک خطاها را از وجودم بزدای و مرا به جامهٔ عافیتت بپوشان و ردای آسایشت را در برم کن و به نعمت‌های کامل و فراگیرت فرابگیر و احسان و نعمتت را پی‌درپی به من برسان.
وَ أَیدْنِی بِتَوْفِیقِكَ وَ تَسْدِیدِكَ، وَ أَعِنِّی عَلَی صَالِحِ النِّیةِ، وَ مَرْضِی الْقَوْلِ، وَ مُسْتَحْسَنِ الْعَمَلِ، وَ لَا تَكِلْنِی إِلَی حَوْلِی وَ قُوَّتِی دُونَ حَوْلِكَ وَ قُوَّتِكَ.
و به توفیق و راهنمایی‌ات حمایتم فرما و بر نیّت شایسته و گفتار پسندیده و عمل نیک یاری‌ام ده و مرا بدون قدرت و توانایی‌ات، به قدرت و توانایی‌ام وامگذار.
وَ لَا تُخْزِنِی یوْمَ تَبْعَثُنِی لِلِقَائِكَ، وَ لَا تَفْضَحْنِی بَینَ یدَی أَوْلِیائِكَ، وَ لَا تُنْسِنِی ذِكْرَكَ، وَ لَا تُذْهِبْ عَنِّی شُكْرَكَ، بَلْ أَلْزِمْنِیهِ فِی أَحْوَالِ السَّهْوِ عِنْدَ غَفَلَاتِ الْجَاهِلِینَ لِآلْائِكَ، وَ أَوْزِعْنِی أَنْ أُثْنِی بِمَا أَوْلَیتَنِیهِ، وَ أَعْتَرِفَ بِمَا أَسْدَیتَهُ إِلَی.
و روزی که مرا برای دیدارت برانگیزی خوار مکن و پیش روی دوستانت رسوا مساز و یادت را از خاطرم به دست فراموشی مسپار و نیروی ادای شکرت را از من نابود مکن؛ بلکه در حالات فراموشی، هنگام فراموشی‌های نادانان نسبت به نعمت‌هایت، مرا ملازم شکر و سپاسگزاری‌ات قرار ده و به من الهام کن که به ستایش بر آنچه عطایم کرده‌ای برخیزم و نسبت به احسانی که به من فرموده‌ای اقرار کنم.
وَ اجْعَلْ رَغْبَتِی إِلَیكَ فَوْقَ رَغْبَةِ الرَّاغِبِینَ، وَ حَمْدِی إِیاكَ فَوْقَ حَمْدِ الْحَامِدِینَ
شوقم را به سویت بالاتر از شوق مشتاقان و سپاسم را نسبت به حضرتت، برتر از سپاس سپاسگزاران قرار ده.
وَ لَا تَخْذُلْنِی عِنْدَ فَاقَتِی إِلَیكَ، وَ لَا تُهْلِكْنِی بِمَا. أَسْدَیتُهُ إِلَیكَ، وَ لَا تَجْبَهْنِی بِمَا جَبَهْتَ بِهِ الْمُعَانِدِینَ لَكَ، فَإِنِّی لَكَ مُسَلِّمٌ، أَعْلَمُ أَنَّ الْحُجَّةَ لَكَ، وَ أَنَّكَ أَوْلَی بِالْفَضْلِ، وَ أَعْوَدُ بِالْإِحْسَانِ، وَ أَهْلُ التَّقْوی‏، وَ أَهْلُ الْمَغْفِرَةِ، وَ أَنَّكَ بِأَنْ تَعْفُوَ أَوْلَی مِنْكَ بِأَنْ تُعَاقِبَ، وَ أَنَّكَ بِأَنْ تَسْتُرَ أَقْرَبُ مِنْكَ إِلَی أَنْ تَشْهَرَ.
و مرا هنگام نیاز به سویت، وامگذار و به خاطر گناهانی که به پیشگاهت ریخته‌ام هلاکم مکن و آن گونه که با دشمنانت برخورد بد کردی، با من مکن؛ چرا که من تسلیم و سرسپرده توأم. می‌دانم که تو را بر من از هر جهت حجّت است. تو از همه کس به بخشش سزاوارتری و به احسان خوکرده‌تری و شایستهٔ تقوا و شایستهٔ آمرزشی و به بخشش گناه شایسته‌تر از عذاب کردنی؛ و این‌که وجود مبارکت به پرده‌پوشی، از پرده‌دری نزدیک‌تر است.
فَأَحْینِی حَیاةً طَیبَةً تَنْتَظِمُ بِمَا أُرِیدُ، وَ تَبْلُغُ مَا أُحِبُّ مِنْ حَیثُ لَا آتِی مَا تَكْرَهُ، وَ لَا أَرْتَكِبُ مَا نَهَیتَ عَنْهُ، وَ أَمِتْنِی مِیتَةَ مَنْ یسْعَی نُورُهُ بَینَ یدَیهِ وَ عَنْ یمِینِهِ.
بر این اساس مرا زنده بدار به زندگی پاکیزه‌ای که بر آنچه از خیر دنیا و آخرت می‌خواهم بپیوندد و به آنچه دوست دارم برساند؛ آن‌گونه که هیچ عملی که آن را ناپسند می‌داری، انجام ندهم؛ و آنچه را نهی کرده‌ای مرتکب نشوم؛ و مرا بمیران مانند میراندن کسی که نورش از پیش رویش و از جانب راستش، حرکت می‌کند.
وَ ذَلِّلْنِی بَینَ یدَیكَ، وَ أَعِزَّنِی عِنْدَ خَلْقِكَ، وَ ضَعْنِی إِذَا خَلَوْتُ بِكَ، وَ ارْفَعْنِی بَینَ عِبَادِكَ، وَ أَغْنِنِی عَمَّنْ هُوَ غَنِی عَنِّی، وَ زِدْنِی إِلَیكَ فَاقَةً وَ فَقْراً.
و مرا پیش رویت ذلیل و نزد بندگانت عزیز کن. هنگامی‌که با تو خلوت می‌کنم، حقیر و پستم کن؛ ولی در میان بندگانت بلندمرتبه‌ام فرما. از آن‌که از من بی‌نیاز است بی‌نیازم کن و برنداری و تهیدستی‌ام در پیشگاه خود بیافزا.
وَ أَعِذْنِی مِنْ شَمَاتَةِ الْأَعْدَاءِ، وَ مِنْ حُلُولِ الْبَلَاءِ، وَ مِنَ الذُّلِّ وَ الْعَنَاءِ، تَغَمَّدْنِی فِیمَا اطَّلَعْتَ عَلَیهِ مِنِّی بِمَا یتَغَمَّدُ بِهِ الْقَادِرُ عَلَی الْبَطْشِ لَوْ لَا حِلْمُهُ، وَ الْآخِذُ عَلَی الْجَرِیرَةِ لَوْ لَا أَنَاتُهُ
و از سرزنش دشمنان و از فرودآمدن آزمایش و آسیب سخت و از خواری و رنج، پناهم ده. گناهانی را که از من خبر داری، بر من بپوشان؛ آن‌گونه که توانای بر انتقام می‌پوشاند؛ توانایی که اگر بردباری‌اش نبود، انتقام می‌گرفت؛ و مؤاخذه‌کنندهٔ بر گناه بود، اگر مدارایش نبود.
وَ إِذَا أَرَدْتَ بِقَوْمٍ فِتْنَةً أَوْ سُوءاً فَنَجِّنِی مِنْهَا لِوَاذاً بِكَ، وَ إِذْ لَمْ تُقِمْنِی مَقَامَ فَضِیحَةٍ فِی دُنْیاكَ فَلَا تُقِمْنِی مِثْلَهُ فِی آخِرَتِكَ
و زمانی که در حقّ قومی، فتنه یا بدی بخواهی، مرا از باب این‌که به تو پناه آورده‌ام، از آن فتنه و بدی نجات ده؛ و چون مرا در دنیایت در جایگاه رسوایی به‌پا نداشتی، به همان صورت در جهان آخرت در چنان جایگاهی به‌پا مدار.
وَ اشْفَعْ لِی أَوَائِلَ مِنَنِكَ بِأَوَاخِرِهَا، وَ قَدِیمَ فَوَائِدِكَ بِحَوَادِثِهَا، وَ لَا تَمْدُدْ لِی مَدّاً یقْسُو مَعَهُ قَلْبِی، وَ لَا تَقْرَعْنِی قَارِعَةً یذْهَبُ لَهَا بَهَائِی، وَ لَا تَسُمْنِی خَسِیسَةً یصْغُرُ لَهَا قَدْرِی وَ لَا نَقِیصَةً یجْهَلُ مِنْ أَجْلِهَا مَكَانِی.
برای من اوایل نعمت‌هایت را به اواخر آن و سودهای دیرینه‌ات را با تازه‌های آن، توأم ساز. آن قدر مهلتم مده که در کنار آن سنگ‌دل شوم؛ و مرا دچار بلای کوبنده‌ای مکن که به سبب آن آبرویم از بین برود؛ و بر من داغ پستی و حقارت مزن که به خاطر آن ارزشم ناچیز شود؛ و کاستی و کاهشی در من قرار مده که به سبب آن قدر و منزلتم مجهول ماند.
وَ لَا تَرُعْنِی رَوْعَةً أُبْلِسُ بِهَا، وَ لَا خِیفَةً أُوجِسُ دُونَهَا، اجْعَلْ هَیبَتِی فِی وَعِیدِكَ، وَ حَذَرِی مِنْ إِعْذَارِكَ وَ إِنْذَارِكَ، وَ رَهْبَتِی عِنْد تِلَاوَةِ آیاتِكَ.
و آن‌چنانم مترسان که به وسیلهٔ آن ناامید شوم و آن‌گونه بیمم مده که در برابرش هراسناک گردم. ترسم را در تهدیدت و پرهیزم را از اتمام حجّت و هشدارت و بیمم را هنگام تلاوت آیاتت قرار ده.
وَ اعْمُرْ لَیلِی بِإِیقَاظِی فِیهِ لِعِبَادَتِكَ، وَ تَفَرُّدِی بِالتَّهَجُّدِ لَكَ، وَ تَجَرُّدِی بِسُكُونِی إِلَیكَ، وَ إِنْزَالِ حَوَائِجِی بِكَ، وَ مُنَازَلَتِی إِیاكَ فِی فَكَاكِ رَقَبَتِی مِنْ نَارِكَ، وَ إِجَارَتِی مِمَّا فِیهِ أَهْلُهَا مِنْ عَذَابِكَ.
شبم را به بیدار کردنم برای بندگی‌ات، تنهایی‌ام را برای شب زنده‌داری به خاطر حضرتت و مجرّد بودنم را برای انس گرفتن به وجود مقدّست و فرود آوردن حاجاتم به درگاهت؛ و روبه‌رو شدنم را با ذات مبارکت برای آزاد شدنم از آتشت و پناه دادنم را از عذابت که اهل دوزخ در آن‌اند، آبادی زندگی‌ام قرار ده.
وَ لَا تَذَرْنِی فِی طُغْیانِی عَامِهاً، وَ لَا فِی غَمْرَتِی سَاهِیاً حَتَّی حِینٍ، وَ لَا تَجْعَلْنِی عِظَةً لِمَنِ اتَّعَظَ، وَ لَا نَكَالًا لِمَنِ اعْتَبَرَ، وَ لَا فِتْنَةً لِمَنْ نَظَرَ، وَ لَا تَمْكُرْ بِی فِیمَنْ تَمْكُرُ بِهِ، وَ لَا تَسْتَبْدِلْ بِی غَیرِی، وَ لَا تُغَیرْ لِی اسْماً، وَ لَا تُبَدِّلْ لِی جِسْماً، وَ لَا تَتَّخِذْنِی هُزُواً لِخَلْقِكَ، وَ لَا سُخْرِیاً لَكَ، وَ لَا تَبَعاً إِلَّا لِمَرْضَاتِكَ، وَ لَا مُمْتَهَناً إِلَّا بِالانْتِقَامِ لَكَ.
و مرا تا زمان مرگم در سرکشی‌ام سرگردان و در گرداب نادانی‌ام بی‌خبر وامگذار؛ و بر اثر خلاف‌کاری‌ها، مایهٔ پند برای کسی که پند پذیرد و عبرت برای کسی که عبرت گیرد و سبب فتنه و آزمایش برای کسی که دقّت کند، قرار مده؛ و مرا در زمرهٔ کسانی که به‌خاطر مکرشان کیفر می‌کنی، کیفر مکن؛ و در ایمان و عمل، دیگری را به جای من انتخاب مکن؛ و نامم را از دفتر سعادتمندان تغییر مده و بدنم را دگرگون مساز و مرا مورد استهزاء بندگانت و مسخرهٔ خود قرار مده؛ و مرا جز برای دنبال کردن خشنودی‌ات و انتقام گرفتن از دشمنانت، به خدمت مگیر.
وَ أَوْجِدْنِی بَرْدَ عَفْوِكَ، وَ حَلَاوَةَ رَحْمَتِكَ وَ رَوْحِكَ وَ رَیحَانِكَ، وَ جَنَّةِ نَعِیمِكَ، وَ أَذِقْنِی طَعْمَ الْفَرَاغِ لِمَا تُحِبُّ بِسَعَةٍ مِنْ سَعَتِكَ، وَ الِاجْتِهَادِ فِیمَا یزْلِفُ لَدَیكَ وَ عِنْدَكَ، وَ أَتْحِفْنِی بِتُحْفَةٍ مِنْ تُحَفَاتِكَ.
و مرا از لذت بخششت و شیرینی رحمتت و روح و ریحانت و بهشت دائمی‌ات، کامیاب کن؛ و به سبب گشایشی از توانگری‌ات، مزهٔ فراغت از دل مشغولی نسبت به دنیا و آنچه در آن است و پرداختن به اموری که دوست داری و نیز طعم کوشش نسبت به آنچه عامل تقرّب به پیشگاه تو و در نزد توست، به من بچشان؛ و ارمغانی از ارمغان‌هایت را نصیب من کن.
وَ اجْعَلْ تِجَارَتِی رَابِحَةً، وَ كَرَّتِی غَیرَ خَاسِرَةٍ، وَ أَخِفْنِی مَقَامَكَ، وَ شَوِّقْنِی لِقَاءَكَ، وَ تُبْ عَلَی‏ تَوْبَةً نَصُوحاً لَا تُبْقِ مَعَهَا ذُنُوباً صَغِیرَةً وَ لَا كَبِیرَةً، وَ لَا تَذَرْ مَعَهَا عَلَانِیةً وَ لَا سَرِیرَةً.
و تجارتم را سودمند و بازگشتم را به قیامت، بی‌خسارت قرار ده؛ و مرا از مقامت بیمناک و به لقایت مشتاق فرما و به من توفیق توبه عنایت کن؛ توبه‌ای خالص که با آن هیچ گناه بزرگ و کوچکی را باقی نگذاری و هیچ گناه آشکار و پنهانی را وامگذاری.
وَ انْزِعِ الْغِلَّ مِنْ صَدْرِی لِلْمُؤْمِنِینَ، وَ اعْطِفْ بِقَلْبِی عَلَی الْخَاشِعِینَ، وَ كُنْ لِی كَمَا تَكُونُ لِلصَّالِحِینَ، وَ حَلِّنِی حِلْیةَ الْمُتَّقِینَ، وَ اجْعَلْ لِی لِسانَ صِدْقٍ‏ فِی الْغَابِرِینَ، وَ ذِكْراً نَامِیاً فِی الْآخِرِینَ، وَ وَافِ بِی عَرْصَةَ الْأَوَّلِینَ.
و کینهٔ مؤمنان را از دلم ریشه‌کن فرما و دلم را نسبت به فروتنان مهربان کن و با من چنان باش که با شایستگانی؛ و به زیور پرهیزکارانم بیارای و برایم یاد خوبی در باقی ماندگان و آوازهٔ روزافزونی در میان آیندگان قرار ده؛ و مرا از نظر مقام و منزلت، در عرصه‌گاه پیشتازان به ایمان و عمل درآور.
وَ تَمِّمْ سُبُوغَ نِعْمَتِكَ، عَلَی، وَ ظَاهِرْ كَرَامَاتِهَا لَدَی، امْلَأْ مِنْ فَوَائِدِكَ یدِی، وَ سُقْ كَرَائِمَ مَوَاهِبِكَ إِلَی، وَ جَاوِرْ بِی الْأَطْیبِینَ مِنْ أَوْلِیائِكَ فِی الْجِنَانِ الَّتِی زَینْتَهَا لِأَصْفِیائِكَ، وَ جَلِّلْنِی شَرَائِفَ نِحَلِكَ فِی الْمَقَامَاتِ الْمُعَدَّةِ لِأَحِبَّائِكَ.
و گستردگی نعمتت را بر من کامل کن و کرامت‌های نعمتت را نزد من پی‌درپی قرار ده. دستم را از عطاهایت پُر کن و موهبت‌های گرانقدرت را به سویم فرست و مرا همسایهٔ پاکیزه‌ترین دوستانت در بهشتی که برای برگزیدگانت آراسته‌ای، قرار ده؛ و مرا به عطایای بزرگت در مقاماتی که برای عاشقانت آماده کرده‌ای، بپوشان.
وَ اجْعَلْ لِی عِنْدَكَ مَقِیلًا آوِی إِلَیهِ مُطْمَئِنّاً، وَ مَثَابَةً أَتَبَوَّؤُهَا، وَ أَقَرُّ عَیناً، وَ لَا تُقَایسْنِی بِعَظِیمَاتِ الْجَرَائِرِ، وَ لَا تُهْلِكْنِی‏ یوْمَ تُبْلَی السَّرائِرُ، وَ أَزِلْ عَنِّی كُلَّ شَكٍّ وَ شُبْهَةٍ، وَ اجْعَلْ لِی فِی الْحَقِّ طَرِیقاً مِنْ كُلِّ رَحْمَةٍ، وَ أَجْزِلْ لِی قِسَمَ الْمَوَاهِبِ مِنْ نَوَالِكَ، وَ وَفِّرْ عَلَی حُظُوظَ الْإِحْسَانِ مِنْ إِفْضَالِكَ.
و برایم نزد خود جایگاهی قرار ده که با دلی آرام در آن پناه گیرم و منزلی که در آن سکونت گزینم و دیده به آن روشن کنم و مرا با گناهان بزرگ مقایسه مکن و در آن روزی که رازها آشکار شود، هلاکم مساز؛ و هر شک و شبهه‌ای را از من پاک کن و از هر رحمتی به سوی حق راهی برایم قرار ده و نصیب ارمغان‌هایم را از عطایایت سرشار فرما و بهره‌های احسان از فضل و بخششت را بر من فراوان کن.
وَ اجْعَلْ قَلْبِی وَاثِقاً بِمَا عِنْدَكَ، وَ هَمِّی مُسْتَفْرَغاً لِمَا هُوَ لَكَ، وَ اسْتَعْمِلْنِی بِمَا تَسْتَعْمِلُ بِهِ خَالِصَتَكَ، وَ أَشْرِبْ قَلْبِی عِنْدَ ذُهُولِ الْعُقُولِ طَاعَتَكَ، وَ اجْمَعْ لِی الْغِنَی وَ الْعَفَافَ وَ الدَّعَةَ وَ الْمُعَافَاةَ وَ الصِّحَّةَ وَ السَّعَةَ وَ الطُّمَأْنِینَةَ وَ الْعَافِیةَ.
و دلم را نسبت به آنچه نزد توست مطمئن ساز و آهنگ و قصدم را برای آنچه که برای توست، از هر چیز دیگر فارغ کن؛ و مرا به کاری که بندگان خالصت را برای آن به کار گرفتی، به کار گیر؛ و قلبم را از طاعتت به هنگام غفلت عقل‌ها، نسبت به حقایق سیراب کن؛ و توانگری و پاک‌دامنی و آسایش و بهبودی و تندرستی، گشایش و آرامش و سلامت همه‌جانبه برایم گرد آور.
وَ لَا تُحْبِطْ حَسَنَاتِی بِمَا یشُوبُهَا مِنْ مَعْصِیتِكَ، وَ لَا خَلَوَاتِی بِمَا یعْرِضُ لِی مِنْ نَزَغَاتِ فِتْنَتِكَ، وَ صُنْ وَجْهِی عَنِ الطَّلَبِ إِلَی أَحَدٍ مِنَ الْعَالَمِینَ، وَ ذُبَّنِی عَنِ الْتِمَاسِ مَا عِنْدَ الْفَاسِقِینَ.
و خوبی‌هایم را با گناهی که با آن‌ها آمیخته می‌شود و خلوت‌هایم را به وسوسه‌ها و مفاسدی که از طریق آزمایشت برایم پیش می‌آید، تباه مساز؛ و آبرویم را از این‌که دست گدایی نزد کسی از جهانیان دراز کنم حفظ فرما؛ و از درخواست آنچه نزد بدکاران است برکنارم دار.
وَ لَا تَجْعَلْنِی لِلظَّالِمِینَ ظَهِیراً، وَ لَا لَهُمْ عَلَی مَحْوِ كِتَابِكَ یداً وَ نَصِیراً، وَ حُطْنِی مِنْ حَیثُ لَا أَعْلَمُ حِیاطَةً تَقِینِی بِهَا، وَ افْتَحْ لِی أَبْوَابَ تَوْبَتِكَ وَ رَحْمَتِكَ وَ رَأْفَتِكَ وَ رِزْقِكَ الْوَاسِعِ، إِنِّی إِلَیكَ مِنَ الرَّاغِبِینَ، وَ أَتْمِمْ لِی إِنْعَامَكَ، إِنَّكَ خَیرُ الْمُنْعِمِینَ
و مرا پشتیبان ستم‌کاران و دست‌یار و یاور آنان برای نابود کردن قرآنت قرار مده؛ و از جایی که خود آگاه نیستم، چنان نگاهبانم باش که به سبب آن، از هر ناراحتی نگهداری‌ام کنی؛ و درهای توبه و رحمت و مهربانی و روزی گسترده را به رویم بگشا. من از مشتاقان به سوی توأم. نعمت دادنت را درباره‌ام کامل کن، همانا تو بهترین نعمت دهندگانی.
وَ اجْعَلْ بَاقِی عُمُرِی فِی الْحَجِّ وَ الْعُمْرَةِ ابْتِغَاءَ وَجْهِكَ، یا رَبَّ الْعَالَمِینَ، وَ صَلَّی اللهُ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّیبِینَ الطَّاهِرِینَ، وَ السَّلَامُ عَلَیهِ وَ عَلَیهِمْ أَبَدَ الْآبِدِینَ.
و باقی‌ماندهٔ عمرم را برای طلب کردن خشنودی‌ات در حج و عمره قرار ده، ای پروردگار جهانیان! و درود خدا بر محمّد و آل پاک و پاکیزه‌اش و سلام بر او و بر آنان؛ سلامی پیوسته و جاودانه!

دعای آن حضرت است در روز عرفه

خدا را سپاس که مالک و مدبّر جهانیان است.

خدایا! سپاس ویژه توست؛ ای پدیدآورندهٔ آسمان‌ها و زمین! ای صاحب بزرگی و رأفت و محبّت! ای مالک همهٔ اربابان و ای معبود هر معبود و خالق هر مخلوق و وارث هر چیز! چیزی شبیه او نیست و علم چیزی از او پنهان نمی‌ماند و او به هر چیز احاطه دارد و او بر هر چیز نگهبان است.

تویی خدایی که جز تو خدایی نیست و یکتا و یگانه‌ای، فرد و تنهایی.

و تویی خدایی که جز تو خدایی نیست، بزرگوار و ارجمندی، بزرگ و باعظمتی، کبیر و متکبّری.

و تویی خدایی که جز تو خدایی نیست، بلند مرتبه و بلندپایه‌ای، در انتقام‌گیری سخت و شدیدی.

و تویی خدایی که جز تو خدایی نیست، بخشنده و مهربانی، دانا و درست کاری.

و تویی خدایی که جز تو خدایی نیست، شنوا و بینایی، ازلی و آگاهی.

و تویی خدایی که جز تو خدایی نیست، بزرگوار و بزرگوارتری، همیشگی و جاودانه‌تری.

و تویی خدایی که جز تو خدایی نیست، اوّلی پیش از هر کس و آخری پس از هر عدد.

و تویی خدایی که جز تو خدایی نیست، نزدیک در عین بلندی مقامش و بلند مقام در عین نزدیکی‌اش.

و تویی خدایی که جز تو خدایی نیست، صاحب زیبایی و شکوه و عظمتی و کبریایی و ستایشی.

و تویی خدایی که جز تو خدایی نیست که همه چیز را بدون مایه و اصل پدیدآوردی و آنچه را صورت و شکل دادی، بدون نمونه‌برداری از چیزی شکل دادی و آفریده‌ها را بدون اقتباس از نقشه‌ای آفریدی.

تویی که هر چیز را در نیکوترین وضع، اندازه‌گیری کردی؛ و هر چیز را، از نظر تمام خصوصیات رو به راه فرمودی؛ و امور ماسوای خود را سامان دادی.

تویی که در ایجاد موجودات شریکی یاری‌ات نداد و در کارت وزیری به پشتیبانی‌ات برنخاست؛ و برایت در امور آفرینش، تماشاگر و همانندی نبود.

تویی که اراده کردی؛ پس هر چه را اراده کردی، حتمی و قطعی شد و داوری کردی؛ و آنچه را داوری کردی، بر اساس عدالت بود؛ و حکم کردی؛ و آنچه را حکم کردی، بر پایه انصاف بود.

تویی که مکانی تو را فرا نمی‌گیرد و سلطنتی در برابر سلطنتت به پا نخاست و برهان و بیانی عاجزت نساخت.

تویی که هر چیز را به‌شمار آوردی و برای هر چیزی مدّت قرار دادی و هر چیز را به خوبی اندازه گرفتی.

تویی که دست اندیشه‌ها از رسیدن به ژرفای ذاتت کوتاه است و فهم‌ها از درک چگونگی‌ات ناتوان است و دیده‌ها جای کجایی‌ات را در نیابند.

تویی که ابتدا و انتهایی نداری تا محدود شوی و مانند موجودات نیستی که پس از عدم، موجود شده باشی؛ و فرزندی نیاوردی تا زاییده شده باشی؛

تویی که برایت همتایی نیست تا با تو به ستیز برخیزد و همانندی برایت نیست تا در قدرت و سطوت و توانایی، با تو پهلو به پهلو زند؛ و برابر و همانندی برایت نیست تا با تو از در مخالفت برآید.

تویی آن که آغاز کرد و اختراع نمود و پدیدآورد و بدون نمونه آفرید و محکم و نیکو قرار داد ساختن آنچه را ساخت.

منزّه و پاکی؛ چه بزرگ است مقام و مرتبه‌ات؛ و چه بلند است در میان جایگاه‌ها، جایگاهت؛ و چه آشکارکننده به حق است قرآنت و موازینی که برای جدا کردن حق از باطل قرار داده‌ای.

منزّه و پاک و مهربانی که چه بسیار است مهربانی‌ات؛ و رئوفی که چه بسیار است رأفتت؛ و حکیمی که چه بسیار است شناسایی‌ات.

منزّه و پاکی؛ پادشاهی که دست مُعارِضی به مرز پادشاهی‌ات نرسد و بخشنده‌ای که سفره بخشندگی‌ات چه پهناور است؛ و بلند مرتبه‌ای، چه بلند مرتبه است رفعتت. تو صاحب زیبایی و آراستگی و کبریایی و ستایشی.

منزّه و پاکی، دست قدرتت را به عطا کردن خوبی‌ها گشودی و هدایت از نزد تو شناخته شد؛ پس هر که تو را برای دین یا دنیا بخواهد، می‌یابدت.

منزّه و پاکی، هر کس در عرصهٔ علمِ تو قرار گرفته، برایت فروتنی کرد؛ و جمع آفریده‌هایت، در برابر بزرگی‌ات فروتنی کردند؛ و همهٔ مخلوقاتت در پیشگاه تو، گردن‌بند تسلیم به گردن انداختند.

منزّه و پاکی، به حواس ظاهری درک نشوی؛ و به حواس درون در نیایی؛ و به اعضا و جوارح لمس نگردی؛ مورد نیرنگ و کید واقع نشوی؛ از بزرگی و عظمتت کنار زده نشوی؛ در معرض نزاع و مغلوبیت و جدال و فریب و مکر قرار نگیری.

منزّه و پاکی، راهت روشن و هموار، دستورت هدایت است و تو زنده و آقا و بی‌نیازی.

منزّه و پاکی؛ گفتارت درست و استوار و داوری‌ات قطعی و اراده‌ات جزمی و مسلّم است.

منزّه و پاکی؛ در برابر مشیتت، ردّکننده‌ای نیست؛ و در مقابل کلماتت، تبدیل‌کننده‌ای وجود ندارد.

منزّه و پاکی، ای صاحب آیات روشن! ای به وجود آورندهٔ آسمان‌ها! ای آفرینندهٔ موجودات!

تو را سپاس، سپاسی که جاودانگی‌اش به جاودانگی‌ات ادامه پیدا کند.

و تو را سپاس؛ سپاسی که همراه نعمتت پاینده باشد؛

و تو را سپاس؛ سپاسی که با شمارهٔ آفریده‌هایت برابری کند.

و تو را سپاس؛ سپاسی که بر خشنودی‌ات بیافزاید.

و تو را سپاس؛ سپاسی که با سپاس هر سپاسگزاری توأم باشد؛ و شکری که شکر هر شاکری از آن کوتاه آید.

سپاسی که سزاوار غیر تو نباشد؛ و به وسیلهٔ آن جز به تو تقرّب جسته نشود.

سپاسی که باعث دوام سپاس اول و سبب درخواست دوام سپاس آخر شود.

سپاسی که بر اساس گردش زمان‌ها چند برابر گردد و به افزایش‌های پی‌درپی فزونی یابد.

سپاسی که حافظان اعمال از شمردنش ناتوان شوند و بر آنچه کاتبان اعمال در کتاب تو می‌نویسند، افزون گردد.

سپاسی که با عرش ستودنی‌ات، یکسان و برابر؛ و با کرسی بلندت، معادل شود.

سپاسی که پاداشش از جانب تو کامل گردد و مزدش همهٔ مزدها را فرا گیرد.

سپاسی که ظاهرش موافق باطنش و باطنش موافق صدق نیّت باشد.

سپاسی که هیچ آفریده‌ای مانند آن را به جا نیاورده و کسی جز تو ارزشش را نشناسد.

سپاسی که هر کس در فراوان آوردنش بکوشد، یاری شود؛ و هر کس در کامل آوردنش نهایت جدیّت را به کار برد، مورد حمایت قرار گیرد.

سپاسی که هر چه سپاس آفریده‌ای، دارا باشد؛ و هر چه را پس از آن به وجود آوری، دربرگیرد.

سپاسی که هیچ سپاسی به کلامت، از آن نزدیک‌تر و هیچ‌کس از آن کسی که این‌گونه سپاس می‌گوید، سپاسگزارتر نباشد.

سپاسی که به سبب کَرَمت و به خاطر فراوانی‌اش، باعث فزونی نعمت شود؛ و از بابِ احسان، پس از هر فزونی، آن را به فزونی دیگر رسانی.

سپاسی که شایستهٔ ذاتِ کریمت باشد و با توانمندی و عظمتت برابری کند.

پروردگارا! بر محمّد و آل محمّد درود فرست؛ آن انسانِ پسندیده، برگزیده، گرامی و مُقَرّب، برترین درودهایت را؛ و بر او برکت نازل کن، کامل‌ترین برکاتت را؛ و بر او رحمت آر، پر بهره‌ترین رحمت‌هایت را.

پروردگارا! بر محمّد و آلش درود فرست، درودی فزون پذیر که درودی فزون پذیرتر از آن نباشد؛ و بر او درودی فزاینده فرست که درودی فزاینده‌تر از آن به عرصه نیاید؛ و بر او درود فرست، درودی پسندیده که درودی بالاتر از آن نباشد.

پروردگارا! بر محمّد و آلش درود فرست، درودی که او را خشنود کند و بر خشنودی‌اش بیافزاید؛ و بر او درود فرست، درودی که تو را خشنود کند و بر خشنودی‌ات به خاطر او بیافزاید؛ و بر او درود فرست، درودی که برای او جز به آن خشنود نشوی و غیر او کسی را شایستهٔ آن ندانی.

پروردگارا! بر محمّد و آلش درود فرست، درودی که از خشنودی تو فرا رود و پیوندش به جاودانی تو وصل شود و پایان نپذیرد، چنان‌که کلمات تو پایان نمی‌پذیرد.

پروردگارا! بر محمّد و آلش درود فرست، درودی که درود فرشتگان و پیامبران و رسولان و اهل طاعتت را به رشتهٔ نظم درآورد؛ و شامل درود بندگانت، از جنّ و انس و پذیرندگان دعوتت گردد و درود هر که را از انواع آفریده‌هایت به وجود آوردی و پدید کردی، گرد آورد.

پروردگارا! بر او و آلش درود فرست، درودی که هر درود گذشته و جدید را دربرگیرد؛ و بر او و آلش درود فرست، درودی که نزد تو و غیر تو پسندیده باشد؛ و علاوهٔ بر آن درودهایی را ایجاد کنی که در کنارش، درودهای گذشته را چند برابر کنی؛ و با گذشت روزگاران، چندان بر آن بیافزایی که کسی جز تو نتواند آن را به شماره آورد.

پروردگارا! بر پاکیزه‌تران از اهل بیت او درود فرست، اهل بیتی که برای اجرای فرمانت انتخاب کردی؛ و آنان را خزانه‌داران دانشت و حافظان دینت و جانشینانت در زمینت و حجّت‌هایت بر بندگانت قرار دادی؛ و آنان را به اراده‌ات، از پلیدی و آلودگی به‌طور کامل پاک کردی؛ و وجود مبارکشان را وسیله‌ای به سوی خود و راه مستقیمت به جانب بهشتت، قرار دادی.

پروردگارا! بر محمّد و آلش درود فرست، درودی که به سبب آن، بخشش و بزرگواری‌ات را در حقّ آنان بزرگ گردانی؛ و عطا و بخشش‌های افزونت را برای آنان کامل گردانی؛ و نصیب آنان را از نیکی‌ها و بهره‌هایت، سرشار کنی.

پروردگارا! بر پیامبر و آلش درود فرست، درودی که آغازش را مرزی و مدتش را پایانی و آخرش را نهایتی، نباشد.

پروردگارا! بر آنان درود فرست، هم‌وزن عرش و آنچه غیر عرش است؛ به گنجایش آسمان‌ها و آنچه فوق آن‌هاست؛ و به اندازهٔ زمین‌ها و آنچه در زیر آن‌ها و در بین آن‌هاست؛ درودی که آنان را به قرب تو رساند و مایهٔ خشنودی تو و آنان شود و برای همیشه به مانندها و امثال آن متّصل گردد.

خدایا! تو در هر زمان، دینت را به وجود امامی یاری دادی، امامی که او را نشانه‌ای برای بندگانت جهت یافتن راه حق و مشعلی فروزان در سرزمین‌هایت برپا داشتی؛ پس از آن‌که رشتهٔ ارتباطش را به رشتهٔ ارتباط خود پیوند دادی و او را سبب دست‌یابی به خشنودی‌ات قرار دادی و طاعتش را واجب و از نافرمانی‌اش بیم دادی و مردم را به فرمان بردن از دستوراتش و بازایستادن از نهی‌اش و پیشی نجستن بر حضرتش و پس نماندن از وجود مقدّسش، دستور دادی. آری؛ امام انتخاب‌شدهٔ تو، پناه پناهندگان و ملجأ مؤمنان و دستگیرهٔ چنگ‌زنندگان و زیبایی جهانیان است.

خدایا! سپاس گزاردن نعمت‌هایی که به ولیّ‌ات عنایت کردی، به او الهام فرما؛ و ما را نیز به سپاسگزاری نعمت وجود ولی الهام کن؛ و از سوی خویش، به حضرت او، فروانروایی و قدرت یاری دهنده عطا فرما؛ و درِ فتح و پیروزی آسانی را به رویش بگشا؛ و او را به نیرومندترین تکیه‌گاه خود یاری ده؛ پشتش را محکم و بازویش را قوی فرما؛ و به نظر عنایت و لطفت، او را در سایهٔ مراقبت و نگهداری‌ات قرار ده؛ و به حفظت او را حمایت کن؛ و به فرشتگانت او را یاری ده؛ و به نیرومندترین سپاهت، کمکش کن.

و به وسیلهٔ او قرآنت و حدودت و قوانینت و روش‌های رسولت را -که درودت بر او و آلش باد– به‌پا دار. آنچه از نشانه‌های دینت را ستمکاران می‌رانده‌اند، به وجود امام زنده کن؛ و به وسیلهٔ او زنگار ستم را از راهت پاک کن؛ و ناهمواری را از جادّه‌ات برطرف فرما؛ و منحرفین از راهت را از میان بردار؛ و آنان که قصد ایجاد کجی و اِعوجاج در دینت را دارند، هلاک کن.

و دلش را نسبت به دوستانت نرم و دست قدرتش را برضد دشمنانت، گشوده ساز؛ و مهربانی و رحمت و عطوفت و دل‌سوزی‌اش را به ما ببخش؛ و ما را نسبت به او شنوا و فرمان‌بردار و در راه به دست آوردن خشنودی‌اش کوشا و در یاری و دفاع از او مددکار، قرار ده؛ تا به وسیلهٔ این امور، به تو و به رسولت -که درودت بر او و آلش باد- تقرّب جوییم.

خدایا! بر دوستان محمّد و آل محمد درود فرست، دوستانی که به مقامشان اقرار دارند، پیرو راهشان هستند، دنباله‌رو آثارشان می‌باشند، چنگ‌زنندهٔ به دستگیره محکم و استوارشان هستند، به ولایتشان تمسّک دارند، به امامتشان اقتدا می‌کنند، به دستوراتشان تسلیم‌اند، در فرمان‌برداری از آنان کوشایند، منتظر حکومت و قدرت پیروزی آنان‌اند، چشم دوختهٔ به ایشان‌اند. درودهای مبارک، پاکیزه، فزایندهٔ صبحگاهان و شامگاهان، بر آنان باد.

و بر ایشان و بر ارواحشان درود فرست و کارشان را بر اساس تقوا فراهم آور و شئون زندگی و احوالشان را سر و سامان بخش و توبهٔ آنان را بپذیر؛ همانا تو بسیار توبه پذیر و مهربانی؛ و بهترین آمرزندگانی و ما را به رحمتت همراه آنان در جایگاه امن و امان قرار ده؛ ای مهربان‌ترین مهربانان!

خدایا! این روز، روز عرفه است؛ روزی که آن را شرافت و کرامت و عظمت دادی؛ سفرهٔ رحمتت را در آن گستردی و در آن به بخششت بر بندگان منّت نهادی و عطایت را در آن بزرگ کردی و به وسیلهٔ آن بر بندگانت تفضّل و احسان فرمودی.

خدایا! من بندهٔ تو هستم که پیش از آفریدنش و پس از به وجود آمدنش، بر او مهربانی و بخشش کردی؛ پس او را از جملهٔ کسانی قرار دادی که به آیینت هدایت کردی و برای ادای حقّت توفیقش دادی و با ریسمان رحمت و لطفت حفظش کردی و در حزب خود واردش فرمودی؛ و به دوستی دوستانت و به دشمنی دشمنانت، ارشادش کردی.

سپس او را دستور دادی، ولی فرمان نبرد. از زشتی‌ها بازش داشتی، ولی بازنایستاد. از گناه‌ات نهی‌اش فرمودی، ولی دستورت را مخالفت کرد و به سوی نهی‌ات شتافت. نه از باب دشمنی با تو و گردنکشی در برابر تو؛ بلکه هوای نفسش او را به چیزی دعوت کرد که تواش از آن دور کردی و بر حذر داشتی؛ و دشمنت و دشمنش او را در این زمینه کمک داد تا در عین معرفت به تهدیدت بر گناه اقدام کند، در حالی که به بخششت امیدوار و به گذشتت اطمینان داشت؛ در صورتی که او با این همه محبّتی که در حقّش مبذول داشتی و این همه نعمتی که به او بخشیدی، سزاوارترین بندگانت بود که مرتکب نافرمانی نشود و قدم در عرصهٔ گناه نگذارد.

اینک منم که در برابرت قرار دارم؛ خوار، ذلیل، فروتن، متواضع، ترسان و معترف به گناهان بزرگی که بر دوش برداشته‌ام و خطاهای سنگینی که مرتکب شده‌ام، در حالی که به رحمتت پناهنده‌ام و به رحمتت متمسّکم. یقین دارم که امان دهنده‌ای مرا از عذابت امان نمی‌دهد و بازدارنده‌ای مرا از کیفرت بازنمی‌دارد؛

بنابراین ای که به خاطر بدکرداری‌ام از من رو گردانده‌ای، به من بازگرد؛ همان‌گونه که با پوششت نسبت به کسی که مرتکب گناه شده بازمی‌گردی؛ و از عفوت به من ببخش، همان‌گونه که از عفوت به تسلیم‌شدهٔ به حضرتت می‌بخشی؛ و با آمرزشت بر من منّت گذار، همان‌گونه که از آمرزشت بر کسی که نسبت به تو امیدوار است منّت می‌گذاری. این کار در نظرت بزرگ نمی‌آید.

و در این روز نصیبی برایم قرار ده که به سبب آن به بهره‌ای از خشنودی‌ات دست یابم؛ و مرا از آنچه کوشش‌کنندگان در عبادتت به آن بازمی‌گردند -که پاداش و ثواب عظیم توست- تهی دست باز مگردان.

من گرچه اعمال شایسته‌ای که آنان پیش فرستادند، پیش نفرستادم؛ ولی توحیدت و نفی همانند و همتاها و شبیه‌ها از وجود مبارکت را پیش فرستادم؛ و از همان درهایی که فرمان دادی از آن‌ها وارد بر تو شوند، وارد شدم؛ و با وسیله‌ای به تو تقرّب جستم که کسی جز با تقرّب به آن، به مقام قُرب تو نرسد.

سپس با توبه و زاری به پیشگاهت و اظهار ذلّت و مسکنت برایت و حسن ظنّ به حضرتت و اعتماد به آنچه که نزد توست، تقرّب‌جویی را دنبال کردم؛ و امید به تو را که کمتر امیدواری با داشتن آن نومید می‌شود، ضمیمهٔ آن نمودم.

و از تو درخواست کردم؛ درخواست شخصِ کوچک، خوار، نیازمند، تهی دست، ترسان و پناه‌خواه؛ با این حال، درخواستم از روی بیم و زاری و پناه خواهی و ملجأطلبی بود؛ نه از روی گردن‌کشی به مانند کبر متکبّران؛ و نه از روی خاطرجمعی به مانند خاطر جمعی مطیعان؛ و نه از روی بلندپروازی، مانند بلندپروازی کسی که به شفاعت شفیعان مطمئن است.

و من گذشته از این، کمترینِ کمتران و خوارترین خواران و همانند ذرّه یا کوچک‌تر از آنم. ای که در کیفر بدکاران شتاب نکردی و نعمت نازپروردگانِ غرق در عیش و نوش را منع ننمودی! ای که به گذشت از لغزش، بر لغزش داران منّت می‌نهی؛ و به مهلت دادن به خطاکاران، احسان می‌ورزی!

منم بدکار، معترف به گناه، خطاکار، لغزش‌دار.

منم که از روی جرأتِ بر تو اقدام به گناه کردم.

منم که از روی عمد تو را معصیت کردم.

منم که خود را به وقت گناه از بندگانت پنهان کردم؛ ولی آشکارا به مخالفت با تو برخاستم.

منم که از بندگانت ترسیدم؛ ولی خود را از تو ایمن و آسوده دیدم.

منم آن که از عذابت نهراسید؛ و از عقاب و خشمت نترسید.

منم که بر خود جنایت کردم.

منم که در گرو بلاهای خود هستم.

منم که حیایم اندک است؛

و گرفتاری و رنجم طولانی است.

به حقّ آن‌که او را از میان آفریده‌هایت اختیار کردی و به حق کسی که برای خود برگزیدی و به حقّ کسی که از میان مخلوقاتت انتخاب کردی و برای شأن خود پسندیدی؛ به حقّ کسی که طاعتش را به طاعت خود پیوند دادی و نافرمانی‌اش را هم‌چون نافرمانی خود قرار دادی؛ به حقّ کسی که دوستی‌اش را به دوستی‌ات مقرون ساختی و دشمنی‌اش را به دشمنی‌ات ارتباط دادی؛ مرا امروز به جامهٔ بخشش و رحمتت بپوشان؛ چون پوشاندن بر کسی که به پیشگاهت زاری و ناله کرد و از گناهش بیزاری جست و در حال توبه و درخواست آمرزشت به تو پناه آورد.

و مرا همان‌گونه که اهل طاعتت و اهل قرب در درگاهت و اهل منزلت و مقام در پیشگاهت را سرپرستی می‌کنی، سرپرستی کن.

و مرا مخصوص گردان، به آنچه مخصوص می‌گردانی کسی را که به پیمانت وفا کرده و خود را برای تو به زحمت انداخته و در به دست آوردن خشنودی‌ات خود را خسته کرده.

و مرا به خاطر کوتاهی در حقّت و تجاوز از اندازه و قدرم نسبت به حدودت و پا فرا گذاشتن از عرصه‌گاه احکامت، مؤاخذه مکن.

و مرا به مهلت دادنت به بلای استدراج مبتلا مگردان؛ [استدراج عبارت است از واگذاشتن عبد به خودش تا قدم به قدم و کم‌کم به گناهش ادامه دهد و در عذابش شتاب نشود؛ تا خداوند ناگهان و غافل‌گیرانه او را فراگیرد.] مانند استدراج کسی که خیر و نیکی نزدش را، از من بازداشته؛ و برای تو در رسیدن نعمتش به من، حسابی باز نکرده.

مرا از خواب بی‌خبران و خواب‌آلودگی اسراف‌کنندگان و چُرتِ به خود واگذاشتگان، بیدار کن.

و دلم را در مسیری بر که اطاعت‌کنندگان را به آن به کار گرفته‌ای و عبادت‌کنندگان را بر آن داشته‌ای و مسامحه‌کاران را به آن نجات داده‌ای، متوجه گردان.

و مرا از آنچه موجب دوری از تو می‌شود و میان من و بهره‌ام حائل می‌گردد و از آنچه نزد تو می‌جویم، بازمی‌دارد؛ پناه ده.

و همراه کسانی که متعرّض خشمت می‌شوند و به این سبب هلاکشان می‌کنی، هلاک مکن.

و در جمع کسانی که از راه‌هایت منحرف می‌شوند و به این جهت درهمشان می‌کوبی، درهم مکوب.

و مرا از گرداب‌های فتنه نجات ده و از آزمایش و آسیب سخت بلا رهایی ده و از غافلگیر شدن در عرصهٔ مهلت پناه ده.

و بین من و دشمنی که گمراهم می‌کند و هوای نفسی که نابودم می‌نماید و کاستی و کمبودی که در تنگنایم قرار می‌دهد، فاصله انداز.

از من روی مگردان، هم‌چون روی‌گرداندن از کسی که پس از خشمت، از او خشنود نمی‌شوی.

و از امید به حضرتت ناامیدم مکن تا یأس از رحمتت بر من چیره شود.

و بیرون از تحمل و طاقتم، نعمت به من عطا مکن که از فزونی محبّتی که بر دوش جانم می‌گذاری، گرانبارم کنی.

و مرا از دست لطف و رحمتت رها مکن؛ هم‌چون رها کردن کسی که خیری در او نیست و نیازی به او نداری و راه بازگشتی برایش وجود ندارد.

و مرا مانند کسی که از چشم مراقبت و حمایتت افتاده و هم‌چون کسی که رسوایی از سوی تو همهٔ وجودش را فرا گرفته دور مینداز، بلکه مرا از لغزش از پای درآمدگان و هول و هراس نسنجیدگان و لغزش فریب‌خوردگان و پرتگاه تباه‌شدگان، حفظ فرما.

و از آنچه گروه مردان و زنان را به آن دچار کرده‌ای، سلامت و تندرستی‌ام بخش؛ و به مقامات و درجات کسی برسان که به او عنایت داشتی و نعمتش بخشیدی و از وی خشنود شدی و برایش زندگی ستوده و خوبی تدارک دیدی و او را سعادتمند از دنیا بردی.

و گردن‌بند قطع شدن از آنچه خوبی‌ها را تباه می‌کند و برکات را از بین می‌برد، به گردنم انداز.

و پردهٔ بازایستادن از زشتی‌ها و رسوایی‌های گناهان را، بر قلبم بپوشان.

و مرا به کاری هم‌چون طلب رزق و روزی و پیگیری امور دنیا و مانند آن، که جز با کمک تو به آن نمی‌رسم، چنان سرگرم و مشغول مکن تا از عبادت و طاعتی که غیر آن، تو را از من خشنود نمی‌کند، بازمانم.

و از سویدای قلبم، عشق دنیای پست را که مرا از آنچه نزد توست بازمی‌دارد و از طلب وسیله برای رسیدن به پیشگاهت مانع می‌شود و از به دست آوردن مقام قرب به تو بی‌خبر می‌کند، ریشه‌کن ساز.

و تنها شدن برای راز و نیاز با خودت را در شب و روز، نظرم بیارای.

و به من عطا کن مقام عصمت و خود نگاه‌داری و پرهیزی که وجودم را به خشیتت نزدیک می‌کند و از ارتکاب محرّمات جدایم می‌سازد و از اسارت گناهان کبیره آزادم می‌کند.

و به من عطا کن مقام عصمت و خود نگاه‌داری و پرهیزی که وجودم را به خشیتت نزدیک می‌کند و از ارتکاب محرّمات جدایم می‌سازد و از اسارت گناهان کبیره آزادم می‌کند.

و به توفیق و راهنمایی‌ات حمایتم فرما و بر نیّت شایسته و گفتار پسندیده و عمل نیک یاری‌ام ده و مرا بدون قدرت و توانایی‌ات، به قدرت و توانایی‌ام وامگذار.

و روزی که مرا برای دیدارت برانگیزی خوار مکن و پیش روی دوستانت رسوا مساز و یادت را از خاطرم به دست فراموشی مسپار و نیروی ادای شکرت را از من نابود مکن؛ بلکه در حالات فراموشی، هنگام فراموشی‌های نادانان نسبت به نعمت‌هایت، مرا ملازم شکر و سپاسگزاری‌ات قرار ده و به من الهام کن که به ستایش بر آنچه عطایم کرده‌ای برخیزم و نسبت به احسانی که به من فرموده‌ای اقرار کنم.

شوقم را به سویت بالاتر از شوق مشتاقان و سپاسم را نسبت به حضرتت، برتر از سپاس سپاسگزاران قرار ده.

و مرا هنگام نیاز به سویت، وامگذار و به خاطر گناهانی که به پیشگاهت ریخته‌ام هلاکم مکن و آن گونه که با دشمنانت برخورد بد کردی، با من مکن؛ چرا که من تسلیم و سرسپرده توأم. می‌دانم که تو را بر من از هر جهت حجّت است. تو از همه کس به بخشش سزاوارتری و به احسان خوکرده‌تری و شایستهٔ تقوا و شایستهٔ آمرزشی و به بخشش گناه شایسته‌تر از عذاب کردنی؛ و این‌که وجود مبارکت به پرده‌پوشی، از پرده‌دری نزدیک‌تر است.

بر این اساس مرا زنده بدار به زندگی پاکیزه‌ای که بر آنچه از خیر دنیا و آخرت می‌خواهم بپیوندد و به آنچه دوست دارم برساند؛ آن‌گونه که هیچ عملی که آن را ناپسند می‌داری، انجام ندهم؛ و آنچه را نهی کرده‌ای مرتکب نشوم؛ و مرا بمیران مانند میراندن کسی که نورش از پیش رویش و از جانب راستش، حرکت می‌کند.

و مرا پیش رویت ذلیل و نزد بندگانت عزیز کن. هنگامی‌که با تو خلوت می‌کنم، حقیر و پستم کن؛ ولی در میان بندگانت بلندمرتبه‌ام فرما. از آن‌که از من بی‌نیاز است بی‌نیازم کن و برنداری و تهیدستی‌ام در پیشگاه خود بیافزا.

و از سرزنش دشمنان و از فرودآمدن آزمایش و آسیب سخت و از خواری و رنج، پناهم ده. گناهانی را که از من خبر داری، بر من بپوشان؛ آن‌گونه که توانای بر انتقام می‌پوشاند؛ توانایی که اگر بردباری‌اش نبود، انتقام می‌گرفت؛ و مؤاخذه‌کنندهٔ بر گناه بود، اگر مدارایش نبود.

و زمانی که در حقّ قومی، فتنه یا بدی بخواهی، مرا از باب این‌که به تو پناه آورده‌ام، از آن فتنه و بدی نجات ده؛ و چون مرا در دنیایت در جایگاه رسوایی به‌پا نداشتی، به همان صورت در جهان آخرت در چنان جایگاهی به‌پا مدار.

برای من اوایل نعمت‌هایت را به اواخر آن و سودهای دیرینه‌ات را با تازه‌های آن، توأم ساز. آن قدر مهلتم مده که در کنار آن سنگ‌دل شوم؛ و مرا دچار بلای کوبنده‌ای مکن که به سبب آن آبرویم از بین برود؛ و بر من داغ پستی و حقارت مزن که به خاطر آن ارزشم ناچیز شود؛ و کاستی و کاهشی در من قرار مده که به سبب آن قدر و منزلتم مجهول ماند.

و آن‌چنانم مترسان که به وسیلهٔ آن ناامید شوم و آن‌گونه بیمم مده که در برابرش هراسناک گردم. ترسم را در تهدیدت و پرهیزم را از اتمام حجّت و هشدارت و بیمم را هنگام تلاوت آیاتت قرار ده.

شبم را به بیدار کردنم برای بندگی‌ات، تنهایی‌ام را برای شب زنده‌داری به خاطر حضرتت و مجرّد بودنم را برای انس گرفتن به وجود مقدّست و فرود آوردن حاجاتم به درگاهت؛ و روبه‌رو شدنم را با ذات مبارکت برای آزاد شدنم از آتشت و پناه دادنم را از عذابت که اهل دوزخ در آن‌اند، آبادی زندگی‌ام قرار ده.

و مرا تا زمان مرگم در سرکشی‌ام سرگردان و در گرداب نادانی‌ام بی‌خبر وامگذار؛ و بر اثر خلاف‌کاری‌ها، مایهٔ پند برای کسی که پند پذیرد و عبرت برای کسی که عبرت گیرد و سبب فتنه و آزمایش برای کسی که دقّت کند، قرار مده؛ و مرا در زمرهٔ کسانی که به‌خاطر مکرشان کیفر می‌کنی، کیفر مکن؛ و در ایمان و عمل، دیگری را به جای من انتخاب مکن؛ و نامم را از دفتر سعادتمندان تغییر مده و بدنم را دگرگون مساز و مرا مورد استهزاء بندگانت و مسخرهٔ خود قرار مده؛ و مرا جز برای دنبال کردن خشنودی‌ات و انتقام گرفتن از دشمنانت، به خدمت مگیر.

و مرا از لذت بخششت و شیرینی رحمتت و روح و ریحانت و بهشت دائمی‌ات، کامیاب کن؛ و به سبب گشایشی از توانگری‌ات، مزهٔ فراغت از دل مشغولی نسبت به دنیا و آنچه در آن است و پرداختن به اموری که دوست داری و نیز طعم کوشش نسبت به آنچه عامل تقرّب به پیشگاه تو و در نزد توست، به من بچشان؛ و ارمغانی از ارمغان‌هایت را نصیب من کن.

و تجارتم را سودمند و بازگشتم را به قیامت، بی‌خسارت قرار ده؛ و مرا از مقامت بیمناک و به لقایت مشتاق فرما و به من توفیق توبه عنایت کن؛ توبه‌ای خالص که با آن هیچ گناه بزرگ و کوچکی را باقی نگذاری و هیچ گناه آشکار و پنهانی را وامگذاری.

و کینهٔ مؤمنان را از دلم ریشه‌کن فرما و دلم را نسبت به فروتنان مهربان کن و با من چنان باش که با شایستگانی؛ و به زیور پرهیزکارانم بیارای و برایم یاد خوبی در باقی ماندگان و آوازهٔ روزافزونی در میان آیندگان قرار ده؛ و مرا از نظر مقام و منزلت، در عرصه‌گاه پیشتازان به ایمان و عمل درآور.

و گستردگی نعمتت را بر من کامل کن و کرامت‌های نعمتت را نزد من پی‌درپی قرار ده. دستم را از عطاهایت پُر کن و موهبت‌های گرانقدرت را به سویم فرست و مرا همسایهٔ پاکیزه‌ترین دوستانت در بهشتی که برای برگزیدگانت آراسته‌ای، قرار ده؛ و مرا به عطایای بزرگت در مقاماتی که برای عاشقانت آماده کرده‌ای، بپوشان.

و برایم نزد خود جایگاهی قرار ده که با دلی آرام در آن پناه گیرم و منزلی که در آن سکونت گزینم و دیده به آن روشن کنم و مرا با گناهان بزرگ مقایسه مکن و در آن روزی که رازها آشکار شود، هلاکم مساز؛ و هر شک و شبهه‌ای را از من پاک کن و از هر رحمتی به سوی حق راهی برایم قرار ده و نصیب ارمغان‌هایم را از عطایایت سرشار فرما و بهره‌های احسان از فضل و بخششت را بر من فراوان کن.

و دلم را نسبت به آنچه نزد توست مطمئن ساز و آهنگ و قصدم را برای آنچه که برای توست، از هر چیز دیگر فارغ کن؛ و مرا به کاری که بندگان خالصت را برای آن به کار گرفتی، به کار گیر؛ و قلبم را از طاعتت به هنگام غفلت عقل‌ها، نسبت به حقایق سیراب کن؛ و توانگری و پاک‌دامنی و آسایش و بهبودی و تندرستی، گشایش و آرامش و سلامت همه‌جانبه برایم گرد آور.

و خوبی‌هایم را با گناهی که با آن‌ها آمیخته می‌شود و خلوت‌هایم را به وسوسه‌ها و مفاسدی که از طریق آزمایشت برایم پیش می‌آید، تباه مساز؛ و آبرویم را از این‌که دست گدایی نزد کسی از جهانیان دراز کنم حفظ فرما؛ و از درخواست آنچه نزد بدکاران است برکنارم دار.

و مرا پشتیبان ستم‌کاران و دست‌یار و یاور آنان برای نابود کردن قرآنت قرار مده؛ و از جایی که خود آگاه نیستم، چنان نگاهبانم باش که به سبب آن، از هر ناراحتی نگهداری‌ام کنی؛ و درهای توبه و رحمت و مهربانی و روزی گسترده را به رویم بگشا. من از مشتاقان به سوی توأم. نعمت دادنت را درباره‌ام کامل کن، همانا تو بهترین نعمت دهندگانی.

و باقی‌ماندهٔ عمرم را برای طلب کردن خشنودی‌ات در حج و عمره قرار ده، ای پروردگار جهانیان! و درود خدا بر محمّد و آل پاک و پاکیزه‌اش و سلام بر او و بر آنان؛ سلامی پیوسته و جاودانه!

🌞
🔄


جستارهای وابسته

پانویس

  1. خامنه‌ای «بیانات در دیدار جمعی از پاسداران».
  2. انصاریان، دیار عاشقان، ۱۳۷۳ش، ج۷، ص۵۳۹–۵۴۰.
  3. ممدوحی کرمانشاهی، شهود و شناخت، ۱۳۸۸ش، ج۴، ص۶۹.
  4. ممدوحی، شهود و شناخت، ۱۳۸۸ش، ج۴، ص۶۹–۹۸؛ شرح فرازهای دعای چهل و هفتم از سایت عرفان.
  5. ممدوحی، شهود و شناخت، ۱۳۸۸ش، ج۴، ص۹۸–۱۰۵؛ شرح فرازهای دعای چهل و هفتم از سایت عرفان.
  6. اعرابی، «چرا امام سجاد(ع) به مبارزات سیاسی نپرداخت ؟».
  7. ممدوحی، شهود و شناخت، ۱۳۸۸ش، ج۴، ص۱۰۵–۱۲۱؛ شرح فرازهای دعای چهل و هفتم از سایت عرفان.
  8. ممدوحی، شهود و شناخت، ۱۳۸۸ش، ج۴، ص۱۲۱–۱۶۴؛ شرح فرازهای دعای چهل و هفتم از سایت عرفان.
  9. ممدوحی، شهود و شناخت، ۱۳۸۸ش، ج۴، ص۱۶۴–۲۱۴؛ شرح فرازهای دعای چهل و هفتم از سایت عرفان.
  10. انصاریان، دیار عاشقان، ۱۳۷۳ش، ج۷، ص۵۱۷–۵۵۵.
  11. ممدوحی، کتاب شهود و شناخت، ۱۳۸۸ش، ج۴، ص۴۷–۲۱۶.
  12. فهری، شرح و تفسیر صحیفه سجادیه، ۱۳۸۸ش، ج۳، ص۳۹۹–۴۹۲.
  13. نجوای عارفانه
  14. عرفان عرفه
  15. مدنی شیرازی، ریاض السالکین، ۱۴۳۵ق، ج۶، ص۲۵۳–۴۲۲ و ج۷، ص۳–۱۵۸.
  16. مغنیه، فی ظلال الصحیفه، ۱۴۲۸ق، ص۵۵۱–۶۰۹.
  17. دارابی، ریاض العارفین، ۱۳۷۹ش، ص۵۸۹–۶۶۰.
  18. فضل‌الله، آفاق الروح، ۱۴۲۰ق، ج۲، ص۴۶۳–۵۴۴.
  19. فیض کاشانی، تعلیقات علی الصحیفه السجادیه، ۱۴۰۷ق، ص۹۲–۹۸.
  20. جزایری، شرح الصحیفه السجادیه، ۱۴۰۲، ص۲۴۲–۲۶۹.

یادداشت

  1. در بیشتر بلکه در تمام نسخه های صحیفه این عبارت (من عُنیتَ به) به صورت فعل مجهول خوانده شده ولی ظاهراً قرائت به صورت فعل معلوم (عَنیتَ به) نیز به سیاق دیگر جملات این فراز صحیح است.

منابع

  • اردشیری لاجیمی، «نگاهی به دعای عرفه امام سجاد علیه السلام»، مجله اشارات، ش۱۵۶، پاییز ۱۳۹۳ق.
  • اعرابی، غلامحسین، «چرا امام سجاد (ع) به مبارزات سیاسی نپرداخت؟»، ماهنامه کوثر، ش۳۴.
  • انصاریان، حسین، دیار عاشقان: تفسیر جامع صحیفه سجادیه، تهران، پیام آزادی، ۱۳۷۲ش.
  • جزایری، عزالدین، شرح الصحیفة السجادیة، بیروت، دار التعارف للمطبوعات، ۱۴۰۲ق.
  • خامنه‌ای، سید علی، «بیانات در دیدار جمعی از پاسداران»، در سایت دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای، تاریخ درج: ۱۳ آذر ۱۳۷۶ش، تاریخ بازدید: ۲۰ مهر ۱۴۰۱ش.
  • دارابی، محمد بن محمد، ریاض العارفین فی شرح الصحیفه السجادیه، تحقیق حسین درگاهی، تهران، نشر اسوه، ۱۳۷۹ش.
  • فضل‌الله، سید محمدحسین، آفاق الروح، بیروت، دارالمالک، ۱۴۲۰ق.
  • فهری، سیداحمد، شرح و ترجمه صحیفه سجادیه، تهران، اسوه، ۱۳۸۸ش.
  • فیض کاشانی، محمد بن مرتضی، تعلیقات علی الصحیفة السجادیه، تهران، مؤسسة البحوث و التحقیقات الثقافیه، ۱۴۰۷ق.
  • مدنی شیرازی، سید علی‌خان، ریاض السالکین فی شرح صحیفة سیدالساجدین، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، ۱۴۳۵ق.
  • مغنیه، محمدجواد، فی ظلال الصحیفة السجادیه، قم، دار الکتاب الاسلامی، ۱۴۲۸ق.
  • ممدوحی کرمانشاهی، حسن، شهود و شناخت، ترجمه و شرح صحیفه سجادیه، مقدمه آیت‌الله جوادی آملی، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۸ش.

پیوند به بیرون