هود (پیامبر): تفاوت میان نسخهها
P.motahari (بحث | مشارکتها) |
P.motahari (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
برخی عنوان کردهاند که قوم عاد اولین قومی بودند که بعد از طوفان بتپرست شدند.<ref>ابن کثیر، قصص الانبیاء، ۱۴۱۱ق، ص۹۳.</ref> آنها بتهایی همنام بتهای قوم نوح مىپرستيدند.<ref>النجار، قصصالانبیاء، ۱۴۰۶ق، ص۵۱.</ref> از همین رو خداوند فردی از میان آنها به نام «هود» به پیامبری مبعوث کرد و از او خواست تا مردمش را به اطاعت خداوند دعوت کند. <ref>قطب راوندی، قصص الانبیاء(ع)، ۱۴۳۰ق، ج۱، ص۱۳۵؛ النجار، قصصالانبیاء، ۱۴۰۶ق، ص۵۱-۵۲؛ ابن کثیر، قصص الانبیاء، ۱۴۱۱ق، ص۹۷.</ref> | برخی عنوان کردهاند که قوم عاد اولین قومی بودند که بعد از طوفان بتپرست شدند.<ref>ابن کثیر، قصص الانبیاء، ۱۴۱۱ق، ص۹۳.</ref> آنها بتهایی همنام بتهای قوم نوح مىپرستيدند.<ref>النجار، قصصالانبیاء، ۱۴۰۶ق، ص۵۱.</ref> از همین رو خداوند فردی از میان آنها به نام «هود» به پیامبری مبعوث کرد و از او خواست تا مردمش را به اطاعت خداوند دعوت کند. <ref>قطب راوندی، قصص الانبیاء(ع)، ۱۴۳۰ق، ج۱، ص۱۳۵؛ النجار، قصصالانبیاء، ۱۴۰۶ق، ص۵۱-۵۲؛ ابن کثیر، قصص الانبیاء، ۱۴۱۱ق، ص۹۷.</ref> | ||
طبق آیات قرآن، خداوند به هود گفت: قوم خود را به عبادت من دعوت کن که اگر اجابت کردند بر قدرت و اموالشان میافزایم.<ref>سوره اعراف؛ آیه ۵۱-۵۲.</ref> قوم عاد، هود را امین و راستگو میدانستند؛<ref>قطب راوندی، قصص الانبیاء(ع)، ۱۴۳۰ق، ج۱، ص۲۷۳.</ref> اما زمانی از عبادت خداوند و عبادتنکردن بتها سخن گفت، او را زدند، مسخره کردند و گفتند: تو به خدایان ما پشت کرده و سفیه شدهای.<ref>سوره اعراف، آیه ۶۶-۶۷.</ref> حضرت هود در پاسخ به آنان عنوان کرد که من سفیه نیستم و فقط شما را به پرستش خدایی دعوت میکنم که شما را جانشین قوم نوح کرد و رزق و روزی شما را توسعه داد و شما را قوی و تنومند آفرید.<ref>سوره اعراف، ۶۸ -۶۹.</ref> | طبق آیات قرآن، خداوند به هود گفت: قوم خود را به عبادت من دعوت کن که اگر اجابت کردند بر قدرت و اموالشان میافزایم.<ref>سوره اعراف؛ آیه ۵۱-۵۲.</ref> قوم عاد، هود را امین و راستگو میدانستند؛<ref>قطب راوندی، قصص الانبیاء(ع)، ۱۴۳۰ق، ج۱، ص۲۷۳.</ref> اما زمانی که از عبادت خداوند و عبادتنکردن بتها سخن گفت، او را زدند، مسخره کردند و گفتند: تو به خدایان ما پشت کرده و سفیه شدهای.<ref>سوره اعراف، آیه ۶۶-۶۷.</ref> حضرت هود در پاسخ به آنان عنوان کرد که من سفیه نیستم و فقط شما را به پرستش خدایی دعوت میکنم که شما را جانشین قوم نوح کرد و رزق و روزی شما را توسعه داد و شما را قوی و تنومند آفرید.<ref>سوره اعراف، ۶۸ -۶۹.</ref> | ||
بر اساس آیات قرآن، با وجود آنکه هود معجزاتی برای تصدیق پیامبری خود ارائه کرد، قومش نمیپذیرفتند و از او معجزات دیگری | بر اساس آیات قرآن، با وجود آنکه هود معجزاتی برای تصدیق پیامبری خود ارائه کرد، قومش نمیپذیرفتند و از او معجزات دیگری برای اثبات پیامبریش طلب میکردند.<ref>سوره هود، آیه ۵۳.</ref> آنها به هود میگفتند که به خاطر نافرمانیات خدایان ما تو را دیوانه و مجنون کردند.<ref>سوره هود، آیه ۵۴.</ref> | ||
برخی بر اساس روایات نقل کردهاند که هود به قومش هشدار داد که همانند قوم نوح بر کفر خویش اصرار نکنید که همانگونه که نوح از خداوند برای قومش عذاب درخواست کرد، من هم از خداوند برای شما عذاب خواهم خواست. قوم هود به او گفتند که خدایان قوم نوح ضعیف بودهاند؛ اما خدایان ما همچون خود ما قوی هستند و خدای تو نمیتواند به ماآسیبی برساند.<ref>قطب راوندی، قصص الانبیاء(ع)، ۱۴۳۰ق، ج۱، ص۲۷۴.</ref> | برخی بر اساس روایات نقل کردهاند که هود به قومش هشدار داد که همانند قوم نوح بر کفر خویش اصرار نکنید که همانگونه که نوح از خداوند برای قومش عذاب درخواست کرد، من هم از خداوند برای شما عذاب خواهم خواست. قوم هود به او گفتند که خدایان قوم نوح ضعیف بودهاند؛ اما خدایان ما همچون خود ما قوی هستند و خدای تو نمیتواند به ماآسیبی برساند.<ref>قطب راوندی، قصص الانبیاء(ع)، ۱۴۳۰ق، ج۱، ص۲۷۴.</ref> |
نسخهٔ ۷ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۱۷:۳۱
هود پیامبر قوم عاد و از پیامبرانی که نامشان در قرآن آمده است. نام هود هفت بار در قرآن بیان شده است. او را از نوادگان حضرت نوح میدانند. هود از قوم عاد بود که داستان عذابشان در قرآن آمده است. قوم عاد نخستین قوم پس از قوم حضرت نوح بودند که با وجود نعمتهای فراوان مشرک شدند. بنابر آیات قرآن، خداوند باد سرد شدیدی برای آنها فرستاد که آنان را همچون تنههای نخل از زمین بلند میکرد. از قوم عاد تنها حضرت هود و چند نفر از مؤمنان زنده ماندند.
برخی مدعی شدهاند که داستان حضرت هود و قومش در هیچ یک از کتابهای آسمانی نیامده و فقط قرآن کریم به این داستان اشاره کردهاست.
معرفی
حضرت هود یکی از ۲۶ پیامبری است که نام او در قرآن کریم آمده است.[۱] خداوند هفت مرتبه از هود(ع) در قرآن کریم یاد کرده است.[۲]
هود(ع)، از نوادگان حضرت نوح بود. نسب او را تا حضرت نوح چنین شرح دادهاند: هود پسر عبدالله، پسر رِیاح(یا رباح)، پسر حَلوت(خلود)، پسر عاد، پسر عوص، پسر آدم(أرم)، پسر سام، پسر نوح.[۳] النجار در کتاب قصص الانبیاء مدعی شده است که با توجه به مقایسه نسبت حضرت هود و ابراهیم این نَسَب قابل قبولتر از نسبهایی است که دیگران عنوان کردهاند.[۴] ابن کثیر نیز مدعی شده است که او فرزند شالخ فرزند ارفخشد فرزند سام فرزند نوح است.[۵]
هود در قوم عاد در سرزمین احقاف زندگی میکرد.[۶] بر اساس روایات او از جهت اخلاق پسندیده، شبیه آدم(ع) یا جدش نوح(ع) بود.[۷] هود(ع) را شخصیتی خوشچهره معرفی کردهاند.[۸] برخی مدعی شدهاند که اولین پیامبر عرب بود و به زبان عربی سخن میگفت.[۹]
پیامبری حضرت هود
برخی با استناد به روایات معتقدند که حضرت هود در سن ۴۰ سالگی به پیامبری برگزیده شد.[۱۰] خداوند او را مأمور کرد که قوم خود را به پرستش خداوند دعوت کند.[۱۱] او دومین پیامبری است که برای مبارزه با ثنویت و شرک قومش مبعوث شد.[۱۲]
برخی عنوان کردهاند که قوم عاد اولین قومی بودند که بعد از طوفان بتپرست شدند.[۱۳] آنها بتهایی همنام بتهای قوم نوح مىپرستيدند.[۱۴] از همین رو خداوند فردی از میان آنها به نام «هود» به پیامبری مبعوث کرد و از او خواست تا مردمش را به اطاعت خداوند دعوت کند. [۱۵]
طبق آیات قرآن، خداوند به هود گفت: قوم خود را به عبادت من دعوت کن که اگر اجابت کردند بر قدرت و اموالشان میافزایم.[۱۶] قوم عاد، هود را امین و راستگو میدانستند؛[۱۷] اما زمانی که از عبادت خداوند و عبادتنکردن بتها سخن گفت، او را زدند، مسخره کردند و گفتند: تو به خدایان ما پشت کرده و سفیه شدهای.[۱۸] حضرت هود در پاسخ به آنان عنوان کرد که من سفیه نیستم و فقط شما را به پرستش خدایی دعوت میکنم که شما را جانشین قوم نوح کرد و رزق و روزی شما را توسعه داد و شما را قوی و تنومند آفرید.[۱۹]
بر اساس آیات قرآن، با وجود آنکه هود معجزاتی برای تصدیق پیامبری خود ارائه کرد، قومش نمیپذیرفتند و از او معجزات دیگری برای اثبات پیامبریش طلب میکردند.[۲۰] آنها به هود میگفتند که به خاطر نافرمانیات خدایان ما تو را دیوانه و مجنون کردند.[۲۱]
برخی بر اساس روایات نقل کردهاند که هود به قومش هشدار داد که همانند قوم نوح بر کفر خویش اصرار نکنید که همانگونه که نوح از خداوند برای قومش عذاب درخواست کرد، من هم از خداوند برای شما عذاب خواهم خواست. قوم هود به او گفتند که خدایان قوم نوح ضعیف بودهاند؛ اما خدایان ما همچون خود ما قوی هستند و خدای تو نمیتواند به ماآسیبی برساند.[۲۲]
برخی عنوان کردهاند که حضرت هود(ع) ۷۶۰ سال قومش را هدایت کرد؛ اما آنها همواره او را تکذیب میکردند و مورد تمسخر قرار میدادند.[۲۳]
قوم عاد
قوم عاد فرزندان عاد بن عوص بودند که اولین نژاد اعراب به شمار میآیند.[۲۴] در کتابهای تاریخی هیچ سخنی از آنان به میان نیامده است مگر داستانهای مبهمی که اطمینانی به آنها نیست.[۲۵] برخی محققان مدعی شدهاند که قصه قوم عاد و حضرت هود در هیچ یک از دیگر کتابهای آسمانی ذکر نشده و فقط قرآن کریم سخنی از حضرت هود و قوم او مطرح کرده است. [۲۶]
بنا بر آیات قرآن کریم قوم عاد بلند قامت، فربه، قدرتمند و درشتهیکل بودند[۲۷] که بر اساس گزارش روایات بلند قامتترین آنها ۱۰۰ ذراع و كوتاهترین آنها ۷۰ ذراع بود.[۲۸] قرآن کریم مکان زندگی قوم عاد را سرزمین احقاف عنوان کرده است.[۲۹] در تعیین منطقه دقیق احقاف اختلاف است اما برخی آن را جنوب جزیرهالعرب و منطقهای میان یمن و عمان دانستهاند.[۳۰] برخی از مفسران عنوان کردهاند که بر اساس بنا بر آیات قرآن کریم از تمدن و زندگی قوم عاد میتوان به این نتیجه رسید که آنها تمدن خوب و شهرهای آبادی داشتند.[۳۱]
عذاب الهی
پس از سرپیچی قوم عاد و درخواست عذاب الهی[۳۲] حضرت هود به آنها خبر از عذاب الهی داد.[۳۳] به امر خداوند در سرزمین احقاف که سرزمین سرسبز وآبادی بود هفت سال در سرزمین قوم عاد باران نبارید و آنها دچار قحطی شدند.[۳۴] پس از آن خداوند برای عذاب قوم عاد ابر سیاهی فرستاد. قوم عاد فکر کردند که این ابر مقدمه باران است که خدایانشان فرستادهاند اما حضرت هود به آنها گفت که این عذابیاست که خداوند برای شما مقرر کرده است، همان عذابی که شما از خدای من درخواست کردید.[۳۵] سپس بادی شدیدی به صورت سرد و خنک وزید، قدرت این باد به نحوی بود که کافران را مانند تنههای نخل از زمین جدا میکرد و اجساد آن را به زمین میانداخت.[۳۶]
بر اساس آیات قرآن کریم این باد به مدت ۷ شب و ۸ روز،[۳۷] از چهارشنبه تا چهارشنبه هفته،[۳۸] در سرمین عاد وزید و همه افراد قوم عاد را از بین برد و از میان آنها تنها حضرت هود و یارانش از عذاب نجات یافتند.[۳۹] آنها به دستور خداوند در گودالی پنهان شده بودند.[۴۰] جزایری از وهب نقل کرده است که در تاریخ عرب روزهایی با عنوان روزهای سرد پیرزن «بَرْدُ اْلعَجوز» مشهور است که به برخی آن را همان عذاب قوم عاد دانستهاند. [۴۱]
پانویس
منابع
- قرآن کریم.
- ابن کثیر، اسماعیل، قصص الانبیاء، تحقیق؛ الدکتور مصطفی عبد الواحدی، بیروت، موسسه علوم القرآن، چاپ چهارم،۱۴۱۱ق.
- النجار، عبدالوهاب، قصص الانبیاء، بیروت، احیاء التراث العربی، چاپ نهم، ۱۴۰۶ق.
- جزایری، نعمتالله بن عبدالله، النور المبين فی قصص الأنبياء و المرسلين (قصص قرآن)؛ به ضمیمه زندگانی چهارده معصوم (ع)، مصحح:سیاح، احمد، مترجم:مشایخ، فاطمه، تهران، ١٣٨١ق.
- طباطبایی، محمدحسین، تاریخالانبیاء، گرداورنده قاسم هاشمی، بیروت، موسسه اعلمی للمطبوعات، ۱۴۲۳ق.
- طباطبایی، محمدحسین، المیزان في تفسیر القرآن، بیروت، موسسه الاعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۰ق.
- طبرسی، فضل بن حسن، ترجمه مجمع البيان في تفسير القرآن، تهران، ناصر خسرو، ۱۳۷۲ش.
- فخرالدین رازی، ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، ۱۴۲۰ق.
- قاضی زاهدی گلپایگانی، علی - قصص یا داستانهای شگفت انگیز قرآن مجید ص۱۶۱ تهران، اسلامیه ۱۳۷۱
- قطب راوندی، سعید بن هبهالله، قصص الانبیاء (ع)، محقق عبدالحلیم حلی، قم، مکتبه العلامه المجلسی، ۱۴۳۰ق.
- قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ ششم، ۱۳۷۱ش.
- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۴ش.
- ↑ النجار، قصصالانبیاء، ۱۴۰۶ق، ص۴۹.
- ↑ سوره اعراف، آیه ۶۵؛ سوره هود، آیات ۵۰، ۵۳، ۵۸، ۶۰، ۸۹؛ سوره شعراء، آیه ۱۲۴؛ النجار، قصصالانبیاء، ۱۴۰۶ق، ص۴۹.
- ↑ جزایری، النور المبين، ۱۳۸۱ق، ص۱۳۵؛ النجار، قصصالانبیاء، ۱۴۰۶ق، ص۴۹.
- ↑ النجار، قصصالانبیاء، ۱۴۰۶ق، ص۵۰.
- ↑ ابن کثیر، قصص الانبیاء، ۱۴۱۱ق، ص۹۳.
- ↑ جزایری، النور المبين، ۱۳۸۱ق، ص۱۳۵؛ النجار، قصصالانبیاء، ۱۴۰۶ق، ص۵۰-۵۱؛ ابن کثیر، قصص الانبیاء، ۱۴۱۱ق، ص۹۳.
- ↑ قطب راوندی، قصص الانبیاء(ع)، ۱۴۳۰ق، ج۱، ص۲۶۸.
- ↑ قطب راوندی، قصص الانبیاء (ع)، ۱۴۳۰ق، ج۱، ص۲۶۸.
- ↑ النجار، قصص الانبیاء، ۱۴۰۶ق، ص۴۹.
- ↑ قطب راوندی، قصصالانبیاء (ع)، ۱۴۳۰ق، ج۱، ص۲۷۳.
- ↑ قطب راوندی، قصصالانبیاء(ع)، ۱۴۳۰ق، ج۱، ص۲۷۳؛ النجار، قصصالانبیاء، ۱۴۰۶ق، ص۵۰-۵۱؛ ابن کثیر، قصصالانبیاء، ۱۴۱۱ق، ص۹۳.
- ↑ طباطبایی، تاریخ الانبیاء، ۱۴۲۳ق، ۸۷-۸۸.
- ↑ ابن کثیر، قصص الانبیاء، ۱۴۱۱ق، ص۹۳.
- ↑ النجار، قصصالانبیاء، ۱۴۰۶ق، ص۵۱.
- ↑ قطب راوندی، قصص الانبیاء(ع)، ۱۴۳۰ق، ج۱، ص۱۳۵؛ النجار، قصصالانبیاء، ۱۴۰۶ق، ص۵۱-۵۲؛ ابن کثیر، قصص الانبیاء، ۱۴۱۱ق، ص۹۷.
- ↑ سوره اعراف؛ آیه ۵۱-۵۲.
- ↑ قطب راوندی، قصص الانبیاء(ع)، ۱۴۳۰ق، ج۱، ص۲۷۳.
- ↑ سوره اعراف، آیه ۶۶-۶۷.
- ↑ سوره اعراف، ۶۸ -۶۹.
- ↑ سوره هود، آیه ۵۳.
- ↑ سوره هود، آیه ۵۴.
- ↑ قطب راوندی، قصص الانبیاء(ع)، ۱۴۳۰ق، ج۱، ص۲۷۴.
- ↑ قطب راوندی، قصص الانبیاء(ع)، ۱۴۳۰ق، ج۱، ص۲۷۴.
- ↑ فخر رازی، مفاتيح الغيب، ۱۴۲۰ق، ج۳۱، ص۱۵۲؛ ابن کثیر، قصص الانبیاء، ۱۴۱۱ق، ص۹۳.
- ↑ طباطبایی، تاریخالانبیاء، ۱۴۲۳ق، ص۸۶.
- ↑ النجار، قصصالانبیاء، ۱۴۰۶ق، ص۴۹.
- ↑ سوره قمر، آیه ۲۰؛ سوره الحاقه، آیه ۷؛ سوره اعراف، آیه ۶۹.
- ↑ جزایری، النور المبين، ۱۳۸۱ق، ص۱۳۵.
- ↑ سوره احقاف، آیه۲۱.
- ↑ قرشی، قاموس قرآن، ۱۳۷۱ش، ج۵، ص۶۵. طباطبائی، الميزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۸، ص۲۱۰؛ طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ۱۳۷۲ش، ج۹، ص ۱۳۵-۱۳۶.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۰، ص۴۵۶؛ مکارم، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۶ص۴۵۲.
- ↑ سوره اعراف، آیه ۷۰.
- ↑ سوره اعراف، آیه ۷۱.
- ↑ جزایری، النور المبين،۱۳۸۱ق، ص۱۳۶.
- ↑ سوره احقاف، آیه ۲۴.
- ↑ سوره قمر، آیه ۱۸-۲۱.
- ↑ سوره الحاقه، آیه ۶-۸.
- ↑ قاضی زاهدی گلپایگانی، قصص یا داستانهای شگفت انگیز قرآن مجید، ۱۳۷۱، ص۱۶۸.
- ↑ سوه هود، آیه ۵۸.؛ سوره اعراف، آیه ۷۲؛ سوره الحاقه، آیه ۶-۸.
- ↑ جزایری، النور المبين،۱۳۸۱ق، ص۱۳۶.
- ↑ جزایری، النور المبين، ۱۳۸۱ق، ص۱۳۶.