ناسخ و منسوخ
| |
شیعی:
سنی: | |
| |
| |
ناسخ و منسوخ، دو دسته از آیات قرآن اند. ناسخ، آیهای است که پس از نزول، جایگزین حکم آیهای میشود که قبلا نازل شده است. منسوخ، همان آیهای است که با نزول آیهی ناسخ، زمان عمل به آن پایان یافتهاست.
علم اصول و علم تفسیر هر یک با روش مربوط به خود، به پژوهش درباره نسخ پرداختهاند.[۱]
از نظر قرآنپژوهان و علمای اسلام، نسخ هم در قرآن و هم در سنت رواست و نسخ قرآن به قرآن، قرآن به سنت، سنت به سنت و سنت به قرآن جایز است و سابقه دارد.
معنا
نسخ در لغت به معنای از بین بردن چیزی و جایگزین کردن آن با چیزی دیگر است.[۲]
نسخ در قرآن، بیان پایان زمان اعتبار حکم منسوخ است به این معنی که مصلحت جعل و وضع حکم اولی مصلحتی محدود و موقت باشد و طبعاً اثرش نیز که حکم است محدود و موقت در میآید و پس از چندی حکم دومی میآید و خاتمه یافتن مدت اعتبار حکم اولی را اعلام میکند.[۳]
پاسخ یک ایراد
ایراد ناقدان به نسخ این است که میگویند خداوند که عالم مطلق و علام الغیوب است و همه کلیات و جزئیات گذشته و حال و آینده را میداند، چرا حکمی میفرستد که بعد آن را تغییر دهد؟
در پاسخ گفتهاند خداوند عالماً و عامداً حکم اول را میفرستد و خود میداند که آن موقت و زماندار است، اگرچه این زمانداری آن بر بندگان یا حتی پیامبر پوشیده باشد. سپس چون زمان آن سررسید، حکم دوم را که متضمن تبدیل (اعم از تشدید یا تضعیف) حکم اول است فرومیفرستد.[۴]
آیات نسخ
مَا نَنسَخْ مِنْ آیةٍ أَوْ نُنسِهَا نَأْتِ بِخَیرٍ مِّنْهَا أَوْ مِثْلِهَا ۗ أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَلَیٰ کلِّ شَیءٍ قَدِیرٌ ﴿۱۰۶﴾ (ترجمه: هر حکمی را نسخ کنیم، یا آن را به [دست] فراموشی بسپاریم، بهتر از آن، یا مانندش را میآوریم؛ مگر ندانستی که خدا بر هر کاری تواناست؟ (۱۰۶))[ بقره–۱۰۶]
گفتهاند چون یهودیان از تبدیل بعضی آیات و احکام قرآن به پیامبر(ص) طعن میزدند و میگفتند «اگر فرمان پیشین حق بود و پسیندیده بود، پس نسخ چرا بود، اگر باطل بود و ناپسیندیده، آن روز خلق را بر آن داشتن چه معنا داشت؟»[۵] و بر این مبنا به پیامبر افترا میزدند که قرآن برساخته و فرابافته خود اوست. خداوند در پاسخ و رد سخن آنان این آیه را فرستاد. در جای دیگر نیز در همین معنی میفرماید:[۶]
وَإِذَا بَدَّلْنَا آیةً مَّکانَ آیةٍ ۙ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا ینَزِّلُ قَالُوا إِنَّمَا أَنتَ مُفْتَرٍ ۚ بَلْ أَکثَرُهُمْ لَا یعْلَمُونَ ﴿۱۰۱﴾ (ترجمه: و چون حکمی را به جای حکم دیگر بیاوریم -و خدا به آنچه به تدریج نازل میکند داناتر است- میگویند: «جز این نیست که تو دروغبافی.» [نه،] بلکه بیشتر آنان نمیدانند. (۱۰۱))[ نحل–۱۰۱]
انواع قابل تصور نسخ
از نظر قرآنپژوهان و علمای اسلام نسخ هم در قرآن و هم در سنت رواست و نسخ قرآن به قرآن، قرآن به سنت، سنت به سنت و سنت به قرآن جایز است و سابقه دارد.[۷]
در جدول ذیل نظر اکثریت شیعه و سنی پیرامون صور قابل تصور نسخ قرآن به قرآن ذکر شده است:[۸]
نحوه نسخ | شیعه | سنی |
---|---|---|
نسخ حکم فقهی و نسخ تلاوت | در قرآن نداریم | برخی پذیرفتهاند و برخی نه |
تلاوت نسخ ولی حکم باقی | در قرآن نداریم | بیشتر پیشینیان پذیرفتهاند |
فقط نسخ حکم | در قرآن داریم | در قرآن داریم |
برخی از موارد نسخ در قرآن
برخی از موارد نسخ در قرآن از این قرار است: درباره جهاد با کفار، ابتدا فرمود سزاوار است هر یک از مجاهدان اسلام با ده کس مقاومت و برابری کند[۹] و در آیه بعد تخفیف فرمود که هر کس با دو کس[۱۰] یا در مسأله تغییر قبله[۱۱] یا پرداختن صدقه پیش از نجوا با پیامبر(ص) در آیه نجوا.[۱۲][۱۳]
پانویس
- ↑ حاجی میرزائی، «ناسخ و منسوخ»، ص۲۱۹۹.
- ↑ الطبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۳۳۸.
- ↑ طباطبایی، قرآن در اسلام، ۱۳۷۶ش، ص۴۱.
- ↑ قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژه نامه: بهاءالدین خرمشاهی، ص۱۷.
- ↑ میبدی، به نقل خرمشاهی.
- ↑ قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژه نامه: بهاءالدین خرمشاهی، ص۱۷.
- ↑ قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژه نامه: بهاءالدین خرمشاهی، ص۱۷.
- ↑ به نقل حاجی میرزائی، «ناسخ و منسوخ»، ص۲۱۹۹
- ↑ انفال، ۶۵.
- ↑ انفال، ۶۶.
- ↑ بقره، ۱۴۴
- ↑ حکم آن در آیه ۱۲ سوره مجادله و نسخ آن در آیه بعد.
- ↑ قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژه نامه: بهاءالدین خرمشاهی، ص۱۷.
منابع
- قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژه نامه: بهاءالدین خرمشاهی، تهران: جامی، نیلوفر، ۱۳۷۶ش.
- حاجی میرزائی، فرزاد، «ناسخ و منسوخ»، در دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، به کوشش بهاء الدین خرمشاهی، ج۲، تهران: دوستان-ناهید، ۱۳۷۷.
- طباطبائی، سیدمحمدحسین، قرآن در اسلام، مصحح: محمدباقر بهبودی، تهران: دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۶ش.
- الطبرسی، فضل بن الحسن، مجمع البیان، تحقیق وتعلیق: لجنة من العلماء والمحققین الاخصائین، تقدیم: السید محسن الامین العاملی، بیروت، موسسة الاعلمی للمطبوعات، ۱۴۱۵ق/۱۹۹۵م.