ابنجریج
محدث، فقیه، حافظ قرآن، قاری و مفسر | |
اطلاعات فردی | |
---|---|
نام کامل | عبدالملک بن عبدالعزیز بن جریج |
لقب | فقیه الحرم • شیخ الحرم |
تاریخ تولد | ۸۰ق |
تاریخ وفات | سال ۱۵۰ یا ۱۵۱ق |
اطلاعات علمی | |
استادان | مکی بن عبدان • عمرو بن دینار • نافع العدوی • ابنابی مُلیکه • محمد بن منکدر • میمون بن مهران • ابنطاووس • هشام بن عروه و ... |
شاگردان | مسلم بن خالد زنجی • عبدالرزاق بن همام • محمد بن بکر برسانی • سفیان ثوری • یحیی بن سعید انصاری • محمد بن عمر واقدی و ... |
اجازه روایت از | محمد بن مسلم بن عبیدالله زهری |
سایر | از اصحاب امام صادق(ع) |
ابنجُرَیج، عبدالملک بن عبدالعزیز بن جریج مکنّی به ابوالولید و ابوخالد (۸۰-۱۵۰ یا ۱۵۱ق /۶۹۹-۷۶۷ یا ۷۶۸م )، محدث، فقیه، حافظ قرآن، قاری و مفسرِ مکی است. وی رومی الاصل است و او را فقیه الحرم یا شیخ الحرم نیز خواندهاند. شیخ طوسی او را در شمار اصحاب امام صادق(ع) نام برده با این حال در مورد مذهب وی، میان علمای امامیه اختلافاتی وجود دارد. در تاریخ تولد و وفات وی اختلاف است.
زندگینامه
ابنجریح در سال ۸۰ق به دنیا آمد.[۱] پدرش جریج، بردۀ ام حبیب _دختر جبیر و همسر عبدالعزیز بن عبدالله بن خالد بن اسید بن ابی العیص بن امیه _ بود و به این جهت، به او ولاءِ عبدالعزیز نسبت دادهاند. [۲] و ابنجریج را مولای ابنامیة خالد[امیة بن خالد] قرشی [۳] یا مولای خالد بن عتاب بن اسید[۴]یا مولای آل اسید بن ابی العیص بن امیه [۵] مینامیدند.
او در سال ۱۵۰[۶] یا ۱۵۱ق[۷] درگذشت.
اساتید و مشایخ
او قرائت را نزد مکی بن عبدان آموخت. [۸] و آن را از عبدالله بن کثیر روایت کرد. [۹] و به نوشته خطیب، ابنجریج مدت ۱۸ سال نزد عطاء میرفته و از او حدیث میشنیده است. [۱۰]از عطاء پرسیدند پس از تو چه کسی به جایت خواهد نشست ؟ با اشاره به ابنجریج گفت : این جوان . [۱۱] یکی دیگر از شیوخ(اساتید) وی عمرو بن دینار است که ابنجریج پس از عطاء، مدت ۷ سال نزد او دانش آموخت. [۱۲]و دیگری نافع العدوی است . [۱۳]ابنجریج از محمد بن مسلم بن عبیدالله زهری ، اجازه نقل حدیث داشت .[۱۴] واز پدر خود عبدالعزیز بن جریج، [۱۵] ابنابی مُلیکه ، محمد بن منکدر، میمون بن مهران ، ابنطاووس، هشام بن عروه و دیگران، استماع حدیث کرد. [۱۶] ذهبی نام شماری دیگر از شیوخ روایی وی را نیز نقل کرده است. [۱۷]
نقل روایت از امامان(ع)
ابنجریج از امام باقر(ع) وامام صادق(ع) نیز حدیث شنیده و روایت کرده است.[۱۸] شیخ طوسی او را از اصحاب امام صادق(ع) دانسته است. [۱۹] و همچنین، ابنجریج را از رجال عامه معرفی کرده است.[۲۰]
جایگاه علمی و مذهبی
کلینی گوید: اسماعیل بن فضل هاشمی به دستور امام صادق(ع)، نزد ابنجریج رفت تا از او احادیثی درباره متعه (ازدواج موقت) فرا گیرد. املائات روایی ابنجریج به اسماعیل، مورد تصدیق و تأیید امام قرار گرفت.[۲۱] وحید بهبهانی ازاین تصدیق و تأیید استنباط کرده که گویا ابنجریج، شیعه و حتی از ثقات شیعه بوده است و احتمال میدهد که شیعه زیدی بوده باشد. [۲۲] آیت الله خوئی نظر بهبهانی را مردود دانسته و این نظر را ترجیح میدهد که ابنجریج، از فقهای عامه بوده ولی متعه را جایز میدانسته است.[۲۳]
ابنسعد به نقل از محمد بن عمر، او را ثقه و کثیرالحدیث دانسته [۲۴] و ابنحنبل او را صحیح الحدیث به شمار آورده است.[۲۵] ابنحبان او را جزو ۱۲ نفر محدثی به شمار آورده، که از ثقات ششگانه، که مدار حدیث بر آنان قرار داشته است، حدیث نقل کردهاند.[۲۶] برخی او را در عین ثقه بودن، مُدلَّس دانستهاند و بعضی گفتهاند که وی، غث و سمین و موثق و غیر موثق را به هم آمیخته است.[۲۷]
ابنجریج برای نشر دانش خود، نخست به یمن مسافرت کرد.[۲۸] اما پس از مدتی، به شوق گزاردن حج، به مکه بازگشت. [۲۹]و سپس به بغداد، نزد منصور دوانیقی، خلیفه عباسی شتافت و کتاب تألیفی خود را که حاوی احادیث ابنعباس بود، به منصور عرضه داشت و مدعی شد که هیچ کس، چون او آنها را جمع نکرده است. منصور صله و انعامی به وی نداد و او را نزد سلیمان بن مجالد فرستاد و سلیمان در مقابل استنساخ از آن کتاب او را انعام داد. [۳۰]
وی به کوفه نیز سفر کرد و در هاشمیه کوفه، درس تفسیر گفت.[۳۱] ابنجریج در زمان حکومت سفیان بن معاویه، به بصره رفت و گویا این سفر در اواخر عمر وی انجام گرفت. [۳۲]
شاگردان
ابنجریج شاگردان بسیاری تربیت کرد، که برجستهترین آنان را میتوان مسلم بن خالد زنجی دانست که فقه را نزد وی آموخت .[۳۳] عبدالرزاق بن همام ، محمد بن بکر برسانی، [۳۴] سفیان ثوری ، یحیی بن سعید انصاری و محمد بن عمر واقدی نیز از شاگردان وی بودند.[۳۵]
ابنحبان، خطیب و ابنحجر، شمار دیگری از شاگردان و کسانی را که از او روایت کردهاند، نام بردهاند. محدثان و فقیهان و مورخان معتبری چون مؤلفان صحاح سته و نیز شافعی، کلینی ، ابنسعد و بلاذری روایات او را نقل کردهاند.
تألیفات
ابنابی حاتم، به نقل از عبدالرزاق او را جزو نخستین کسانی که کتاب نوشتهاند، یاد کرده است.[۳۶] و گفتهاند وی نخستین کسی است که در اسلام به تدوین کتاب پرداخته است.[۳۷] ذهبی نیز او را نخستین فردی به شمار آورده که در مکه، به تدوین علم پرداخته است . [۳۸] سزگین مینویسد: وی نخستین محدث مکی است که احادیث را به ترتیب موضوع، مدون کرده است. [۳۹]ابنندیم کتابی به نام سنن که حاوی مباحث طهارت ، صلاة، زکات و جز آن بوده، به وی نسبت داده است .[۴۰].
داوودی او را صاحب تفسیری دانسته که گویا بر حجاج بن محمد مصیصی املا شده است . [۴۱] حاجی خلیفه نیز از ۳ کتاب تفسیر، سنن و مناسک منسوب به او نام میبرد.[۴۲]
مجموعهای از احادیث وی به تهذیب محمد بن مخلد بن حفص عطار (د ۴۳۱ق /۹۴۲م ) با عنوان «ما رواه الاکابر» عن مالک بن انس و یحیی الانصاری و ابنجریج و همچنین احادیثی از او در مجموعه ۲۴ ظاهریه، ج ۱، از ص۱۱۷ تا ۱۳۵ موجود است .[۴۳] به گفته سزگین تفسیر ابنجریج مورد اقتباس طبری بوده است . [۴۴]
پانویس
- ↑ زرکلی، الاعلام، ۱۹۸۹م، ج۴، ص۱۶۰.
- ↑ ابنسعد، الطبقات الکبری، ج۵، ص۴۹۱-۴۹۲
- ↑ بخاری، تاریخ الکبیر، ج۱، ص۴۲۳.
- ↑ ابنابی حاتم، الجرح و التعدیل، ج۲، ص۳۵۶
- ↑ ابنندیم، الفهرست، ۲۲۶.
- ↑ زرکلی، الاعلام، ۱۹۸۹م، ج۴، ص۱۶۰.
- ↑ خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ۱۴۱۷ق، ج۱۰۷، ص۴۰۷.
- ↑ خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج۱۰، ص۴۰۱
- ↑ ابنجزری، غایة النهایة، ۴۶۹.
- ↑ خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج۱۰، ص۴۰۲
- ↑ ابنابی حاتم، الجرح و التعدیل، ج۲، ص۳۵۶؛خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج۱۰، ص۴۰۲
- ↑ خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج۱۰، ص۴۰۲-۴۰۳
- ↑ بخاری، تاریخ الصغیر، ج۲، ص۹۲
- ↑ ابنابی حاتم، الجرح و التعدیل، ج۲، ص۳۵۸
- ↑ ذهبی، تذکرة الحفاظ، ج۱، ص۱۶۹
- ↑ خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج۱۰، ص۴۰۰
- ↑ ذهبی، سیراعلام النبلاء، ج۶، ص۳۲۶
- ↑ طوسی، تهذیب الاحکام، ج۷، ص۲۴۱؛ ذهبی، سیراعلام النبلاء، ج۶، ص۳۲۶
- ↑ طوسی، رجال، ۲۳۳.
- ↑ طوسی، اختیار معرفة الرجال، ۶۸۷.
- ↑ کلینی، الفروع من الکافی، ج۵، ص۴۵۱
- ↑ وحید بهبهانی، تعلیقات منهج المقال، ص۵۲۱.
- ↑ خویی، معجم رجال الحدیث، ج۱۱، ص۱۹
- ↑ ابنسعد، الطبقات الکبری، ج۵، ص۴۹۲
- ↑ ابنابی حاتم، الجرح و التعدیل، ج۲، ص۳۵۷
- ↑ ابنحبان، المجروحین، ج۱، ص۵۵
- ↑ ابنحبان، المجروحین، ج۱، ص۹۲؛ ابنحجر، تقریب التهذیب، ج۱، ص۵۲۰؛خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج۱۰، ص۴۰۴
- ↑ ابنسعد، الطبقات الکبری، چ۵، ص۴۹۲
- ↑ ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ج۱، ص۴۹
- ↑ ابنحنبل، العلل و معرفة الرجال، ج۱، ص۳۴۸-۳۴۹
- ↑ ابنحنبل، العلل و معرفة الرجال، ج۱، ص۲۳۷
- ↑ ابنسعد، الطبقات الکبری، ج۵، ص۴۹۲؛ ذهبی، تذکرةالحفاظ، ج۱، ص۱۷۰
- ↑ ذهبی، سیراعلام النبلاء، ج۶، ص۳۳۲
- ↑ ابوزرعه دمشقی، تاریخ، ج۱، ص۴۵۷
- ↑ بخاری، تاریخ الکبیر، ج۱، ص۴۲۳؛ ابنسعد، الطبقات الکبری، ج۵، ص۴۹۲
- ↑ ابنابی حاتم، الجرح و التعدیل، ج۲، ص۳۵۷
- ↑ ابنخلکان، وفیات، ج۳، ص۱۶۴
- ↑ ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۶، ص۳۲۶
- ↑ سزگین، تاریخ التراث العربی، ج۱، ص۱۶۶
- ↑ ابنندیم، الفهرست، ص۲۲۶.
- ↑ داوودی، طبقات المفسرین، ج۱، ص۳۵۲
- ↑ حاجی خلیفه، کشف الظنون، ج۱، ص۴۳۷، ج۲، ص۱۰۰۸.
- ↑ سزگین، تاریخ التراث العربی، ج۱، ص۱۶۷
- ↑ سزگین، تاریخ التراث العربی، ج۱، ص۱۶۷
منابع
- ابوالفرج اصفهانی، علی، الاغانی، بیروت، ۱۳۹۰ق /۱۹۷۰م.
- ابوزرعه دمشقی، عبدالرحمان، تاریخ، به کوشش شکرالله بن نعمت الله قوجانی، دمشق، ۱۴۰۰ق /۱۹۸۰م.
- ابنابی حاتم، عبدالرحمان، الجرح و التعدیل، حیدرآباد دکن، ۱۳۷۲ق / ۱۹۵۲م.
- ابنجزری، محمد، غایة النهایة، به کوشش، گ . برگشترسر، بیروت، ۱۴۰۲ق /۱۹۸۲م.
- ابنحبان، محمد، المجروحین، به کوشش محمود ابراهیم زائد، بیروت، ۱۳۹۶ق.
- ابنحجر، احمد، تقریب التهذیب، به کوشش عبدالوهاب عبداللطیف، بیروت، ۱۳۹۸ق ؛
- ابنحنبل، احمد، العلل و معرفة الرجال، به کوشش طلعت قوچ ییکیت و اسماعیل جراح اوغلی، آنکارا ۱۹۶۳م.
- ابنخلکان، وفیات ؛
- ابنسعد، محمد، الطبقات الکبری، بیروت، دارصادر.
- ابنندیم، الفهرست، به کوشش فلوگل، لایپزیگ، ۱۸۷۲م.
- بخاری، محمد، التاریخ الصغیر، به کوشش محمود ابراهیم زائد، بیروت، ۱۴۰۶ق / ۱۹۸۶م.
- بخاری، محمد، التاریخ الکبیر، حیدرآباد دکن، ۱۳۷۷ق /۱۹۵۸م.
- حاجی خلیفه، کشف الظنون، استانبول، ۱۹۴۱م.
- خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، به تحقیق مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، دار الکتب العلمیة، منشورات محمد علی بیضون، ۱۴۱۷ق.
- خطیب بغدادی، احمد، تاریخ بغداد، قاهره، ۱۳۵۰ق /۱۹۳۱م.
- خویی، ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، بیروت، ۱۴۰۳ق / ۱۹۸۳م.
- داوودی، محمد، طبقات المفسرین، به کوشش علی محمد عمر، قاهره، ۱۳۹۲ق /۱۹۷۲م.
- ذهبی، تذکرة الحفاظ، بیروت، ۱۳۷۴ق /۱۹۵۴م.
- ذهبی، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب الارنؤوط و حسین الاسد، بیروت، ۱۴۰۵ق / ۱۹۸۵م.
- زرکلی، خیر الدین، الأعلام، الأعلام قاموس تراجم لأشهر الرجال و النساء من العرب و المستعربین و المستشرقین، بیروت، دار العلم للملایین، ۱۹۸۹م.
- سزگین، فؤاد، تاریخ التراث العربی، ترجمه محمود فهمی حجازی، ریاض، ۱۴۰۳ق / ۱۹۸۳م.
- طوسی، محمد، اختیار معرفة الرجال، به کوشش میرداماد استرابادی و مهدی رجایی، قم، ۱۴۰۴ق.
- طوسی، محمد، تهذیب الاحکام، به کوشش حسن موسوی خرسان، بیروت، ۱۴۰۱ق /۱۹۸۱م.
- طوسی، محمد، رجال، نجف، ۱۳۸۰ق /۱۹۶۱م.
- فاسی، محمد، العقد الثمین، به کوشش فؤاد سید، بیروت، ۱۴۰۵ق / ۱۹۸۵م.
- کتبی، محمد، عیون التواریخ، نسخه خطی احمد ثالث، شم ۲۹۲۲.
- کلینی، محمد، الفروع من الکافی، به کوشش علی اکبر غفاری، بیروت، ۱۴۰۱ق /۱۹۸۱م.
- وحید بهبهانی، محمدباقر، تعلیقات منهج المقال، چاپ سنگی، ۱۳۰۶ق.