ابن‌ندیم

مقاله قابل قبول
پیوند کم
رده ناقص
بدون ناوبری
عدم رعایت شیوه‌نامه ارجاع
کپی‌کاری از منابع خوب
شناسه ناقص
از ویکی شیعه
ابن‌ندیم
اطلاعات فردی
نام کاملابوالفرج محمد بن ابی یعقوب اسحاق بن محمد بن اسحاق
لقبابن‌ندیم
تاریخ تولددهه اول سده چهار قمری
محل زندگیبغداد، موصل
تاریخ وفاتاوایل سده پنجم قمری
اطلاعات علمی
استادانابوسعید سیرافی، ابوسلیمان منطقی سجستانی، ابوالفرج اصفهانی و....
تألیفاتالفهرست، الاوصاف و التشبیهات که از بین رفته است.


محمدبن اسحاق معروف به ابن‌ندیم مؤلف کتاب الفهرست، کتابشناس، فهرست‌نگار و محقق بغدادی سده ۴ق. وی با علوم مختلف آشنایی نسبی داشته و گفته شده که احتمالاً در برخی زمینه‌ها مثل ادبیات عرب و علوم اوائل، به‌ویژه فلسفه و تاریخ فلسفه صاحب‌نظر بوده است.

درباره مذهب ابن‌ندیم اختلاف و تردید وجود دارد. عده‌ای او را به خاطر برخی از مطالب تالیفاتش، به معتزله متمایل دانسته و بعض دیگر با توجه به شواهد متعدد، وی را شیعه می‌دانند؛ اما رجالش شنان شیعه همچون طوسی و نجاشی، او را جزء شیعیان نمی‌دانند.

منابع پژوهش درباره زندگی وی

قدیمی‌ترین منبع درباره احوال ابن‌ندیم، گزارش موجز ابن‌شهر آشوب (وفات ۵۸۸ق) در معالم العلماء[۱] است. پس از وی یاقوت حموی (درگذشت ۶۲۶ق) در شرح حالی مختصر و برگرفته از الفهرست، به ستایش از ابن‌ندیم و اینکه این اثر، دانش مؤلف را در کتابشناسی و علوم مختلف نشان می‌دهد، پرداخته است.[۲]

در میان منابع متأخرتر، باید از لسان المیزان ابن حجر[۳] یاد کرد که شامل شرح حال نسبتاً مفصل تری از ابن‌ندیم بر مبنای گفته‌های ابن نجار، ذهبی و بررسی انتقادی الفهرست است. انتقاد تند از شخصیت ابن‌ندیم ویژگی کار ابن حجر محسوب می‌شود.

نسب

درباره نسب و خاستگاه ابن‌ندیم نمی‌توان به صورت قطعی سخن گفت، اما با توجه به اینکه وی در نسبت یا وابستگی خود به قبیله‌ای از قبایل عرب در الفهرست مطلبی نیاورده، می‌توان گفت که احتمالاً عرب نبوده است.

همچنین شواهدی چون نپرداختن ابن‌ندیم به ادیان ایرانی در بخش مربوط به مذاهب و ادیان الفهرست و نیز مطالبی که در صفحات ۲۳۹-۲۴۰ آن آورده است، می‌تواند احتمال ایرانی نبودن وی را تقویت کند.

از سوی دیگر، علاقه ابن‌ندیم به علوم اوائل و دوستی وی با عالمان مسیحی بغداد[۴] و شناخت درخور ستایش او از وضعیت بین النهرین پیش از اسلام، شاید بتواند شاهدی برای انتساب او به اقوامی باشد که قبل از ظهور اسلام در بین النهرین ساکن بودند، چنانکه نام پدر و جدش اسحاق و کنیه‌های خود او و پدرش ابوالفرج و ابویعقوب به این احتمال قوت می‌بخشد.

ولادت و وفات

ابن‌شهرآشوب در کتاب معالم العلماء، نامش را محمدبن اسحاق‌بن ندیم آورده است.[۵] یاقوت حموی نامش را محمدبن اسحاق ندیم آورده است. [۶] قِفطی در انباه الرواه، او را معروف به ابن‌ندیم [۷] و در تاریخ الحکماء، در صفحات متعدد ندیم [۸] آورده است. ذهبی در تاریخ الاسلام، ابن‌ندیم [۹]. و ابن حجر عسقلانی در لسان المیزان اسحاق ندیم[۱۰] معرفی می‌کند. اما در خود کتاب الفهرست همواره از وی با عنوان محمد بن اسحاق الندیم معروف به ابواسحاق وراق یاد می‌شود[۱۱] از محل تولد ابن‌ندیم نیز اطلاعی در دست نیست، تنها می‌دانیم که در بغداد می‌زیسته و مدتی در موصل اقامت داشته است.[۱۲] در منابع قدیم و جدید که نامی از ابن‌ندیم برده‌اند بر بغدادی بودن وی اتفاق نظر دارند. در میان نویسندگان متقدم ابن ابی اصیبعه در بخش‌های مختلف کتاب عیون الأنباء فی طبقات الأطباء، به بغدادی بودن ابن‌ندیم اشاره می‌کند.[۱۳] پس از آن وفيات الأعيان ابن خلکان [۱۴] و الوافی بالوفیات صفدی [۱۵] و در منابع جدیدتر، الأعلام زرکلی[۱۶] ریحانه الادب اثر مدرس تبریزی، [۱۷] و الكنى والألقاب شیخ عباس قمی، [۱۸] از جمله منابعی هستند که بر بغدادی بودن وی صحه گذاشته‌اند.


در مورد تاریخ تولد ابن‌ندیم گزارشی که خود او در الفهرست[۱۹] درباره ملاقاتش با فقیه خارجی(از فقهای خوارجابوبکر بردعی در ۳۴۰ق به دست داده، تا حدودی راهگشاست. با توجه به اطلاعاتی که ابن‌ندیم از آثار و عقاید بردعی در این دیدار گردآوری کرده، می‌توان دریافت که وی در زمان ملاقات، از بلوغ علمی برخوردار بوده است و در حدود سی تا چهل ساله بوده است.

زمان درگذشت ابن‌ندیم محل اختلاف است. صفدی آن را ۳۸۰ق نوشته[۲۰] و مقریزی چهارشنبه ۲۰ شعبان ۳۸۰ در بغداد ضبط کرده است.[۲۱] همچنین بر مبنای سخن ابن نجار در یکجا درگذشت ابن‌ندیم، چهارشنبه ۲۰ شعبان ۳۸۵[۲۲] و در جای دیگر شعبان سنة ثمان و ثلاثین (۳۳۸ق) آمده است.[۲۳] برخی از معاصران[۲۴] با توجه به تاریخ اخیر، زمان مرگ او را اوایل سده ۵ق نوشته‌اند.

گفتنی است که تاریخ‌های بعد از ۳۸۰ق که در الفهرست دیده می‌شود، به گمان قریب به یقین از اضافات ناسخان است، خاصه اینکه مؤلف خود در کتابش[۲۵] از خوانندگان خواسته است که در تکمیل اثر او بکوشند.[۲۶]

شغل

در مورد شغل ابن‌ندیم، گرچه یاقوت حموی احتمال داده که او وَرّاق[یادداشت ۱] بوده است[۲۷] و برخی منابع دیگر ظاهراً او را به عنوان ورّاق می‌شناخته‌اند[۲۸]، اما در خود کتاب الفهرست در این باره ناهمگونی به چشم می‌خورد: در بسیاری از موارد می‌توان «وراق» را مربوط به پدر و در برخی از موارد مربوط به خود ابن‌ندیم دانست. به هر روی دلیل قاطعی بر وراق بودن ابن‌ندیم در دست نیست، هر چند برخی از خاورشناسان، چون داج[۲۹] و کرمر[۳۰] احتمال داده‌اند که پدر و فرزند هر دو وراق بوده باشند.

با این همه ابن‌ندیم با فن وراقی آشنا بوده است، چنانکه بخشی از کتاب الاوصاف و التشبیهات وی به کتابت و ادوات آن اختصاص داشته است.[۳۱] ظاهراً اطلاعات او را در این زمینه باید مأخوذ از پدرش دانست.

اساتید

در مورد تحصیلات و استادان ابن‌ندیم نیز اطلاعات اندکی در دست است.

در میان مشایخ وی می‌توان از سری بن احمد کندی،[۳۲] ابوعلی بن سوار کاتب،[۳۳] ابوالحسن علی بن هارون بن علی بن هارون بن علی بن یحیی از آل منجم،[۳۴] ابوالفتح ابن نحوی،[۳۵] ابودلف ینبوعی،[۳۶] ابوالخیر ابن خمار[۳۷] و مهم‌تر از همه ابوسعید سیرافی،[۳۸] ابوسلیمان منطقی سجستانی،[۳۹] ابوالفرج اصفهانی،[۴۰] ابو عبیدالله مرزبانی[۴۱] و احتمالاً یحیی بن عدی[۴۲] نام برد.

ابن حجر[۴۳] نیز در میان مشایخ وی اسماعیل صفار، از محدثان مشهور بغداد را نام برده که منبع آن معلوم نیست.

شخصیت علمی

با دقت در الفهرست می‌توان دریافت که ابن‌ندیم با علوم مختلف آشنایی نسبی داشته و احتمالاً در برخی زمینه‌ها صاحب نظر بوده است. از آن جمله است: ادبیات عرب و علوم اوائل، به ویژه فلسفه و تاریخ فلسفه.

در واقع اگر او نزد ابوسلیمان سجستانی فلسفه خوانده باشد، باید برای او در این علم مقامی بلند فرض نمود.

از خصوصیات ابن‌ندیم که با مطالعه الفهرست می‌توان به آنها پی برد، آزاداندیشی و تسامح، دقت به ضبط، ذوق سلیم و ابتکار در مسائل علمی است که از مصاحبتش با کسانی چون ابوسلیمان سجستانی و مشرب معتزلی و عقل گرای او و نیز از مطالعاتش در باب ادیان و مذاهب، ناشی می‌شود.

مذهب

اختلاف نظری که در مورد مذهب ابن‌ندیم دیده می‌شود، از تشتت و گوناگونی آراء وی در الفهرست ریشه می‌گیرد.

قرائن موجود در الفهرست بر میل او به اعتزال و مکتب معتزله دلالت دارد. از آن جمله است:

دلایل تشیع

نظر به اینکه او از برخی امامان شیعه و فرزندانشان با جمله علیه‌السلام یاد کرده[۴۹] و اهل بیت پیامبر(ص) را همچون فردی شیعی می‌ستاید[۵۰] و برای شیخین، دیگر خلفا و کسانی چون طلحه، زبیر و عایشه تعبیر رضی الله عنه را به کار نمی‌برد،[۵۱] می‌توان گفت که شیعی مذهب بوده است. باید افزود که از عبارت ترضیه (رضی الله عنه) که در برخی موارد در کتاب الفهرست چاپی[۵۲] برای عمر بن خطاب و دیگران دیده می‌شود، در نسخه‌های اصلی آن اثری نیست، از این رو می‌توان دریافت که این تعابیر توسط ناسخان اضافه شده است.

قرائن دیگری نیز وجود دارد که می‌تواند بر تشیع وی دلالت کند:

  • ذکر تعبیر خاصه برای شیعیان و عامه برای اهل سنت؛[۵۳]
  • نقل روایتی از واقدی مبنی بر آنکه علی(ع) معجزه پیامبر(ص) بوده است.[۵۴]
  • حسن المذهب خواندن واقدی که خود، او را شیعی می‌داند.[۵۵]
  • ستایش از هشام بن حکم که به امامت امام صادق(ع) گروید.[۵۶]
  • رجال‌نویسان اهل سنت همواره بر گرایش ابن‌ندیم به تشیع و اعتزال تصریح و گاه از او به سختی انتقاد کرده‌اند.[۵۷]

لازم به ذکر است که علمای امامیه هچون شیخ طوسی و نجاشی، با اینکه از الفهرست بهره گرفته‌اند، او را از جمله رجال امامیه محسوب نداشته‌اند.[۵۸]

دلایل حنفی بودن

با دقت در بخش مربوط به ابوحنیفه در الفهرست می‌توان چنین استنباط کرد که ابن‌ندیم به او و مذهب حنفی هم علاقه داشته است، زیرا در شرح حال ابوحنیفه او را بسیار مدح کرده است.[۵۹]

در جای دیگر مناظره معروف میان ابوحنیفه و مؤمن الطاق را که ناظر بر قدح ابوحنیفه بود، ظاهراً به گونه‌ای تحریف شده نقل کرده است.[۶۰]

آثار

تصویر کتاب الفهرست ابن‌ندیم
تصویر کتاب الفهرست ابن‌ندیم

الفهرست

این کتاب نه تنها به مثابه دانشنامه‌ای است که تاریخ فرهنگ، ادبیات و مذهب را از ادوار قبل از اسلام تا عصر نویسنده (سده ۴ق) به شکل بدیعی به تصویر می‌کشد، بلکه خصوصیات کتاب‌شناسی نیز دارد و چنانکه از مقدمه کوتاه آن برمی‌آید[۶۱] ابن‌ندیم مصمم بوده است تا فهرستی از کلیه آثاری که به زبان عربی توسط نویسندگان عرب و غیرعرب تألیف شده بوده، با تراجم مؤلفان آنها به دست دهد، اما مطالعه الفهرست نشان می‌دهد که محتوای این کتاب گسترده‌تر از آن است که مؤلف خود در مقدمه وعده داده است.[۶۲]

الاوصاف و التشبیهات

ابن‌ندیم علاوه بر الفهرست، کتابی با عنوان الاوصاف و التشبیهات نیز داشته است که اکنون از آن نشانی در دست نیست.[۶۳]

پانویس

  1. ابن شهر آشوب، ص۱۴۳.
  2. یاقوت، ص۱۸-۱۷.
  3. ابن حجر، ج۵، ص۷۲-۷۳.
  4. نک: "علم ابن الندیم بالیهودیه و النصرانیه"، ج۸، ص۸۴-۱۱۳؛ ج۱۰، ص۱۵۶-۱۸۳.
  5. ابن‌شهر آشوب، معالم العلماء، ۱۳۸۰ش، ص۱۳۰.
  6. یاقوت حموی، معجم الادباء، ۱۳۸۱ش .ج۲، ص۱۰۵۰.
  7. قفطی، انباه الرواه علی انباه النحاه، ۱۹۵۰م، ج۱، ص۷.
  8. قفطی، تاریخ الحکماء، مکتبه المثنی، ج۱، ص۲۹-۹۷-۱۲۸-۲۵۵.
  9. الذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ۱۹۸۸م، ص۳۹۸.
  10. ابن‌حجر عسقلانی، لسان المیزان،۱۹۷۱م، ج۵، ص۷۲.
  11. مشکور، «کتاب الفهرست للندیم المعروف خطأ بابن الندیم»، ص۳۳۶.
  12. نگاه کنید: ابن‌ندیم، ص۹۴، ص۱۸۱، جاهای مختلف.
  13. ابن ابی اصیبعه،عیون الأنباء فی طبقات الأطباء، بیروت، ص۹۱-۲۸۶-۳۲۹.
  14. ابن خلکان، وفيات الأعيان و أنباء أبناء الزمان، بیروت، ج۱، ص۳۶.
  15. الصفدی، الوافی بالوفیات، ۱۴۲۰ق، ج۲، ص۱۹۷.
  16. زرکلی، الأعلام، ۱۹۸۰م، ج۶، ص۲۵۳.
  17. مدرس تبریزی، ریحانه الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه او اللقب، ۱۳۲۶ش، ج۸، ص۲۵۲.
  18. قمی، الكنى والألقاب، ۱۳۷۶ش، ج۱، ص۴۴۰.
  19. ص۲۹۵.
  20. صفدی، ابوالصفا صلاح الدین، الوافی بالوفیات ج۲، ص۱۹۷.
  21. نگاه کنید: The Fihrist of al-Nadim، ص۲۵-۲۶.
  22. نگاه کنید: زلهایم، ص۶۱۷.
  23. نگاه کنید: ابن حجر، ج۵، ص۷۲.
  24. نگاه کنید: اعلام، ج۶، ص۲۹؛ قس: Kitâb al-Fihrist، ص۱۲، حاشیه؛ Byzance et les Arabes، ص۲۹۵.
  25. ابن‌ندیم، ص۲۲۴.
  26. برای اطلاع بیشتر از تاریخ مرگ ابن‌ندیم، نک: زلهایم، ص۶۱۳-۶۲۴.
  27. ص۱۸-۱۷.
  28. نگاه کنید: ابن خلکان، ج۱، ص۵۳؛ ابن حجر، ج۵، ص۷۲.
  29. The Fihrist of al-Nadim, New York، ص۱۶-۱۷.
  30. Humanism in the Renaissance of Islam، ص۱۳۹.
  31. ابن‌ندیم، ص۱۴.
  32. ابن‌ندیم، ص۱۳.
  33. ابن‌ندیم، ص۱۵۴.
  34. ابن‌ندیم، ص۱۶۱.
  35. ابن‌ندیم، ص۱۶۲.
  36. ابن‌ندیم، ص۴۱۰.
  37. ابن‌ندیم، ص۳۰۵.
  38. ابن‌ندیم، ص۴۵، جاهای مختلف.
  39. ابن‌ندیم، ص۳۰۲.
  40. ابن‌ندیم، ص۱۵۸.
  41. ابن‌ندیم، ص۲۰۸؛ مقایسه کنید: The Fihrist of al-Nadim، ص۲۵-۲۶، به نقل از مقریزی.
  42. ابن‌ندیم، ص۳۰۹، ۳۱۳، مقایسه کنید با: ابن‌ندیم، ص۳۲۲.
  43. ابن حجر، ج۵، ص۷۲.
  44. ابن‌ندیم، ص۲۰۲.
  45. ابن‌ندیم، ص۲۱۴-۲۱۷.
  46. ابن‌ندیم، ص۲۰۱-۲۰۲.
  47. ابن‌ندیم، ص۲۸۷.
  48. ابن‌ندیم، ص۲۳۱.
  49. ابن‌ندیم، ص۹۵، ۱۲۰، ۲۵۲، جاهای مختلف.
  50. ابن‌ندیم، ص۱۹۷، ۲۷۶.
  51. ابن‌ندیم، ص۲۷، ۱۱۵، ۱۳۶، جاهای مختلف.
  52. ابن‌ندیم، ص۱۱۵، ۱۴۶، ۲۲۴، ۲۵۱.
  53. ابن‌ندیم، ص۲۴۶، ۲۸۷، ۲۸۹؛ نیز نگاه کنید: Beitrهge zur Erklهrung des Kitâb al-Fihrist، ص۲۷۸-۲۸۴.
  54. ابن‌ندیم، ص۱۱۱.
  55. ابن‌ندیم، ص۱۱۱.
  56. ابن‌ندیم، ص۲۲۳-۲۲۴.
  57. نگاه کنید: یاقوت، ص۱۸-۱۷؛ تاریخ الاسلام، ص۳۹۸؛ صفدی، ج۲، ص۱۹۷؛ ابن حجر، ج۵، ص۷۲-۷۳؛ The Fihrist of al-Nadim, New York، ص۲۵-۲۶، به نقل از مقریزی.
  58. مقایسه کنید با: ابن شهر آشوب، ص۱۴۳.
  59. ابن‌ندیم، ص۲۵۵-۲۵۶.
  60. ابن‌ندیم، ص۲۲۴؛ مقایسه کنید با: نجاشی، ۳۲۶.
  61. ابن‌ندیم، ص۳.
  62. توضیح بیشتر رجوع شود به مدخل الفهرست.
  63. ابن‌ندیم، ص۱۴.

یادداشت

  1. کاغذ برنده، ورق ساز. لغت نامه دهخدا ذیل ورّاق

منابع

  • ابن‌ابی‌اصیبعه، احمد بن قاسم، عیون الأنباء فی طبقات الأطباء، تحقیق نزار رضا، بیروت، دار مکتبه الحیاه، بی‌تا
  • ابن‌حجر عسقلانی، احمدبن علی، لسان المیزان، بیروت، موسسه الاعلمی للمطبوعات، ۱۹۷۱م.
  • ابن‌خلکان، احمدبن محمد، وفيات الأعيان و أنباء أبناء الزمان، محقق: احسان عباس، بیروت، دارالفکر، بی‌تا
  • ابن‌شهر آشوب، محمد بن علی، معالم العلماء، نجف، المطبعه الحیدریه، ۱۳۸۰ش.
  • ابن‌طاووس، علی بن موسی، فرج المهموم، نجف، ۱۳۶۸ق.
  • ابن‌نجار، محمد بن محمود، ذیل تاریخ بغداد، حیدرآباد دکن، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۱م.
  • ابن‌ندیم، الفهرست.
  • ابوالحسن عامری، محمد بن یوسف، الاعلام بمناقب الاسلام، به کوشش احمد عبدالحمید غراب، قاهره، ۱۳۸۷ق/۱۹۶۷م.
  • ادریسی، محمدبن عبدالعزیز، انوار علو الاجرام، به کوشش سزگین، فرانکفورت، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۰م.
  • الزرکلی، خیرالدین، الأعلام، بیروت، دار العلم للملايين، چ۵، ۱۹۸۰م.
  • الصفدی، خلیل بن ابیک، الوافی بالوفیات، محقق: أحمد الأرناؤوط وتركي مصطفى، بیروت، دار احیاء تراث، ۱۴۲۰ق.
  • بغدادی، عبدالقادر بن عمر، خزانه الادب، بولاق، ۱۲۹۹ق.
  • تجدد، رضا، مقدمه بر ترجمه الفهرست، تهران، ۱۳۶۶ش.
  • دانش پژوه، محمدتقی، مقدمه بر نزهه الارواح شهرزوری، تهران، ۱۳۶۵ش.
  • الذهبی، محمدبن احمد، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، بیروت، دارالکتب العربی، ۱۹۸۸م.
  • زلهایم، رودلف، «تاریخ وفاة ابن الندیم»، ترجمه حسام صغیر، مجله مجمع اللغه العربیه، دمشق، ۱۳۹۵ق/۱۹۷۵م؛ ج۵۰، شم ۳.
  • طوسی، محمد بن حسن، الفهرست، به کوشش محمد صادق آل بحرالعلوم، نجف، کتابفروشی مرتضویه.
  • قفطی، علی‌بن یوسف، إنباه الرواه علی أنباه النحاه، محقق: محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، دارالکتب المصری، ۱۹۵۰م.
  • قفطی، علی‌بن یوسف، تاریخ لحکماء، بغداد، مکتبه المثنی، بی‌تا.
  • قمی، شیخ عباس، الکنی و الالقاب، محقق: محمدهادی امینی، تهران، مکتبه الصدر، ۱۳۷۶ش.
  • مدرسی تبریزی، محمدعلی، ریحانه الادب، تهران، نشر خیام، ۱۳۲۶ش.
  • مشکور, محمدجواد، «کتاب الفهرست للندیم المعروف خطأ بابن الندیم» مجله مجمع اللغه العربیه, دمشق, مجلد۵۲, شماره۲, آوریل ۱۹۷۷م.
  • نجاشی، احمد بن علی، الرجال، به کوشش موسی شبیری زنجانی، قم، ۱۴۰۷ق.
  • یاقوت حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم الادباء، ترجمه: عبدالمحمد آیتی، تهران، نشر سروش، ۱۳۸۱ش .
  • Dogge, B., introd. The Fihrist of al-Nadim, New York, 1970; EI2.
  • Flügel, G., intod. Kitâb al-Fihrist, Leipzig, 1871.
  • Goldziher, I.,»Beitrهge zur Erklهrung des Kitâb al-Fihrist", ZDMG, 1882, vol. XXXVI.
  • Kraemer, J. L., Humanism in the Renaissance of Islam, Leiden, 1986.
  • Mهnovه, M., introd. Ketab al-Fihrist, Tehran, 1971; Ritter, H.,»Zur Uberlieferung des Fihrist", Der Islam, 1928, vol. XVII.
  • Vasiliev, A. A., Byzance et les Arabes, tr. H. Grégoire et M. Canard, Bruxelles, 1950.

پیوند به بیرون