خاندان برغانی
اطلاعات کلی | |
---|---|
وجه نامگذاری | تبعید ملا محمدملائکه به روستای بَرَغان |
نسب | آلبویه |
صدر خاندان | ملا محمدکاظم طالقانی |
خاستگاه | طالقان |
انشعاب به | آلشهیدی منسوب به شهید ثالث، آلصالحی وابسته به محمدصالح و آلعلوی منتسب به ملا علی |
مکان استقرار | عراق، ایران |
ویژگی | خاندان عالمپرور و تأثیرگذار در مبارزه با فرقههای شیخیه و بابیه |
شخصیتها | |
عالمان | محمدتقی، محمدصالح، علی، محمد ملائکه |
خاندان بَرَغانی از خاندانهای عالمپرور و تأثیرگذار ایرانی که علمای زیادی از آن برخاستند. این خاندان تا قرن ۱۲ق به آلطالقانی شهرت داشت و با تبعیدِ ملا محمدملائکه به روستای برغان، به برغانی شهرت یافت.
سه فرزند ملا محمد ملائکه به نامهای محمدتقی، محمدصالح و علی برغانی از شهرت بیشتری در مجامع علمی-ادبی عراق و ایران برخوردار بوده و در زمره عالمان دوره قاجار قرار گرفتند. خاندان برغانی به سه شعبه آلشهیدی منسوب به شهید ثالث، آلصالحی وابسته به محمدصالح و آلعلوی منتسب به ملا علی تقسیم شدند.
ملا محمدتقی را مبدع نظریه ولایت فقیه و از مخالفان و تکفیرکنندگان فرقههای شیخیه و بابیه قلمداد کردهاند. محمدصالح نیز از علما و فقهای متبحر اصولی بود. وی طی فتوایی هرگونه جنگ یا مذاکره با دولتهای خارجی را مشروط به اجازه فقها عنوان کرد. بانوان عالم فراوانی در این خاندان وجود داشتند.
خاستگاه
خاندان برغانی یا آلبرغانی یکی از قدیمیترین و مشهورترین خانوادههای علمی ایرانی است.[۱] این خاندان در عراق و ایران سکونت داشتند و خدمات زیادی به علم و دین کردند.[۲] گفته شده آنها اصالتا شاخهای از آلبویه بودند[۳] و خاستگاه اولیه آنها منطقه طالقان بوده است.[۴]
این خاندان در قرن ۱۰ق تا نیمه دوم قرن ۱۲ق به آلطالقانی شهرت داشت.[۵] گفته شده برخی از قبور و موقوفات آنها در منطقه طالقان و دیلمان وجود دارد.[۶] شهرت آنها به برغانی از اواخر قرن ۱۲ق و اوایل قرن ۱۳ق دانسته شده است.[۷] و علت آن، حضورشان در روستای برغان از توابع ری[۸] یا از توابع تهران[۹] بود. خاندان برغانی به سه شعبه آلشهیدی، آلصالحی و آلعلوی تقسیم شدند.[۱۰] گفته شده افراد این خاندان در مناطقی از ایران، عراق و حتی اروپا و آمریکا حضور دارند.[۱۱]
شخصیتهای برجسته
خاندان برغانی خاندانی عالمپرور بود و از میان آنان عالمان بسیاری در علوم اسلامی وجود داشتند.[۱۲] در برخی کتب به بیش از ۵۰ نفر از مشاهیر آنها اشاره شده است.[۱۳]
ملا محمدکاظم طالقانی
ملا محمدکاظم طالقانی (متوفای ۱۰۹۴ق)[۱۴] از علما و شاگردان شیخ بهایی، باقر میرداماد و میرفندرسکی بود.[۱۵] وی اولین شخصیت شناخته شده این خاندان دانسته شده است. او مؤسس و مدرس مدرسه نواب در قزوین بود[۱۶] ملا محمدکاظم اصالتا اهل طالقان بود و در قزوین زندگی میکرد.[۱۷] فرزندش ملا محمد جعفر[۱۸] از علمای زمان محمدباقر مجلسی بود و از او اجازه نقل روایت داشت.[۱۹] ملا محمدتقی (متوفای ۱۱۶۱ق) فرزند ملا محمدجعفر و پدر ملا محمدملائکه[۲۰] و ملا نعیم[۲۱] نیز از عالمان دانسته شده است.
ملا محمدملائکه برغانی
محمد بن محمدتقی (متوفای ۱۲۰۰ق)[۲۲] مشهور به ملائکه[۲۳] از عالمان دین بود.[۲۴] وی مسلک اصولی داشت و به علت موضعگیریهای صریح در برابر اخباریان به برغان تبعید شد.[۲۵] او اولین نفر از این خاندان بود که به برغانی شهرت یافت.[۲۶] وی نویسنده کتاب الدر الثمین فی الامامه و تحفة الابرار فی تفسیر القرآن بود.[۲۷]
سه فرزند او به نامهای محمدتقی، محمدصالح و علی[۲۸] در مجامع علمی-ادبی عراق و ایران به شهرت رسیده[۲۹] و از عالمان دوره قاجار شدند.[۳۰]
ملا محمدتقی برغانی
محمدتقی برغانی (متوفای ۱۲۶۴ق) معروف به شهید ثالث[۳۱] از فقیهان شیعه در عصر قاجار بود.[۳۲] وی اولین مجتهدی بود که نظریه ولایت فقیه را مطرح و حکومت پادشاهی را نامشروع اعلام کرد.[۳۳] یکی از دلایل شهرت برغانی تکفیر شیخیه[۳۴] و بابیه[۳۵] بود. برغانی به همراه عالمانی چون سید محمد مجاهد در جنگ علیه شوروی شرکت داشت.[۳۶] شهادت ملا محمدتقی به دست اعضای فرقه بابیه در محراب سبب شد تا خاندانش به آلشهید و شهیدی معروف شوند.[۳۷] عالمان، فقیهان، فلاسفه، حکما و شاعران زیادی از این خاندان به وجود آمدند.[۳۸] گفته شده ملا محمدتقی ده پسر داشت که همگی آنها از عالمان دین بوده[۳۹] و تعدادی از آنها به فرقه شیخیه گرایش داشتند.[۴۰]
برخی از فرزندان و نوادگان مشهور ملا محمدتقی عبارتند از:
- باقر بن محمدتقی برغانی (متوفای حدود ۱۲۸۰ق) از عالمان و شاگردان محمدحسن نجفی.[۴۱]
- عبدالله بن محمدتقی برغانی (متوفای ۱۲۹۰ق) از عالمان و شاگردان محمدحسن نجفی.[۴۲]
- ابوالقاسم بن محمدتقی برغانی (متوفای بعد ۱۳۰۰ق)[۴۳] فقیه و از شاگردان محمدحسن نجفی و سید ابراهیم موسوی قزوینی.[۴۴]
- جعفر بن محمدتقی برغانی (متوفای ۱۳۰۶ق) از عالمان شیخیه.[۴۵]
- ابراهیم بن محمد بن محمدتقی برغانی (متوفای ۱۳۱۰ق).[۴۶]
- صادق بن محمدتقی برغانی (متوفای ۱۳۱۱ق) مرجع تقلید[۴۷] و از شاگردان محمدحسن نجفی.[۴۸] و حسن بن جعفر کاشف الغطاء.[۴۹]
- کاظم بن محمدتقی برغانی (متوفای ۱۳۲۰ق) از شاگردان زینالعابدین مازندرانی.[۵۰]
- عیسی بن محمدتقی برغانی (متوفای ۱۳۳۹ق) شاگرد سید حسین کوهکمری و محمدحسین کاظمی و زینالعابدین مازندرانی.[۵۱]
- اسماعیل بن محمد بن محمدتقی برغانی (متوفای ۱۳۰۲ق) از شاگردان شیخ مرتضی انصاری و سید حسین کوهکمری.[۵۲]
- ابراهیم بن محمد بن محمدتقی برغانی (متوفای ۱۳۱۰ق) فقیه و متکلم.[۵۳]
- اسحاق بن محمد بن محمدتقی برغانی (متوفای حدود ۱۳۰۷ق[۵۴] یا ۱۳۱۱ق[۵۵]) مرجع تقلید در قزوین و از شرکتکنندگان در نهضت تحریم تنباکو و از مخالفان معاهده با بریتانیا.[۵۶]
- فتحالله بن صادق بن محمدتقی برغانی (متوفای بعد ۱۳۳۷ق) از شاگردان شیخ الشریعه اصفهانی.[۵۷]
- مهدی شهیدی قزوینی فرزند صادق بن محمدتقی برغانی (متوفای ۱۳۳۷ق) از عالمان و زاهدان قزوین.[۵۸]
- میرزا ابوتراب قزوینی فرزند ابوالقاسم بن محمدتقی برغانی (متوفای ۱۳۷۵ق).[۵۹]
- ابوتراب بن ابوالقاسم بن محمدتقی برغانی (متوفای ۱۳۷۵-۱۳۷۷ق) فقیه و مرجع تقلید.[۶۰]
- نصرالله بن هدایةالله بن صادق بن محمدتقی برغانی (متوفای ۱۳۹۸ق).[۶۱]
ملا محمدصالح برغانی
محمدصالح (متوفای ۱۲۷۱ق)[۶۲] برادر ملا محمدتقی از علما و فقهای متبحر اصولی بود.[۶۳] وی از شاگردان جعفر کاشفالغطا،[۶۴] میرزای قمی،[۶۵] سیدعلی طباطبایی و سیدمحمد مجاهد[۶۶] بود. وی طی فتوایی هرگونه جنگ یا مذاکره با دولتهای خارجی را مشروط به اجازه فقها عنوان کرد.[۶۷] رهبری جنبش اصلاحطلبی اسلامی،[۶۸] مبارزه با فرقه شیخیه[۶۹] و ساخت مدرسه صالحیه،[۷۰] از جمله اقدامات او بود. فرزندان برغانی را از فقها و محدثان شمردهاند.[۷۱] آلصالحی یک از فروعات خاندان برغانی وابسته به ملا محمدصالح برغانی هستند.[۷۲] تعدادی از فرزندان و نوادگان ملا محمدصالح عبارتند از:
- حسن بن محمدصالح برغانی (متوفای ۱۲۸۰ق) فقیه و از شاگردان معروف شیخ مرتضی انصاری.[۷۳]
- محمد بن محمدصالح برغانی (متوفای ۱۲۹۱ق) از عالمان و شاگردان زینالعابدین مازندرانی.[۷۴]
- میرزا عبدالوهاب بن محمدصالح برغانی (متوفای ۱۲۹۵ق) فقیه و متکلم[۷۵] از عالمان زمان خود.[۷۶]
- موسی بن محمدصالح برغانی (متوفای ۱۲۹۰ق[۷۷] یا ۱۲۹۸ق) از شاگردان پدر و عموی خود محمدتقی و شیخ مرتضی انصاری در نجف.[۷۸]
- میرزا علامه بن حسن بن محمدصالح برغانی (متوفای حدود ۱۳۱۰ق) از شاگردان میرزا حبیبالله رشتی.[۷۹]
- علینقی بن حسن بن محمدصالح برغانی (متوفای ۱۳۲۰ق) عالم و فقیه [۸۰] و از شاگردان میرزا حبیبالله رشتی.[۸۱]
- میرزا علیاکبر بن حسین بن محمدصالح برغانی ملقب به صدرالعلماء.[۸۲]
ملا علی برغانی
ملا علی برغانی (متوفای ۱۲۶۹ق)[۸۳] فرزند سوم ملا محمدملائکه[۸۴] از عالمان دین و شاگرد شیخ احمد احسایی بود و به شیخیه و بابیه گرایش داشت.[۸۵] آلعلوی منسوب به ملا علی و از خانوادههای علمی معروف در قزوین هستند و عالمان زیادی به این خاندان منسوب شدهاند.[۸۶] عبدالحسین بن علی بن محمد برغانی (متوفای ۱۲۹۰ق) از فقها و فضلای عصر خود[۸۷] و از شاگردان سید علی طباطبایی، سید محمد مجاهد و شریفالعلماء،[۸۸] و همچنین علاءالدین بن رضا بن عبدالحسین بن علی (متوفای ۱۳۹۴ق) از اساتید مدرسه صالحیه قزوین[۸۹] از جمله اعقاب ملا علی برغانی بودند.
بانوان عالم
بانوان فراوانی از خاندان برغانی در زمره عالمان قرار گرفتهاند که عدهای از آنها عبارتند از:
- ماهشرف دختر محمدتقی بن محمدجعفر خواهر محمدملائکه، ادیب، شاعر، متکلم و عارف و از صاحبمنصبان حکومت قاجاری.[۹۰]
- امکلثوم دختر ملا محمدتقی از عالمان، نویسندگان و مدرسان علوم اسلامی.[۹۱]
- زرینتاج ملقب به قُرَّةالعین فرزند محمدصالح برغانی (متوفای ۱۲۶۸ق) از عالمان دینی بود؛[۹۲] اما به فرقه بابیه گرایش پیدا کرد و از سران فرقه شد[۹۳] و نقش مؤثری در ترویج و گسترش فرقه بابیه ایفا کرد.[۹۴] او همسر فرزند ملا محمدتقی نیز بود.[۹۵]
- فاطمه دختر محمدصالح برغانی (متوفای حدود ۱۲۹۵ق) مفسر و از عالمان علم بلاغت.[۹۶]
- ربابه دختر محمدصالح برغانی (متوفای ۱۲۹۷ق)[۹۷] عالم، خطیب و از زنان شناخته شده عصر خود.[۹۸]
- مرضیه دختر محمدصالح برغانی (متوفای حدود ۱۳۱۳ق) مفسر، فقیه و شاعر و از شاگردان پدر و عموهای خود[۹۹] و از سیاسیون عصر قاجار.[۱۰۰]
- زهرا دختر محمدصالح برغانی (متوفای حدود ۱۳۲۰ق) عابد، فقیه و مفسر. او عرفان را از عموی خود ملا علی آموخت.[۱۰۱]
- خدیجه سلطان دختر محمدصالح برغانی (متوفای ۱۳۲۱ق) فقیه، محدث، مفسر، متکلم و عارف[۱۰۲] و مادر مسعود قزوینی معروف به شیخ الاسلام که توسط مشروطهخواهان به شهادت رسید.[۱۰۳]
- نرگس دختر محمدصالح برغانی (متوفای ۱۳۲۲ق) عالم، زاهد، محدث، متکلم و مفسر.[۱۰۴]
- ام کلثوم دختر شیخ کریم روغنی قزوینی (متوفای ۱۳۲۰ق) فقیه و محدث و از شاگردان محمدصالح برغانی. چهار فرزند او نیز از عالمان و فضلا دانسته شدهاند.[۱۰۵]
- سلطان خانم دختر محمدحسن بن محمدصالح برغانی (متوفای ۱۳۳۶ق) فقیه، محدث و مفسر.[۱۰۶]
- صدیقه دختر علینقی بن حسن بن محمدصالح برغانی (متوفای ۱۳۵۰ق)[۱۰۷] فقیه، مفسر و زاهد.[۱۰۸]
- زینت دختر محمد بن محمدتقی برغانی (متوفای ۱۳۳۳ق) مجتهد، نویسنده و متکلم.[۱۰۹]
پانویس
- ↑ امین، مستدرکات أعیان الشیعة، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۳۰۰، برغانی، موسوعة البرغانی، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۱۰، مقدمه محقق.
- ↑ امین، مستدرکات أعیان الشیعة، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۳۰۰.
- ↑ امین، مستدرکات أعیان الشیعة، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۳۰۰؛ برغانی، موسوعة البرغانی، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۱۱، مقدمه محقق.
- ↑ امین، مستدرکات أعیان الشیعة، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۳۰۰.
- ↑ امین، مستدرکات أعیان الشیعة، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۳۰۰.
- ↑ امین، مستدرکات أعیان الشیعة، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۳۰۰.
- ↑ امین، مستدرکات أعیان الشیعة، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۳۰۰.
- ↑ آقابزرگ تهرانی، طبقات أعلام الشیعة، ۱۴۳۰ق، ج۱۰، ص۲۲۶.
- ↑ آزاد کشمیری، نجوم السماء، ۱۳۸۷ش، ج۱، ص۴۳۲.
- ↑ امین، مستدرکات أعیان الشیعة، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۳۰۰؛ برغانی، موسوعة البرغانی، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۱۱، مقدمه محقق.
- ↑ امین، مستدرکات أعیان الشیعة، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۳۰۰.
- ↑ امین، مستدرکات أعیان الشیعة، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۳۰۰.
- ↑ امین، مستدرکات أعیان الشیعة، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۳۰۰-۳۰۱. به نقل از دیگران.
- ↑ حر عاملی، أمل الآمل، بغداد، ج۲، ص۲۹۵.
- ↑ امین، مستدرکات أعیان الشیعة، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۳۰۱.
- ↑ حر عاملی، أمل الآمل، بغداد، ج۲، ص۲۹۵؛ امین، مستدرکات أعیان الشیعة، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۳۰۱.
- ↑ آقابزرگ تهرانی، طبقات أعلام الشیعة، ۱۴۳۰ق، ج۸، ص۴۶۳.
- ↑ صدر، تکملة أمل الآمل، ۱۴۲۹ق، ج۵، ص۳۱۶.
- ↑ صدر، تکملة أمل الآمل، ۱۴۲۹ق، ج۵، ص۳۱۶؛ آقابزرگ تهرانی، طبقات أعلام الشیعة، ۱۴۳۰ق، ج۹، ص۱۳۷؛ امین، مستدرکات أعیان الشیعة، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۳۰۱.
- ↑ آقابزرگ تهرانی، طبقات أعلام الشیعة، ۱۴۳۰ق، ج۹، ص۱۱۷؛ امین، مستدرکات أعیان الشیعة، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۳۰۱.
- ↑ امین، مستدرکات أعیان الشیعة، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۳۰۱.
- ↑ آقابزرگ تهرانی، طبقات أعلام الشیعة، ۱۴۳۰ق، ج۱۲، ص۳۶۸.
- ↑ گروه علمی موسسه امام صادق(ع)، موسوعة طبقات الفقهاء، ۱۴۱۸ق، ج۱۲، ص۳۲۲؛ سبحانی، معجم طبقات المتکلمین، ۱۴۲۴ق، ج۴، ص۴۱۵.
- ↑ برغانی، موسوعة البرغانی، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۱۴، مقدمه محقق؛ آقابزرگ تهرانی، طبقات أعلام الشیعة، ۱۴۳۰ق، ج۱۲، ص۳۶۸.
- ↑ امین، مستدرکات أعیان الشیعة، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۲۸۶؛ گروه علمی موسسه امام صادق(ع)، موسوعة طبقات الفقهاء، ۱۴۱۸ق، ج۱۲، ص۳۲۲.
- ↑ برغانی، موسوعة البرغانی، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۱۴، مقدمه محقق؛ امین، مستدرکات أعیان الشیعة، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۳۰۰.
- ↑ سبحانی، معجم طبقات المتکلمین، ۱۴۲۴ق، ج۴، ص۴۱۵-۴۱۶.
- ↑ آقابزرگ تهرانی، طبقات أعلام الشیعة، ۱۴۳۰ق، ج۱۲، ص۳۶۸.
- ↑ امین، مستدرکات أعیان الشیعة، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۳۰۰؛ برغانی، موسوعة البرغانی، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۱۱، مقدمه محقق.
- ↑ محبوبی اردکانی، چهل سال تاریخ ایران، ۱۳۷۴ش، ج۱، ص۱۹۵.
- ↑ امین، أعیان الشیعة، ۱۴۰۳ق، ج۹، ص۱۹۷؛ شبر، أدب الطف، ۱۴۰۹ق، ج۷، ص۹۶؛ رفاعی، معجم المطبوعات العربیة فی إیران، ۱۴۱۴ق، ص۳۱۱.
- ↑ محبوبی اردکانی، چهل سال تاریخ ایران، ۱۳۷۴ش، ج۲، ص۶۲۹.
- ↑ توکلی، «مختصری از آثار و زندگانی ملا محمد تقی برغانی شهید ثالث»، ص۱۳.
- ↑ تنکابنی، قصص العلماء، تهران، ص۴۲-۴۴.
- ↑ شبر، أدب الطف، ۱۴۰۹ق، ج۷، ص۹۶؛ گروه علمی موسسه امام صادق(ع)، موسوعة طبقات الفقهاء، ۱۴۱۸ق، ج۱۳، ص۵۴۵؛ حرزالدین، معارف الرجال، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص۲۰۷.
- ↑ آقابزرگ تهرانی، طبقات أعلام الشیعة، ۱۴۳۰ق، ج۱۰، ص۲۲۶.
- ↑ امین، مستدرکات أعیان الشیعة، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۳۰۰.
- ↑ امین، مستدرکات أعیان الشیعة، ۱۴۰۸ق، ج۳، ص۲۹۰.
- ↑ شریف رازی، گنجینه دانشمندان، ۱۳۵۲ش، ج۶، ص۱۶۲-۱۶۳؛ برغانی، موسوعة البرغانی، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۱۸-۱۹، مقدمه محقق.
- ↑ آقابزرگ تهرانی، طبقات أعلام الشیعة، ۱۴۳۰ق، ج۱۰، ص۲۲۸.
- ↑ گروه علمی موسسه امام صادق(ع)، موسوعة طبقات الفقهاء، ۱۴۱۸ق، ج۱۳، ص۷۰۷.
- ↑ آقابزرگ تهرانی، طبقات أعلام الشیعة، ۱۴۳۰ق، ج۲۰، ص۷۷۳.
- ↑ آقابزرگ تهرانی، طبقات أعلام الشیعة، ۱۴۳۰ق، ج۱۳، ص۶۲.
- ↑ گروه علمی موسسه امام صادق(ع)، موسوعة طبقات الفقهاء، ۱۴۱۸ق، ج۱۴(القسمالثانی)، ص۹۱۴؛ مجمع الفکر الإسلامی، موسوعة مؤلفی الامامیة، ۱۴۲۸ق، ج۲، ص۴۹.
- ↑ آقابزرگ تهرانی، طبقات أعلام الشیعة، ۱۴۳۰ق، ج۱۳، ص۲۸۲.
- ↑ آقابزرگ تهرانی، طبقات أعلام الشیعة، ۱۴۳۰ق، ج۱۳، ص۲۳.
- ↑ امین، مستدرکات أعیان الشیعة، ۱۴۰۸ق، ج۳، ص۹۱؛ حکیم، المفصل فی تاریخ النجف الأشرف، ۱۴۲۷ق، ج۹، ص۱۴.
- ↑ آقابزرگ تهرانی، طبقات أعلام الشیعة، ۱۴۳۰ق، ج۱۴، ص۸۶۴؛ غروی، مع علماء النجف الأشرف، ۱۴۲۰ق، ج۲، ص۱۹۳.
- ↑ گروه علمی موسسه امام صادق(ع)، موسوعة طبقات الفقهاء، ۱۴۱۸ق، ج۱۴(القسمالثانی)، ص۹۵۰.
- ↑ آقابزرگ تهرانی، طبقات أعلام الشیعة، ۱۴۳۰ق، ج۱۷، ص۶۲.
- ↑ آقابزرگ تهرانی، طبقات أعلام الشیعة، ۱۴۳۰ق، ج۱۶، ص۱۶۳۷؛ غروی، مع علماء النجف الأشرف، ۱۴۲۰ق، ج۲، ص۳۱۹.
- ↑ آقابزرگ تهرانی، طبقات أعلام الشیعة، ۱۴۳۰ق، ج۱۳، ص۱۶۴؛ حکیم، المفصل فی تاریخ النجف الأشرف، ۱۴۲۷ق، ج۶، ص۱۱۱.
- ↑ مجمع الفکر الإسلامی، موسوعة مؤلفی الامامیة، ۱۴۲۸ق، ج۱، ص۲۷۸.
- ↑ آقابزرگ تهرانی، طبقات أعلام الشیعة، ۱۴۳۰ق، ج۱۳، ص۱۳۲.
- ↑ امین، مستدرکات أعیان الشیعة، ۱۴۰۸ق، ج۳، ص۳۲.
- ↑ امین، مستدرکات أعیان الشیعة، ۱۴۰۸ق، ج۳، ص۳۲.
- ↑ آقابزرگ تهرانی، طبقات أعلام الشیعة، ۱۴۳۰ق، ج۱۷، ص۲۰.
- ↑ آقابزرگ تهرانی، طبقات أعلام الشیعة، ۱۴۳۰ق، ج۱۷، ص۴۴۶.
- ↑ آقابزرگ تهرانی، طبقات أعلام الشیعة، ۱۴۳۰ق، ج۱۳، ص۲۸.
- ↑ مجمع الفکر الإسلامی، موسوعة مؤلفی الامامیة، ۱۴۲۸ق، ج۱، ص۳۲۷.
- ↑ امین، مستدرکات أعیان الشیعة، ۱۴۰۸ق، ج۳، ص۲۹۰.
- ↑ امین، مستدرکات أعیان الشیعة، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۳۰۰.
- ↑ صدر، تکملة أمل الآمل، ۱۴۲۹ق، ج۳، ص۱۶۹؛ امین، أعیان الشیعة، ۱۴۰۳ق، ج۹، ص۳۶۹.
- ↑ برغانی، موسوعة البرغانی، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۲۳.
- ↑ شهیدی صالحی، «شرح حال مفسر بزرگ آیتالله العظمی شیخ محمدصالح برغانی»، ص۲۲.
- ↑ برغانی، موسوعة البرغانی، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۲۳.
- ↑ شهیدی صالحی، «شرح حال مفسر بزرگ آیتالله العظمی شیخ محمدصالح برغانی»، ص۲۳.
- ↑ آقابزرگ تهرانی، الذریعة، ۱۴۰۳ق، ج۲۱، ص۲۳ و ۲۴.
- ↑ شهیدی صالحی، «شرح حال مفسر بزرگ آیتالله العظمی شیخ محمدصالح برغانی»، ص۲۶-۲۸.
- ↑ عبدالرب آبادی، المآثر و الآثار، ۱۳۵۵ش، ص۱۸۳.
- ↑ امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۳ق، ج۹، ص۳۷۰.
- ↑ امین، مستدرکات أعیان الشیعة، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۳۰۰؛ برغانی، موسوعة البرغانی، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۱۱، مقدمه محقق.
- ↑ آقابزرگ تهرانی، طبقات أعلام الشیعة، ۱۴۳۰ق، ج۱۰، ص۳۲۷؛ غروی، مع علماء النجف الأشرف، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۵۳۴؛ گروه علمی موسسه امام صادق(ع)، موسوعة طبقات الفقهاء، ۱۴۱۸ق، ج۱۳، ص۷۱۲.
- ↑ آقابزرگ تهرانی، طبقات أعلام الشیعة، ۱۴۳۰ق، ج۱۲، ص۴۰۶.
- ↑ گروه علمی موسسه امام صادق(ع)، موسوعة طبقات الفقهاء، ۱۴۱۸ق، ج۱۳، ص۷۳۳.
- ↑ آقابزرگ تهرانی، طبقات أعلام الشیعة، ۱۴۳۰ق، ج۲۰، ص۸۰۸؛ غروی، مع علماء النجف الأشرف، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۶۱۲.
- ↑ آقابزرگ تهرانی، طبقات أعلام الشیعة، ۱۴۳۰ق، ج۱۲، ص۵۱۹.
- ↑ غروی، مع علماء النجف الأشرف، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۷۳۲.
- ↑ آقابزرگ تهرانی، طبقات أعلام الشیعة، ۱۴۳۰ق، ج۱۵، ص۱۲۷۴.
- ↑ آقابزرگ تهرانی، طبقات أعلام الشیعة، ۱۴۳۰ق، ج۱۶، ص۱۶۳۰؛ گروه علمی موسسه امام صادق(ع)، موسوعة طبقات الفقهاء، ۱۴۱۸ق، ج۱۴(القسمالثانی)، ص۹۸۰.
- ↑ غروی، مع علماء النجف الأشرف، ۱۴۲۰ق، ج۲، ص۳۱۶.
- ↑ آقابزرگ تهرانی، طبقات أعلام الشیعة، ۱۴۳۰ق، ج۱۶، ص۱۵۹۶.
- ↑ امین، مستدرکات أعیان الشیعة، ۱۴۰۸ق، ج۳، ص۱۳۷.
- ↑ آقابزرگ تهرانی، طبقات أعلام الشیعة، ۱۴۳۰ق، ج۱۲، ص۳۶۸.
- ↑ تنکابنی، قصص العلماء، تهران، ص۱۹.
- ↑ امین، مستدرکات أعیان الشیعة، ۱۴۰۸ق، ج۳، ص۱۳۷.
- ↑ آقابزرگ تهرانی، طبقات أعلام الشیعة، ۱۴۳۰ق، ج۲۰، ص۷۱۲.
- ↑ غروی، مع علماء النجف الأشرف، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۵۹۴.
- ↑ امین، مستدرکات أعیان الشیعة، ۱۴۰۸ق، ج۳، ص۱۳۷.
- ↑ حسون، أعلام النساء المؤمنات، ۱۴۲۱ق، ص۷۲۰.
- ↑ حسون، أعلام النساء المؤمنات، ۱۴۲۱ق، ص۲۴۶؛ مجمع الفکر الإسلامی، موسوعة مؤلفی الامامیة، ۱۴۲۸ق، ج۵، ص۲۰۱.
- ↑ امین، مستدرکات أعیان الشیعة، ۱۴۰۸ق، ج۶، ص۲۳۹.
- ↑ محبوبی اردکانی، چهل سال تاریخ ایران، ۱۳۷۴ش، ج۲، ص۶۲.
- ↑ عبدیائی، «نقش و جایگاه قرة العین در فرقه بابیه»، ص۱۵۵.
- ↑ امین، مستدرکات أعیان الشیعة، ۱۴۰۸ق، ج۶، ص۲۳۹.
- ↑ امین، مستدرکات أعیان الشیعة، ۱۴۰۸ق، ج۶، ص۲۰۱؛ حسون، أعلام النساء المؤمنات، ۱۴۲۱ق، ص۶۸۴.
- ↑ امین، مستدرکات أعیان الشیعة، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۱۰۴.
- ↑ حسون، أعلام النساء المؤمنات، ۱۴۲۱ق، ص۴۰۲.
- ↑ حسون، أعلام النساء المؤمنات، ۱۴۲۱ق، ص۷۲۱.
- ↑ امین، مستدرکات أعیان الشیعة، ۱۴۰۸ق، ج۶، ص۳۱۹.
- ↑ امین، مستدرکات أعیان الشیعة، ۱۴۰۸ق، ج۵، ص۲۱۸؛ حسون، أعلام النساء المؤمنات، ۱۴۲۱ق، ص۴۲۶-۴۲۷.
- ↑ حسون، أعلام النساء المؤمنات، ۱۴۲۱ق، ص۳۷۵.
- ↑ امین، مستدرکات أعیان الشیعة، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۱۰۴.
- ↑ امین، مستدرکات أعیان الشیعة، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۲۱۲؛ حسون، أعلام النساء المؤمنات، ۱۴۲۱ق، ص۷۳۲.
- ↑ امین، مستدرکات أعیان الشیعة، ۱۴۰۸ق، ج۳، ص۴۳؛ حسون، أعلام النساء المؤمنات، ۱۴۲۱ق، ص۲۴۳.
- ↑ امین، مستدرکات أعیان الشیعة، ۱۴۰۸ق، ج۶، ص۱۷۴؛ حسون، أعلام النساء المؤمنات، ۱۴۲۱ق، ص۵۱۳.
- ↑ حسون، أعلام النساء المؤمنات، ۱۴۲۱ق، ص۵۳۶.
- ↑ امین، مستدرکات أعیان الشیعة، ۱۴۰۸ق، ج۶، ص۱۸۲؛ حسون، أعلام النساء المؤمنات، ۱۴۲۱ق، ص۵۳۶.
- ↑ حسون، أعلام النساء المؤمنات، ۱۴۲۱ق، ص۴۷۳-۴۷۴.
منابع
- امین، حسن، مستدرکات أعیان الشیعة، بیروت، دارالتعارف للمطبوعات، ۱۴۰۸ق.
- امین، محسن، أعیان الشیعة، بیروت، دارالتعارف للمطبوعات، ۱۴۰۳ق.
- آزاد کشمیری، محمدعلی، نجوم السماء فی تراجم العلماء (شرح حال علمای شیعه قرنهای یازدهم و دوازدهم و سیزدهم هجری قمری)، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۸۷ش.
- آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعة إلی تصانیف الشیعة، بیروت، دارالأضواء، چاپ سوم، ۱۴۰۳ق.
- آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، طبقات أعلام الشیعة، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۳۰ق.
- برغانی، محمدصالح بن محمد، موسوعة البرغانی فی فقه الشیعه، تهران، نمایشگاه دائمی کتاب، ۱۳۶۴ش.
- تنکابنی، محمد بن سلیمان، قصص العلما، تهران، علمیه اسلامیه، بیتا.
- توکلی، محمد جلال، «مختصری از آثار و زندگانی ملا محمدتقی برغانی شهید ثالث»، مجله محدث نو، پیش شماره ۱، مهر و آبان ۱۳۸۷ش.
- حر عاملی، محمد بن حسن، أمل الآمل فی علماء جبل عامل، بغداد، مکتبة الأندلس، بیتا.
- حرز الدین، محمد، معارف الرجال، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی، ۱۴۰۵ق.
- حسون، محمد، أعلام النساء المؤمنات، تهران، اسوه، چاپ دوم، ۱۴۲۱ق.
- حکیم، حسن عیسی، المفصل فی تاریخ النجف الأشرف، قم، المکتبة الحیدریة، ۱۴۲۷ق.
- رفاعی، عبد الجبار، معجم المطبوعات العربیة فی إیران، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان چاپ و انتشارات، ۱۴۱۴ق.
- سبحانی، جعفر، معجم طبقات المتکلمین، قم، موسسه امام صادق(ع)، چاپ اول، ۱۴۲۴ق.
- شبر، جواد، أدب الطف، بیروت،دار المرتضی، ۱۴۰۹ق.
- شریف رازی، محمد، گنجینه دانشمندان، تهران، کتابفروشی اسلامیه، ۱۳۵۲ش.
- شهیدی صالحی، عبدالحسین، «شرح حال مفسر بزرگ آیتاللهالعظمی شیخ محمدصالح برغانی»، در مجله بینات، شماره۸، سال دوم، ۱۳۷۴ش.
- صدر، حسن، تکملة أمل الآمل، بیروت، دارالمؤرخ العربی، ۱۴۲۹ق.
- عبدالرب آبادی، محمدمهدی، المآثر و الآثار، تهران، سنایی، چاپ اول، ۱۳۵۵ش.
- عبدیائی، نرجس، «نقش و جایگاه قرة العین در فرقه بابیه»، انتظار موعود، شماره ۳۱، زمستان ۱۳۸۸ش.
- غروی، محمد، مع علماء النجف الأشرف، بیروت، دارالثقلین، ۱۴۲۰ق.
- گروه علمی موسسه امام صادق(ع)، موسوعة طبقات الفقهاء، قم، مؤسسة الإمام الصادق(ع)، ۱۴۱۸ق.
- مجمع الفکر الإسلامی، قسم الموسوعة، موسوعة مؤلفی الامامیة، قم، مجمع الفکر الإسلامی، ۱۴۲۸ق.
- محبوبی اردکانی، حسین، چهل سال تاریخ ایران، تهران، اساطیر، چاپ دوم، ۱۳۷۴ش.