۱۶٬۶۶۳
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (تمیزکاری) |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (لینک) |
||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
* نام سورهها: به باور شیخ طوسی، طبرسی و سیوطی، از مفسران شیعه و سنی، حروف مقطعه، نامهای [[سوره|سورهها]] هستند و عنوان هر سوره، همان حروف مقطعهای است که با آن آغاز شده است.<ref>نگاه کنید به: شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، ج۱، ص۴۸-۴۹؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸ق، ذیل سوره بقره، آیه ۱؛ سیوطی، الإتقان فی علوم القرآن، ۱۹۶۷ق، ج۱، ص۶۶۲.</ref> [[شیخ طوسی]] و [[فضل بن حسن طبرسی|طبرسی]]، این قول را بهترین دیدگاه در تفسیر حروف مقطعه دانستهاند.<ref>شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، ج۱، ص۴۸ـ۴۹؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸ق، ذیل سوره بقره، آیه ۱.</ref> قول مذکور، به زید بن اسلم نسبت داده شده است.<ref>طبری، تفسیر الطبری، مکتبة ابن تیمیة، ج۱، ص۲۰۶، ذیل سوره بقره، آیه ۱.</ref> همچنین [[خلیل بن احمد]] و [[سیبویه]].<ref>نگاه کنید به: فخر رازی، التفسیر الکبیر، ذیل سوره بقره، آیه ۱.</ref> | * نام سورهها: به باور شیخ طوسی، طبرسی و سیوطی، از مفسران شیعه و سنی، حروف مقطعه، نامهای [[سوره|سورهها]] هستند و عنوان هر سوره، همان حروف مقطعهای است که با آن آغاز شده است.<ref>نگاه کنید به: شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، ج۱، ص۴۸-۴۹؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸ق، ذیل سوره بقره، آیه ۱؛ سیوطی، الإتقان فی علوم القرآن، ۱۹۶۷ق، ج۱، ص۶۶۲.</ref> [[شیخ طوسی]] و [[فضل بن حسن طبرسی|طبرسی]]، این قول را بهترین دیدگاه در تفسیر حروف مقطعه دانستهاند.<ref>شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، ج۱، ص۴۸ـ۴۹؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸ق، ذیل سوره بقره، آیه ۱.</ref> قول مذکور، به زید بن اسلم نسبت داده شده است.<ref>طبری، تفسیر الطبری، مکتبة ابن تیمیة، ج۱، ص۲۰۶، ذیل سوره بقره، آیه ۱.</ref> همچنین [[خلیل بن احمد]] و [[سیبویه]].<ref>نگاه کنید به: فخر رازی، التفسیر الکبیر، ذیل سوره بقره، آیه ۱.</ref> | ||
*حروف سوگند: [[ابن عباس]] و عِکرمه، حروف مقطعه را حروف سوگند دانسته و معتقدند خداوند با این حروف که از نامهای او هستند، سوگند یاد کرده است.<ref>نگاه کنید به: طبری، تفسیر الطبری، مکتبة ابن تیمیة، ج۱، ص۲۰۷، ذیل سوره بقره، آیه ۱؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸ق، ذیل سوره بقره، آیه ۱؛ شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، ج۱، ص۴۷.</ref> سیوطی در توجیه و تأیید این نظر به روایتی از [[امام علی(ع)]] استناد کرده که گفته است: «یا کهیعص اغفرلی».<ref>سیوطی، الإتقان فی علوم القرآن، ۱۹۶۷م، ج۳، ص۲۷-۲۸.</ref> | *حروف سوگند: [[ابن عباس]] و عِکرمه، حروف مقطعه را حروف سوگند دانسته و معتقدند خداوند با این حروف که از نامهای او هستند، سوگند یاد کرده است.<ref>نگاه کنید به: طبری، تفسیر الطبری، مکتبة ابن تیمیة، ج۱، ص۲۰۷، ذیل سوره بقره، آیه ۱؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸ق، ذیل سوره بقره، آیه ۱؛ شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، ج۱، ص۴۷.</ref> سیوطی در توجیه و تأیید این نظر به روایتی از [[امام علی(ع)]] استناد کرده که گفته است: «یا کهیعص اغفرلی».<ref>سیوطی، الإتقان فی علوم القرآن، ۱۹۶۷م، ج۳، ص۲۷-۲۸.</ref> | ||
*نشانه اعجاز قرآن: یکی از قدیمیترین و مشهورترین نظریهها در تفسیر حروف مقطعه، این است که خداوند ۲۹ سوره از قرآن کریم را با این حروف آغاز کرده تا عربزبانان دریابند قرآن از همان حروفی ساخته شده که با آن سخن میگویند و اگر فکر میکنند قرآن معجزه نیست، با همان حروف، چیزی مانند قرآن کریم بیاورند.<ref>سیوطی، الإتقان فی علوم القرآن، ۱۹۶۷ق، ج۱، ص۶۶۵.</ref> این رأی در برخی متون [[شیعه|شیعی]] نیز آمده است.<ref>نگاه کنید به: التفسیر المنسوب الی الامام ابی محمد الحسن بن علی العسکری، ۱۴۰۹ق، ص۶۲؛ علامه مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۸۹، ص۳۷۷.</ref> [[سید قطب]]، از عالمان اهل سنت، فقط همین قول را پسندیده و شایسته ذکر دانسته است.<ref>سید قطب، فی ظلال القرآن، ۱۳۸۶ق، ج۱، جزء۱، ص۳۸.</ref> | *نشانه [[اعجاز قرآن]]: یکی از قدیمیترین و مشهورترین نظریهها در تفسیر حروف مقطعه، این است که خداوند ۲۹ سوره از قرآن کریم را با این حروف آغاز کرده تا عربزبانان دریابند قرآن از همان حروفی ساخته شده که با آن سخن میگویند و اگر فکر میکنند قرآن معجزه نیست، با همان حروف، چیزی مانند قرآن کریم بیاورند.<ref>سیوطی، الإتقان فی علوم القرآن، ۱۹۶۷ق، ج۱، ص۶۶۵.</ref> این رأی در برخی متون [[شیعه|شیعی]] نیز آمده است.<ref>نگاه کنید به: التفسیر المنسوب الی الامام ابی محمد الحسن بن علی العسکری، ۱۴۰۹ق، ص۶۲؛ علامه مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۸۹، ص۳۷۷.</ref> [[سید قطب]]، از عالمان اهل سنت، فقط همین قول را پسندیده و شایسته ذکر دانسته است.<ref>سید قطب، فی ظلال القرآن، ۱۳۸۶ق، ج۱، جزء۱، ص۳۸.</ref> | ||
*اسم اعظم خدا: [[ابن مسعود]]{{مدرک}} و [[ابن عباس]]<ref>طبری، تفسیر الطبری، مکتبة ابن تیمیة، ج۱، ص۲۰۶، ذیل سوره بقره، آیه ۱.</ref>، از مفسران صدر اسلام، گفتهاند که این حروف، [[اسم اعظم]] خدا هستند.<ref>سیوطی، الإتقان فی علوم القرآن، ۱۹۶۷ق، ج۳، ص۲۷.</ref> همچنین [[سعید بن جبیر بن هشام اسدی|سعید بن جُبَیر]] معتقد بوده حروف مقطعه، نامهای خداست که تقطیع شده است.<ref>طبری، تفسیر الطبری، مکتبة ابن تیمیة، ج۱، ص۲۰۷، ذیل سوره بقره، آیه ۱.</ref> این دیدگاه در برخی نقلهای منسوب به برخی از [[امامان شیعه]] نیز وجود دارد.<ref>نگاه کنید به: علامه مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۸۹، ص۳۷۵.</ref> | *اسم اعظم خدا: [[ابن مسعود]]{{مدرک}} و [[ابن عباس]]<ref>طبری، تفسیر الطبری، مکتبة ابن تیمیة، ج۱، ص۲۰۶، ذیل سوره بقره، آیه ۱.</ref>، از مفسران صدر اسلام، گفتهاند که این حروف، [[اسم اعظم]] خدا هستند.<ref>سیوطی، الإتقان فی علوم القرآن، ۱۹۶۷ق، ج۳، ص۲۷.</ref> همچنین [[سعید بن جبیر بن هشام اسدی|سعید بن جُبَیر]] معتقد بوده حروف مقطعه، نامهای خداست که تقطیع شده است.<ref>طبری، تفسیر الطبری، مکتبة ابن تیمیة، ج۱، ص۲۰۷، ذیل سوره بقره، آیه ۱.</ref> این دیدگاه در برخی نقلهای منسوب به برخی از [[امامان شیعه]] نیز وجود دارد.<ref>نگاه کنید به: علامه مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۸۹، ص۳۷۵.</ref> | ||
*ادات تنبیه: به باور برخی، هر یک از حروف مقطعه،ح به مثابه ادات تنبیه (از قبیل اَلا، اَما، و هان) هستند؛ بر این اساس، از آنجا که [[مشرک|مشرکان]] در پی آن بودهاند که از [[قرآن]] اِعراض کنند، به آن گوش نسپارند و در اثنای خواندن آیات سروصدا راه بیندازند،<ref>نگاه کنید به: سوره فصلت، آیه ۲۶.</ref> خدا سخنان خود را در برخی از سورهها با حروف مقطعه آغاز کرد تا موجب سکوت مشرکان و انگیزه هشیاری و جلب نظر آنان به قرآن گردد.<ref>شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، ج۱، ص۴۸؛ سیوطی، الإتقان فی علوم القرآن، ۱۹۶۷ق، ج۳، ص۳۱.</ref> در این باره که «چرا خدا از ادوات تنبیه مشهور بهره نگرفته است؟» گفته شده که قرآن کلامی است که به سخن بشر شباهت ندارد؛ پس، باید با نوعی از ادوات تنبیهِ نامعهود و نامتعارف آغاز گردد تا از کلامهای دیگر بلیغتر و مؤثرتر باشد.<ref>سیوطی، الإتقان فی علوم القرآن، ۱۹۶۷ق، ج۳، ص۳۱.</ref> | *ادات تنبیه: به باور برخی، هر یک از حروف مقطعه،ح به مثابه ادات تنبیه (از قبیل اَلا، اَما، و هان) هستند؛ بر این اساس، از آنجا که [[مشرک|مشرکان]] در پی آن بودهاند که از [[قرآن]] اِعراض کنند، به آن گوش نسپارند و در اثنای خواندن آیات سروصدا راه بیندازند،<ref>نگاه کنید به: سوره فصلت، آیه ۲۶.</ref> خدا سخنان خود را در برخی از سورهها با حروف مقطعه آغاز کرد تا موجب سکوت مشرکان و انگیزه هشیاری و جلب نظر آنان به قرآن گردد.<ref>شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، ج۱، ص۴۸؛ سیوطی، الإتقان فی علوم القرآن، ۱۹۶۷ق، ج۳، ص۳۱.</ref> در این باره که «چرا خدا از ادوات تنبیه مشهور بهره نگرفته است؟» گفته شده که قرآن کلامی است که به سخن بشر شباهت ندارد؛ پس، باید با نوعی از ادوات تنبیهِ نامعهود و نامتعارف آغاز گردد تا از کلامهای دیگر بلیغتر و مؤثرتر باشد.<ref>سیوطی، الإتقان فی علوم القرآن، ۱۹۶۷ق، ج۳، ص۳۱.</ref> |
ویرایش