قساوت قلب: تفاوت میان نسخهها
imported>Bahadori بدون خلاصۀ ویرایش |
imported>Bahadori |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
== مفهومشناسی == | == مفهومشناسی == | ||
قساوت قلب به معنای رفتن نرمی، رحمت و خشوع از دل است<ref> ابن منظور، لسان العرب، ۱۴۰۸ق، ج۵، ص۱۸۱.</ref> و در فارسی از آن تعبیر به سنگدلی میشود.<ref> مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۳ش، ج۷، ص۹۱.</ref> در اصطلاح به دلهایی که نور هدایت در آنها نفوذ نمیکند و در برابر آن تسلیم نمیشود، «قاسی القلب» گفته میشود.<ref> مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۳ش، ج۷، ص۹۱.</ref> همچنین به دلهایی که با | قساوت قلب به معنای رفتن نرمی، رحمت و خشوع از دل است<ref> ابن منظور، لسان العرب، ۱۴۰۸ق، ج۵، ص۱۸۱.</ref> و در فارسی از آن تعبیر به سنگدلی میشود.<ref> مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۳ش، ج۷، ص۹۱.</ref> در اصطلاح به دلهایی که نور هدایت در آنها نفوذ نمیکند و در برابر آن تسلیم نمیشود، «قاسی القلب» گفته میشود.<ref> مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۳ش، ج۷، ص۹۱.</ref> همچنین به دلهایی که با دیدن صحنههای دردناک و شنیدن سخنان رقتآور متاثر نمیشوند، قساوتمند گفته میشود.<ref> مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۳ش، ج۷، ص۹۱.</ref> [[فضل بن حسن طبرسی|طبرسی]] نیز قساوت قلب را به معنای پست و فاسدبودن قلب میداند.<ref> طبرسی، مجمع البیان، نشر فراهانی، ج۶، ص۲۴۷.</ref> [[حضرت عیسی(ع)]] سنگدلی را از شدیدترین نوع بیماریها میداند.<ref> نوری، مستدرک الوسائل، ۱۴۰۸ق، ج۱۶، ص۲۱۲.</ref> همچنین [[مرتضی مطهری|شهید مطهری]] معتقد است عقوبتی بالاتر از قساوت قلب وجود ندارد.<ref> شهید مطهری، مجموعه آثار،انتشارات صدرا، ج۱، ص۱۸۴</ref> در کتاب اخلاقی [[المحجة البیضاء]] در برخی از مباحث، از جمله شرح فضیلت گرسنگی،<ref> فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۱۳۷۲ش، ج۵، ص۲۰۸.</ref> [[مال حرام]]،<ref> فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۲۹۳.</ref> ادب باطن،<ref>فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۱۳۷۲ش، ج۲، ص۴۱۷.</ref> و توصیف دنیا<ref> فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۱۳۷۲ش، ج۲، ص۲۲.</ref> از قساوت قلب سخن به میان آمده است. همچنین در کتاب [[اصول کافی]] بابی به نام قساوت قلب وجود دارد.<ref> کلینی، اصول کافی، ۱۳۷۵ش، ج۵، ص۲۶۹.</ref> | ||
کلمه قساوت قلب و مشتقات آن در شش آیه از [[قرآن]] بکار رفته است.<ref>سوره بقره، آیه۷۴؛ سوره انعام، آیه۴۳؛ سوره حدید، آیه۱۶؛ سوره مائده، آیه۱۳؛ سوره حج، آیه۵۳؛ سوره زمر، آیه۲۲.</ref> در آیه ۲۲ [[سوره زمر]]، [[شرح صدر]] در مقابل قساوت قرار گرفته است. [[ابوالفتوح رازی]] معتقد است در این آیه منظور از «فویل للقاسیة: وای بر سنگدلان» [[ابوجهل]] است.<ref> ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ۱۴۰۸ق، ج۱۶، ص۳۱۶.</ref> [[خدا|خداوند]] در سوره بقره آیه ۷۴ سنگدلی را به برخی از [[یهود|یهودیان]]، به دلیل دیدن [[معجزه|معجزات]] و تسلیم نشدن در برابر خداوند، نسبت داده و آن را به عنوان نوعی عذاب و کیفر معرفی کردهاست.<ref> مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۴، ص۳۱۲.</ref> برخی قساوت قلب را از علائم [[آخر الزمان]] معرفی کردهاند.<ref> صافی گلپایگانی، منتخب الاثر، ۱۳۷۷ش، ج۳، ص۴۱۸.</ref> | کلمه قساوت قلب و مشتقات آن در شش آیه از [[قرآن]] بکار رفته است.<ref>سوره بقره، آیه۷۴؛ سوره انعام، آیه۴۳؛ سوره حدید، آیه۱۶؛ سوره مائده، آیه۱۳؛ سوره حج، آیه۵۳؛ سوره زمر، آیه۲۲.</ref> در آیه ۲۲ [[سوره زمر]]، [[شرح صدر]] در مقابل قساوت قرار گرفته است. [[ابوالفتوح رازی]] معتقد است در این آیه منظور از «فویل للقاسیة: وای بر سنگدلان» [[ابوجهل]] است.<ref> ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ۱۴۰۸ق، ج۱۶، ص۳۱۶.</ref> [[خدا|خداوند]] در سوره بقره آیه ۷۴ سنگدلی را به برخی از [[یهود|یهودیان]]، به دلیل دیدن [[معجزه|معجزات]] و تسلیم نشدن در برابر خداوند، نسبت داده و آن را به عنوان نوعی عذاب و کیفر معرفی کردهاست.<ref> مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۴، ص۳۱۲.</ref> برخی قساوت قلب را از علائم [[آخر الزمان]] معرفی کردهاند.<ref> صافی گلپایگانی، منتخب الاثر، ۱۳۷۷ش، ج۳، ص۴۱۸.</ref> |
نسخهٔ ۲۶ اکتبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۱۳
قساوت قلب یا سنگدلی، از رذایل اخلاقی است. به عقیده برخی مفسران، این صفت در قرآن به ابوجهل و برخی از قوم یهود نسبت داده شده است. به باور برخی، قساوت قلب دارای مراتب است. موضعگیری در برابر خداوند و پیامبران، غفلت از یاد خدا، پیمانشکنی، خوردن مال حرام و اصرار بر گناه از عوامل قساوت قلب شمرده شده است. برخی پرهیز از غفلت، یاد خدا، قرائت قرآن، محبت به اولیای الهی، یاد مرگ و اقرار به گناه را به عنوان روشی برای درمان سنگدلی معرفی کردهاند.
مفهومشناسی
قساوت قلب به معنای رفتن نرمی، رحمت و خشوع از دل است[۱] و در فارسی از آن تعبیر به سنگدلی میشود.[۲] در اصطلاح به دلهایی که نور هدایت در آنها نفوذ نمیکند و در برابر آن تسلیم نمیشود، «قاسی القلب» گفته میشود.[۳] همچنین به دلهایی که با دیدن صحنههای دردناک و شنیدن سخنان رقتآور متاثر نمیشوند، قساوتمند گفته میشود.[۴] طبرسی نیز قساوت قلب را به معنای پست و فاسدبودن قلب میداند.[۵] حضرت عیسی(ع) سنگدلی را از شدیدترین نوع بیماریها میداند.[۶] همچنین شهید مطهری معتقد است عقوبتی بالاتر از قساوت قلب وجود ندارد.[۷] در کتاب اخلاقی المحجة البیضاء در برخی از مباحث، از جمله شرح فضیلت گرسنگی،[۸] مال حرام،[۹] ادب باطن،[۱۰] و توصیف دنیا[۱۱] از قساوت قلب سخن به میان آمده است. همچنین در کتاب اصول کافی بابی به نام قساوت قلب وجود دارد.[۱۲]
کلمه قساوت قلب و مشتقات آن در شش آیه از قرآن بکار رفته است.[۱۳] در آیه ۲۲ سوره زمر، شرح صدر در مقابل قساوت قرار گرفته است. ابوالفتوح رازی معتقد است در این آیه منظور از «فویل للقاسیة: وای بر سنگدلان» ابوجهل است.[۱۴] خداوند در سوره بقره آیه ۷۴ سنگدلی را به برخی از یهودیان، به دلیل دیدن معجزات و تسلیم نشدن در برابر خداوند، نسبت داده و آن را به عنوان نوعی عذاب و کیفر معرفی کردهاست.[۱۵] برخی قساوت قلب را از علائم آخر الزمان معرفی کردهاند.[۱۶]
همچنین فاطمه صغری دختر امام حسین(ع) در خطبهای که پس از شهادت پدرش در کوفه خوانده است؛ مردم کوفه را گرفتار قساوت قلب معرفی کرده است.[۱۷]
مراتب و آثار
به عقیده آیة الله جوادی آملی مراتب قساوت قلب با انجام دادن مکروهات شروع شده و بعد از انجام گناهان صغیره و کبیره منجر به کفر و شرک نسبت به خداوند میشود. به باور وی درجه قساوت قلب با توجه به میزانِ بیتوجهی انسان نسبت به آیات قرآن فهمیده میشود.[۱۸]
همچنین در قرآن و روایات، لذتنبردن از مناجات، بیتفاوتی در برابر گناه، تکذیب آیات الهی، خالی شدن قلب از محبت اولیاء خدا، تضرع نکردن در برابر خداوند هنگام بلا، تحریف دین و دوری از مردم از آثار سنگدلی شمرده شده است.[۱۹]
عوامل
پیامبر اکرم(ص) فرمود:
در غیر از یاد خدا، زیادهگویی نکنید؛ زیرا زیادهگویی در غیر یاد خدا، موجب سنگدلی میشود و دورترین مردم از خدا، شخص سنگدل است.
قرآن، موضعگیری و جدال در برابر انبیاءالهی را علت سنگدلی قوم بنی اسرائیل دانسته است.[۲۰] کتاب مقدس ضمن توصیه به مجهز شدن به سلاحهای خدا در برابر ابلیس، سلطه شیطان بر انسان را موجب قساوت قلب میداند.[۲۱] امام باقر(ع) یکی از عوامل سنگدلی را غفلت از یاد خدا دانستهاند.[۲۲] همچنین دور ماندن از تعالیم انبیاء و ادیان الهی، پیمانشکنی، اصرار برگناه، آرزوهای طولانی، ثروت فراوان، زیاده گویی، پرخوری، خوردن مال حرام، حرص دنیا، خاکریختن بر قبر خویشاوندان، خوردن خون و قصابی کردن از جمله عوامل قساوت قلب شمرده شدهاند.[۲۳] به باور برخی ذکر گفتن بدون توجه نیز باعث قساوت قلب میشود.[۲۴]
درمان
عالمان اخلاق قساوت را قابل درمان میدانند؛ اما معتقدند درمان آن آسان نیست. ملا احمد نراقی معتقد است انجام دادنِ مداومِ کارهایی که قلب را مهربان و نرم میکند، این بیماری را به تدریج درمان میکند.[۲۵] آیةالله دستغیب نیز معتقداست برای درمان قساوت قلب باید ابتدا عوامل ایجاد قساوت قلب را ترک نمود و بعد به آنچه در روایات درباره درمان سنگدلی آمده عمل کرد.[۲۶] پیامبر اسلام(ص)، اشک نداشتن چشم را از علامتهای قساوت قلب شمرده و سرپرستی یتیم و مهربانی با او را باعث برطرف شدن سختی قلب دانسته است.[۲۷] همچنین پرهیز از غفلت و یاد خداوند، قرائت قرآن، محبت به اولیای الهی، یاد مرگ و اقرار به گناه در درمان سنگدلی موثر است.[۲۸]
پانویس
منابع
- ابن شعبه بحرانی، حسن بن علی، تحف العقول، ترجمه کمرهای، تهران، کتابچی، چاپ ششم، ۱۳۷۶ش.
- ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، بیروت، دار الجیل (دارالسان العرب)، چاپ اول، ۱۴۰۸ق.
- ابوالفتوح رازی، حسین بن علی، مشهد، آستان قدس، چاپ اول، ۱۴۰۸ق.
- جوادی آملی، عبدالله، تفسیر تسنیم، قم، مرکز نشراسراء، چاپ دوم، ۱۳۷۹ش.
- دهقانپور، طیبه، «ماهیت، عوامل و آثار قساوت قلب از دیدگاه قرآن»، در مجلله فرهنگ پژوهش، قم، باقرالعلوم، شماره۲۲، بهار ۱۳۸۹ش.
- سوخته در سیر سالک عارف انصاری همدانی، هیات تحریریه موسسه فرهنگی مطالعاتی شمس الشموس، تهران، موسسه فرهنگی مطالعاتی شمس الشموس، چاپ سوم، ۱۳۸۳ش.
- شیخ صدوق، محمد بن علی، من لایحضره الفقیه، تهران، انتشارات صدوق، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
- شیخ صدوق، محمد بن علی، الخصال، ترجمه محمد باقر کمرهای، تهران، کتابچی، ۱۳۷۷ش.
- شیخ طوسی، محمد بن حسن، امالی، قم، انتشارات دارالثقافه، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.
- صافی گلپایگانی، لطف الله، منتخب الاثر، قم، مؤسسه سیدهمعصومه، ۱۳۷۷ش.
- طبرسی، فضل بن حسن، مجع البیان، ترجمه هاشم رسولی، تهران، فرهانی، چاپ اول، بیتا.
- طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج علی اهل اللجاج، احمد غفاری مازندرانی، تهران، نشر مرتضوی، چاپ اول، ۱۳۷۱ش.
- کلینی، محمدبن یعقوب، اصول کافی، ترجمه کمرهای، قم، اسوه، چاپ اول، ۱۳۷۵ش.
- مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، تهران، انتشارات صدرا، بیتا.
- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش.
- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ دوازدهم، ۱۳۷۳ش.
- نوری، حسین بن محمدتقی، مستدرک الوسائل مستنبط المسائل، قم، موسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۰۸ق.
- نراقی، احمد بن محمد مهدی، معراجالسعادة، قم، انتشارات هجرت، ۱۳۷۸ش.
پیوند به بیرون
- بررسی قساوت قلب در نظام تربیتی اسلام، طیبه دهقانپور.
- عوامل قساوت قلب.
- ↑ ابن منظور، لسان العرب، ۱۴۰۸ق، ج۵، ص۱۸۱.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۳ش، ج۷، ص۹۱.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۳ش، ج۷، ص۹۱.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۳ش، ج۷، ص۹۱.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، نشر فراهانی، ج۶، ص۲۴۷.
- ↑ نوری، مستدرک الوسائل، ۱۴۰۸ق، ج۱۶، ص۲۱۲.
- ↑ شهید مطهری، مجموعه آثار،انتشارات صدرا، ج۱، ص۱۸۴
- ↑ فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۱۳۷۲ش، ج۵، ص۲۰۸.
- ↑ فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۲۹۳.
- ↑ فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۱۳۷۲ش، ج۲، ص۴۱۷.
- ↑ فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۱۳۷۲ش، ج۲، ص۲۲.
- ↑ کلینی، اصول کافی، ۱۳۷۵ش، ج۵، ص۲۶۹.
- ↑ سوره بقره، آیه۷۴؛ سوره انعام، آیه۴۳؛ سوره حدید، آیه۱۶؛ سوره مائده، آیه۱۳؛ سوره حج، آیه۵۳؛ سوره زمر، آیه۲۲.
- ↑ ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ۱۴۰۸ق، ج۱۶، ص۳۱۶.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۴، ص۳۱۲.
- ↑ صافی گلپایگانی، منتخب الاثر، ۱۳۷۷ش، ج۳، ص۴۱۸.
- ↑ طبرسی، الاحتجاج، ۱۳۷۱ش، ج۳، ص۱۵۱.
- ↑ جوادی آملی، تسنیم، ۱۳۷۹ش، ج۲، ص۲۳۴.
- ↑ دهقانپور، «ماهیت، عوامل و آثار قساوت قلب از دیدگاه قرآن»، ص۵۸و۶۳.
- ↑ دهقانپور، «ماهیت، عوامل و آثار قساوت قلب از دیدگاه قرآن»، ص۶۰.
- ↑ کتاب مقدس، افسیسان، باب ۱۱، آیه۶.
- ↑ ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ۱۳۷۶ش، ص۲۹۳.
- ↑ دهقانپور، «ماهیت، عوامل و آثار قساوت قلب از دیدگاه قرآن»، ص۶۲؛ طبرسی، الاحتجاج علی اهل اللجاج، ۱۳۷۱ش، ج۳، ص۳۰۳؛ شیخ صدوق، الخصال، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۲۶۰.
- ↑ سوخته، ۱۳۸۳ش، ص۲۹۸.
- ↑ نراقی، معراجالسعادة، ۱۳۷۸ش، ج۱، ص۳۰۹.
- ↑ دهقانپور، «ماهیت، عوامل و آثار قساوت قلب از دیدگاه قرآن»، ص۶۴.
- ↑ شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ۱۴۰۹ق، ج۶، ص۲۸۷.
- ↑ دهقانپور، «ماهیت، عوامل و آثار قساوت قلب از دیدگاه قرآن»، ص۶۴.