پرش به محتوا

آیه حد سرقت: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۰۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲ ژوئیهٔ ۲۰۲۳
خط ۲۶: خط ۲۶:
آیه ۳۸ سوره مائده یا آیه حد سرقت بیان کننده مجازات کسی است که مرتکب عمل دزدی شود.<ref>فاضل جواد، مسالک الأفهام، ۱۳۶۵ش، ج۴، ص۲۰۳.</ref> در آیه تصریح شده است که «وَالسَّارِقُ وَالسَّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَیدِیهُمَا جَزَاءً بِمَا کسَبَا نَکالًا مِنَ اللَّهِ ۗ وَاللَّهُ عَزِیزٌ حَکیمٌ» (دست زن و مرد دزد را به کیفر اعمالشان ببُرید، این عقوبتی است که خدا مقرر کرده و خدا مقتدر و به مصالح خلق داناست).
آیه ۳۸ سوره مائده یا آیه حد سرقت بیان کننده مجازات کسی است که مرتکب عمل دزدی شود.<ref>فاضل جواد، مسالک الأفهام، ۱۳۶۵ش، ج۴، ص۲۰۳.</ref> در آیه تصریح شده است که «وَالسَّارِقُ وَالسَّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَیدِیهُمَا جَزَاءً بِمَا کسَبَا نَکالًا مِنَ اللَّهِ ۗ وَاللَّهُ عَزِیزٌ حَکیمٌ» (دست زن و مرد دزد را به کیفر اعمالشان ببُرید، این عقوبتی است که خدا مقرر کرده و خدا مقتدر و به مصالح خلق داناست).


آیه حد سرقت مستند فقیهان برای اثبات [[حد سرقت|حدّ و مجازات عمل سرقت]] است.<ref>سید مرتضی، الانتصار، ۱۴۱۵ق، ص۵۲۸-۵۲۹؛ طوسی، المبسوط، ۱۳۸۷ق، ص۱۹؛‌ طوسی، الخلاف، ۱۴۰۷ق، ج۵، ص۴۵۲؛ علامه حلی، مختلف الشیعة، ۱۳۷۴ش، ج۹، ص۲۴۹.</ref> با بر این آیه اصل مجازات قطع کردن دست برای دزدی، مورد قبول همه مسلمانان دانسته شده است، که در جزئیات اجرای آن اختلاف وجود دارد.<ref>سید مرتضی، الانتصار، ۱۴۱۵ق، ص۵۲۸-۵۲۹.</ref> [[سید محمدحسین طباطبائی|سید محمدحسین طباطبایی]] در [[المیزان فی تفسیر القرآن (کتاب)|تفسیر المیزان]] عبارت «جَزاءً بِما کسَبا نَکالًا مِنَ اللَّهِ» را اشاره به عقوبت جرم می‌دانند که موجب عبرت گرفتن بقیه مردم می‌شود.<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۴۰۲ق، ج۵، ص۳۲۹.</ref>  
آیه حد سرقت مستند فقیهان برای اثبات [[حد سرقت|حدّ و مجازات عمل سرقت]] است.<ref>سید مرتضی، الانتصار، ۱۴۱۵ق، ص۵۲۸-۵۲۹؛ طوسی، المبسوط، ۱۳۸۷ق، ص۱۹؛‌ طوسی، الخلاف، ۱۴۰۷ق، ج۵، ص۴۵۲؛ علامه حلی، مختلف الشیعة، ۱۳۷۴ش، ج۹، ص۲۴۹.</ref> بنا بر این آیه اصل مجازات قطع کردن دست برای دزدی، مورد قبول همه مسلمانان دانسته شده است، اما در جزئیات اجرای آن اختلاف وجود دارد.<ref>سید مرتضی، الانتصار، ۱۴۱۵ق، ص۵۲۸-۵۲۹.</ref> [[سید محمدحسین طباطبائی|سید محمدحسین طباطبایی]] در [[المیزان فی تفسیر القرآن (کتاب)|تفسیر المیزان]] عبارت «جَزاءً بِما کسَبا نَکالًا مِنَ اللَّهِ» را اشاره به عقوبت جرم می‌دانند که موجب عبرت گرفتن بقیه مردم می‌شود.<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۴۰۲ق، ج۵، ص۳۲۹.</ref>  


===شأن نزول===
===شأن نزول===
خط ۳۲: خط ۳۲:


== احکام فقهی قطع دست ==
== احکام فقهی قطع دست ==
فقهای شیعه حکم کرده‌اند چهار انگشت دست راست دزد (به‌جز انگشت شست) قطع می‌شود که این نظر اختصاصی فقهای [[امامیه]] عنوان شده‌ است.<ref>سید مرتضی، الانتصار، ۱۴۱۵ق، ص۵۲۸-۵۲۹.</ref> که برخی برای آن ادعای [[اجماع محصل]] و [[اجماع منقول|منقول]] کرده‌اند.<ref>مرعشی نجفی، أحکام السرقة، ۱۳۸۲ش، ص۳۱۶.</ref>  
فقهای شیعه بر خلاف ظاهر آیه که دستور به قطع دستان دزد داده‌ است؛ تنها به قطع چهار انگشت از دست راست دزد (به‌جز انگشت شست) اکتفا کرده اند. این نظر اختصاصی فقهای [[امامیه]] عنوان شده‌ است.<ref>سید مرتضی، الانتصار، ۱۴۱۵ق، ص۵۲۸-۵۲۹.</ref> که برخی برای آن ادعای [[اجماع محصل]] و [[اجماع منقول|منقول]] کرده‌اند.<ref>مرعشی نجفی، أحکام السرقة، ۱۳۸۲ش، ص۳۱۶.</ref>  


[[سید مرتضی]] در استدلال برای اثبات این حکم به ظاهر آیه ۳۸ سوره مائده استناد می‌کند زیرا تعبیر دست از انگشتان تا کتف را شامل می‌شود.<ref>سید مرتضی، الانتصار، ۱۴۱۵ق، ص۵۲۸-۵۲۹.</ref> وقتی خداوند از تعبیر دست استفاده کرده ولی مقدار خاصی را مشخص نکرده است، باید به حداقل مقداری که از نظر عرفی دست محسوب می‌شود اکتفاء‌ کنیم که همان انگشتان هستند.<ref>سید مرتضی، الانتصار، ۱۴۱۵ق، ص۵۲۸-۵۲۹.</ref> فقیهان شیعه هم‌چنین به روایاتی از [[امامان شیعه]] استناد کرده‌اند که محل قطع را انگشتان چهارگانه معرفی کرده است.<ref>طوسی، الخلاف، ۱۴۰۷ق، ج۵، ص۴۵۲.</ref> در روایتی از [[امام علی علیه‌السلام|امام علی(ع)]] حکمت قطع نکردن کف دست، باقی ماندن بخشی از دست برای وضو گرفتن عنوان شده است.<ref>عیاشی، تفسیر العیاشی، ۱۳۸۰ق، ج۱، ص۳۱۸؛ بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ۱۳۷۴ش، ج۲، ص۲۹۶.</ref>
[[سید مرتضی]] در استدلال برای اثبات این حکم به ظاهر آیه ۳۸ سوره مائده استناد می‌کند زیرا تعبیر دست از انگشتان تا کتف را شامل می‌شود.<ref>سید مرتضی، الانتصار، ۱۴۱۵ق، ص۵۲۸-۵۲۹.</ref> وقتی خداوند از تعبیر دست استفاده کرده ولی مقدار خاصی را مشخص نکرده است، باید به حداقل مقداری که از نظر عرفی دست محسوب می‌شود اکتفاء‌ کنیم که همان انگشتان هستند.<ref>سید مرتضی، الانتصار، ۱۴۱۵ق، ص۵۲۸-۵۲۹.</ref> فقیهان شیعه هم‌چنین به روایاتی از [[امامان شیعه]] استناد کرده‌اند که محل قطع را انگشتان چهارگانه معرفی کرده است.<ref>طوسی، الخلاف، ۱۴۰۷ق، ج۵، ص۴۵۲.</ref> در روایتی از [[امام علی علیه‌السلام|امام علی(ع)]] حکمت قطع نکردن کف دست، باقی ماندن بخشی از دست برای وضو گرفتن عنوان شده است.<ref>عیاشی، تفسیر العیاشی، ۱۳۸۰ق، ج۱، ص۳۱۸؛ بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ۱۳۷۴ش، ج۲، ص۲۹۶.</ref>
۲٬۳۲۵

ویرایش