پرش به محتوا

سد الابواب

مقاله متوسط
عدم رعایت شیوه‌نامه ارجاع
شناسه ارزیابی نشده
از ویکی شیعه
(تغییرمسیر از حدیث سد الابواب)
امام علی علیه‌السلام
نخستین امام شیعیان
زندگی
مولود کعبهیوم‌الدارشعب ابی‌طالبلیلة المبیتهجرت به مدینهازدواج با فاطمه(س)فتح خیبرابلاغ آیات برائتمباهلهواقعه غدیر سقیفه بنی‌ساعدهشهادت فاطمه(س)شورای شش‌نفرهحکومت امام علی(ع)شهادت امام علی(ع)سال‌شمار زندگی
لقب‌ها
امیرالمؤمنینولی اللهاسداللهصدیق قسیم النار و الجنةابوترابیعسوب‌ الدینحیدرقرآن ناطقفاروقصاحب اللواءشاه مردانزوج البتولساقی کوثرصالح المؤمنینخاصف‌النعل
میراث
مصحف امام علی مصحف فاطمهسیره علوینهج البلاغه غُرَر الحِکَمدُستُورُ مَعالِمِ الحِکَمدیوان امام علی(ع)جَفْردعای ناد علیخطبه شقشقیهخطبهٔ بی‌الفخطبه بی‌نقطهحرم
فضائل
آیه ولایتآیه لیلة المبیتآیه تبلیغآیه اکمالآیه صادقینآیه خیر البریهآیه انفاقآیه نجواآیه ودآیه مباهلهآیه اولی‌الامرآیه مودتآیه اهل الذکرآیه نصرآیه انذارآیه اخوتآیه اطعامآیه شاهدآیه ۵۶ سوره مائدهآیه ۲۰ سوره توبهآیه علم‌الکتابحدیث مدینة العلمحدیث رایتحدیث وصایتحدیث منزلتحدیث یوم الدارحدیث طیر مشویحدیث ولایتخطبه غدیرلا فتی الا علیحدیث شجرهسلونی قبل ان تفقدونیحدیث تشبیهحدیث ذکر علی عبادةحدیث علی مع الحقخاتم‌بخشیماجرای تهنیتماجرای کسر اصنام
اصحاب
عمار بن یاسرمالک اشترسلمان فارسیابوذر غفاریمقدادعبیدالله بن ابی‌رافعحجر بن عدیدیگران


سَدُّ الاَبواب یا مسدود کردن درها یکی از فضایل امام علی(ع) است که پیامبر اکرم(ص) به فرمان خدا، دستور داد همه درهایی که به مسجدالنبی باز می‌شد بسته شوند، جز درِ خانه علی(ع). این واقعه در منابع شیعه و اهل سنت به‌صورت متواتر نقل شده است. تاریخ دقیق این رخداد مورد اختلاف است، اما امام علی(ع) در شورای شش‌نفره برای تعیین خلافت، به این فضیلت خود استناد کرد و از دیگران اقرار گرفت. این فضیلت نه‌تنها در منابع حدیثی و تاریخی آمده، بلکه در متون دعا مانند دعای ندبه نیز مورد اشاره قرار گرفته است. همچنین برخی عالمان شیعه، از جمله علامه امینی، این واقعه را شاهدی بر نزول آیه تطهیر در شأن اهل‌بیت دانسته‌اند.

متن حدیث

قالَ رَسولُ اللّهِ(ص): سُدّوا هذه ألابوابَ غَیرَ بابِ عَلِی.


پیامبر خدا(ص) فرمود: درهای مسجد را به‌جز دَرِ خانه علی، ببندید.[۱]


ماجرای بستن درها

پیامبر(ص) در نخستین روزهای ورود به شهر یثرب، مسجدی بنا نهاد که بعدها به نام مسجدالنبی شناخته شد. پس از آن، اتاق‌هایی متصل به مسجد برای سکونت پیامبر(ص) و برخی از همسرانش ساخته شد. به‌مرور، برخی از صحابه نیز برای خود اتاق‌هایی در کنار مسجد احداث کردند. این اتاق‌ها علاوه بر دری که به سمت بیرون داشتند، دری نیز به سمت مسجد گشوده می‌شد و صاحبانش هنگام نماز از همان در وارد مسجد می‌شدند و پس از نماز از همان مسیر بازمی‌گشتند. پیامبر(ص) به فرمان خدا مأمور شد تا تمامی این درها را جز دَرِ خانه علی بن ابی‌طالب(ع) ببندد. پس از اعلام این دستور، برخی ناراحت شدند و اعتراض کردند. پیامبر(ص) فرمود: «من مأمور به بستن این درها، جز دَرِ خانه علی، شده‌ام. شما در این‌باره سخنانی گفتید. به خدا سوگند، من از پیش خودم به بستن یا گشودن دری دستور ندادم. من مأمور به انجام وظیفه‌ای شدم و از آن پیروی کردم.»[۲]

برخی منابع[۳] نقل کرده‌اند که عباس، عموی پیامبر، نزد او آمد و گفت: «عمویت، فرزندان عمویت، ابوبکر و عمر را منع کرده‌ای، اما تنها به علی اجازه داده‌ای که دَرِ خانه‌اش به مسجد باز باشد.» پیامبر(ص) در پاسخ، سوگند یاد کرد که این دستور از سوی خداوند بوده است.[۴]

قاضی نعمان در جای دیگری آورده است که این پرسش را حمزة بن عبدالمطلب از پیامبر(ص) مطرح کرده بود.[۵] سید جعفر مرتضی عاملی این سخن حمزه را نه اعتراض، بلکه پرسشی درباره راز این موضوع دانسته است.[۶]

زمان وقوع

تاریخ دقیق واقعهٔ «سدّ الابواب» در منابع حدیثی و تاریخی به‌صراحت ذکر نشده است. علامه مجلسی بدون اشاره به سال وقوع، تنها روز عرفه را زمان این رخداد دانسته است.[۷] با این حال، پژوهشگران با توجه به برخی اسامی و قرائن تاریخی، درباره زمان وقوع این واقعه، دو دیدگاه مطرح کرده‌اند:

  • دیدگاه اول: سال‌های نخست هجرت

برخی با استناد به پرسش حمزه از پیامبر(ص) بر این باورند که واقعه در سال‌های ابتدایی هجرت رخ داده است. همچنین، ذکر نام رقیه دختر پیامبر(ص)، در برخی گزارش‌ها مؤید این نظر است؛ چرا که در آن زمان، رقیه همسر عثمان بن عفان زنده بوده و عثمان نیز درِ خانه‌اش را به سوی مسجد بسته بود.[۸]

  • دیدگاه دوم: سال‌های پایانی عمر پیامبر(ص) و پس از فتح مکه

در مقابل، برخی دیگر با استناد به اعتراض عباس عموی پیامبر(ص)، به بسته شدن در خانه‌اش، این واقعه را پس از فتح مکه دانسته‌اند؛ زیرا عباس پس از فتح مکه در مدینه ساکن شد.[۹] از دیگر قرائن مؤید این دیدگاه، همزمانی واقعه با حدیث منزلت است؛ تا آنجا که برخی معتقدند واقعهٔ سدّ الابواب برای تثبیت حدیث منزلت بیان شده است.[۱۰] برخی تاریخ‌نگاران نیز بر این باورند که حدیث منزلت در مناسبت‌های مختلفی بیان شده، اما مشهورترین آن پس از غزوه تبوک بوده است.[۱۱]

نقل حدیث سدّ الابواب در منابع اسلامی

احادیث مربوط به واقعه «سدّ الابواب» در منابع متعدد و با اسناد گوناگون ذکر شده‌اند، به‌گونه‌ای که بسیاری از عالمان، آن را از جمله روایات متواتر دانسته‌اند.

  • ابن‌بطریق در فصل بیستم کتاب العمده، با عنوان «فی سدّ الابواب مِنَ المَسجد الّا بابُ علی»، یازده حدیث با اسناد مختلف ذکر کرده است.[۱۳]
  • قندوزی در کتاب ینابیع المودة، در باب ۱۷ با همین عنوان، احادیث متعددی با اسناد گوناگون آورده است.[۱۴]
  • علامه امینی در الغدیر، ۲۳ صورت مختلف از این حدیث را نقل کرده و معتقد است که پیشوایان اهل سنت نیز با سندهای صحیح و متعدد، آن را از صحابه‌ای روایت کرده‌اند که تعدادشان برای اثبات تواتر کافی است. این صحابه طبق ترتیب او از این قرارند:

فضیلت انحصاری امام علی(ع)

سید اسماعیل حمیری درباره این حدیث سروده است:
فقیل له اسدد کل باب فتحته
سوی باب ذی التقوی علی
به پیامبر گفته شد همه درهایی را که گشودی ببند
مگر در [خانه] صاحب پرهیزگاری، علی(ع) را

ابن‌شهرآشوب؛ ص۳۸

حدیث «سدّ الابواب» در منابع معتبر حدیثی، به‌عنوان یکی از فضایل اختصاصی امام علی(ع) شناخته شده است. این فضیلت چنان برجسته بود که برخی از صحابه به آن اذعان کرده‌اند.

گفتار عمر بن خطاب

حاکم نیشابوری پس از نقل حدیث سدّ الابواب و تأکید بر صحت سند آن، از عمر بن خطاب چنین نقل می‌کند:

  • پیامبر، فاطمه را به ازدواج او درآورد؛
  • او را در مسجد سکونت داد و برای او آنچه برای خودش حلال بود، حلال کرد؛
  • پرچم را در روز خیبر به‌دست او داد.[۱۸]

گفتار عبدالله بن عمر

از عبدالله بن عمر نیز روایت شده که گفت:

  • پیامبر، فاطمه را به ازدواج او درآورد که حسن و حسین از او متولد شدند؛
  • در روز خیبر، پس از آنکه پیامبر فرمود: «پرچم را فردا به کسی خواهم داد که خدا و رسولش را دوست دارد و خدا و رسول نیز او را دوست دارند»، پرچم را به علی داد؛
  • درهای همه مردم را به سوی مسجد بست، جز درِ خانه علی.[۱۹]

استناد امام علی(ع) به حدیث سدّ الابواب در شورای شش‌نفره

در جریان تشکیل شورای شش‌نفره برای تعیین خلیفه سوم، امام علی(ع) با استناد به فضیلت «سدّ الابواب» جایگاه خود را یادآور شد. او خطاب به اعضای شورا فرمود: «آیا در میان شما کسی هست که کتاب الهی او را پاک دانسته باشد تا جایی که پیامبر(ص)، درهای خانه همه مهاجران را به مسجد بست و تنها درِ خانه من را باز گذاشت؟»[۲۰]

ارتباط حدیث سدّ الابواب با آیه تطهیر

علامه امینی در کتاب الغدیر، این استشهاد امام علی(ع) را نشانه‌ای می‌داند که دستور پیامبر(ص) برای بستن درهای منازل به مسجد، جز در خانه علی(ع)، بر اساس آیه تطهیر و به فرمان خدا بوده است.[۲۱] در روایات متعدد از منابع شیعه و اهل سنت آمده است که پیامبر(ص) فرمود: «ورود به مسجد من بر هر مرد و زن ناپاک ممنوع است، جز من و علی.»

بر همین اساس، دستور الهی بر بستن تمام درهای منتهی به مسجد صادر شد و تنها درِ خانه علی(ع) باز ماند، چرا که او از اهل‌بیتی بود که آیه تطهیر در شأنشان نازل شده است.[۲۲]

اشاره به حدیث سد الابواب در دعای ندبه

در دعای ندبه نیز به این واقعه اشاره شده و آن را از فضایل امام علی(ع) برشمرده‌اند: «وَ سَدَّ الأَبْوَابَ إِلاَّ بَابَهُ فِی مَسْجِدِ رَسُولِ اللَّهِ(ص)...»[۲۳]

روایت اهل سنت درباره ابوبکر

در برخی منابع اهل سنت، حدیثی نقل شده که بر اساس آن، پیامبر(ص) در واپسین روزهای زندگی‌اش دستور داد: «همه درهایی که به سمت مسجد باز می‌شد بسته شود، مگر در خانه ابوبکر.» این روایت در منابعی چون کتاب السنه اثر عمرو بن ابی‌عاصم، السنن الکبری بیهقی و فضائل الصحابه ابن حنبل آمده است.[۲۴]

ابن ابی‌الحدید، عالم معتزلی اهل سنت، با نگاهی انتقادی به این روایت می‌نگرد. او در شرح نهج البلاغه می‌نویسد: «این حدیث درباره ابوبکر ساخته فرقه‌ای به نام بَکریه است؛ همان کسانی که در برابر احادیث شیعیان درباره فضایل علی(ع)، احادیثی جعل کردند.»[۲۵] در مسجد النبی(ص) امروزی، بخشی با عنوان «خوخة سیدنا ابی بکر الصدیق رضی الله عنه» مشخص شده است.[۲۶]

پانویس

  1. ابن حنبل، مسند الإمام أحمد بن حنبل، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۷۰۹، ح۳۰۶۲؛ نسائی، خصائص أمیر المؤمنین، ۱۴۱۶ق، ص۷۳، ح۲۳ و ص۱۰۵، ح۴۴.
  2. ابن کثیر، البدایة و النهایه، ۱۴۰۷ق، ج۷، ص۳۴۲؛ فَتّال نیشابوری، روضة الواعظین، ۱۳۷۵ش، ص۱۱۸؛ ابن حنبل، فضائل امیرالمؤمنین، ۱۴۳۳ق، ص۱۷۷.
  3. صدوق، عیون أخبار الرضا(ع)، ۱۳۸۷ق، ج ۱، ص۲۳۲؛ ابن بطریق، العمده، ۱۴۰۷ق، ص۱۷۶؛ قاضی نعمان، شرح الاخبار، جامعه مدرسین، ج ۲، ص۲۰۴؛ کرکی، تسلیة المجالس، ۱۴۱۸ق، ج ۱، ص۲۷۸.
  4. قاضی نعمان، شرح الاخبار، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۲۰۵.
  5. قاضی نعمان، شرح الاخبار، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۱۹۶.
  6. عاملی، الصحیح من سیرة النبی الأعظم، ۱۴۲۶ق، ج۵، ص۳۴۴.
  7. مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۹۷، ص۳۸۴.
  8. سیوطی، الدرّ المنثور، ۱۴۰۴ق، ج۶، ص۱۲۲؛ شوشتری، إحقاق الحق، ۱۴۰۹ق، ج۱۶، ص۳۴۸؛ عاملی، الصحیح من سیرة النبی الأعظم، ۱۴۲۶ق، ج۵، ص۳۴۳.
  9. صدوق، عیون أخبار الرضا(ع)، ۱۳۸۷ق، ج۱، ص۲۳۲؛ قاضی نعمان، شرح الاخبار، ج۲، ص۲۰۵؛ کرکی، تسلیة المجالس، ج۱، ص۲۷۸؛ عاملی، الصحیح من سیرة النبی الأعظم، ج۵، ص۳۴۴.
  10. قاضی نعمان، شرح الاخبار، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۲۰۵؛ یوسفی غروی، موسوعة التاریخ الإسلامی، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۵۳۰.
  11. عاملی، الصحیح من سیرة النبی الأعظم، ج۲۹، ص۲۷۲–۲۷۳؛ منابع متعدد از جمله: ابن حنبل، بخاری، مسلم، ترمذی، نسائی، حاکم نیشابوری، طبری، ابن کثیر، هیثمی، عینی، سیوطی، متقی، کنتوری، شرف‌الدین، حسینی میلانی.
  12. ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ۱۳۷۶ش، ج۲، ص۳۶–۴۰؛ ص۳۷.
  13. ابن بطریق، العمده، ۱۴۰۷ق، ص۱۷۵ و ۱۸۱.
  14. قندوزی، ینابیع المودة، ۱۴۲۲ق، ج۱، ص۲۶۰ و ۲۷۵.
  15. ابن عساکر، ترجمه الامام علی‌بن ابی‌طالب، ۱۹۷۸م، ج۱، ص۲۷۵–۳۰۵.
  16. مجلسی، بحارالأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۳۹، ص۳۵.
  17. امینی، الغدیر، ۱۴۱۶ق، ج۳، ص۲۰۲.
  18. حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ۱۴۲۰ق، ج۳، ص۱۲۵.
  19. ابن حنبل، مسند الإمام أحمد بن حنبل، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۲۶؛ قاضی نعمان، شرح الاخبار، ج۲، ص۱۸۱.
  20. امینی، الغدیر، ۱۴۱۶ق، ج۳، ص۲۱۳.
  21. امینی، الغدیر، ۱۴۱۶ق، ج۳، ص۲۱۳.
  22. امینی، الغدیر، ۱۴۱۶ق، ج۳، ص۲۱۲؛ قاضی نعمان، شرح الاخبار، ج۲، ص۲۰۴.
  23. قمی، مفاتیح الجنان، ۱۳۹۱ش، ص۱۳۸.
  24. عمرو بن ابی‌عاصم، کتاب السنه، ۱۴۰۰ق، ص۵۶۵؛ بیهقی، السنن الکبری، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۴۴۲؛ ابن حنبل، فضائل الصحابه، ۱۴۳۰ق، ص۳.
  25. ابن ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۱۱، ص۴۹.
  26. نجفی، مدینه‌شناسی، ۱۳۸۶ش، ص۱۱۹.

منابع

  • ابن‌ابی‌الحدید معتزلی، عبدالحمید بن هبه‌الله، شرح نهج البلاغة، قم، انتشارات کتابخانه آیت‌الله مرعشی، ۱۴۰۴ق.
  • ابن ابی عاصم، احمد‌بن عمرو، کتاب السنه، دمشق، المکتب الاسلامی، ۱۴۰۰ق.
  • ابن حنبل، احمدبن محمد، فضائل امیرالمؤمنین علی بن ابی‌طالب، تحقیق سید عبدالعزیز طباطبایی، قم، دارالتفسیر، ۱۴۳۳ق.
  • ابن حنبل، احمدبن محمد، مسند الإمام أحمد بن حنبل، محقق: سعیدمحمد لحام، بیروت، مؤسسه الرساله، ۱۴۱۶ق.
  • ابن حنبل، احمدبن محمد، فضائل الصحابه، محقق: وصی‌الله بن محمد عباس، قاهره،‌ دار ابن جوزی، ۱۴۳۰ق.
  • ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، نجف، مطبعه الحیدریه، ۱۳۷۶ش.
  • ابن عساکر، علی‌بن حسن، ترجمه الامام علی‌بن ابی‌طالب علیه‌السلام من تاریخ مدینه دمشق، بیروت، موسسه المحمودی، ۱۹۷۸م.
  • ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایه و النهایه، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۷ق.
  • ابن بِطریق، یحیی‌بن حسن، عمده عیون صحاح الأخبار فی مناقب امام الأبرار، قم، موسسه النشر الاسلامی، ۱۴۰۷ق.
  • ابن حیون، نعمان‌بن محمد، شرح الأخبار فی فضائل الأئمه الأطهار، محقق: محمد حسینی جلالی، قم، موسسه نشر اسلامی، ۱۴۰۹ق.
  • امینی، عبدالحسین، الغدیر، قم، مرکز الغدیر للدراسات الإسلامیه، ۱۴۱۶ق.
  • بخاری، محمدبن اسماعیل، صحیح البخاری، قاهره، المجلس الاعلی للشئون الاسلامی لجنه إحیاء کتب السنه، ۱۴۱۰ق.
  • بیهقی، احمد‌بن حسین، السنن الکبری، محقق: عبدالقادر محمد عطا، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۲۴ق.
  • ترمذی، محمدبن عیسی، الجامع الصحیح و هو سنن الترمذی، محقق: احمدمحمد شاکر، قاهره، دارالحدیث، ۱۴۱۹ق.
  • حاکم نیشابوری، محمدبن عبدالله، المستدرک علی الصحیحین، محقق: حمدی‌ دمرداش‌ محمد، بیروت، المکتبه العصریه، ۱۴۲۰ق.
  • سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور فی تفسیر المأثور، قم، کتابخانه آیةالله مرعشی نجفی، ۱۴۰۴ق.
  • سیوطی، جلال‌الدین، تاریخ الخلفاء، محقق: حمدی الدمرداش، مکه، مکتبه نزار مصطفی الباز، ۱۴۲۵ق.
  • شرف الدین،عبدالحسین، المراجعات، قم، المجمع العالم لاهل‌البیت علیهم‌السلام، ۱۴۲۶ق.
  • شوشتری، قاضی نورالله، إحقاق الحق و إزهاق الباطل، قم، مکتبه آیة الله مرعشی نجفی، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
  • صدوق، محمد بن علی، عیون أخبار الرضا علیه‌السلام، تهران، نشر جهان، چاپ اول، ۱۳۸۷ق.
  • طبری، احمدبن عبدالله، الریاض النضره فی مناقب العَشرَه، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۰۵ق.
  • عاملی، سید جعفرمرتضی، الصحیح من سیرة النبی الأعظم، قم، دارالحدیث، چاپ اول، ۱۴۲۶ق.
  • عباس، قمی، مفتاتیح الجنان، قم، نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها، دفتر نشر معارف، ۱۳۹۱ش.
  • عینی، بدرالدین، عمده القاری شرح صحیح البخاری، بیروت،‌ دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۲۱ق.
  • فتال نیشابوری، محمد‌بن حسن، روضةُ الْواعظین و بصیرة الْمُتَّعِظین، قم، انتشارات رضی، ۱۳۷۵ش.
  • قاضی نعمان، نعمان بن محمد، شرح الاخبار فی فضائل الأئمة الأطهار، المحقق:السید محمّد الحسینی الجلالی، الناشر مؤسسة النشر الإسلامی، بی‌تا، بی‌جا.
  • قندوزی، سلیمان‌بن ابراهیم، ینابیع الموده لذوی القربی، قم، دارالاسوه، ۱۴۲۲ق.
  • کرکی، سید محمد، تسلیة المجالس و زینة المجالس، قم، موسسه المعارف الاسلامیه، ۱۴۱۸ق.
  • متقی هندی، علی بن حسام الدین، کنز العمال فی سنن الاقوال و الافعال، بیروت، چاپ بکری حیانی و صفوة سقا، ۱۴۰۹ق.
  • مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت، موسسه الوفا، چاپ سوم، ۱۴۰۳ق.
  • کنتوری، میرحامد حسین، عبقات الانوار فی امامة الائمة الاطهار علیهم السلام، محقق: غلامرضا مولانا بروجردی، قم، ۱۴۰۴ق.
  • حسینی میلانی، علی نفحات الازهار فی خلاصة عبقات الانوار، بی‌جا، نشر السید علی الحسینی المیلانی، ۱۴۱۴ق.
  • نجفی، محمدباقر، مدینه شناسی، تهران، نشر مشعر، ۱۳۸۶ش.
  • نسائی، احمدبن علی، المجتبی من السنن (المشهور بسنن النسائی)، ریاض، بیت الأفکار الدولیه، بی‌تا.
  • نسائی، احمدبن علی، خصائص أمیرالمؤمنین علی‌بن أبی طالب رضی‌الله‌عنه، محقق: دانی‌بن منیر آل زهوی، بیروت، المکتبه العصریه، ۱۴۱۶ق.
  • نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، مصحح: محمدفؤاد عبدالباقی، قاهره، دارالحدیث، ۱۴۱۲ق.
  • واقدی، محمد بن عمر، کتاب المغازی، چاپ مارسدن جونز، لندن، ۱۹۶۶.
  • هیثمی، الحافظ نورالدین، مجمع الزوائد و منبع الفوائد، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۲۲ق.
  • یوسفی غروی، محمدهادی، موسوعة التاریخ الإسلامی، مجمع اندیشه اسلامی، قم، چاپ اول، ۱۴۱۷ق.