پرسش:چرا از مرگ میترسیم؟: تفاوت میان نسخهها
imported>Bahadori |
imported>Bahadori |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۱۲ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۹:۱۶
مهمترین علت ترس از مرگ را تصورِ مرگ به معنای نیستی و فنا دانستهاند. امام هادی(ع) به یکی از یاران خود که از مرگ ترس داشت گفت علت ترس تو از مرگ به دلیل نشناختن حقیقت آن است. اگر انسان، مرگ را نابودی تفسیر نکند، بلکه انتقال از دنیا به آخرت بداند، از آن هراسی به دل راه نمیدهد.
دل بستن و وابسته به دنیا بودن را از دیگر علتهای ترس از مرگ برشمردهاند. پیامبر در جواب کسی که پرسیده بود چرا مرگ را دوست ندارم؟ پاسخ دادند چون دنیا را آباد و برای آخرت چیزی نفرستاده ای.
برخی محققان براساس روایات معتقدند، رفتار انسانها در دنیا سبب ترس از حسابرسی اعمال میشود، واین نیز باعث ترس برخی از مرگ و قیامت است.
مرگ و عمومی بودن آن
مرگ، جداشدن روح از بدن و پایان زندگی و به معنای انتقال از دنیا به آخرت است که شامل همه موجودات میشود؛ حیات دنیوی برای هیچکس دائمی و همیشگی نیست.[۱] خداوند در سوره انبیاء مرگ را برای همگان میداند و بقاء و حیات دنیوی را برای هیچکس قرار نداده است.[۲] همچنین در سوره الرحمن آمده است، به غیر از خداوند همه چیز از بین می رود و تنها ذات خداست که باقی خواهد ماند.
كُلُّ مَنْ عَلَيْهَا فَانٍ * وَيَبْقَى وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الْجَلَالِ وَالْإِكْرَامِ
هر چه بر زمين است فاني شونده است! و ذات باشكوه و ارجمند پروردگارت باقى خواهد ماند.[۳]
دلبستگی شدید به دنیا
انسانی که به دنیا دلبسته است، مرگ را پایان تمام لذت های خود می داند و همیشه از آن میترسد.[۴]
علامه طباطبایی ذیل آیه ۳۲سوره انعام میگوید، قرآن در موارد متعدّدی زندگی دنیا را نوعی بازیچهی کودکانه و سهو و سرگرمی میداند.[۵]
«وَ مَا الْحَیاةُ الدُّنْیا إِلاَّ لَعِبٌ وَ لَهْوٌ...؛ زندگی دنیا چیزی جز بازی و سرگرمی نیست»[۶]
هارون الرشید وقتی خواب دید دندانهایش ریخته و خواب خود را برای معبران تعریف کرد، یکی از آنها گفت: همه اطرافیان تو، پیش از تو میمیرند. و دیگری گفت: عمر تو از همه بستگانت طولانی تر خواهد بود. هر دو یک مطلب را گفتند ولی با دو تعبیر متفاوت که هارون به اولی صدتازیانه زد ولی به دومی صد دینار پادش داد که نشان از دل بستگی او به این دنیا داشت.[۷]
ناآگاهی از حقیقت مرگ
اگر انسان، مرگ را نابودی نداند، بلکه انتقال از دنیا به آخرت بداند، از مرگ نمیترسد.[۸] امام هادی(ع)، به یکی از یاران خودش که در بستر بیماری بود و از ترس مرگ بی تابی میکرد گفت : «تو ازمرگ میترسی به دلیل آنکه حقیقت آن را نمیشناسی»[۹] نقل شده که ادریس(ع) از عزرائیل تقاضای قبض روح کرد و از او خواست تا بهشت و دوزخ را ببیند، عزرائیل به اذن خدا او را به جهنم و سپس به بهشت برد اما او ماندن در بهشت را ترجیح داد و از بازگشت امتناع ورزید. به تعبیر سنایی: الگو:شعر۲
ترس از حسابرسی اعمال
عامل دیگر گناه است.[۱۰] انسان وقتی گناهی کرده باشد میداند وقتی از این دنیا رفت بهخاطر آن گناهی که انجام داده باید پاسخگو باشد به همین دلیل از مرگ میترسد. این افراد معاد را قبول دارند و درعین حال که معاد را قبول دارند مرتکب گناه شدهاند و به همین دلیل از مرگ میترسند. قرآن کریم میگوید:«آنها هرگز آرزوی مرگ نمیکنند به خاطر اعمالی که از پیش فرستادهاند».[۱۱] اسلام، برای خنثی کردن این عامل، همواره بر گشودگی درِ توبه و بخشندگی و توبهپذیری خداوند تأکید میکند.
پانویس
منابع
- خطیبی، محمد، فرهنگ شیعه، قم، نشر زمزم هدایت، ۱۳۸۶ش.
- رضاییان، زهرا، حقیقت مرگ از نگاه قرآن چیست؟، سایت تبیان، تاریخ درج مطلب: دوشنبه ۲۰خرداد ۱۳۹۲ش، تاریخ بازدید: ۶آذر۱۴۰۰ش.
- سنائی غزنوی، ابوالمجد مجدود بن آدم، حدیقة الحقیقة و شریعة الطّریقة، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ چهارم، شهریور ۱۳۷۴ش.
- صدوق، محمدبن علی، معانی الاخبار، قم، جامعه مدرسین، ۱۳۷۹ق.
- صدوق، محمدبن علی، معانی الاخبار، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۰۳ق.
- طباطبائی، محمدحسین، المیزان، قم، نشر اسماعیلیان.
- علت ترس از مرگ»، سایت پرسمان، تاریخ درج مطلب: ۲۵ آذر ۱۳۹۱ش، تاریخ بازدید: ۶آذر۱۴۰۰ش.
- کیکاوس، عنصر المعالی، قابوس نامه، مقدمه سعید نفیسی، تهران، مجلس، ۱۳۱۲ش.
- مکارم شیرازی، ناصر، معاد و جهان پس از مرگ، قم، نشرسرور، چاپ ششم، ۱۳۷۶ش.
- ↑ طباطبائی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج ۱۹، ص۱۳۳ و ج۲۰، ص۳۵۶.
- ↑ سوره انبیاء، آیه۳۴.
- ↑ سوره الرحمن۲۶-۲۷
- ↑ صدوق، معانی الاخبار، ۱۴۰۳ق، ص۲۸۸.
- ↑ طباطبایی، المیزان، بیتا، ج۱۹، ص ۱۶۴.
- ↑ سوره انعام، آیه۳۲.
- ↑ عنصر المعالی، قابوس نامه، ۱۳۱۲ش، ص۸۰.
- ↑ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۶، ص۱۵۶.
- ↑ صدوق، معانی الاخبار، ۱۳۷۹ق، ص۲۹۰.
- ↑ مکارم شیرازی، معاد وجهان پس از مرگ، ۱۳۷۶ش، ص۳۰
- ↑ سوره جمعه، آیه۷.