جهانگیرخان قشقایی
حکیم، فیلسوف، فقیه و عارف شیعه | |
اطلاعات فردی | |
---|---|
تاریخ تولد | ۱۲۴۳ق |
تاریخ وفات | ۱۳ رمضان ۱۳۲۸ق |
محل دفن | تخت فولاد |
شهر وفات | اصفهان |
اطلاعات علمی | |
استادان | محمدرضا قمشهای • محمدحسن نجفی اصفهانی • محمد باقر نجفی اصفهانی • حاج ملا حسینعلی تویسرکانی • ملا عبدالجواد |
شاگردان | رحیم ارباب • آیتالله بروجردی • محمدعلی شاهآبادی • سید جمالالدین گلپایگانی • ضیاءالدین دری • سید حسن مدرس • نخودکی اصفهانی • آقا نجفی قوچانی • محمدحسین غروی نائینی • محمدحسین تونی |
میرزاجهانگیرخان قشقایی (۱۲۴۳-۱۳۲۸ق)، حکیم، فقیه و عارف شیعه قرن سیزدهم قمری. وی با اینکه در میانسالی به کسب علم روی آورد، چندی نگذشت که از مدرّسان علوم عقلی و نقلی گردید. جهانگیرخان استاد علمای معروفی همچون حاج آقا رحیم ارباب، سید حسین طباطبائی بروجردی، سید حسن مدرس، حسنعلی نخودکی اصفهانی و میرزا محمدحسین نائینی است.
نسب، ولادت و وفات
جهانگیرخان قشقایی، فرزند محمدخان قشقایی (مردی عالم و صاحب کمال و از خانهای دره شور، از ایل قشقایی) بود. مادرش از خانزادگان سمیرم اصفهان و از ساکنان دهاقان بود و به همین سبب مردم اصفهان، جهانگیرخان را دهاقانی نامیدهاند.[۱]
وی در سال ۱۲۴۳ق در دهاقان (از شهرهای استان اصفهان کنونی) زاده شد.[۲] و در ۱۳ رمضان ۱۳۲۸ق[۳] درگذشت و در تخت فولاد اصفهان در تکیه آقا سید محمد تُرک(که بعدها به تکیه جهانگیرخان شهرت یافت) به خاک سپرده شد.[۴]شیخ محمدتقی آقا نجفی بر پیکر او نماز گزارد. [۵]
زندگینامه
جهانگیرخان خواندن و نوشتن را در زادگاهش فراگرفت. وی تا حدود ۴۰ سالگی، همانند پدرش، به زندگی عشایری و دامداری و کشاورزی مشغول بود. در سواری و تیراندازی مهارتی چشمگیر داشت و به موسیقی علاقهمند بود.[۶]
حدوداً ۴۰ ساله بود که روزی برای فروش محصولات و خرید مایحتاج سالانه ایل و تعمیر تار به بازار اصفهان رفت و با مشاهده مدرسه صدر، مجذوب شکوه معنوی مدرسه و علمای آن گشت. شخصی با مشاهده علاقه جهانگیرخان به مدرسه صدر او را به تهذیب نفس و تحصیل علم و معرفت دعوت کرد.[۷] جهانگیرخان، تحت تأثیر سخنان او، و با راهنمایی وی حجرهای در یکی از مدارس علمیه اصفهان گرفت و تا پایان عمر در آن شهر ماند. با اینکه وی در میانسالی به کسب علم روی آورده بود، چندی نگذشت که از مدرّسان علوم عقلی و نقلی گردید.[۸]
زهد
جهانگیرخان زندگی خود را از اجارهبهای سالانه زمینی که داشت میگذراند. او تا پایان عمر لباس عشایری پوشید و لباس مرسوم عالمان را بر تن نکرد.[۹]بر اساس برخی گزارشها وی خانه و زندگی به جز حجره مدرسه(مدرسه صدر اصفهان) نداشت و ازدواج نکرد ولی ازدواج موقت داشت. [۱۰]
تدریس
وی حدود ۴۰ سال در مدرسه صدر اصفهان به تدریس علوم عقلی پرداخت.[۱۱] درس حکمت او چنان رایج و مطلوب طلاب بود که درسِ شرح منظومه ملا هادی سبزواری او، به سببِ کثرتِ شاگردان، در خارج از حجره مدرسه صدر و در شبستان مسجد چارچی تشکیل میشد.[۱۲]
اساتید
استادان مشهور وی عبارتند از:
- محمدرضا قمشهای در فلسفه و حکمت
- محمد حسن نجفی اصفهانی
- محمد باقر نجفی اصفهانی
- ملا حسینعلی تویسرکانی فقه و اصول و ادبیات عرب
- ملا عبدالجواد (طبیب معروف اصفهان) در طب
او ریاضی، هیئت و نجوم را از استادان سرشناس آن زمان فراگرفت.[۱۳]
شاگردان
- حاج آقا رحیم ارباب
- سید حسین طباطبائی بروجردی[۱۴]
- شیخ محمد حکیم خراسانی[۱۵]
- سیدمحمد داعی الاسلام لاریجانی(درگذشت:۱۳۳۰ش)[۱۶]
- ضیاءالدین درّی[۱۷]
- میرزا محمدعلی شاه آبادی اصفهانی
- محمدحسین فاضل تونی[۱۸]
- سیدجمالالدین گلپایگانی[۱۹]
- حاج میرزا مهدی دولتآبادی[۲۰]
- سید حسن مدرس[۲۱]
- شیخ حسنعلی اصفهانی نخودکی[۲۲]
- آقا نجفی قوچانی[۲۳]
- میرزا حسین نائینی[۲۴]
- شیخ مرتضی طالقانی
- شیخ جواد آدینهای که پس از درگذشت استاد تدریس حکمت را در اصفهان بهعهده داشت.[۲۵]
- آقاضیاءالدین عراقی
آثار
- پس از وفات جهانگیرخان، حکیم خراسانی به جمعآوری اشعار او همت گمارد.[۲۶] ولی این دیوان اکنون در دست نیست.[۲۷] و فقط غزلیاتی از آن به جای مانده است.
- در برخی منابع شرحی فارسی از نهجالبلاغه به او نسبت دادهاند.[۲۸]
جایگاه علمی
بسیاری از اندیشمندان درباره مقام علمی و اخلاقی جهانگيرخان قشقايى، اظهار نظر کرده و او را ستودهاند. مرتضی مطهری قشقايى را استاد مسلّم فلسفه در اصفهان دانسته و افزوده است: او علاوه بر مقام علمى و فلسفى، در متانت و وقار و انضباط اخلاقى و تقوا نمونه بوده است و تا آخر عمر در همان لباس عادی اول خود باقی بوده و فوقالعاده مورد ارادت شاگردان و آشنایان بودهاست.».[۲۹] جلال الدین همایی( مورخ ، ادیب درگذشت:۱۳۵۹ش) در باره او میگوید: «مرحوم جهانگیرخان، فلسفه را در اصفهان از تهمت خلاف شرع و بدنامی کفر و الحاد نجات داد. سهل است که چندان به این علم رونق بخشید که فقها و مُتَشَرِّعان نیز آشکارا با میل و علاقه روی به درس فلسفه نهادند؛ و آن را مایه فضل و مفاخرت میشمردند. [۳۰]
پانویس
- ↑ طهرانی، طبقات اعلام الشیعه، قسم ۱، ص۳۴۵.
- ↑ حدیقة الشعراء، ج ۱، ص۳۸۷؛ طهرانی، طبقات اعلام الشیعه، قسم ۱، ص۳۴۵؛ دانشمندان و سخن سرایان فارس، ج ۲، ص۱۶۱
- ↑ حائری، روزشمار شمسی، ۱۳۸۶ش، ص۴۳۲.
- ↑ طهرانی، طبقات اعلام الشیعه، قسم ۱، ص۳۴۵؛ دانشمندان و سخن سرایان فارس، ج۲، ص۱۶۱؛مهدوی، اعلام اصفهان، ۱۳۸۶ش، ج۲، ص۴۰۴.
- ↑ مهدوی، اعلام اصفهان، ۱۳۸۶ش، ج۲، ص۴۰۴.
- ↑ تذکره مدینه الادب، ج ۳، ص۲۴۵؛ طبقات اعلام الشیعه، قسم ۱، ص۳۴۵
- ↑ تذکره مدینة الادب، ج ۳، ص؛ اعلام الشیعه، قسم ۱، ص۳۴۵؛ دیوان طرب، ص۷۱.
- ↑ شرح حال رجال ایران در قرن ۱۲ و ۱۳ و ۱۴ هجری، ج ۱، ص۲۸۴.
- ↑ فوائد الرضویه، ۱۳۸۵ش،ج ۱، ص۱۶۱؛ تاریخ اصفهان، ج ۳، ص۳۲۶؛ تذکرةالقبور، ص۲۴۶؛ تاریخ حکماء و عرفاء متأخر بر صدرالمتألهین، ص۸۵؛ مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری،۱۳۸۹ش، ج۱۴ ص۵۳۲.
- ↑ نجفی قوچانی، سیاحت شرق، ۱۳۹۷ش،ص۱۰۵.
- ↑ طبقات اعلام الشیعه، قسم ۱، ص۳۴۵؛ شمسالتواریخ، ص۶۰؛ ابوالقاسم بن رضا قلی(طرب اصفهانی)، دیوان طرب، ۱۳۴۲ش،ص۷۱.
- ↑ طرب اصفهانی، دیوان طرب، ۱۳۴۲ش،ص۷۰؛ شمسالتواریخ، ص۶۰.
- ↑ طبقات اعلام الشیعه، قسم ۱، ص۳۴۵؛ تذکرهالقبور، ص۲۴۶؛ اصفهان، ص۲۲۹؛ «جهانگیرخان قشقائی»، ص۵۸-۵۹.
- ↑ تاریخ حکماء و عرفاء متأخر برصدرالمتألهین، ص۸۷.
- ↑ گزی، تذکرة القبور، ص۴۷۵.
- ↑ مرسلوند، زندگینامه رجال و مشاهیر ایران، ۱۳۷۶ش،ج ۳، ص۱۷۲.
- ↑ رجال اصفهان، ج ۱، ص۳۹۸.
- ↑ در آسمان معرفت، ص۳۶۰.
- ↑ در آسمان معرفت، ص۳۶۰.
- ↑ گزی، تذکرة القبور، ص۵۳۱-۵۳۲.
- ↑ شرح حال رجال ایران در قرن ۱۲ و ۱۳ و ۱۴ هجری، ج ۱، ص۳۴۴.
- ↑ شریف رازی،گنجینه دانشمندان، ۱۳۷۶ش،ج ۷، ص۱۱۱.
- ↑ تاریخ حکماء و عرفاء متأخر برصدرالمتألهین، ص۸۷.
- ↑ طهرانی، طبقات اعلام الشیعه، قسم ۲، ص۵۹۳.
- ↑ تاریخ حکماء و عرفاء متأخر برصدرالمتألهین، ص۳۰، ۸۷، ۸۹.
- ↑ «شیخ محمد حکیم خراسانی»، ص۲۴۰، یادداشت وحید دستگردی.
- ↑ رجوع کنید به: طبقات اعلام الشیعه، قسم ۱، ص۳۴۵؛ الاعلام، ج ۲، ص۱۴۱.
- ↑ رجوع کنید به: طبقات اعلام الشیعه، قسم ۱، ص۳۴۵؛ شرح حال رجال ایران در قرن ۱۲ و ۱۳ و ۱۴ هجری، ج ۱، ص۲۸۴.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۱۴ ص۵۳۲.
- ↑ https://www.cgie.org.ir/fa/news/24999/حکیمی-که-فلسفه-را-از-تهمت-الحاد-رهانید
منابع
- آقابزرگ طهرانی، محمدمحسن، طبقات اعلام الشیعه: نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، مشهد، ۱۴۰۴ق.
- ایزدگشسب، اسداللّه، شمسالتواریخ: شرح احوال فقها و حکما و عرفا و شعرا و ادبا، تهران: چاپ عبدالباقی ایزدگشسب، ۱۳۴۵ش.
- بامداد، مهدی، شرح حال رجال ایران در قرن ۱۲ و ۱۳ و ۱۴ هجری، تهران، ۱۳۵۷ش.
- جابری انصاری، محمد حسن، تاریخ اصفهان، اصفهان: چاپ جمشید مظاهری (سروشیار)، ۱۳۷۸ش.
- حسنزاده آملی، حسن، در آسمان معرفت: تذکره اوحدی از عالمان ربانی، قم، ۱۳۷۵ش.
- دیوان بیگی، احمد، حدیقهالشعراء، تهران: چاپ عبدالحسین نوائی، ۱۳۶۴-۱۳۶۶ش.
- رکنزاده آدمیت، محمدحسین، دانشمندان و سخن سرایان فارس، تهران، ۱۳۳۷-۱۳۴۰ش.
- زرکلی، خیرالدین، الاعلام، بیروت، ۱۹۸۰م.
- شریف رازی، محمد، گنجینه دانشمندان، تهران، ۱۳۵۲-۱۳۵۴ش.
- صدارت، علی، «شیخ محمد حکیم خراسانی»، مجله ارمغان، سال ۲۰،ش ۴ ۵، تیر و مرداد ۱۳۱۸.
- صدوقیسها، منوچهر، تاریخ حکماء و عرفاء متأخر برصدرالمتألهین، تهران، ۱۳۵۹ش.
- طرب اصفهانی، ابوالقاسمبن رضاقلی، دیوان طرب، با مقدمه و حواشی جلالالدین همایی، تهران، ۱۳۴۲ش.
- عبرت نائینی، محمدعلی، تذکره مدینه الادب، تهران: چاپ عکسی، ۱۳۷۶ش.
- قمی، عباس، فوائد الرضویه: زندگانی علمای مذهب شیعه، تهران، ۱۳۲۷ ش.
- کتابی، محمدباقر، رجال اصفهان در علم و عرفان و ادب و هنر، اصفهان، ۱۳۷۵ش.
- مرسلوند، حسن، زندگینامه رجال و مشاهیر ایران، تهران، ۱۳۷۳ش.
- مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، تهران و قم، انتشارات صدرا، ۱۳۹۰ش
- مهدوی، مصلحالدین، تذکرهالقبور یا دانشمندان و بزرگان اصفهان، اصفهان:، ۱۳۴۸ش.
- واعظ جوادی، اسماعیل، «جهانگیرخان قشقائی»، مجله جاویدان خرد، سال ۱،ش ۲، پاییز ۱۳۵۴ش.
- هنرفر، لطفاللّه، اصفهان، تهران، ۱۳۴۶ش.
- نجفی قوچانی، محمدحسن، سیاحت شرق، به نشر مشهد، ۱۳۹۷ش.
پیوند به بیرون
- منبع مقاله: دانشنامه جهان اسلام