علی بن ابیحمزه بطائنی
اطلاعات فردی | |
---|---|
وفات | حوالی ۲۰۰ق |
مذهب | واقفی |
اطلاعات حدیثی | |
راوی از معصوم | امام صادق(ع)، امام کاظم(ع) و امام رضا(ع) |
مشایخ | ابوبصیر، أبان بن تَغْلِب، معاویة بن عمّار، محمّد بن مُسْلم و... |
راویان از او | محمد بن ابی عمیر، یونس بن عبدالرحمان، حسن بن محبوب، جعفر بن بشیر و... |
اعتبار | اختلافی |
موضوع روایات | مباحث قرآنی |
تعداد روایات | ۵۴۵ |
علی بن ابیحمزه بَطائِنی از سران واقفیه که روایاتی از امام صادق(ع) و امام کاظم(ع) نقل کرده است. درباره وثاقت او اختلافاتی وجود دارد؛ برخی از جمله سید مرتضی و ابنغضائری و صاحب مدارک و علامه حلّی معتقد به ضعف او هستند و تعدادی دیگر وی را ثقه میدانند.
نسب
پدر علی بن ابیحمزه، ابوحمزه سالم از مردم کوفه بود که با انصار پیوند ولاء داشت.[۱] نسبت او، بطائنی، اشاره به آن است که او یا پدرانش به بافتن آستری لباس (بِطانه) یا خرید و فروش آن اشتغال داشتهاند.[۲] بطائنی در حدود سال ۲۰۰ هجری قمری درگذشته است.
مقام نقل روایت
روایت بطائنی از ابوبصیر
بطائنی عصاکشِ ابوبصیر یحیی بن ابی القاسم اسدی (متوفی ۱۵۰ق) بوده و از او احادیث بسیاری روایت کرده است،[۳] چنانکه از ۵۴۵ حدیثی که در کتب اربعه شیعه از بطائنی نقل شده، ۳۲۵ مورد آن، خصوصاً مباحث قرآنی، به روایت از ابوبصیر است. نجاشی[۴] او را مصنّف چند کتاب در تفسیر و فقه دانسته و شیخ طوسی در رجال خود، وی را صاحب «کتاب»[۵] و در فهرست، صاحب «اصل» معرفی میکند.[۶]
روایت بطائنی ازائمه و راویان شیعه
بطائنی، علاوه بر امام صادق(ع) و امام کاظم(ع) و امام رضا(ع) و ابوبصیر، از حدود ۱۵ تن از راویان بزرگ شیعه مانند أبان بن تَغْلِب و معاویة بن عمار و محمّد بن مُسْلم نقل حدیث کرده و بیش از چهل نفر، از جمله محمد بن ابی عمیر و یونس بن عبدالرحمان و حسن بن محبوب و جعفر بن بشیر، روایات او را نقل کردهاند.[۷]
بطائنی و جریان وقف
بنابر برخی روایات، بطائنی، مورد تایید امام کاظم(ع) و یکی از نمایندگان مالی وی بوده است. با این حال برخی دیگر، روایاتی بر خلاف این مضمون نقل کردهاند. کشّی در کتاب رجال خود، بطائنی و چند تن دیگر را نام برده که به دلیل دربند بودنِ امام کاظم (ع) و عدم دسترسی به وی، اموال زیادی از پرداختهای مالی شیعیان را در دست داشتهاند.[۸] بعد از شهادت امام کاظم (ع)، نمایندگان مالی، منکر وفات شدند و او را آخرین امام قلمداد کردند که غیبت کرده است. مذهب واقفیه از اینجا آغاز شد. پیوستن بطائنی به مدعیان وقف و پیشگام بودن او در این ماجرا را بسیاری از مورخان ذکر کردهاند. معاصران کشّی و علمای رجال همچون ابنغضائری[۹]، نجاشی،[۱۰] طوسی،[۱۱] علامه حلی[۱۲] و ابنداوود حلی[۱۳] و محققان بعدی، از او با عناوین رئیس واقفیه و پایهگذار وقف و یکی از ارکانِ وقف یاد کرده و او را نخستین کسی دانستهاند که این نظریه را مطرح کرد و غالباً به انگیزه مالاندوزی او و همراهانش اشاره کردهاند. بلکه ابن غضائری اظهار داشته که بطائنی، علاوه بر این که ریشهٔ جریان واقفیه بوده، سرسختترین مردمان در دشمنی با امام رضا(ع) نیز بوده است.[۱۴] این در حالی است که خود بطائنی پیش از گرایش به واقفیگری، وصیت امام کاظم(ع) به امام رضا(ع) را صراحتاً روایت کرده بوده که پس از وقف، آن را انکار نموده است.[۱۵] طبق روایات، امام رضا(ع) با بطائنی و همفکرانش مناظرههایی داشته است.[۱۶] در مناقب ابنشهرآشوب آمده است که بنابر روایتی از امام رضا(ع) قبر بطائنی به جهت توقف در امامت امام کاظم(ع) تا روز قیامت دارای شعلههای آتش است.[۱۷]
دیدگاهها درباره وثاقت بطائنی
درباره وثاقت و قبول روایات بطائنی، با توجه به انکار امامتِ حضرت رضا(ع) چند نظر وجود دارد:
عدم توثیق
بنا به نقل کشّی، علی بن حسن بن فضّال او را «کذّاب و متهم» خوانده است.[۱۸]
بیشتر رجالیان و فقها مثل سید مرتضی علمالهدی و ابنغضائری و صاحب مدارک و علامه حلّی، معتقد به ضعف او بوده و در استدلالات فقهی به روایات وی عمل نکردهاند. با این حال علامه حلّی در برخی موارد به روایات او استناد کرده است.[۱۹] معرفی او به عنوان واقفی، در رجال نجاشی، کشّی و علامه حلّی و دیگر کتب، نشانه تأیید نظر معتقدان به ضعف بطائنی است.
توثیق
در مقابل، کسانی با استناد به مواردی مانند عملِ اصحاب به احادیث او[۲۰] و نقل حدیث از او توسط محدثانی مانند ابن ابی عمیر و بَزَنْطی که جز از ثقات روایت نمیکردهاند، و نیز صاحب «اصل» بودنِ او و روایات منقول در ستایش وی، او را توثیق کردهاند.[۲۱] برخی، از جمله کلباسی، صاحب سماء المقال، وثاقت او را به دوران قبل از شهادت امام کاظم(ع) و ضعف او را به دوره بعد که مذهب وقف را پایهگذاری کرده، نسبت میدهند و عقیده متأخر او را نشانه عدم عدالت پیشین نمیدانند.[۲۲]
محدث نوری معتقد است که بزرگانِ اصحاب، روایات بطائنی را جز در مسائل راجع به مذهب وقف، تلقی به قبول کرده و او را در اینگونه مسائل ثقه میدانستهاند.[۲۳] این رویکرد را میتوان از تعبیر شیخ طوسی در عدة الاصول دریافت.[۲۴] بنابر نظریه اخیر، حتی در دوران وقف نیز از او استماع حدیث میشده است، ولی با توجه به نهی شدید امام رضا(ع) از همنشینی با واقفیه، نمیتوان به درستی نقلهای مبتنی بر استماع حدیث از او اعتماد کرد. در نتیجه، برخی از محدثان شیعه معتقدند اگر استماع روایات او پیش از شهادت امام کاظم (ع) بوده باشد، در شمار احادیث صحیح، و در غیر این صورت، موثّق خواهد بود؛ هر چند ابن فضّال، او ار دروغگو خوانده است.
فرزند بطائنی
حسن فرزند بطائنی نیز از چهرههای سرشناسِ واقفیه بوده، و در کتب رجال در ضعف او کمتر تردید شده است.[۲۵] کشّی از ابنفضال نقل کرده است که وی از این شخص با عنوان کذّاب و ملعون یاد کرده و علیرغم استماع روایات بسیار و کتابت یک دوره کاملِ تفسیر قرآن از او، نقل حتی یک حدیث را از وی روا نمیدانسته است.[۲۶] بطائنی پسر، کتابهایی نیز نوشته بوده و در کتب اربعه شیعه در حدود پنجاه حدیث از طریق او نقل شده است. در عرف محدثان شیعه برای تشخیص این دو تن راههایی ذکر شده است.[۲۷]
پانویس
- ↑ نجاشی، رجال النجاشی، ۱۴۰۷ق، ص۲۴۹، ش۶۵۶؛ شیخ طوسی، رجال الطوسی، ۱۳۸۰ق، ص۲۴۲ و ۳۵۳؛ خوئی، معجم رجال الحدیث، ۱۴۰۳ق، ج۱۱، ص۲۱۵.
- ↑ سمعانی، الأنساب، ۱۳۸۳ق، ج۲، ص۲۵۷؛ مامقانی، تنقیح المقال في علم الرجال، نجف، ج۱، ص۲۹۰.
- ↑ نجاشی، رجال النجاشی، ۱۴۰۷ق، ص۲۴۹، ش۶۵۶.
- ↑ نجاشی، رجال النجاشی، ۱۴۰۷ق، ص۲۴۹، ش۶۵۶.
- ↑ شیخ طوسی، رجال الطوسی، ۱۳۸۰ق، ص۳۵۳.
- ↑ شیخ طوسی، الفهرست، ۱۳۵۶ق، ص۹۶.
- ↑ خوئی، معجم رجال الحدیث، ۱۴۰۳ق، ج۱۱، ص۴۸۷-۵۰۰.
- ↑ کشی، اختیار معرفة الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۴۰۵ و ۴۹۳.
- ↑ خوئی، معجم رجال الحدیث، ۱۴۰۳ق، ج۱۱، ص۲۱۴-۲۲۳.
- ↑ نجاشی، رجال النجاشی، ۱۴۰۷ق، ص۲۴۹، ش۶۵۶.
- ↑ شیخ طوسی، کتاب الغیبه، ۱۳۹۸ق، ص۴۲-۴۴.
- ↑ علامه حلی، رجال العلامة الحلی، ۱۳۸۱ق، ص۲۳۱-۲۳۲.
- ↑ حلی، کتاب الرجال، ۱۳۹۲ق، ص۲۵۹.
- ↑ ابن غضائری، الرجال، ۱۳۶۴ش، ص۸۳.
- ↑ شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا، ۱۳۷۸ق، ج۱، ص۲۹.
- ↑ کشی، رجال الکشی، ۱۴۰۹ق، ص۴۶۴. برای بررسی تفصیلی این مناظره و سند و دلالت آن، نگاه کنید به: الخراسانی، «تغسيل الإمام كعلامةٍ للإمامة، دراسةٌ في الروايات الإمامية»، ص۱۸۱-۱۸۲.
- ↑ ابنشهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۳۳۷.
- ↑ کشی، اختیار معرفة الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۴۰۳.
- ↑ علامه حلی، رجال العلامة الحلی، ۱۳۸۱ق، ص۹۶؛ کلباسی، سماء المقال في تحقیق علم الرجال، ۱۳۳۲ش، ص۱۳۴-۱۳۵.
- ↑ رجوع کنید به طوسی، ۱۴۰۳، ج۱، ص۳۸۱.
- ↑ مامقانی، تنقیح المقال في علم الرجال، نجف، ج۲، ص۲۶۲؛ خوئی، معجم رجال الحدیث، ۱۴۰۳ق، ج۱۱، ص۲۲۵ـ۲۲۶.
- ↑ کلباسی، سماء المقال في تحقیق علم الرجال، ۱۳۳۲ش، ص۱۵۱-۱۵۳.
- ↑ نوری، مستدرک الوسائل، تهران، ج۳، ص۶۲۳-۶۲۵.
- ↑ شیخ طوسی، عدة الأصول، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۳۸۰-۳۸۱.
- ↑ از جمله: مامقانی، تنقیح المقال في علم الرجال، نجف، ج۱، ص۲۹۰.
- ↑ کشی، إختیار معرفة الرجال، ۱۳۳۲ش، ص۵۵۲.
- ↑ کاظمی، هدایة المحدثین، ۱۴۰۵ق، ص۲۱۱.
منابع
- ابنشهرآشوب مازندرانی، محمد بن علی، مناقب آل أبیطالب(ع)، قم، نشر علامه، ۱۳۷۹ق.
- حلّی، ابنداوود، کتاب الرجال، تحقیق محمدصادق آل بحرالعلوم، نجف، ۱۳۹۲ق/۱۹۷۲م (چاپ افست قم).
- الخراسانی، محمد، «تغسيل الإمام كعلامةٍ للإمامة، دراسةٌ في الروايات الإمامية»، القسم الثانی، در مجله الاجتهاد و التجدید، شماره ۵۴، بهار ۲۰۲۰م.
- خوئی، سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
- سمعانی، عبدالکریم بن محمد، الأنساب، ج۲، تحقیق عبدالرحمن بن یحیی معلمی یمانی، حیدرآباد دکن، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۳م.
- شیخ صدوق، محمد بن على، عيون اخبار الرضا (ع)، تحقیق مهدی لاجوردی، تهران، نشر جهان، ۱۳۷۸ق.
- شیخ طوسی، محمد بن حسن، رجال الطوسی، نجف، ۱۳۸۰ق/۱۹۶۱م.
- شیخ طوسی، محمد بن حسن، عُدَّة الاصول، ج۱، تحقیق محمدمهدی نجف، قم، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
- شیخ طوسی، محمد بن حسن، الفهرست، تحقیق محمدصادق آل بحرالعلوم، نجف، ۱۳۵۶ق/۱۹۳۷م (چاپ افست قم، ۱۳۵۱ش).
- شیخ طوسی، محمد بن حسن، کتاب الغیبة، تهران، [۱۳۹۸ق].
- علامه حلّی، حسن بن یوسف، رجال العلامة الحلّی، نجف، ۱۳۸۱ق/۱۹۶۱م (چاپ افست قم، ۱۴۰۲ق).
- کاظمی، محمدامین بن محمدعلی، هدایة المحدّثین، تحقیق مهدی رجائی، قم، ۱۴۰۵ق.
- کشّی، محمد بن عمر، اختیار معرفة الرجال، تلخیص محمد بن حسن طوسی، تحقیق حسن مصطفوی، مشهد، ۱۳۴۸ش.
- کلباسی، ابوالهدی، سماء المقال في تحقیق علم الرجال، تحقیق محمدعلی روضاتی اصفهانی، قم، ۱۳۳۲ش.
- مامقانی، عبدالله، تنقیح المقال في علم الرجال، نجف، ۱۳۴۹-۱۳۵۲ق (چاپ سنگی).
- نجاشی، احمد بن علی، فهرست اسماء مصنّفي الشیعة المشتهر برجال النجاشی، تحقیق سید موسی شبیری زنجانی، قم، ۱۴۰۷ق.
- نوری، حسین بن محمدتقی، مستدرک الوسائل، تهران، ۱۳۱۸-۱۳۲۱ق (چاپ افست تهران، ۱۳۸۲-۱۳۸۳ق).
پیوند به بیرون