پرش به محتوا

حروف مقطعه: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی شیعه
Hasanejraei (بحث | مشارکت‌ها)
Hasanejraei (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۵۸: خط ۵۸:
* نام سوره‌ها: به باور شیخ طوسی، طبرسی و سیوطی، از مفسران شیعه و سنی، حروف مقطعه، نام‌های [[سوره|سوره‌ها]] هستند و عنوان هر سوره، همان حروف مقطعه‌ای است که با آن آغاز شده است.<ref>نگاه کنید به: شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، ج۱، ص۴۸-۴۹؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸ق، ذیل سوره بقره، آیه ۱؛ سیوطی، الإتقان فی علوم القرآن، ۱۹۶۷ق، ج۱، ص۶۶۲.</ref> [[شیخ طوسی]] و [[فضل بن حسن طبرسی|طبرسی]]، این قول را بهترین دیدگاه در تفسیر حروف مقطعه دانسته‌اند.<ref>شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، ج۱، ص۴۸ـ۴۹؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸ق، ذیل سوره بقره، آیه ۱.</ref> قول مذکور، به زید بن اسلم نسبت داده شده است.<ref>طبری، تفسیر الطبری، مکتبة ابن تیمیة، ج۱، ص۲۰۶، ذیل سوره بقره، آیه ۱.</ref> همچنین  [[خلیل بن احمد]] و [[سیبویه]].<ref>نگاه کنید به: فخر رازی، التفسیر الکبیر، ذیل سوره بقره، آیه ۱.</ref>
* نام سوره‌ها: به باور شیخ طوسی، طبرسی و سیوطی، از مفسران شیعه و سنی، حروف مقطعه، نام‌های [[سوره|سوره‌ها]] هستند و عنوان هر سوره، همان حروف مقطعه‌ای است که با آن آغاز شده است.<ref>نگاه کنید به: شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، ج۱، ص۴۸-۴۹؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸ق، ذیل سوره بقره، آیه ۱؛ سیوطی، الإتقان فی علوم القرآن، ۱۹۶۷ق، ج۱، ص۶۶۲.</ref> [[شیخ طوسی]] و [[فضل بن حسن طبرسی|طبرسی]]، این قول را بهترین دیدگاه در تفسیر حروف مقطعه دانسته‌اند.<ref>شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، ج۱، ص۴۸ـ۴۹؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸ق، ذیل سوره بقره، آیه ۱.</ref> قول مذکور، به زید بن اسلم نسبت داده شده است.<ref>طبری، تفسیر الطبری، مکتبة ابن تیمیة، ج۱، ص۲۰۶، ذیل سوره بقره، آیه ۱.</ref> همچنین  [[خلیل بن احمد]] و [[سیبویه]].<ref>نگاه کنید به: فخر رازی، التفسیر الکبیر، ذیل سوره بقره، آیه ۱.</ref>
*حروف سوگند: [[ابن عباس]] و عِکرمه، حروف مقطعه را حروف سوگند دانسته و معتقدند خداوند با این حروف که از نام‌های او هستند، سوگند یاد کرده است.<ref>نگاه کنید به: طبری، تفسیر الطبری، مکتبة ابن تیمیة، ج۱، ص۲۰۷، ذیل سوره بقره، آیه ۱؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸ق، ذیل سوره بقره، آیه ۱؛ شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، ج۱، ص۴۷.</ref> سیوطی در توجیه و تأیید این نظر به روایتی از [[امام علی(ع)]] استناد کرده که گفته است: «‌یا کهیعص اغفرلی».<ref>سیوطی، الإتقان فی علوم القرآن، ۱۹۶۷م، ج۳، ص۲۷-۲۸.</ref>
*حروف سوگند: [[ابن عباس]] و عِکرمه، حروف مقطعه را حروف سوگند دانسته و معتقدند خداوند با این حروف که از نام‌های او هستند، سوگند یاد کرده است.<ref>نگاه کنید به: طبری، تفسیر الطبری، مکتبة ابن تیمیة، ج۱، ص۲۰۷، ذیل سوره بقره، آیه ۱؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸ق، ذیل سوره بقره، آیه ۱؛ شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، ج۱، ص۴۷.</ref> سیوطی در توجیه و تأیید این نظر به روایتی از [[امام علی(ع)]] استناد کرده که گفته است: «‌یا کهیعص اغفرلی».<ref>سیوطی، الإتقان فی علوم القرآن، ۱۹۶۷م، ج۳، ص۲۷-۲۸.</ref>
*نشانه اعجاز قرآن: یکی از قدیمی‌ترین و مشهورترین نظریه‌ها در تفسیر حروف مقطعه، این است که خداوند ۲۹ سوره از قرآن کریم را با این حروف آغاز کرده تا عرب‌زبانان دریابند قرآن از همان حروفی ساخته شده که با آن سخن می‌گویند و اگر فکر می‌کنند قرآن معجزه نیست، با همان حروف، چیزی مانند قرآن کریم بیاورند.<ref>نگاه کنید به: شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸؛ سیوطی، الإتقان فی علوم القرآن، ۱۹۶۷ق، ج۱، ص۶۶۵.</ref> این رأی در برخی متون [[شیعه|شیعی]] نیز آمده است.<ref>نگاه کنید به: التفسیر المنسوب الی الامام ابی محمد الحسن بن علی العسکری، ۱۴۰۹ق، ص۶۲؛ علامه مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۸۹، ص۳۷۷.</ref> [[سید قطب]]، از عالمان اهل سنت، فقط همین قول را پسندیده و شایسته ذکر دانسته است.<ref>سید قطب، فی ظلال القرآن، ۱۳۸۶ق، ج۱، جزء۱، ص۳۸.</ref>
*نشانه اعجاز قرآن: یکی از قدیمی‌ترین و مشهورترین نظریه‌ها در تفسیر حروف مقطعه، این است که خداوند ۲۹ سوره از قرآن کریم را با این حروف آغاز کرده تا عرب‌زبانان دریابند قرآن از همان حروفی ساخته شده که با آن سخن می‌گویند و اگر فکر می‌کنند قرآن معجزه نیست، با همان حروف، چیزی مانند قرآن کریم بیاورند.<ref>سیوطی، الإتقان فی علوم القرآن، ۱۹۶۷ق، ج۱، ص۶۶۵.</ref> این رأی در برخی متون [[شیعه|شیعی]] نیز آمده است.<ref>نگاه کنید به: التفسیر المنسوب الی الامام ابی محمد الحسن بن علی العسکری، ۱۴۰۹ق، ص۶۲؛ علامه مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۸۹، ص۳۷۷.</ref> [[سید قطب]]، از عالمان اهل سنت، فقط همین قول را پسندیده و شایسته ذکر دانسته است.<ref>سید قطب، فی ظلال القرآن، ۱۳۸۶ق، ج۱، جزء۱، ص۳۸.</ref>
*اسم اعظم خدا: [[ابن مسعود]]{{مدرک}} و [[ابن عباس]]<ref>طبری، تفسیر الطبری، مکتبة ابن تیمیة، ج۱، ص۲۰۶، ذیل سوره بقره، آیه ۱.</ref>، از مفسران صدر اسلام، گفته‌اند که این حروف، [[اسم اعظم]] خدا هستند.<ref>سیوطی، الإتقان فی علوم القرآن، ۱۹۶۷ق، ج۳، ص۲۷.</ref> همچنین [[سعید بن جبیر بن هشام اسدی|سعید بن جُبَیر]] معتقد بوده حروف مقطعه، نام‌های خداست که تقطیع شده است.<ref>طبری، تفسیر الطبری، مکتبة ابن تیمیة، ج۱، ص۲۰۷، ذیل سوره بقره، آیه ۱.</ref> این دیدگاه در برخی نقل‌های منسوب به برخی از [[امامان شیعه]] نیز وجود دارد.<ref>نگاه کنید به: علامه مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۸۹، ص۳۷۵.</ref>
*اسم اعظم خدا: [[ابن مسعود]]{{مدرک}} و [[ابن عباس]]<ref>طبری، تفسیر الطبری، مکتبة ابن تیمیة، ج۱، ص۲۰۶، ذیل سوره بقره، آیه ۱.</ref>، از مفسران صدر اسلام، گفته‌اند که این حروف، [[اسم اعظم]] خدا هستند.<ref>سیوطی، الإتقان فی علوم القرآن، ۱۹۶۷ق، ج۳، ص۲۷.</ref> همچنین [[سعید بن جبیر بن هشام اسدی|سعید بن جُبَیر]] معتقد بوده حروف مقطعه، نام‌های خداست که تقطیع شده است.<ref>طبری، تفسیر الطبری، مکتبة ابن تیمیة، ج۱، ص۲۰۷، ذیل سوره بقره، آیه ۱.</ref> این دیدگاه در برخی نقل‌های منسوب به برخی از [[امامان شیعه]] نیز وجود دارد.<ref>نگاه کنید به: علامه مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۸۹، ص۳۷۵.</ref>
*ادات تنبیه: به باور برخی، هر یک از حروف مقطعه،ح به مثابه ادات تنبیه (از قبیل اَلا، اَما، و هان) هستند؛ بر این اساس، از آنجا که [[مشرک|مشرکان]] در پی آن بوده‌اند که از [[قرآن]] اِعراض کنند، به آن گوش نسپارند و در اثنای خواندن آیات سروصدا راه بیندازند،<ref>نگاه کنید به: سوره فصلت، آیه ۲۶.</ref> خدا سخنان خود را در برخی از سوره‌ها با حروف مقطعه آغاز کرد تا موجب سکوت مشرکان و انگیزه هشیاری و جلب نظر آنان به قرآن گردد.<ref>شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، ج۱، ص۴۸؛ سیوطی، الإتقان فی علوم القرآن، ۱۹۶۷ق، ج۳، ص۳۱.</ref> در این باره که «‌چرا خدا از ادوات تنبیه مشهور بهره نگرفته است؟‌» گفته شده که قرآن کلامی است که به سخن بشر شباهت ندارد؛ پس، باید با نوعی از ادوات تنبیهِ نامعهود و نامتعارف آغاز گردد تا از کلام‌های دیگر بلیغ‌تر و مؤثرتر باشد.<ref>سیوطی، الإتقان فی علوم القرآن، ۱۹۶۷ق، ج۳، ص۳۱.</ref>
*ادات تنبیه: به باور برخی، هر یک از حروف مقطعه،ح به مثابه ادات تنبیه (از قبیل اَلا، اَما، و هان) هستند؛ بر این اساس، از آنجا که [[مشرک|مشرکان]] در پی آن بوده‌اند که از [[قرآن]] اِعراض کنند، به آن گوش نسپارند و در اثنای خواندن آیات سروصدا راه بیندازند،<ref>نگاه کنید به: سوره فصلت، آیه ۲۶.</ref> خدا سخنان خود را در برخی از سوره‌ها با حروف مقطعه آغاز کرد تا موجب سکوت مشرکان و انگیزه هشیاری و جلب نظر آنان به قرآن گردد.<ref>شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، ج۱، ص۴۸؛ سیوطی، الإتقان فی علوم القرآن، ۱۹۶۷ق، ج۳، ص۳۱.</ref> در این باره که «‌چرا خدا از ادوات تنبیه مشهور بهره نگرفته است؟‌» گفته شده که قرآن کلامی است که به سخن بشر شباهت ندارد؛ پس، باید با نوعی از ادوات تنبیهِ نامعهود و نامتعارف آغاز گردد تا از کلام‌های دیگر بلیغ‌تر و مؤثرتر باشد.<ref>سیوطی، الإتقان فی علوم القرآن، ۱۹۶۷ق، ج۳، ص۳۱.</ref>

نسخهٔ ‏۲ ژوئیهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۴:۴۷

آیه اول سوره مریم از حروف مقطعه است.

حُروفِ مُقَطًّعه، یک یا چند حرف که در آغاز ۲۹ سوره از سوره‌های قرآن کریم، پس از بسم الله الرحمن الرحیم آمده است. این حروف، جداجدا و گسسته خوانده می‌شود؛ مانند «الم» در ابتدای سوره بقره که «الف، لام، میم» خوانده می‌شود.

جز سوره‌های بقره و آل عمران، سوره‌هایی که با حروف مقطعه آغاز می‌شوند، مکی هستند. برخی از سوره‌هایی که در ابتدای آنها حروف مقطعه آمده، عبارتند از: اعراف، یونس، هود، مریم، طه، قصص، غافر، و قلم.

بسیاری از عالمان و قرآن‌پژوهان، معانی و تفاسیر مختلفی برای حروف مقطعه بیان کرده و آثار مستقلی درباره آن تألیف کرده‌اند. بنابر اعتقاد سید محمدحسین طباطبائی، حروف مقطعه، رمزی میان خدا و پیامبر است و کسی جز پیامبر(ص) از آن آگاه نیست. این تفسیر از حروف مقطعه، در روایتی از امام صادق(ع) هم آمده است. نشانه اعجاز قرآن کریم، اسم اعظم خداوند و برخی معانی دیگر هم برای حروف مقطعه ذکر شده است.

معرفی

حروفِ مُقَطَّعَه، یک یا چند حرف که در آغاز ۲۹ سوره قرآن کریم، پس از بَسْمَلَه، قرار دارند و جداجدا و گسسته خوانده می‌شوند، مانند الم (الف، لام، میم)، یس (یا، سین)، ص (صاد). نام‌های دیگر این حروف عبارت‌اند از مُقَطَّعات[۱] و فَواتحُ السُّوَر.[۲]

سوره‌هایی که با این حروف آغاز می‌شوند، مکی‌اند، به جز بقره و آل عمران، که آن دو هم در سال‌های آغازین دوره مدنی نازل شده‌اند.[نیازمند منبع] مطابق شمارش کوفی، که از علی بن ابی طالب(ع) نقل شده است،[۳] حروف مقطعه در پاره‌ای از سوره‌ها یک آیه مستقل[۴] و در برخی دیگر، جزئی از یک آیه است.[۵]

این حروف عبارتند از:

حروف مقطعه در قرآن
ردیف نام سوره حروف مقطعه ردیف نام سوره حروف مقطعه ردیف نام سوره حروف مقطعه
۱ بقره الم ۱۱ طه طه ۲۱ غافر حم
۲ آل عمران الم ۱۲ شعراء طسم ۲۲ فصلت حم
۳ اعراف المص ۱۳ نمل طس ۲۳ شوری حم ، عسق
۴ یونس الر ۱۴ قصص طسم ۲۴ زخرف حم
۵ هود الر ۱۵ عنکبوت الم ۲۵ دخان حم
۶ یوسف الر ۱۶ روم الم ۲۶ جاثیه حم
۷ رعد المر ۱۷ لقمان الم ۲۷ احقاف حم
۸ ابراهیم الر ۱۸ سجده الم ۲۸ ق ق
۹ حجر الر ۱۹ یس یس ۲۹ قلم ن
۱۰ مریم کهیعص ۲۰ ص ص

معانی و تفاسیر مختلف

عالمان و قرآن‌پژوهان، در آثار خود معانی و تفاسیر مختلفی برای حروف مقطعه بیان کرده‌اند. علاوه بر این، کتاب‌های مستقلی درباره حروف مقطعه تالیف شده است؛ از جمله الحروف المقطعة فی القرآن اثر عبدالجبار شراره، اوائل السور فی القرآن الکریم، اثر علی ناصوح طاهر، و اعجاز قرآن: تحلیل آماری حروف مقطّعه، اثر رشاد خلیفه. با این حال، گروهی از دانشمندان مسلمان بر اساس برخی روایات[۶] بر آن‌اند که این حروف از جمله رازهایی هستند که تنها خدا از آنها آگاه است‌ و در نتیجه، از اظهارنظر در این باره خودداری کرده‌اند.[۷]

رمز بین خدا و پیامبر، متشابهات قرآن کریم، نام سوره‌ها، حروف سوگند، نشانه معجزه بودن قرآن کریم، اسم اعظم خداوند و استعمال به عنوان ادات تنبیه، از مهمترین معانی ذکر شده برای حروف مقطعه است. به باور ابن حجر عسقلانی، از آنجا که گزارش قابل اطمینانی از پرسش صحابه از پیامبر درباره حروف مقطعه در دست نیست، می‌توان نتیجه گرفت که مدلول یا مقصود این حروف برای آنان شناخته شده و انکارناپذیر بوده است.[۸] با این حال به باور علامه طباطبائی، معانی مذکور، چندان معتبر نیست؛ چرا که از حد احتمال فراتر نرفته و هیچ دلیلی بر درستی آنها در دست نیست.[۹]

  • رمز بین خدا و پیامبر: برخی از جمله علامه طباطبایی و سید محمود طالقانی، حروف مقطعه را رمزی میان خدا و پیغمبر دانسته که خداوند نخواسته کسی جز پیامبر(ص) از آنها آگاهی یابد.[۱۰] این دیدگاه، همچنین به امام جعفر صادق(ع) نسبت داده شده است.[۱۱]
  • متشابهات قرآن کریم: فخر رازی و سیوطی، از عالمان اهل سنت، بر این باورند که حروف مقطعه از متشابهات قرآن کریم است که تنها خداوند معنای آن را می‌داند.[۱۲] برخی از روایات نقل‌شده توسط محدثان شیعه نیز تاییدکننده این دیدگاه است.[۱۳]
  • نام سوره‌ها: به باور شیخ طوسی، طبرسی و سیوطی، از مفسران شیعه و سنی، حروف مقطعه، نام‌های سوره‌ها هستند و عنوان هر سوره، همان حروف مقطعه‌ای است که با آن آغاز شده است.[۱۴] شیخ طوسی و طبرسی، این قول را بهترین دیدگاه در تفسیر حروف مقطعه دانسته‌اند.[۱۵] قول مذکور، به زید بن اسلم نسبت داده شده است.[۱۶] همچنین خلیل بن احمد و سیبویه.[۱۷]
  • حروف سوگند: ابن عباس و عِکرمه، حروف مقطعه را حروف سوگند دانسته و معتقدند خداوند با این حروف که از نام‌های او هستند، سوگند یاد کرده است.[۱۸] سیوطی در توجیه و تأیید این نظر به روایتی از امام علی(ع) استناد کرده که گفته است: «‌یا کهیعص اغفرلی».[۱۹]
  • نشانه اعجاز قرآن: یکی از قدیمی‌ترین و مشهورترین نظریه‌ها در تفسیر حروف مقطعه، این است که خداوند ۲۹ سوره از قرآن کریم را با این حروف آغاز کرده تا عرب‌زبانان دریابند قرآن از همان حروفی ساخته شده که با آن سخن می‌گویند و اگر فکر می‌کنند قرآن معجزه نیست، با همان حروف، چیزی مانند قرآن کریم بیاورند.[۲۰] این رأی در برخی متون شیعی نیز آمده است.[۲۱] سید قطب، از عالمان اهل سنت، فقط همین قول را پسندیده و شایسته ذکر دانسته است.[۲۲]
  • اسم اعظم خدا: ابن مسعود[نیازمند منبع] و ابن عباس[۲۳]، از مفسران صدر اسلام، گفته‌اند که این حروف، اسم اعظم خدا هستند.[۲۴] همچنین سعید بن جُبَیر معتقد بوده حروف مقطعه، نام‌های خداست که تقطیع شده است.[۲۵] این دیدگاه در برخی نقل‌های منسوب به برخی از امامان شیعه نیز وجود دارد.[۲۶]
  • ادات تنبیه: به باور برخی، هر یک از حروف مقطعه،ح به مثابه ادات تنبیه (از قبیل اَلا، اَما، و هان) هستند؛ بر این اساس، از آنجا که مشرکان در پی آن بوده‌اند که از قرآن اِعراض کنند، به آن گوش نسپارند و در اثنای خواندن آیات سروصدا راه بیندازند،[۲۷] خدا سخنان خود را در برخی از سوره‌ها با حروف مقطعه آغاز کرد تا موجب سکوت مشرکان و انگیزه هشیاری و جلب نظر آنان به قرآن گردد.[۲۸] در این باره که «‌چرا خدا از ادوات تنبیه مشهور بهره نگرفته است؟‌» گفته شده که قرآن کلامی است که به سخن بشر شباهت ندارد؛ پس، باید با نوعی از ادوات تنبیهِ نامعهود و نامتعارف آغاز گردد تا از کلام‌های دیگر بلیغ‌تر و مؤثرتر باشد.[۲۹]
  • تفسیر عددی: گروهی از مفسران، این حروف را رمزهایی همراه با معنای نمادینِ مبتنی بر ارزش عددی حروفِ عربی، موسوم به «‌عَدُّ اَبی جاد‌» یا «‌حساب جُمَل»، دانسته‌اند.[۳۰] این گروه، که از یهودیان اثر پذیرفته‌اند، با تفسیر عددی حروف مقطعه خواسته‌اند زمان تأسیس حکومت‌ها و انقراض آنها، مدت عمر و سیادت اقوام و گروه‌ها و به ویژه مدت دوام و بقای امت مسلمان را به دست آورند و آن را پیشگویی کنند،[۳۱] ابن حجر عسقلانی برای بطلان این تأویل‌ها به رأی ابن عباس تکیه کرده و گفته است که ابن عباس از عدّ ابی جاد منع کرده و آن را از زمره سحر شمرده است، زیرا هیچ ریشه‌ای در شریعت ندارد.[۳۲]

مطالعۀ بیشتر

پانویس

الگوی پانویس غیرفعال شده است. لطفا از الگوی پانوشت استفاده شود

منابع

  • آلوسی، محمود بن عبدالله، روح المعانی، مصر، ادارة الطباعة المنیریة، بی‌تا.
  • ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد، تاریخ ابن خلدون، المسمّی دیوان المبتدأ و الخبر، چاپ خلیل شحاده و سهیل زکار، بیروت، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م.
  • ابن هشام، عبدالملک، السیرة النبویة، تحقیق مصطفی سقا و ابراهیم ابیاری و عبدالحفیظ شلبی، بیروت، دار ابن کثیر،‌ بی‌تا.
  • ابوالفتوح رازی، حسین بن علی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، تحقیق محمدجعفر یاحقی و محمدمهدی ناصح، مشهد، ۱۳۶۵-۱۳۷۶ش.
  • ابوزید، نصر حامد، معنای متن، ترجمه مرتضی کریمی‌نیا، تهران، ۱۳۸۰ش.
  • باقلانی، محمد بن طیب، اعجاز القرآن، تحقیق احمد صقر، قاهره، ۱۹۷۷م.
  • التفسیر المنسوب الی الامام ابی محمد الحسن بن علی العسکری علیهم السلام، قم، مدرسة الامام المهدی(ع)، ۱۴۰۹ق.
  • خلیفة، رشاد، اعجاز القرآن: تحلیل آماری حروف مقطعه، ترجمه محمدتقی آیت‌اللهی، شیراز، ۱۳۶۵ش.
  • ذاکری، مصطفی، «‌تاریخچه ابجد و حساب جمل در فرهنگ اسلامی»، در مجله معارف، دوره ۱۷، ش۲، مرداد - آبان ۱۳۷۹ش.
  • رامیار، محمود، تاریخ قرآن، تهران، ۱۳۶۲ش.
  • ‌ رشید رضا، محمد، تفسیر القرآن الحکیم الشهیر بتفسیر المنار، تقریرات درس شیخ محمد عبده، ج۸، قاهره، ۱۳۷۱ق/۱۹۵۲م.
  • ‌زرکشی، محمد بن بهادر، البرهان فی علوم القرآن، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م.
  • زمخشری، محمود بن عمر، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل و عیون الاقاویل فی وجوه التأویل، بیروت، ۱۳۶۶ق/۱۹۴۷م.
  • سید قطب، ابراهیم حسین، فی ظلال القرآن، بیروت، ۱۳۸۶ق/۱۹۶۷م.
  • سیوطی، عبدالرحمان بن ابی بکر، الإتقان فی علوم القرآن، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۹۶۷م.
  • شاطبی، قاسم بن فیره، منظومة ناظمة الزُّهر فی عَدِّآی السُّوَر، تحقیق اشرف محمد فؤاد طلعت، مصر، اسماعیلیه، ۱۴۲۷ق/۲۰۰۶م.
  • ‌شریعتی، علی، روش شناخت اسلام، تهران، ۱۳۷۹ش.
  • شریعتی مزینانی، محمدتقی، تفسیر نوین: جزو سی‌ام قرآن، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، بی‌تا.
  • شلتوت، محمود، تفسیر القرآن الکریم، تهران، ۱۳۷۹ش.
  • طالقانی، محمود، پرتوی از قرآن، تهران، ۱۳۴۵ش.
  • طباطبائی، محمدحسین، قرآن در اسلام، تهران، ۱۳۶۱ش.
  • طباطبائی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، ۱۳۹۰-۱۳۹۴ق/۱۹۷۱-۱۹۷۴م.
  • طبرسی،‌ فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تحقیق هاشم رسولی محلاتی و فضل‌الله یزدی طباطبائی، بیروت، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م.
  • طبری، محمد بن جریر، تفسیر الطبری: جامع البیان عن تأویل آی القرآن، تحقیق محمود محمد شاکر و احمد محمد شاکر، قاهره، مکتبة ابن تیمیة، بی‌تا.
  • طبری، محمد بن جریر، ترجمه تفسیر طبری: فراهم آمده در زمان سلطنت منصور بن نوح سامانی، ۳۵۰-۳۶۵ هجری، تحقیق حبیب یغمائی، تهران، ۱۳۶۷ش.
  • شیخ ‌طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، تحقیق احمد حبیب قصیر عاملی، بیروت، بی‌تا.
  • ‌عیاشی، محمد بن مسعود، کتاب التفسیر، تحقیق هاشم رسولی محلاتی، قم، ۱۳۸۰-۱۳۸۱.
  • ‌ فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، قاهره، بی‌تا.
  • فیض کاشانی، محمد بن شاه مرتضی، تفسیر الصافی، تحقیق حسین اعلمی، تهران، ۱۴۱۶ق.
  • علامه مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، تحقیق سید ابراهیم میانجی و محمدباقر بهبودی، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.


  1. علامه مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۸۹، ص۳۷۳.
  2. طبری، تفسیر الطبری، مکتبة ابن تیمیة، ج۱، ص۲۰۶، ذیل سوره بقره، آیه ۱.
  3. نگاه کنید به: شاطبی، منظومة ناظمة الزهر، ۱۴۲۷ق، ص۶.
  4. برای نمونه نگاه کنید به: سوره بقره، آل عمران و اعراف.
  5. برای نمونه نگاه کنید به: سوره یونس و هود.
  6. برای نمونه نگاه کنید به: شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، ج۱، ص۴۸؛ فخر رازی، التفسیر الکبیر، ذیل سوره بقره، آیه ۱؛ سیوطی، الإتقان فی علوم القرآن، ۱۹۶۷ق، ج۳، ص۲۴.
  7. شلتوت، تفسیر القرآن الکریم، ۱۳۷۹ق، ص۵۴.
  8. نگاه کنید به: سیوطی، الإتقان فی علوم القرآن، ۱۹۶۷ق، ج۳، ص۳۰-۳۱.
  9. طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۳۹۰ـ۱۳۹۴، ج۱۸، ص۸.
  10. نگاه کنید به: طالقانی، پرتوی از قرآن، ۱۳۴۵ش، ج۱، ص۴۹؛ طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۳۹۰ـ۱۳۹۴ق، ج۱۸، ص۹.
  11. نگاه کنید به: علامه مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۸۹، ص۳۸۴.
  12. نگاه کنید به: فخر رازی، التفسیر الکبیر، ذیل سوره بقره، آیه ۱؛ سیوطی، الإتقان فی علوم القرآن، ۱۹۶۷ق، ج۳، ص۲۴.
  13. برای نمونه نگاه کنید به: شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، ج۱، ص۴۸؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸ق، ذیل سوره بقره، آیه ۱.
  14. نگاه کنید به: شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، ج۱، ص۴۸-۴۹؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸ق، ذیل سوره بقره، آیه ۱؛ سیوطی، الإتقان فی علوم القرآن، ۱۹۶۷ق، ج۱، ص۶۶۲.
  15. شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، ج۱، ص۴۸ـ۴۹؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸ق، ذیل سوره بقره، آیه ۱.
  16. طبری، تفسیر الطبری، مکتبة ابن تیمیة، ج۱، ص۲۰۶، ذیل سوره بقره، آیه ۱.
  17. نگاه کنید به: فخر رازی، التفسیر الکبیر، ذیل سوره بقره، آیه ۱.
  18. نگاه کنید به: طبری، تفسیر الطبری، مکتبة ابن تیمیة، ج۱، ص۲۰۷، ذیل سوره بقره، آیه ۱؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸ق، ذیل سوره بقره، آیه ۱؛ شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، ج۱، ص۴۷.
  19. سیوطی، الإتقان فی علوم القرآن، ۱۹۶۷م، ج۳، ص۲۷-۲۸.
  20. سیوطی، الإتقان فی علوم القرآن، ۱۹۶۷ق، ج۱، ص۶۶۵.
  21. نگاه کنید به: التفسیر المنسوب الی الامام ابی محمد الحسن بن علی العسکری، ۱۴۰۹ق، ص۶۲؛ علامه مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۸۹، ص۳۷۷.
  22. سید قطب، فی ظلال القرآن، ۱۳۸۶ق، ج۱، جزء۱، ص۳۸.
  23. طبری، تفسیر الطبری، مکتبة ابن تیمیة، ج۱، ص۲۰۶، ذیل سوره بقره، آیه ۱.
  24. سیوطی، الإتقان فی علوم القرآن، ۱۹۶۷ق، ج۳، ص۲۷.
  25. طبری، تفسیر الطبری، مکتبة ابن تیمیة، ج۱، ص۲۰۷، ذیل سوره بقره، آیه ۱.
  26. نگاه کنید به: علامه مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۸۹، ص۳۷۵.
  27. نگاه کنید به: سوره فصلت، آیه ۲۶.
  28. شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، ج۱، ص۴۸؛ سیوطی، الإتقان فی علوم القرآن، ۱۹۶۷ق، ج۳، ص۳۱.
  29. سیوطی، الإتقان فی علوم القرآن، ۱۹۶۷ق، ج۳، ص۳۱.
  30. طبری، تاریخ الطبری، مکتبة ابن تیمیة، ج۱، ص۲۰۹-۲۱۰، ذیل سوره بقره، آیه ۱.
  31. نگاه کنید به: سیوطی، الإتقان فی علوم القرآن، ۱۹۶۷ق، ج۳، ص۲۹ـ۳۰؛ طالقانی، پرتوی از قرآن، ۱۳۴۵ش، ج۱، ص۴۶ـ۴۷.
  32. نگاه کنید به: سیوطی، الإتقان فی علوم القرآن، ۱۹۶۷ق، ج۳، ص۳۰.