پرش به محتوا

حروف مقطعه: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶۱: خط ۶۱:
*اسم اعظم خدا: [[ابن مسعود]]{{مدرک}} و [[ابن عباس]]<ref>طبری، تفسیر الطبری، مکتبة ابن تیمیة، ج۱، ص۲۰۶، ذیل سوره بقره، آیه ۱.</ref>، از مفسران صدر اسلام، گفته‌اند که این حروف، [[اسم اعظم]] خدا هستند.<ref>سیوطی، الإتقان فی علوم القرآن، ۱۹۶۷ق، ج۳، ص۲۷.</ref> همچنین [[سعید بن جبیر بن هشام اسدی|سعید بن جُبَیر]] معتقد بوده حروف مقطعه، نام‌های خداست که تقطیع شده است.<ref>طبری، تفسیر الطبری، مکتبة ابن تیمیة، ج۱، ص۲۰۷، ذیل سوره بقره، آیه ۱؛ طبرسی.</ref> این دیدگاه در برخی نقل‌های منسوب به برخی از [[امامان شیعه]] نیز وجود دارد.<ref>نگاه کنید به: علامه مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۸۹، ص۳۷۵.</ref>
*اسم اعظم خدا: [[ابن مسعود]]{{مدرک}} و [[ابن عباس]]<ref>طبری، تفسیر الطبری، مکتبة ابن تیمیة، ج۱، ص۲۰۶، ذیل سوره بقره، آیه ۱.</ref>، از مفسران صدر اسلام، گفته‌اند که این حروف، [[اسم اعظم]] خدا هستند.<ref>سیوطی، الإتقان فی علوم القرآن، ۱۹۶۷ق، ج۳، ص۲۷.</ref> همچنین [[سعید بن جبیر بن هشام اسدی|سعید بن جُبَیر]] معتقد بوده حروف مقطعه، نام‌های خداست که تقطیع شده است.<ref>طبری، تفسیر الطبری، مکتبة ابن تیمیة، ج۱، ص۲۰۷، ذیل سوره بقره، آیه ۱؛ طبرسی.</ref> این دیدگاه در برخی نقل‌های منسوب به برخی از [[امامان شیعه]] نیز وجود دارد.<ref>نگاه کنید به: علامه مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۸۹، ص۳۷۵.</ref>
*ادات تنبیه: به باور برخی، هر یک از حروف مقطعه،ح به مثابه ادات تنبیه (از قبیل اَلا، اَما، و هان) هستند؛ بر این اساس، از آنجا که [[مشرک|مشرکان]] در پی آن بوده‌اند که از [[قرآن]] اِعراض کنند، به آن گوش نسپارند و در اثنای خواندن آیات سروصدا راه بیندازند،<ref>نگاه کنید به: سوره فصلت، آیه ۲۶.</ref> خدا سخنان خود را در برخی از سوره‌ها با حروف مقطعه آغاز کرد تا موجب سکوت مشرکان و انگیزه هشیاری و جلب نظر آنان به قرآن گردد.<ref>شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، ج۱، ص۴۸؛ سیوطی، الإتقان فی علوم القرآن، ۱۹۶۷ق، ج۳، ص۳۱.</ref> در این باره که «‌چرا خدا از ادوات تنبیه مشهور بهره نگرفته است؟‌» گفته شده که قرآن کلامی است که به سخن بشر شباهت ندارد؛ پس، باید با نوعی از ادوات تنبیهِ نامعهود و نامتعارف آغاز گردد تا از کلام‌های دیگر بلیغ‌تر و مؤثرتر باشد.<ref>سیوطی، الإتقان فی علوم القرآن، ۱۹۶۷ق، ج۳، ص۳۱.</ref>
*ادات تنبیه: به باور برخی، هر یک از حروف مقطعه،ح به مثابه ادات تنبیه (از قبیل اَلا، اَما، و هان) هستند؛ بر این اساس، از آنجا که [[مشرک|مشرکان]] در پی آن بوده‌اند که از [[قرآن]] اِعراض کنند، به آن گوش نسپارند و در اثنای خواندن آیات سروصدا راه بیندازند،<ref>نگاه کنید به: سوره فصلت، آیه ۲۶.</ref> خدا سخنان خود را در برخی از سوره‌ها با حروف مقطعه آغاز کرد تا موجب سکوت مشرکان و انگیزه هشیاری و جلب نظر آنان به قرآن گردد.<ref>شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، ج۱، ص۴۸؛ سیوطی، الإتقان فی علوم القرآن، ۱۹۶۷ق، ج۳، ص۳۱.</ref> در این باره که «‌چرا خدا از ادوات تنبیه مشهور بهره نگرفته است؟‌» گفته شده که قرآن کلامی است که به سخن بشر شباهت ندارد؛ پس، باید با نوعی از ادوات تنبیهِ نامعهود و نامتعارف آغاز گردد تا از کلام‌های دیگر بلیغ‌تر و مؤثرتر باشد.<ref>سیوطی، الإتقان فی علوم القرآن، ۱۹۶۷ق، ج۳، ص۳۱.</ref>
*تفسیر عددی: گروهی از مفسران، این حروف را رمزهایی همراه با معنای نمادینِ مبتنی بر ارزش عددی حروفِ عربی، موسوم به «‌عَدُّ اَبی جاد‌» یا «‌[[حساب جمل|حساب جُمَل]]»، دانسته‌اند.<ref>طبری، تاریخ الطبری، مکتبة ابن تیمیة، ج۱، ص۲۰۹-۲۱۰، ذیل سوره بقره، آیه ۱؛</ref> این گروه، که از یهودیان اثر پذیرفته‌اند، با تفسیر عددی حروف مقطعه خواسته‌اند زمان تأسیس حکومت‌ها و انقراض آنها، مدت عمر و سیادت اقوام و گروه‌ها و به ویژه مدت دوام و بقای امت مسلمان را به دست آورند و آن را پیشگویی کنند،<ref>نگاه کنید به: سیوطی، الإتقان فی علوم القرآن، ۱۹۶۷ق، ج۳، ص۲۹ـ۳۰؛ طالقانی، پرتوی از قرآن، ۱۳۴۵ش، ج۱، ص۴۶ـ۴۷.</ref> ابن حجر عسقلانی برای بطلان این تأویل‌ها به رأی [[ابن عباس]] تکیه کرده و گفته است که [[ابن عباس]] از عدّ ابی جاد منع کرده و آن را از زمره سحر شمرده است، زیرا هیچ ریشه‌ای در شریعت ندارد.<ref>نگاه کنید به: سیوطی، الإتقان فی علوم القرآن، ۱۹۶۷ق، ج۳، ص۳۰.</ref>
*تفسیر عددی: گروهی از مفسران، این حروف را رمزهایی همراه با معنای نمادینِ مبتنی بر ارزش عددی حروفِ عربی، موسوم به «‌عَدُّ اَبی جاد‌» یا «‌[[حساب جمل|حساب جُمَل]]»، دانسته‌اند.<ref>طبری، تاریخ الطبری، مکتبة ابن تیمیة، ج۱، ص۲۰۹-۲۱۰، ذیل سوره بقره، آیه ۱.</ref> این گروه، که از یهودیان اثر پذیرفته‌اند، با تفسیر عددی حروف مقطعه خواسته‌اند زمان تأسیس حکومت‌ها و انقراض آنها، مدت عمر و سیادت اقوام و گروه‌ها و به ویژه مدت دوام و بقای امت مسلمان را به دست آورند و آن را پیشگویی کنند،<ref>نگاه کنید به: سیوطی، الإتقان فی علوم القرآن، ۱۹۶۷ق، ج۳، ص۲۹ـ۳۰؛ طالقانی، پرتوی از قرآن، ۱۳۴۵ش، ج۱، ص۴۶ـ۴۷.</ref> ابن حجر عسقلانی برای بطلان این تأویل‌ها به رأی [[ابن عباس]] تکیه کرده و گفته است که [[ابن عباس]] از عدّ ابی جاد منع کرده و آن را از زمره سحر شمرده است، زیرا هیچ ریشه‌ای در شریعت ندارد.<ref>نگاه کنید به: سیوطی، الإتقان فی علوم القرآن، ۱۹۶۷ق، ج۳، ص۳۰.</ref>


== مطالعۀ بیشتر ==
== مطالعۀ بیشتر ==
۳۶۲

ویرایش