ارث زن

مقاله قابل قبول
شناسه ناقص
از ویکی شیعه
(تغییرمسیر از سهم الارث زنان)

ارث زن اموال یا حقوقی که زن پس از مرگ بستگانش از آنها کسب می‌کند. بر اساس آیه «لِلذَّکَرِ‌ مِثْلُ حَظِّ الْأُنثَیَیْنِ»، سهم پسر، دو برابرِ سهم دختر است،‌ اما در مواردی نیز ارث زن برابر با ارث مرد و گاهی بیشتر از آن است. زن و شوهر در همه طبقات ارث حضور دارند.

زن از اموال منقول شوهر ارث می‌برد، اما در اموال غیر منقول اختلاف است. بر اساس دیدگاه برخی از فقها، زن از اموال غیرمنقولِ شوهر مانند زمین ارث نمی‌برد؛ اما در مقابل، بسیاری از فقهای معاصر قائل به ارث‌بری زن از اموال غیرمنقول شوهر نیز شده‌اند.

در ادیان و ملل پیش از اسلام، زن‌ها معمولا از ارث محروم بودند، اما اسلام محرومیت زن را نسخ کرد. گفته شده ملاک در تقسیم ارث در اسلام، زن یا مرد بودن نیست؛ بلکه معیار، موقعیت و جایگاه زن و مرد در نظام خانوادگی است.

از نظر علمای شیعه، از آنجا که مهریه، نفقه، جهاد و دیه عاقله بر مرد واجب است و زن در این موارد تکلیفی بر عهده ندارد، برای جبران فشار بر مرد، در مواردی ارث مرد بیشتر از ارث زن قرار داده شده است. در روایات نیز نصف بودن ارث زن، به دلیل وجوب مهریه، نفقه، جهاد و دیه عاقله بر مرد دانسته شده است.

جایگاه

ارث زن،‌ دارایی یا حقوقی است که زن پس از مرگ یکی از بستگان نسبی یا سببی، یا آنچه در حکم مرگ آنان است، مانند ارتداد، صاحب آن می‌شود.[۱] از ارث زن در فقه در باب ارث[۲] و در تفاسیر ذیل آیات ارث[۳] بحث شده است.

به گفته عبدالله جوادی آملی، مؤلف تفسیر تسنیم، قرآن برای اهتمام به حق و ارث زن، ارث زن را در هنگام تعیین ارث اصل قرار داده و مسلم دانسته و سپس فرموده «لِلذَّکَرِ‌ مِثْلُ حَظِّ الْأُنثَیَیْنِ»، و پس از آن سهم مرد را بیان کرده است.[۴]

تفاوت ارث زن و مرد

در فقه شیعه،‌ موارد ارث زن مختلف است و اینگونه نیست که در تمام حالات، ارث زن نصف ارث مرد باشد؛ بلکه در مواردی ارث زن برابر با ارث مرد و گاهی کمتر یا بیشتر از آن است.[۵]

مواردی که زن مساوی با مرد ارث می‌برد:

  1. اگر میت دارای فرزند باشد و پدر و مادرش هم زنده باشند، هر یک از پدر و مادر یک ششم ارث می‌برند.[۶] آیه ۱۱ سوره نساء را دلیل این حکم شمرده‌اند.[۷]
  2. برادر و خواهر مادری میت به اندازه مساوی ارث می‌برند.[۸] دلیل این حکم را آیه ۱۲ سوره نساء دانسته‌اند.[۹]

مواردی که زن کمتر از مرد ارث می‌برد:

  1. دختر نصف پسر ارث می‌برد؛ مستند این حکم آیه «لِلذَّکَرِ‌ مِثْلُ حَظِّ الْأُنثَیَیْنِ» است که بنابر آن، سهم پسر به اندازه سهم دو دختر است.[۱۰]
  2. در صورتی که برادر و خواهر میت از یک پدر و مادر باشند، خواهر میت نصف برادر او ارث می‌برد.[۱۱] آیه ۱۷۶ سوره نساء بر این حکم دلالت دارد.[۱۲]

مواردی که سهم‌الارث زن بیشتر از مرد است:

  1. اگر میت غیر از پدر و دختر، وارث دیگری نداشته باشد، در این صورت پدر یک‌ششم و دختر بیش از آن ارث می‌برد.
  2. اگر فرزندان میت در زمان حیات او مرده باشند و او دارای نوه‌هایی باشد، در این صورت نوه پسری به اندازه سهم پسر و نوه دختری به اندازه سهم دختر ارث می‌برد. بر این اساس اگر نوهٔ پسری دختر باشد و نوهٔ دختری پسر باشد، در این حالت دختر دو برابر پسر ارث می‌برد.[۱۳]

زن مانند شوهر، در تمام طبقات ارث حضور دارد و ارث می‌برد.[۱۴] گفته شده معیار تفاوت ارث در اسلام، زن یا مرد بودن نیست، بلکه معیار، موقعیت و جایگاه زن و مرد در نظام خانوادگی است که امری عادلانه است و بر این اساس، هر کسی بیشتر خسارت ببیند، بیشتر بهره می‌برد.[۱۵]

ارث زن از اموال غیرمنقول شوهر

برخی فقهای معاصر شیعه معتقدند زن علاوه بر اموال منقول از اموال غیر منقول همسر خود نیز ارث می‌برد.[۱۶] براساس این فتاوا در اصلاحیه ماده قانون ۹۴۶ قانون مدنی جمهوری اسلامی ایران آمده است: «زوج از تمام اموال زوجه ارث می‌برد و زوجه در صورت فرزنددار بودن زوج یک هشتم از عین اموال منقول و یک هشتم از قیمت اموال غیرمنقول اعم از عرصه و اعیان ارث می‌برد در صورتی که زوج هیچ فرزندی نداشته باشد سهم زوجه یک چهارم از کلیه اموال به ترتیب فوق می‌باشد».[۱۷] روایاتی نیز بر این مطلب دلالت دارند.[۱۸]

با این حال مشهور فقیهان شیعه در طول تاریخ معتقد بودند[۱۹] زن از اموال غیرمنقولِ شوهرش همچون زمین ارث نمی‌برد؛ نه از عین آنها و نه از قیمت آنها.[۲۰]

به گفته جعفر سبحانی،‌ از مراجع تقلید معاصر شیعه، این مسئله در صورتی که زن از شوهر خود فرزندی نداشته باشد، از احکام اختصاصی فقه امامیه به شمار می‌رود.[۲۱] گفته شده به استناد روایات و اجماع، زن از قیمت مصالح ساختمانی مانند تخته و آجر و نیز قیمت درختان ارث می‌برد.[۲۲]

حکم محرومیت زن از اموال غیر منقول، برگرفته از روایات است[۲۳] و روایات دلالت کننده بر اینکه زن از اموال غیرمنقول شوهر نیز ارث می‌برد[۲۴] بر تقیه حمل شده است.[۲۵] یا مختص به موردی دانسته‌اند که زن از شوهرش فرزندی داشته باشد.[۲۶]

چرایی تفاوت ارث زن و مرد

مسئله مهریه، نفقه، جهاد و دیه عاقله را علت تفاوت ارث زن و مرد دانسته‌اند.[۲۷] از نظر علمای شیعه، از آنجا که مهریه، نفقه و دیه عاقله[یادداشت ۱] و جهاد بر مرد واجب است و بر زن واجب نیست، برای جبران فشار مالی بر مرد، در مواردی ارث مرد دو برابر ارث زن قرار داده شده است.[۲۸]

علامه طباطبایی، مفسر و فقیه شیعه در قرن چهاردهم قمری، در تفاوت ارث زن و مرد، وضعیت روانی آنها (احساسی بودن زن و عقل‌گرا بودن مرد) را نیز دخیل دانسته و از نظر وی، یکی از دلایل تفاوت ارث زن و مرد، قوی‌تر بودن مرد از زن در اداره امور مالی و زندگی و عقل است.[۲۹] به گفته علامه طباطبایی و نیز ناصر مکارم شیرازی، مفسر و مرجع تقلید معاصر شیعه، از آنجا که تأمین هزینه‌های زندگی زن بر دوش مرد است و زن از پرداخت هزینه‌ها معاف است، ازاین‌رو، هر چند سهم مرد به لحاظ مالکیت بیشتر است، اما سهم زنان به لحاظ مصرف و بهره‌برداری، دو برابر سهم مردان است.[۳۰]آیت الله جوادی آملی از مراجع تقلید و مفسر قرآن براین باور است که قوانين ارث بر اساس موقعيت اجتماعی و خانوادگی زن و مرد تنظيم شده و ملاک تنها زن يا مرد بودن نيست و اين گمان که هميشه زن صرفاً به خاطر جنسيّت، نصف مرد ارث می برد، ناشي از بی توجّهی به احکام ارث است، چرا که گاه سهم ارث زن و مرد مساوی است؛ مانند سهم پدر و مادر وقتی با فرزند جمع باشند. [۳۱] گفته شده با توجه به اینکه در قوانین اسلامی در مسئله ارث، تنها جنبه مالی مطرح نبوده، بلکه به جز آن جنبه‌های دیگر همچون جنبه‌های طبیعی و روانی زن نیز لحاظ شده است، درگیری‌های زن به لحاظ تولید نسل، قدرت کمتر او در کسب ثروت، مصرف بیشتر ثروت نسبت به مرد و ملاحظات روحی و روانی خاص زن موجب شده اسلام پرداخت مهر و نفقه را بر مرد لازم بداند و در مقابل برای جبران فشار مالی بر مرد، سهم مرد از ارث را دو برابر زن قرار دهد؛ بنابراین اتهام تبعیض و ناعدالتی در نصف بودن سهم‌الارث زنان وارد نیست.[۳۲]

چرایی نصف بودن ارث زنان در روایات

چرایی نصف بودن ارث زنان، در صدر اسلام و در دوره ائمه نیز مطرح بوده است[۳۳] و امامان شیعه(ع) در پاسخ به این مسئله، تکلیف مردان در پرداخت مهریه، نفقه، جهاد و دیه عاقله را مطرح کرده‌اند.[۳۴] از جمله در روایتی،‌ ابن‌ابی‌العوجاء، زندیق معروف عصر امام صادق(ع)، درباره نصف بودن سهم زن اعتراض کرد و امام صادق(ع)‌ در پاسخ، به وجوب ‌جهاد، نفقه و دیه عاقله بر مرد و عدم وجوب آنها بر زن پاسخ داد.[۳۵]

در حدیثی دیگر،‌ امام علی(ع)[۳۶] و امام صادق(ع)[۳۷] نصف بودن ارث زن را به این جهت دانسته‌اند که دانه‌هایی که آدم(ع) در بهشت خورد، دو برابر دانه‌هایی بود که حوا خورد.[یادداشت ۲] گفته شده زیاد خوردن آدم(ع) نشان از نیازمندی بیشتر مرد بوده است و به این جهت ارث مردان دو برابر شده است.[۳۸] به گفته علی‌اکبر غفاری در پانویس کتاب من لا یحضره الفقیه، این روایت از آن رو که واحد (غیرمتواتر) است، در غیر احکام شرعی حجیت ندارد و ازاین‌رو، دلیلی بر وجوب تعبد به آن وجود ندارد.[۳۹]

ارث زن در ادیان و ملل پیش از اسلام

به گفته علامه طباطبائی، در زمان نزول قرآن، محرومیت زن از ارث در همه دنیا و همه اقوام و ملل مرسوم بود و زن به عنوان مادر، دختر، همسر و خواهر ارث نمی‌برد و بر فرض اگر ارثی می‌برد با عنوان دیگری بود.[۴۰] گفته شده در دین زرتشت اگر متوفی مرد باشد، سهم مرد از ارث دو برابر زن است و اگر متوفی زن باشد، سهم زن و مرد مساوی است.[۴۱] در دین یهود، زن با محرومیت‌هایی روبرو است؛ از جمله مادر به‌طور کلی از ارث فرزند، و همسر نیز بر اساس ظاهر تورات، از ارث شوهر به‌طور کلی محروم است.[۴۲] در دین مسیحیت، جنسیت تأثیری در ارث نداشته و زن و مرد در ارث برابر هستند.[۴۳]

گفته شده در دوران قدیم همچون روم، یونان، هند، مصر، چین قدیم و دوران جاهلیت، زنان به دلیل جلوگیری از انتقال ثروت از یک خانواده به خانواده دیگر و ضعف قدرت جنگاوری آنان، به‌طور مطلق از اموال ارثی محروم بوده‌اند.[۴۴] در ایران قدیم نیز دختری که ازدواج می‌کرد، به دلیل ترس از انتقال ثروت، از ارث پدری محروم می‌شد،[۴۵] اما دخترانی که هنوز ازدواج نکرده بودند نصف پسر ارث نصیبشان می‌شد.[۴۶]

به گفته مرتضی مطهری، این قوانین در اسلام منسوخ شدند و زنان بر اساس قوانین و احکام اسلامی[۴۷] همانند مردان دارای حقوق بوده و ارث‌بر محسوب می‌شوند.[۴۸]

قانون مدنی کشورهای اسلامی

در قانون مدنی کشورهای اسلامی نیز ارث زن و مرد متفاوت است؛ بر اساس ماده ۹۰۷ قانون مدنی در جمهوری اسلامی ایران، اگر وارثان متوفی همه دختر یا پسر باشند، همه آنها به یک اندازه ارث می‌برند؛ اما اگر بعضی از آنها پسر و برخی دختر باشند، پسر دو برابر دختر ارث می‌برد.[۴۹] طبق ماده ۹۱۳ قانون مدنی ایران و ماده ۲۰۰۷ و ۲۰۲۷ قانون مدنی افغانستان [یادداشت ۳] زن و شوهر در تمام طبقات ارث حضور دارند و سهم‌الارث خود را می‌برند؛ بر این اساس سهم‌الارث زن از اموال شوهر، در صورتی که فرزند نداشته باشد، یک‌ چهارم و در صورت فرزند داشتن، یک‌هشتم است.[۵۰]

بر اساس ماده ۹۴۷ قانون مدنی ایران، مصوب سال ۱۳۰۷ش، زن از قیمت ابنیه و درختان ارث می‌برد نه از عین آنها.[۵۱] این ماده در تاریخ ششم بهمن ۱۳۸۷ش حذف شد و بر اساس قانون ۹۴۶، زن از عین اموال منقول و قیمت اموال غیرمنقول شوهرش ارث می‌برد.[۵۲]

جستارهای وابسته

پانویس

  1. نگاه کنید به مؤسسه دایرة‌المعارف فقه...، فرهنگ فقه...، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۳۷۵.
  2. برای نمونه نگاه کنید به محقق حلی، شرایع الاسلام، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۲۷-۲۹؛ شهید ثانی، مسالک الافهام، ۱۴۱۳ق، ج۱۳، ص۱۷۷-۱۹۶؛ نجفی، جواهر الکلام، دار احیاء التراث العربی، ج۳۹، ص۱۹۶-۲۲۰؛ امام خمینی، تحریر الوسیله، دارالعلم، ج۲، ص۳۹۶-۳۹۹.
  3. برای نمونه نگاه کنید به طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۴، ص۲۰۷-۲۱۵؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۳، ص۲۸۸-۲۹۲.
  4. جوادی آملی، زن در آینه جلال و جمال، ۱۳۸۲ش، ص۳۴۷.
  5. جوادی آملی، زن در آینه جلال و جمال، ۱۳۸۲ش، ص۳۴۵.
  6. مطهری، نظام حقوق زن در اسلام، نشر صدرا، ص۲۲۳؛ جوادی آملی، زن در آینه جلال و جمال، ۱۳۸۲ش، ص۳۴۶؛ مؤسسه دایرة‌المعارف فقه...، فرهنگ فقه...، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۳۷۸.
  7. جوادی آملی، زن در آینه جلال و جمال، ۱۳۸۲ش، ص۳۴۶.
  8. جوادی آملی، زن در آینه جلال و جمال، ۱۳۸۲ش، ص۳۴۶.
  9. جوادی آملی، زن در آینه جلال و جمال، ۱۳۸۲ش، ص۳۴۶.
  10. سوره نساء، ‌آیه ۱۱؛ جوادی آملی، زن در آینه جلال و جمال، ۱۳۸۲ش، ص۳۴۶.
  11. جوادی آملی، زن در آینه جلال و جمال، ۱۳۸۲ش، ص۳۴۶.
  12. جوادی آملی، زن در آینه جلال و جمال، ۱۳۸۲ش، ص۳۴۶.
  13. جوادی آملی، زن در آینه جلال و جمال، ۱۳۸۲ش، ص۳۴۶ و ۳۴۷.
  14. جوادی آملی، زن در آینه جلال و جمال، ۱۳۸۲ش، ص۳۴۵؛ مؤسسه دایرة‌المعارف فقه...، فرهنگ فقه...، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۳۷۶.
  15. مهریزی، شخصیت و حقوق زن در اسلام، ۱۳۸۶ش، ص۴۶۷.
  16. صادقی‌مقدم، «تحوّل درحقوق ارث زن از اموال غیر منقول شوهر»، ۱۳۹۱ش.
  17. «زن از کدام اموال شوهر ارث می برد»، معاونت اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم دادگستری خراسان رضوی.
  18. صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۴، ص۳۴۹.
  19. نجفی، جواهر الکلام، دار احیاء التراث العربی، ج۳۹، ص۲۱۲؛ مؤسسه دایرة‌المعارف فقه...، فرهنگ فقه...، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۳۷۶.
  20. برای نمونه نگاه کنید به نجفی، جواهر الکلام، دار احیاء التراث العربی، ج۳۹، ص۲۰۷ و ۲۱۵؛ امام خمینی، تحریر الوسیله، دارالعلم، ج۲، ص۳۹۷.
  21. سبحانی، نظام الإرث فی الشریعة الإسلامیة الغراء، ۱۴۱۵ق، ص۳۰۶.
  22. نجفی، جواهر الکلام، دار احیاء التراث العربی، ج۳۹، ص۲۱۵؛ امام خمینی، تحریر الوسیله، دارالعلم، ج۲، ص۳۹۷.
  23. برای نمونه نگاه کنید به صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۴، ص۳۴۷-۳۴۹؛ نجفی، جواهر الکلام، دار احیاء التراث العربی، ج۳۹، ص۲۱۲ و۲۱۳.
  24. صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۴، ص۳۴۹.
  25. صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۴، ص۳۴۹، پانویس۱؛ مهریزی، شخصیت و حقوق زن در اسلام، ۱۳۸۶ش، ص۴۷۰.
  26. صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۴، ص۳۴۹.
  27. برای نمونه نگاه کنید به طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۴، ص۲۱۵؛ مطهری، نظام حقوق زن در اسلام، نشر صدرا، ص۲۲۵؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۳، ص۲۹۰ و ۲۹۱؛ محسنی، زن در شریعت اسلامی، ۱۳۹۱ش، ص۴۵ و ۴۷.
  28. نگاه کنید به طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۴، ص۲۱۵؛ مطهری، نظام حقوق زن در اسلام، نشر صدرا، ص۲۲۳-۲۲۵؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۳، ص۲۹۰ و۲۹۱، ۳۰۳ و ۳۰۴؛ محسنی، زن در شریعت اسلامی، ۱۳۹۱ش، ص۴۵ و ۴۷.
  29. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۴، ص۲۱۵.
  30. نگاه کنید به طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۴، ص۲۱۵؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۳، ص۲۹۰ و ۲۹۱.
  31. جوادی آملی، عبدالله، زن در آئينه ي جلال و جمال، ص۴۰۴.
  32. نگاه کنید به مطهری، نظام حقوق زن در اسلام، نشر صدرا، ص۲۲۴ و۲۲۵؛ محسنی، زن در شریعت اسلامی، ۱۳۹۱ش، ص۴۵-۴۷.
  33. مطهری، نظام حقوق زن در اسلام، نشر صدرا، ص۲۲۵
  34. نگاه کنید به کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۷، ص۸۵، ح۱-۳؛ طوسی، تهذیب الاحکام، ۱۴۰۷ق، ج۹، ص۲۷۴ و ۲۷۵، ح۲و۳ و ص۳۹۸، ح۲۷و۲۸؛ صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۴، ص۳۵۰، ح۵۷۵۵-۵۷۵۷.
  35. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۷، ص۸۵،‌ ح۲و۳؛ طوسی، تهذیب الاحکام، ۱۴۰۷ق، ج۹، ص۲۷۴ و ۲۷۵، ح۲و۳؛ صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۴، ص۳۵۰، ح۵۷۵۷.
  36. صدوق، علل الشرایع، ۱۳۸۵ش، ج۲، ص۵۷۱، ج۵.
  37. صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۴، ص۳۵۱، ح۵۷۵۸؛ صدوق، علل الشرایع، ۱۳۸۵ش، ج۲، ص۵۷۱، ج۴.
  38. فیض کاشانی،‌ الوافی، ۱۴۰۶ق، ج۲۵، ص۷۲۴.
  39. صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۴، ص۳۵۱، پانویس.
  40. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۴، ص۲۲۶.
  41. دیلمی، «مطالعه تطبیقی ارث زن»، ص۹۸-۱۰۰.
  42. دیلمی، «مطالعه تطبیقی ارث زن»، ص۱۰۰-۱۰۲.
  43. دیلمی، «مطالعه تطبیقی ارث زن»، ص۱۰۲.
  44. نگاه کنید به طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۴، ص۲۲۴؛ مطهری، نظام حقوق زن در اسلام، نشر صدرا، ص۲۱۹ و۲۲۰؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۳، ص۳۰۳.
  45. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۴، ص۲۲۶؛ مطهری، نظام حقوق زن در اسلام، نشر صدرا، ص۲۲۲، به نقل از: نفیسی، تاریخ اجتماعی ایران از زمان ساسانیان تا انقراض امویان.
  46. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۴، ص۲۲۶.
  47. برای نمونه نگاه کنید به:‌ سوره نساء، آیه ۷ و ۱۱.
  48. مطهری، نظام حقوق زن در اسلام، نشر صدرا، ص۲۲۳.
  49. «قانون مدنی»، مرکز پژوهش‌های مجلس شواری اسلامی.
  50. «قانون مدنی»، مرکز پژوهش‌های مجلس شواری اسلامی؛ «قانون مدنی افغانستان»، مؤسسه فرهنگی بشارت.
  51. «قانون مدنی»، مرکز پژوهش‌های مجلس شواری اسلامی.
  52. «قانون اصلاح موادی از قانون مدنی»، مرکز پژوهش‌های مجلس شواری اسلامی.

یادداشت

  1. در جنایات خطایی همچون قتل خطایی، دیه بر عهده عاقله جنایت‌کار و قاتل است.(امام خمینی، تحریرالوسیله، دارالعلم، ج۲، ص۵۵۸) عاقله اصطلاحی فقهی است و مراد از آن، مردان از خویشاوندان پدری همچون برادر، عمو و فرزندان آنها، ضامن جریره (کسی که طی قراردادی متعهد می‌شود در ازای ارث بردن از طرف دیگر قرارداد، پرداخت غرامت جنایات وی را بر عهده بگیرد) و آزادکننده برده است. زنان جزو عاقله محسوب نمی‌شوند و از پرداخت دیه در این مورد معافند.(امام خمینی، تحریرالوسیله، دارالعلم، ج۲، ص۵۵۹)
  2. «سَأَلْتُ أَبَاعَبْدِاللهِ ع فَقُلْتُ لَهُ کَیْفَ صَارَ الْمِیرَاثُ لِلذَّکَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنثَیَیْنِ فَقَالَ: لِأَنَّ الْحَبَّاتِ الَّتِی أَکَلَهَا آدَمُ ع وَ حَوَّاءُ فِی الْجَنَّةِ کَانَتْ ثَمَانِیَ عَشْرَةَ حَبَّةً أَکَلَ آدَمُ مِنْهَا اثْنَتَیْ عَشْرَةَ حَبَّةً وَ أَکَلَتْ حَوَّاءُ سِتّاً فَلِذَلِکَ صَارَ الْمِیرَاثُ لِلذَّکَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنثَیَیْنِ؛ از امام صادق(ع) سؤال شد چرا میراث مرد دو برابر ارث زن شد. امام فرمود: دانه‌هایی که آدم(ع) و حوا در بهشت خوردند، هجده دانه بود که آدم دوازده دانه و حوا شش دانه از آن را خورد. به این خاطر سهم مردان دو برابر سهم زنان قرار داده شد.»(صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۴، ص۳۵۱، ح۵۷۵۸؛ صدوق، علل الشرایع، ۱۳۸۵ش، ج۲، ص۵۷۱، ج۴)
  3. قانون مدنی افغانستان بر اساس فقه حنفی تنظیم و تدوین شده است.(«قانون مدنی افغانستان»، مؤسسه فرهنگی بشارت.)

منابع

  • ‌ امام خمینی، سید روح‌الله، تحریر الوسیله، قم، دارالعلم، چاپ اول، بی‌تا.
  • جوادی آملی، عبدالله، زن در آینه جلال و جمال، تنظیم و ویرایش محمود لطیفی، قم، نشر اسراء، چاپ هفتم، ۱۳۸۲ش.
  • دیلمی، احمد، «مطالعه تطبیقی ارث زن»، فصلنامه نامه مفید، شماره ۲۹، بهار ۱۳۸۱ش.
  • سبحانی، جعفر، نظام الإرث فی الشریعة الإسلامیة الغراء، تقریر سید رضا پیغمبرپور‌ کاشانی، قم، مؤسسه امام صادق(ع)، چاپ اول، ۱۴۱۵ق.
  • شهید ثانی، زین الدین بن علی، مسالک الافهام الی تنقیح شرائع الاسلام، قم، مؤسسه المعارف الاسلامیه، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
  • صادقی‌مقدم، محمدحسن، «تحوّل درحقوق ارث زن از اموال غیر منقول شوهر»، دانش حقوق مدنی، شماره ۲، ۱۳۹۱ش.
  • ‌صدوق، محمد بن علی بن بابویه، علل الشرایع، قم، کتاب‌فروشی داوری، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
  • صدوق، محمد بن علی بن بابویه، من لایحضره الفقیه، تحقیق و تصحیح علی اکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق.
  • طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسه الاعلمی، چاپ دوم، ۱۳۹۰ق.
  • طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، تحقیق و تصحیح حسن موسوی خرسان، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
  • فیض کاشانی،‌ محمد محسن، الوافی، اصفهان، کتابخانه امام امیرالمؤمنین(ع)، چاپ اول، ۱۴۰۶ق.
  • «قانون اصلاح موادی از قانون مدنی»، مرکز پژوهش‌های مجلس شواری اسلامی، تاریخ بازدید: ۱۷ آبان ۱۳۹۹ش.
  • «قانون مدنی»، مرکز پژوهش‌های مجلس شواری اسلامی، تاریخ تصویب: ۱۸ اردیبشهت ۱۳۰۷ش، تاریخ بازدید: ۹ مهر ۱۳۹۹ش.
  • «قانون مدنی افغانستان»، مؤسسه فرهنگی بشارت، تاریخ بازدید: ۹ مهر ۱۳۹۹ش.
  • کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تصحیح علی‌اکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
  • مجلسی، محمدباقر، ‌مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول‏، تحقیق و تصحیح سیدهاشم رسولی محلاتی، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق.
  • محسنی، محمدآصف، زن در شریعت اسلامی، کابل، حوزه علمیه خاتم النبیین(ص)، چاپ دوم، ۱۳۹۱ش.
  • محقق حلی، جعفر بن حسن، شرائع الاسلام فی مسائل الحلال و الحرام، تحقیق و تصحیح عبدالحسین محمد علی بقال، قم، مؤسسه اسماعیلیان، چاپ دوم، ۱۴۰۸ق.
  • مطهری، مرتضی، نظام حقوق زن در اسلام، تهران، نشر صدرا، بی‌تا.
  • مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ سی و دوم، ۱۳۷۴ش.
  • مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه فارسی(فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت(ع))، زیر نظر سید محمودهاشمی شاهرودی، قم، مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۸۵ش.
  • مهریزی، مهدی، شخصیت و حقوق زن در اسلام، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ دوم، ۱۳۸۶ش.
  • ‌نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، تحقیق عباس قوچانی و علی آخوندی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ هفتم، بی‌تا.

پیوند به بیرون