الخصال (کتاب)
اطلاعات کتاب | |
---|---|
نویسنده | شیخ صدوق |
موضوع | اخلاق، عقاید |
سبک | روایی |
زبان | عربی |
به تصحیح | علی اکبر غفاری |
تعداد جلد | ۱ |
ترجمه فارسی | |
نام کتاب | خصال شیخ صدوق |
مترجم | محمدباقر کمرهای • سید احمد فهری زنجانی • سید علی اصفهانی • مدرس گیلانی |
نسخه الکترونیکی |
الخِصال کتابی عربی نوشته شیخ صدوق (درگذشت ۳۸۱ق) از فقها و محدثان شیعه در قرن چهارم هجری است. شیخ صدوق در این کتاب، روایاتی درباره مسائل اخلاقی و اعتقادی جمعآوری کرده و روایات را، به تناسب اعدادی که در آن احادیث به کار رفته، دستهبندی نموده است. الخصال اولین کتابی بوده که به این سبک نگاشته شده است.
درباره مؤلف
محمد بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی مشهور به شیخ صدوق، از بزرگترین علمای قرن چهارم هجری قمری بوده است. سال تولد وی پس از ۳۰۵ق بوده است و در ۳۸۱ق درگذشت و در ری در قبرستانی که امروزه با نام قبرستان ابنبابویه معروف و زیارتگاه مردم است به خاک سپرده شد. وی بزرگترین محدّث و فقیه مکتب حدیثی قم بود. او حدود ۳۰۰ اثر علمی از خود بجا گذاشت که بسیاری از آنها مفقود شده است. کتاب من لایحضره الفقیه از کتب اربعه شیعه اثر اوست.
انگیزه نگارش
شیخ صدوق با تحقیق در تألیفات مشایخ و علمای بزرگ گذشته، دریافته که آنان در بخشهای مختلف علوم، کتابهایی نگاشتهاند؛ اما درباره رابطه میان اعداد و صفات پسندیده و ناپسند چیزی نگاشته و از آن غفلت کردهاند. او با توجه به فایده فراوان این موضوع برای دانشجويان و نيكخواهان بر آن شد تا برای تقرب به درگاه الهی دست به نگارش چنین کتابی بزند تا به پاداش الهی و خوشبختی و رحمت خداوند متعال نایل گردد.[۱]
- نخستین کسی که روایات عددی را – بدین صورت که در الخصال است - در آثار خود به طور منظم نوشت، احمد بن محمد بن خالد برقی (د ۲۷۴ یا ۲۸۰ق) در کتاب الاشکال و القرائن بود. کتاب الاشکال والقرائن حدود ۱۵ صفحه از کتاب محاسن تشکیل میدهد. این بخش در بردارنده اخباری است که سه تا ده خصلت را بیان کرده و برقی با عناوین باب الثلاثة ... باب العشره نقل کرده است. [۲] اما اولین کسی که به این شیوه کتاب مستقلی نگاشت، شیخ صدوق بود.
اعتبار
این کتاب مانند دیگر کتابهای شیخ صدوق مورد توجه خاص علما و فقهای شیعه قرار گرفته و روایات آن در بسیاری از مجموعههای روایی شیعه مانند کتب اربعه، بحارالانوار و وسائل الشیعة آمده و نقل آنها در کتب روایی علمای متأخر از شیخ صدوق آمده است.[۳]
محتوا
کتاب خصال با وجود حجم کم، دائرةالمعارف بزرگی از معارف اسلامی و احکام حلال و حرام است و به مباحث تاریخی، تفسیر قرآن، نکات فلسفی و مسائل سیاسی نیز اشاره دارد. روایات این کتاب از نظر موضوع بسیار گسترده است و درباره هر یک از موضوعات اخلاقی و عقیدتی روایاتی نقل شده که به شکلی با اعداد در ارتباطاند.[۴]
نخستین روایت کتاب خصال با عنوان باب الواحد درباره پاسخ امیرالمؤمنین(ع) در جنگ جمل به مردی است که درباره معنای واحدیت خداوند سؤال کرده است و امام در پاسخش فرمود: يكى بودن خداوند چهار صورت است که دو صورتاش بر خدا روا نيست و دو صورت ديگرش روا است اما آن دو كه روا نيست: ۱- كسى بگويد خدا يكى است و مقصودش يكى از لحاظ عدد- يك دانه- باشد زيرا آنچه دومى ندارد به شماره نيايد مگر نه بينى آن كه گفت: خدا سومى از سه موجود است، كافر شد؟. ۲- كسى بگويد: خدا يكى است و مقصودش نوعى از جنس باشد اين هم روا نيست زيرا تشبيه خدا است و پروردگار ما والاتر و بالاتر از اين است كه شبيه و مانند داشته باشد.
و اما آن دو صورت كه گفتنش در باره خداوند روا است: ۱- كسى بگويد خدا يكى است يعنى بىمانند است آرى خداى ما چنين است. ۲- كسى بگويد خداى عزّ و جلّ يكتا است و يگانه يعنى تركيبى در ذاتش نيست و قابل پخش با جزاء نيست نه در خارج و نه در عقل و نه در خيال، آرى خداى ما- عزّ و جلّ- چنين است. [۵][یادداشت ۱]
آخرین روایت کتاب خصال روایت ۵۴ از آخرین باب کتاب است که روایات این باب در ارتباط با عدد هزار و بالاتر است. روایت پایانی خصال پاسخ امام باقر(ع) به سؤال جابر بن یزید جعفی در باره ۱۵ سوره ق است [یادداشت ۲] امام به او فرمود: اى جابر! تأويل آيه اين است كه خداوند متعال آنگاه كه اين آفريدگان و اين جهان را نابود ساخته و بهشتيان را در بهشت و دوزخيان را در دوزخ جاى دهد، جهان ديگرى غير از اين جهان را از نو پديد مىآورد، بدون نر و ماده، تا او را پرستيده و يگانه دانند و برای آنان زمينى غير از اين زمين مىآفريند كه در آن استقرار يافته و آسمان ديگرى كه بر آنان سايه افكند. شايد تو بر اين باورى كه خداوند تنها اين جهان را آفريده و به جز شما بشرى را نيافريده است؟ آرى به خدا سوگند! به طور حتم خداوند متعال هزار هزار جهان و هزار هزار آدم آفريده كه تو در پايان اين جهانها و آن آدميان هستى. [۶]
تعداد احادیث
کتاب حاضر شامل ۱۲۵۵ حدیث است.
عناوین فصلها
کتاب خصال در ۲۶ باب مجزا تنظیم گردیده است. عنوانبندی بابها بر اساس ارقام است؛ از این رو، نام بابهای کتاب این چنین است:
- باب یک: مثلا یک صفت از دوستی دنیا، یک صفت در برابر پنج خصلت.
- باب دو: مثلا دو صفت شیعه.
- باب سه: مثلا تا سه خصلت در کسی نباشد مؤمن نیست.
- باب چهار: مثلا چهار چیز در چهار مورد پذیرفته نیست.
- باب پنج: مثلا نشانههای ایمان پنج چیز است.
- باب شش: مثلا هر کس شش عمل را انجام دهد به بهشت میرود.
- باب هفت: مثلا رسول خدا هفت چیز را منع فرمودند.
- باب هشت: مثلا نماز هشت گروه پذیرفته نمیشود.
- باب نه: مثلا فاطمه زهرا(س) نزد خداوند نه نام دارد.
- باب ده: مثلا امام ده خصلت دارد.
...
- باب هجده
- باب نوزده
- باب بیست و بالاتر
- باب باب سی و بالاتر
- باب چهل و بالاتر
- باب پنجاه و بالاتر
- باب هفتاد و بالاتر
- باب هشتاد و بالاتر
- باب یک تا صد[۷]
نسخهها
از این کتاب چند نسخه قدیمی وجود دارد که عبارتند از:
- نسخه کتابخانه مدرسه نواب مشهد، تاریخ استنساخ:۱۰۲۶ق.
- نسخه دیگر همان کتابخانه مقابلهشده با نسخه ملا عبدالله تونی.
- نسخه دیگر همان کتابخانه، قرن ۱۲ که در تاریخ ۱۱۲۰ق وقف شده است.
- نسخه کتابخانه آستان قدس رضوی، تاریخ استنساخ:۹۷۵ق.
- نسخه کتابخانه آستان قدس رضوی، تاریخ استنساخ ۱۰۷۳ق.
- نسخه کتابخانه آستان قدس رضوی، تاریخ استنساخ۱۰۹۴ق.
- دو نسخه کتابخانه آستان قدس رضوی، بدون تاریخ.[۸]
ترجمه و تلخیص
- ترجمه محمدباقر کمرهای که همراه با متن به چاپ رسیده است.
- ترجمه سید احمد فهری زنجانی که این ترجمه نیز همراه با متن چاپ شده است.
- ترجمه سید علی اصفهانی (متوفای قرن ۱۱ق) که بسیاری از کتب صدوق را ترجمه کرده است.
- ترجمه مدرس گیلانی که سازمان انتشارات جاویدان تهران، آن را در سال ۱۳۶۲ش مشتمل بر ۳۳۳ صفحه چاپ کرده است.[۹]
چاپ سنگی این اثر نیز، دو بار در سالهای ۱۳۰۲ق و ۱۳۷۴ق بوده و پس از آن دارای چاپهای متعددی شده است. یکی از این چاپها، در سال ۱۴۰۳ق با تحقیق و تصحیح علیاکبر غفاری بوسیله جامعه مدرسین چاپ و منتشر شده است.
- تهرانی در الذریعه کتابی را بنام نُخْبَة الخصال (منتخب و خلاصه خصال)معرفی کرده که مولفش نامعلوم است. [۱۰]نویسنده الذریعه همین کتاب را بنام مختصر الخصال هم معرفی کرده که در کتابخانه استادش محدث نوری و نیز نسخهای از آن بنام نخبة الخصال در کتابخانه مدرسه سپهسالار موجود است.[۱۱]
- «خلاَصَةُ الخِصال» به گزینش سید محمد موسوی، چاپدار المورخ، بیروت، لبنان، ۱۴۱۶ ق.[۱۲]
پیوند به بیرون
پانویس
- ↑ صدوق، الخصال، ۱۴۰۳ ق، ص۱.
- ↑ برقی، المحاسن، ۱۳۷۱ق، ج۱، صص۳-۱۳.
- ↑ نرم افزار جامع فقه اهل بیت.
- ↑ صدوق، الخصال، ۱۴۰۳ ق، ص۹.
- ↑ شیخ صدوق، الخصال، نشر علميه اسلاميه، ج۱، ص۲.
- ↑ شیخ صدوق، الخصال، ۱۳۸۲ش، ج۲، ص۵۱۱.
- ↑ نرم افزار جامع فقه اهل بیت.
- ↑ مدنی، فرهنگ کتب حدیث شیعه، ۱۳۸۵ ش، ص ۳۷۸.
- ↑ مدنی، فرهنگ کتب حدیث شیعه، ۱۳۸۵ ش، ص ۳۷۹.
- ↑ تهرانی، الذریعه، ۱۴۰۸ق، ج۲۴، ص۹۴.
- ↑ تهرانی، الذریعه، ۱۴۰۸ق، ج۲۰، ص۱۹۵.
- ↑ مدنی، فرهنگ کتب حدیث شیعه، ۱۳۸۵ ش، ص ۳۷۹.
یادداشت
منابع
- آقا بزرگ تهرانی، محمد محسن، الذریعة الی تصانیف الشیعة، درالاضواء، بیروت، ۱۴۰۳ق.
- شیخ صدوق، محمد بن على، الخصال، ترجمه احمد فهرى زنجانى، نشر علميه اسلاميه، تهران، بیتا.
- شیخ صدوق، محمد بن علی، الخصال، تصحیح علی اکبر غفاری، جامعه مدرسین، ۱۴۰۳ ق.
- شیخ صدوق، محمد بن على، الخصال، ترجمه یعقوب جعفری، نسيم كوثر، قم، ۱۳۸۲ش.
- مدنی، محمود، فرهنگ کتب حدیث شیعه، تهران، امیر کبیر، ۱۳۸۵ ش.