اصل صحت
اصل صحت یا قاعده صحت به معنای درست انگاشتن عمل دیگری است. خواه عقد باشد یا ایقاع، عبادت باشد یا غیر عبادت. در فقه و اخلاق کاربرد فراوانی دارد. برای این قاعده سه معنای کاربردی در نظر گرفته شده که شامل جواز تکلیفی، جواز وضعی و صحت معاملات است.
مفهومشناسی
اصل صحت در قواعد فقهی «اصالة الصحه فی عمل الغیر» نامیده شده است. این قاعده در فقه به معنای درست دانستن عمل مسلمان است.[۱] در اخلاق به معنای مباح قلمداد کردن کار دیگری بیان شده است.[۲] گرچه برخی این قاعده را با عنوان «أصالة الصحة في الأفعال الصادرة من الغير أو من النفس» مطرح نموده و آن را هم درباره عملکرد خود انسان نیز جاری دانستهاند.[۳]
کاربرد
این قاعده در سه معنای کاربردی تعریف شده است:[۴]
- مباح قلمداد کردن کار هر کسی است که احتمال اشتباه در آن وجود دارد که به آن جوازِ تکلیفی گفته شده است. این معنا جنبه اخلاقی و روانی دارد.[۵] صحت در این معنا در برابر ناروا و زشت است.[۶]
- معنای کاربردی دیگر اصل صحت که در قواعد فقهی از آن بحث میشود، جوازِ وضعی است. در این معنا، واژه صحت در برابر معنای فساد گرفته شده است و این در صورتی است که عمل شخص در مورد دیگران تاثیرگذار باشد. کارهایی مانند نماز و همچنین واجبهای کفایی مانند دیدن کسی که در حال غُسل دادن بدن مسلمانی است در این دسته قرار دارند.[۷]
- معاملات و روابط مالی سومین مورد از موارد قاعده صحت است.[۸]
این اصل در همه اعمال عبادی مانند نماز و اعمال غیر عبادی از جمله عقدهای شرعی، معاملات و خرید و فروش کاربرد دارد.[۹]
برخی فقها این قاعده را فقط در باره افعال مسلمانان جاری دانسته و برخی تعمیم داده و آن را مختص به مسلمانان ندانسته و درباره همه عقلا جاری دانستهاند. [۱۰]
قانون مدنی ایران در ماده ۲۲۳ اصل و قاعده صحت را مورد توجه و استناد قرار داده است.[۱۱]
تفاوت با قاعده فراغ
قاعده صحت با قاعده فراغ که یکی دیگر از قواعد فقهی است شباهت و تفاوتهایی دارد. شباهت این دو قاعده در این است که شخص نسبت به درست بودن یک عمل شک دارد و با استفاده از هریک از این دو قاعده آن کار مشکوک را صحیح میداند.[۱۲]
تفاوت این دو قاعده در دو مورد است:
- قاعده صحت در موردی است که شخص در درستی کار دیگری شک کند و با استفاده از این قاعده عمل او را صحیح و درست بداند مثل شک در صحیح انجام دادن غسل میت توسط دیگری اما قاعده فراغ هنگامی است که شخص در عمل و کار خودش شک کرده باشد که آیا این عمل مثل غسل میت را درست انجام داده است یا خیر که با قاعده فراغ عمل خود را صحیح میداند.[۱۳]محقق نائینی(۱۲۷۶-۱۳۵۵ق/۱۲۳۹-۱۳۱۵ش)، قاعده صحت را فقط در مورد افعال غیر، جاری میداند و قاعده فراغ را مختص افعال خود انسان دانسته است.[۱۴]
- قاعده فراغ پس از تمام شدن عمل قابل بکارگیری است و در بین کار نمیتوان به آن تکیه کرد اما اصل صحت میتواند شک در بین کار را نیز برطرف نماید.[۱۵]
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ أنصاری، فرائد الأصول، مجمع الفکر الاسلامی، ج۳، ص۳۴۵؛ حائری یزدی، درر الفوائد، مهر، ج۲، ص۲۳۷؛ ایروانی، دروس تمهیدیة فی القواعد الفقهیة، ۱۳۸۴ش، ج۱، ص۷۴؛ واعظ حسینی، مصباح الأصول، داوری، ج۳، ص۳۲۲؛ ولایی، فرهنگ تشریحی اصطلاحات اصول، ۱۳۸۷ش، ج۱، ص۸۶.
- ↑ محقق داماد، قواعد فقه، ۱۴۰۶ق، ج۱، ص۱۹۵.
- ↑ مکارم شیرازی، القواعد الفقهیة، ۱۳۷۰ش، ج۱، ص۱۱۳.
- ↑ بجنوردی، قواعد فقهیه، ۱۴۰۱ق، ج۱، ص۴۵.
- ↑ محقق داماد، قواعد فقه، ۱۴۰۶ق، ج۱، ص۱۹۵
- ↑ ملکی اصفهانی، فرهنگ اصطلاحات اصول، ۱۳۹۳ش، ص۱۰۱.
- ↑ بجنوردی، قواعد فقهیه، ج۱، ۱۴۰۱ق، ص۴۵.
- ↑ بجنوردی، قواعد فقهیه، ۱۴۰۱ق، ج۱، ص۴۶.
- ↑ مکارم شیرازی، القواعد الفقهیة، ۱۳۷۰ش، ج۱، ص۱۱۷.
- ↑ مکارم شیرازی، القواعد الفقهیه، ۱۳۷۰ش، ج۱، ص۱۱۳؛ جمعی از محققان، فرهنگ نامه اصول فقه،۱۳۸۹ش، ج۱، ص۹۷.
- ↑ امامی، حقوق مدنی، انتشارات اسلامیه، ج۱، ص۲۰۷.
- ↑ ایروانی، دروس تمهیدیة فی القواعد الفقهیة، ۱۳۸۴ش، ج۱، ص۷۴-۷۵.
- ↑ ایروانی، دروس تمهیدیة فی القواعد الفقهیة، ۱۳۸۴ش، ج۱، ص۷۵.
- ↑ مکارم شیرزای، القواعد الفقهیه،۱۳۷۰ش، ج۱، ص۱۱۳.
- ↑ ایروانی، دروس تمهیدیة فی القواعد الفقهیة، ۱۳۸۴ش، ج۱، ص۷۵.
منابع
- امامی، سید حسن، حقوق مدنی، تهران، انتشارات اسلامية، بیتا.
- انصاری، مرتضی، فرائد الأصول، قم، مجمع الفکر الاسلامی، بیتا.
- ایروانی، باقر، دروس تمهیدیة فی القواعد الفقهیة، قم، موسسه فقه، ۱۳۸۴ش.
- بجنوردی، سید محمدحسن، قواعد فقهیه، تهران، عروج، ۱۴۰۱ق.
- حائری یزدی، عبدالکریم، درر الفوائد، قم، مهر، بیتا.
- جمعی از محققان، فرهنگ نامه اصول فقه، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامى، ۱۳۸۹ش.
- محقق داماد، سیدمصطفی، قواعد فقه، تهران، مرکز نشر علوم اسلامی، ۱۴۰۶ق.
- ملکی اصفهانی، مجتبی، فرهنگ اصطلاحات اصول، قم، المصطفی، ۱۳۹۳ش.
- مکارم شیرازی، ناصر، القواعد الفقهیة، قم، مدرسه امام علی بن ابیطالب(ع)، ۱۳۷۰ش.
- ولایی، عیسی، فرهنگ تشریحی اصطلاحات اصول، تهران، نی، ۱۳۸۷ش.