محمدامین استرآبادی

مقاله قابل قبول
پیوند کم
عدم رعایت شیوه‌نامه ارجاع
کپی‌کاری از منابع خوب
استناد ناقص
شناسه ناقص
از ویکی شیعه
(تغییرمسیر از محمد امین استرآبادی)
محمدامین استرآبادی
از عالمان شیعه و بنیانگذار گرایش اخباری‌گری
اطلاعات فردی
نام کاملمحمدامین بن محمد شریف
لقباَمین اِستَرآبادی
تاریخ وفات۱۰۳۶ قمری
محل دفنقبرستان معلاة
شهر وفاتمکه
اطلاعات علمی
استادانسیدمحمد عاملی • حسن بن زین‌الدین عاملیمیرزا محمد استرآبادی و ...
شاگردانزین العابدین بن نورالدین علی کاشانی • حسین ظهیری عاملی • فیض کاشانی و ...
محل تحصیلشیرازنجف
تألیفاتالفوائد المدنیه • دانشنامه شاهی • المسائل الثلاث الکلامیه و ...
سایرمقابله با اصولیون • تاسیس مکتب اخباریگری در میان شیعیان متأخر


محمدامین بن محمد شریف (درگذشت ۱۰۳۶ق)، معروف به اَمین اِستَرآبادی از علمای امامی و بنیان‌گذار گرایش اخباری گری است. وی سعی داشت که در محافل امامیه، اجتهاد اصولیان را به عنوان یک خطر مطرح سازد تا با رجوع به روایات، مذهب گذشتگان را احیا کند. در سراسر کتاب الفوائد المدنیة، برخورد انتقادی استرآبادی با روش اجتهادی محقق کرکی و گاه به طور کلی اصولیان دیده می‌شود.

او مخاطب اصلی قرآن را معصومین(ع) دانسته و استنباط احکام نظری از آیات قرآنی که چند احتمال دارند را مختص ایشان می‌دانست. از منظر او همه احادیث کتب اربعه صحیح هستند.

دوران تحصیل

از آغاز زندگی او اطلاعی در دست نیست، اما نقل شده که مدتی از دوره جوانی خویش را در شیراز سپری کرده، نزد تقی الدین محمد نسابه به مدت ۴ سال دانش اندوخته و از علوم عقلی بهره گرفته است.[۱] وی گویا سپس به نجف رفته و از سید محمد عاملی که از او به عنوان نخستین استاد خود در حدیث و رجال نام برده، به فراگیری علوم نقلی پرداخته است.[۲] او در نجف از محضر شیح حسن صاحب معالم نیز استفاده علمی برده و از او اجازه‌ای نیز دریافت داشته است.[۳]

از عبارتی که در کتاب الفوائد امین استرابادی[۴] آمده، چنین برمی‌آید که او ظاهراً در نوبت دوم اقامتش در شیراز (از حدود سال ۱۰۱۰ق /۱۶۰۱م) به مکه رفته و مدتی در آنجا اقامت نموده است.[۵] سال ورود او به مکه روشن نیست، ولی ظاهراً زودتر از ۱۰۱۴ق نبوده است، زیرا نسخه‌ای از آثارش در همین سال در شیراز کتابت شده است.[۶]

آخرین استاد وی در فقه و حدیث و رجال، میرزا محمد اِستَرآبادی، عالم مقیم مکه بوده و او در آنجا از اوایل سال ۱۰۱۵ق تا حدود ۱۰ سال نزد وی دانش آموخته است.[۷]

شاگردان

از شاگردان وی در مکه، زین العابدین بن نورالدین علی کاشانی (م.۱۰۴۰ق)[۸] و حسین ظهیری عاملی هستند و رسالة فی السؤال عن بعض المسائل المعضلة من الاصلیة و الفرعیه حاصل مباحثات ظهیری و استادش استرآبادی است.[۹]ملا محسن فیض کاشانی نیز مدتی در مکه از استرآبادی دانش آموخته است.[۱۰]

سابقه اخباریگری

طریقه‌ای که امین استرابادی بنیان نهاد، در سنت فقهیکلامی امامیان بی‌سابقه نبود و او خود نیز سعی داشت تا خویش را دنباله رو شیوه کلینی و صدوقین (ابن بابویه و شیخ صدوق) از قدمای اصحاب حدیث امامیه قلمداد نماید.[۱۱] این ادعا از سوی مخالفان او پذیرفته نشده است. [۱۲] بی‌تردید پیش از امین اِستَرآبادی فکر اخباریگری وجود داشت، اما این طریقه به گونه‌ای که امین استرابادی بنیان نهاد، ویژه خود اوست.[۱۳]

مقابله با اصولیون

امین اِستَرآبادی سعی داشت که در محافل امامیه، اجتهاد اصولیان را به عنوان یک خطر مطرح ساخته و با رجوع به اخبار، مذهب اخباری‌گری را احیا کند.[۱۴]

درباره زمینه‌های ظهور افکار امین استرابادی، این نکته مسلم است که فضای فکر دینی عصر صفوی و نقش عالمانی همچون محقق کرکی و روش اجتهادی ایشان در این باره مؤثر بوده است. به هر حال، در سراسر کتاب الفوائد، برخورد انتقادی امین اِستَرآبادی با روش اجتهادی محقق کرکی و‌ گاه به طور کلی اصولیان دیده می‌شود.[۱۵]

اصول فکری

منابع شریعت

در باب منابع شریعت، امین استرابادی بر این اعتقاد است که همه احکام شرعی در کتاب و سنت بیان شده است. او با تکیه بر اینکه قرآن نخستین اصل تشریع است و نیز بر پایه حدیثی از امام صادق(ع)، بر این نکته اصرار می‌ورزید: هر امری که دو تن در آن اختلاف کنند، حتماً برای آن اصلی در کتاب خدا وجود دارد، ولی عقول مردمان بدان راه نمی‌برد.[۱۶]

او تأویل قرآن را براساس افکار و آراء شخصی باطل می‌شمارد و آن را تنها مخصوص اهل بیت(ع) می‌داند که معصوم از خطا هستند[۱۷] و بدین ترتیب، بر آن است که استنباط احکام نظری از آیات قرآنی که وجوه متعددی درباره آن محتمل است، جز برای معصومان اهل بیت(ع) که مخاطبان واقعی قرآن هستند، امکان پذیر نیست.[۱۸]

سنت نبوی

امین اِستَرآبادی درباره سنت نبوی نیز معتقد است که استنباط احکام نظری از آن، بدون تفحص از احوال سنت و ناسخ و منسوخ آن جایز نیست و این تفحص، تنها به واسطه رجوع به اهل بیت(ع) ممکن خواهد بود.[۱۹]

در واقع امین استرابادی نظریه خویش درباره شریعت را بر دو پایه استوار کرده است: یکی کمال شریعت در کتاب و سنت و دیگر اعتقاد به اینکه کلید معرفت شریعت، رجوع به علم امام معصوم است که وارث پیامبر اکرم(ص) به شمار می‌رود.[۲۰]

حدیث

اِستَرآبادی به صحت جمیع احادیث کتب اربعه و اصولاً صحت غالب احادیث امامی قائل است[۲۱] و معتقد است که منابع کتب اربعه، اصولی است که اصحاب ائمه(ع) آن را مدون ساخته، به مضامین آن عمل می‌کردند.[۲۲]

امین استرابادی همچنین تقسیم چهارگانه حدیث به صحیح، حسن، موثق و ضعیف را -که متأخران بدان دست یازیده‌اند- باطل دانسته و با تکیه بر اینکه این روش نزد متقدمان امامیه معمول نبوده، آن را به شدت رد کرده است.[۲۳]

امین اِستَرآبادی بر این باور است که تحصیل حکم شرعی بر اساس کسب و نظر مقبول نیست، زیرا این مباحث موجب اختلافات اصولی و فقهی می‌شود و فائده بعثت انبیا و انزال کتب، نقض می‌گردد.[۲۴] او همچنین در رویکردی به علم کلام، اعتماد بر این دانش را که مبتنی بر منطق و حجج عقلی است، نیز نادرست می‌انگارد.[۲۵]

آثار

تنها اثر انتشار یافته امین استرابادی، الفوائد المدنیه فی الرد علی من قال بالاجتهاد و التقلید فی نفس الاحکام الالهیه است که در خصوص معرفی مبانی فکری او در رد شیوه فقهی اصولیان است.[۲۶]

از میان آثار خطی، مهم‌ترین نوشته‌های او عبارتند از:

  1. شرح الاستبصار، یا الفوائد المکیه، که شرحی است ناتمام بر استبصار شیخ طوسی و مقدمه آن مباحثی در علم حدیث و درایه را در بردارد.[۲۷] او حواشی و تعلیقاتی نیز بر الاستبصار داشته است.[۲۸]
  2. شرح تهذیب الاحکام، شرحی ناتمام بر تهذیب شیخ طوسی [۲۹] حواشی وی بر تهذیب و استبصار را مؤلفی در ۱۱۳۳ق در مجموعه‌ای با عنوان جامع الحواشی گرد آورده است.[۳۰]
  3. حاشیه بر کافی کلینی، که فاضل قزوینی آن را جمع آوری کرده است.[۳۱]
  4. دانشنامه شاهی، رساله‌ای است به فارسی که در آن از مباحث کلامی و غیر آن سخن رفته و آن را به نام سلطان محمد قطب شاه دکنی نوشته بوده است. امین استرابادی این کتاب را در مکه و پس از تحریر اول یا دوم الفوائد المدنیه به نگارش آورده است.[۳۲] اتان کلبرگ برپایه اهدای کتاب، احتمال داده است که شاید استرابادی چند سالی را در هند گذرانیده باشد.[۳۳]

از دیگر آثار خطی برجای مانده باید به آثار ذیل اشاره کرد:

  1. حاشیه بر انموذج العلوم دوانی [۳۴]
  2. المسائل الثلاث الکلامیه[۳۵]
  3. رساله‌ای در بداء[۳۶]
  4. حاشیه بر معارج الاصول محقق حلی [۳۷] [۳۸]

وفات

به‌گفته سید علی خان مدنی، امین استرابادی در ۱۰۳۶ق درگذشت[۳۹] و پیکرش را در کنار مقابر عبدالمطلب و ابوطالب در مکه به خاک سپردند.[۴۰]

پانویس

  1. امین استرابادی، الفوائد المدینه، ص۱۳۳.
  2. امین استرابادی، الفوائد المدینه، ص۱۳۳.
  3. خوانساری، ج۱، ص۳۰۹؛ نوری، ج۳، ص۴۱۲؛ قس: امین استرابادی، الفوائد المدینه، ص۱۸۵.
  4. امین استرابادی، الفوائد المدینه، ص۲۷۸.
  5. علی خان مدنی، سلافه العصر، ص۴۹۱.
  6. آستان...، ص۴۹۰.
  7. امین استرابادی، الفوائد المدینه، ص۱۷، ۱۸۵.
  8. http://news.hajj.ir/99/3326 ؛ نقل از: طبقات اعلام الشیعه، ج۵، ص۲۳۸؛ الذریعه، ج۲۱، ص۳۶۲-۳۶۳
  9. http://news.hajj.ir/99/3326 ؛ نقل از: طبقات اعلام الشیعه، ج۵، ص۱۷۴
  10. http://news.hajj.ir/99/3326 ؛ نقل از: الحق المبین، ص۱۲
  11. امین استرابادی، الفوائد المدنیه، ص۴۰.
  12. کاظمی، کشف القناع، ص۲۰۷؛ نیز بحرانی، لؤلؤة البحرین، ص۱۷- ۱۸.
  13. انصاری، «امین استرآبادی»، ص۱۴۳.
  14. انصاری، «امین استرآبادی»، ص۱۴۳.
  15. امین استرابادی، الفوائد المدنیه، صص۴۹، ۹۲، ۱۹۳-۱۹۴، جاهای مختلف.
  16. امین استرابادی، الفوائد المدنیه، ص۱۰۶.
  17. امین استرابادی، الفوائد المدنیه، ص۴۷، ۱۱۶.
  18. امین استرابادی، الفوائد المدنیه، ص۲۴۸، نیز ص۱۳۵.
  19. امین استرابادی، الفوائد المدنیه، ص۱۳۶.
  20. امین استرابادی، الفوائد المدنیه، ص۴۴- ۴۵، ۴۷، ۵۲ -۵۳.
  21. امین استرابادی، الفوائد المدنیه، ص۵۰ -۵۱، ۱۸۱-۱۸۴.
  22. امین استرابادی، الفوائد المدنیه، ص۱۸۱.
  23. امین استرابادی، الفوائد المدنیه، ص۵۳ - ۵۵، ۵۹ -۶۰.
  24. امین استرابادی، الفوائد المدنیه، ص۹۰-۹۱.
  25. امین استرابادی، الفوائد المدنیه، ص۱۱۷؛ برای تحلیلی از افکار او، نک: صدر، المعالم الجدیده، ص۴۳-۴۴.
  26. برای حواشی و ردیه‌ها، نک: آقابزرگ، الذریعه، ج۵، ص۷۴، ج۶، ص۱۶۸، ج۱۰، ص۱۸۶.
  27. برای نسخه خطی، نک: مرعشی، ج۱۲، ص۱۷۰.
  28. افندی، تعلیقه امل الامل، ص۲۴۷.
  29. حر عاملی، امل الامل،؛ برای نسخه‌ها، نک: مرعشی، ج۱۰، ص۱۷۴، ج۱۲، ص۱۷۱.
  30. آقابزرگ، ج۵، ص۵۱.
  31. افندی، همانجا؛ برای نسخه، نک: مرعشی، ج۱۲، ص۱۶۳؛ برای اثری دیگر با عنوان شرح اصول الکافی، نک: امین استرابادی، ص۴؛ حر عاملی، همانجا.
  32. دبستان مذاهب، ج۱، ص۲۴۷-۲۴۹؛ آقابزرگ، ج۸، ص۴۶؛ برای برخی نسخ، نک: شورا، ج۱۰، ص۶۲۳؛ ملک، ج۹، ص۱۳۸؛ آستان، ص۲۴۳؛ مرکزی، ج۱۴، ص۳۶۱۸؛ منزوی، ج۱، ص۶۶۴.
  33. ص۸۴۵.
  34. آستان، ص۱۱۸.
  35. آستان، ص۴۹۰.
  36. آستان، ص۸۴.
  37. آقابزرگ، ج۶، ص۲۰۴.
  38. برای دیگر آثار، نک: مرعشی، ج۲، ص۹۸؛ مرکزی، ج۵، ص۱۷۹۴؛ دانش پژوه، ج۲، ۲۶۳؛ مدرسی، حسین، مقدمه‌ای بر فقه شیعه، ص۲۲۹؛ برای آثار یافت نشده، نک: امین استرابادی، الفوائد المدنیه، ص۴؛ حر عاملی، همانجا؛ بحرانی، ص۱۱۹.
  39. علی خان مدنی، سلافه العصر، ص۲۹۱؛ قس: بحرانی، لؤلؤه البحرین، ص۱۱۹، که سال ۱۰۳۳ق را آورده است.
  40. نوری، مستدرک الوسائل، ج۳، ص۴۱۲.

منابع

  • آستان قدس، فهرست.
  • آقابزرگ، الذریعه.
  • افندی، عبدالله، تعلیقه امل الا¸مل، به کوشش احمد حسینی، قم، ۱۴۱۰ق.
  • افندی، عبدالله، ریاض العلماء، به کوشش احمد حسینی، قم، ۱۴۰۱ق.
  • امین استرابادی، محمد، الفوائد المدنیه، تبریز، ۱۳۲۱ق.
  • انصاری، حسن، «امین استرآبادی»، در دایرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱۰، تهران، مرکز دایرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۸۹ش.
  • بحرانی، یوسف، لؤلؤه البحرین، نجف، مطبعه النعمان.
  • حر عاملی، محمد، امل الا¸مل، به کوشش احمد حسینی، بغداد، مکتبه الاندلس.
  • خوانساری، محمدباقر، روضات الجنات، تهران، ۱۳۹۰ق.
  • دانش پژوه، محمدتقی و بهاءالدین انواری، فهرست کتب خطی کتابخانه مجلس شورای اسلامی (سنای سابق)، تهران، ۱۳۵۹ش.
  • دبستان مذاهب، به کوشش رحیم رضازاده ملک، تهران، ۱۳۶۲ش.
  • شورا، خطی.
  • صدر، محمدباقر، المعالم الجدیده، نجف، ۱۳۸۵ق.
  • علی خان مدنی، سلافه العصر، نجف، المکتبه المرتضویه.
  • فیض کاشانی، محمدمحسن، الاصول الاصیله، قم، ۱۴۱۲ق.
  • فیض کاشانی، محمدمحسن، «‌الحق المبین‌»، همراه الاصول الاصیله، قم، ۱۴۱۲ق.
  • کاظمی، اسدالله، کشف القناع، چ سنگی، ۱۳۱۷ق.
  • مدرسی طباطبایی، حسین، مقدمه‌ای بر فقه شیعه، ترجمه محمدآصف فکرت، مشهد، ۱۳۶۸ش.
  • مرعشی، خطی.
  • مرکزی، خطی.
  • ملک، خطی.
  • منزوی، خطی.
  • نوری، حسین، مستدرک الوسائل، تهران، ۱۳۸۲ق.
  • Kohlberg, E., X Astar, Iranica, vol.II

پیوند به بیرون