پرش به محتوا

برهان وجودی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی شیعه
imported>Pourrezaei
imported>Fouladi
خط ۳۲: خط ۳۲:


==تقریر محمد حسین اصفهانی(کمپانی)==
==تقریر محمد حسین اصفهانی(کمپانی)==
{{جعبه نقل قول| عنوان =| نقل‌قول = [[محمد حسین اصفهانی(کمپانی)]]:{{سخ}}{{شعر|}}{{ب| ماکان موجودا بذاته بلا|حیث هو الواجب جل وعلا}} {{ب|و هو بذاته دلیل ذاته|اصدق شاهد علی اثباته}} {{ب| یقضی بهذا کل حدس صائب| لو لم یکن مطابق للواجب}} {{ب|لکان هو اما لامتناعه|و هو خلاف مقتضی طباعه}} {{ب| او هو لافتقاره الی السبب| والفرض فردیته لما وجب}} {{ب| فالنظر الصحیح فی الوجوب| یفضی الی حقیقه المطلوب}}{{پایان شعر}}|تاریخ بایگانی|| منبع = <small>تحفه الحکیم، ص۱۰۲</small>| تراز = راست| عرض = ۳۲۰px|حاشیه= ۵px| اندازه خط = ۱۲px|رنگ پس‌زمینه =| گیومه نقل‌قول =| تراز منبع = چپ}}
{{جعبه نقل قول| عنوان =| نقل‌قول = [[محمد حسین غروی اصفهانی]]:{{سخ}}{{شعر|}}{{ب| ماکان موجودا بذاته بلا|حیث هو الواجب جل وعلا}} {{ب|و هو بذاته دلیل ذاته|اصدق شاهد علی اثباته}} {{ب| یقضی بهذا کل حدس صائب| لو لم یکن مطابق للواجب}} {{ب|لکان هو اما لامتناعه|و هو خلاف مقتضی طباعه}} {{ب| او هو لافتقاره الی السبب| والفرض فردیته لما وجب}} {{ب| فالنظر الصحیح فی الوجوب| یفضی الی حقیقه المطلوب}}{{پایان شعر}}|تاریخ بایگانی|| منبع = <small>تحفه الحکیم، ص۱۰۲</small>| تراز = راست| عرض = ۳۲۰px|حاشیه= ۵px| اندازه خط = ۱۲px|رنگ پس‌زمینه =| گیومه نقل‌قول =| تراز منبع = چپ}}





نسخهٔ ‏۲۵ فوریهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۲۱:۰۷

اعتقادات شیعه
‌خداشناسی
توحیداثبات خداتوحید ذاتیتوحید صفاتیتوحید افعالیتوحید عبادیصفات ذاتصفات فعل
فروعتوسلشفاعتتبرکاستغاثه
عدل الهی
حُسن و قُبحبداءامر بین الامرین
نبوت
عصمت پیامبرانخاتمیتپیامبر اسلاممعجزهاصالت قرآن
امامت
باورهاعصمت امامانولایت تكوینیعلم غیبخلیفة‌اللهغیبتمهدویتانتظار فرجظهوررجعتامامت تنصیصی
امامانامام علیامام حسنامام حسینامام سجادامام باقرامام صادقامام کاظمامام رضاامام جوادامام هادیامام عسکریامام مهدی
معاد
برزخمعاد جسمانیحشرصراطتطایر کتبمیزان
مسائل برجسته
اهل‌بیتچهارده معصومکرامتتقیهمرجعیتولایت فقیهایمان مرتکب کبیره


برهان‌های وجودی، از جمله برهان‌های اثبات خدا و استدلالی است که از طریق دقت در مفهوم خدا و به واسطه تعریف خدا، وجود او اثبات می‌شود. تعریف خدا به موجودی که کامل‌تر از او قابل تصور نیست، نشان می‌دهد که او در خارج نیز باید باشد. در غیر اینصورت کامل‌ترین موجود نیست. آنسلم پایه گذار و دکارت و پلانتینگا از موافقان این برهان هستند. در جهان اسلام نیز محمد حسین اصفهانی معروف به کمپانی، بیان دقیقی از این برهان ارائه کرده است.

ویژگی اصلی

در این دسته از برهان ها، با دقت در مفهوم خدا، وجود او را اثبات می‌شود.

تاریخچه

این برهان، در الهیات‌ مسیحی‌،‌ با نام‌ قدیس‌ آنسِلم‌ (متولد ۵۰۳ق‌/۱۱۰۹م‌) شناخته‌ می‌شود. او در این برهان به احمقی اشاره می‌کند که می‌گوید خدا نیست. آنگاه این برهان در جواب او گفته می‌شود.

همزمان با ارائه این استدلال از سوی او، مخالفت‌هایی از سوی معاصرین وی بیان شد و عده‌ای نیز به دفاع از او برخواستند.

بعد از او، این برهان به صورتهای دیگری نیز ارائه و تقریر شده است.

از مهمترین موافقان این برهان می‌توان به دکارت و از مهمترین مخالفان آن، می‌توان به توماس آکویناس و کانت اشاره کرد.

البته این استدلال در دوره معاصر از سوی برخی محققان و فلاسفه مسلمان مورد توجه قرار گرفته است و برخی به مخالفت با آن و برخی دیگر همانند محمد حسین اصفهانی(کمپانی) به دفاع از آن و بیان تقریری نو از آن اقدام کرده‌اند.


تقریر آنسلم

برهان‌ آنسلم‌ بیان‌ می‌دارد: مقدمه۱. خدا موجودی است که کامل‌تر از او نمی‌توان تصور کرد.

مقدمه۲. اگر فرض کنیم که خدا در خارج وجود نداشته باشد، یعنی فقط در ذهن انسان موجود است.

مقدمه۳. موجودی که فقط در ذهن وجود دارد، نسبت به موجودی که هم در ذهن هست و هم در خارج ناقص‌تر است.

مقدمه۴. بنابراین اگر خدا در خارج موجود نباشد، یعنی خدا کامل‌ترین موجودی که قابل تصور است نیست و از او کامل‌تر نیز می‌توان تصور کرد.

بنابراین، خدا باید در خارج از ذهن ما موجود باشد و گرنه خلاف تعریف ماخواهد بود.[۱]


تقریر محمد حسین اصفهانی(کمپانی)

محمد حسین غروی اصفهانی:

الگو:ب الگو:ب الگو:ب الگو:ب الگو:ب الگو:بالگو:پایان شعر

تحفه الحکیم، ص۱۰۲


  • آن چیزی که به ذات خویش موجود است و هیچ گونه شرطی برای موجود بودنش ندارد، واجب الوجود متعال است؛
  • ذات خود او دالّ بر خودش است و او خود صادق‌ترین گواه بر اثبات خویش است؛
  • هر ذهن دقیق و درس تاندیشی به این مطلب حکم می‌کند که اگر واجب الوجود مصداقی در عالم خارج نداشته باشد و صرفا مفهومی ذهنی باشد؛
  • این موجودنبودنِ او یا به دلیل این است که وجود خارجی داشتن برایش ذاتا محال است، که این فرض، خلاف ذات او است؛
  • یا به دلیل این است که او نیازمند علت است، که این هم محال است چون فرض ما این بود که او واجب الوجود است نه ممکن الوجود، پس نیازی به علت ندارد؛
  • پس، دقت و تأمل صحیح در معنای وجوب منجر به اثبات نتیجه مطلوب می‌شود.

توضیح

بر اساس تقریری که محقق اصفهانی ارائه کرده است، واجب الوجود موجودی است که احتمال ندارد نباشد و بررسی خود مفهوم واجب الوجود ما را به این رهنمون می‌کند که این مفهوم، حتما باید در خارج مصداق داشته باشد. وی برای اثبات این ادعا، یک استدلال به شکل قیاس استنثنایی بیان می‌کند:

  • استدلال:

اگر این مفهوم، مفهومی باشد که صرفا در ذهن است و مصداق خارجی نداشته باشد، در آن صورت این مصداق نداشتن دو دلیل بیشتر نمی‌تواند داشته باشد و هر دو احتمال یاد شده باطل است، بنابراین این مفهوم حتما مصداق خارجی دارد.

برای قبول این استدلال، هم باید ملازمه بین مقدم و تالی اثبات شود و هم باطل بودن تالی آن بیان شود.

ملازمه بین مصداق خارجی نداشتن از یک سو(مقدم و بخش اول استدلال) و معلول بودن یا محال ذاتی بودن از سوی دیگر(تالی و بخش دوم استدلال)؛

بطلان تالی یعنی باطل بودن معلولیت یا محال ذاتی بودن واجب الوجود.

  • اثبات ملازمه:

اگر مفهومی، مصداق نداشته باشد، یعنی مصداق آن به وجود نیامده است و تنها در ذهن موجود است. این به وجود نیامدن، دو فرض بیشتر ندارد:

یا ذاتا نمی‌تواند به وجود بیاید، به عبارت دیگر ممتنع بالذات است

یا گرچه ذاتا مشکلی برای به وجود آمدن ندارد، ولی هنوز به وجود نیامده است، به عبارت دیگر ممکن الوجود و نیازمند به علت است و چون هنوز علتش محقق نشده، به همین جهت خودش نیز به وجود نیامده است.

  • بطلان تالی:

در تالی و بخش دوم این استدلال دو احتمال مطرح شد، معلولیت و محال ذاتی بودن.

بطلان این دو بخش نیز کاملا واضح است و با بررسی و تعریف خود مفهوم واجب الوجود مشخص می‌شود.

زیرا واجب الوجود، مفهومی است که خود به خود موجود است و وابستگی و نیازی به غیر ندارد. این مفهوم، قسیم و در عرض دو مفهوم ممکن الوجود و ممتنع الوجود قرار دارد و این یعنی اینکه، نه تنها ذاتا توان موجود شدن دارد(بنابراین ممتنع الوجود نیست)، بلکه نیازی نیز به غیر ندارد و علت نمی‌خواهد.(بنابراین ممکن الوجود و نیازمند به علت نیست)

به همین صورت، معلوم می‌شود که بررسی خود مفهوم واجب، ما را به مصداق داشتن و وجود خارجی آن می‌رساند.[۲]

مهمترین ایراد مخالفان

مهمترین ایرادی که مخالفان این نحوه استدلال بیان کرده‌اند این است که این برهان، اشتباه و خلط بین مفهوم و مصداق است. یعنی مسئله مفهوم و لوازم آن، هیچ ربطی به عالم خارج از ذهن ندارد. بنابراین، توجه و دقت در مفاهیم ذهنی، به هیچ وجه ما را به وجود داشتن یا وجودنداشتن خارجی آن چیز نمی‌رساند.

نشانه این مسئله این است که مفهوم شریک خدا نیز از نظر مفهومی دقیقا همین وضعیت را دارد.

شریک خدا، از نظر مفهومی، چیزی است که کامل‌تر از آن قابل تصور نیست.

حال اگر قرار باشد، چنین مفهومی در خارج از ذهن نیز وجود داشته باشد، شریک خدا نیز باید وجود داشته باشد، حال آنکه وجود آن از نظر عقلی محال و غیر ممکن است.[۳]

پانویس

الگوی پانویس غیرفعال شده است. لطفا از الگوی پانوشت استفاده شود

منابع

  • افضلی،علی، شرح و بررسی تقریر حکیم اصفهانی از برهان وجودی و انتقادات مهدی حائری به آن، مجله حکمت معاصر، ۱۳۹۲ش، ش۲، ص۱-۲۰.
  • جوادی آملی، عبدالله، سرچشمه‌اندیشه، ج۳، تحقیق: عباس رحیمیان، ۱۳۸۶، چاپ پنجم.
  • Hick, J., An Interpretation of Religion, New Haven/London, 1989.

پیوند به بیرون

  1. هیک‌، ص۷۵-۷۹
  2. رجوع کنید به: افضلی، ص۴-۶
  3. جوادی آملی، ج۳، ص۴۸۳