وحدت وجود
وَحْدَت وجود نظریهای عرفانی درباره توحید و رابطه خدا و جهان هستی بهمعنای یگانهدیدن هستی همهٔ موجودات یا اعتقاد به نیستی حقیقی غیر خدا. این عقیده اساسیترین و فراگیرترین عقیده صوفیه و محور جهانبینی عرفانی دانسته شده است.
برای وحدت وجود سه معنای متفاوت ارائه شده است: اول، وحدت شهود به این معنا که هر موجودی غیر از خدا، هر قدر هم که عظمت داشته باشد، موجود محدودی است و در برابر عظمت بینهایت الهی هیچ انگاشته میشود؛ دوم، وحدت تَشْکیکی به این معنا که همه موجودات، موجود هستند به یک حقیقت که آن، حقیقت وجود است و مراتبی از نظر شدت و ضعف دارد؛ سوم، وحدت شخصی به این معنا که هستی از همه نظر یگانه و در حقیقت چیزی جز خداوند و اسماء و صفات او نیست و مخلوقات عالم چیزی جز امور اعتباری و هستیهای مجازی نیستند.
ابنعربی را ابداعکننده و اصلیترین نظریهپرداز وحدت وجود در عرفان اسلامی دانستهاند. برخی محققان معتقدند که وحدت وجود از طریق شارحان شیعیِ ابنعربی وارد تعالیم معنوی شیعه شد و برخی روایات ائمه(ع) بهعنوان دلیل برای اثبات آن بهکار گرفته شده است. ملاصدرا، بنیانگذار حکمت متعالیه، را اولین کسی دانستهاند که وحدت وجود را بهشکل فلسفی مطرح کرده است. گفته شده که عقیده وحدت وجود مخالفانی از میان فقیهان، متکلمان و حتی صوفیان داشته است؛ از میان فقیهان شیعه کسانی چون مقدس اردبیلی و آقا محمدعلی بهبهانی معتقدان به وحدت وجود را تکفیر کردهاند.
از نظر محققان، هرچند شارحان ابنعربی از صوفیه و فیلسوفان صدرایی تلاش کردهاند که وحدت وجود را از طریق استدلال عقلی اثبات کنند، ولی بزرگان صوفیه راه دریافت حقیقت آن را کشف و شهود دانستهاند و نه استدلال عقلی. به نقل از منابع، معتقدان به وحدت وجود برای اثبات نظر خود به آیاتی از قرآن و روایاتی از ائمه استناد کردهاند.
آقا محمدرضا قمشهای:
اگر تأمل کنی، نمایان میشود بر تو معنای دیگری از وحدت وجود؛ اینکه حقیقت وحدت وجود وحدت شخصیه است: هیچ وجود و موجودی نیست، مگر خدا و سایر موجودات ظهور و شئون او هستند و با نسبتیافتن با او وجود یافتهاند:
موجود تویی علیالحقیقه
باقی نِسَبند و اعتبارات[۱]
وحدت وجود را عمدهترین عامل نقد تصوف از سوی مخالفان این جهانبینی قلمداد کردهاند. برخی محققان، نظر منتقدان وحدت وجود درباره لوازم این عقیده را در سه موضوع حلول و اتحاد، همهخدایی و پوچبودن غیر خدا صورتبندی کردهاند. بهجز منتقدانی که با نگرش فلسفی به نقد وحدت وجود پرداختهاند، سایر منتقدان این نظریه را کسانی دانستهاند که بهکلی با آنچه فلسفه و عرفان خوانده میشود، مخالف هستند. برخی معتقدند که نظریه وحدت وجود شدیداً مورد اعتراض فقیهان شیعه بوده است؛ از جمله کسانی چون شیخ حر عاملی و علامه مجلسی.
کلیات و جایگاه
وحدت وجود (یگانگی هستی) بهمعنای یگانهدیدن هستی همهٔ موجودات[۲] یا اعتقاد به نیستی حقیقی غیر خدا،[۳] نظریهای عرفانی درباره توحید[۴] و رابطه خدا و جهان هستی[۵] است. وحدت وجود تجربه و مفهوم کانونی تمام عرفانهای گوناگون بهقلم آمده است.[۶] این مفهوم در برابر کثرت وجود مطرح شده است: کثرت وجود به این معنا که به تعداد همه موجودات عالمْ وجودی منحصربهفرد وجود داشته باشد؛ بدون آنکه کوچکترین اشتراکی میان این وجودها باشد.[۷]
وحدت وجود اساسیترین[۸] و فراگیرترین عقیده صوفیه[۹] و محور جهانبینی عرفانی دانسته شده است؛[۱۰] محوری که بر سایر محورهای این جهانبینی تأثیر چشمگیر داشته است.[۱۱] محققان آن را پیچیدهترین مسئله عرفان اسلامی و علوم الهی تلقی کردهاند.[۱۲] این پیچیدگی موجب بدفهمی آن تلقی شده است.[۱۳] توشیهیکو ایزوتسو، وحدت وجود را نوع شگفتانگیزی از فلسفه عرفانی بهشمار برده که نتیجه بهکارگیری تأویل (تفسیر باطنی) برای تفسیر هستی است.[۱۴] ابنعربی را ابداعکننده و اصلیترین نظریهپرداز وحدت وجود در عرفان اسلامی دانستهاند.[۱۵] به گفته سید حسین نصر، وحدت وجود پس از ابنعربی (قرن هفتم قمری) به آموزه اصلی تصوف تبدیل شد.[۱۶]
هانری کربن معتقد است که وحدت وجود در عرفان نظری با تفسیر توحید در حکمت اسماعیلیه و امامیه موافقت کامل دارد.[۱۷] برخی محققان معتقدند که عقیده وحدت وجود، در کنار سایر اصول عرفان نظری، از طریق شارحان شیعه ابنعربی وارد تعالیم معنوی شیعه شده است؛[۱۸] از جمله شارحانی چون ابنتُرکه اصفهانی[۱۹] (درگذشت: ۸۳۵ق)، سید حیدر آملی[۲۰] و ابن ابیجمهور احسائی.[۲۱] بعضی صوفیان شیعه، برخی روایات ائمه(ع) را بهعنوان دلیل برای اثبات وحدت وجود بهکار گرفتهاند.[۲۲] آقابزرگ تهرانی ۱۶ رساله درباره وحدت وجود از عالمان شیعه را فهرست کرده است.[۲۳] از سوی برخی، ملاصدرا، فیلسوف شیعه و بنیانگذار حکمت متعالیه، را اولین کسی دانستهاند که وحدت وجود را بهشکل فلسفی مطرح کرده است.[۲۴] پس از او، از حکمای مکتب فلسفی اصفهان و مکتب فلسفی تهران کسانی چون حسین بن ابراهیم تنکابنی،[۲۵] ملا اسماعیل خواجویی،[۲۶] آقا محمدرضا قمشهای،[۲۷] سید محمدکاظم عصّار[۲۸] و سید ابوالحسن رفیعی قزوینی[۲۹] به تبیین آن پرداختهاند.
برای وحدت وجود مخالفانی از میان فقیهان، متکلمان و حتی صوفیان نشان دادهاند.[۳۰] بهجز مخالفان وحدت وجود، برخی از فقیهان اهلسنت[۳۱] و شیعه اعتقاد به وحدت وجود را عاملی برای تکفیر افراد قلمداد کردهاند؛ از میان شیعه کسانی چون مقدس اردبیلی،[۳۲] ملا محمدطاهر قمی (درگذشت: ۱۰۹۸ق)،[۳۳] آقا محمدعلی بهبهانی،[۳۴] شیخ احمد احسائی،[۳۵] صاحب عروة الوثقی و حاشیهنگاران کتاب او با لحاظکردن برخی شرایط.[۳۶] گفته شده که شیخ احمد احسائی، بنیانگذار شیخیه، درباره کفر معتقدان به وحدت وجود ادعای اجماع کرده است.[۳۷]
ابیاتی از مولوی درباره وحدت وجود[۳۹] ما عدمهاییم و هستیهای ماتو وجود مطلقی فانینماما همه شیران ولی شیر عَلَمحملهشان از باد باشد دمبهدمحملهشان پیداست و ناپیداست بادآنک ناپیداست هرگز گم مباد[۳۸]
بستر پیدایش و تاریخچه
به گفته مرتضی مطهری، همواره برای بشر موضوع وحدت یا کثرت هستی مطرح بوده که آیا بر جهان وحدت حکمفرماست یا کثرت؛ یعنی آیا آنچه هست واقعاً یکی است و کثرت ناشی از توهم انسان است یا اینکه کثرت واقعی است و وحدت ناشی از تصور ذهنی انسان است.[۴۰] برخی وجود این اندیشه را در آئینهای شرقی چون هندوئیسم[۴۱] و بودیسم،[۴۲] فلسفه یونان باستان[۴۳] و برخی فیلسوفان غربی[۴۴] نشان دادهاند.
به گفته محققان، در جهان اسلام اصطلاح وحدت وجود با نام ابنعربی و عرفان نظری همراه شده، اما او خود این اصطلاح را در آثارش بهکار نبرده است.[۴۵] [یادداشت ۱] برخی[۴۶] ابنسَبْعین[۴۷] (درگذشت: ۶۶۹ق) و برخی دیگر[۴۸] سعدالدین فَرَقانی[۴۹] (درگذشت: ۶۹۷ق)، که هر دو از پیروان مکتب عرفانی ابنعربی هستند، را اولین کسانی دانستهاند که اصطلاح وحدت وجود را بهکار بردهاند. به نظر سید حسین نصر، مفهومی که اصطلاح وحدت وجود به آن اشاره میکند از آغاز در قلب تصوف اسلامی حضور داشته است؛ آنچنان که صوفیه آیاتی چون آیه ۱۱۵ سوره بقره و آیه ۳ سوره حدید را سرآغاز بیان این حقیقت در قرآن دانستهاند.[۵۰]
پیش از ابنعربی، در میان آثار صوفیانی چون معروف کرخی،[۵۱] منصور حلاج،[۵۲] و عطار نیشابوری[۵۳] از اشاره به مفهوم وحدت وجود خبر دادهاند.[۵۴] تمثیل سیمرغ (سی مرغ) در منطق الطیر عطار تمثلی برای مفهوم وحدت وجود دانسته شده است.[۵۵] به گفته محققان، وحدت وجود با ظهور ابنعربی به آموزه اصلی و اساسی عرفان نظری تبدیل شد.[۵۶] به نظر مطهری، وحدت وجود پیش از ملاصدرا در فلسفه اسلامی مطرح نبوده است.[۵۷] به نظر او، ملاصدرا وحدت وجود را از عرفان ابنعربی گرفت و در حکمت متعالیه آن را تبدیل به یک موضوع فلسفی کرد و برایش پایههای فلسفی تبیین کرد.[۵۸]
« | امام خمینی: اگر خدای تبارک و تعالی از ما سؤال کند که شما که معنی «وحدت وجود» را بهحسب مسلک حکما نمیدانستید و از عالم آن علم و صاحب آن فن اخذ نکردید و آن علم و مقدمات آن را نیاموختید، برای چه کورکورانه آنها را تکفیر و توهین کردید، ما در محضر مقدس حق چه جوابی داریم بدهیم، جز آنکه سر خجلت به زیر افکنیم.[۵۹] | » |
تفسیرهای سهگانه: از وحدت شهود تا وحدت شخصی
از وحدت وجود تفسیرهای مختلفی ارائه شده است؛ برخی محققان این تفسیرها را در سه دسته صورتبندی کردهاند:[۶۰]
- هر موجودی غیر از خدا، هر قدر هم که عظمت داشته باشد، موجود محدودی است و در برابر عظمت بینهایت الهی هیچ انگاشته میشود.[۶۱] مرتضی مطهری این تفسیر را تعبیر عارفان درجه دوم از نظر جایگاه عرفانی تلقی کرده است.[۶۲] او این تفسیر را همان «وحدت شهود» دانسته است: بهمعنای اینکه انسان به غیر از خدا چیزی را نبیند، نه اینکه غیر از خدا در عالمْ موجود دیگری نباشد.[۶۳]
- همه موجودات موجود هستند به یک حقیقت که آن حقیقتِ وجود است.[۶۴] این حقیقت مراتبی دارد: مرتبه برتر آن واجب الوجود و مرتبههای دیگر ممکن الوجود است.[۶۵] پس وجود حقیقت واحدی است که دارای مراتب مختلف است.[۶۶] این نگاه به وحدت وجود «وحدت تشکیکی» یا «تشکیک خاصی» خوانده شده و مورد پذیرش حکمت متعالیه دانسته شده است.[۶۷]
- هستی از همه نظر یگانه و در حقیقت چیزی جز خداوند و اسماء و صفات او نیست و مخلوقات عالم چیزی جز امور اعتباری و هستیهای مجازی نیستند.[۶۸] نسبت مخلوقات به خداوند مانند نسبت تصویر شخص در آینه با خود شخص[۶۹] یا نسبت موج دریا با دریاست.[۷۰] این نظر، با عنوان «وحدت شخصی وجود»، نظر اصلی عارفان و صوفیان، از جمله ابنعربی و پیروانش، دانستهاند.[۷۱] گفته شده که از نظر عارفان وجود کثرت در عالم ناشی از وجود مراتب در وجود از نظر شدت و ضعف نیست، بلکه ناشی از شدت و ضعف ظهور وجود خداوند در آنهاست.[۷۲]
« | جلالالدین همایی، ادیب و استاد دانشگاه تهران: از استادانم آقا شيخ محمد خراسانى و حاجآقا رحيم ارباب اصفهانى شنيدهام كه فرمودند: همه قيل و قالها و جنگ و جدالهاى علمى و مذهبى عرفا و متشرعان در باب وحدت وجود بر سر يک كلمه «از» است؛ كه بگوييم «عالم همه اوست»، يا بگوييم «عالم همه از اوست». عارف صوفى جمله اول را و اهل ظاهر جمله دوم را میگويند.[۷۳] |
» |
دلایل اثبات
از نظر محققان، هرچند شارحان ابنعربی از صوفیه و فیلسوفان صدرایی تلاش کردهاند که وحدت وجود را از طریق استدلال عقلی اثبات کنند، بزرگان صوفیه راه دریافت حقیقت آن را کشف و شهود دانستهاند و نه استدلال عقلی.[۷۴] ایزوتسو طریق شهودی درک وحدت وجود را چنین ترسیم کرده است: عارف از ظاهر موجودات به عمق و باطن آنها از طریق سیر و سلوک حرکت میکند. نقطه آغازین سیر او جهان محسوس است که سرشار از کثرت است. او با تکیه بر تأویل وجودی در مسیر سلوک، پس از فانیشدن نفسش، از کثرتها عبور میکند و بُعد وجودی دیگر عالم را مشاهده میکند؛ بعدی که در آن جز حقیقتی یگانه وجود ندارد.[۷۵]
ابنترکه اصفهانی،[۷۶] سید حیدر آملی،[۷۷] و ابنفَنّاری (درگذشت: ۸۳۴ق)[۷۸] از جمله شارحان ابنعربی هستند که استدلالهایی برای اثبات وحدت وجود ارائه کردهاند. به نظر مطهری، استدلال آنان از دو مقدمه و یک نتیجه تشکیل شده است: مقدمه اول اینکه وجود مساوی با وجوب ذاتی است؛ مقدمه دوم اینکه وجوب ذاتی مساوی با وحدت همهجانبه (مِنْ جَمیع الجِهات) است؛ نتیجه اینکه وجود مساوی با وحدت همهجانبه است.[۷۹]
در حکمت متعالیه، استدلال بر وحدت وجود بهنوعی ایجاد ارتباط میان نظریه وحدت تشکیکی وجود (تشکیک خاصی) و نظریه عارفان تلقی شده است.[۸۰] برای نمونهای از استدلال بر وحدت وجود در این مکتب فلسفی به استدلال ملاصدرا[۸۱] اشاره شده که با تحلیل اصل علیت صورتبندی شده است.[۸۲] مقدمه اول این دانسته شده که معلولْ ذاتی نیست که دارای وابستگی به علت باشد، بلکه عین وابستگی به آن است.[۸۳] مقدمه دوم اینکه چون وجود معلول چیزی جز وابستگی به علت نیست، نسبتدادن هستی به معلول با فرض وابستگی وجودی او به علت است؛ پس معلول نه وجودی مستقل، بلکه شأنی از شئون علت و تجلی صفات آن خواهد بود.[۸۴]
به نقل از منابع، معتقدان به وحدت وجود برای اثبات نظر خود به متون دینی (قرآن[یادداشت ۲] و حدیث) هم استناد کردهاند؛[۸۵] برای نمونهای از آیات قرآن به آیه ۳ سوره حدید: «هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ»: «اوست اول و آخر و ظاهر و باطن و او به هر چيزى داناست» استناد شده است.[۸۶] از روایات هم، به روایاتی از پیامبر(ص)،[۸۷] امام علی(ع)[۸۸] و امام صادق(ع)[۸۹] استناد شده است. گفته شده که بخش عمدهای از این روایات از امام علی(ع) روایت شده است.[۹۰] نمونهای از استدلال به آیات و روایات برای اثبات وحدت وجود، در نامه عبدالرزاق کاشانی (درگذشت: ۷۳۶ق)، صوفی شیعی معتقد به وحدت وجود، به علاءالدوله سمنانی (درگذشت: ۷۳۶ق)، صوفی اهلسنت مخالف وحدت وجود، نشان داده شده است؛[۹۱] برای نمونه، کاشانی ضمن مطالب خود به این جمله امام علی(ع) استدلال کرده است: «مَعَ كُلِّ شَيْءٍ لَا بِمُقَارَنَةٍ وَ غَيْرُ كُلِّ شَيْءٍ لَا بِمُزَايَلَة»؛[۹۲] «با هر چیزی هست، ولی نه بهگونهای که همنشین و نزدیک او باشد، غیر از هر چیزی است، ولی نه بدانسان که از او دور باشد».[۹۳]
منتقدان و نقدها
محمد جعفر آلآقا فرزند آقا محمدعلی بهبهانی:
چنانچه مشرک کسی است که آتش یا بت میپرستد، صوفی کسی است که به حلول و اتحاد و وحدت وجود قائل است. این هر سه در مذهب شیعه کفر است. پس شیعه باید که فریب جمعی از احمقان و متعصبان نخورد که در مقام توجیه و تأویل این عقاید فاسده برآمدهاند. [۹۴]
وحدت وجود را عمدهترین عامل نقد تصوف از سوی مخالفان این جهانبینی قلمداد کردهاند.[۹۵] فراوانی نقدهای واردشده بر وحدت وجود ناشی از اهمیت این نظریه قلمداد شده است.[۹۶] برخی محققان، نظر منتقدان وحدت وجود درباره لوازم این عقیده را در سه موضوع حلول و اتحاد، همهخدایی و پوچبودن غیر خدا صورتبندی کردهاند.[۹۷] محققانی از صوفیه[۹۸] و غیر آنها،[۹۹] از جمله میرزا جواد ملکی تبریزی،[۱۰۰] امام خمینی[۱۰۱] و جلالالدین همایی،[۱۰۲] این برداشتها از وحدت وجود را نادرست و ناشی از ناتوانی منتقدان از فهم دقیق وحدت وجود دانستهاند.
بهجز منتقدانی که با نگرش فلسفی به نقد وحدت وجود پرداختهاند، سایر منتقدان این نظریه را کسانی دانستهاند که بهکلی با آنچه فلسفه و عرفان خوانده میشود مخالف هستند.[۱۰۳] در میان گروه اول، برخی نظریه وحدت وجود را نظریهای متناقضنما تلقی کردهاند[۱۰۴] و برخی دیگر، از جمله ملا محمدسعید رودسری گیلانی،[۱۰۵] از حکمای مکتب فلسفی اصفهان در قرن دوازدهم قمری، بر مبادی، صورت یا نتیجه استدلالهای ارائهشده برای اثبات آن اشکال وارد کردهاند.[۱۰۶]
در میان گروه دومِ مخالفان وحدت وجود، انتقاد از وحدت وجود ناشی از مخالفت آن با بینش دینی دانسته شده است.[۱۰۷] تسری پلیدیها و ضعفهای مظاهر وجود (موجودات) به خداوند، در صورت اعتقاد به وحدت وجود، مهمترین دلیل انتقاد این گروه به وحدت وجود قلمداد شده است.[۱۰۸] از گروه دوم به عالمانی چون، برهانالدین بقاعی[۱۰۹] (درگذشت: ۸۸۵ق) از اهلسنت و شیخ حر عاملی،[۱۱۰] علامه مجلسی،[۱۱۱] سید محمدباقر خوانساری،[۱۱۲] سید هبةالدین شهرستانی،[۱۱۳] ذبیحالله محلاتی[۱۱۴] و لطفالله صافی گلپایگانی[۱۱۵] و ناصر مکارم شیرازی[۱۱۶] از شیعه اشاره شده است. مکارم شیرازی معتقد است که نظریه وحدت وجود شدیداً مورد اعتراض فقیهان شیعه بوده است.[۱۱۷] در استفتائات مراجع تقلید شیعه، فتاوایی در رد وحدت وجود دیده میشود.[۱۱۸]
از میان مکاتب شیعه، شیخیه[۱۱۹] و مکتب تفکیک[۱۲۰] از جمله مخالفان وحدت وجود برشمرده شدهاند. از شیخیه، میتوان، به محمدتقی، فرزند شیخ احمد احسائی اشاره کرد، که رسالهای در رد وحدت وجود نگاشته و از مکتب تفکیک به علی نمازی شاهرودی[۱۲۱] و میرزا جوادآقا تهرانی[۱۲۲] که در آثارشان به رد وحدت وجود پرداختهاند. برخی علاءالدوله سمنانی، را تنها مخالف وحدت وجود در میان صوفیان برشمردهاند.[۱۲۳] در متن مناظره مکتوب سمنانی با عبدالرزاق کاشانی، سمنانی لازمه وحدت وجود را این دانسته که مثلاً گفته شود مدفوع کسی عین اوست.[۱۲۴] این نظر سمنانی مورد انتقاد و تقبیح قاضی نورالله شوشتری[۱۲۵] قرار گرفته و از سوی برخی مغالطه خوانده شده است.[۱۲۶]
کتابشناسی
درباره تبین و اثبات وحدت وجود و نیز نقد آن کتابهای فراوانی به نگارش درآمده است[۱۲۷] که از جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- تاریخ نظریه وحدت وجود ترجمه فارسی رسالهای از ابوعبدالله زنجانی که در سال ۱۳۹۳ش بههمت انتشارات انجمن آثار و مفاخر فرهنگی بهچاپ رسیده است.[۱۲۸]
- وحدت وجود نوشته فضلالله ضیاءنور (درگذشت: ۱۳۶۴ش)، تکنگاری که در سال ۱۳۶۹ش و بههمت انتشارات زوار بهچاپ رسیده است.[۱۲۹]
- رساله وحدت از دیدگاه عارف و حکیم نوشته حسن حسنزاده آملی، منتشرشده در سال ۱۳۶۲ش، که نویسنده در ضمن آن، رساله وحدت وجود استاد خود، سید ابوالحسن رفیعی قزوینی، را نیز بهچاپ رسانده است.[۱۳۰]
- وحدت وجود در فلسفه و عرفان اسلامی نوشته سید حسن امین، محقق فلسفه، که در سال ۱۳۷۵ش توسط مؤسسه انتشارات بعثت بهچاپ رسیده است.[۱۳۱]
- وحدت وجود بهروایت ابنعربی و مایسْتِر اِکْهارْت، نوشته قاسم کاکایی، استاد فلسفه و عرفان اسلامی در دانشگاه شیراز، که در آن به بررسی تطبیقی نظریه وحدت وجود ابنعربی و مایستر اکهارت (درگذشت: ۱۳۲۷م)، الهیدان و فیلسوف مسیحی، پرداخته شده است.[۱۳۲]
ابنعربی و نظریه وحدت وجود اثر زکریا بهارنژاد، تأملی در نظریه اصالت وجود و وحدت وجود بهقلم سید محمود هاشمینسب، وحدت وجود در حکمت متعالی از حسین سوزنچی، سِر فاش! نقد ادله قرآنی و روایی وحدت وجود از محمدعلی صابری از دیگر آثار درباره وحدت وجود بهشمار میروند.[۱۳۳]
پانویس
- ↑ قمشهای، مجموعه آثار حكیم صهبا، ۱۳۷۸ش، ص۳۶.
- ↑ مطهری، عرفان حافظ، ۱۳۷۳ش، ص۹۰-۹۱.
- ↑ امین، وحدت وجود در فلسفه و عرفان اسلامی، ۱۳۷۶ش، ص۲؛ نصر، «اصول و مبانی تصوف»، ص۷.
- ↑ یزدانپناه، مبانی و اصول عرفان نظری، ۱۳۸۹ش، ص۱۴۹؛ یثربی، فریب سراب، ۱۳۹۷ش، ص۶۰.
- ↑ استیس، عرفان و فلسفه، ۱۳۶۱ش، ص۲۱۴.
- ↑ استیس، عرفان و فلسفه، ۱۳۶۱ش، ص۵۹؛ یثربی، فریب سراب، ۱۳۹۷ش، ص۶۰.
- ↑ مطهری، شرح مبسوط منظومه، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۲۰۰.
- ↑ نصر، سه حکیم مسلمان، ۱۳۸۲ش، ص۱۰۹.
- ↑ یزدانپناه، مبانی و اصول عرفان نظری، ۱۳۸۹ش، ص۱۵۲؛ یثربی، فریب سراب، ۱۳۹۷ش، ص۶۰.
- ↑ مطهری، عرفان حافظ، ۱۳۷۳ش، ص۸۴.
- ↑ یزدانپناه، مبانی و اصول عرفان نظری، ۱۳۸۹ش، ص۱۵۳.
- ↑ ابنترکه اصفهانی، تمهید القواعد، ۱۳۶۰ش، مقدمه محقق، ص۵۳؛ عفیفی، «ابنعربی»، ص۵۷۵.
- ↑ مطهری، عرفان حافظ، ۱۳۷۳ش، ص۸۸-۸۹؛ عفیفی، «ابنعربی»، ص۵۷۵.
- ↑ ایزتسو، «زندگی و اندیشه ابنعربی»، ص۴۰.
- ↑ مطهری، شرح مبسوط منظومه، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۱۸۹؛ نصر، «اصول و مبانی تصوف»، ص۷.
- ↑ نصر، «اصول و مبانی تصوف»، ص۸.
- ↑ کربن، تاریخ فلسفه اسلامی، ۱۳۸۸ش، ص۴۱۵.
- ↑ برای نمونه ن.ک: نصر، سه حکیم مسلمان، ۱۳۸۲ش، ص۱۲۶.
- ↑ ابنترکه اصفهانی، تمهید القواعد، ۱۳۶۰ش، ص۱۱۱-۱۱۸.
- ↑ سید حیدر آملی، جامع الاسرار، ۱۳۶۸ش، ص۶۵۵-۶۵۶.
- ↑ ابن ابیجمهور احسائی، مجلی مرآة المنجی، ۱۳۷۸ش، ص۱۲۹-۱۳۰.
- ↑ سید حیدر آملی، رساله نقد النقود، ۱۳۶۴ش، ص۲۴؛ جامی، نفحات الانس، انتشارات کتابفروشی محمودی، ص۴۸۷.
- ↑ آقابزرگ تهرانی، الذریعة، ۱۴۰۳ق، ج۲۵، ص۵۵-۵۷.
- ↑ مطهری، شرح مبسوط منظومه، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۱۹۱؛ نصر، «اصول و مبانی تصوف»، ص۸.
- ↑ آقابزرگ تهرانی، الذریعة، ۱۴۰۳ق، ج۲۵، ص۵۵.
- ↑ آقابزرگ تهرانی، الذریعة، ۱۴۰۳ق، ج۲۵، ص۵۵.
- ↑ برای نمونه ن.ک: قمشهای، مجموعه آثار حكیم صهبا، ۱۳۷۸ش، ص۳۳-۴۰.
- ↑ برای نمونه ن.ک: عصار، «وحدت وجود»، ص۷-۱۵.
- ↑ حسنزاده آملی، رساله وحدت از دیدگاه عارف و حکیم، ۱۳۶۲ش، ص۳۷-۴۰.
- ↑ زرینکوب، ارزش میراث صوفیه، ۱۳۴۴ش، ص۱۴۸؛ نصر، «اصول و مبانی تصوف»، ص۸.
- ↑ برای نمونه: ابنتیمیه، مجموعة الرسائل و المسائل، لجنة التراث العربی، ج۴، ص۲۶-۲۷.
- ↑ مقدس اردبیلی، حدیقة الشیعه، ۱۴۲۵ق، ج۲، ص۷۵۲.
- ↑ محمدطاهر قمی، تحفة الاخیار، ۱۳۶۹ش، ص۳۱۶.
- ↑ بهبهانی، خیراتیه، قم، ج۲، ص۲۹۰.
- ↑ احسائی، جوامع الكلم، ۱۴۳۰ق، ج۹، ص۷۷۶-۷۷۷.
- ↑ طباطبايی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۱۴۵-۱۴۶.
- ↑ جهانگیری، محییالدین ابنعربی، ۱۳۹۵ش، ص۵۴۳.
- ↑ مولوی، مثنوی معنوی، ۱۳۷۶ش، دفتر اول، ص۳۱.
- ↑ مطهری، عرفان حافظ، ۱۳۷۳ش، ص۹۴-۹۵.
- ↑ مطهری، شرح منظومه، ۱۳۹۳ش، ص۴۴.
- ↑ سجادی، «وحدت وجود»، ص۶۴.
- ↑ گولپینارلی، تصوف در يکصد پرسش و پاسخ، ۱۳۸۰ش، ص۵۳.
- ↑ راسل، تاریخ فلسفه غرب، ۱۳۵۱ش، ج۱، ص۱۰۰-۱۰۱؛ گولپینارلی، تصوف در يکصد پرسش و پاسخ، ۱۳۸۰ش، ص۵۴.
- ↑ ضیاءنور، وحدت وجود، ۱۳۶۹ش، ص۲۸.
- ↑ نصر، «اصول و مبانی تصوف»، ص۷؛ شیمل، تصوف، ۱۴۰۱ش، ص۶۱-۶۳؛ چیتیک، «ابنعربی و مکتب وی»، ص۱۴۸.
- ↑ برای نمونه ن.ک: نصر، «اصول و مبانی تصوف»، ص۷.
- ↑ ابنسبعین، بدّ العارف، ۱۹۸۷م، ص۱۱-۱۲.
- ↑ برای نمونه ن.ک: چیتیک، ابنعربی وارث انبیاء، ۱۳۹۸ش، ص۹۹.
- ↑ برای نمونه ن.ک: فرغانی، مشارق الدراری، ۱۳۷۹ش، ص۳۰۰.
- ↑ نصر، «اصول و مبانی تصوف»، ص۷.
- ↑ عینالقضات همدانی، تمهیدات، ۱۳۷۳ش، ص۲۵۶.
- ↑ حلاج، کتاب الطواسین، ۱۹۱۳م، ص۵۸-۶۲.
- ↑ عطار نیشابوری، دیوان غزلیات و قصاید عطار، ۱۳۴۱ش، ص۷۴۹-۷۵۱.
- ↑ مطهری، عرفان حافظ، ۱۳۷۳ش، ص۸۴-۸۵؛ نصر، «اصول و مبانی تصوف»، ص۷؛ ابنعربی، فصوص الحکم، ۱۳۸۶ش، دیباچه محقق، ص۶۷.
- ↑ ابنعربی، فصوص الحکم، ۱۳۸۶ش، دیباچه محقق، ص۶۸.
- ↑ زرینکوب، ارزش میراث صوفیه، ۱۳۴۴ش، ص۱۴۵؛ شیمل، تصوف، ۱۴۰۱ش، ص۶۱؛ جهانگیری، محییالدین ابنعربی، ۱۳۹۵ش، ص۲۹۴-۲۹۵.
- ↑ مطهری، شرح مبسوط منظومه، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۱۸۹.
- ↑ مطهری، شرح مبسوط منظومه، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۱۹۱.
- ↑ خمینی، شرح چهل حدیث، ۱۳۸۰ش، ص۳۸۹–۳۹۰.
- ↑ برای نمونه ن.ک: مطهری، عرفان حافظ، ۱۳۷۳ش، ص۸۹-۹۴.
- ↑ مطهری، عرفان حافظ، ۱۳۷۳ش، ص۹۰-۹۱.
- ↑ مطهری، عرفان حافظ، ۱۳۷۳ش، ص۹۰.
- ↑ مطهری، شرح مبسوط منظومه، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۱۹۰.
- ↑ مطهری، عرفان حافظ، ۱۳۷۳ش، ص۹۲.
- ↑ مطهری، عرفان حافظ، ۱۳۷۳ش، ص۹۲.
- ↑ مطهری، عرفان حافظ، ۱۳۷۳ش، ص۹۲.
- ↑ یزدانپناه، مبانی و اصول عرفان نظری، ۱۳۸۹ش، ص۱۵۶-۱۶۰.
- ↑ سید حیدر آملی، جامع الاسرار، ۱۳۶۸ش، ص۶۶۸.
- ↑ ابنعربی، الفتوحات المکیه، بیروت، ج۱، ص۳۰۴.
- ↑ جندی، شرح فصوص الحکم، ۱۴۲۳ق، ص۲۰۱؛ حسنزاده آملی، هزار و یک کلمه، ۱۳۷۹ش، ج۴، ص۳۱۶-۳۱۷.
- ↑ سجادی، «وحدت وجود»، ص۶۴؛ زرینکوب، ارزش میراث صوفیه، ۱۳۴۴ش، ص۱۴۵-۱۴۶؛ ابنعربی، فصوص الحکم، ۱۳۸۶ش، دیباچه محقق، ص۶۹-۷۱.
- ↑ امینینژاد، آشنایی با مجموعه عرفان اسلامی، ۱۳۹۰ش، ص۲۵۰.
- ↑ همایی، مولوینامه، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۲۰۶.
- ↑ قاضی نورالله شوشتری، مجالس المؤمنین، ۱۳۷۷ش، ج۲، ص۶۶؛ ملکی تبریزی، رساله لقاء الله، ۱۳۸۵ش، ص۲۴۶؛ ایزتسو، «زندگی و اندیشه ابنعربی»، ص۴۰؛ نصر، «اصول و مبانی تصوف»، ص۸.
- ↑ ایزتسو، «زندگی و اندیشه ابنعربی»، ص۴۰.
- ↑ ابنترکه اصفهانی، تمهید القواعد، ۱۳۶۰ش، ص۱۱۱-۱۱۸.
- ↑ سید حیدر آملی، رساله نقد النقود، ۱۳۶۴ش، ص۳۰-۴۰.
- ↑ ابنفناری، مصباح الانس، ۲۰۱۰م، ص۲۰۵-۲۱۹.
- ↑ طباطبایی، اصول فلسفه و روش رئالیسم، ۱۳۹۰ش، پاورقی مطهری ص۵۱۰.
- ↑ یزدانپناه، مبانی و اصول عرفان نظری، ۱۳۸۹ش، ص۲۵۵.
- ↑ ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ۱۳۶۸ش، ج۲، ص۲۹۹-۳۰۱.
- ↑ یزدانپناه، مبانی و اصول عرفان نظری، ۱۳۸۹ش، ص۲۵۵-۲۵۷.
- ↑ حسینی طهرانی، روح مجرد، ۱۴۲۷ق، ص۳۷۳ ؛ یزدانپناه، مبانی و اصول عرفان نظری، ۱۳۸۹ش، ص۲۵۴-۲۵۷.
- ↑ یزدانپناه، مبانی و اصول عرفان نظری، ۱۳۸۹ش، ص۲۵۸-۲۶۰.
- ↑ یزدانپناه، مبانی و اصول عرفان نظری، ۱۳۸۹ش، ص۲۷۰-۲۹۴.
- ↑ جامی، نفحات الانس، انتشارات کتابفروشی محمودی، ص۴۸۵؛ قیصری، شرح فصوص الحکم، ۱۳۷۵ش، مقدمه قیصری، ج۱، ص۱۵؛ ملاصدرا، مفاتیح الغیب، ۱۳۶۳ش، ص۱۹۰؛ حسینی طهرانی، روح مجرد، ۱۴۲۷ق، ص۳۷۴.
- ↑ جامی، نفحات الانس، انتشارات کتابفروشی محمودی، ص۴۸۷؛ قمشهای، مجموعه آثار حكیم صهبا، ۱۳۷۸ش، ص۳۵.
- ↑ جامی، نفحات الانس، انتشارات کتابفروشی محمودی، ص۴۸۷؛ قمشهای، مجموعه آثار حكیم صهبا، ۱۳۷۸ش، ص۳۵.
- ↑ برای نمونه ن.ک: جامی، نفحات الانس، انتشارات کتابفروشی محمودی، ص۴۸۷.
- ↑ یزدانپناه، مبانی و اصول عرفان نظری، ۱۳۸۹ش، ص۲۸۲.
- ↑ جامی، نفحات الانس، انتشارات کتابفروشی محمودی، ص۴۸۲-۴۹۱.
- ↑ نهج البلاغه، ترجمه عبدالمحمد آیتی، خطبه ۱، ص۳۰.
- ↑ نهج البلاغه، ترجمه عبدالمحمد آیتی، خطبه ۱، ص۳۱.
- ↑ بهبهانی، فضایح الصوفیة، ۱۴۱۳ق، ص۱۳۸.
- ↑ یثربی، فلسفه عرفان، ۱۳۷۴ش، ص۱۷۲.
- ↑ یزدانپناه، مبانی و اصول عرفان نظری، ۱۳۸۹ش، ص۱۶۶.
- ↑ مطهری، عرفان حافظ، ۱۳۷۳ش، ص۸۹؛ یثربی، فریب سراب، ۱۳۹۷ش، ص۶۲-۶۳؛ امینینژاد، آشنایی با مجموعه عرفان اسلامی، ۱۳۹۰ش، ص۲۴۳-۲۴۵؛ یوسفپور، نقد صوفی، ۱۳۸۰ش، ص۱۶۲-۱۶۳.
- ↑ برای نمونه ن.ک: شبستری، گلشن راز، ۱۳۶۸ش، ص۸۵.
- ↑ مطهری، عرفان حافظ، ۱۳۷۳ش، ص۸۹؛ یثربی، فریب سراب، ۱۳۹۷ش، ص۶۲-۶۳؛ امینینژاد، آشنایی با مجموعه عرفان اسلامی، ۱۳۹۰ش، ص۲۴۳-۲۴۵.
- ↑ ملکی تبریزی، رساله لقاء الله، ۱۳۸۵ش، ص۲۳۶.
- ↑ خمینی، شرح چهل حدیث، ۱۳۸۰ش، ص۳۸۹-۳۹۰.
- ↑ همایی، مولوینامه، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۱۹۸.
- ↑ یزدانپناه، مبانی و اصول عرفان نظری، ۱۳۸۹ش، ص۱۶۷.
- ↑ برای نمونه، استیس، عرفان و فلسفه، ۱۳۶۱ش، ص۲۱۸-۲۱۹؛ یثربی، فریب سراب، ۱۳۹۷ش، ص۶۷.
- ↑ رودسری گیلانی، رساله توحید در نقد وحدت وجود، ۱۳۹۶ش، ص۴۱-۴۴.
- ↑ یثربی، فریب سراب، ۱۳۹۷ش، ص۶۳-۶۸.
- ↑ یثربی، فریب سراب، ۱۳۹۷ش، ص۶۸-۶۹.
- ↑ یثربی، فریب سراب، ۱۳۹۷ش، ص۶۹.
- ↑ بقاعی، مصرع التصوف، ۱۴۰۰ق، ص۱۲۳.
- ↑ حر عاملی، الرسالة الاثناعشریه، ۱۴۳۲ق، ص۷۹-۱۱۰.
- ↑ مجلسی، عین الحیات، ۱۳۸۲ش، ج۱، ص۹۳-۹۴.
- ↑ خوانساری، روضات الجنات، ۱۳۹۰ق، ج۸، ص۶۱.
- ↑ الحسنی، السید هبةالدین الحسینی الشهرستانی، ۱۴۲۹ق، ص۱۰۷.
- ↑ محلاتی، کشف الاشتباه، ۱۳۷۷ق، ص۱۴۶-۱۵۲.
- ↑ صافی گلپایگانی، نگرشی بر فلسفه و عرفان، ۱۴۰۰ش، ص۳-۴۰.
- ↑ مکارم شیرازی، جلوه حق، ۱۳۸۴ش، ص۵۳.
- ↑ مکارم شیرازی، جلوه حق، ۱۳۸۴ش، ص۵۳.
- ↑ «موضعگیریهای فقهای شیعه درباره وحدت وجود»، در تارنمای مؤسسه دارالصادق.
- ↑ جعفریان، «مثنوی شیخالاسلام کاظم و اشارات آن به پارهای از مجادلات مذهبی در قرن سیزدهم»، در پایگاه رسول جعفریان.
- ↑ حسینی و دیگران، مرزبان توحید، ۱۳۹۱ش، ص۱۱۱۷-۱۱۱۸.
- ↑ نمازی شاهرودی، تاریخ فلسفه و عرفان، ۱۴۳۴ش، ص۳۹-۷۲.
- ↑ تهرانی، عارف و صوفی چه میگویند؟ ۱۳۹۰ش، ص۳۰۶-۳۲۰.
- ↑ یزدانپناه، مبانی و اصول عرفان نظری، ۱۳۸۹ش، ص۱۵۲.
- ↑ جامی، نفحات الانس، انتشارات کتابفروشی محمودی، ص۴۸۸.
- ↑ قاضی نورالله شوشتری، مجالس المؤمنین، ۱۳۷۷ش، ج۲، ص۶۷.
- ↑ حسینی طهرانی، روح مجرد، ۱۴۲۷ق، ص۳۸۱.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به: «وحدت وجود»، شبکه جامع کتاب گیسوم.
- ↑ زنجانی، تاریخ نظریه وحدت وجود، ۱۳۹۳ش، ص۴.
- ↑ ضیاءنور، وحدت وجود، ۱۳۶۹ش، ص۲.
- ↑ حسنزاده آملی، رساله وحدت از دیدگاه عارف و حکیم، ۱۳۶۲ش، ص۷.
- ↑ «وحدت وجود در فلسفه و عرفان اسلامی»، در تارنمای گیسوم.
- ↑ «بههمت نشر هرمس وحدت وجود به چاپ هشتم رسید»، در تارنمای ایبنا.
- ↑ «وحدت وجود»، شبکه جامع کتاب گیسوم.
یادداشت
- ↑ محسن جهانگیری (درگذشت: ۱۳۹۸ش)، عرفانپژوه، با این نظر مخالف است و معتقد است که ابنعربی دوبار از عبارت وحدت وجود در کتاب فتوحات مکیه استفاده کرده است (جهانگیری، محییالدین ابنعربی، ۱۳۹۵ش، ص۲۹۵).
- ↑ آیاتی چون آیه ۱۱۵ سوره بقره (برای نمونه ن.ک: جندی، شرح فصوص الحکم، ۱۴۲۳ق، ص۳۲۲)، آیه ۱۷ سوره انفال (برای نمونه ن.ک: قمشهای، مجموعه آثار حكیم صهبا، ۱۳۷۸ش، ص۳۵)، آیه ۸۸ سوره قصص، آیه ۵۳ سوره فصلت (جامی، شرح الجامی، ۱۴۲۵ق، ص۷۰؛ قمشهای، مجموعه آثار حكیم صهبا، ۱۳۷۸ش، ص۳۵) آیه ۱۶ سوره ق (برای نمونه ن.ک: جامی، نفحات الانس، انتشارات کتابفروشی محمودی، ص۴۸۷)، آیات ۲۶ و ۲۷ سوره الرحمن (برای نمونه ن.ک: جامی، نفحات الانس، انتشارات کتابفروشی محمودی، ص۴۸۴)، آیه ۴ سوره حدید (ملاصدرا، مفاتیح الغیب، ۱۳۶۳ش، ص۱۹۰؛ حسینی طهرانی، روح مجرد، ۱۴۲۷ق، ص۳۷۴)، آیه ۷ سوره مجادله (جامی، نفحات الانس، انتشارات کتابفروشی محمودی، ص۴۸۷؛ ملاصدرا، مفاتیح الغیب، ۱۳۶۳ش، ص۱۹۰؛ حسینی طهرانی، روح مجرد، ۱۴۲۷ق، ص۳۷۴-۳۷۵) و آیه ۱ سوره توحید (قمشهای، مجموعه آثار حكیم صهبا، ۱۳۷۸ش، ص۳۵؛ خمینی، تعليقات على شرح فصوص الحكم و مصباح الانس، ۱۴۱۰ق، ص۱۱۳).
منابع
- آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعة الی تصانیف الشیعة، تحقیق سید احمد حسینی اشکوری، بیروت، دارالضواء، ۱۴۰۳ق.
- ابن ابیجمهور احسائی، محمد بن زینالدین، مجلی مرآة المنجی فی الکلام و الحکمتين و التصوف، تحقیق زابینه اشمیتکه، تهران، مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ايران، ۱۳۷۸ش.
- ابنترکه اصفهانی، علی بن محمد، تمهید القواعد، تحقیق سید جلالالدین آشتیانی، تهران، انجمن اسلامی حکمت و فلسفه ايران ۱۳۶۰ش.
- ابنتیمیه، احمد بن عبدالحلیم، مجموعة الرسائل و المسائل، تحقیق محمد رشید رضا، بیجا، لجنة التراث العربی، بیتا.
- ابنسبعین، عبدالحق بن ابراهیم، بدّ العارف، تحقیق جرج کتّوره، بیروت، دار الاندلس، ۱۹۸۷م.
- ابنعربی، محمد بن علی، الفتوحات المکیه، بیروت، دار احياء التراث العربی، بیتا.
- ابنعربی، محمد بن علی، فصوص الحکم، تحقیق و ترجمه محمدعلی موحد و صمد موحد، تهران، انتشارات کارنامه، ۱۳۸۶ش.
- ابنفناری، محمد بن حمزه، مصباح الانس بین المعقول و المشهود، تحقیق عاصم ابراهيم الكيالی، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۲۰۱۰م.
- احسائی، احمد بن زینالدین، جوامع الكلم، بیجا، الغدیر، ۱۴۳۰ق.
- احسائی، محمدتقی بن احمد، واردة فی رد وحدة الوجود و الموجود، تحقیق هادی مکارم تربتی، قم، دار زینالعابدین، ۱۴۴۰ق.
- استیس، والتر ترنس، عرفان و فلسفه، ترجمه بهاءالدین خرمشاهی، تهران، انتشارات سروش، ۱۳۶۱ش.
- امین، سید حسن، وحدت وجود در فلسفه و عرفان اسلامی، تهران، مؤسسه انتشارات بعثت، ۱۳۷۶ش.
- امینینژاد، علی، آشنایی با مجموعه عرفان اسلامی، قم، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، ۱۳۹۰ش.
- ایزتسو، توشیهیکو، «زندگی و اندیشه ابنعربی»، ترجمه همایون همتی، در کیهان فرهنگی، شماره ۹۶، فروردین ۱۳۷۲ش.
- «بههمت نشر هرمس وحدت وجود به چاپ هشتم رسید»، در تارنمای ایبنا، درج: ۴ اردیبهشت ۱۴۰۳ش، بازدید: ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۳ش.
- بقاعی، ابراهیم بن عمر، مصرع التصوف او تنبيه الغبيی الی تکفير ابنعربی، تحقیق عبدالرحمن وکیل، بیروت، دارالکتب العلمية، ۱۴۰۰ق.
- بهبهانی، محمد علی بن محمدباقر، خیراتیه در ابطال صوفیه، قم، مؤسسه علامه مجدد وحيد بهبهانی، بیتا.
- تهرانی، جواد، عارف و صوفی چه میگویند؟ تهران، نشر آفاق، ۱۳۹۰ش.
- جامی، شرح الجامی علی فصوص الحکم، تحقیق عاصم ابراهيم الكيالى الحسينى الشاذلى الدرقاوى، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۲۵ق.
- جامی، عبدالرحمن بن احمد، نفحات الانس من حضرات القدس، تهران، انتشارات کتابفروشی محمودی، بیتا.
- جعفریان، رسول، «مثنوی شیخ الاسلام کاظم و اشارات آن به پارهای از مجادلات مذهبی در قرن سیزدهم»، در پایگاه رسول جعفریان، درج: ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۸ش، بازدید: ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ش.
- جندی، مؤیدالدین محمود بن صاعد، شرح فصوص الحکم، تحقیق سید جلالالدین آشتیانی، قم، بوستان کتاب، ۱۴۲۳ق/۱۳۸۱ش.
- جهانگیری، محسن، محییالدین ابنعربی چهره برجسته عرفان اسلامی، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۹۵ش.
- چیتیک، ویلیام، «ابنعربی و مکتب وی»، در جلوههای معنویت در جهان اسلام (طریقههای عرفانی)، تهیه و تدوین سید حسین نصر، ترجمه فاطمه شاهحسینی، قم، انتشارات دانشگاه ادیان و مذاهب، ۱۳۹۱ش.
- چیتیک، ویلیام، ابنعربی وارث انبیاء، ترجمه قاسم کوهدار، تهران، نشر نامک، ۱۳۹۸ش.
- حر عاملی، محمد بن حسن، الاثناعشرية فی الرد على الصوفيه، تحقیق عباس جلالی، قم، انتشارات انصاریان، ۱۴۳۲ق.
- حسنزاده آملی، حسن، هزار و یک کلمه، قم، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، ۱۳۷۹ش.
- حسنزاده آملی، حسن، رساله وحدت از دیدگاه عارف و حکیم، بیجا، انتشارات فجر، ۱۳۶۲ش.
- حسنی، سید عبدالستار، السید هبةالدین الحسینی الشهرستانی (حیاته و نشاطه العلمی و الجتماعی)، قم، مؤسسة تراث الشیعة، ۱۴۲۹ق.
- حسینی طهرانی، سید محمدحسین، روح مجرد (یادنامه موحد عظیم و عارف کبیر سید هاشم موسوی حداد)، مشهد، انتشارات علامه طباطبایی، ۱۴۲۵ق.
- حلاج، حسین بن منصور، کتاب الطواسین، تحقیق لوئی ماسینیون، پاریس، انتشارات کتابخانه پل گوتنر، ۱۹۱۳م.
- حسینی، سید سعید و دیگران، مرزبان توحید (کارنامه محمدرضا حکیمی)، تهران، انتشارات الحیات، ۱۳۹۱ش.
- خمینی، سید روحالله، تعليقات على شرح فصوص الحكم و مصباح الانس، تحقیق حسن رحیمیان، قم، انتشارات پاسدار اسلام، ۱۴۱۰ق.
- خمینی، سید روحالله، شرح چهل حدیث، تهران، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينی، ۱۳۸۰ش.
- خمینی، سید روحالله، شرح دعاء السحر، تهران، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينی، ۱۴۲۵ق.
- خوانساری، محمدباقر بن زینالعابدین، روضات الجنات فی احوال العلماء و السادات، قم، دهاقانی (اسماعیلیان)، ۱۳۹۰ق.
- راسل، برتراند، تاریخ فلسفه غرب، ترجمه نجف دریابندری، تهران، شرکت سهامی کتابهای جیبی، ۱۳۵۱ش.
- رودسری گیلانی، محمدسعید بن عطاءالله، رساله توحید در نقد وحدت وجود، تحقیق جواد قدیری حاجیآبادی و حسین کلباسی اشتری، تهران، مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، ۱۳۹۶ش.
- زرینکوب، عبدالحسین، ارزش میراث صوفیه، تهران، انتشارات آریا، ۱۳۴۴ش.
- زنجانی، ابوعبدالله، تاریخ نظریه وحدت وجود، تصحیح و ترجمه یوسف نوظهور، تهران، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، ۱۳۹۳ش.
- سجادی، سید جعفر، «وحدت وجود»، در نشریه وحید، شماره ۷، تیر ۱۳۴۳ش.
- سید حیدر آملی، حیدر بن علی، جامع الاسرار و منبع الانوار، تحقیق هانری کربن و عثمان اسماعیل یحیی، تهران، انتشارات علمى و فرهنگى، ۱۳۶۸ش.
- سید حیدر آملی، حیدر بن علی، رساله نقد النقود فی معرفة الوجود، ترجمه حمید طبیبیان، تهران، انتشارات اطلاعات، ۱۳۶۴ش.
- شبستری، محمود بن عبدالکریم، گلشن راز، تحقیق صمد موحد، تهران، انتشارات طهوری، ۱۳۶۸ش.
- ضیاءنور، فضلالله، وحدت وجود (سیر تاریخی و تطور وحدت وجود و بررسی و تحلیل آن در آثار ابنعربی و مولانا)، تهران، انتشارات زوار، ۱۳۶۹ش.
- طباطبایی، سید محمدحسین، اصول فلسفه و روش رئالیسم (مجموعه آثار مرتضی مطهری، ج۶)، با پاورقیهای مرتضی مطهری، تهران، انتشارات صدرا، ۱۳۹۰ش.
- طباطبايی یزدی، سید محمدکاظم، العروة الوثقی (با تعلیقات)، قم، مؤسسه نشر اسلامی، ۱۴۱۷ق.
- عصار، سید محمدکاظم، «وحدت وجود»، در معارف اسلامی (سازمان اوقاف)، شماره ۷، آبان ۱۳۴۷ش.
- عطار نیشابوری، فریدالدین محمد، دیوان غزلیات و قصاید عطار، تحقیق تقی تفضلی، تهران، انتشارات انجمن آثار ملی، ۱۳۴۱ش.
- عفیفی، ابوالعلاء، «ابنعربی»، ترجمه غلامرضا اعوانی، در تاریخ فلسفه در اسلام، ج۱، بهکوشش میانمحمد شریف، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۹۱ش.
- عینالقضات همدانی، عبدالله بن محمد، تمهیدات، تحقیق عفیف عسیران، تهران، انتشارات منوچهری، ۱۳۷۳ش.
- فرغانی، سعدالدین سعید بن محمد، مشارق الدراری (شرح تائیه ابنفارض)، تحقیق سید جلالالدین آشتیانی، قم، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۹ش.
- قاضی نورالله شوشتری، نورالله بن شریفالدین، مجالس المؤمنین، انتشارات کتابفروشی اسلامیه، ۱۳۷۷ش.
- قمشهای، محمدرضا بن ابوالقاسم، مجموعه آثار حكیم صهبا (به همراه زندگینامه)، تحقیق حامد ناجی اصفهانی و خلیل بهرامی قصرچمنی، اصفهان، کانون پژوهش، ۱۳۷۸ش.
- قیصری، داود بن محمود، شرح فصوص الحکم، تحقیق سید جلالالدین آشتیانی، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۷۵ش.
- کاکایی، قاسم، وحدت وجود بهروایت ابنعربی و مایستر اکهارت، تهران، نشر هرمس، ۱۳۹۳ش.
- کربن، هانری، تاریخ فلسفه اسلامی، ترجمه سید جواد طباطبایی، تهران، انتشارات کویر، ۱۳۸۸ش.
- گولپینارلی، عبدالباقی، تصوف در يکصد پرسش و پاسخ، ترجمه توفیق هاشمپور سبحانی، تهران، احياء کتاب، ۱۳۷۶ش.
- مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی، عین الحیات، تحقیق مهدی رجایی، قم، انوار الهدی، ۱۳۸۲ش.
- محلاتی، ذبیحالله، کشف الاشتباه در کجروی اصحاب خانقاه، بیجا، ناشر مؤلف، ۱۳۷۷ق.
- محمدطاهر قمی، محمدطاهر بن محمدحسین، تحفة الاخیار، تحقیق داود الهامی، قم، مطبوعاتی صدف، ۱۳۶۹ش.
- مطهری، مرتضی، شرح مبسوط منظومه (مجموعه آثار، ج۹)، تهران، انتشارات صدرا، ۱۳۹۰ش.
- مطهری، مرتضی، شرح منظومه، تهران، انتشارات صدرا، ۱۳۹۳ش.
- مطهری، مرتضی، عرفان حافظ، تهران، انتشارات صدرا، ۱۳۷۳ش.
- مکارم شیرازی، ناصر، جلوه حق (بحثی پیرامون صوفیگری در گذشته و حال)، قم، انتشارات نسل جوان، ۱۳۸۴ش.
- ملاصدرا، محمد بن ابراهیم، الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة، قم، مکتبة المصطفوی، ۱۳۶۸ش.
- ملاصدرا، محمد بن ابراهیم، مفاتیح الغیب، تحقیق محمد خواجوی، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقيقات فرهنگى، ۱۳۶۳ش.
- ملکی تبریزی، میرزا جواد، رساله لقاء الله، بهکوشش صادق حسنزاده، قم، آلعلی(ع)، ۱۳۸۵ش.
- «موضعگیریهای فقهای شیعه درباره وحدت وجود»، در تارنمای مؤسسه دارالصادق، بازدید: ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ش.
- مولوی، محمد بن محمد، مثنوی معنوی، تحقیق عبدالکریم سروش، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۷۶ش.
- نصر، سید حسین، «اصول و مبانی تصوف»، در تصوف (خاستگاه، تاریخ و موضوعات وابسته)، بهکوشش فاطمه لاجوردی، تهران، مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی (مرکز پژوهشهای ایرانی و اسلامی)، ۱۳۹۶ش.
- نصر، سید حسین، سه حکیم مسلمان، ترجمه احمد آرام، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۸۲ش.
- نمازی شاهرودی، علی، تاریخ فلسفه و عرفان، تحقیق مرتضی اعدادی خراسانی، مشهد، انتشارات ولایت، ۱۴۳۴ق/۱۳۹۲ش.
- «وحدت وجود در فلسفه و عرفان اسلامی»، در تارنمای گیسوم، بازدید: ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۳ش.
- نهج البلاغه، ترجمه عبدالمحمد آیتی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۸ش.
- همایی، جلالالدین، مولوینامه (مولوی چه میگوید؟)، تهران، نشر هما، ۱۳۸۵ش.
- یثربی، سید یحیی، فلسفه عرفان، قم، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی قم، ۱۳۷۴ش.
- یثربی، سید یحیی، فریب سراب (پژوهشی در شناخت، ارزیابی و نقد تصوف و عرفان)، قم، فروغ فردا، ۱۳۹۷ش.
- یزدانپناه، سید یدالله، مبانی و اصول عرفان نظری، نگارش سید عطاء انزلی، قم، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، ۱۳۸۹ش.
- یوسفپور، محمدکاظم، نقد صوفی، تهران، انتشارات روزنه، ۱۳۸۰ش.