عفت: تفاوت میان نسخهها
imported>Shadpoor جز ←اقسام |
imported>Shadpoor جز ←اقسام |
||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
== اقسام == | == اقسام == | ||
برای | برای عفت در آیات و روایات، اقسامی ذکر شده است: | ||
* '''عفت جنسی:''' کنترل [[نفس اماره]] برای جلوگیری از افتادن در انحرافات جنسی. {{مدرک}} [[قرآن]] به کسانی که به دلیل مالی امکان [[ازدواج]] ندارند توصیه به عفتورزی کرده تا زمانی که خداوند به فضل و رحمت خود آنها را بینیاز کرده امکان ازدواج پیدا کنند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۵، ص۱۱۳.</ref> برای حفظ عفت جنسی نیز راهکارهایی در آیات از جمله کمک به فقرا برای ازدواج<ref>سوره نور، آیه ۳۲.</ref> و جلوگیری از رواج محرکات جنسی<ref>سوره احزاب، آیه ۳۲؛ سوره فصص، آیه ۲۵.</ref> مورد تاکید قرار گرفته است. | * '''عفت جنسی:''' کنترل [[نفس اماره]] برای جلوگیری از افتادن در انحرافات جنسی. {{مدرک}} [[قرآن]] به کسانی که به دلیل مالی امکان [[ازدواج]] ندارند توصیه به عفتورزی کرده تا زمانی که خداوند به فضل و رحمت خود آنها را بینیاز کرده امکان ازدواج پیدا کنند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۵، ص۱۱۳.</ref> برای حفظ عفت جنسی نیز راهکارهایی در آیات از جمله کمک به فقرا برای ازدواج<ref>سوره نور، آیه ۳۲.</ref> و جلوگیری از رواج محرکات جنسی<ref>سوره احزاب، آیه ۳۲؛ سوره فصص، آیه ۲۵.</ref> مورد تاکید قرار گرفته است. | ||
* '''عفت در پوشش:''' به معنای پوشاندن اعضا بدن از دید نامحرمان<ref>سوره احزاب، آیه ۵۹.</ref> و ستر عورت.<ref>سوره مومنون، آیات ۳۰-۳۱.</ref> | * '''عفت در پوشش:''' به معنای پوشاندن اعضا بدن از دید نامحرمان<ref>سوره احزاب، آیه ۵۹.</ref> و ستر عورت.<ref>سوره مومنون، آیات ۳۰-۳۱.</ref> |
نسخهٔ ۱۹ آوریل ۲۰۲۱، ساعت ۲۳:۱۹
عِفَّت یا پاکدامنی از فضائل اخلاقی حالتی در وجود انسان است که آدمی را از انجام محرمات بازمیدارد. عفت در کنار عدالت، شجاعت و حکمت از اُمّهات فضایل اخلاقی و حد واسط میان شره (فرو رفتن در شهوات) و خمودگی (دوری گزیدن از لذتهای مشروع دنیوی) است. در روایات عفتورزی اساس هر خیری و معیار شیعه بودن معرفی شده است.
عفت جنسی، عفت در گفتار، عفت مالی و عفت شکم از اقسام عفت بیان شده و آثاری مانند استحکام در خانواده، آرامش روانی جامعه و آمرزش گناهان برای آن ذکر شده است. عفت در قرآن درباره امور اقتصادی و امور جنسی به کار رفته است.
مفهومشناسی
عفت از فضائل اخلاقی[۱] به معنای پاکدامنی و خویشتنداری، به ایجاد حالتی در نفس اشاره دارد که انسان به وسیله آن از غلبه شهوات[۲] و از انجام محرمات به ویژه شهوات حرام دوری میکند.[۳] واژه عفت بر حالت خویشتنداری زن در برابر نامحرم و حفظ آبرو و پاکدامنی نیز بهکار رفته است.[۴] عفت در معنایی عام بر دوری کردن از هر چیزی که حلال نیست (الْکفُّ عَمّا لایحِلُّ) اطلاق شده است.[۵]
عفت در کنار حکمت، عدالت، شجاعت از فضایل برتر اخلاقی به شمار میرود و نزد علمای اخلاق، ملکهای نفسانی است که قوه شهویه انسان را مطیع عقل قرار داده است. فضیلت عفت حد واسط بین شره به معنای فرو رفتن در شهوات و خمودگی به معنای دوری گزیدن از لذتهای مشروع دنیوی مورد احتیاج بدن است.[۶]
اهمیت و جایگاه
واژه عفت در قرآن دو بار برای امور اقتصادی و دو بار درباره امور مربوط به قوه شهوت بهکار رفته است. بر اساس آیه ۲۷۳ سوره بقره، صدقات مخصوص نیازمندانی است که فروماندهاند و به دلیل شدت خویشتنداری، غنی به نظر میآیند. همچنین در آیه ششم سوره نساء کسانی که غنی هستند و اموال یتیمان در دست آنها امانت است، از گرفتن دستمزد از مال یتیمان، با واژه «فَلْیسْتَعْفِف» برحذر داشته شدهاند.
در آیه ۳۳ سوره نور کسانی که به دلیل ضعف مالی توان ازدواج ندارند به عفتورزی توصیه شدهاند تا آنان را بینیاز سازد و در آیه ۶۰ همین سوره زنان سالمندنی که از سن ازدواج گذشتهاند مجاز به نداشتن حجاب دانسته؛ ولی رعایت عفت به آنان توصیه شده است.
در روایات فضیلت عفت اساس هر خیری معرفی شده[۷] و بر اساس برخی از اخبار معیار و ملاک شیعه بودن به میزان عفتورزی شخص مستند شده است.[۸] در برخی روایات شخص عفیف بالاتر از شهید معرفی و از او به عنوان ملکی از ملائکه الهی یاد شده است.[۹] عفاف در احادیث برترین عبادتها،[۱۰] از نشانههای مؤمن،[۱۱] از سپاهیان عقل[۱۲] و درخواست عفاف از دعاهای پیامبر اسلام(ص) از خداوند بوده است.[۱۳]
اقسام
برای عفت در آیات و روایات، اقسامی ذکر شده است:
- عفت جنسی: کنترل نفس اماره برای جلوگیری از افتادن در انحرافات جنسی. قرآن به کسانی که به دلیل مالی امکان ازدواج ندارند توصیه به عفتورزی کرده تا زمانی که خداوند به فضل و رحمت خود آنها را بینیاز کرده امکان ازدواج پیدا کنند.[۱۴] برای حفظ عفت جنسی نیز راهکارهایی در آیات از جمله کمک به فقرا برای ازدواج[۱۵] و جلوگیری از رواج محرکات جنسی[۱۶] مورد تاکید قرار گرفته است.
- عفت در پوشش: به معنای پوشاندن اعضا بدن از دید نامحرمان[۱۷] و ستر عورت.[۱۸]
- عفت اقتصادی: به معنای عدم کسب حرام، حفظ مناعت طبع و قناعت.[۱۹] امام علی(ع) زینت فقر را در حفظ عفت دانسته است.[۲۰]
- عفت در گفتار: زیبا سخن گفتن با دیگران،[۲۱] محکم و مطابق با واقع سخن گفتن[۲۲] و توهین و ناسزا نگفتن.[۲۳]
آثار و نتایج
برای فضیلت عفت، آثار و نتایجی از جمله استحکام بنیان خانواده،[۲۴] آرامش روانی جامعه، سلامت جامعه و فرد،[۲۵] حفظ حرمت اشخاص،[۲۶] نرمخویی[۲۷] و آمرزش گناهان[۲۸] را برشمردهاند.
پانویس
منابع
- ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول، تصحیح علیاکبر غفاری، قم، انتشارات اسلامی، ۱۴۰۴ق.
- ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، بیروت، دار صادر، ۱۴۱۴ق.
- انوری، حسن، فرهنگ بزرگ سخن، تهران، انتشارات سخن، ۱۳۹۰ش.
- تمیمی آمدی، عبدالواحد بن محمد، غرر الحکم و درر الکلم، تصحیح سید مهدی رجائی، قم،دار الکتاب الإسلامی، ۱۴۱۰ق.
- دهخدا، علیاکبر، لغت نامه، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۷۷ش.
- راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ قرآن، لبنان - سوریه، دار العلم-دار الشامیة، ۱۴۱۲ق.
- صدوق، محمد بن علی، الامالی، تهران، انتشارات کتابچی، ۱۳۷۶ش.
- صدوق، محمد بن علی، الخصال، مصحح علیاکبر غفاری، قم، جامعه مدرسین، ۱۳۶۲ش.
- علامه طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۰ق.
- کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران،دار الکتب الاسلامیة، ۱۴۰۷ق.
- لیثی واسطی، علی بن محمد، عیون الحکم و المواعظ، مصحح حسین حسنی بیرجندی، قم، دار الحدیث، ۱۳۷۶ش.
- علامه مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
- نراقی، مهدی، جامع السعادات، مصحح محمد کلانتر، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، ۱۹۶۷م.
- نهج البلاغه، تصحیح صبحی صالح، قم، هجرت، ۱۴۱۴ق.
پیوند به بیرون
- ↑ نراقی، جامع السعادات، ۱۹۶۷م، ج۱، ص۸۵.
- ↑ راغب اصفهانی، مفردات، ۱۴۱۲ق، ذیل واژه عف.
- ↑ دهخدا، لغت نامه، ۱۳۷۷ش، ذیل واژه عفت.
- ↑ انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۱۳۸۱ش، ذیل واژه عفت.
- ↑ ابن منظور، لسان العرب، ۱۴۱۴ق، ذیل واژه عفف.
- ↑ نراقی، جامع السعادات، ۱۹۶۷م، ج۱، ص۱۰۸-۱۰۹، ۹۴.
- ↑ لیثی واسطی، عیون الحکم، ۱۳۷۶ش، ص۴۵.
- ↑ صدوق، الخصال، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۲۹۶.
- ↑ نهج البلاغه به تصحیح صبحی صالح، ۱۴۱۴ق، ص۵۵۹، حکمت۴۷۴.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۷۹.
- ↑ نهج البلاغه به تصحیح صبحی صالح، ۱۴۱۴ق، ص۳۰۴، خطبه همام.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق۷ ج۱، ص۲۱.
- ↑ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۸۷، ص۱۶۶.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۵، ص۱۱۳.
- ↑ سوره نور، آیه ۳۲.
- ↑ سوره احزاب، آیه ۳۲؛ سوره فصص، آیه ۲۵.
- ↑ سوره احزاب، آیه ۵۹.
- ↑ سوره مومنون، آیات ۳۰-۳۱.
- ↑ سوره بقره، آیه ۲۷۳.
- ↑ ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ۱۴۰۴ق، ص۹۰.
- ↑ سوره بقره، آیه ۸۳؛ سوره حج، آیه ۲۴.
- ↑ سوره احزاب، آیه ۷۰؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۶، ص۵۲۳.
- ↑ سوره انعام، آیه ۱۰۸؛ نهج البلاغه به تصحیح صبحی صالح، ۱۴۱۴ق، ص۳۲۳؛ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۳۶۰.
- ↑ تمیمی آمدی، غررالحکم، ۱۴۱۰ق، ص۱۱۰؛ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۵، ص۵۵۴.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۵، ص۵۵۴.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۵، ص۵۵۴.
- ↑ صدوق، الامالی، ۱۳۷۶ش، ص۲۵۴.
- ↑ تمیمی آمدی، غررالحکم، ۱۴۱۰ق، ص۶۲۵.