پرش به محتوا

مغیرة بن اخنس: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی شیعه
Sultanmoradi (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳: خط ۳:
| تصویر              =
| تصویر              =
| توضیح تصویر        =
| توضیح تصویر        =
| نام کامل            =مغیرة بن اخنس بن شقیر ثقفی
| نام کامل            =مغیرة بن اخنس بن شریق ثقفی
| کنیه                =
| کنیه                =
| لقب                =
| لقب                =
خط ۳۰: خط ۳۰:
پدرش [[اخنس بن شریق|اخنَس بن شَریق]] را از سران مشرکان می‌دانند که پس از [[فتح مکه]] اعلام کرد [[مسلمان]] شده است. ابوالحکم بن اخنس نیز برادر مغیره بود و در [[غزوه احد|جنگ احد]] و به دست امام علی(ع) کشته شد. عبدالله فرزند مغیره، و عبدالله بن أبی‌عثمان برادرزادۀ مغیره نیز در [[جنگ جمل]] با امام علی(ع) جنگیدند و کشته شدند. یعقوب بن عتبة بن مغیره و عثمان بن محمد بن مغیره از [[محدث|محدثان]] و [[مجتهد|فقیهان]] قرن دوم [[مدینه]]، نوۀ او بودند.
پدرش [[اخنس بن شریق|اخنَس بن شَریق]] را از سران مشرکان می‌دانند که پس از [[فتح مکه]] اعلام کرد [[مسلمان]] شده است. ابوالحکم بن اخنس نیز برادر مغیره بود و در [[غزوه احد|جنگ احد]] و به دست امام علی(ع) کشته شد. عبدالله فرزند مغیره، و عبدالله بن أبی‌عثمان برادرزادۀ مغیره نیز در [[جنگ جمل]] با امام علی(ع) جنگیدند و کشته شدند. یعقوب بن عتبة بن مغیره و عثمان بن محمد بن مغیره از [[محدث|محدثان]] و [[مجتهد|فقیهان]] قرن دوم [[مدینه]]، نوۀ او بودند.
== معرفی ==
== معرفی ==
مُغیرة بن اَخنَس بن شریق ثقفی، از نزدیکان [[عثمان بن عفان|عثمان]] خلیفه سوم مسلمانان بود.<ref>ابن‌عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۴۴۴.</ref> طبق برخی منابع، [[مروان بن حکم]] ([[سال ۲ هجری قمری|۲]]-[[سال ۶۵ هجری قمری|۶۵ق]]) که خود از نزدیکان عثمان بود، او را کارگزار بحرین قرار داده بود.<ref>بلاذری، جمل من انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱۳، ص۴۳۷.</ref>{{یاد| سرزمین بحرین، نام ناحیه‌ای در جنوب غربی‌ خلیج‌فارس‌  بوده است و منطقه‌ای بزرگتر از کشور [[بحرین]] را شامل می‌شده (خسروی، «بحرین»، ص۱۳۲.).}} خیرالدین زرلکی تاریخ‌نگار [[مصر|مصری]] نیز از او به عنوان صحابه پیامبر(ص) و شاعر یاد کرده است.<ref>زرلکی، الاعلام، ۱۹۸۹م، ج۷، ص۲۷۶.</ref> تاریخ تولد او در منابع نیامده است؛ اما او را از کشته‌شدگان در ماجرای قتل عثمان در [[سال ۳۵ هجری قمری|سال ۳۵ق]] می‌دانند.<ref>طبری، تاریخ الطبری، بیروت، ج۴، ص۳۸۲.</ref>
مُغیرة بن اَخنَس بن شریق ثقفی، از نزدیکان [[عثمان بن عفان|عثمان]] خلیفه سوم مسلمانان بود.<ref> ابن‌عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۴۴۴.</ref> طبق برخی منابع، [[مروان بن حکم]] ([[سال ۲ هجری قمری|۲]]-[[سال ۶۵ هجری قمری|۶۵ق]]) که خود از نزدیکان عثمان بود، او را کارگزار بحرین قرار داده بود.<ref> بلاذری، جمل من انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱۳، ص۴۳۷.</ref>{{یاد| سرزمین بحرین، نام ناحیه‌ای در جنوب غربی‌ خلیج‌فارس‌  بوده است و منطقه‌ای بزرگتر از کشور [[بحرین]] را شامل می‌شده (خسروی، «بحرین»، ص۱۳۲.).}} خیرالدین زِرِکْلی تاریخ‌نگار [[مصر|مصری]] نیز از او به عنوان صحابه پیامبر(ص) و شاعر یاد کرده است.<ref>زرلکی، الاعلام، ۱۹۸۹م، ج۷، ص۲۷۶.</ref> تاریخ تولد او در منابع نیامده است؛ اما او را از کشته‌شدگان در ماجرای قتل عثمان در [[سال ۳۵ هجری قمری|سال ۳۵ق]] می‌دانند.<ref>طبری، تاریخ الطبری، بیروت، ج۴، ص۳۸۲.</ref>


== درگیری لفظی با امام علی(ع) ==
== درگیری لفظی با امام علی(ع) ==
در خطبۀ ۱۳۵ [[نهج البلاغه|نهج‌البلاغه]] چنین آمده که مجادله‌ای میان عثمان و امام علی(ع) درگرفت. مغیرة بن اخنس به عثمان گفت: من علی را بسنده‌ام (پاسخ او را می‌دهم) و امام این‌گونه پاسخش را داد: «ای پسر آن نفرین شده، ای بی‌دنباله و درخت بی‌ریشه و شاخه! تو مرا بسنده‌ای؟ به خدا سوگند، خداوند به کسی که تو یاورش باشی عزت نمی‌دهد و کسی که دستش را بگیری از جای برنخواهد خاست. بیرون شو! خدا خیر را از تو دور سازد. پس هر چه می‌خواهی کوشش کن. خدا تو را باقی نگذارد اگر از آن چه می‌توانی فروگذار کنی!»<ref>نهج‌ابلاغه، تصحیح صبحی صالح، خطبۀ ۱۳۵، ص۱۹۳؛ مجلسی، بحار الانوار، دارالرضا، ج۳۱، ص۴۷۲.</ref>{{یاد|این خطبه در [[مصباح السالکین (کتاب)|شرح ابن میثم]] با شمارۀ ۱۳۴و در [[تنبیه الغافلین و تذکره العارفین|نسخۀ ملافتح الله]] با شمارۀ ۱۵۹ و در [[فی ضلال نهج البلاغة|نسخۀ مغنیه]] با شمارۀ ۱۳۳ آمده است.(ابن میثم، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۳، ص۱۶۳؛ نهج البلاغه، تصحیح فتح‌الله کاشانی، خطبۀ ۴۳، ج۱، ص۶۳۶؛ مغنیه، فی ضلال نهج‌البلاغه، ۱۹۷م، ج۲، ص۲۸۵.)}}
در خطبۀ ۱۳۵ [[نهج البلاغه|نهج‌البلاغه]] چنین آمده که مجادله‌ای میان عثمان و امام علی(ع) درگرفت. مغیرة بن اخنس به عثمان گفت: من علی را بسنده‌ام (پاسخ او را می‌دهم) و امام این‌گونه پاسخش را داد: «ای پسر آن نفرین شده، ای بی‌دنباله و درخت بی‌ریشه و شاخه! تو مرا بسنده‌ای؟ به خدا سوگند، خداوند به کسی که تو یاورش باشی عزت نمی‌دهد و کسی که دستش را بگیری از جای برنخواهد خاست. بیرون شو! خدا خیر را از تو دور سازد. پس هر چه می‌خواهی کوشش کن. خدا تو را باقی نگذارد اگر از آن چه می‌توانی فروگذار کنی!»<ref>نهج‌البلاغه، تصحیح صبحی صالح، خطبۀ ۱۳۵، ص۱۹۳؛ مجلسی، بحار الانوار، دارالرضا، ج۳۱، ص۴۷۲.</ref> {{یاد|این خطبه در [[مصباح السالکین (کتاب)|شرح ابن میثم]] با شمارۀ ۱۳۴و در [[تنبیه الغافلین و تذکره العارفین|نسخۀ ملافتح الله]] با شمارۀ ۱۵۹ و در [[فی ضلال نهج البلاغة|نسخۀ مغنیه]] با شمارۀ ۱۳۳ آمده است.(ابن میثم، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۳، ص۱۶۳؛ نهج البلاغه، تصحیح فتح‌الله کاشانی، خطبۀ ۴۳، ج۱، ص۶۳۶؛ مغنیه، فی ضلال نهج‌البلاغه، ۱۹۷م، ج۲، ص۲۸۵.)}}


از نظر [[ابن‌ابی‌الحدید]] (شارح نهج‌البلاغه) عبارت «پسر آن نفرین‌ شده» به [[منافق|نفاق]] پدر مغیره، و صفتِ «بی‌دنباله» به گمراهی فرزندانش اشاره دارد؛ زیرا مغیره در واقع بدون فرزند نبوده است.<ref>ابن‌الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۸، ص۳۰۳.</ref> همچنین عبارت «درخت بی‌ریشه و شاخه» را اشاره به [[آیه ۲۶ سوره ابراهیم]] دانسته‌اند.<ref>مكارم شيرازى، پيام امام امير المومنين(ع)، ۱۳۸۶ش، ج۵، ص۴۹۶.</ref>{{یاد|«وَمَثَلُ كَلِمَةٍ خَبِيثَةٍ كَشَجَرَةٍ خَبِيثَةٍ اجْتُثَّتْ مِنْ فَوْقِ الْأَرْضِ مَا لَهَا مِنْ قَرَارٍ» (و مَثَل کلمۀ خبیثه مانند درخت پلیدی است که ریشه‌اش به قلب زمین نرود بلکه بالای زمین افتد و هیچ ثبات و بقایی ندارد.) ([[سوره ابراهیم]]، آیه ۲۶).}}  
از نظر [[ابن‌ابی‌الحدید]] شارح نهج‌البلاغه عبارت «پسر آن نفرین‌ شده» به [[منافق|نفاق]] پدر مغیره، و صفتِ «بی‌دنباله» به گمراهی فرزندانش اشاره دارد؛ زیرا مغیره در واقع بدون فرزند نبوده است.<ref>ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۸، ص۳۰۳.</ref> همچنین عبارت «درخت بی‌ریشه و شاخه» را اشاره به [[آیه ۲۶ سوره ابراهیم]] دانسته‌اند.<ref>مكارم شيرازى، پيام امام امير المومنين(ع)، ۱۳۸۶ش، ج۵، ص۴۹۶.</ref>{{یاد|«وَمَثَلُ كَلِمَةٍ خَبِيثَةٍ كَشَجَرَةٍ خَبِيثَةٍ اجْتُثَّتْ مِنْ فَوْقِ الْأَرْضِ مَا لَهَا مِنْ قَرَارٍ» (و مَثَل کلمۀ خبیثه مانند درخت پلیدی است که ریشه‌اش به قلب زمین نرود بلکه بالای زمین افتد و هیچ ثبات و بقایی ندارد.) ([[سوره ابراهیم]]، آیه ۲۶).}}  


=== نقل ابن‌ابی‌الحدید از کلام امام علی(ع) ===
=== نقل ابن‌ابی‌الحدید از کلام امام علی(ع) ===
ابن‌ابی‌الحدید در [[شرح نهج البلاغه (ابن‌ابی‌الحدید)|شرح نهج البلاغه]] ماجرای این خطبه را به شکل دیگری روایت می‌کند. طبق این نقل، عثمان به شدت از انتقادات امام علی(ع) نسبت به حکومتش ناراحت بود. [[زید بن ثابت|زید بن ثابت انصاری]] که از نزدیکان عثمان بود به همراه مغیرة بن اخنس نزد امام علی(ع) رفتند. زید از امام خواست تا دست از انتقادات خود بردارد. امام علی(ع) گفت: «به خدا سوگند من نه اعتراض به او را دوست دارم و نه وضع او را رد می‌کنم، مگر اینکه از حق الهی امتناع بورزد. ممکن نیست درباره او جز حقیقت بگویم. به خدا سوگند تا جایی که خودداری ممکن باشد، [از انتقاد به او] خودداری خواهم کرد.» مغیرة بن اخنس پاسخ داد: «به خدا سوگند که باید درباره عثمان خودداری کنی و در غیر این صورت به خودداری وادار می‌گردی؛ زیرا قدرت او بر تو بیش از قدرت تو بر او است. جز این نیست که عثمان این جمع را از روی احترام به تو فرستاده است تا علیه تو شاهد داشته باشد». امام علی(ع) در پاسخ به مغیره آن عبارت را به کار برد. در نهایت، زید بن ثابت گفت: «به خدا سوگند ما نزدت نیامدیم تا شاهدی علیه تو باشیم یا اینکه آمدن ما حجتی بر تو باشد؛ بلکه با نیت اجر الهی به دنبال اصلاح رابطه شما و ایجاد هم‌نظری بین شما هستیم». زید سپس امام علی(ع) و عثمان را [[دعا]] کرد و برخاست و آن جمع نیز با او برخاستند و رفتند.<ref>ابن‌الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۸، ص۳۰۲-۳۰۳.</ref>
ابن‌ابی‌الحدید در [[شرح نهج البلاغه (ابن‌ابی‌الحدید)|شرح نهج البلاغه]] ماجرای این خطبه را به شکل دیگری روایت می‌کند. طبق این نقل، عثمان به شدت از انتقادات امام علی(ع) نسبت به حکومتش ناراحت بود. [[زید بن ثابت|زید بن ثابت انصاری]] که از نزدیکان عثمان بود به همراه مغیرة بن اخنس نزد امام علی(ع) رفتند. زید از امام خواست تا دست از انتقادات خود بردارد. امام علی(ع) گفت: «به خدا سوگند من نه اعتراض به او را دوست دارم و نه وضع او را رد می‌کنم، مگر اینکه از حق الهی امتناع بورزد. ممکن نیست درباره او جز حقیقت بگویم. به خدا سوگند تا جایی که خودداری ممکن باشد، [از انتقاد به او] خودداری خواهم کرد.» مغیرة بن اخنس پاسخ داد: «به خدا سوگند که باید درباره عثمان خودداری کنی و در غیر این صورت به خودداری وادار می‌گردی؛ زیرا قدرت او بر تو بیش از قدرت تو بر او است. جز این نیست که عثمان این جمع را از روی احترام به تو فرستاده است تا علیه تو شاهد داشته باشد». امام علی(ع) در پاسخ به مغیره آن عبارت را به کار برد. در نهایت، زید بن ثابت گفت: «به خدا سوگند ما نزدت نیامدیم تا شاهدی علیه تو باشیم یا اینکه آمدن ما حجتی بر تو باشد؛ بلکه با نیت اجر الهی به دنبال اصلاح رابطه شما و ایجاد هم‌نظری بین شما هستیم». زید سپس امام علی(ع) و عثمان را [[دعا]] کرد و برخاست و آن جمع نیز با او برخاستند و رفتند.<ref>ابن‌‌ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۸، ص۳۰۲-۳۰۳.</ref>


== مرگ در واقعۀ قتل عثمان ==
== مرگ در واقعۀ قتل عثمان ==
در سال ۳۵ق عده‌ای از مسلمانان که قصد [[قتل عثمان]] را داشتند، خانه او را محاصره کردند.<ref>ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، دار صادر، ج۳، ص۱۷۲-۱۷۹.</ref> به گفتۀ مورخان، در هنگام محاصرۀ خانۀ عثمان، مغیرة بن اخنس در [[مکه]] و مشغول مناسک [[حج]] بود. مغیره پس از انجام حج، خود را به [[مدینه]] رساند تا از خلیفه دفاع کنند.<ref>ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ‏، دار صادر، ج۳، ص ۱۷۵.</ref> او در آن واقعه در دفاع از عثمان رجز خواند و جنگید.<ref>طبری، تاریخ الطبری، بیروت، ج ۴، ص ۳۸۹؛ ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ‏، دار صادر، ج۳، ص ۱۷۵.</ref> نقل شده است که افرادی همچون [[عبدالله بن زبیر]]، [[عبدالله بن عمر]] و [[امام حسن مجتبی علیه‌السلام|امام حسن(ع)]] نیز در برابر مهاجمان می‌جگنید.<ref>ابن‌عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۰۴۶-۱۰۴۷.</ref> طبق برخی از نقل‌ها، در نهایت مغیره به دست [[عبدالله بن بدیل]]، از [[صحابه|صحابه پیامبر(ص)]] و از [[فهرست اصحاب امام علی(ع)|یاران امام علی(ع)]] کشته شد<ref>طبری، تاریخ الطبری، بیروت، ج۴، ص۳۸۲.</ref> نقل کرده‌اند که قاتل مغیره در کوچه‌های مدینه می‌گشت و به این عملش افتخار می‌کرد.<ref>بلاذری، جمل من انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱۳، ص۴۳۷.</ref>
در سال ۳۵ق عده‌ای از مسلمانان که قصد [[قتل عثمان]] را داشتند، خانه او را محاصره کردند.<ref>ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، دار صادر، ج۳، ص۱۷۲-۱۷۹.</ref> به گفتۀ مورخان، در هنگام محاصرۀ خانۀ عثمان، مغیرة بن اخنس در [[مکه]] و مشغول مناسک [[حج]] بود. مغیره پس از انجام حج، خود را به [[مدینه]] رساند تا از خلیفه دفاع کنند.<ref>ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ‏، دار صادر، ج۳، ص ۱۷۵.</ref> او در آن واقعه در دفاع از عثمان رجز خواند و جنگید.<ref>طبری، تاریخ الطبری، بیروت، ج ۴، ص ۳۸۹؛ ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ‏، دار صادر، ج۳، ص ۱۷۵.</ref> نقل شده است که افرادی همچون [[عبدالله بن زبیر]]، [[عبدالله بن عمر]] و [[امام حسن مجتبی علیه‌السلام|امام حسن(ع)]] نیز در برابر مهاجمان می‌جگنید.<ref>ابن‌عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۰۴۶-۱۰۴۷.</ref> طبق برخی از نقل‌ها، مغیره به دست [[عبدالله بن بدیل]]، از [[صحابه|صحابه پیامبر(ص)]] و از [[فهرست اصحاب امام علی(ع)|یاران امام علی(ع)]] کشته شد<ref>طبری، تاریخ الطبری، بیروت، ج۴، ص۳۸۲.</ref> نقل کرده‌اند که قاتل مغیره در کوچه‌های مدینه می‌گشت و به این عملش افتخار می‌کرد.<ref>بلاذری، جمل من انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱۳، ص۴۳۷.</ref>


== نسب ==
== نسب ==
مغیرة بن اخنس از [[قبیلۀ بنی‌ثقیف]] بود که طبق برخی از روایات، از قبایل مورد نفرتِ پیامبر(ص) بوده است.<ref>ابن‌بابویه، الخصال، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۲۲۷-۲۲۸.</ref> نسب او را اینگونه ذکر کرده‌اند: مغیرة بن اخنس بن شریق بن عمرو بن وهب بن علاج بن ابی سلمه ثقفی.<ref>ابن‌الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۸، ص۳۰۱.</ref> پدرش [[اخنس بن شریق|اخنَس بن شَریق]] (متوفای [[سال ۱۳ هجری قمری|۱۳ق]]) را از سران مشرکان می‌دانند که پس از [[فتح مکه]] اعلام کرد [[مسلمان]] شده و [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] بخشی از [[غنیمت|غنایم]] را به او بخشید.<ref>ابن‌الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۸، ص۳۰۱-۳۰۲.</ref> نقل شده که اخنس هم‌پیمان [[قبیله بنی‌زهره]] بود و در [[غزوه بدر|جنگ بدر]] آنان را از تقابل با [[مسلمان|مسلمانان]] بازداشت.<ref>بلاذری، جمل من انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱۳، ص۴۳۷.</ref> برخی مفسران معتقدند [[آیه ۲۰۵ سوره بقره]] در مذمت اخنس بن شریق نازل شده است.<ref>قمی مشهدی، تفسیر کنز الدقائق و بحر الغرائب، ۱۳۶۷ش، ج۲، ص۳۰۳.</ref>{{یاد|«وَإِذَا تَوَلَّىٰ سَعَىٰ فِي الْأَرْضِ لِيُفْسِدَ فِيهَا وَيُهْلِكَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ الْفَسَادَ» (و چون از حضور تو دور شود کارش فتنه و فساد در زمین است و بکوشد تا حاصل خلق به باد فنا دهد و نسل (بشر) را قطع کند؛ و خدا فساد را دوست ندارد.) ([[سوره بقره]]، آیه ۲۰۵.)}}
مغیرة بن اخنس از [[قبیلۀ بنی‌ثقیف]] بود که طبق برخی از روایات، از قبایل مورد نفرتِ پیامبر(ص) بوده است.<ref>شیخ صدوق، الخصال، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۲۲۷-۲۲۸.</ref> نسب او را اینگونه ذکر کرده‌اند: مغیرة بن اخنس بن شریق بن عمرو بن وهب بن علاج بن ابی سلمه ثقفی.<ref>ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۸، ص۳۰۱.</ref> پدرش [[اخنس بن شریق|اخنَس بن شَریق]] (متوفای [[سال ۱۳ هجری قمری|۱۳ق]]) را از سران مشرکان می‌دانند که پس از [[فتح مکه]] اعلام کرد [[مسلمان]] شده و [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] بخشی از [[غنیمت|غنایم]] را به او بخشید.<ref>ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۸، ص۳۰۱-۳۰۲.</ref> نقل شده که اخنس هم‌پیمان [[قبیله بنی‌زهره]] بود و در [[غزوه بدر|جنگ بدر]] آنان را از تقابل با [[مسلمان|مسلمانان]] بازداشت.<ref>بلاذری، جمل من انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱۳، ص۴۳۷.</ref> برخی مفسران معتقدند [[آیه ۲۰۵ سوره بقره]] در مذمت اخنس بن شریق نازل شده است.<ref>قمی مشهدی، تفسیر کنز الدقائق و بحر الغرائب، ۱۳۶۷ش، ج۲، ص۳۰۳.</ref>{{یاد|«وَإِذَا تَوَلَّىٰ سَعَىٰ فِي الْأَرْضِ لِيُفْسِدَ فِيهَا وَيُهْلِكَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ الْفَسَادَ» (و چون از حضور تو دور شود کارش فتنه و فساد در زمین است و بکوشد تا حاصل خلق به باد فنا دهد و نسل (بشر) را قطع کند؛ و خدا فساد را دوست ندارد.) ([[سوره بقره]]، آیه ۲۰۵.)}}


برادر مغیره «ابوالحکم» نام داشت که به گفتۀ مورخان در [[غزوه احد|جنگ احد]] و به دست امام علی(ع) کشته شد.<ref name=":1">اربلی، کشف‌الغمة، تهران، ج۱، ص۲۴۵-۲۴۶؛ الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج ۲، ص ۳۳.</ref> عبدالله فرزند مغیره، و عبدالله بن أبی‌عثمان برادرزادۀ مغیره نیز در [[جنگ جمل]] در برابر امام علی(ع) ایستادند و کشته شدند.<ref>شیخ مفید، الإرشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۲۵۵-۲۵۶.</ref> در کتاب [[الطبقات الکبری (کتاب)|طبقات الکبری]]، از دو نوۀ او یعقوب بن عتبة بن مغیره (متوفای [[سال ۱۲۸ هجری قمری|۱۲۸ق]]) و عثمان بن محمد بن مغیره (متوفای [[سال ۱۳۰ هجری قمری|۱۳۰ق]]) به عنوان [[محدث]] و [[مجتهد|فقیه]] قرن دوم [[مدینه]] یاد شده است.<ref>ابن‌سعد، طبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۵، ص۳۹۴-۳۹۵.</ref>
برادر مغیره «ابوالحکم» نام داشت که به گفتۀ مورخان در [[غزوه احد|جنگ احد]] و به دست امام علی(ع) کشته شد.<ref>ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج ۲، ص ۳۳.</ref> عبدالله فرزند مغیره، و عبدالله بن ابی‌عثمان برادرزادۀ مغیره نیز در [[جنگ جمل]] در برابر امام علی(ع) ایستادند و کشته شدند.<ref>شیخ مفید، الإرشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۲۵۵-۲۵۶.</ref> در کتاب [[الطبقات الکبری (کتاب)|طبقات الکبری]]، از دو نوۀ او یعقوب بن عتبة بن مغیره (متوفای [[سال ۱۲۸ هجری قمری|۱۲۸ق]]) و عثمان بن محمد بن مغیره (متوفای [[سال ۱۳۰ هجری قمری|۱۳۰ق]]) به عنوان [[محدث]] و [[مجتهد|فقیه]] قرن دوم [[مدینه]] یاد شده است.<ref>ابن‌سعد، طبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۵، ص۳۹۴-۳۹۵.</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==
خط ۵۹: خط ۵۹:
* نهج البلاغه، تصحیح فتح الله کاشانی (تنبیه الغافیلن و تذکرة العارفین)، تهران، پیام حق، ۱۳۷۸ش.
* نهج البلاغه، تصحیح فتح الله کاشانی (تنبیه الغافیلن و تذکرة العارفین)، تهران، پیام حق، ۱۳۷۸ش.
* ابن‌اثیر، علی بن محمد، الکامل فی‌التاریخ، بیروت، دار صادر، ۱۳۸۵-۱۳۸۶ق/۱۹۶۵-۱۹۶۶ش.
* ابن‌اثیر، علی بن محمد، الکامل فی‌التاریخ، بیروت، دار صادر، ۱۳۸۵-۱۳۸۶ق/۱۹۶۵-۱۹۶۶ش.
* ابن‌بابویه، محمد بن علی، الخصال، قم، جماعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۴۱۶ق.
*شیخ صدوق، محمد بن علی، الخصال، قم، جماعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۴۱۶ق.
* ابن‌سعد، محمد، الطبقات الکبری، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۰ق.
* ابن‌سعد، محمد، الطبقات الکبری، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۰ق.
* ابن‌عبدالبر، یوسف بن عبدالله، الإستیعاب فی معرفة الأصحاب، بیروت، دار الجیل، ۱۴۱۲ق/۱۹۹۲م.
* ابن‌عبدالبر، یوسف بن عبدالله، الإستیعاب فی معرفة الأصحاب، بیروت، دار الجیل، ۱۴۱۲ق/۱۹۹۲م.
* ابن‌میثم، میثم بن علی، شرح نهج البلاغة، تهران، دفتر نشر الکتاب، ۱۴۰۴ق.
* ابن‌میثم، میثم بن علی، شرح نهج البلاغة، تهران، دفتر نشر الکتاب، ۱۴۰۴ق.
* اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة فی معرفة الأئمة، تهران، اسلامیه، بی‌تا.
* بَلَاذُری، أحمد بن یحیی، انساب الأشراف بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۷ق/۱۹۹۶م.
* بَلَاذُری، أحمد بن یحیی، انساب الأشراف بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۷ق/۱۹۹۶م.
* خسروی، خسرو، «بحرین»، در دانشنامه جهان اسلام، ج۲، تهران، بنیاد دایرة‌المعارف اسلامی، ۱۳۹۳ش.
* خسروی، خسرو، «بحرین»، در دانشنامه جهان اسلام، ج۲، تهران، بنیاد دایرة‌المعارف اسلامی، ۱۳۹۳ش.

نسخهٔ ‏۲۸ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۱۶

مُغیرة بن اخنَس
مشخصات فردی
نام کاملمغیرة بن اخنس بن شریق ثقفی
محل زندگیمدینه
نسب/قبیلهبنی‌ثقیف
خویشاونداناخنس(پدر)، ابوالحکم(برادر)، عبدالله(فرزند)، یعقوب بن عتبة (نوه)، عثمان بن محمد(نوه).
درگذشتسال ۳۵ق در مدینه
نحوه درگذشتدر ماجرای قتل عثمان و به دست عبدالله بن بدیل
مشخصات دینی
دلیل شهرتمخاطب امام علی(ع) در خطبه ۱۳۵ نهج البلاغه


مُغَیرَة بن اَخْنس ثَقَفِی صحابه پیامبر(ص) و از نزدیکان عثمان خلیفه سوم مسلمانان بود که در خطبۀ ۱۳۵ نهج‌ البلاغه مورد خطاب امام علی(ع) قرار گرفت. برخی منابع او را شاعر و کارگزار بحرین نیز معرفی کرده‌اند. طبق روایات او در دفاع از عثمان خود را هم‌کلام امام علی(ع) قرار داد و با پاسخ تند امام مواجه شد. مغیره در واقعۀ قتل عثمان همراه او بود و کشته شد.

پدرش اخنَس بن شَریق را از سران مشرکان می‌دانند که پس از فتح مکه اعلام کرد مسلمان شده است. ابوالحکم بن اخنس نیز برادر مغیره بود و در جنگ احد و به دست امام علی(ع) کشته شد. عبدالله فرزند مغیره، و عبدالله بن أبی‌عثمان برادرزادۀ مغیره نیز در جنگ جمل با امام علی(ع) جنگیدند و کشته شدند. یعقوب بن عتبة بن مغیره و عثمان بن محمد بن مغیره از محدثان و فقیهان قرن دوم مدینه، نوۀ او بودند.

معرفی

مُغیرة بن اَخنَس بن شریق ثقفی، از نزدیکان عثمان خلیفه سوم مسلمانان بود.[۱] طبق برخی منابع، مروان بن حکم (۲-۶۵ق) که خود از نزدیکان عثمان بود، او را کارگزار بحرین قرار داده بود.[۲][یادداشت ۱] خیرالدین زِرِکْلی تاریخ‌نگار مصری نیز از او به عنوان صحابه پیامبر(ص) و شاعر یاد کرده است.[۳] تاریخ تولد او در منابع نیامده است؛ اما او را از کشته‌شدگان در ماجرای قتل عثمان در سال ۳۵ق می‌دانند.[۴]

درگیری لفظی با امام علی(ع)

در خطبۀ ۱۳۵ نهج‌البلاغه چنین آمده که مجادله‌ای میان عثمان و امام علی(ع) درگرفت. مغیرة بن اخنس به عثمان گفت: من علی را بسنده‌ام (پاسخ او را می‌دهم) و امام این‌گونه پاسخش را داد: «ای پسر آن نفرین شده، ای بی‌دنباله و درخت بی‌ریشه و شاخه! تو مرا بسنده‌ای؟ به خدا سوگند، خداوند به کسی که تو یاورش باشی عزت نمی‌دهد و کسی که دستش را بگیری از جای برنخواهد خاست. بیرون شو! خدا خیر را از تو دور سازد. پس هر چه می‌خواهی کوشش کن. خدا تو را باقی نگذارد اگر از آن چه می‌توانی فروگذار کنی!»[۵] [یادداشت ۲]

از نظر ابن‌ابی‌الحدید شارح نهج‌البلاغه عبارت «پسر آن نفرین‌ شده» به نفاق پدر مغیره، و صفتِ «بی‌دنباله» به گمراهی فرزندانش اشاره دارد؛ زیرا مغیره در واقع بدون فرزند نبوده است.[۶] همچنین عبارت «درخت بی‌ریشه و شاخه» را اشاره به آیه ۲۶ سوره ابراهیم دانسته‌اند.[۷][یادداشت ۳]

نقل ابن‌ابی‌الحدید از کلام امام علی(ع)

ابن‌ابی‌الحدید در شرح نهج البلاغه ماجرای این خطبه را به شکل دیگری روایت می‌کند. طبق این نقل، عثمان به شدت از انتقادات امام علی(ع) نسبت به حکومتش ناراحت بود. زید بن ثابت انصاری که از نزدیکان عثمان بود به همراه مغیرة بن اخنس نزد امام علی(ع) رفتند. زید از امام خواست تا دست از انتقادات خود بردارد. امام علی(ع) گفت: «به خدا سوگند من نه اعتراض به او را دوست دارم و نه وضع او را رد می‌کنم، مگر اینکه از حق الهی امتناع بورزد. ممکن نیست درباره او جز حقیقت بگویم. به خدا سوگند تا جایی که خودداری ممکن باشد، [از انتقاد به او] خودداری خواهم کرد.» مغیرة بن اخنس پاسخ داد: «به خدا سوگند که باید درباره عثمان خودداری کنی و در غیر این صورت به خودداری وادار می‌گردی؛ زیرا قدرت او بر تو بیش از قدرت تو بر او است. جز این نیست که عثمان این جمع را از روی احترام به تو فرستاده است تا علیه تو شاهد داشته باشد». امام علی(ع) در پاسخ به مغیره آن عبارت را به کار برد. در نهایت، زید بن ثابت گفت: «به خدا سوگند ما نزدت نیامدیم تا شاهدی علیه تو باشیم یا اینکه آمدن ما حجتی بر تو باشد؛ بلکه با نیت اجر الهی به دنبال اصلاح رابطه شما و ایجاد هم‌نظری بین شما هستیم». زید سپس امام علی(ع) و عثمان را دعا کرد و برخاست و آن جمع نیز با او برخاستند و رفتند.[۸]

مرگ در واقعۀ قتل عثمان

در سال ۳۵ق عده‌ای از مسلمانان که قصد قتل عثمان را داشتند، خانه او را محاصره کردند.[۹] به گفتۀ مورخان، در هنگام محاصرۀ خانۀ عثمان، مغیرة بن اخنس در مکه و مشغول مناسک حج بود. مغیره پس از انجام حج، خود را به مدینه رساند تا از خلیفه دفاع کنند.[۱۰] او در آن واقعه در دفاع از عثمان رجز خواند و جنگید.[۱۱] نقل شده است که افرادی همچون عبدالله بن زبیر، عبدالله بن عمر و امام حسن(ع) نیز در برابر مهاجمان می‌جگنید.[۱۲] طبق برخی از نقل‌ها، مغیره به دست عبدالله بن بدیل، از صحابه پیامبر(ص) و از یاران امام علی(ع) کشته شد[۱۳] نقل کرده‌اند که قاتل مغیره در کوچه‌های مدینه می‌گشت و به این عملش افتخار می‌کرد.[۱۴]

نسب

مغیرة بن اخنس از قبیلۀ بنی‌ثقیف بود که طبق برخی از روایات، از قبایل مورد نفرتِ پیامبر(ص) بوده است.[۱۵] نسب او را اینگونه ذکر کرده‌اند: مغیرة بن اخنس بن شریق بن عمرو بن وهب بن علاج بن ابی سلمه ثقفی.[۱۶] پدرش اخنَس بن شَریق (متوفای ۱۳ق) را از سران مشرکان می‌دانند که پس از فتح مکه اعلام کرد مسلمان شده و پیامبر(ص) بخشی از غنایم را به او بخشید.[۱۷] نقل شده که اخنس هم‌پیمان قبیله بنی‌زهره بود و در جنگ بدر آنان را از تقابل با مسلمانان بازداشت.[۱۸] برخی مفسران معتقدند آیه ۲۰۵ سوره بقره در مذمت اخنس بن شریق نازل شده است.[۱۹][یادداشت ۴]

برادر مغیره «ابوالحکم» نام داشت که به گفتۀ مورخان در جنگ احد و به دست امام علی(ع) کشته شد.[۲۰] عبدالله فرزند مغیره، و عبدالله بن ابی‌عثمان برادرزادۀ مغیره نیز در جنگ جمل در برابر امام علی(ع) ایستادند و کشته شدند.[۲۱] در کتاب طبقات الکبری، از دو نوۀ او یعقوب بن عتبة بن مغیره (متوفای ۱۲۸ق) و عثمان بن محمد بن مغیره (متوفای ۱۳۰ق) به عنوان محدث و فقیه قرن دوم مدینه یاد شده است.[۲۲]

پانویس

  1. ابن‌عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۴۴۴.
  2. بلاذری، جمل من انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱۳، ص۴۳۷.
  3. زرلکی، الاعلام، ۱۹۸۹م، ج۷، ص۲۷۶.
  4. طبری، تاریخ الطبری، بیروت، ج۴، ص۳۸۲.
  5. نهج‌البلاغه، تصحیح صبحی صالح، خطبۀ ۱۳۵، ص۱۹۳؛ مجلسی، بحار الانوار، دارالرضا، ج۳۱، ص۴۷۲.
  6. ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۸، ص۳۰۳.
  7. مكارم شيرازى، پيام امام امير المومنين(ع)، ۱۳۸۶ش، ج۵، ص۴۹۶.
  8. ابن‌‌ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۸، ص۳۰۲-۳۰۳.
  9. ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، دار صادر، ج۳، ص۱۷۲-۱۷۹.
  10. ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ‏، دار صادر، ج۳، ص ۱۷۵.
  11. طبری، تاریخ الطبری، بیروت، ج ۴، ص ۳۸۹؛ ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ‏، دار صادر، ج۳، ص ۱۷۵.
  12. ابن‌عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۰۴۶-۱۰۴۷.
  13. طبری، تاریخ الطبری، بیروت، ج۴، ص۳۸۲.
  14. بلاذری، جمل من انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱۳، ص۴۳۷.
  15. شیخ صدوق، الخصال، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۲۲۷-۲۲۸.
  16. ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۸، ص۳۰۱.
  17. ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۸، ص۳۰۱-۳۰۲.
  18. بلاذری، جمل من انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱۳، ص۴۳۷.
  19. قمی مشهدی، تفسیر کنز الدقائق و بحر الغرائب، ۱۳۶۷ش، ج۲، ص۳۰۳.
  20. ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج ۲، ص ۳۳.
  21. شیخ مفید، الإرشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۲۵۵-۲۵۶.
  22. ابن‌سعد، طبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۵، ص۳۹۴-۳۹۵.

یادداشت

  1. سرزمین بحرین، نام ناحیه‌ای در جنوب غربی‌ خلیج‌فارس‌ بوده است و منطقه‌ای بزرگتر از کشور بحرین را شامل می‌شده (خسروی، «بحرین»، ص۱۳۲.).
  2. این خطبه در شرح ابن میثم با شمارۀ ۱۳۴و در نسخۀ ملافتح الله با شمارۀ ۱۵۹ و در نسخۀ مغنیه با شمارۀ ۱۳۳ آمده است.(ابن میثم، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۳، ص۱۶۳؛ نهج البلاغه، تصحیح فتح‌الله کاشانی، خطبۀ ۴۳، ج۱، ص۶۳۶؛ مغنیه، فی ضلال نهج‌البلاغه، ۱۹۷م، ج۲، ص۲۸۵.)
  3. «وَمَثَلُ كَلِمَةٍ خَبِيثَةٍ كَشَجَرَةٍ خَبِيثَةٍ اجْتُثَّتْ مِنْ فَوْقِ الْأَرْضِ مَا لَهَا مِنْ قَرَارٍ» (و مَثَل کلمۀ خبیثه مانند درخت پلیدی است که ریشه‌اش به قلب زمین نرود بلکه بالای زمین افتد و هیچ ثبات و بقایی ندارد.) (سوره ابراهیم، آیه ۲۶).
  4. «وَإِذَا تَوَلَّىٰ سَعَىٰ فِي الْأَرْضِ لِيُفْسِدَ فِيهَا وَيُهْلِكَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ الْفَسَادَ» (و چون از حضور تو دور شود کارش فتنه و فساد در زمین است و بکوشد تا حاصل خلق به باد فنا دهد و نسل (بشر) را قطع کند؛ و خدا فساد را دوست ندارد.) (سوره بقره، آیه ۲۰۵.)

منابع

  • قرآن.
  • نهج البلاغة، تصحیح صبحی صالح، قم، مؤسسة دارالهجرة، ۱۴۱۴ق.
  • نهج البلاغه، تصحیح فتح الله کاشانی (تنبیه الغافیلن و تذکرة العارفین)، تهران، پیام حق، ۱۳۷۸ش.
  • ابن‌اثیر، علی بن محمد، الکامل فی‌التاریخ، بیروت، دار صادر، ۱۳۸۵-۱۳۸۶ق/۱۹۶۵-۱۹۶۶ش.
  • شیخ صدوق، محمد بن علی، الخصال، قم، جماعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۴۱۶ق.
  • ابن‌سعد، محمد، الطبقات الکبری، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۰ق.
  • ابن‌عبدالبر، یوسف بن عبدالله، الإستیعاب فی معرفة الأصحاب، بیروت، دار الجیل، ۱۴۱۲ق/۱۹۹۲م.
  • ابن‌میثم، میثم بن علی، شرح نهج البلاغة، تهران، دفتر نشر الکتاب، ۱۴۰۴ق.
  • بَلَاذُری، أحمد بن یحیی، انساب الأشراف بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۷ق/۱۹۹۶م.
  • خسروی، خسرو، «بحرین»، در دانشنامه جهان اسلام، ج۲، تهران، بنیاد دایرة‌المعارف اسلامی، ۱۳۹۳ش.
  • زرکلی، خیرالدین، الأعلام، دارالعلم للملایین، بیروت، ۱۹۸۹م.
  • شیخ مفید، محمد بن محمد بن نعمان، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، قم، کنگره شیخ مفید، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
  • طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری (تاریخ الأمم و الملوک)، بیروت، بی‌نا، بی‌تا.
  • قمی مشهدی، محمد بن محمدرضا، تفسیر کنز الدقائق و بحر الغرائب، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۶۷ش/۱۹۹۰م.
  • مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، تحقیق عبدالزهراء العلوی، بی‌جا، دار الرضا، بی‌تا.
  • مغنیه، محمدجواد، فی ظلال نهج البلاغة، بیروت، دار العلم للملایین، ۱۹۷۹م.
  • مفید، محمد بن محمد، الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، قم، مؤسسة آل البیت(ع)، ۱۴۱۳ق.
  • مکارم شیرازی، ناصر، پیام امیرالمومنین(ع)، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۸۶ش.