پرش به محتوا

خاتم‌بخشی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی شیعه
Sarsm (بحث | مشارکت‌ها)
جز ویکی سازی
Mahdi1382 (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۱۵: خط ۱۵:
| فَأَنزَلَ فیکَ اللّهُ خَیرَ وِلایَة |فَثَبَّتَها فی مُحکَماتِ الشَّرائِعِ.<ref>التستری، إحقاق الحق و إزهاق الباطل، ج۲، ص۴۰۲.</ref>
| فَأَنزَلَ فیکَ اللّهُ خَیرَ وِلایَة |فَثَبَّتَها فی مُحکَماتِ الشَّرائِعِ.<ref>التستری، إحقاق الحق و إزهاق الباطل، ج۲، ص۴۰۲.</ref>
|ترجمه= ای ابوالحسن! جانم و خاندانم فدایت باد و هر آن که در راه هدایت، نرمْ‌گام و شتابان است. آیا ستایش دوستدارانت در حقّ تو، نابود می‌شود؟ این ستایش، در پیشگاه خداوند، هرگز از بین نمی‌رود. تو همانی که در رکوع بخشیدی. علی! جانِ همگان فدایت، ای بهترین رکوع‌کننده! خداوند، بهترین ولایت را در شأن تو فرو فرستاد و آن را در قوانین استوار دین، تبیین کرد.}}
|ترجمه= ای ابوالحسن! جانم و خاندانم فدایت باد و هر آن که در راه هدایت، نرمْ‌گام و شتابان است. آیا ستایش دوستدارانت در حقّ تو، نابود می‌شود؟ این ستایش، در پیشگاه خداوند، هرگز از بین نمی‌رود. تو همانی که در رکوع بخشیدی. علی! جانِ همگان فدایت، ای بهترین رکوع‌کننده! خداوند، بهترین ولایت را در شأن تو فرو فرستاد و آن را در قوانین استوار دین، تبیین کرد.}}
ناصر خسرو نیز در دوبیت از  یکی از قصیده‌هایش می‌گوید:
{{شعر}}{{ب |آنچه علی داد در رکوع فزون بود|
زانکه به عمری بداد حاتم طائی}}
{{ب|گر تو جز او را به جای او بنشاندی|
والله والله که بر طریق خطائی}} {{پایان شعر}}<ref>https://ganjoor.net/naserkhosro/divann/ghaside-naser/sh230</ref>
== نزول آیه ولایت==
== نزول آیه ولایت==
{{اصلی|آیه ولایت}}
{{اصلی|آیه ولایت}}

نسخهٔ ‏۲۶ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۴۸

خاتَم‌بَخشی ماجرای بخشیدن انگشتر(خاتم) توسط امام علی(ع) به فقیر در رکوع نماز است. این واقعه در کتب روایی شیعه و اهل‌سنت نقل شده است و به گفته مفسران، آیه ولایت درباره این واقعه نازل شد. از خاتم‌بخشی به‌عنوان یکی از فضائل امام علی(ع) یاد شده است.

برخی از فقیهان شیعه، با استناد به خاتم‌بخشی امام علی(ع) گفته‌اند: حرکات جزئی بدن، نماز را باطل نمی‌کند. عده‌ای اشکال کرده‌اند که شنیدن صدای دیگران در نماز، با حالات عرفانی‌ای که هنگام نماز از حضرت علی(ع) نقل شده است، سازگار نیست. در پاسخ گفته‌اند که هم نماز حضرت علی(ع) و هم انفاق او برای خدا بوده است؛ از این رو منافاتی میان آن دو نیست.

ماجرا

بر اساس برخی روایات، روزی فقیری وارد مسجد پیامبر شد و تقاضای کمک کرد؛ اما کسی چیزی به او نداد. او دست خود را به‌سوی آسمان بلند کرد و گفت: خدایا! شاهد باش که من در مسجد رسول تو تقاضای کمک کردم؛ اما کسی به من چیزی نداد. در همین حال، علی(ع) که در حال رکوع بود، به انگشت کوچک دست راست خود، اشاره کرد، فقیر نزدیک آمد و انگشتر را از دست او بیرون آورد.[۱] شیخ مفید تاریخ این ماجرا را ۲۴ ذی‌الحجه دانسته است.[۲] بنا به روایت دیگری پیامبر(ص)، امام علی را به یمن فرستاده بود وقتی که به مکه رسید در رکوع نماز بود که انگشترش را به فقیر داد.[۳] فیض کاشانی (درگذشت ۱۰۹۱ق) احتمال داده که نزول آیه بعد از بخشیدن دومین انگشتر نازل شده باشد.[۴]

شاعران درباره ماجرای خاتم‌بخشی شعر سروده‌اند، محمدحسین شهریار در بیتی از شعر معروفش به خاتم‌بخشی حضرت علی (ع) اشاره کرده است: الگو:شعر2حسان بن ثابت شاعر قرن نخست قمری نیز در این باره سروده است: الگو:شعر۲

ناصر خسرو نیز در دوبیت از یکی از قصیده‌هایش می‌گوید:

خطای لوآ در mw.text.lua در خط 25: bad argument #1 to 'match' (string expected, got nil). الگو:ب

الگو:ب الگو:پایان شعر[۵]

نزول آیه ولایت

مفسران شأن نزول آیه «إِنّما وَلیکُمُ اللهُ و رَسولُهُ والّذینَ ءَامَنوا الَّذینَ یقِیمُونَ الصَّلوةَ و یؤتُونَ الزَّکوة و هُم راکِعونَ؛ ولیِّ شما فقط خدا، پیامبر و مؤمنانی هستند که نماز را به پا داشته، در رکوع زکات می‌دهند.»[۶] مشهور به آیه ولایت را ماجرای خاتم‌بخشی حضرت علی(ع) می‌دانند.[۷] به گفته قاضی عضدالدین ایجی از متکلمان اهل‌سنت، مفسّران بر نزول این آیه در‌ شأن علی(ع) اجماع دارند؛[۸] هرچند در برخی تفاسیر اهل‌سنت آمده است که آیه ولایت درباره افراد دیگری نازل شده است.[۹]

بسیاری از صحابه مانند ابن‌عباس،[۱۰] عمار،[۱۱] ابوذر،[۱۲] انس بن مالک،[۱۳] ابورافع مدنی[۱۴] و مقداد[۱۵] نزول آیه ولایت را در شأن حضرت علی و پس از خاتم‌بخشی او دانسته‌اند. ماجرای خاتم‌بخشی حضرت علی (ع) در کتاب‌های روایی و تفسیری شیعه و سنی آمده است.[۱۶]

خصوصیات انگشتر

از امام صادق(ع) روایت کرده که وزن حلقه انگشتری که حضرت علی(ع) به فقیر داد، چهار مثقال و وزن نگین آن پنج مثقال و جنس آن نگین، یاقوت سرخ بوده و بهای آن با مالیات شام (۳۰۰ بار شتر نقره و ۴ بار شتر طلا) برابری می‌کرده است. این انگشتر برای مروان بن طوق بود که در جنگ به دست حضرت علی(ع) کشته شد. حضرت علی انگشتر آن را به عنوان غنیمت جنگی نزد پیامبر (ص) برد. پیامبر نیز آن را به او هدیه داد.[۱۷]

درباره ارزش انگشتری که امام علی(ع) انفاق کرده است. در روایتی در مجمع البیان درباره جنس انگشتر فقط به نقره بودنش اکتفا شده است.[۱۹]

استفاده‌های فقهی

برخی از فقیهان شیعه برای اثبات اینکه حرکات جزئی بدن، نماز را باطل نمی‌کند، به خاتم‌بخشی حضرت علی(ع) در حال رکوع استناد کرده‌اند؛[۲۰] برخی نیز برای اثبات اینکه نیت، عملی قلبی است و لازم نیست به زبان بیاید، به آن استدلال کرده‌اند؛[۲۱] همچنین با توجه به اینکه آیه از خاتم‌بخشی با عنوان زکات یاد کرده است، از این ماجرا نتیجه گرفته‌اند که زکات شامل صدقه مستحبی نیز می‌شود.[۲۲]

برخی گفته‌اند، توجه به فقیر و شنیدن صدای او در نماز، با حالات عرفانی‌ای که هنگام نماز از حضرت علی(ع) نقل شده است، سازگار نیست. در پاسخ گفته‌اند که هم نماز حضرت علی و هم انفاق او برای خدا بوده است؛ از این‌رو منافاتی وجود ندارد که در حال نماز صدای فقیر را بشنود و برای رضای خدا به او انفاق کند؛ همان‌گونه که پیامبر(ص) هر گاه در حال نماز صدای گریه کودکی را می‌شنید نماز را زودتر از همیشه به پایان می‌برد تا مادر کودک به سراغ او برود.[۲۳]

علامه مجلسی گفته است که توجه به عبادت دیگری در نماز، منافاتی با کمال نماز و حضور قلب در آن ندارد.[۲۴] برخی از عارفان نیز با این نکته که نفوس قوی می‌توانند هم‌زمان بیش از یک کار را به صورت کامل و با توجه تمام انجام دهند کار امام علی(ع) را توجیه کرده‌اند که وی بر همین اساس در لحظه انفاق از حالت عبادت و توجه تمام و کامل به معبود خارج نشده است.[نیازمند منبع]

پانویس

الگوی پانویس غیرفعال شده است. لطفا از الگوی پانوشت استفاده شود

منابع

  • ابن‌ابی‌حاتم، عبدالرحمن بن محمد، تفسیر القرآن العظیم مسندا عن رسول الله والصحابة والتابعین، تحقیق اسعد محمد الطیب، بیروت، المکتبة العصریة، ۱۴۱۹ق.
  • ابن‌تیمیه، احمد، تفسیر الکبیر، تحقیق: عبدالرحمن عمیره، بیروت،‌ دارالکتب العلمیة، ۱۴۰۸ق.
  • ابن‌طاووس، علی بن موسی، اقبال الاعمال(ط-القديمة)، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۴۰۹ق.
  • ابن‌طاووس، علی بن موسی، اقبال الاعمال، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۴۰۹ق.
  • استرآبادی، محمد بن علی، آیات الاحکام فی تفسیر کلام الملک العلّام،تصحیح: محمدباقر شریف‌زاده گلپایگانی، تهران، کتابفروشی معراجی، ۱۳۹۴ق.
  • ایجی، عبدالرحمن، المواقف فی علم الکلام، بیروت، عالم الکتب، بی‌تا.
  • بحرانی، سید هاشم بن سلیمان، البرهان فی تفسیر القرآن، تصحیح: قسم الدراسات الاسلامیة، مؤسسة البعثة، قم، مؤسسة بعثة، ۱۳۷۴ش.
  • حاکم حسکانی، عبیدالله، شواهدالتنزیل لقواعد التفضیل، تحقیق محمدباقر محمودی، چاپ دوم، قم، مجمع احیاءالثقافة الاسلامیة، ۱۴۱۱ق.
  • «درس خارج فقه آیت‌الله نوری همدانی»، مدرسه فقاهت، ۱۶ مهر ۱۳۸۷ش، مشاهده ۲۱ فروردین ۱۴۰۲ش.
  • فاضل مقداد، مقداد بن عبدالله، کنزالعرفان فی فقه القرآن، قم، انتشارات مرتضوی، ۱۴۲۵ق.
  • سیوطی، جلال الدین، الدرالمنثور فی التفسیر بالماثور، بیروت،‌ دارالفکر، ۱۴۰۳ق.
  • شیخ مفید، محمد بن محمد، مسار الشیعه، بیروت، دار المفید، ۱۴۱۴ق/۱۹۹۳م.
  • صدوق، علل الشرایع، منشورات المكتبة الحيدرية ومطبعتها في النجف، بی تا.
  • طباطبایی، سنن النبی،تحقیق: محمدهادی فقهی، قم، مؤسسة النشر الاسلامي،۱۴۱۶ق،
  • طبرانی، سلیمان احمد، المعجم الکبیر، تحقیق: حمدی عبدالمجید السلفی، چاپ دوم، بیروت،‌ داراحیاء التراث، بی‌تا.
  • طبری، محمد بن جریر، جامع البیان عن تاویل القرآن، بیروت،‌ دارالفکر، ۱۴۰۸ق.
  • طبسی، محمدجواد، «نشان ولایت و جریان خاتم‌بخشی»، فرهنگ کوثر، ش۴۸، اسفند ۱۳۷۹ش.
  • فاضل کاظمی، جواد بن سعد اسدی، مسالک الافهام الی آیات الاحکام، بی‌جا، بی‌تا.
  • مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، مؤسسة الطبع و النشر، ۱۴۱۰ق.
  • نوری، حسین بن محمدتقی، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، قم، مؤسسة آل البیت علیهم‌السلام، ۱۴۰۸ق.


  1. حاکم حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۲۰۹-۲۳۹.
  2. شیخ مفید، مسار الشیعه، ۱۴۱۴ق، ص۴۱.
  3. ابن‌طاووس، اقبال الاعمال، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۴۵۴.
  4. فیض کاشانی، تفسیر صافی، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۴۶.
  5. https://ganjoor.net/naserkhosro/divann/ghaside-naser/sh230
  6. سوره مائده، آيه۵۵.
  7. حاکم حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۲۰۹-۲۳۹.
  8. ایجی، شرح المواقف، عالم الکتب، ص۴۰۵.
  9. نگاه کنید به طبری، جامع البیان، ۱۴۰۸ق، ج۱۰، ص۴۲۵.
  10. حاکم حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۲۳۲.
  11. سیوطی، الدرالمنثور، ۱۴۰۳ق، ج۳، ص۱۰۶.
  12. ابن‌تیمیه، تفسیر الکبیر، ۱۴۰۸ق، ج۱۲، ص۲۶.
  13. حاکم حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۲۲۵.
  14. طبرانی، المعجم الکبیر، بی‌تا، ج۱، ص۳۲۰-۳۲۱، ح۹۵۵۹.
  15. حاکم حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۲۲۸.
  16. سیوطی، الدر المنثور، ۱۴۰۳ق، ج۳، ص۱۰۵؛ ابن‌ابی‌حاتم، تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۱۹ق، ج۴، ص۱۱۶۲؛ طبری، جامع البیان، ۱۴۰۸ق، ج۴، ج۶، ص۳۹۰.
  17. بحرانی، البرهان، ۱۳۷۴ش، ج۲، ص۳۲۶-۳۲۷؛ نوری، مستدرک الوسائل، ۱۴۰۸ق، ج۷، ص۲۵۹-۲۶۰.
  18. «درس خارج فقه آیت‌الله نوری همدانی»، مدرسه فقاهت.
  19. طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۳۶۳.
  20. فاضل مقداد، کنز العرفان، ۱۴۲۵ق، ج۱، ص۱۵۸؛ شهید ثانی، مسالک الافهام، ج۱، ص۲۴۴.
  21. مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۱۰ق، ج۸۱، ص۲۸۱؛ استرآبادی، آیات الاحکام، ۱۳۹۴ق، ص۲۴۴.
  22. فاضل مقداد، کنز العرفان، ۱۴۲۵ق، ج۱، ص۱۵۸.
  23. طبسی، نشان ولایت و جریان خاتم‌بخشی، ۱۳۷۹ش، ص۴۹؛ صدوق، علل الشرایع،منشورات المكتبة الحيدرية و مطبعتها في النجف، ج۲، ص۳۴۴؛ طباطبایی، سنن النبی، ۱۴۱۶ق، ص۳۰۷
  24. مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۱۰ق، ج۸۱، ص۲۸۱.