پرش به محتوا

سیدالشهداء (لقب): تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی شیعه
imported>Baqer h
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Baqer h
ویراستاری
خط ۵: خط ۵:
[[شرک|مشرکان]] در [[جنگ احد|غزوۀ احد]]، [[حمزه]] را به [[شهادت]] رساندند و سپس پیکرش را مُثله کردند.<ref>واقدی، المغازی، ۱۹۶۶، ج ۱، ص۲۹۰؛ یعقوبی، تاریخ یعقوبی، بیروت، ج ۲، ص۴۷</ref> از این زمان بود که [[پیامبر (ص)]] او را سیدالشهداء خواند.<ref>رجوع کنید به  طبری، ذخائرالعقبی، 1356، ص۱۷۶؛ صفدی، الوافی بالوفیات، ج۱۳، ص۱۷۰</ref>
[[شرک|مشرکان]] در [[جنگ احد|غزوۀ احد]]، [[حمزه]] را به [[شهادت]] رساندند و سپس پیکرش را مُثله کردند.<ref>واقدی، المغازی، ۱۹۶۶، ج ۱، ص۲۹۰؛ یعقوبی، تاریخ یعقوبی، بیروت، ج ۲، ص۴۷</ref> از این زمان بود که [[پیامبر (ص)]] او را سیدالشهداء خواند.<ref>رجوع کنید به  طبری، ذخائرالعقبی، 1356، ص۱۷۶؛ صفدی، الوافی بالوفیات، ج۱۳، ص۱۷۰</ref>


در بیشتر کتاب‌های تاریخی و روایی، از حمزه با لقب سیدالشهداء یاد شده است<ref>برای نمونه رک: بلاذری، انساب الاشراف، ۱۳۹۴، ج ۲، ص۳۹۴؛ شیخ صدوق، الخصال، ۱۴۰۳، ج۲، ص۴۱۲، ۵۵۵؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۴، ص۳۷</ref>، اما در بعضی روایات او را با عناوین دیگری خوانده‌اند، مانند سید شهیدان بهشت،<ref>شیخ صدوق، الخصال، ج ۱، ص۵۷۵</ref> سید شهیدان اولین و آخرین جز [[انبیاء|انبیا]] و اوصیا،<ref>کتاب سلیم‌بن قیس، ص۱۳۳ـ۱۳۴؛ شیخ صدوق، کمال‌الدین، ۱۴۰۵، ص۲۶۳ـ۲۶۴</ref> خیرالشهداء،<ref>کتاب سلیم‌بن قیس، ۱۴۲۰، ص۱۳۳؛ طوسی، الغیبه، ۱۴۱۱، ص۱۹۱؛ محب‌الدین طبری، ذخائر العقبی، ۱۳۵۶، ص۱۷۶</ref> افضل‌الشهداء،<ref>کوفی، تفسیر فرات کوفی، ۱۴۱۰، ص۱۰۱؛ شیخ کلینی، الکافی، ۱۳۶۳، ج۱، ص۴۵۰</ref> اسداللّه و اسد رسوله.<ref>واقدی، المغازی، ۱۹۶۶، ج ۱، ص۲۹۰؛ شیخ کلینی، الکافی، ۱۳۶۳، ج۱، ص۲۲۴؛ شیخ صدوق، الخصال، ۱۴۰۳، ج۱، ص۲۰۳ـ۲۰۴</ref>
در بیشتر کتاب‌های تاریخی و روایی، از حمزه با لقب سیدالشهداء یاد شده است<ref>برای نمونه رک: بلاذری، انساب الاشراف، ۱۳۹۴، ج ۲، ص۳۹۴؛ شیخ صدوق، الخصال، ۱۴۰۳، ج۲، ص۴۱۲، ۵۵۵؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۴، ص۳۷</ref>، اما در بعضی روایات او را با عناوین دیگری خوانده‌اند، مانند سید شهیدان بهشت،<ref>شیخ صدوق، الخصال، ج ۱، ص۵۷۵</ref> سید شهیدان اولین و آخرین جز [[انبیاء|انبیا]] و اوصیا،<ref>کتاب سلیم‌بن قیس، ص۱۳۳ـ۱۳۴؛ شیخ صدوق، کمال‌الدین، ۱۴۰۵، ص۲۶۳ـ۲۶۴</ref> خیرالشهداء،<ref>کتاب سلیم‌بن قیس، ۱۴۲۰، ص۱۳۳؛ طوسی، الغیبه، ۱۴۱۱، ص۱۹۱؛ طبری، ذخائر العقبی، ۱۳۵۶، ص۱۷۶</ref> افضل‌الشهداء،<ref>کوفی، تفسیر فرات کوفی، ۱۴۱۰، ص۱۰۱؛ شیخ کلینی، الکافی، ۱۳۶۳، ج۱، ص۴۵۰</ref> اسداللّه و اسد رسوله.<ref>واقدی، المغازی، ۱۹۶۶، ج ۱، ص۲۹۰؛ شیخ کلینی، الکافی، ۱۳۶۳، ج۱، ص۲۲۴؛ شیخ صدوق، الخصال، ۱۴۰۳، ج۱، ص۲۰۳ـ۲۰۴</ref>


[[امیرالمؤمنین (ع)]] (در [[شورای شش نفره]])، [[امام حسن (ع)]]، [[امام حسین (ع)]] (در [[کربلا]])، و [[محمد بن حنفیه]] در سخنان و احتجاجات خود، همواره به این مقام حمزه اشاره کرده و از ملقب‌شدن حمزه به سیدالشهداء به مثابه یکی از افتخارات [[بنی هاشم]] و [[اهل بیت(ع)]] یاد کرده‌اند.<ref>برای نمونه رک: نهج‌البلاغه، چاپ صبحی صالح، نامه ۲۸؛ طبری، تاریخ، ج ۵، ص۴۲۴؛ شیخ صدوق، الخصال، ۱۴۰۳، ج۱، ص۳۲۰؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۴، ج ۲، ص۹۷؛ طوسی، الامالی، ۱۴۱۴، ص۵۴۶، ۵۵۴، ۵۶۳ـ۵۶۴</ref>
[[امیرالمؤمنین (ع)]] (در [[شورای شش نفره]])، [[امام حسن (ع)]]، [[امام حسین (ع)]] (در [[کربلا]])، و [[محمد بن حنفیه]] در سخنان و احتجاجات خود، همواره به این مقام حمزه اشاره کرده و از ملقب‌شدن حمزه به سیدالشهداء به مثابه یکی از افتخارات [[بنی هاشم]] و [[اهل بیت(ع)]] یاد کرده‌اند.<ref>برای نمونه رک: نهج‌البلاغه، چاپ صبحی صالح، نامه ۲۸؛ طبری، تاریخ، ج ۵، ص۴۲۴؛ شیخ صدوق، الخصال، ۱۴۰۳، ج۱، ص۳۲۰؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۴، ج ۲، ص۹۷؛ طوسی، الامالی، ۱۴۱۴، ص۵۴۶، ۵۵۴، ۵۶۳ـ۵۶۴</ref>
خط ۲۲: خط ۲۲:
افزون بر [[حمزه]] و [[امام حسین (ع)]]، از کسان دیگری نیز با لقب سیدالشهداء یاد شده است، از جمله [[جرجیس پیامبر]]<ref>صنعانی، تفسیرالقرآن، ۱۴۱۰، ج۳، ص۵، ۱۵۰؛ ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵، ج ۶۴، ص۱۹۲</ref> [[بلال حبشی]]،<ref>هیثمی، مجمع‌الزوائد و منبع‌الفوائد، ۱۴۰۸، ج ۹، ص۳۰۰</ref> [[جعفر بن ابیطالب]]<ref>متقی‌ هندی، کنزالعمّال، ۱۴۰۹، ج۱۱، ص۶۶۱، ج۱۳، ص۳۳۲</ref> و مِهجَع‌ بن عبداللّه اولین شهید [[جنگ بدر]].<ref>ثعلبی، الکشف و البیان، ج ۷، ص۲۷۰؛ بغوی، تفسیر البغوی، ۱۹۹۵، ج ۳، ص۴۶۰</ref>
افزون بر [[حمزه]] و [[امام حسین (ع)]]، از کسان دیگری نیز با لقب سیدالشهداء یاد شده است، از جمله [[جرجیس پیامبر]]<ref>صنعانی، تفسیرالقرآن، ۱۴۱۰، ج۳، ص۵، ۱۵۰؛ ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵، ج ۶۴، ص۱۹۲</ref> [[بلال حبشی]]،<ref>هیثمی، مجمع‌الزوائد و منبع‌الفوائد، ۱۴۰۸، ج ۹، ص۳۰۰</ref> [[جعفر بن ابیطالب]]<ref>متقی‌ هندی، کنزالعمّال، ۱۴۰۹، ج۱۱، ص۶۶۱، ج۱۳، ص۳۳۲</ref> و مِهجَع‌ بن عبداللّه اولین شهید [[جنگ بدر]].<ref>ثعلبی، الکشف و البیان، ج ۷، ص۲۷۰؛ بغوی، تفسیر البغوی، ۱۹۹۵، ج ۳، ص۴۶۰</ref>


همچنین در روایتی، [[پیامبر اکرم(ص)]] سیدالشهدای بعد از حمزه را کسی دانسته است که نزد حاکم ظالم برود و او را [[امر به معروف و نهی از منکر]] کند و در این راه کشته شود.<ref>رجوع کنید به جصاص، احکام القرآن، ۱۴۱۵، ج ۲، ص۴۳؛ محب‌الدین طبری، ذخائر العقبی، ص۱۷۶</ref>
همچنین در روایتی، [[پیامبر اکرم(ص)]] سیدالشهدای بعد از حمزه را کسی دانسته است که نزد حاکم ظالم برود و او را [[امر به معروف و نهی از منکر]] کند و در این راه کشته شود.<ref>رجوع کنید به جصاص، احکام القرآن، ۱۴۱۵، ج ۲، ص۴۳؛ طبری، ذخائر العقبی، ص۱۷۶</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==

نسخهٔ ‏۱۶ مهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۲:۴۷

سیدالشُهَداء، به معنای سرور شهیدان، لقبی که رسول اکرم(ص) به عموی خویش حمزة بن عبدالمطّلب پس از شهادتش در جنگ احد بخشید. این عنوان از مشهورترین القاب امام حسین(ع) نیز است.

لقب حمزه

مشرکان در غزوۀ احد، حمزه را به شهادت رساندند و سپس پیکرش را مُثله کردند.[۱] از این زمان بود که پیامبر (ص) او را سیدالشهداء خواند.[۲]

در بیشتر کتاب‌های تاریخی و روایی، از حمزه با لقب سیدالشهداء یاد شده است[۳]، اما در بعضی روایات او را با عناوین دیگری خوانده‌اند، مانند سید شهیدان بهشت،[۴] سید شهیدان اولین و آخرین جز انبیا و اوصیا،[۵] خیرالشهداء،[۶] افضل‌الشهداء،[۷] اسداللّه و اسد رسوله.[۸]

امیرالمؤمنین (ع) (در شورای شش نفرهامام حسن (ع)، امام حسین (ع) (در کربلا)، و محمد بن حنفیه در سخنان و احتجاجات خود، همواره به این مقام حمزه اشاره کرده و از ملقب‌شدن حمزه به سیدالشهداء به مثابه یکی از افتخارات بنی هاشم و اهل بیت(ع) یاد کرده‌اند.[۹]

در زیارتنامه رسول اکرم عبارت «السَّلامُ عَلی عَمِّک حَمزة سَیدِالشُّهَداء» و در زیارت‌نامه حمزه عبارت «السَّلامُ عَلَیک یا عَمَّ رَسولِ اللّهِ وَ خیرَ الشُهَداء» ذکر شده است.[۱۰]

لقب امام حسین(ع)

پس از شهادت امام حسین(ع)، لقب سیدالشهداء به ایشان نیز اختصاص یافت. اگر چه پیش از آن در احادیثی از رسول اکرم(ص)، از امام حسین(ع) با لقب سیدالشهداء یاد شده بود.[۱۱]

به نظر می‌رسد که عمومیت یافتن این لقب برای امام حسین(ع) از زمان امام صادق(ع) باشد. یکی از زنان به نام ام سعید احمسیه که از اهالی عراق و از یاران امام صادق (ع) بود، قصد زیارت قبور شهدای مدینه را داشته است که امام صادق به وی می‌گوید چرا قبر سیدالشهداء را نزد خودتان زیارت نمی‌کنی؟ ام‌سعید با تصور اینکه مقصود امام، قبر امیرالمؤمنین(ع) است می‌پرسد: سیدالشهداء کیست؟ امام صادق(ع) پاسخ می‌دهد: سیدالشهداء حسین بن علی است.[۱۲]

ملا صالح مازندرانی در توضیح اینکه این لقب، هم به حمزه و هم به امام حسین(ع) اعطا شده چنین ذکر کرده که حمزه، سیدالشهدای زمان خود و امام حسین سیدالشهدای علی الاطلاق است.[۱۳] حضرت فاطمه سلام‌اللّه‌علیها پس از شهادت حمزه، از خاک مرقد وی تسبیحی ساخت که با آن ذکر می‌گفت. شیعیان از تربت امام حسین (ع) تسبیح می‌سازند.[۱۴] امام صادق(ع) دربارۀ فضیلت تربت امام حسین بر تربت حمزه ذکر کرده است که تربت امام حسین(ع) در دست انسان تسبیح می‌گوید، اگر چه انسان ذکری نگوید.[۱۵]

لقب دیگران

افزون بر حمزه و امام حسین (ع)، از کسان دیگری نیز با لقب سیدالشهداء یاد شده است، از جمله جرجیس پیامبر[۱۶] بلال حبشی،[۱۷] جعفر بن ابیطالب[۱۸] و مِهجَع‌ بن عبداللّه اولین شهید جنگ بدر.[۱۹]

همچنین در روایتی، پیامبر اکرم(ص) سیدالشهدای بعد از حمزه را کسی دانسته است که نزد حاکم ظالم برود و او را امر به معروف و نهی از منکر کند و در این راه کشته شود.[۲۰]

پانویس

الگوی پانویس غیرفعال شده است. لطفا از الگوی پانوشت استفاده شود

منابع

  • ابن‌عساکر، تاریخ مدینه دمشق، چاپ علی شیری، بیروت، ۱۴۱۵ق.
  • ابن‌قولویه قمی، محمد، کامل الزیارات، چاپ جواد قیومی، بی‌جا.
  • بغوی، حسین بن‌مسعود، تفسیر البغوی المسمی معالم التنزیل، چاپ عبدالرحمن عک و مروان سوار، بیروت، ۱۹۹۵م.
  • بلاذری، احمد بن‌یحیی، انساب‌الاشراف، چاپ محمدباقر محمودی، بیروت، ۱۳۹۴ق ـ۱۹۷۴م.
  • ثعلبی، احمد بن‌محمد، الکشف و البیان (المعروف تفسیر الثعلبی)، چاپ علی عاشور، بیروت، ۱۴۲۲ق ـ ۱۹۸۴م.
  • جصاص، احمد بن‌علی رازی، احکام القرآن، چاپ عبدالسلام محمدعلی شاهین، بیروت، ۱۴۱۵ق ـ۱۹۹۴م.
  • شیخ صدوق، محمد بن‌علی ابن‌بابویه، الخصال، چاپ علی‌اکبر غفاری، قم، ۱۴۰۳ق.
  • شیخ صدوق، محمد بن‌علی ابن‌بابویه، ثواب‌الاعمال، چاپ محمدمهدی خرسان، قم، ۱۳۶۴ش.
  • شیخ صدوق، محمد بن‌علی ابن‌بابویه، کمال‌الدین و تمام‌النعمه، چاپ علی اکبر غفاری، قم، ۱۴۰۵ق.
  • شیخ طوسی، محمد بن‌حسن، الامالی، قم، ۱۴۱۴ق.
  • شیخ طوسی، محمد بن‌حسن، الغیبه، چاپ عبداللّه طهرانی و علی احمد ناصح، قم، ۱۴۱۱ق.
  • شیخ کلینی، محمدبن یعقوب الکافی، چاپ علی اکبر غفاری، تهران ۱۳۶۳ش.
  • شیخ‌ مفید،محمدبن محمدبن نعمان، الارشاد فی معرفه حجج‌اللّه علی‌العباد، بیروت، ۱۴۱۴ق ـ۱۹۹۳م.
  • صفدی، صلاح‌الدین، الوافی بالوفیات.
  • صنعانی، عبدالرزاق، تفسیرالقرآن، چاپ مصطفی سلم محمد، ریاض، ۱۴۱۰ق-۱۹۸۹م.
  • طبرسی، حسن‌ بن‌فضل، مکارم‌الاخلاق، قم، ۱۳۹۲ق ـ۱۹۷۲م.
  • طبری، تاریخ، بیروت.
  • طبری، محب‌الدین احمدبن عبداللّه، ذخائر العقبی فی مناقب ذوی‌القربی، قاهره، ۱۳۵۶ق.
  • کتاب سلیم‌بن قیس، چاپ محمّدباقر انصاری زنجانی، قم، ۱۴۲۰ق.
  • کوفی، فرات‌ بن‌ابراهیم، تفسیر فرات الکوفی، چاپ محمدکاظم، تهران، ۱۴۱۰ق-۱۹۹۰م.
  • مازندرانی، محمدصالح، شرح اصول کافی، چاپ ابوالحسن شعرانی، بیروت، ۱۴۲۱ق-۲۰۰۰م.
  • متقی هندی، علاءالدین، کنزالعمّال، چاپ صفوه سقا، بیروت، ۱۴۰۹ق-۱۹۸۹م.
  • نجفی، محمدحسن، جواهرالکلام فی شرح شرائع الاسلام، چاپ عباس قوچانی، تهران.
  • نهج‌البلاغه، چاپ صبحی صالح، بیروت، ۱۴۱۶ق.
  • هیثمی، نورالدین، مجمع‌الزوائد و منبع‌الفوائد، بیروت، ۱۴۰۸ق-۱۹۸۸م.
  • واقدی، محمد بن‌عمر، المغازی، چاپ مارسدن جونز، لندن، ۱۹۶۶م.
  • یعقوبی، احمد بن‌ ابی‌یعقوب، تاریخ الیعقوبی، بیروت، دارصادر، بی‌تا.

پیوند به بیرون

  1. واقدی، المغازی، ۱۹۶۶، ج ۱، ص۲۹۰؛ یعقوبی، تاریخ یعقوبی، بیروت، ج ۲، ص۴۷
  2. رجوع کنید به طبری، ذخائرالعقبی، 1356، ص۱۷۶؛ صفدی، الوافی بالوفیات، ج۱۳، ص۱۷۰
  3. برای نمونه رک: بلاذری، انساب الاشراف، ۱۳۹۴، ج ۲، ص۳۹۴؛ شیخ صدوق، الخصال، ۱۴۰۳، ج۲، ص۴۱۲، ۵۵۵؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۴، ص۳۷
  4. شیخ صدوق، الخصال، ج ۱، ص۵۷۵
  5. کتاب سلیم‌بن قیس، ص۱۳۳ـ۱۳۴؛ شیخ صدوق، کمال‌الدین، ۱۴۰۵، ص۲۶۳ـ۲۶۴
  6. کتاب سلیم‌بن قیس، ۱۴۲۰، ص۱۳۳؛ طوسی، الغیبه، ۱۴۱۱، ص۱۹۱؛ طبری، ذخائر العقبی، ۱۳۵۶، ص۱۷۶
  7. کوفی، تفسیر فرات کوفی، ۱۴۱۰، ص۱۰۱؛ شیخ کلینی، الکافی، ۱۳۶۳، ج۱، ص۴۵۰
  8. واقدی، المغازی، ۱۹۶۶، ج ۱، ص۲۹۰؛ شیخ کلینی، الکافی، ۱۳۶۳، ج۱، ص۲۲۴؛ شیخ صدوق، الخصال، ۱۴۰۳، ج۱، ص۲۰۳ـ۲۰۴
  9. برای نمونه رک: نهج‌البلاغه، چاپ صبحی صالح، نامه ۲۸؛ طبری، تاریخ، ج ۵، ص۴۲۴؛ شیخ صدوق، الخصال، ۱۴۰۳، ج۱، ص۳۲۰؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۴، ج ۲، ص۹۷؛ طوسی، الامالی، ۱۴۱۴، ص۵۴۶، ۵۵۴، ۵۶۳ـ۵۶۴
  10. ابن‌قولویه قمی، کامل الزیارات، چاپ جواد قیومی، ص۶۲
  11. برای نمونه رک: ابن‌قولویه قمی، کامل الزیارات، چاپ جواد قیومی، ص۱۴۲، ۱۴۸
  12. رک: ابن‌قولویه قمی، کامل الزیارات، چاپ جواد قیومی، ص۲۱۷ـ۲۲۰؛ شیخ صدوق، ثواب‌الاعمال، ۱۳۶۴، ص۹۷ـ۹۸
  13. مازندرانی، شرح اصول کافی، ۱۴۲۱، ج۱۱، ص۳۶۸
  14. طبرسی، مکارم الاخلاق، ص۲۸۱؛ نجفی، جواهرالکلام، ج ۱۰، ص۴۰۴ـ۴۰۵
  15. طبرسی، مکارم الاخلاق، ۱۳۹۲، ص۲۸۱
  16. صنعانی، تفسیرالقرآن، ۱۴۱۰، ج۳، ص۵، ۱۵۰؛ ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵، ج ۶۴، ص۱۹۲
  17. هیثمی، مجمع‌الزوائد و منبع‌الفوائد، ۱۴۰۸، ج ۹، ص۳۰۰
  18. متقی‌ هندی، کنزالعمّال، ۱۴۰۹، ج۱۱، ص۶۶۱، ج۱۳، ص۳۳۲
  19. ثعلبی، الکشف و البیان، ج ۷، ص۲۷۰؛ بغوی، تفسیر البغوی، ۱۹۹۵، ج ۳، ص۴۶۰
  20. رجوع کنید به جصاص، احکام القرآن، ۱۴۱۵، ج ۲، ص۴۳؛ طبری، ذخائر العقبی، ص۱۷۶