پرش به محتوا

علی شریعتمدار استرآبادی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی شیعه
S.h.fatemi (بحث | مشارکت‌ها)
Salehi (بحث | مشارکت‌ها)
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۸: خط ۲۸:
| وبگاه رسمی        =
| وبگاه رسمی        =
}}
}}
'''علی بن محمدجعفر شریعتمدار استرآبادی''' (۱۲۴۲ق ـ ۱۳۱۸ق) عالم شیعی، نویسنده و مخترع در زمان [[ناصرالدین شاه قاجار]]. او شاگرد [[ملا علی کنی]]، [[محمدحسن نجفی|صاحب جواهر]] و [[شیخ مرتضی انصاری|شیخ انصاری]] بود. ناصرالدین شاه از او خواست قانونی بر مبنای [[فقه امامیه|فقه شیعه]] برای اجرا در کشور بنویسد؛ ولی با مانع‌تراشی عده‌ای به اجرا در نیامد.
'''علی شریعتمدار استرآبادی تهرانی''' (۱۲۴۲ق ـ ۱۳۱۸ق) عالم شیعی، نویسنده و مخترع در زمان [[ناصرالدین شاه قاجار]]. او شاگرد [[ملا علی کنی]]، [[محمدحسن نجفی|صاحب جواهر]] و [[شیخ مرتضی انصاری|شیخ انصاری]] بود. ناصرالدین شاه از او خواست قانونی بر مبنای [[فقه امامیه|فقه شیعه]] برای اجرا در کشور بنویسد؛ ولی با مانع‌تراشی عده‌ای به اجرا در نیامد.


==جایگاه علمی==
==جایگاه علمی==
سیف‌الدین علی بن محمدجعفر شریعتمدار استرآبادی تهرانی از علمای شیعه دوران ناصری بود که به درخواست ناصرالدین شاه، کتاب قانونی طبق [[مذهب شیعه]] جهت اجرا در [[ایران]] نوشت. شاه دستور چاپ آن را داد اما با مانع‌تراشی عده‌ای اجرا نشد و هم‌اکنون در کتابخانه دولتی نگهداری می‌شود.<ref>کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، ۱۳۸۷ش، ص ۱۱۵–۱۱۶.</ref> این کتاب با عنوان [[جامع ناصری]] شناخته شده است.<ref>نگاه کنید به صدر، تکملة أمل الآمل، ۱۴۲۹ق، ج ۳، ص ۵۰۹ و حبیب آبادی، مکارم الآثار، ۱۳۶۲ش، ج ۴، ص ۱۱۷۰.</ref> او در دوازده سالگی کتاب‌هایی در موضوع زبان عربی نوشت.<ref>کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، ۱۳۸۷ش، ص ۱۱۴.</ref> پدرش [[محمدجعفر شریعتمدار استرآبادی|محمدجعفر]] استادش بود و بارها او را [[مجتهد]] یا [[قریب الاجتهاد]] معرفی می‌کرد.<ref>کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، ۱۳۸۷ش، ص ۱۱۴.</ref> شریعتمدار استرآبادی در حدود بیست سالگی پدرش را از دست داد.<ref>استرآبادی، «زندگی‌نامهٔ خودنوشت شیخ علی شریعتمدار استرآبادی»، ص ۳۶۵.</ref>
سیف‌الدین علی بن محمدجعفر شریعتمدار استرآبادی تهرانی از علمای شیعه دوران ناصری بود که به درخواست ناصرالدین شاه قاجار، کتاب قانونی طبق [[مذهب شیعه]] جهت اجرا در [[ایران]] نوشت. شاه دستور چاپ آن را داد؛ اما با مانع‌تراشی عده‌ای اجرا نشد و هم‌اکنون در کتابخانه دولتی نگهداری می‌شود.<ref>کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، ۱۳۸۷ش، ص ۱۱۵–۱۱۶.</ref> این کتاب با عنوان [[جامع ناصری]] شناخته می‌شود.<ref>نگاه کنید به صدر، تکملة أمل الآمل، ۱۴۲۹ق، ج ۳، ص ۵۰۹ و حبیب آبادی، مکارم الآثار، ۱۳۶۲ش، ج ۴، ص ۱۱۷۰.</ref> او در دوازده سالگی کتاب‌هایی در موضوع زبان عربی نوشت.<ref>کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، ۱۳۸۷ش، ص ۱۱۴.</ref> پدرش [[محمدجعفر شریعتمدار استرآبادی|محمدجعفر]] استادش بود و بارها او را [[مجتهد]] یا [[قریب الاجتهاد]] معرفی می‌کرد.<ref>کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، ۱۳۸۷ش، ص ۱۱۴.</ref> شریعتمدار استرآبادی در حدود بیست سالگی پدرش را از دست داد.<ref>استرآبادی، «زندگی‌نامهٔ خودنوشت شیخ علی شریعتمدار استرآبادی»، ص ۳۶۵.</ref>


علی شریعتمدار استرآبادی علاوه بر تحصیل در [[تهران]] در [[نجف]] نیز مشغول تحصیل شد و سال ۱۲۷۲ق به تهران بازگشت و به تألیف و تحقیق مشغول شد.<ref>استرآبادی، «زندگی‌نامهٔ خودنوشت شیخ علی شریعتمدار استرآبادی»، ص ۳۶۵–۳۶۷.</ref> در دِزاشیب شمیران که آن زمان از روستاهای تهران به‌شمار می‌رفت، زندگی می‌کرد و مراوده‌اش با مردم کم بود و با رجال سیاسی آمد و شدی نداشت.<ref>کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، ۱۳۸۷ش، ص ۱۱۵.</ref> او در شعر و شاعری نیز دست داشت و برخی آثار او به نظم است.<ref>نگاه کنید به اشکوری، شاعران فارسی سرا، ۱۴۲۶ق، ص ۸۸.</ref>
علی شریعتمدار استرآبادی علاوه بر تحصیل در [[تهران]] در [[نجف]] نیز مشغول تحصیل شد و سال ۱۲۷۲ق به تهران بازگشت و به تألیف و تحقیق مشغول شد.<ref>استرآبادی، «زندگی‌نامهٔ خودنوشت شیخ علی شریعتمدار استرآبادی»، ص ۳۶۵–۳۶۷.</ref> در دِزاشیب شمیران که آن زمان از روستاهای تهران به‌شمار می‌رفت، زندگی می‌کرد و مراوده‌اش با مردم کم بود و با رجال سیاسی آمد و شدی نداشت.<ref>کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، ۱۳۸۷ش، ص ۱۱۵.</ref> او در شعر و شاعری نیز دست داشت و برخی آثار او به نظم است.<ref>نگاه کنید به اشکوری، شاعران فارسی سرا، ۱۴۲۶ق، ص ۸۸.</ref>


در کنار فعالیت‌های دینی، اختراعاتی نیز داشت؛ از جمله: تفنگ ته‌پر{{یاد|تفنگ ته‌پر در مقابل تفنگ سرپر است. اگر باروت و گلوله را از سر لوله داخل تفنگ می‌کردند، به آن تفنگ سرپر می‌گفتند و اگر از انتها وارد می‌کردند «تفنگ ته‌پر» نام داشت. (نگاه کنید به لغت نامه دهخدا، ذیل «سرپر» و «ته‌پر»).}}، ساعت دزدگیر و [[قبله‌نمای]] چند منظوره.<ref>کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، ۱۳۸۷ش، ص ۱۱۵–۱۱۶.</ref> به قول شاگردش [[ناظم الاسلام کرمانی]] به همین دلیل بعضی خواستند او را به خارج ببرند اما نپذیرفت.<ref>کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، ۱۳۸۷ش، ص ۱۱۶–۱۱۷.</ref>
در کنار فعالیت‌های دینی، اختراعاتی نیز داشت؛ از جمله: تفنگ ته‌پر{{یاد|تفنگ ته‌پر در مقابل تفنگ سرپر است. اگر باروت و گلوله را از سر لوله داخل تفنگ می‌کردند، به آن تفنگ سرپر می‌گفتند و اگر از انتها وارد می‌کردند «تفنگ ته‌پر» نام داشت. (نگاه کنید به لغت نامه دهخدا، ذیل «سرپر» و «ته‌پر»).}}، ساعت دزدگیر و [[قبله‌نمای]] چند منظوره.<ref>کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، ۱۳۸۷ش، ص ۱۱۵–۱۱۶.</ref> به قول شاگردش [[ناظم الاسلام کرمانی]] به همین دلیل بعضی خواستند او را به خارج ببرند؛ اما نپذیرفت.<ref>کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، ۱۳۸۷ش، ص ۱۱۶–۱۱۷.</ref>


==استادان==
==استادان==
علی شریعتمدار استرآبادی در تهران و نجف نزد اساتیدی چون پدرش [[محمدجعفر شریعتمدار استرآبادی]] (درگذشت ۱۲۶۳ق)،<ref>کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، ۱۳۸۷ش، ص ۱۱۴.</ref> [[ملا علی کنی]] (درگذشت ۱۳۰۶ق)<ref>استرآبادی، «زندگی‌نامهٔ خودنوشت شیخ علی شریعتمدار استرآبادی»، ص ۳۶۶، پاورقی، به نقل از غایة الآمال، ص ۳۷۸</ref> و نیز [[محمدحسن نجفی|صاحب جواهر]] (درگذشت ۱۲۶۶ق)، [[شیخ مرتضی انصاری|شیخ انصاری]] (درگذشت ۱۲۸۱ق)، [[شیخ محسن خنفر]] (درگذشت ۱۲۷۰ق) و [[شیخ مشکور]] (درگذشت ۱۲۷۲ق)<ref>استرآبادی، «زندگی‌نامهٔ خودنوشت شیخ علی شریعتمدار استرآبادی»، ص ۳۶۶.</ref> درس آموخت.
علی شریعتمدار استرآبادی در [[تهران]] و [[نجف]] نزد اساتیدی چون پدرش [[محمدجعفر شریعتمدار استرآبادی]] (درگذشت ۱۲۶۳ق)،<ref>کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، ۱۳۸۷ش، ص ۱۱۴.</ref> [[ملا علی کنی]] (درگذشت ۱۳۰۶ق)،<ref>استرآبادی، «زندگی‌نامهٔ خودنوشت شیخ علی شریعتمدار استرآبادی»، ص ۳۶۶، پاورقی، به نقل از غایة الآمال، ص ۳۷۸</ref> [[محمدحسن نجفی|صاحب جواهر]] (درگذشت ۱۲۶۶ق)، [[شیخ مرتضی انصاری|شیخ انصاری]] (درگذشت ۱۲۸۱ق)، [[شیخ محسن خنفر]] (درگذشت ۱۲۷۰ق) و [[شیخ مشکور]] (درگذشت ۱۲۷۲ق)<ref>استرآبادی، «زندگی‌نامهٔ خودنوشت شیخ علی شریعتمدار استرآبادی»، ص ۳۶۶.</ref> درس آموخت. او اجازه اجتهاد و روایت از [[محمدقاسم بن محمد نجفی]]<ref>استرآبادی، «زندگی‌نامهٔ خودنوشت شیخ علی شریعتمدار استرآبادی»، ص ۳۷۷–۳۷۸، پاورقی، به نقل از غایة الآمال، ص ۳۸۱–۳۸۲.</ref> و اجازه روایت از شیخ انصاری<ref>استرآبادی، «زندگی‌نامهٔ خودنوشت شیخ علی شریعتمدار استرآبادی»، ص ۳۷۵–۳۷۷.</ref> داشت.
او اجازه اجتهاد و روایت از [[محمدقاسم بن محمد نجفی]]<ref>استرآبادی، «زندگی‌نامهٔ خودنوشت شیخ علی شریعتمدار استرآبادی»، ص ۳۷۷–۳۷۸، پاورقی، به نقل از غایة الآمال، ص ۳۸۱–۳۸۲.</ref> و اجازه روایت از شیخ انصاری<ref>استرآبادی، «زندگی‌نامهٔ خودنوشت شیخ علی شریعتمدار استرآبادی»، ص ۳۷۵–۳۷۷.</ref> داشت.


==آثار==
==آثار==
استرآبادی آثار فراوان در موضوعات گوناگون، به فارسی و عربی و به نظم و نثر از خود به جا گذاشت. در موضوعاتی چون: تفسیر، فقه، اصول، رجال، حدیث، کلام، اخلاق، ادبیات، نجوم و... یک دلیل موفقیت او در این عرصه، دوری از اشتغالاتی چون مراوده با مردم و رجال مملکتی است.
استرآبادی آثار فراوان در موضوعات گوناگون، به فارسی و عربی و به نظم و نثر از خود به جا گذاشت. در موضوعاتی چون: [[تفسیر قرآن|تفسیر]]، [[فقه]]، [[اصول فقه|اصول]]، [[علم رجال|رجال]]، [[حدیث]]، [[کلام اسلامی|کلام]]، اخلاق، ادبیات، نجوم و... یک دلیل موفقیت او در این عرصه، دوری از اشتغالاتی چون مراوده با مردم و رجال مملکتی است.


فهرست آثارش را دست کم در دو کتاب «مبدأ الآمال»<ref>استرآبادی، «زندگی‌نامۀ خودنوشت شیخ علی شریعتمدار استرآبادی»، صفحۀ ۳۶۷ ـ ۳۷۴</ref> و «غایة الآمال» آورده است و چون «غایة الآمال» را در زمان‌های بعد نوشت، تعداد آثار در آن بیشتر، یعنی بیش از هفتاد مورد است.<ref>نگاه کنید به تهرانی، طبقات أعلام الشیعة، ۱۴۳۰ق، ج ۱۶، ص ۱۳۶۲ ـ ۱۳۶۴.</ref> در فهرست‌های دیگر از کتاب‌های او که دیگران نوشته‌اند، آثار دیگری نیز به چشم می‌خورد که می‌تواند اشاره به تدوین آنها پس از «غایة الآمال» باشد.<ref>نگاه کنید به فرخ، شرح احوال علمای خاندان شریعتمداری، ۱۳۸۶ش، ص ۱۳۰ ـ ۱۵۱ و درایتی، فهرستگان نسخه‌های خطی ایران (فنخا)، ۱۳۹۰ش، ج ۳۵، ص ۲۲۳ ـ ۲۲۴ و رجایی، دانشنامه گلستان، ۱۳۹۵ش، ص ۳۰۹ ـ ۳۱۲</ref>
فهرست آثارش را دست کم در دو کتاب «مبدأ الآمال»<ref>استرآبادی، «زندگی‌نامۀ خودنوشت شیخ علی شریعتمدار استرآبادی»، صفحۀ ۳۶۷ ـ ۳۷۴</ref> و «غایة الآمال» آورده است و چون «غایة الآمال» را در زمان‌های بعد نوشت، تعداد آثار در آن بیشتر، یعنی بیش از هفتاد مورد است.<ref>نگاه کنید به تهرانی، طبقات أعلام الشیعة، ۱۴۳۰ق، ج ۱۶، ص ۱۳۶۲ ـ ۱۳۶۴.</ref> در فهرست‌های دیگر از کتاب‌های او که دیگران نوشته‌اند، آثار دیگری نیز به چشم می‌خورد که می‌تواند اشاره به تدوین آنها پس از «غایة الآمال» باشد.<ref>نگاه کنید به فرخ، شرح احوال علمای خاندان شریعتمداری، ۱۳۸۶ش، ص ۱۳۰ ـ ۱۵۱ و درایتی، فهرستگان نسخه‌های خطی ایران (فنخا)، ۱۳۹۰ش، ج ۳۵، ص ۲۲۳ ـ ۲۲۴ و رجایی، دانشنامه گلستان، ۱۳۹۵ش، ص ۳۰۹ ـ ۳۱۲</ref>

نسخهٔ ‏۶ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۳۴

علی شریعتمدار استرآبادی تهرانی
اطلاعات فردی
نام کاملعلی بن محمد جعفر شریعتمدار استرآبادی تهرانی
لقبسیف‌الدین
تاریخ تولد۲۲ شعبان (۱۲۴۲ق)
محل زندگیشمیران تهران
تاریخ وفات۱۳۱۸ق
خویشاوندان
سرشناس
محمدجعفر شریعتمدار استرابادی( پدر)
اطلاعات علمی
استادانملاعلی کنی، صاحب جواهر و شیخ انصاری
شاگردانناظم الاسلام کرمانی
محل تحصیلتهران و نجف
اجازه روایت ازشیخ انصاری و محمدقاسم بن محمد نجفی
اجازه اجتهاد ازمحمدقاسم بن محمد نجفی
تألیفاتجامع ناصری، الدرر الایتام، المواهب السنیة فی شرح التبصرة الفقهیة، غایة الآمال فی استقصاء استعلام احوال الرجال و…
فعالیت‌های اجتماعی-سیاسی
اجتماعیشاعر، مخترع


علی شریعتمدار استرآبادی تهرانی (۱۲۴۲ق ـ ۱۳۱۸ق) عالم شیعی، نویسنده و مخترع در زمان ناصرالدین شاه قاجار. او شاگرد ملا علی کنی، صاحب جواهر و شیخ انصاری بود. ناصرالدین شاه از او خواست قانونی بر مبنای فقه شیعه برای اجرا در کشور بنویسد؛ ولی با مانع‌تراشی عده‌ای به اجرا در نیامد.

جایگاه علمی

سیف‌الدین علی بن محمدجعفر شریعتمدار استرآبادی تهرانی از علمای شیعه دوران ناصری بود که به درخواست ناصرالدین شاه قاجار، کتاب قانونی طبق مذهب شیعه جهت اجرا در ایران نوشت. شاه دستور چاپ آن را داد؛ اما با مانع‌تراشی عده‌ای اجرا نشد و هم‌اکنون در کتابخانه دولتی نگهداری می‌شود.[۱] این کتاب با عنوان جامع ناصری شناخته می‌شود.[۲] او در دوازده سالگی کتاب‌هایی در موضوع زبان عربی نوشت.[۳] پدرش محمدجعفر استادش بود و بارها او را مجتهد یا قریب الاجتهاد معرفی می‌کرد.[۴] شریعتمدار استرآبادی در حدود بیست سالگی پدرش را از دست داد.[۵]

علی شریعتمدار استرآبادی علاوه بر تحصیل در تهران در نجف نیز مشغول تحصیل شد و سال ۱۲۷۲ق به تهران بازگشت و به تألیف و تحقیق مشغول شد.[۶] در دِزاشیب شمیران که آن زمان از روستاهای تهران به‌شمار می‌رفت، زندگی می‌کرد و مراوده‌اش با مردم کم بود و با رجال سیاسی آمد و شدی نداشت.[۷] او در شعر و شاعری نیز دست داشت و برخی آثار او به نظم است.[۸]

در کنار فعالیت‌های دینی، اختراعاتی نیز داشت؛ از جمله: تفنگ ته‌پر[یادداشت ۱]، ساعت دزدگیر و قبله‌نمای چند منظوره.[۹] به قول شاگردش ناظم الاسلام کرمانی به همین دلیل بعضی خواستند او را به خارج ببرند؛ اما نپذیرفت.[۱۰]

استادان

علی شریعتمدار استرآبادی در تهران و نجف نزد اساتیدی چون پدرش محمدجعفر شریعتمدار استرآبادی (درگذشت ۱۲۶۳ق)،[۱۱] ملا علی کنی (درگذشت ۱۳۰۶ق)،[۱۲] صاحب جواهر (درگذشت ۱۲۶۶ق)، شیخ انصاری (درگذشت ۱۲۸۱ق)، شیخ محسن خنفر (درگذشت ۱۲۷۰ق) و شیخ مشکور (درگذشت ۱۲۷۲ق)[۱۳] درس آموخت. او اجازه اجتهاد و روایت از محمدقاسم بن محمد نجفی[۱۴] و اجازه روایت از شیخ انصاری[۱۵] داشت.

آثار

استرآبادی آثار فراوان در موضوعات گوناگون، به فارسی و عربی و به نظم و نثر از خود به جا گذاشت. در موضوعاتی چون: تفسیر، فقه، اصول، رجال، حدیث، کلام، اخلاق، ادبیات، نجوم و... یک دلیل موفقیت او در این عرصه، دوری از اشتغالاتی چون مراوده با مردم و رجال مملکتی است.

فهرست آثارش را دست کم در دو کتاب «مبدأ الآمال»[۱۶] و «غایة الآمال» آورده است و چون «غایة الآمال» را در زمان‌های بعد نوشت، تعداد آثار در آن بیشتر، یعنی بیش از هفتاد مورد است.[۱۷] در فهرست‌های دیگر از کتاب‌های او که دیگران نوشته‌اند، آثار دیگری نیز به چشم می‌خورد که می‌تواند اشاره به تدوین آنها پس از «غایة الآمال» باشد.[۱۸]

عنوان برخی آثار او بدین قرار است: الدرر الأیتام انموذج فی تفسیر آیات الاحکام، الصرّة الخفیّة فی شرح الدرة النجفیة، المواهب السنیة فی شرح التبصرة الفقهیة، تحریر الاصول، غایة الآمال فی استقصاء استعلام احوال الرجال، مبدأ الآمال فی قواعد علوم الحدیث و الدرایة و الرجال.

درگذشت

تاریخ درگذشت علی شریعتمدار را سال‌های ۱۳۱۵ق،[۱۹] ۱۳۱۶ق[۲۰] و ۱۳۱۸ق[۲۱] ضبط کرده‌اند. امروزه مسجدی کوچک در محلهٔ دزاشیبِ شمیران به نام مسجد حاج شیخ علی[یادداشت ۲] منتسب به او با قدمتی بیش از دویست سال وجود دارد.[۲۲]

فرزندان

سه پسر و چهار دختر داشت: آقا جمال[۲۳] یا آقا جلال[۲۴] (درگذشت حدود ۱۳۲۷ق)، شیخ عبد النبی (درگذشت ۱۳۴۰ق)، شیخ محمد رضا (درگذشت ۱۳۴۶ق)، زبیده، عفت الشریعه، اشرف و زینت الشریعه.[۲۵]

پانویس

  1. کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، ۱۳۸۷ش، ص ۱۱۵–۱۱۶.
  2. نگاه کنید به صدر، تکملة أمل الآمل، ۱۴۲۹ق، ج ۳، ص ۵۰۹ و حبیب آبادی، مکارم الآثار، ۱۳۶۲ش، ج ۴، ص ۱۱۷۰.
  3. کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، ۱۳۸۷ش، ص ۱۱۴.
  4. کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، ۱۳۸۷ش، ص ۱۱۴.
  5. استرآبادی، «زندگی‌نامهٔ خودنوشت شیخ علی شریعتمدار استرآبادی»، ص ۳۶۵.
  6. استرآبادی، «زندگی‌نامهٔ خودنوشت شیخ علی شریعتمدار استرآبادی»، ص ۳۶۵–۳۶۷.
  7. کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، ۱۳۸۷ش، ص ۱۱۵.
  8. نگاه کنید به اشکوری، شاعران فارسی سرا، ۱۴۲۶ق، ص ۸۸.
  9. کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، ۱۳۸۷ش، ص ۱۱۵–۱۱۶.
  10. کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، ۱۳۸۷ش، ص ۱۱۶–۱۱۷.
  11. کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، ۱۳۸۷ش، ص ۱۱۴.
  12. استرآبادی، «زندگی‌نامهٔ خودنوشت شیخ علی شریعتمدار استرآبادی»، ص ۳۶۶، پاورقی، به نقل از غایة الآمال، ص ۳۷۸
  13. استرآبادی، «زندگی‌نامهٔ خودنوشت شیخ علی شریعتمدار استرآبادی»، ص ۳۶۶.
  14. استرآبادی، «زندگی‌نامهٔ خودنوشت شیخ علی شریعتمدار استرآبادی»، ص ۳۷۷–۳۷۸، پاورقی، به نقل از غایة الآمال، ص ۳۸۱–۳۸۲.
  15. استرآبادی، «زندگی‌نامهٔ خودنوشت شیخ علی شریعتمدار استرآبادی»، ص ۳۷۵–۳۷۷.
  16. استرآبادی، «زندگی‌نامۀ خودنوشت شیخ علی شریعتمدار استرآبادی»، صفحۀ ۳۶۷ ـ ۳۷۴
  17. نگاه کنید به تهرانی، طبقات أعلام الشیعة، ۱۴۳۰ق، ج ۱۶، ص ۱۳۶۲ ـ ۱۳۶۴.
  18. نگاه کنید به فرخ، شرح احوال علمای خاندان شریعتمداری، ۱۳۸۶ش، ص ۱۳۰ ـ ۱۵۱ و درایتی، فهرستگان نسخه‌های خطی ایران (فنخا)، ۱۳۹۰ش، ج ۳۵، ص ۲۲۳ ـ ۲۲۴ و رجایی، دانشنامه گلستان، ۱۳۹۵ش، ص ۳۰۹ ـ ۳۱۲
  19. تهرانی، طبقات أعلام الشیعة، ۱۴۳۰ق، ج ۱۶، ص ۱۳۶۱؛ حبیب آبادی، مکارم الآثار، ۱۳۶۲ش، ج ۴، ص ۱۱۷۲.
  20. حبیب آبادی، مکارم الآثار، ۱۳۶۲ش، ج ۴، ص ۱۱۷۲؛ سبحانی، موسوعة طبقات الفقهاء، ۱۴۱۸ق، ج ۱۴ (القسم الاول)، ص ۴۴۳.
  21. کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، ۱۳۸۷ش، ص ۱۱۶؛ حبیب آبادی، مکارم الآثار، ۱۳۶۲ش، ج ۴، ص ۱۱۷۲.
  22. موسوی‌زاده، «استرآبادی تهرانی»، ص ۱۲۸.
  23. تهرانی، طبقات أعلام الشیعة، ۱۴۳۰ق، ج ۱۶، ص ۱۳۶۴.
  24. فرخ، شرح احوال علمای خاندان شریعتمداری، ۱۳۸۶ش، ص ۱۲۸.
  25. نگاه کنید به حبیب آبادی، مکارم الآثار، ۱۳۶۲ش، ج ۴، ص ۱۱۷۲؛ فرخ، شرح احوال علمای خاندان شریعتمداری، ۱۳۸۶ش، ص ۱۲۸؛ رجایی، دانشنامه گلستان، ۱۳۹۵ش، ج ۲، ص ۳۰۸.

یادداشت

  1. تفنگ ته‌پر در مقابل تفنگ سرپر است. اگر باروت و گلوله را از سر لوله داخل تفنگ می‌کردند، به آن تفنگ سرپر می‌گفتند و اگر از انتها وارد می‌کردند «تفنگ ته‌پر» نام داشت. (نگاه کنید به لغت نامه دهخدا، ذیل «سرپر» و «ته‌پر»).
  2. در موسوی‌زاده، «استرآبادی تهرانی»، ص ۱۲۸، نام مسجد «آقا شیخ علی» است اما در سردر مسجد با کاشی «مسجد حاج شیخ علی» نوشته شده است. (مسجد «حاج شیخ علی»؛ مسجدی کوچک از دوره قاجار، مندرج در سایت الکوثر)

منابع

  • تهرانی، آقا بزرگ، طبقات أعلام الشیعة، بیروت، دار احیاء التراث العربی، اول، ۱۴۳۰ ق.
  • حبیب آبادی، محمدعلی، مکارم الآثار در احوال رجال دورهٔ قاجار، اصفهان، کمال، اول، ۱۳۶۲ ش.
  • حسینی اشکوری، احمد، شاعران فارسی سرا، قم، مجمع ذخائر اسلامی، اول، ۱۴۲۶ ق.
  • دهخدا، لغت‌نامه دهخدا.
  • درایتی، مصطفی، فهرستگان نسخه‌های خطی ایران (فنخا)، تهران، سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران، اول، ۱۳۹۰ش،
  • رجایی، رحمت‌الله (سرپرست)، دانشنامه گلستان، گرگان، مؤسسه فرهنگی میرداماد گرگان، اول، ۱۳۹۵ ش.
  • سبحانی، جعفر، موسوعة طبقات الفقهاء، مؤسسهٔ امام صادق (ع)، قم، مؤسسهٔ امام صادق (ع)، اول، ۱۴۱۸ ق.
  • شریعتمدار استرآبادی، علی، «زندگی‌نامهٔ خودنوشت شیخ علی شریعتمدار استرآبادی»، تحقیق: سید جعفر حسینی اشکوری، در میراث حدیث شیعه، دفتر سوم، اول، ۱۳۷۸ ش.
  • صدر، سید حسن، تکملة أمل الآمل، تحقیق: محفوظ، حسین‌علی و دیگران، بیروت، دار المؤرّخ العربی، اول، ۱۴۲۹ ق.
  • فرخ، علی، شرح احوال علمای خاندان شریعتمداری، تهران، گلستان کوثر، اول، ۱۳۸۶ ش.
  • کرمانی، ناظم الاسلام، تاریخ بیداری ایرانیان، تهران، امیر کبیر، هشتم، ۱۳۸۷ ش.
  • موسوی‌زاده، حسین، «استرآبادی تهرانی»، در دانشنامه تهران بزرگ، ج ۱، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، اول، ۱۴۰۰ ش. * مسجد «حاج شیخ علی»؛ مسجدی کوچک از دوره قاجار، مندرج در سایت الکوثر، تاریخ درج ۹ خرداد ۱۴۰۱ش، تاریخ بازدید ۱۳ تیر ۱۴۰۳ش.