مرجعیت زن: تفاوت میان نسخهها
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) برچسبها: برگرداندهشده ویرایشگر دیداری |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (ویرایش خودکار: اصلاح برچسبهای نادرست (اشتباهیاب)) برچسبها: واگردانی دستی برگرداندهشده |
||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
با ذکر شرط ذکوریت توسط [[سید محمدکاظم طباطبایی یزدی]] در [[العروة الوثقی (کتاب)|کتاب عروة الوثقی]]،<ref>طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۹.</ref> راه برای فقهای بعد از او در شرط دانستن این ویژگی برای مرجعیت هموار شد.<ref>علائی رحمانی، «اجتهاد و مرجعیت زنان از منظر دین»، ص۸۹.</ref> | با ذکر شرط ذکوریت توسط [[سید محمدکاظم طباطبایی یزدی]] در [[العروة الوثقی (کتاب)|کتاب عروة الوثقی]]،<ref>طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۹.</ref> راه برای فقهای بعد از او در شرط دانستن این ویژگی برای مرجعیت هموار شد.<ref>علائی رحمانی، «اجتهاد و مرجعیت زنان از منظر دین»، ص۸۹.</ref> | ||
برخی از فقهای | برخی از فقهای امامیه شرط مرد بودن را نپذیرفتهاند. برخی از آنها همچون [[محمد صادقی تهرانی]]<ref>صادقی تهرانی، رساله توضیح المسائل نوین، ۱۳۸۴ش، ص۲۶.</ref> ([[سال ۱۳۰۵ هجری شمسی|۱۳۰۵]] - [[سال ۱۳۹۰ هجری شمسی|۱۳۹۰ش]])، [[یوسف صانعی]] ([[سال ۱۳۱۶ هجری شمسی|۱۳۱۶ش]]-[[سال ۱۳۹۹ هجری شمسی|۱۳۹۹ش]])<ref>صانعی، مجمع المسائل، ۱۳۸۷ش، ج۱، ص۲۰.</ref> و [[محمدابراهیم جناتی|محمد ابراهیم جناتی]] (زاده: [[سال ۱۳۱۱ هجری شمسی|۱۳۱۱ش]])<ref>جناتی، رساله توضیح المسائل، ۱۳۸۲ش، ص۶۲؛ جناتی، ادوار فقه، ۱۳۷۴ش، ص۳۷۱.</ref> به امکان مرجعیت زن در صورت داشتن شرایط فتوا دادهاند. [[عبدالله جوادی آملی]] (زاده: [[سال ۱۳۱۲ هجری شمسی|۱۳۱۲ش]]) نیز بر این باور است که جواز تقلید زنان از زن مجتهدی که هیچ مجتهدی از او اعلم نباشد، بعید نیست.<ref name=":0">جوای آملی، توضیح المسائل، ۱۳۹۶ش، ص۲۸.</ref> | ||
از جمله فقیهانی که شرط بودن مردانگی را در فتوا دادن قبول نکرده یا در آن تردید کردهاند، میتوان به [[سید محمد طباطبایی مجاهد]]<ref>طباطبایی مجاهد، مفاتیح الأصول، ۱۲۹۶ق، ص۶۱۲-۶۱۳.</ref> ( | از جمله [[مجتهد|فقیهانی]] که در آثار فقهی خود شرط بودن مردانگی را در فتوا دادن قبول نکرده یا در آن تردید کردهاند، میتوان به [[سید محمد طباطبایی مجاهد]]<ref>طباطبایی مجاهد، مفاتیح الأصول، ۱۲۹۶ق، ص۶۱۲-۶۱۳.</ref> ([[سال ۱۱۸۰ هجری قمری|۱۱۸۰]]- [[سال ۱۲۴۲ هجری قمری|۱۲۴۲ق]])، [[علی بن جعفر کاشفالغطاء|علی کاشف الغطاء]]<ref>کاشف الغطاء، النور الساطع فی الفقه النافع، ۱۳۸۱ق، ج۲، ص۲۰۵.</ref> ([[سال ۱۱۹۷ هجری قمری|۱۱۹۷]]-[[سال ۱۲۵۳ هجری قمری|۱۲۵۳ق]])، [[محمدحسن نجفی|صاحب جواهر]]<ref>صاحب جواهر، جواهر الکلام، دار إحیاء التراث العربی، ج۴۰، ص۲۲.</ref> ([[سال ۱۲۰۲ هجری قمری|۱۲۰۲]]-[[سال ۱۲۶۶ هجری قمری|۱۲۶۶ق]])، [[محمدحسین غروی اصفهانی]]<ref>غروی اصفهانی، بحوث فی علم الاصول، ۱۴۱۶ق. ج۳، ص۶۸.</ref> ([[سال ۱۲۹۶ هجری قمری|۱۲۹۶]]-[[سال ۱۳۶۱ هجری قمری|۱۳۶۱ق]])، [[سید محسن طباطبائی حکیم|سید محسن حکیم]]<ref>حکیم، مستمسک العروة الوثقی حکیم، ۱۳۷۴ش، ج۱، ص۴۳.</ref> ([[سال ۱۳۰۶ هجری قمری|۱۳۰۶]][[سال ۱۳۹۰ هجری قمری|۱۳۹۰ق]])، [[سید علی حسینی شبر|سید علی حسینی شبّر]]<ref>حسینی شبر، العمل الأبقی فی شرح العروة الوثقی، ۱۳۸۳ق، ج۱، ص۲۶.</ref> ([[سال ۱۳۰۲ هجری قمری|۱۳۰۲]]-[[سال ۱۳۹۳ هجری قمری|۱۳۹۳ق]])، [[محمدعلی اراکی]]<ref>اراکی، کتاب البیع، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۴۸۵.</ref>{{یاد|وی با این که در کتاب البیع بر این باور است که دلیلی برای این شرط وجود ندارد، در رساله عملیهاش مرد بودن را از شرایط مرجع تقلید میداند. (اراکی، توضیح المسائل، ۱۳۷۱ش، ص۶.)}} ([[سال ۱۳۱۲ هجری قمری|۱۳۱۲]]-[[سال ۱۴۱۵ هجری قمری|۱۴۱۵ق]])، [[سید رضا صدر]]<ref>صدر، الاجتهاد والتقلید، ۱۴۲۰ق، ص۱۰۶-۱۰۷.</ref> ([[سال ۱۳۳۹ هجری قمری|۱۳۳۹]]-[[سال ۱۴۱۵ هجری قمری|۱۴۱۵ق]])، [[مرتضی اردکانی]]<ref>اردکانی، رسالة فی الاجتهاد و التقلید، ۱۳۷۰ش، ص۷۴-۷۵.</ref> ([[سال ۱۳۲۶ هجری قمری|۱۳۲۶]]- [[سال ۱۴۱۷ هجری قمری|۱۴۱۷ق]]) و [[سید تقی طباطبایی قمی]]<ref>طباطبایی قمی، مبانی منهاج الصالحین، ۱۴۲۶ق. ج۱، ص۳۰.</ref> ([[سال ۱۳۴۱ هجری قمری|۱۳۴۱]]-[[سال ۱۴۳۸ هجری قمری|۱۴۳۸ق]]) اشاره کرد. | ||
گفته شده مشهور فقهای | گفته شده مشهور فقهای اهل سنت فتوا دادن را مشروط به مرد بودن نمیدانند.<ref>قائنی، «تقلید از مجتهد زن (۱)»، ص۳۷.</ref> | ||
==دلایل مخالفان مرجعیت زنان== | ==دلایل مخالفان مرجعیت زنان== |
نسخهٔ ۲۵ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۰۰
بخشی از احکام عملی و فقهی |
---|
این مقاله یک نوشتار توصیفی درباره یک مفهوم فقهی است و نمیتواند معیاری برای اعمال دینی باشد. برای اعمال دینی به منابع دیگر مراجعه کنید. |
مرجعیت زن به معنای تقلید احکام از مجتهدِ زن است. براساس فتوای مشهور میان فقهای امامی بعد از قرن دهم قمری، مرد بودن از شرایط مرجع تقلید است. شرط مرد بودن در مرجعیت را نخستین بار شهید ثانی مطرح کرد و پس از ذکر آن توسط سید محمدکاظم طباطبایی یزدی (درگذشت: ۱۳۳۷ق) در کتاب عُرْوَة الوثقی، در رسالههای مراجع تقلید رواج پیدا کرده است.
در مقابل، برخی فقها، به امکان تقلید از مجتهدِ زن با وجود شرایط، فتوا دادهاند. از این گروه میتوان به محمد صادقی تهرانی، یوسف صانعی و محمدابراهیم جناتی اشاره نمود. به نظر عبدالله جوادی آملی زنان میتوانند از مجتهد اعلم زن تقلید کنند.
مخالفانِ تقلید از مجتهد زن، برای اثبات ادعای خود به اجماع، آیات قرآن، روایات، انصراف ادله تقلید به مردان و مذاق شارع استناد کردهاند. موافقان نیز به آیات دیگری از قرآن، سنت، اطلاق ادله تقلید، سیره متشرعه در رجوع به متخصصان زن و فهم بهتر موضوعات زنانه توسط فقیه زن استناد نمودهاند.
دربارهٔ این موضوع، کتابهایی از جمله: «مرجعیت زن در ترازوی نقد» توسط زهرا اکبرزاده و «زنان، افتاء و مرجعیت» توسط مهدی سجادی نگاشته شدهاند.
تاریخچه بحث در فقه امامیه
شرط مردبودن در مرجعیت را نظر مشهور فقهای امامیه، مخصوصاً فقهای بعد از سده دهم هجری دانستهاند.[۱] شهید ثانی (۹۱۱-۹۵۵ یا ۹۶۵ق) مردن بودن را از شرایط مفتی ذکر کرده است.[۲] گفتهاند در کلمات فقیهان پیش از او چنین شرطی ذکر نشده است.[۳] همچنین علت این که فقهای متقدم به شرط بودن مردانگی در مرجعیت تصریح نکردهاند، واضح بودن این شرط نزد آنها با توجه به مشروط بودن قضاوت به این ویژگی یا مطرح نبودن باب اجتهاد و تقلید در کتب فقهی آن دوران ذکر شده است.[۴]
با ذکر شرط ذکوریت توسط سید محمدکاظم طباطبایی یزدی در کتاب عروة الوثقی،[۵] راه برای فقهای بعد از او در شرط دانستن این ویژگی برای مرجعیت هموار شد.[۶]
برخی از فقهای امامیه شرط مرد بودن را نپذیرفتهاند. برخی از آنها همچون محمد صادقی تهرانی[۷] (۱۳۰۵ - ۱۳۹۰ش)، یوسف صانعی (۱۳۱۶ش-۱۳۹۹ش)[۸] و محمد ابراهیم جناتی (زاده: ۱۳۱۱ش)[۹] به امکان مرجعیت زن در صورت داشتن شرایط فتوا دادهاند. عبدالله جوادی آملی (زاده: ۱۳۱۲ش) نیز بر این باور است که جواز تقلید زنان از زن مجتهدی که هیچ مجتهدی از او اعلم نباشد، بعید نیست.[۱۰]
از جمله فقیهانی که در آثار فقهی خود شرط بودن مردانگی را در فتوا دادن قبول نکرده یا در آن تردید کردهاند، میتوان به سید محمد طباطبایی مجاهد[۱۱] (۱۱۸۰- ۱۲۴۲ق)، علی کاشف الغطاء[۱۲] (۱۱۹۷-۱۲۵۳ق)، صاحب جواهر[۱۳] (۱۲۰۲-۱۲۶۶ق)، محمدحسین غروی اصفهانی[۱۴] (۱۲۹۶-۱۳۶۱ق)، سید محسن حکیم[۱۵] (۱۳۰۶۱۳۹۰ق)، سید علی حسینی شبّر[۱۶] (۱۳۰۲-۱۳۹۳ق)، محمدعلی اراکی[۱۷][یادداشت ۱] (۱۳۱۲-۱۴۱۵ق)، سید رضا صدر[۱۸] (۱۳۳۹-۱۴۱۵ق)، مرتضی اردکانی[۱۹] (۱۳۲۶- ۱۴۱۷ق) و سید تقی طباطبایی قمی[۲۰] (۱۳۴۱-۱۴۳۸ق) اشاره کرد.
گفته شده مشهور فقهای اهل سنت فتوا دادن را مشروط به مرد بودن نمیدانند.[۲۱]
دلایل مخالفان مرجعیت زنان
مخالفان با مشروعیت تقلید از زنان برای اثبات مدعای خود به دلایل زیر تمسک کردهاند:
۱. اجماع: بر اساس نقل شهید ثانی یکی از شرایط مُفْتی (فتوا دهنده)، مرد بودن است و در این مسئله اجماع وجود دارد.[۲۲] به عقیده سیفی مازندرانی[۲۳] و محمدی قائنی[۲۴] (زاده: ۱۳۴۴ش) به دلیل این که در این مسئله فقهای متقدم تصریح نکردهاند و در کلمات بقیه نیز اختلاف وجود دارد، نمیتوان این مسئله را مورد اجماع دانست.
۲. آیات: آیاتی چون ۳۴ نساء که قیمومیت مردان بر زنان را ثابت میداند،[۲۵] ۲۲۸ بقره که بیانگر برتری مردان بر زنان است،[۲۶] ۳۳ احزاب که دستور به در خانه ماندن و تبرج نداشتن زنان میدهد[۲۷] و ۱۸ زخرف که نشان دهنده ضعف زنان در استدلال و اقامه برهان است[۲۸] را دلیل بر ممکن نبودن تقلید از زنان دانستهاند. محمد سند بحرانی (زاده: ۱۳۸۲ق) از فقهای شیعه آیات مرتبط با این مسئله در قرآن را به ۶ دسته تقسیم میکند و در نهایت به این نتیجه میرسد که زن به دلیل داشتن ویژگیهای متفاوت با مردان در خلقت، بر اساس این آیات مناسب مناصبی چون مرجعیت تقلید نیست.[۲۹] به عقیده وی این مسئله نشان دهنده حقارت و نقص زنان نبوده بلکه به دلیل وجود تفاوت با مردان چنین بیان شده است. از نظر قرآن در رسیدن به درجات کمال انسانی تفاتی میان زن و مرد نیست.[۳۰]
۳. روایات: از جمله روایات مورد استناد مخالفان مرجعیت زن، مشهوره ابیخدیجه[۳۱] است که در آن، امام صادق(ع) در ارجاع برای قضاوت، تعبیر «رجل» (مرد) به کار برده است.[۳۲] همچنین در روایتی راوی از استنباط همسرش با قول زراره و محمد بن مسلم سخن میگوید که امام صادق(ع) اظهار نظر کردن زنان در این مسائل را نفی میکنند.[۳۳] گفته شده این روایت به صراحت تقلید از زنان را نادرست میداند.[۳۴] روایاتِ بیانگر ضعف رای و قوه استدلال زنان، روایاتِ نهی از مشورت با زنان و روایاتی که لزوم دوری زنان از اختلاط با مردان را تاکید میکنند، از دیگر احادیثیاند که برای مناسب نبودن زنان برای جایگاه مرجعیت مورد استناد قرار گرفتهاند.[۳۵]
۴. انصراف ادله تقلید به مردان: طبق این دلیل، گرچه دلایلِ حجیت تقلید مطلق هستند، اما براساس قرائنی، انصراف به مردان پیدا میکنند.[۳۶] گفته میشود آنچه به صورت یقینی از این روایات برداشت میشود حجیت تقلید از مردان است و نمیتوان به اطلاق آنها برای اثبات حجیت تقلید از زن تمسک کرد.[۳۷] در نقد این دلیل محمد ابراهیم جناتی معتقد است در ادله موجود برای تقلید نمیتوان انصراف معتبری برداشت کرد.[۳۸]
۵. مذاق شارع: :سید ابوالقاسم خویی با نقد روایاتِ مشروط بودن تقلید به مرد بودن مجتهد، معتقد است با توجه به مجموعه ادلهای که از شریعت به دستمان رسیده است، میتوانیم ذائقه و نظر کلّی خداوند در این مسئله را استنباط کنیم. نگاه دین به زن اینگونه است که برای زن تصدّی امور منزل و دوری از جامعه و پوشیده بودن ترجیح دارد. پس به صورت قطع ثابت میشود که شارع نسبت به مرجعیت زن که لازمه محل رجوع و ریاست مسلمین است، رضایت ندارد.[۳۹] در نقد این دلیل گفته شده مرجعیت مستلزم امامت، اختلاط با نامحرم و خروج زنان از پوشش و عفاف نیست.[۴۰]
دلایل موافقان مرجعیت زنان
موافقان با مشروعیت تقلید از زنان برای اثبات مدعای خود به دلایلی تمسک کردهاند که عبارتند از::
۱. آیات قرآن: آیاتی چون آیه سوال و آیه کتمان نشان میدهند که در فهم حقایق و معارف، اهلیت داشتن فرد ملاک هست و ارتباطی با جنسیت ندارد.[۴۱]
۲. سنت نبوی(ص) و ائمه(ع): در سنت پیامبر(ص) و امامان(ع) اگر کسی اهلیت پاسخ به معارف دینی را داشت، به او ارجاع میدادند و در این مسئله زن یا مرد بودن برایشان موضوعیت نداشت. از جمله زنانی که به آن ارجاع داده شده است، حمیده مصفاه همسر امام صادق(ع) و مادر امام کاظم(ع) است.[۴۲] در روایت دیگری وقتی از امام صادق(ع) در مورد امکان نیابت زن در حج سوال میشود، حضرت این امر را به علم و دانش دینی زن مشروط میکنند و میفرماید:: «چه بسا زنی فقیهتر از مرد باشد».[۴۳] به عقیده جناتی این روایت نشان میدهد که نمیتوان ویژگیهای زنانگی را دلیلی بر پایینتر بودن کلی قوه استنباط زنان از مردان دانست.[۴۴]
۳. اطلاق ادله تقلید:: گفته شده همه دلایل حجیت تقلید از مجتهد، مطلق هستند و هیچیک نشان دهنده اختصاص مرجعیت به مردان نیستند.[۴۵] برای نمونه در روایت امام حسن عسکری(ع) که ویژگیهایی برای کسی که از او تقلید میشود، بیان شده،[یادداشت ۲] اشارهای به مرد بودن نشده است.[۴۶] همچنین به عقیده مرتضی مطهری در بِنای عُقَلا که دلیل اصلی تقلید است، از باب رجوع به متخصص همچون مراجعه به پزشک است. عقلا در این مسئله، تفاوتی میان متخصصان زن و مرد در صورت یکسان بودن اعلمیت، تجربه و ... نمیگذارند، بلکه اگر علم و تجربه متخصص زن بیشتر باشد، عاقلان رجوع به زن را ترجیح میدهند.[۴۷]
۴. سیره متشرعه: در طول تاریخ اسلام، از زمان صحابه و تابعین و بعد از آن همواره زنان فقیهی بودهاند که پذیرش مقام فقهی آنها میان مردم تفاوتی با مردان نداشته است.[۴۸] رجوع به زنان برای فهم دین در میان مسلمانان حاکم بوده است و ردّی از پیامبر(ص) و امامان(ع) در این باره نقل نشده است.[۴۹]
۵. فهم بهتر موضوعات خاص زنان توسط زنان: گفته شده که به دلیل پیچیدگیهای خاصی که مسائل اختصاصی زنان وجود دارد، فقیه زن با شناخت بهتری از موضوع میتوان فتوای صحیحتری بدهد. پس حتی با پذیرش استدلالهای مربوط به ضرورت مرد بودن مرجع تقلید، در فرض تقلید زنان از مجتهد زن هیچ کدام از آن اشکالات وارد نیست.[۵۰] عبدالله جوادی آملی از مراجع تقلید شیعه، به جواز تقلید زنان از زن مجتهد اعلم فتوا داده است.[۵۱]
تکنگاری
دربارهٔ مسئله مرجعیت زن برخی کتابها به صورت اختصاصی تالیف شده است؛ از جمله:
- کتاب «مرجعیت زن در ترازوی نقد» با نگارش زهرا اکبرزاده سال ۱۳۹۵ش توسط نویسنده منتشر شده است.[۵۲]
- کتاب «زنان، افتاء و مرجعیت» توسط مهدی سجادی امین نوشته شده و در سال ۱۳۹۸ش به همت دفتر مطالعات و تحقیقات زنان مرکز مدیریت حوزههای علمیه خواهران به چاپ رسیده است.[۵۳]
پانویس
- ↑ قائنی، «تقلید از مجتهد زن (۱)»، ص۳۷.
- ↑ شهید ثانی، الروضة البهیه، ۱۴۱۰ق، ج۳، ص۶۲.
- ↑ علائی رحمانی، «اجتهاد و مرجعیت زنان از منظر دین»، ص۸۹؛ ایزدیفرد و کاویار، «واکاوی ادله ناظر بر مرجعیت زنان در فقه امامیه»، ص۲۱۸؛ نگاه کنید به سیفی مازندرانی، الإجتهاد و التقلید، ۱۴۳۵ق، ص۱۱۱-۱۱۲.
- ↑ سیفی مازندرانی، الإجتهاد و التقلید (دلیل تحریر الوسیلة للإمام الخمینی)، ۱۴۳۵ق، ص۱۱۲-۱۱۳.
- ↑ طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۹.
- ↑ علائی رحمانی، «اجتهاد و مرجعیت زنان از منظر دین»، ص۸۹.
- ↑ صادقی تهرانی، رساله توضیح المسائل نوین، ۱۳۸۴ش، ص۲۶.
- ↑ صانعی، مجمع المسائل، ۱۳۸۷ش، ج۱، ص۲۰.
- ↑ جناتی، رساله توضیح المسائل، ۱۳۸۲ش، ص۶۲؛ جناتی، ادوار فقه، ۱۳۷۴ش، ص۳۷۱.
- ↑ جوای آملی، توضیح المسائل، ۱۳۹۶ش، ص۲۸.
- ↑ طباطبایی مجاهد، مفاتیح الأصول، ۱۲۹۶ق، ص۶۱۲-۶۱۳.
- ↑ کاشف الغطاء، النور الساطع فی الفقه النافع، ۱۳۸۱ق، ج۲، ص۲۰۵.
- ↑ صاحب جواهر، جواهر الکلام، دار إحیاء التراث العربی، ج۴۰، ص۲۲.
- ↑ غروی اصفهانی، بحوث فی علم الاصول، ۱۴۱۶ق. ج۳، ص۶۸.
- ↑ حکیم، مستمسک العروة الوثقی حکیم، ۱۳۷۴ش، ج۱، ص۴۳.
- ↑ حسینی شبر، العمل الأبقی فی شرح العروة الوثقی، ۱۳۸۳ق، ج۱، ص۲۶.
- ↑ اراکی، کتاب البیع، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۴۸۵.
- ↑ صدر، الاجتهاد والتقلید، ۱۴۲۰ق، ص۱۰۶-۱۰۷.
- ↑ اردکانی، رسالة فی الاجتهاد و التقلید، ۱۳۷۰ش، ص۷۴-۷۵.
- ↑ طباطبایی قمی، مبانی منهاج الصالحین، ۱۴۲۶ق. ج۱، ص۳۰.
- ↑ قائنی، «تقلید از مجتهد زن (۱)»، ص۳۷.
- ↑ شهید ثانی، الروضة البهیه فی شرح لمعة الدمشقیة، ۱۴۱۰ق، ج۳، ص۶۲.
- ↑ سیفی مازندرانی، الإجتهاد و التقلید (دلیل تحریر الوسیلة للإمام الخمینی)، ۱۴۳۵ق، ص۱۱۲.
- ↑ قائنی، «تقلید از مجتهد زن (۱)»، ص۳۹.
- ↑ ایزدیفرد و کاویار، «واکاوی ادله ناظر بر مرجعیت زنان در فقه امامیه»، ص۲۱۲.
- ↑ ایزدیفرد و کاویار، «واکاوی ادله ناظر بر مرجعیت زنان در فقه امامیه»، ص۲۱۳.
- ↑ ایزدیفرد و کاویار، «واکاوی ادله ناظر بر مرجعیت زنان در فقه امامیه»، ص۲۱۴.
- ↑ سیفی مازندرانی، الإجتهاد و التقلید (دلیل تحریر الوسیلة للإمام الخمینی)، ۱۴۳۵ق، ص۱۱۹.
- ↑ سند بحرانی، سند العروة الوثقی (الاجتهاد و التقلید)، ۱۳۹۴ش، ج۲، ص۱۰۱-۱۰۴.
- ↑ سند بحرانی، سند العروة الوثقی (الاجتهاد و التقلید)، ۱۳۹۴ش، ج۲، ص۱۰۲.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۷، ص۴۱۲؛ شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱۴۰۵ق، ج۳، ص۲؛ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام ۱۳۶۵ش، ج۱۶، ص۳۰۳.
- ↑ سیفی مازندرانی، الإجتهاد و التقلید (دلیل تحریر الوسیلة للإمام الخمینی)، ۱۴۳۵ق، ص۱۱۹.
- ↑ کشّی، رجال، ۱۴۰۹ق، ص۱۶۸-۱۶۹.
- ↑ سیفی مازندرانی، الإجتهاد و التقلید (دلیل تحریر الوسیلة للإمام الخمینی)، ۱۴۳۵ق، ص۱۱۹.
- ↑ سند بحرانی، سند العروة الوثقی (الاجتهاد و التقلید)، ۱۳۹۴ش، ج۲، ص۱۰۴-۱۹۸ː؛ سیفی مازندرانی، الإجتهاد و التقلید (دلیل تحریر الوسیلة للإمام الخمینی)، ۱۴۳۵ق، ص۱۱۷-۱۲۰.
- ↑ بروجردی، رسالة فی الاجتهاد و التقلید، مطبعه الخراسان، ص۲۱.
- ↑ سیفی مازندرانی، الإجتهاد و التقلید (دلیل تحریر الوسیلة للإمام الخمینی)، ۱۴۳۵ق، ص۱۱۴-۱۱۷؛ قائنی، «تقلید از مجتهد زن(۲)»، ص۴۱-۵۳.
- ↑ جناتی، ادوار فقه، ۱۳۷۴ش، ص۳۷۰.
- ↑ خویی، التنقیح فی شرح العروة الوثقی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۲۴-۲۲۶.
- ↑ طباطبایی قمی، مبانی منهاج الصالحین، ۱۴۲۶ق. ج۱، ص۳۰.
- ↑ جناتی، ادوار فقه، ۱۳۷۴ش، ص۳۶۸.
- ↑ جناتی، ادوار فقه، ۱۳۷۴ش، ص۳۶۹.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۳۰۶.
- ↑ جناتی، ادوار فقه، ۱۳۷۴ش، ص۳۶۹.
- ↑ جناتی، ادوار فقه، ۱۳۷۴ش، ص۳۷۰.
- ↑ جناتی، ادوار فقه، ۱۳۷۴ش، ص۳۶۹.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری (زن و مسائل قضایی و سیاسی)، ۱۳۸۴ش، ج۲۹، ص۴۲۲.
- ↑ جناتی، ادوار فقه، ۱۳۷۴ش، ص۳۶۸.
- ↑ جناتی، ادوار فقه، ۱۳۷۴ش، ص۳۷۰.
- ↑ ساسانی و میراحمدی، «تحلیل و ارزیابی ادلۀ فقهای امامیه پیرامون مرجعت زنان با تأکید بر دیدگاههای مقام معظم رهبری»، ص۱۱۲-۱۱۴.
- ↑ جوای آملی، توضیح المسائل، ۱۳۹۶ش، ص۲۸.
- ↑ اکبرزاده، مرجعیت زن در ترازوی نقد، ۱۳۹۵ش، شناسنامه کتاب.
- ↑ سجادی امین، زنان، افتاء و مرجعیت، ۱۳۹۸ش، شناسنامه کتاب.
پیوند به بیرون
- مرجعیت زنان (بررسی جواز و عدم جواز مرجع تقلیدشدن زنان)، اثر علی شیرخانی.
- مرجعیت زنان در فتاوای عالمان دینی، اثر محمدحسن نجفی.
- فراگشتی در امکان «مرجعیت زنان» مقاله، اثر سید حجت طباطبائی.
یادداشتها
- ↑ وی با این که در کتاب البیع بر این باور است که دلیلی برای این شرط وجود ندارد، در رساله عملیهاش مرد بودن را از شرایط مرجع تقلید میداند. (اراکی، توضیح المسائل، ۱۳۷۱ش، ص۶.)
- ↑ «و اما من کان من الفقهاء صائنا لنفسه حافظا لدینه مخالفا علی هواه مطیعا لامر مولاه فللعوام ان یقلدوه» (هر کسی از فقها که مراقبِ نفس خود باشد، محافظ دینش باشد، با هوای نفسش مخالفت کند و از امر مولایش اطاعت کند، عوام شیعه باید از او تقلید کنند) (حرّ عاملی، وسائل الشیعه، مؤسسة آل البیت علیهم السلام لإحیاء التراث، ج۲۷، ص۱۳۱.)
منابع
- اراکی، محمد علی، توضیح المسائل، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۱ش.
- اراکی، محمد علی، کتاب البیع، قم، اسماعیلیان، ۱۴۱۵ق.
- اردکانی، مرتضی، رسالة فی الاجتهاد و التقلید، ایران، ناشر مرتضی اردکانی، ۱۳۷۰ش.
- اکبرزاده، زهرا، مرجعیت زن در ترازوی نقد، فردیس، زهرا اکبرزاده، ۱۳۹۵ش.
- ایزدیفرد، علیاکبر و حسین کاویار، «واکاوی ادله ناظر بر مرجعیت زنان در فقه امامیه»، فصلنامه راهبرد، دوره ۲۱، شماره ۴، پیاپی ۶۵، اسفند ۱۳۹۱ش.
- بروجردی، محمدرضا، رسالة فی الاجتهاد و التقلید، بیجا، مطبعة الخراسان، بیتا، ص۲۱.
- جناتی، محمد ابراهیم، ادوار فقه، تهران، کیهان، ۱۳۷۴ش.
- جناتی، محمد ابراهیم، رساله توضیح المسائل، قم، انصاریان، ۱۳۸۲ش.
- حرّعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، قم، مؤسسة آل البیت علیهم السلام لإحیاء التراث، بیتا.
- حسینی شبر، سید علی، العمل الأبقی فی شرح العروة الوثقی، نجف، مطبعة النجف، ۱۳۸۳ق.
- حکیم، محسن، مستمسک العروة الوثقی، قم، دار التفسیر، ۱۳۷۴ش.
- خوئی، ابوالقاسم، التنقیح فی شرح العروة الوثقی، قم، لطفی، ۱۴۰۷ق.
- ساسانی، فرشته و میراحمدی، «تحلیل و ارزیابی ادلۀ فقهای امامیه پیرامون مرجعت زنان با تأکید بر دیدگاههای مقام معظم رهبری»، پژوهش نامه اسلامی زنان و خانواده، شماره۳۴، تابستان ۱۳۹۹ش.
- سجادی امین، مهدی، زنان، افتاء و مرجعیت، قم، دفتر مطالعات و تحقیقات زنان مرکز مدیریت حوزههای علمیه خواهران، ۱۳۹۸ش.
- سیفی مازندرانی، علیاکبر، الإجتهاد و التقلید (دلیل تحریر الوسیلة للإمام الخمینی)، قم، موسسة تنظیم و نشر آثار الإمام الخمینی(قدس سره)، ۱۴۳۵ق.
- شهید ثانی، زین الدین بن علی، الروضة البهیه فی شرح لمعة الدمشقیة، قم، مکتبة الداوری، ۱۴۱۰ق.
- شیخ صدوق، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، به تحقیق حسن خرسان، بیروت، دارالأضواء، ۱۴۰۵ق.
- شیخ طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الأحکام، به تحقیق حسن خرسان و محمد آخوندی، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۶۵ش.
- صاحب جواهر، محمدحسن بن باقر، جواهر الکلام (ط. القدیمة)، بیروت، دار إحیاء التراث العربی بیروت، بیتا.
- صادقی تهرانی، محمد، رساله توضیح المسائل نوین، تهران، امید فردا، ۱۳۸۴ش.
- صانعی، یوسف، مجمع المسائل، قم، میثم تمار، ۱۳۸۷ش.
- صدر، سید رضا، الاجتهاد والتقلید، قم، مؤسسة النشر الإسلامی التابعة لجماعة المدرسین فی الحوزة العلمیة بقم، ۱۴۲۰ق.
- طباطبایی مجاهد، سید محمد، مفاتیح الأصول، قم، مؤسسة آل البیت (علیهم السلام) لإحیاء التراث، ۱۲۹۶ق.
- طباطبایی یزدی، سید محمدکاظم، العروة الوثقی، بیروت، الاعلمی للمطبوعات، ۱۴۰۹ق.
- علائی رحمانی، فاطمه، «اجتهاد و مرجعیت زنان از منظر دین»، نشریه مطالعات اجتماعی - روان شناختی زنان (مطالعات زنان)، دوره۱، شماره۱، ۱۳۸۲ش.
- غروی اصفهانی، محمد حسین، بحوث فی علم الاصول، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۶ق.
- قائنی، «تقلید از مجتهد زن (۱)»، مجله فقه و اجتهاد، دوره ۳، شماره ۶ و ۷، مهر ۱۳۹۵ش.
- قائنی، محمد، «تقلید از مجتهد زن(۲)»، مجله فقه و اجتهاد، شماره ۸، پاییز و زمستان ۱۳۹۶ش.
- کاشف الغطاء، علی، النور الساطع فی الفقه النافع، نجف، مطبعة الآداب ۱۳۸۱ق.
- کشّی، محمد بن عمر، رجال، مشهد، نشر دانشگاه مشهد، ۱۴۰۹ق.
- کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تصحیح علیاکبر غفاری، تهران، دارالکتب الإسلامیة، ۱۴۰۷ق.
- محمدعلی اراکی، توضیح المسائل، قم، چاپخانه دفتر تبلیغات إسلامی حوزه علمیه قم، ۱۳۷۱ش.
- مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری (زن و مسائل قضایی و سیاسی)، تهران، صدرا، ۱۳۸۴ش.