عبدالله بن‌ ابی‌یعفور

مقاله قابل قبول
کپی‌کاری از منابع خوب
استناد ناقص
شناسه ناقص
از ویکی شیعه
(تغییرمسیر از عبد الله بن ابی یعفور)
عبدالله بن ابی یعفور
مشخصات فردی
نام کاملابومحمد عبدالله بن ابی یعفور عبدی کوفی
لقبابن ابی یعفور
محل زندگیکوفه
وفاتقرن ۲ قمری
مشخصات دینی
از یارانامام صادق (ع) و امام کاظم(ع)
مشایخابوالصامت، اسحاق بن عمار و معلی بن خنیس
شاگردانابن مسکان، عبدالکریم بن عمر خثعمی، ابان بن عثمان، احمد بن محمد بن ابی نصر،عبدالله بن بکیر


ابومحمد عبدالله بن ابی یعفور عبدی کوفی ۱۳۱ق /۷۴۹م)، معروف به ابن ابی یعفور محدث شیعی و از خواص اصحاب امام صادق(ع) بود. وی مورد تایید امام صادق(ع) و امام کاظم(ع) بوده و روایات چندی از آن دو در تایید و ستایش ابن ابی یعفور در دست است. علمای رجال او را ثقه دانسته و برخی او را فقیه، اهل تقوا و اجتهاد نامیده و نامش در ردیف قراء قرآن ذکر کرده‌اند. به نقل شیخ طوسی، ابن ابی‌یعفور در زمینه اطاعت از امام، از دیگران پیشی گرفته بود.

نسب

او را به سبب انتساب به عبدالقیس بن اقصی، از نوادگان ربیعه بن نزار، عبدی گفته‌اند.[۱] نام پدرش ــ که به ابویعفور اکبر شهرت داشت[۲] ــ واقد و به قولی وقدان بوده است؛[۳] ولی سمعانی وقدان را لقب ابویعفور دانسته است.[۴]

زندگی‌نامه

از زندگی ابن ابی یعفور اطلاع چندانی در دست نیست.[۵] وی را شیعه‌ای بزرگوار و دارای قدر و ارزش نزد امام صادق(ع) معرفی کرده‌اند. طوسی[۶] در دو جا با عنوان عبدالله ابن ابی یعفور عبدی و عبدالله بن ابی یعفور کوفی به عنوان صحابی امام صادق(ع) از وی یاد کرده است. به گفته نجاشی[۷] او در مسجد کوفه قاری بود[۸] و کتابی داشت که عده‌ای از امامیه، از جمله ثابت بن شریح آن را از وی روایت کرده‌اند.[۹]

ابن ابی یعفور در ایام حیات امام صادق(ع)[۱۰] در سال مشهور به سنة الطاعون[۱۱] (۱۳۱ هجری قمری)[۱۲] درگذشت.

جایگاه و اعتبار

نجاشی از عبدالله بن ابی‌یعفور با عنوان «ثقه، ثقه» یاد کرده[۱۳] و محدث نوری او را از فقهای معروف امامیه چون زراره و امثال او دانسته است.[۱۴] همچنین نقل است که در کوفه او را از اصحاب دارای تقوا و اجتهاد به شمار می‌آورده‌اند.[۱۵]

علمای رجال روایتی از امام صادق(ع) نقل کرده‌اند که می‌گوید در بین اصحاب امام صادق(ع) تنها ابن ابی‌یعفور مطیع کامل امام، خود بوده است.[۱۶] و نیز روایتی دیگر از امام صادق(ع) نقل کرده‌اند که «کسی آنچه را خدا در مورد ما واجب کرده، ادا نکرد؛ مگر عبدالله بن ابی یعفور»[۱۷]. شیخ طوسی می‌نویسد که ابو حمزه معقل عجلی از ابن ابی یعفور نقل کرده است که او به امام صادق عرض نمود که اگر اناری را نصف کنی و بگویی این نیمه حرام و آن نیمه حلال است، گواهی می‌دهم که آنچه را تو حلال دانستی حلال است و آنچه را حرام دانستی، حرام.[۱۸]

پس از مرگ او امام صادق(ع) در نامه‌ای به مفضل بن عمر جعفی از او به عنوان کسی که مطیع خدا و رسول و امام بوده، ستایش کرده است.[۱۹] در حدیث حواریون که امام کاظم(ع) برجسته‌ترین اصحاب و حواریون پیامبر اسلام(ص) و ائمه(ع) را نام برده است، وی از حواریون امام باقر(ع) و امام صادق(ع) به شمار آمده است.[۲۰]

مذهب عبدالله

از نظر مذهب گرچه به یقین وی شیعه بوده است، اما شرایط سیاسی موجود در زمان حیات او (دوره امویان و عباسیان) مانع از آن بود که وی تشیع خود را آشکار سازد. کلینی[۲۱] از واقعه‌ای خبر داده که طی آن وی در پاسخ به ایراد ابو یوسف قاضی، از اقرار صریح به تشیع خود طفره رفته است.[۲۲] گفتنی است که ابو یوسف در همین واقعه از ابن ابی‌یعفور با عنوان «صدوق» ستایش کرده است؛ امّا با توجه به تاریخ وفات ابن ابی یعفور، این امر محل تأمل است.[۲۳]

شیخ طوسی از فرقه‌ای به نام یعفوریه یاد کرده[۲۴] و مشکور در تعلیقاتش بر کتاب المقالات و الفرق اشعری[۲۵] احتمال داده که این فرقه منتسب به ابن ابی یعفور باشد؛ اما واقعیت این است که این فرقه که از غُلات شیعه‌ و به محمد بن یعفور منسوبند.[۲۶]

اشعری ابن ابی یعفور را جزو شیعیانی می‌داند که به امامت امام کاظم(ع) پس از امام صادق(ع) قائل بوده‌اند[۲۷] و به واسطه پایداری این دسته، اکثر طرفداران عبدالله افطح به امامت امام هفتم شیعه اثنی عشری -امام کاظم(ع)- بازگشته و به آن معتقد شده‌اند.[۲۸]

مشایخ ابن ابی یعفور

ابن ابی یعفور با این‌که پدرش محدث بوده[۲۹] و ثقه به شمار می‌رود،[۳۰] از او روایت نکرده؛ اما از امام باقر(ع) از طریق برادرش عبدالکریم روایت کرده است.[۳۱] وی از ابوالصامت، اسحاق بن عمار و معلی بن خنیس[۳۲] و دیگران روایت کرده است.

روایت کنندگان از ابن ابی یعفور

افراد بسیاری از او روایت کرده‌اند؛ مانند:

پانویس

  1. سمعانی، الانساب، ۱۳۸۲ق، ج۹،ص۱۹۰-۱۹۲؛ برقی، رجال البرقی، ۱۳۴۲ش، ص۲۲.
  2. ابن حجر، تهذیب التهذیب، ۱۳۲۶ق، ج۱۲، ص۲۸۱.
  3. نجاشی، رجال النجاشی، مؤسسه النشر الاسلامی، ص۲۱۳.
  4. سمعانی، الانساب، ۱۳۸۲ق، ج۹،ص۱۹۲.
  5. نجاشی، رجال النجاشی، مؤسسه النشر الاسلامی، ص۲۱۳.
  6. شیخ طوسی،‌ رجال الطوسی، ۱۳۸۵ش، ص۲۲۹، ۲۶۳
  7. نجاشی، رجال النجاشی، مؤسسه النشر الاسلامی، ص۲۱۳.
  8. خویی، معجم رجال الحدیث، ۱۳۶۸ش، ج۱۱، ص۱۰۲.
  9. نجاشی، رجال النجاشی، مؤسسه النشر الاسلامی، ص۲۱۳.
  10. علامه حلی، رجال العلامه الحلی، ۱۴۰۲ق، ص۱۰۷.
  11. استرآبادی، منهاج المقال فی تحقیق احوال الرجال، ۱۴۲۲ق، ج۶، ص۴۳۱.
  12. ابن حبان، مشاهیر علماء الامصار واعلام فقهاء الاقطار، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۲۳۷.
  13. نجاشی، رجال النجاشی، مؤسسه النشر الاسلامی، ص۲۱۳.
  14. مؤذن جامی، «ابن ابی یعفور»، دائره المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۷۰ش، ص۶۹۹.
  15. کشی، اختیار معرفه الرجال، ج۱، ص۴۲۷.
  16. کشی، اختیار معرفه الرجال، ج۱، ص۲۴۹-۲۵۰.
  17. کشی، اختیار معرفه الرجال، ج۱، ص۲۴۹.
  18. کشی، اختیار معرفه الرجال، ج۱، ص۲۴۹.
  19. طوسی، تهذیب، ۱۳۹۰ش، ج۴، ص۲۴۸-۲۴۹
  20. شیخ مفید، الاختصاص، ۱۴۱۳ق، ۶۱ -۶۲
  21. ج۷،ص۴۰۴
  22. شیخ مفید، الکافی، ۱۴۰۷ق، ص۶۱ -۶۲
  23. مؤذن جامی، «ابن ابی یعفور»، دائره المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۷۰ش، ص۶۹۹.
  24. کشی، اختیار الرجال، ۱۴۰۹ق، ص۲۶۶
  25. اشعری، المقالات والفرق، ۱۹۶۳م، ص ۲۲۷
  26. خوارزمی، مفاتیح العلوم، ۱۴۰۴ق، ۵۰
  27. اشعری، المقالات و الفرق، ۱۹۶۳م، ص ۸۸
  28. مؤذن جامی، «ابن ابی یعفور»، دائره المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۷۰،ش، ص۶۹۹.
  29. نیشابوری، الکنی والاسماء، ۱۴۰۴ق، ص۱۹۹
  30. ابن حجر، تهذیب التهذیب، ۱۳۲۶ق، ج۱۱، ص۱۲۳
  31. طوسی، تهذیب، ج۶،ص۲۴۲
  32. طوسی، تهذیب،ج۴،ص۱۵۰، ج۶،ص۲۲۳، ج۹،ص۳۳۰
  33. ابن حجر، تهذیب التهذیب، ۱۳۲۶ق، ج۱۱، ص۴۵۲
  34. طوسی، تهذیب، ج۲،ص۹۴، ۲۳۱، ج۴،ص۱۳۶، ۱۵۰

یادداشت

منابع

  • ابن حبان، محمد، مشاهیر علماء الامصار واعلام فقهاء الاقطار، المنصوره، دار الوفاء للطباعه والنشر والتوزیع، چاپ اول، ۱۴۱۱ق.
  • ابن حجر، احمد بن علی، تهذیب التهذیب، حیدرآباد دکن، مطبعه دائره المعارف النظامیه، چاپ اول، ۱۳۲۶ق.
  • استرآبادی، محمد بن علی، منهاج المقال فی تحقیق احوال الرجال، قم، مؤسسه آل البیت علیهم‌السلام لاحیاء التراث، ۱۴۲۲ق.
  • اشعری قمی، سعد، المقالات و الفرق، تحقیق محمد جواد مشکور، تهران، ۱۹۶۳م.
  • برقی، احمد، رجال البرقی-الطبقات، تهران، دانشگاه تهران، چاپ اول، ۱۳۴۲ش.
  • خوارزمی، محمد، مفاتیح العلوم، تحقیق ابراهیم ابیاری، بیروت، دار الکتب العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق.
  • سمعانی، عبدالکریم، الانساب، حیدرآباد دکن، مجلس دائره المعارف العثمانیه، ۱۳۸۲ق.
  • خویی، ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرواه، قم، دفتر آیت‌الله خویی، چاپ چهارم، ۱۳۶۸ش.
  • کشی، محمد بن عمر، اختیار معرفه الرجال، تحقیق شیخ طوسی، مشهد، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
  • شیخ طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، به کوشش حسن موسوی خرسان، تهران، ۱۳۹۰ق /۱۹۷۰م.
  • شیخ طوسی، محمد بن حسن، رجال الطوسی، تحقیق جواد القیومی الاصفهانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ سوم، ۱۳۸۵ش.
  • علامه حلی، حسن بن یوسف، رجال العلامه الحلی، قم، الشریف الرضی، چاپ دوم، ۱۴۰۲ق.
  • کلینی، محمد، الفروع من الکافی، تحقیق علی اکبر غفاری، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
  • نیشابوری، مسلم بن حجاج، الکنی والاسماء، تحقیق عبدالرحیم القشقری، مدینه منوره، الجامعه الاسلامیه، چاپ اول، ۱۴۰۴ق.
  • مشکور، محمدجواد، حاشیه بر المقالات و الفرق (نک: اشعری قمی در همین مآخذ)
  • مؤذن جامی، محمدهادی، «ابن ابی یعفور»، دائره المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۷۰ش.
  • شیخ مفید، محمد بن محمد، الاختصاص، تحقیق علی اکبر غفاری و محمود زرندی، قم، المؤتمر العالمی لالفیه الشیخ المفید، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
  • نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، بی‌تا.

پیوند به بیرون