باقرالعلوم (لقب)

مقاله نامزد خوبیدگی
از ویکی شیعه
(تغییرمسیر از باقر)

باقِرُالْعُلوم یا باقِر (به معنای شکافنده علوم) مشهورترین لقب امام محمد باقر(ع) است.[۱] در کتاب علل الشرایع از جابر بن یزید جُعفی نقل شده که در پاسخ به این سؤال که چرا امام پنجم را باقر نامیدند؟ گفت: زیرا او علم را به‌واقع شکافت.[۲]

چنانکه در کتاب وسیلة الخادم اثر فضل بن روزبهان، عالم اهل سنت قرن نهم و دهم هجری، آمده پیامبر(ص) امام پنجم را به این لقب، نامیده[۳] و در روایتی از امام صادق(ع) آمده است؛ پیامبر(ص)، لقب باقر را به‌عنوان فضیلتی اختصاصی، به امام باقر(ع)، اعطا کرده است.[۴] پیامبر(ص) به جابر بن عبدالله انصاری وعده داد که تو زنده می‌مانی و فرزندم «محمد بن علی بن حسین بن علی بن ابی‌طالب» را که در تورات به باقر ملقب شده، می‌بینی و هرگاه دیدارش کردی، سلام مرا به او برسان.[۵] بنابر روایتی از امام رضا(ع)، نام امام باقر(ع) در تورات به عنوان «مَسهور» معرفی شده است.[۶]

همچنین در نقلی دیگر در کتاب تذکره الخواص تألیف سبط ابن جوزی (درگذشت: ۶۵۴ق) آمده است او را در اثر کثرت سجده که پیشانی‌اش گود افتاده بود، باقر نامیدند.[۷][یادداشت ۱]

جستارهای وابسته

پانویس

  1. قمی، منتهی الآمال، ۱۳۷۹ش، ج۲، ص۱۲۶۳.
  2. صدوق، علل الشرایع، ۱۳۸۵ق، ج۱، ص۲۳۳.
  3. خنجی اصفهانی، وسیلة الخادم، ۱۳۷۵ش، ص۱۹۰.
  4. مفید، الاختصاص، ۱۴۱۴ق، ص۶۲.
  5. مجلسی، بحارالانوار، ۱۳۶۳، ج۴۶، ص۲۲۵.
  6. صدوق، عيون الاخبار الرضا، مؤسسه اعلمی، ج۲، ص۱۴۷.
  7. سبط بن جوزی، تذکره الخواص، ۱۴۱۸ق، ص۳۰۲.

یادداشت

  1. و انما سمي الباقر من كثرة سجوده، بقر السجود جبهته؛ أي فتحها و وسعها همانا آن حضرت به سبب کثرت سجود، باقر نامیده شد و کثرت سجود پیشانی آن حضرت را شکافته بود .»

منابع

  • شیخ صدوق، محمد بن علی، عيون الاخبار الرضا، بيروت، مؤسسه اعلمی، بی‌تا.
  • خنجی اصفهانی، فضل‌الله، وسیله الخادم الی المخدوم، قم، انتشارات انصاریان، ۱۳۷۵ش.
  • سبط بن جوزی، یوسف بن قزاوغلی، تذکرة الخواص من الأمّة فی ذکر خصائص الأئمة، قم، منشورات الشریف الرضی، ۱۴۱۸ق.
  • صدوق، محمد بن علی، علل الشرایع، تحقیق محمدصادق بحرالعلوم نجف اشرف، منشورات مکتبة الحیدریة، ۱۳۸۵ق.
  • قمی، عباس، منتهی الآمال، قم، جامعه مدرسین، ۱۳۷۹ش.
  • مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، تهران، اسلامیه، ۱۳۶۳ش.
  • مفید، محمد بن نعمان، الاختصاص، تحقیق علی‌اکبرغفاری، بیروت،‌ دار المفید، ۱۴۱۴ق.