سمرة بن جندب فزاری: تفاوت میان نسخهها
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۲۹ اکتبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۳۱
سَمُرَة بن جُنْدَب فزاری صحابه پیامبر که در بسیاری غزوات پیامبر اسلام شرکت کرد. سمره در دوران کودکی به همراه مادرش وارد مدینه شد و در آنجا زندگی میکرد. او در داخل باغ یكى از انصار درخت خرمایى داشت و بدون اجازه وارد باغ میشد. سمره پس از شکایت مرد انصاری، پیشنهاد پیامبر در فروختن درخت و یا بخشیدن آن در مقابل یک درخت در بهشت را رد کرد. در نهایت پیامبر به فرد انصاری گفت برو و درخت خرماى او را از ریشه درآور.
برخی منابع اهل سنت از جمله تعدادی از صحاح سته گزارشی از فروختن شراب توسط سمره بن جندب در زمان خلیفه دوم نقل کردهاند. او در دورهای حاکم بصره و کوفه بود. دختر او با کنیه «امثابت» همسر مختار بن ابوعبید ثقفی بود.
زندگینامه
سمرة بن جندب بن هلال بن حریج[۱] از نسل بنیشمخ بن فزاره بود.[۲] او در زمان کودکی پدر خود را از دست داد. مادرش وارد مدینه شده و با یکی از اهالی مدینه به این شرط که سرپرستی سمره را نیز تا بلوغ، برعهده بگیرد، ازدواج کرد.[۳]
سمره خود نقل کرده که در زمان پیامبر اسلام نوجوان بود و روایاتی را از او حفظ کرد.[۴] او را صحابه پیامبر دانستهاند.[۵] سمره در بسیاری غزوات پیامبر اسلام شرکت کرد.[۶]
دختر او با کنیه «امثابت» همسر مختار بن ابوعبید ثقفی بود.[۷] براساس برخی نقلها او پس از قیام عاشورا، زنده بوده و در مجلسی که یزید بر دندان امام حسین(ع) میزد، حاضر بود و به یزید به جهت این عمل، اعتراض کرد.[۸]
اهلسنت روایات بسیاری از او نقل کردهاند.[۹] اهلسنت براساس روایتی از محمد بن سیرین سمره را بسیار امانتدار، صادق در نقل حدیث و دوستدار اسلام و مسلمانان معرفی کردهاند.[۱۰] شیخ طوسی روایتی در کتاب تهذیب نقل کرده که امام باقر(ع) سمره را لعنت کرده است.[۱۱]
وفات
سمره در سال ۵۸[۱۲] یا ۵۹[۱۳] و یا پس از سال ۶۰ هجری قمری [۱۴] فوت کرد. برخی منابع اهلسنت مرگ او را چنین دانستهاند که در اواخر عمر دچار بیماری شد که احساس سرمای شدید در بدن خود میکرد. به همین جهت او را بر بالای دیگ پر از آب داغ میگذاشتند تا احساس گرما کند. اما یک روز در درون آب افتاد و مرد.[۱۲]
درختی در خانه یکی از انصار
سمره در داخل باغ یكى از انصار درخت خرمایى داشت. او بدون آنكه اجازه بگیرد، وارد باغ میشد. مرد انصارى از سمره خواست در زمان ورود به باغ اجازه بگیرد، اما او نپذیرفت. مرد انصارى نزد پیامبر شکایت کرد. پیامبر از سمره خواست هنگام ورود به باغ اجازه بگیرد. اما سمره نپذیرفت. پیامبر به او پیشنهاد فروختن درخت و یا بخشیدن آن در مقابل یک درخت در بهشت داد که او همه اینها را رد کرد. در نهایت پیامبر به فرد انصاری گفت برو و درخت خرماى او را از ریشه درآور؛ زیرا در اسلام ضرر و زیان زدن ممنوع است.[۱۵]
سمره و فروش شراب
برخی منابع اهل سنت گزارشی از فروختن شراب توسط سمره بن جندب در زمان خلیفه دوم نقل کردهاند: صحیح مسلم[۱۶] و سنن ابنماجه[۱۷] که هر دو از جمله صحاح ششگانه اهلسنت هستند این واقعه را نقل کردهاند که به عمر خبر داند سمره شراب فروخته است. عمر گفت خدا سمره را بکشد ... . بخاری نیز در کتاب صحیح خود همین روایت را نقل کرده و تنها به جای نام سمره از تعبیر «فلان» استفاده کرده است.[۱۸]
برخی نویسندگان اهلسنت توجیهاتی برای این عمل سمره ذکر کردهاند.[۱۹]
حکومت بر بصره و کوفه
زیاد بن ابیه، سمره را شش ماه حاکم کوفه و شش ماه حاکم بصره قرار داد.[۲۰] پس از مرگ زیاد، او حدود یک سال حاکم بر بصره بود تا اینکه معاویه او را از این مقام عزل کرد.[۲۱] او بر خوارج بسیار سختگیر بود و بسیاری از آنها را کشت.[۲۲]
پانویس
منابع
- ابناثیر، علی بن محمد، اسد الغابة فی معرفة الصحابة، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۹ق.
- ابنجوزی، جمالالدین ابوالفرج، كشف المشكل من حدیث الصحیحین، محقق: علی حسین البواب، ریاض، بینا، بیتا.
- ابنحبان، محمد بن حبان، تاریخ الصحابة الذین روی عنهم الأخبار، محقق: بوران ضناوى، بیروت، دارالكتب العلمیة، منشورات محمد علی بیضون، ۱۴۰۸ق.
- ابنحجر عسقلانی، احمد بن علی، الاصابة فی تمییز الصحابة، تحقیق: عادل احمد عبدالموجود، علی محمد معوض، بیروت، دارالکتب العلمیة، چاپ اول، ۱۴۱۵ق.
- ابنعبدالبر، یوسف بن عبد الله، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، تحقیق: علی محمد البجاوی، بیروت، دارالجیل، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
- ابنقتیبة، عبدالله بن مسلم، المعارف، تحقیق: ثروت عکاشة، قاهره، الهیئة المصریة العامة للکتاب، چاپ دوم، ۱۹۹۲م.
- ابنماجه قزوینی، محمد بن یزید، سنن ابنماجه، دارإحیاء الکتب العربیة، فیصل عیسی البابی الحلبی، بیتا.
- ابونعیم إصفهانی، أحمد بن عبدالله، معرفة الصحابة، تحقیق: عادل بن یوسف عزازی، ریاض، دارالوطن، چاپ اول، ۱۴۱۹ق.
- اعلمى حائرى، محمدحسین، تراجم أعلام النساء، بیروت، مؤسسة الأعلمی، ۱۴۰۷ق.
- بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح بخاری (الجامع المسند الصحیح المختصر من أمور رسول الله(ص) و سننه و أیامه)، محقق: محمد زهیر بن ناصر، بیروت، دارطوق النجاة، چاپ اول، ۱۴۲۲ق.
- بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق: سهیل زکار، ریاض زرکلی، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۴۱۷ق.
- سعید بن منصور، التفسیر من سنن سعید بن منصور، محقق: سعد بن عبد الله، بیجا، دارالصمیعی، ۱۹۹۷م.
- شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، محقق: حسن موسوی خرسان، تهران، دارالکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
- کرکی حائری، سیدمحمد، تسلیة المجالس و زینة المجالس، قم، مؤسسة المعارف الإسلامیة، چاپ اول، ۱۴۱۸ق.
- کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق و مصحح: علیاکبر غفاری، محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
- مسلم بن حجاج، قشیری نیشابوری، صحیح مسلم (المسند الصحیح المختصر بنقل العدل عن العدل إلی رسول الله(ص))، محقق: محمد فؤاد عبدالباقی، دارالاحیاء التراث العربی، بیروت، بیتا.
- نووی، یحیی بن شرف، تهذیب الأسماء و اللغات، مصحح عامر غضبان، دمشق، دارالرسالة العالمیة، ۱۴۳۰ق.
- ↑ ابناثیر، أسد الغابة، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۳۰۲.
- ↑ ابونعیم إصفهانی، معرفة الصحابة، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۵۲۲.
- ↑ ابنعبدالبر، الإستیعاب فی معرفة الأصحاب، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۶۵۴-۶۵۵.
- ↑ ابنحجر عسقلانی، الإصابة، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۱۵۰.
- ↑ نووی، تهذیب الأسماء و اللغات، ۱۴۳۰ق، ص۱۷۰.
- ↑ نووی، تهذیب الأسماء و اللغات، ۱۴۳۰ق، ص۱۷۰.
- ↑ اعلمى حائرى، تراجم أعلام النساء، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۴۳.
- ↑ کرکی حائری، تسلیة المجالس و زینة المجالس، ۱۴۱۸ق، ج۲، ص۴۰۳.
- ↑ ابنجوزی، كشف المشكل من حدیث الصحیحین، ریاض، ج۲، ص۳۳.
- ↑ بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۵، ص۲۱۲.
- ↑ شیخ طوسی، تهذیب الأحكام، ۱۴۰۷ق، ج۷، ص۱۴۷.
- ↑ ۱۲٫۰ ۱۲٫۱ ابنعبدالبر، الإستیعاب فی معرفة الأصحاب، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۶۴۵.
- ↑ نووی، تهذیب الأسماء و اللغات، ۱۴۳۰ق، ص۱۷۱.
- ↑ ابنقتیبة، المعارف، ۱۹۹۲م، ص۳۰۵.
- ↑ کلینی، الكافی، ۱۴۰۷ق، ج۵، ص۲۹۲؛ با اندکی تفاوت: شیخ طوسی، تهذیب الأحكام، ۱۴۰۷ق، ج۷، ص۱۴۷.
- ↑ مسلم، صحیح مسلم، بیروت، ج۳، ص۱۲۰۷.
- ↑ ابنماجه، سنن ابنماجه، ج۴، ص۴۷۰.
- ↑ بخاری، صحیح بخاری، ۱۴۲۲ق، ج۳، ص۸۲.
- ↑ سعید بن منصور، التفسیر من سنن سعید بن منصور، ۱۹۹۷م، ج۴، پاورقی ص۱۶۰۲
- ↑ ابنحبان، تاریخ الصحابة الذین روی عنهم الأخبار، ۱۴۱۵ق، ص۱۲۳.
- ↑ ابنعبدالبر، الإستیعاب فی معرفة الأصحاب، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۶۵۳.
- ↑ ابناثیر، أسد الغابة، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۳۰۲.