پرش به محتوا

حکیمه دختر امام کاظم(ع): تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی شیعه
Bahrami (بحث | مشارکت‌ها)
Bahrami (بحث | مشارکت‌ها)
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۴: خط ۲۴:
حکیمه دختر موسی بن جعفر (ع) و خواهر [[امام رضا (ع)]] است.<ref> ارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد، ج۲، ص۲۴۴؛ دلائل الإمامة، طبری،ص:۳۰۹</ref>
حکیمه دختر موسی بن جعفر (ع) و خواهر [[امام رضا (ع)]] است.<ref> ارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد، ج۲، ص۲۴۴؛ دلائل الإمامة، طبری،ص:۳۰۹</ref>


درباره جزییات زندگی حکیمه دختر امام موسی کاظم (ع) اطلاعات چندانی در منابع تاریخی وجود ندارد. حتی تاریخ تولد و وفات وی نیز ثبت و ضبط نشده است. اما با توجه به این هنگام تولد امام جواد حاضر بوده می‌توان گفت سه امام را درک کرده‌است.
درباره جزییات زندگی حکیمه دختر امام موسی کاظم (ع) اطلاعات چندانی در منابع تاریخی وجود ندارد. حتی تاریخ تولد و وفات وی نیز ثبت و ضبط نشده است. اما با توجه به این که هنگام تولد امام جواد (ع) حاضر بوده می‌توان گفت سه امام را درک کرده است.
وی به گفته بحرانی، عمر طولانی کرده است ولی از تأهل یا تجرّد ایشان اثری در دست نیست.<ref>بحرانی، حلیة الأبرار فی أحوال محمّد و آله الأطهار علیهم السلام ج‌۴، ص۵۲۴ </ref> در کافی نیز به نام ایشان اشاره شده است.<ref>الکافی، ج‌۱، ص۳۹۵</ref> بر طبق روایت کافی، وی با دیدن جنی به نام عامر، یک سال به بیماری تب مبتلا شده بود.<ref>الکافی، ج‌۱، ص۳۹۵</ref>
وی به گفته بحرانی، عمر طولانی کرده است ولی از تأهل یا تجرّد ایشان اثری در دست نیست.<ref>بحرانی، حلیة الأبرار فی أحوال محمّد و آله الأطهار علیهم السلام ج‌۴، ص۵۲۴ </ref> در کافی به نام او اشاره شده است.<ref>الکافی، ج‌۱، ص۳۹۵</ref> بر طبق روایت کافی، وی با دیدن جنی به نام عامر، یک سال به بیماری تب مبتلا شده بود.<ref>الکافی، ج‌۱، ص۳۹۵</ref>


==جایگاه علمی==
==جایگاه علمی==
حکیمه از برادرش [[امام رضا(ع)]] روایت نقل کرده و از روایات نقل شده می‌توان دریافت که امام رضا (ع) او به اسرارش آگاه ساخته بود.<ref>مسند الإمام الکاظم (ع)، العطاردی، ج‌۱، ص۱۹۴.</ref> [[سید هاشم بحرانی|بحرانی]] در مورد وی می‌گوید:
حکیمه از برادرش [[امام رضا (ع)]] روایت نقل کرده و از روایات نقل شده می‌توان دریافت که امام رضا (ع) او را به اسرارش آگاه ساخته بود.<ref>مسند الإمام الکاظم (ع)، العطاردی، ج‌۱، ص۱۹۴.</ref> [[سید هاشم بحرانی|بحرانی]] در مورد وی می‌گوید:
:::«بانو حکیمه عالم و جلیل القدر و از بزرگانِ عابدان و صالحان بودند و عمر طولانی داشتند ولی تاریخ درباره حیات و عقبه ایشان چیزی را برای ما بازگو نمی‌کند. ایشان صاحب نفوذ و عقل و درایت بودند و اعتبار و ارزش بسیاری در نزد [[ائمه معصومین|ائمه معصومین(ع)]] و سایر [[سادات]] اهل بیت و مردم داشتند.»<ref>بحرانی، حلیة الأبرار فی أحوال محمّد و آله الأطهار علیهم السلام ج‌۴، ص۵۲۴ </ref>
:::«بانو حکیمه عالم و جلیل القدر و از بزرگانِ عابدان و صالحان بودند و عمر طولانی داشتند ولی تاریخ درباره حیات و عقبه ایشان چیزی را برای ما بازگو نمی‌کند. ایشان صاحب نفوذ و عقل و درایت بودند و اعتبار و ارزش بسیاری در نزد [[ائمه معصومین|ائمه معصومین (ع)]] و سایر [[سادات]] اهل بیت و مردم داشتند.»<ref>بحرانی، حلیة الأبرار فی أحوال محمّد و آله الأطهار علیهم السلام ج‌۴، ص۵۲۴ </ref>
بزرگان علم تاریخ و حدیث در کتب خویش، بانو حکیمه خاتون را بانویی دانشمند، عابد، لایق و دارای صلاحیت علمی توصیف کرده‌اند.<ref>صادقی اردستانی، ۱۳۷۵ ش:ص ۳۵۷ </ref>
بزرگان علم تاریخ و حدیث در کتب خویش، بانو حکیمه خاتون را بانویی دانشمند، عابد، لایق و دارای صلاحیت علمی توصیف کرده‌اند.<ref>صادقی اردستانی، ۱۳۷۵ ش:ص ۳۵۷ </ref>


عالمان رجالی مانند [[احمد بن محمد بن خالد برقی|برقی]] او را در زمره راویان حدیث از امام رضا (ع) ذکر کرده‌اند.<ref>برقی، الرجال، ص۶۲.</ref> در کتب رجالی دیگر نیز مانند [[تنقیح المقال]] و [[معجم رجال الحدیث (کتاب)|رجال]] [[سید ابوالقاسم خویی|خویی]]،<ref>خویی، معجم الرجال، ج ۲۳، ص۱۸۷.</ref> نام وی یاد شده است. [[عبدالله مامقانی|مامقانی]] در تنقیح المقال او را شاهد و روایت کننده جریان ولادت [[امام جواد (ع)]] ذکر می‌کند<ref>مامقانی، تنقیح المقال، ج ۳، ص۷۶.</ref> و کراماتی از امام جواد هنگام کودکی نقل کرده‌است.<ref> مدینة المعاجز، البحرانی، ج‌۷،ص۲۶۰</ref>
عالمان رجالی مانند [[احمد بن محمد بن خالد برقی|برقی]] او را در زمره راویان حدیث از امام رضا (ع) ذکر کرده‌اند.<ref>برقی، الرجال، ص۶۲.</ref> در کتب رجالی دیگر نیز مانند [[تنقیح المقال]] و [[معجم رجال الحدیث (کتاب)|رجال]] [[سید ابوالقاسم خویی|خویی]]،<ref>خویی، معجم الرجال، ج ۲۳، ص۱۸۷.</ref> نام وی یاد شده است. [[عبدالله مامقانی|مامقانی]] در تنقیح المقال او را شاهد و روایت کننده جریان ولادت [[امام جواد (ع)]] ذکر می‌کند<ref>مامقانی، تنقیح المقال، ج ۳، ص۷۶.</ref> و کراماتی از امام جواد (ع) هنگام کودکی نقل کرده است.<ref> مدینة المعاجز، البحرانی، ج‌۷،ص۲۶۰</ref>


در کتاب‌های [[اصول کافی]]،<ref> الکافی، ج‌۱، ص۳۹۵</ref> [[اثبات الهداه]]<ref>إثبات الهداة، الحر العاملی، ج‌۴، ص۴۰۶ </ref> و بحار الانوار<ref>بحار الأنوار، المجلسی ج‌۵۰، ص۹۹</ref> روایاتی از وی نقل شده‌است.
در کتاب‌های [[اصول کافی]]،<ref> الکافی، ج‌۱، ص۳۹۵</ref> [[اثبات الهداه]]<ref>إثبات الهداة، الحر العاملی، ج‌۴، ص۴۰۶ </ref> و بحار الانوار<ref>بحار الأنوار، المجلسی ج‌۵۰، ص۹۹</ref> روایاتی از وی نقل شده‌است.
خط ۴۱: خط ۴۱:
[[علامه مجلسی]] نیز در [[بحار الأنوار]] به بقعه‌ای منسوب به حکیمه دختر امام کاظم (ع) اشاره کرده و می‌گوید: درکوه‌های مسیر [[بهبهان]]، زیارتگاهی است که به حکیمه خاتون منسوب است و شیعیانی که در این مسیر رفت و آمد دارند، آنجا را [[زیارت]] می‌کنند.<ref>بحار، ج ۴۸،ص۳۱۶</ref>
[[علامه مجلسی]] نیز در [[بحار الأنوار]] به بقعه‌ای منسوب به حکیمه دختر امام کاظم (ع) اشاره کرده و می‌گوید: درکوه‌های مسیر [[بهبهان]]، زیارتگاهی است که به حکیمه خاتون منسوب است و شیعیانی که در این مسیر رفت و آمد دارند، آنجا را [[زیارت]] می‌کنند.<ref>بحار، ج ۴۸،ص۳۱۶</ref>


در باور مردم، تصور می‌شود کوه شکافته شده و وی به داخل کوه رفته است.تا جایی که این سخن را از وی نقل کرده‌اند: «کجایند اهل بیت من، کجایند عشیره من، کجایند برادران من، چه می‌دانند که من اینک تنها و بی‌کس در میان کوه نشسته‌ام».<ref>خادمی،ص ۱۲۶،۱۲۹</ref>
در باور مردم، تصور می‌شود کوه شکافته شده و وی به داخل کوه رفته است. تا جایی که این سخن را از وی نقل کرده‌اند: «کجایند اهل بیت من، کجایند عشیره من، کجایند برادران من، چه می‌دانند که من اینک تنها و بی‌کس در میان کوه نشسته‌ام».<ref>خادمی،ص ۱۲۶،۱۲۹</ref>


==پانویس==
==پانویس==

نسخهٔ ‏۱۵ ژوئیهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۸:۱۳

حکیمه دختر امام کاظم(ع)
مرقد منسوب به حکیمه خاتون در گچساران
مرقد منسوب به حکیمه خاتون در گچساران
نامحکیمه دختر امام کاظم(ع)
زادروز؟
درگذشت؟
مدفنگچساران یا نزدیکی بهبهان (به قولی)
پدرامام کاظم(ع)
امامزادگان مشهور
عباس بن علیزینب کبریفاطمه معصومهسید محمدشاهچراغسیده نفیسه
سایر امامزادگان


حکیمه، دختر امام موسی کاظم(ع) و از زنان برجسته شیعه در قرن دوم و سوم هجری قمری. وی شاهد ولادت امام جواد(ع) بوده است.

سرگذشت

حکیمه دختر موسی بن جعفر (ع) و خواهر امام رضا (ع) است.[۱]

درباره جزییات زندگی حکیمه دختر امام موسی کاظم (ع) اطلاعات چندانی در منابع تاریخی وجود ندارد. حتی تاریخ تولد و وفات وی نیز ثبت و ضبط نشده است. اما با توجه به این که هنگام تولد امام جواد (ع) حاضر بوده می‌توان گفت سه امام را درک کرده است. وی به گفته بحرانی، عمر طولانی کرده است ولی از تأهل یا تجرّد ایشان اثری در دست نیست.[۲] در کافی به نام او اشاره شده است.[۳] بر طبق روایت کافی، وی با دیدن جنی به نام عامر، یک سال به بیماری تب مبتلا شده بود.[۴]

جایگاه علمی

حکیمه از برادرش امام رضا (ع) روایت نقل کرده و از روایات نقل شده می‌توان دریافت که امام رضا (ع) او را به اسرارش آگاه ساخته بود.[۵] بحرانی در مورد وی می‌گوید:

«بانو حکیمه عالم و جلیل القدر و از بزرگانِ عابدان و صالحان بودند و عمر طولانی داشتند ولی تاریخ درباره حیات و عقبه ایشان چیزی را برای ما بازگو نمی‌کند. ایشان صاحب نفوذ و عقل و درایت بودند و اعتبار و ارزش بسیاری در نزد ائمه معصومین (ع) و سایر سادات اهل بیت و مردم داشتند.»[۶]

بزرگان علم تاریخ و حدیث در کتب خویش، بانو حکیمه خاتون را بانویی دانشمند، عابد، لایق و دارای صلاحیت علمی توصیف کرده‌اند.[۷]

عالمان رجالی مانند برقی او را در زمره راویان حدیث از امام رضا (ع) ذکر کرده‌اند.[۸] در کتب رجالی دیگر نیز مانند تنقیح المقال و رجال خویی،[۹] نام وی یاد شده است. مامقانی در تنقیح المقال او را شاهد و روایت کننده جریان ولادت امام جواد (ع) ذکر می‌کند[۱۰] و کراماتی از امام جواد (ع) هنگام کودکی نقل کرده است.[۱۱]

در کتاب‌های اصول کافی،[۱۲] اثبات الهداه[۱۳] و بحار الانوار[۱۴] روایاتی از وی نقل شده‌است.

مدفن

زیارتگاهی در ایران و در فاصله ۸۰ کیلومتری جنوب شهرستان گچساران منسوب به او است.[۱۵]

علامه مجلسی نیز در بحار الأنوار به بقعه‌ای منسوب به حکیمه دختر امام کاظم (ع) اشاره کرده و می‌گوید: درکوه‌های مسیر بهبهان، زیارتگاهی است که به حکیمه خاتون منسوب است و شیعیانی که در این مسیر رفت و آمد دارند، آنجا را زیارت می‌کنند.[۱۶]

در باور مردم، تصور می‌شود کوه شکافته شده و وی به داخل کوه رفته است. تا جایی که این سخن را از وی نقل کرده‌اند: «کجایند اهل بیت من، کجایند عشیره من، کجایند برادران من، چه می‌دانند که من اینک تنها و بی‌کس در میان کوه نشسته‌ام».[۱۷]

پانویس

الگوی پانویس غیرفعال شده است. لطفا از الگوی پانوشت استفاده شود

منابع

  • بحرانی، سید هاشم، مدینه المعاجز، مؤسسه المعارف الاسلامیه، قم، ۱۴۱۳ق، چاپ اول.
  • بحرانی، هاشم بن سلیمان، حلیة الأبرار فی أحوال محمّد و آله الأطهار علیهم السلام، مؤسسة المعارف الإسلامیة، قم، چاپ: اول، ۱۴۱۱ق.
  • برقی، احمد بن محمد، رجال البرقی، مؤسسه تحقیقات و نشر معارف اهل‌البیت (ع).
  • خادمی، غلامرضا، شجرۀ طوبی(بی‌بی حکیمه و همراهان)، قم،نشر عصر ظهور، ۱۳۸۱ش.
  • خویی، ابوالقاسم، معجم الرجال الحدیث،دارالزهرا، بیروت.
  • شیح کلینی، کلینی، محمد بن یعقوب بن اسحاق (۳۲۹ ق)،‌ دار الکتب الإسلامیة، تهران، ۱۴۰۷ق، چاپ چهارم.
  • شیخ مفید، الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، کنگره شیخ مفید، قم، ۱۴۱۳ق، چاپ اول.
  • صادقی اردستانی، احمد، زنان دانشمند و راوی حدیث، قم، نشر دفتر تبلیغات اسلامی حوزۀ علمیۀ قم، ۱۳۷۵ش.
  • طبری، محمد بن جریر، دلایل الامامه، بعثت، قم، ۱۴۱۳ق، اول.
  • عاملی، شیخ حر، اثبات الهدی بالنصوص و المعجزات، اعلمی، بیروت، ۱۴۲ق، چاپ اول.
  • عطاردی، عزیزالله، مسند امام کاظم ابی الحسن موسی بن جعفر علیهماالسلام، آستان قدس رضوی، مشهد، ۱۴۰۹ق، چاپ اول.
  • فسائی، حسن بن حسن، فارسنامه ناصری، تهران، چاپ منصور رستگار فسائی، ۱۳۶۷ ش.
  • مامقانی، عبدالله، تنقیح المقال، مطبعه المرتضویه، نجف اشرف، ۱۳۵۲ق، افست انتشارات جهان، تهران.
  • مجلسی، محمد تقی، بحار الانوار، اسلامیه، تهران، ۱۳۶۳ش، چاپ دوم.
  1. ارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد، ج۲، ص۲۴۴؛ دلائل الإمامة، طبری،ص:۳۰۹
  2. بحرانی، حلیة الأبرار فی أحوال محمّد و آله الأطهار علیهم السلام ج‌۴، ص۵۲۴
  3. الکافی، ج‌۱، ص۳۹۵
  4. الکافی، ج‌۱، ص۳۹۵
  5. مسند الإمام الکاظم (ع)، العطاردی، ج‌۱، ص۱۹۴.
  6. بحرانی، حلیة الأبرار فی أحوال محمّد و آله الأطهار علیهم السلام ج‌۴، ص۵۲۴
  7. صادقی اردستانی، ۱۳۷۵ ش:ص ۳۵۷
  8. برقی، الرجال، ص۶۲.
  9. خویی، معجم الرجال، ج ۲۳، ص۱۸۷.
  10. مامقانی، تنقیح المقال، ج ۳، ص۷۶.
  11. مدینة المعاجز، البحرانی، ج‌۷،ص۲۶۰
  12. الکافی، ج‌۱، ص۳۹۵
  13. إثبات الهداة، الحر العاملی، ج‌۴، ص۴۰۶
  14. بحار الأنوار، المجلسی ج‌۵۰، ص۹۹
  15. حسن بن حسن فسائی، فارسنامه ناصری، ج۲، ص۱۴۹۸
  16. بحار، ج ۴۸،ص۳۱۶
  17. خادمی،ص ۱۲۶،۱۲۹