ابان بن ابی‌عیاش

مقاله قابل قبول
عدم رعایت شیوه‌نامه ارجاع
شناسه ناقص
از ویکی شیعه
(تغییرمسیر از ابان بن ابی عیاش)
مشخصات فردی
نام کاملاَبانِ بْن اَبی عَیّاش
لقببصری
وفات۱۴۰ق یا ۱۲۸ق
مشخصات دینی
از یارانامام سجاد(ع)، امام باقر(ع) و امام صادق(ع)
فعالیت‌هاروایت کتاب سلیم بن قیس
مشایخسُلَیم بن قیس، انس بن مالک، حسن بصری، سعید بن جُبَیر و...
شاگردانعمر بن حفص، یزید بن عمرو، عثمان بن عیسی، حماد بن عیسی، نعمان بن ثابت


اَبان بن ابی‌عَیّاش(فیروز) بَصْری تابعی (درگذشت: ۱۳۸ق/۷۵۵م) محدث شیعی در قرن دوم هجری است. شیخ طوسی او را از اصحاب امام سجاد(ع)، امام باقر(ع) و امام صادق(ع)، دانسته است. بیش‌ترین شهرت ابن‌ابی‌عیاش نزد شیعیان، روایت وی از سُلَیم بن قیس است. او از انس‌بن مالک روایات زیادی نقل کرده است. از نظر سلامت عقیده و ایمان و پارسایی مورد تأیید همگان، به ویژه اهل سنت است. برخی از رجال شناسان همچون ابن غضائری، شیخ طوسی و علامه حلی او را توثیق نکرده‌اند. وی از افرادی همچون حسن بصری و سعید بن جُبَیر روایت نقل کرده و راویان زیادی مانند حماد بن عیسی و عثمان بن عیسی از او روایت نقل کرده‌اند.

نام، تولد و وفات

نام او ابان بن ابی‌عیاش یا ابان بن فیروز[۱] و کنیه‌اش ابواسماعیل است.[۲] از تاریخ تولد و دیگر جزئیات زندگی ابن‌ابی‌عیاش چیز زیادی در دسترس نیست. به او دینار گفته شده[۳] که از موالی عبدالقیس بوده است.[۴] سال مرگ او را حدود ۱۴۰ق/۷۵۷م و ۱۲۸ق/۷۴۶م نیز دانسته‌اند.[۵]

اساتید

او از برخی بنام‌ترین محدثان قدیم روایت کرده است، از آن جمله:

در این میان، بیشترین روایت او از انس بن مالک است که صحابی و خادم پیامبر(ص) بود.[۲۱]

راویان روایات ابان

محدثان بسیاری در قرن دوم از ابن‌ابی‌عیاش حدیث شنیده و یا روایت کرده‌اند که از این قرارند:

  1. عمر بن حفص
  2. یزید بن عمرو[۲۲]
  3. عثمان بن عیسی
  4. حماد بن عیسی[۲۳]
  5. ابراهیم بن ابی بکره شامی
  6. ابراهیم بن عبدالحمید بن ذی حمایه
  7. ابواسحاق ابراهیم بن محمد فزاری
  8. ارطاة بن منذر
  9. بکر بن خُنَیس
  10. حارث بن نَبهان
  11. حسین بن ابی جعفر
  12. حسن بن صالح بن حی
  13. حفص ابن جُمیع
  14. حفص بن عمر الابار قاضی حلب
  15. حماد بن سلمه
  16. حماد بن واقد
  17. خلیل بن مُره
  18. داوود بن زبرقان
  19. زید بن خِراش
  20. صالح مُرّی
  21. طُعمه بن عمرو جعفری
  22. عباد بن عباد مُهلبی
  23. عبدالرحمن بن ثابت ثوبان
  24. عبدالرحیم بن واقد
  25. عمران جُحاده
  26. محمد بن فضل بن عطیه
  27. معمر بن راشد
  28. ابوحنیفه نعمان بن ثابت
  29. یزید بن هارون
  30. ابوعاصم عبادانی[۲۴]

از دیدگاه عالمان رجال

ابن غضائری، [۲۵] شیخ طوسی،[۲۶] و علامه حلی[۲۷] ابن‌ابی‌عیاش را توثیق نکرده‌اند. البته برخی از رجال شناسان شیعی مانند میرزا حسین نوری[۲۸] و مامقانی[۲۹] کوشیده‌اند او را «موثق» نشان دهند، اما دلایل آنان در این باب کفایت نمی‌کند. محدثان بنام اهل سنت نیز او را در مجموع غیرقابل اعتماد دانسته‌اند.[۳۰]

دلایل عدم توثیق ابان

  • اینکه چرا ابن‌ابی‌عیاش را از ثقات نشمرده‌اند، دلایل قطعی نمی‌توان ارائه داد. نوری بر این نظر است که وی به دلیل شیعی بودن از سوی مخالفین تضعیف شده[۳۱] و از متروکین شمرده شده است. این سخن با ضعیف شمردن ابان در کتب رجالی شیعه سازگار نیست.
  • بعضی از رجال شناسان اهل سنت، ابن‌ابی‌عیاش را به این دلیل ضعیف و غیرقابل اعتماد شمرده‌اند که در حفظ حدیث ضعیف بوده[۳۲] و در نقل حدیث و راویان آن دچار فراموشی می‌شده است.[۳۳]

خصوصیات

ابن‌ابی‌عیاش از نظر سلامت عقیده و ایمان و پارسایی مورد تأیید همگان، و به ویژه اهل سنت است. ابن حبان او را از عابدان و زاهدان دانسته که شب‌ها را به تهجد و روزها را به روزه داری می‌گذرانده است.[۳۴] همچنین گفته شده که او لباس پاکیزه می‌پوشیده و ظاهری آراسته داشته است. از این رو سفیان بن عُیینه روایت کرده که مالک بن دینار، ابان را «طاووس القرّاء» لقب داده است.[۳۵]

شیعه بودن

شیعی بودن ابان قطعی است، هرچند برخی گفته‌اند که او در آغاز شیعه نبوده است.[۳۶] شیخ طوسی او را از اصحاب امام سجاد(ع)، امام محمد باقر(ع) و امام جعفر صادق(ع)، دانسته است،[۳۷] در عین حال شگفت می‌نماید که از آن سه تن حدیثی نقل نکرده و یا اگر نقل کرده در کتب روایی شیعی موجود نیست.

علت شهرت ابان نزد شیعیان

بیش‌ترین شهرت ابن‌ابی‌عیاش نزد شیعیان، روایت وی از ابوصادق سُلَیم بن قیس عامری هلالی کوفی است. سُلیم از یاران امام علی(ع) بود و در روزگار حجاج بن یوسف ثقفی (درگذشت: ۹۵ق/۷۱۴م) زنده بود. حجاج به دلیل شیعه بودن، سُلیم را طلب کرد، ولی او گریخت و در یکی از نواحی فارس به ابان پناهنده شد. هنگامی که سُلیم در مخفی‌گاه خود در آستانه مرگ قرار گرفت، کتابی را به ابان تسلیم کرد که در آن حوادث و رویدادهای پس از درگذشت پیامبر(ص) آمده بود.[۳۸]

پس از ابان این کتاب از طریق محدثانی چون حماد بن عیسی و عثمان بن عیسی[۳۹] و دیگران روایت شده است.

خصوصیات کتاب سلیم بن قیس هلالی

به گفته شیخ طوسی ابان گمان کرده بود که سلیم بن قیس این کتاب را بر امام سجاد(ع) خوانده و او آن را تأیید کرده است،[۴۰] اما نکته قابل توجه این است که به عقیدۀ علامه حلی این کتاب را کسی غیر از ابان روایت نکرده است[۴۱] که البته این امر می‌تواند ناشی از شرایط سخت دوران حجاج برای شیعیان در عراق و وجود نسخه انحصاری کتاب باشد. صرف نظر از محتوا، اهمیت دیگر کتاب در آن است که نخستین تألیف شناخته شدۀ شیعه در مسائل اعتقادی و به خصوص عقاید سیاسی است.[۴۲]

پانویس

  1. حافظ مزّی، تهذیب الکمال، ۱۴۰۰ق، ج۲، ص۱۹
  2. ذهبی، تاریخ الإسلام، ج۹، ص۵۵.
  3. حافظ مزّی، تهذیب الکمال، ۱۴۰۰ق، ج۲، ص۱۹
  4. بخاری، التاریخ الصغیر، ۱۴۰۶ق، ج۲، ص۵۰.
  5. ابن‌حجر، تقریب التهذیب، ج۱، ص۳۱؛ ذهبی، میزان الاعتدال، ۱۳۸۲ق، ج۱، ص۱۴.
  6. حافظ مزّی، تهذیب الکمال، ۱۴۰۰ق، ج۲، ص۱۹
  7. حافظ مزّی، تهذیب الکمال، ۱۴۰۰ق، ج۲، ص۱۹
  8. حافظ مزی، تهذیب الکمال، ۱۴۰۰ق، ج۲، ص۱۹.
  9. طبری، تاریخ، بیروت، ج۲، ص۱۰۶؛ حافظ مزّی، تهذیب الکمال، ۱۴۰۰ق، ج۲، ص۱۹
  10. حافظ مزّی، تهذیب الکمال، ۱۴۰۰ق، ج۲، ص۱۹
  11. حافظ مزّی، تهذیب الکمال، ۱۴۰۰ق، ج۲، ص۱۹
  12. حافظ مزّی، تهذیب الکمال، ۱۴۰۰ق، ج۲، ص۱۹
  13. حافظ مزّی، تهذیب الکمال، ۱۴۰۰ق، ج۲، ص۱۹
  14. حافظ مزّی، تهذیب الکمال، ۱۴۰۰ق، ج۲، ص۱۹
  15. طوسی، الفهرست، ۱۳۴۸ش، ص۱۶۲.
  16. حافظ مزّی، تهذیب الکمال، ۱۴۰۰ق، ج۲، ص۱۹
  17. حافظ مزّی، تهذیب الکمال، ۱۴۰۰ق، ج۲، ص۱۹
  18. حافظ مزّی، تهذیب الکمال، ۱۴۰۰ق، ج۲، ص۱۹
  19. حافظ مزّی، تهذیب الکمال، ۱۴۰۰ق، ج۲، ص۱۹
  20. حافظ مزّی، تهذیب الکمال، ۱۴۰۰ق، ج۲، ص۱۹
  21. ابن‌عدی، الکامل فی ضعفاء الرجال، ۱۴۰۵ق، ج۱، ص۳۷۵.
  22. طبری، تاریخ، بیروت، ج۲، ص۱۰۶.
  23. طوسی، الفهرست، ۱۳۴۸ش، ص۱۶۲.
  24. حافظ مزی، تهذیب الکمال، ۱۴۰۰ق، ج۲، ص۲۰.
  25. ابن غضائری، الرجال، 1364ش، ص36
  26. طوسی، رجال، ۱۳۸۰ق، ص۱۰۶
  27. حلّی، رجال، ۱۳۸۲ق، ص۹۹.
  28. نوری، مستدرک الوسائل، تهران، ج۳، ص۳۲.
  29. مامقانی، تنقیح المقال، ۱۳۵۱ق، ج۱، ص۳.
  30. نسائی، «الضعفاء و المتروکون»، ص۴۷؛ دارقطنی، «الضعفاء و المترئکون»، ص۲۸۵؛ جوزجانی، احوال الرجال، ص۱۰۲؛ ابن‌حجر، تهذیب التهذیب، ج۱، ص۹۸، به نقل از احمدبن حنبل.
  31. نوری، مستدرک الوسائل، تهران، ج۳، ص۳۲.
  32. حافظ مزی، تهذیب الکمال، ۱۴۰۰ق، ج۲، ص۲۲.
  33. ذهبی، میزان الاعتدال، ۱۳۸۲ق، ج۱، ص۱۲.
  34. ابن‌حبان، المجروحین، ۱۹۷۶م، ج۱، ص۹۶.
  35. ابن‌عدی، الکامل فی ضعفاء الرجال، ۱۴۰۵ق، ج۱، ص۳۷۴.
  36. مازندرانی، شرح اصول کافی، ۱۳۸۳ق، ج۲، ص۱۶۳.
  37. طوسی، رجال، ۱۳۸۰ق، ص۸۳، ۱۰۶، ۱۵۲.
  38. علامه حلی، رجال، ص۹۹.
  39. طوسی، الفهرست، ۱۳۴۸ش، ص۱۶۲.
  40. طوسی، اختیار معرفة الرجال، ۱۴۰۴ق، ص۳۲۱؛
  41. حلی، رجال، ۱۳۴۲ش، ص۹۹.
  42. ابن‌ندیم، الفهرست، ص۲۷۵.

منابع

  • ابن داود، حسن بن علی، الرجال، تهران، ۱۳۴۲ش.
  • ابن غضائری، احمد بن حسين، الرجال(لابن الغضائري)، محقق: حسينى، محمد رضا، قم، دار الحديث، چاپ اول، ۱۳۶۴ش.
  • ابن‌حبان، محمدبن احمد، المجروحین، به کوشش محمود ابراهیم زاید، بیروت، ۱۳۹۶ق/۱۹۷۶م.
  • ابن‌حجر عسقلانی، احمدبن علی، تقریب التهذیب، به کوشش عبدالوهاب عبداللطیف، بیروت، ۱۳۹۵ق/۱۹۷۵م.
  • ابن‌حجر عسقلانی، تهذیب التهذیب، حیدرآباد دکن، ۱۳۲۵ق/۱۹۰۷م.
  • ابن‌عدی، عبدالله، الکامل فی ضعفاء الرجال، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
  • ابن‌ندیم، الفهرست.
  • بخاری، محمدبن اسماعیل، التاریخ الصغیر، به کوشش ابراهیم زائد، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
  • جوزجانی، ابراهیم بن یعقوب، احوال الرجال، به کوشش صبحی البدری، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
  • حافظ مزی، یوسف بن عبدالرحمن، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، به کوشش بشار عواد معروف، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
  • دارقطنی، علی بن عمر، «الضعفاء و المترئکون»، ذیل کتاب فی الضعفاء و المترئکین. به کوشش عبدالعزیز عزالدین لسیروان، بیروت، ۱۹۸۵م.
  • ذهبی، محمدبن احمد، تاریخ الإسلام و وفیات المشاهیر و الأعلام، دوم، بیروت،دار الکتاب العربی، ۱۴۰۹ق.
  • ذهبی، محمدبن احمد، میزان الاعتدال، به کوشش علی محمد بجاوی، قاهره، ۱۳۸۲ق/۱۹۶۲م.
  • طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، ۱۹۶۰-۱۹۶۸م.
  • طوسی، محمد بن حسن، الفهرست، به کوشش محمود رامیار، مشهد، دانشگاه مشهد، ۱۳۴۸ش.
  • طوسی، محمد بن حسن، رجال، به کوشش محمد کاظم الکتبی، نجف، ۱۳۸۰ق/۱۹۶۰م.
  • طوسی، محمدبن حسن، اختیار معرفه الرجال، به کوشش میرداماد استرآبادی، قم، ۱۴۰۴ق.
  • عقیلی، محمدبن عمرو، الضعفاء الکبیر، به کوشش عبدالمعطی امین قلعچی، بیروت، ۱۴۰۴ق.
  • علامه حلی، حسن بن یوسف، رجال، قاهره، ۱۳۸۲ق/۱۹۶۲م.
  • کلینی، محمدبن یعقوب، اصول کافی، به کوشش علی اکبر غفاری، تهران، ۱۳۸۸ق.
  • مازندرانی، محمدصالح بن احمد، شرح اصول کافی، به کوشش ابوالحسن شعرانی، تهران، ۱۳۸۳ق.
  • مامقانی، عبدالله، تنقیح المقال، نجف، ۱۳۵۱ق.
  • نسائی، احمدبن علی، «الضعفاء و المتروکون» ذیل کتاب فی الضعفاء و المتروکین به کوشش عبدالعزیز عزالدین لسیروان، بیروت، ۱۹۸۵م.
  • نوری، حسین بن محمدتقی، مستدرک الوسائل، تهران، ۱۳۱۸-۱۳۲۱ق.

پیوند به بیرون