این مقاله دربارهٔ راه تشخیص امام به وسیله نصّ است. برای آشنایی با مفهوم «نص امامت» نص بر امام را ببینید.
امامت تنصیصی به معنای تشخیص امام از طریق ادله موجود در قرآن و سنت است که از جانب همه مسلمانان به عنوان راه تشخیص امام پذیرفته شده است. به عقیده امامیه و برخی گروههای دیگر اسلامی، نص تنها راه شناخت امام است. متکلمان امامیه برای اثبات این انحصار به برخی ویژگیهای امام همچون عصمت و علم لدنی و سیره پیامبر(ص) استناد کردهاند. به عقیده برخی از آنها، کرامت میتواند جایگزین نص برای اثبات امام شود. آثاری در رابطه با امامت تنصیصی توسط عالمان شیعه نوشته شده است.
در کنار نص، راههایی توسط فرقههای دیگر اسلامی برای اثبات امامت فرد مطرح شده است. دیدگاه اختیار و انتخاب از جمله این دیدگاههاست. بر اساس این دیدگاه امام میتواند از طریق انتخاب اهل حَلّ و عَقد تعیین گردد. علمای امامیه با توجه به لوازمی که میتواند این دیدگاه داشته باشد آن را نادرست شمردهاند. همچنین راههایی چون قهر و غلبه، دعوت و وراثت نیز به عنوان راه تعیین امام مطرح شده است.
معرفی و جایگاه
امامت تنصیصی به معنای تشخیص امام از طریق ادله موجود در قرآن و سنت است.[۱] در باور امامیه، اسماعیلیه، بکریه و راوندیه این راه تنها راه شناخت امام است.[۲] به گفته شیخ مفید (درگذشت: ۴۱۳ق) این مسئله از قدیمیترین مباحث اختلافی میان علمای شیعه و سنی بوده است. در همین راستا علمای امامیه سعی کردهاند تا نصوص مربوط به امامت حضرت علی(ع) را جمعآوری کنند و حقانیت آن را به اثبات برسانند.[۳]علامه طباطبایی (درگذشت: ۱۳۶۰ش) و محسن اراکی (زاده: ۱۳۳۴ش) بر این باورند که ضرورت انتخاب الهی و منصوص بودن امام قابل استنباط از قرآن است.[۴]
بر اساس شواهد موجود[۵] بیان شده است که شیعیان از ابتدا امامت را جایگاهی الهی دانسته و با تعابیری همچون «وصایت» و «ولایت» از آن یاد میکردند.[۶] شواهدی نیز در متون دینی وجود دارد که امامان شیعه خود را نصب شده از جانب پیامبر(ص) و وصیّ او میدانستند.[۷] بر اساس این شواهد گفته شده است که اندیشه تنصیصی بودن و نصبی بودن امام از ابتدا در امامیه رایج بوده است.[۸] ادّعای نوظهور بودن این باور توسط مخالفان شیعه مطرح شده و علمای امامیه همچون شیخ مفید[۹] و سید مرتضی[۱۰] (درگذشت: ۴۳۶ق) به نقد این ادّعا پرداختهاند.[۱۱]
به گفته عبدالرحیم حصینی موسوی (درگذشت: ۱۴۳۳ق) امامتپژوه عراقی در کتاب «الامامة و النص»، مفهوم امامت در نگاه شیعی و سنی کاملا از هم متفاوت هستند. از آنجاییکه اهل سنت امامت و خلافت را یک منصب سیاسی برای اداره جامعه میدانند، ضرورتی در تعیین امام به وسیله نص نمیبینند. در مقابل، شیعیان امامت را منصبی الهی همچون نبوت و دارای ویژگیهای خاص دانسته و نص را تنها راه تشخیص امام میدانند. به عقیده وی برای فهم جایگاه نصّ در موضوع امامت، باید به معنای امامت در آن دیدگاه توجه کرد.[۱۲]
انحصار راه شناخت امام به نص از دیدگاه امامیه
متکلمان امامیه با تکیه بر دلایلی معتقد به انحصار تشخیص امام از طریق نص هستند. از جمله دلایلی که آنها در این رابطه مطرح میکنند ویژگیهای امام است. آنها امامت را دنباله نبوت میدانند و از این جهت که نبوت بدون نصب الهی محقق نمیگردد در امامت نیز جز این راهی نیست.[۱۳]
امام کاظم (ع) از پدرانش از امام زین العابدین (ع): از خاندان ما، جز معصوم نمیتواند امام باشد و عصمت امرى نيست كه در ظاهر فرد و قابل شناخت باشد. ازاينرو، معصوم بايد منصوص و متعین [از سوی خدا] باشد.
ویژگیهایی از امام که به آنها استناد شده تا امامت تنها از راه نص قابل اثبات باشد:
عصمت امام: امام باید معصوم باشد و این بحث با دلایل خودش ثابت میشود. عصمت امری درونی است که با حواس یا استدلال عقلی قابل درک نیست. از این رو اگر خداوند امر تشخیص امام را به خود انسان واگذار کرده باشد تکلیف ما لایطاق است. تکلیف کردن به چنین امری نیز قبیح است و خداوند چنین تکلیفی قرار نمیدهد. پس امام تنها با نص شناخته میشود.[۱۴]
علم امام: امام باید علم لدنّی و ویژهای به همه احکام داشته باشد که هیچ چیزی از او مخفی نباشد. تشخیص چنین علمی در یک فرد جز از راه نصّ ممکن نیست.[۱۵]
افضلیّت امام: امام باید افضل مردم و مقربترین آنها به خداوند باشد. از آنجاییکه چنین ویژگی با مشاهده و استدلال قابل کشف نیست پس باید امامت امام به نصّ یا کرامت ثابت گردد.[۱۶]
لطف بودن امام: همانگونه که نبوت لطف است امامت نیز لطف است و اگر خداوند امام را تعیین و تنصیص نکند مردم راهی برای شناخت امام نخواهند داشت و این با ضرورت لطف برای خداوند منافات دارد.[۱۷]
علاوه بر ویژگیهای امام، برای اثبات این مطلب به سیره پیامبر(ص) نیز استناد میشود. ایشان همواره در مواردی که سفر یا جنگ میرفتند یا حتی مواردی که امکان حضور در نماز جماعت نداشتند، برای خود جانشین تعیین میکردند و این مسئله جزءِ سیره ثابت ایشان بود. پس ممکن نیست که در امر جانشینی بعد از خودشان که به مراتب اهمیت بیشتری دارد وصیتی نکرده و جانشین تعیین ننموده باشند.[۱۸]
کرامت، جایگزین نص
برخی متکلمان شیعه بر این باورند برای اثبات امامت میتوان به اظهار کارهای خارقالعاده از جانب امام نیز تمسک کرد. در میان این گروه برخی این راه را به صورت مستقل برای اثبات امامت میدانند. برای نمونه محقق حلی (درگذشت: ۶۷۶ق) برای اثبات امامت امام علی(ع) به ظاهر شدن معجزات از ایشان استدلال میکند.[۱۹] عدهای نیز بر این باورند که گرچه اثبات امامت با نص ثابت شده و وابسته به معجزه نیست ولی معجزه میتواند جایگزین نص شود.[۲۰] شیخ طوسی (درگذشت: ۴۶۰ق) معتقد است اصل در تعیین امامت نص است اما اگر ادعای امامت کرده و نص بر امامت هم دارد امکان ظهور معجزه از وی وجود دارد.[۲۱]
ابنمیثم بحرانی (درگذشت: ۶۷۹ یا ۶۹۹ق) با تفکیک میان معجزه و کرامت، معجزه را مختص اثبات ادعای نبوت میداند.[یادداشت ۱] از نگاه او واجب است خداوند نشانههایی را از امامان ظاهر کنند تا امامت آنان برای همه سطوح مردم قابل درک باشد. این کارهای خارقالعاده در امامان کرامت نام دارد که میتواند همراه یا بدون ادعای امامت از آنها ظاهر شود.[۲۲]
به عقیده حصینی موسوی، برخی از راههایی که برای اثبات امامت مطرح شده است، پس از رخدادهای عرصه خلافت و برای توجیه خلافت برخی خلفا بوده است نه این که برآمده از دین و شریعت باشد.[۳۴] برای نمونه در نظریه تغلّب گفته شده اگر فردی مردم را به سمت خود فرا بخواند در حالی که در مقابل ظالمان و اهل امر به معروف و عمل به آن باشد، از منکر نهی و از آن دوری کند، امام مشروع مسلمانان است.[۳۵] این فرد نیکوکار باشد یا فاجر باشد، قیام علیه حکومت این فرد نیز جایز نیست.[۳۶]زیدیه نیز بر این باورند که اگر فردی از نسل حسنین(ع) دست به قیام بزند و دیگران را برای جهاد دعوت کند امام خواهد بود.[۳۷]عباسیان نیز امامت وراثتی را به عنوان یکی از نظریههای تعیین امام مطرح کردهاند.[۳۸]
تکنگاریها
علمای امامیه در مورد تبیین نظریه امامت تنصیصی و مطالب مرتبط با آن آثاری را نگاشتهاند:
عبدالرحیم حصینی موسوی (درگذشت: ۱۴۳۳ق) امامتپژوه عراقی در کتاب «الامامة و النص» به تشریح نظریه نص پرداخته است. وی با رد راههای دیگر از جمله اختیار و انتخاب، نص را تنها راه اثبات امامت میداند.[۴۰] این کتاب و اثر پیشین توسط مجمع جهانی اهل بیت(ع) به چاپ رسیده اند.[۴۱]
↑حصینی موسوی، الامامه و النص، ۱۴۲۶ق، شناسنامه کتاب؛ عراقی، نظریة النص علی الإمامة فی القرآن الکریم، ۱۴۲۸ق، شناسنامه کتاب.
↑ساعدی، الإمامة بین نظریة النص و إشکالیة الإنتخاب، ۱۴۲۹ق، ج۱، ص۵-۷.
↑عبدالحمید، خلافة الرسول بين الشورى والنص، ۱۴۱۷ق، ص۱۰-۱۱.
یادداشت
↑معجزه را امر خارقالعادهای میدانند که همراه با ادعای نبوت و تحدی توسط پیامبران انجام میشود و کسی توان مقابله با آن را ندارد. (شیخ مفید، النکت الاعتقادیه، ۱۴۱۳ق، ص۳۵؛ جرجانی، التعریفات، ۱۴۱۲ق، ص۹۶.)
منابع
ابنمیثم بحرانی، میثم بن علی، النجاة فی القیامة فی تحقیق أمر الإمامة، قم، مجمع الفکر الاسلامی، ۱۴۱۷ق.
ابنمیثم بحرانی، میثم بن علی، قواعد المرام فی علم الکلام، قم، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، ۱۴۰۶ق.
ابویعقوب سجستانی، إسحاق بن أحمد، الإفتخار، بیروت، دارالغرب الإسلامی، ۲۰۰۰م.
المنقری، نصر بن مزاحم، وقعة صفین، قم، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، ۱۴۰۴ق.
امیرخانی، علی، «نصّ»، کتاب (مجموعه مقالات) معارف کلامی شیعه؛ کلیات امامت، قم، انتشارات دانشگاه ادیان و مذاهب، تهران، سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم اسلامی دانشگاهها (سمت)، ۱۳۹۳ش.
ثقفی کوفی، ابراهیم بن محمّد، الغارات، تهران، انجمن آثار ملی، ۱۳۵۶ش.
جرجانی، میر سید شریف، التعریفات، تهران، ناصر خسرو، ۱۴۱۲ق.
حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله، المستدرک علی الصحیحین، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۰۶ق.
لاهیجی، عبدالرزاق، گوهر مراد، تهران، نشر سایه، ۱۳۸۳ش.
محقق حلّی، جعفر بن حسن، المسلک فی أصول الدین، مشهد، آستانة الرضویة المقدسة، مجمع البحوث الإسلامیة، ۱۳۷۳ش.
مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، بیروت، موسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۴۱۱ق.
موسوی نژاد، سید علی، «امامت از نگاه زیدیه»، کتاب (مجموعه مقالات) معارف کلامی شیعه؛ کلیات امامت، قم، انتشارات دانشگاه ادیان و مذاهب، تهران، سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم اسلامی دانشگاهها (سمت)، ۱۳۹۳ش.
نصیری، محمد، «امامت از دیدگاه اسماعیلیه»، کتاب (مجموعه مقالات) معارف کلامی شیعه؛ کلیات امامت، قم، انتشارات دانشگاه ادیان و مذاهب، تهران، سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم اسلامی دانشگاهها (سمت)، ۱۳۹۳ش.
یعقوبی، احمد بن اسحاق، تاریخ الیعقوبی، بیروت، دار صادر، بیتا.