توسل

مقاله قابل قبول
رده ناقص
کپی‌کاری از منابع خوب
استناد ناقص
شناسه ارزیابی نشده
نارسا
نیازمند خلاصه‌سازی
از ویکی شیعه
اعتقادات شیعه
‌خداشناسی
توحیداثبات خداتوحید ذاتیتوحید صفاتیتوحید افعالیتوحید عبادیصفات ذات و صفات فعل
فروعتوسلشفاعتتبرکاستغاثه
عدل الهی
حُسن و قُبحبداءامر بین الامرین
نبوت
عصمت پیامبرانخاتمیتپیامبر اسلاممعجزهاصالت قرآن
امامت
باورهاعصمت امامانولایت تكوینیعلم غیبخلیفة‌اللهغیبتمهدویتانتظار فرجظهوررجعتامامت تنصیصی
امامانامام علیامام حسنامام حسینامام سجادامام باقرامام صادقامام کاظمامام رضاامام جوادامام هادیامام عسکریامام مهدی
معاد
برزخمعاد جسمانیحشرصراطتطایر کتبمیزان
مسائل برجسته
اهل‌بیتچهارده معصومکرامتتقیهمرجعیتولایت فقیهایمان مرتکب کبیره


توسّل واسطه قرار دادن شخص یا چیزی نزد خداوند، برای تقرب به او و برآورده شدن حاجات است. توسل از باورهای مشترک مسلمانان است و برای مشروعیت آن به آیاتی از قرآن نظیر آیه وسیله، سنت پیامبر(ص) و صحابه، روایات امامان معصوم(ع) و دلیل عقلی استناد کرده‌اند.

گفته می‌شود باور به توسل تا قرن‌ هشتم هجری در میان همه فرقه‌های مسلمان رایج بود تا این که از قرن هشتم هجری، برخی اقسام آن مانند توسل به ذات پیامبر(ص) و بندگان صالح، توسل به مقام و منزلتی که نزد خداوند دارند و توسل به آنان پس از وفات‌شان، مورد تشکیک گروهی از عالمان سلفی؛ به‌ویژه ابن‌تیمیه قرار گرفت. این اقسام توسل پس از چند قرن بار دیگر با رواج جریان وهابی‌گری از سوی وهابیون مورد مخالفت واقع شد.

عمده دلیلی که عالمان سلفی و وهابیون به آن استناد کرده‌اند این است که گزارشی از عمل به این قبیل توسل‌ها در میان صحابه پیامبر وجود ندارد. دیدگاه سلفیه و وهابیون درباره توسل از سوی عالمان شیعه و اهل سنت نقد شده است. آنان به برخی نقل‌ها و گزارش‌های تاریخی استناد کرده‌اند که برپایه آن‌ها صحابه پیامبر به این نوع توسل‌ها عمل می‌کرده‌اند.

مفهوم‌شناسی

توسل بدین معنا است که فردی، شخص یا چیزی که نزد خداوند جایگاه ویژه‌ای دارد را واسطه یا وسیله اجابت دعای خود قرار دهد.[۱] مثلا وقتی کسی اسماء و صفات الهی را ذکر می‌کند و سپس دعا می‌کند، اسماء و صفات الهی را برای استجابت دعای خود و رسیدن به مطلوبش، وسیله قرار می‌دهد.[۲] توسل از لغت «وَسل» برگرفته شده و از لحاظ لغوی با «وسیله» هم‌ریشه است.[۳] «وسیله» هر آن‌چیزی است که برای نزدیک شدن به چیز دیگری از آن استفاده می‌شود.[۴] توسل و استغاثه از سوی برخی به یک معنا تلقی شده است.[۵] برخی نیز آن‌ها را متفاوت دانسته‌اند، بدین بیان که استغاثه فقط برای موقعیت و حالت شدت و سختی است، ولی توسل هم در سختی است و هم در آسایش.[۶]


جایگاه و اهمیت

توسل از باورهای مشترک مسلمانان است.[۷] ابن‌تیمیه مشروعیت اصل آن را مورد اتفاق همه مسلمانان دانسته است.[۸] تقی‌الدین سُبکی (درگذشت: ۷۵۶ق)، عالم شافی اهل مصر، در کتاب شِفاء السَّقام، مجادله و نزاع درباره آن را مجادله در ضروریات دانسته است.[۹] جعفر سبحانی نیز اصل توسل به اسباب در حیات بشری را امری فطری دانسته است.[۱۰] گفته می‌شود آموزه توسل در میان فِرَق و اصناف اسلامی، به‌ویژه در میان امامیه و تا اندازه‌ای صوفیه امری رایج بوده است و از قرن هشتم هجری برخی عالمان سلفی، به‌ویژه ابن‌تیمیه، نسبت به مشروعیت برخی انواع آن تشکیک کردند و همین امر سبب گردید تا میان شیعه و برخی گروه‌های معتدل اهل سنت با سلفیه منازعاتی در باب مشروعیت توسل در شرع اسلام ایجاد شد و آثاری در ردّ دیدگاه آنان تألیف گردید.[۱۱] از جمله این آثار کتاب شفاء السقام نوشته تقی‌الدین سُبْکی بود که در ردّ آراء عالمان سلفی، به‌ویژه در باب توسل، نگاشته شد.[۱۲]

امروزه (قرن پانزدهم هجری) وهابیون نیز به پیروی از سلفیه در مشروعیت برخی انواع توسل تشکیک کرده‌اند و از همین رو بحث از توسل بار دیگر مورد توجه عالمان شیعه و اهل سنت قرار گرفت و در نقد و بررسی دیدگاه وهابیون، تألیفاتی نگاشته‌ شد.[۱۳]

ادله مشروعیت

برای مشروعیت و جواز شرعی توسل به ادله زیر استناد کرده‌اند:

  • قرآن: با توجه به آیه یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسِیلَةَ،[۱۴] صریحاً به مؤمنان دستور داده است که برای تقرب به خداوند وسیله‌ای بجویند.[۱۵] همچنین در آیه ۶۴ سوره نساء به گنهکاران توصیه شده که نزد پیامبر(ص) بروند و از او درخواست کنند که درباره آن‌ها از خداوند طلب مغفرت کند.[۱۶] از جمله آیاتی که بر مشروعیت توسل دلالت می‌کند، آیه ۹۷ سوره یوسف است[۱۷] که براساس آن فرزندان حضرت یعقوب از پدرشان درخواست کردند که برای آن‌ها طلب مغفرت کند.[۱۸]
  • روایات: روایات فراوانی از منابع روایی شیعه و اهل سنت نقل شده است[۱۹] که بر مشروعیت و جواز توسل در شرع اسلام دلالت می‌کنند.[۲۰]
  • سیره مسلمانان: سیره مسلمانان صدر اسلام و صحابه پیامبر نشان می‌دهد که توسل به پیامبر(ص) امری مقبول و پسندیده بوده است.[۲۱] برای نمونه در کتاب صحیح بخاری بخشی با عنوان «ابواب الاستسقاء» تدوین شده و ذیل آن روایات مختلفی از متوسل شدن صحابه به پیامبر(ص) جهت دعا برای طلب باران نقل شده است.[۲۲]
  • دلیل عقلی: توسل یا وسیله قرار دادن، موجب تقرب بندگان به خداوند است و تقرب به خداوند، مقصود و مطلوب نهایی انسان‌ها در اعمال عبادی‌شان است؛ چرا که بدون تقرب به خداوند، سعادت و رستگاری در دنیا و آخرت نصیب انسان نمی‌شود؛ از طرفی این تقرب نیز بدون وسیله حاصل نمی‌شود، بنا بر این سعادت و رستگاری در دنیا و آخرت، متوقف بر وسیله و توسل است.[۲۳]

توسل به پیامبر(ص) و بندگان صالح

این نوع توسل بدین صورت است که مثلاً توسل‌کننده می‌گوید: «اللهمَّ انّی أتوسلُ إلیک بنبیکَ محمد(ص) أن تقضی حاجتی؛ خدایا به واسطه پیامبرت محمد(ص) به تو توسل می‌جویم که حاجتم را برآورده ساز».[۲۴]

برپایه فتوای دار الإفتاء مصر درباره توسل:
«توسل به انبیاء، اولیاء و بندگان صالح خداوند و تبرک جستن و استمداد از آنان، جایز و مستحب است و بر مشروعیت و استحباب آن ادله‌ای از قرآن، سنت و عمل صحابه پیامبر وجود دارد. همچنین همان‌‌طور که توسل به خود آنان مشروع است، توسل به مقام و منزلت‌شان نیز عملی جایز و مشروع است و مخالفت گروه اندکی در این مسئله فاقد اعتبار است.»[۲۵]

به گفته عیسی بن عبدالله حمیری، عالم و محقق مالکی اهل امارات، این قسم توسل از قرن هفتم هجری مورد مخالفت گروهی از علمای سلفی قرار گرفت و در همان دوران با ایستادگی عالمان مسلمان و پاسخ قاطع به منکران این نوع توسل، نزاع از میان رفت؛ ولی بعدها دوباره این نزاع از سوی وهابیون مطرح شد و این نوع توسل، باطل شمرده شد.[۲۶] برای نمونه محمدنسیب رفاعی (درگذشت: ۱۴۱۲ق)، عالم وهابی اهل سوریه، تقرب به خداوند از طریق انبیاء و اولیای الهی (مخلوقین) را باطل اعلام کرده و این عمل را کفر و بدعت پنداشته است.[۲۷] رفاعی برای بیان بدعت‌آمیز بودن این نوع توسل گفته است که هیچ دلیلی از قرآن و سنت پیامبر(ص) بر مشروعیت آن وجود ندارد.[۲۸] این در حالی است که تقی‌الدین سُبکی، عالم شافعی‌ در قرن هشتم قمری، در کتابش با عنوان شفاء السقام گفته است روایات متواتر و فراوانی وجود دارد که بر مشروعیت توسل و استغاثه جستن به پیامبر(ص) و انسان‌های صالح دلالت دارند.[۲۹] علی بن عبدالله سمهودی (درگذشت: ۹۱۱ق)، عالم شافعی اهل مصر، در کتاب «وفاء الوفاء» بر مشروعیت توسل به پیامبر(ص) و انسان‌های صالح، ادعای اجماع کرده است.[۳۰] آنان به برخی روایات موجود در برخی متون روایی معتبر نزد اهل سنت، استناد کرده‌اند.[۳۱] از جمله برپایه روایتی که در صحیح بخاری نقل شده عمر بن خطاب برای طلب باران به عباس بن عبدالمطلب (عموی پیامبر) توسل جسته است.[۳۲]

روایات زیادی نیز از امامان شیعه در مشروعیت توسل به پیامبر و اولیای الهی نقل شده است. در برخی از این روایات خود اهل‌بیت(ع) به عنوان وسیله برای تقرب به خداوند معرفی شده‌اند.[۳۳] برای نمونه دعای توسل از دعاهایی است که در آن برای طلب حاجت از خداوند به چهارده معصوم توسل می‌شود.[۳۴]

توسل به پیامبر و اولیای الهی پس از وفات‌شان

ابن‌تیمیه توسل به انبیاء و اولیای الهی پس از وفاتشان را عملی غیر مشروع و بدعت دانسته و معتقد است از صحابه و فقیهان گذشته کسی چنین عملی انجام نداده و دلیلی بر مشروعیت و جواز آن نیست.[۳۵] محمد بن عبدالوهاب، پایه‌گذار فرقه وهابیت[۳۶] و به پیروی از او عالمان وهابی نیز توسل به انبیاء و اولیای الهی پس از وفاتشان را شرک و بدعت پنداشته‌اند.[۳۷] این دیدگاه نیز از سوی عالمان شیعه و اهل سنت مورد اعتراض و نقد واقع شده است. محمد بن علی شوکانی (درگذشت: ۱۲۵۰ق)، عالم و فقیه زیدی که می‌گویند گرایش‌های سلفی داشته، در «الدر النضید» برای مشروعیت توسل به پیامبر(ص) هم در زمان حیات و هم پس از وفات وی، به اجماع صحابه استناد کرده و گفته است هیچ‌یک از صحابه پیامبر مشروعیت این نوع توسل را انکار نکرده‌اند.[۳۸]

احمد بن محمد قسطلانی (درگذشت: ۹۲۳ق)، مورخ و محدث شافعی اهل مصر، در کتابش با عنوان «المواهب اللدنیة» گفته است اخبار و آثار توسل به پیامبر(ص) پس از حیات وی، قابل شمارش نیست.[۳۹] به‌گفته سمهودی در توسل به پیامبر(ص)، فرقی نیست بین این که در زمان حیات وی باشد یا پس از آن.[۴۰] او به روایاتی از منابع حدیثی اهل سنت اشاره کرده است که برپایه آن‌ها صحابه پس از وفات پیامبر(ص) برای امور مختلف به وی متوسل می‌شدند.[۴۱] جعفر سبحانی نیز گفته است: سیره مسلمانان بر این بوده است که همان‌طور که در زمان حیات پیامبر(ص) به وی توسل می‌جستند، پس از وفات نیز به او متوسل می‌شدند.[۴۲] محمد بن زاهد کوثری (درگذشت: ۱۳۷۱ق)، عالم حنفی اهل ترکیه، گفته است منکرِ توسل به پیامبران و صالحان پس از وفات‌شان، به فنای ارواح پس از مرگ اعتقاد دارد و منکر معاد و حیات اخروی است.[۴۳] او منحصر دانستن روایات مشروعیت توسل به زمان حیات توسل‌شدگان را تحریف این روایات و تأویل بدون دلیل آن‌ها دانسته است.[۴۴]

توسل به مقام و منزلت پیامبر و اولیای الهی

تقی‌الدین سُبْکی:
«توسل و استغاثه به پیامبر(ص) عملی جایز و نیکو است و جواز و حُسن آن برای هر دینداری معلوم است و آن فعل و عمل انبیاء مرسلین و سیره صالحان سلف و عالمان و عوام مسلمان بوده است. در هیچ زمان و در هیچ دینی کسی آن را انکار نکرد تا این که ابن‌تیمیه آمد و با سخنان خود، این مسئله را بر افراد ضعیف مشتبه ساخت[یادداشت ۱] و بدعتی را پایه‌گذاری کرد که در هیچ عصری سابقه نداشته است.»[۴۵]

توسل به مقام و منزلت پیامبر(ص) به این صورت است که متوسل‌گننده بگوید: «اللهمَّ إنّی أتوسل إلیک بجاه محمدٍ(ص) و حُرمته أن تقضی حاجتی؛ خدایا من مقام و احترامی که پیامبر(ص) نزد تو دارد را وسیله قرار می‌دهم که حاجتم را برآورده فرمایی».[۴۶] محمدنسیب رفاعی، از عالمان وهابی، تقرب به خداوند به وسیله مقام و احترامی که پیامبر(ص) و اولیای الهی نزد خداوند دارند را عملی غیر مشروع دانسته و بر این نظر است که دلیل شرعی بر مشروعیت آن نیست و از صحابه پیامبر کسی چنین توسلی نکرده است.[۴۷] عبدالعزیز ابن باز (درگذشت: ۱۴۲۰ق)، مفتی وهابی اهل عربستان، نیز این نوع توسل را بدعت و شرک‌آمیز دانسته و به حرمت آن فتوا داده است.[۴۸] این دیدگاه نیز از سوی عالمان شیعه و اهل سنت مورد نقد واقع شده است.

از نظر سمهودی توسل به مقام پیامبر(ص) و برکت وجود وی نزد خداوند، سیره پیامبران و سلف صالح بوده و در هر زمانی؛ چه پیش از خلقت و چه در زمان حیات و پس از وفات وی بوده است.[۴۹] شهاب الدین آلوسی (درگذشت: ۱۲۷۰ق)، مفسر و فقیه شافعی، در تفسیرش با عنوان «روح المعانی»، توسل به جایگاه و منزلت پیامبر(ص) و افراد صالحی که نزد خداوند دارای منزلت باشند را عملی مشروع دانسته است.[۵۰]

جعفر سبحانی می‌گوید توسل به حق و منزلت انبیاء و بندگان صالح بدین معنا نیست که برای آنان یک حق ذاتی بر خداوند لازم است تا شرک به شمار آید؛ بلکه همه حق متعلق به خداوند است و او از روی فضل و کرامتش به برخی بندگان و در جهت تکریم آنان، مقام و منزلتی اعطا می‌کند.[۵۱]

دار الإفتاء مصر، در پاسخ به حکم توسل به مقام و منزلت پیامبر(ص)، با استناد به آیه ۳۵ سوره مائده و آیه ۵۷ سوره اسراء و برخی روایات، چنین فتوا داده است که فرقی بین توسل به منزلت پیامبر(ص) و توسل به خود وی نیست و توسل به مقام و منزلت پیامبر(ص) و سایر انبیاء، از امور مشروعی است که مشروعیت آن در قرآن و سنت پیامبر اثبات شده است.[۵۲]

توسل به اسماء و صفات الهی

توسل به اسماء و صفات الهی به این صورت است که مثلاً توسل‌کننده بگوید: «اللّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُک بِاسْمِک یا اللّهُ، یا رَحْمنُ، یا رَحِیمُ...خَلِّصْنا مِنَ النَّارِ یا رَبِّ؛ خدایا از تو می خواهم به نامت، ای خدا، ای بخشنده، ای مهربان...ما را از آتش رهایی بخش ای پروردگار من».[۵۳] گفته می‌شود بین مسلمانان هیچ اختلافی در مشروعیت این قسم توسل وجود ندارد.[۵۴]

با توجه به آیه ۸۰ سوره اعراف خود خداوند دستور داده است که با اسماء حسنایش خوانده شود.[۵۵] همچنین گفته می‌شود روایات زیادی از پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع)[۵۶] بر مشروعیت این نوع توسل دلالت دارند.[۵۷] دعای جوشن کبیر مشتمل بر صد بند است و در آن به ۱۰۰۱ اسم و صفت از اوصاف الهی توسل می‌شود.[۵۸] همچنین در روایاتی به خواندن این دعا در شب‌های قدر توصیه شده است.[۵۹]

توسل به قرآن

توسل به قرآن به این صورت است که مثلاً توسل‌کننده بگوید: «اللّٰهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِکِتابِکَ الْمُنْزَلِ وَمَا فِیهِ وَفِیهِ اسْمُکَ الْأَکْبَرُ وَأَسْماؤُکَ الْحُسْنیٰ...أَنْ تَجْعَلَنِی مِنْ عُتَقائِکَ مِنَ النّارِ؛ خدایا از تو می‌خواهم به حق کتاب نازل شده‌ات (قرآن) و آنچه در آن است و در آن است نام بزرگت و نام‌های نیکویت...اینکه مرا از آزادشدگان از آتش دوزخ قرار دهی».[۶۰] در برخی روایاتی که در منابع روایی اهل سنت و شیعه وارد شده،[۶۱] متوسل شدن به قرآن برای تقرب به خداوند یا خواستن چیزی از او، عملی مشروع دانسته شده است.[۶۲] در برخی روایات از امامان معصوم، به واسطه قرار دادن قرآن، ضمن مراسم قرآن به سر گرفتن در شب‌های قدر، توصیه شده است.[۶۳]

توسل به اعمال صالح را یکی از اقسام توسل دانسته‌اند.[۶۴] در روایتی به نقل از امام علی(ع) اعمالی همچون ایمان به خدا و پیامبر(ص)، جهاد در راه خدا، به پا داشتن نماز و پرداختن زکات، روزه گرفتن، حج گذاردن، صِله رَحِم و صدقه دادن از بهترین‌ وسیله‌های تقرب به خداوند معرفی شده‌اند.[۶۵] درخواست دعا از فردی که به برکت وجودش، امید استجابت دعا از وی وجود دارد را از دیگر اقسام توسل بر شمرده‌اند که عالمان مسلمان با توجه به برخی آیات قرآن و روایات، به مشروعیت آن نظر داده‌اند.[۶۶]

کتاب‌شناسی

آثار فراوانی درباره مسئله توسل از سوی عالمان مسلمان نگارش یافته که برخی از آن‌ها به شرح زیر است:

  • التوسل مفهومه وأقسامه وحکمه فی الشریعة الإسلامیة الغرّاء: نوشته جعفر سبحانی. نویسنده در این کتاب پس از تعریف لغوی و اصطلاحی «توسل» و ذکر اقسام آن، ادله‌ای از قرآن و روایات در مشروعیت هر یک از آن‌ها ذکر کرده و به نقد و بررسی دیدگاه مخالفان پرداخته است.[۶۷]
  • التأمل فی حقیقة التوسل: نوشته عیسی بن عبدالله حمیری. این کتاب مشتمل بر دو باب است است. نویسنده در باب اول که دارای پنج فصل است، معنای لغوی و اصطلاحی توسل، انواع آن و حکم هر یک را بیان کرده است و سپس در باب دوم که مشتمل بر سه فصل است، به بررسی و نقد ادله مخالفان توسل و بیان مشروعیت آن با توجه به قرآن و روایاتی از متون روایی اهل سنت و همچنین دیدگاه عالمان پرداخته است.[۶۸] این کتاب توسط سیدمرتضی حسینی فاضل به فارسی ترجمه شده و با عنوان «درنگی در حقیقت توسل»، از سوی نشر مشعر چاپ گردیده است.[۶۹]
  • محق التقول فی مسألة التوسل: نوشته محمدزاهد کوثری (درگذشت: ۱۳۷۱ق)، عالم حنفی و از منتقدان و مخالفان ابن‌تیمیه و اندیشه‌های سَلَفی. نویسنده در این کتاب در ۲۲ صفحه به اثبات مشروعیت توسل و استغاثه با استناد به قرآن و سنت پیامبر(ص) و صحابه پرداخته است.[۷۰]

پانویس

  1. حمیری، التأمل فی حقیقة التوسل، ۱۴۲۸ق، ص۱۶.
  2. سبحانی، التوسل مفهومه وأقسامه وحکمه فی الشریعة الإسلامیة الغرّاء، ۱۳۷۴ش، ص۱۸.
  3. جوهری، الصحاح تاج اللغة و صحاح العربیة، ذیل واژه «وسل».
  4. جوهری، الصحاح تاج اللغة و صحاح العربیة، ذیل واژه «وسل».
  5. سبکی، شفاء السقام، ۱۴۱۹ق، ص۳۱۴.
  6. عبدالرحمن عبدالمنعم، معجم المصطلحات والألفاظ الفقهیة، دار الفضیلة، ص۱۵۰.
  7. سبکی، شفاء السقام، ۱۴۱۹ق، ص۲۹۳.
  8. ابن‌تیمیه، قاعدة جلیلة فی التوسل والوسیلة، ۱۴۲۲ق، ص۱۶.
  9. سبکی، شفاء السقام، ۱۴۱۹ق، ص۳۱۸.
  10. سبحانی، التوسل مفهومه وأقسامه وحکمه فی الشریعة الإسلامیة الغرّاء، ۱۳۷۴ش، ص۱۸.
  11. حمیری، التأمل فی حقیقة التوسل، ۱۴۲۸ق، ص۴۸؛ پاکتچی، «توسل»، ص۳۶۲.
  12. سبکی، شفاء السقام، ۱۴۱۹ق، ص۵۹-۶۱.
  13. معموری، «نقد توسل از سوی سلفیه»، ص۳۶۷-۳۶۸.
  14. سوره مائده، آیه ۳۵.
  15. طباطبایی، المیزان، ۱۳۶۳ش، ج۵، ص۳۲۸؛ فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۱، ص۳۴۹.
  16. سبحانی، منشور جاوید، ۱۳۹۰ش، ج۷، ص۴۱۲؛ سوره نساء، آیه ۶۴.
  17. مکارم شیرازی، آیات الولایة فی القرآن، ۱۴۲۵ق، ص۲۰۱.
  18. سوره یوسف، آیه ۹۷.
  19. برای نمونه نگاه کنید به سمهودی، وفاء الوفاء بأخبار دار المصطفی، ۱۴۱۹ق، ج۴، ص۱۹۶؛ ترمذی، سنن ترمذی، ۱۳۹۵ق، ج۵، ص۵۳۹؛ شیخ طوسی، مصباح المتهجد، ۱۴۱۱ق، ص۴۱۶؛ سید بن طاووس، الاقبال، ۱۳۷۶ش، ص۱۷۷؛ علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۳۶، ص۱۵-۲۱.
  20. مکارم شیرازی، آیات الولایة فی القرآن، ۱۴۲۵ق، ص۲۰۳.
  21. سبحانی، التوسل، ص۱۰۷.
  22. بخاری، صحیح بخاری، ۱۴۲۲ق، ج۲، ص۲۶-۳۲.
  23. حمیری، التأمل فی حقیقة التوسل، ۱۴۲۸ق، ص۷۶.
  24. سبحانی، التوسل، ص۶۹.
  25. «حكم التوسل بالأنبياء والأولياء والصالحين وطلب المدد منهم»، سایت دار الإفتاء المصریة.
  26. حمیری، التأمل فی حقیقة التوسل، ۱۴۲۸ق، ص۴۸.
  27. رفاعی، التوصل الی حقیقة التوسل، ۱۳۹۹ق، ص۱۸۵.
  28. رفاعی، التوصل الی حقیقة التوسل، ۱۳۹۹ق، ص۱۸۶.
  29. سبکی، شفاء السقام، ۱۴۱۹ق، ص۳۰۵.
  30. سمهودی، وفاء الوفاء، ۱۴۱۹ق، ج۴، ص۱۹۶.
  31. سبکی، شفاء السقام، ص۳۰۵؛ سمهودی، وفاء الوفاء، ۱۴۱۹ق، ج۴، ص۱۹۶.
  32. بخاری، صحیح بخاری، ۱۴۲۲ق، ج۲، ص۲۷.
  33. برای نمونه نگاه کنید به قمی، تفسیر قمی، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۱۶۸؛ بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۲۹۲.
  34. علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۰۲، ص۲۴۷-۲۴۹.
  35. ابن‌تیمیه، مجموعة الرسائل و المسائل، لجنة التراث العربی، ج۱، ص۲۲-۲۳.
  36. عبدالوهاب، کشف الشبهات، ۱۴۱۸ق، ص۵۱-۵۲.
  37. برای نمونه نگاه کنید به ابن‌باز، التوسل المشروع و توسل الممنوع، ۱۴۲۸ق، ص۳۵-۳۶.
  38. شوکانی، الدر النضید، دار ابن حزیمه، ص۲۰.
  39. قسطلانی، المواهب اللدنیة، ۱۴۲۵ق، ج۳، ص۶۰۶.
  40. سمهودی، وفاء الوفاء، ۱۴۱۹ق، ج۴، ص۱۹۵.
  41. سمهودی، وفاء الوفاء، ۱۴۱۹ق، ج۴، ص۱۹۵-۱۹۶.
  42. سبحانی، التوسل مفهومه وأقسامه وحکمه فی الشریعة الإسلامیة الغرّاء، ۱۳۷۴ش، ص۵۲.
  43. کوثری، محق التقول فی مسألة التوسل، المکتبة الازهریة للتراث، ص۴.
  44. کوثری، محق التقول فی مسألة التوسل، المکتبة الازهریة للتراث، ص۵.
  45. سبکی، شفاء السقام، ص۲۹۳.
  46. سبحانی، آیین وهابیت، ۱۳۷۵ش، ص۱۴۶.
  47. رفاعی، التوصل الی حقیقة التوسل، ۱۳۹۹ق، ص۱۸۸-۱۸۹.
  48. ابن‌باز، مجموع فتاوی ابن‌باز، ۱۴۲۰ق، ج۵، ص۳۲۲.
  49. سمهودی، وفاء الوفاء، ۱۴۱۹ق، ج۴، ص۱۹۳.
  50. آلوسی، تفسیر روح المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۶، ص۱۲۸.
  51. سبحانی، التوسل مفهومه وأقسامه وحکمه فی الشریعة الإسلامیة الغرّاء، ۱۳۷۴ش، ص۸۲.
  52. «حکم التوسل بالأنبیاء والأولیاء والصالحین وطلب المدد منهم»، سایت دار الإفتاء المصریة.
  53. کفعمی، المصباح، ۱۴۰۹ق، ص۲۴۷؛ حمیری، التأمل فی حقیقة التوسل، ۱۴۲۸ق، ص۴۴.
  54. سبحانی، التوسل مفهومه وأقسامه وحکمه فی الشریعة الإسلامیة الغرّاء، ۱۳۷۴ش، ص۲۴؛ حمیری، التأمل فی حقیقة التوسل، ۱۴۲۸ق، ص۴۴.
  55. سبحانی، التوسل مفهومه وأقسامه وحکمه فی الشریعة الإسلامیة الغرّاء، ۱۳۷۴ش، ص۲۲؛ البانی، التوسل، انواعه و احکامه، ۱۴۲۱ق، ص۳۰.
  56. برای نمونه نگاه کنید به ترمذی، سنن ترمذی، ۱۳۹۵ق، ج۵، ص۵۳۹؛ شیخ طوسی، مصباح المتهجد، ۱۴۱۱ق، ص۴۱۶؛ سید بن طاووس، الاقبال، ۱۳۷۶ش، ص۱۷۷.
  57. سبحانی، التوسل مفهومه وأقسامه وحکمه فی الشریعة الإسلامیة الغرّاء، ۱۳۷۴ش، ص۲۲؛ حمیری، التأمل فی حقیقة التوسل، ۱۴۲۸ق، ص۴۴.
  58. کفعمی، المصباح، ۱۴۰۹ق، ص۲۴۷.
  59. برای نمونه نگاه کنید به علامه مجلسی، زاد المعاد، ۱۴۲۳ق، ص۲۷.
  60. سید بن طاووس، الاقبال، ۱۳۷۶ش، ج۱، ص۳۴۶.
  61. برای نمونه نگاه کنید به بن حنبل، مسند احمد، ۱۴۲۱ق، ج۳۳، ص۱۴۶؛ سید بن طاووس، الاقبال، ۱۳۷۶ش، ج۱، ص۳۴۶.
  62. سبحانی، التوسل مفهومه وأقسامه وحکمه فی الشریعة الإسلامیة الغرّاء، ۱۳۷۴ش، ص۲۵-۲۶.
  63. برای نمونه نگاه کنید به شیخ مفید، المقنعة، ۱۴۱۳ق، ص۱۹۰.
  64. برای نمونه نگاه کنید به سبحانی، التوسل مفهومه وأقسامه وحکمه فی الشریعة الإسلامیة الغرّاء، ۱۳۷۴ش، ص۲۷-۳۲ و ۳۹؛ حمیری، التأمل فی حقیقة التوسل، ۱۴۲۸ق، ص۴۵-۴۸.
  65. برای نمونه نگاه کنید به نهج البلاغه، تصحیح صبحی صالح، ۱۳۷۴ش، خطبه ۱۱۰، ص۱۶۳.
  66. برای نمونه نگاه کنید به سبحانی، التوسل مفهومه وأقسامه وحکمه فی الشریعة الإسلامیة الغرّاء، ۱۳۷۴ش، ص۲۷-۳۲ و ۳۹؛ حمیری، التأمل فی حقیقة التوسل، ۱۴۲۸ق، ص۴۵-۴۸.
  67. سبحانی، التوسل مفهومه وأقسامه وحکمه فی الشریعة الإسلامیة الغرّاء، ۱۳۷۴ش، ص۱۱۷.
  68. حمیری، التأمل فی حقیقة التوسل، ۱۴۲۸ق، ص۸-۱۱.
  69. حمیری، درنگی در حقیقت توسل، ۱۳۹۲ش، ص۱۳.
  70. کوثری، محق التقول فی مسألة التوسل، المکتبة الازهریة للتراث، ص۴-۱۱.

یادداشت

  1. ابن‌تیمیه در کتابی با عنوان «قاعدة جلیلة فی التوسل و الوسیلة»، توسل را سه قسم دانسته است: ۱-توسل به معنای تقرب به خداوند به واسطه طاعت او و پیامبرش. او این نوع توسل را اصل دین دانسته و معتقد است هیچ‌یک از مسلمانان آن را انکار نکرده‌اند؛ ۲-توسل به دعای پیامبر(ص) در زمان حیاتش و به شفاعت وی در قیامت. او معتقد است این نوع توسل در میان صحابه واقع شده است؛ ۳-توسل به ذات پیامبر(ص) و خواستن چیزی از او. ابن‌تیمیه این نوع توسل را نامشروع دانسته و بر این باور است که کسی از صحابه آن را انجام نداده است.(ابن‌تیمیه، قاعدة جلیلة فی التوسل و الوسیلة، ۱۴۲۲ق، ص۸۷-۸۸.)

منابع

  • حمیری، عیسی بن عبدالله، التأمل فی حقیقة التوسل، بی‌جا، بی‌نا، ۱۴۲۸ق.
  • سبحانی، جعفر، التوسل مفهومه وأقسامه وحکمه فی الشریعة الإسلامیة الغرّاء، قم، نشر مشعر، ۱۳۷۴ش.
  • جوهری، أبو نصر إسماعیل بن حماد، الصحاح تاج اللغة و صحاح العربیة، بیروت، دار العلم للملایین، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
  • تقی‌الدین سبکی، علی بن عبدالکافی، شفاء السقام فی زیارة خیر الأنام، تحقیق سید محمدرضا جلالی، قم، نشر مشعر، چاپ چهارم، ۱۴۱۹ق.
  • عبدالمنعم، محمود عبدالرحمن، معجم المصطلحات والألفاظ الفقهیة، قاهره، دار الفضیلة، بی‌تا.
  • ابن‌تیمیه، تقی‌الدین ابوالعباس، قاعدة جلیلة فی التوسل والوسیلة، بی‌جا، مکتبة الفرقان، چاپ اول، ۱۴۲۲ق.
  • پاکتچی، احمد، «توسل»، دایرة المعارف بزرگ اسلامی،
  • معموری، «نقد توسل از سوی سلفیه»، دایرة المعارف بزرگ اسلامی،
  • طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، نشر اسماعیلیان، ۱۳۶۳ش.
  • فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۲۰ق.
  • سبحانی، جعفر، منشور جاوید، قم، مؤسسه امام صادق(ع)، ۱۳۹۰ش.
  • مکارم شیرازی، ناصر، آیات الولایة فی القرآن، قم، مدرسه امام علی ابن ابی طالب(ع)، ۱۴۲۵ق،
  • سمهودی، علی بن عبدالله، وفاء الوفاء بأخبار دار المصطفی، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۱۹ق.
  • ترمذی، محمد بن عیسی، سنن ترمذی، مصر، شرکة مکتبة ومطبعة مصطفی البابی الحلبی، ۱۳۹۵ق.
  • شیخ طوسی، محمد بن حسن، مصباح المتهجد، بیروت، مؤسسة فقه الشیعة، ۱۴۱۱ق.
  • سید بن طاووس، علی بن موسی، الاقبال بالاعمال الحسنة، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۶ش.
  • علامه مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، بیروت، مؤسسة الوفاء، ۱۴۰۳ق.
  • بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح بخاری، دمشق، دار طوق النجاة، ۱۴۲۲ق.
  • سبحانی، جعفر، التوسل، بیروت، الدار الاسلامیة، بی‌تا.
  • «حکم التوسل بالأنبیاء والأولیاء والصالحین وطلب المدد منهم»، سایت دار الإفتاء المصریة.
  • رفاعی، محمدنسیب، التوصل الی حقیقة التوسل، بیروت، دار لبنان للطباعة والنشر، چاپ سوم، ۱۳۹۹ق.
  • قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، قم، دار الکتاب، چاپ سوم، ۱۴۰۴ق.
  • بحرانی، هاشم بن سلیمان، البرهان فی تفسیر القرآن، قم، بنیاد بعثت، ۱۴۱۵ق.
  • ابن‌تیمیه، تقی‌الدین ابوالعباس، مجموعة الرسائل والمسائل، بی‌جا، لجنة التراث العربی، بی‌تا.
  • عبدالوهاب، محمد، کشف الشبهات، عربستان، وزارة الشؤون الإسلامیة والأوقاف والدعوة والإرشاد، چاپ اول، ۱۴۱۸ق.
  • ابن‌باز، عبدالعزیز، التوسل المشروع و توسل الممنوع، ریاض، بی‌نا، ۱۴۲۸ق.
  • شوکانی، محمد بن علی، الدر النضید فی اخلاص کلمة التوحید، بی‌جا، دار ابن حزیمة، بی‌تا.
  • قسطلانی، احمد بن محمد، المواهب اللدنیة بالمنح المحمدیة، بیروت، المکتب الاسلامی، ۱۴۲۵ق.
  • کوثری، محمدزاهد، محق التقول فی مسألة التوسل، قاهره، المکتبة الازهریة للتراث، بی‌تا.
  • سبحانی، جعفر، آیین وهابیت، تهران، نشر مشعر، ۱۳۷۵ش.
  • ابن‌باز، عبدالعزیز، مجموع فتاوی ابن‌باز، ریاض، دار القاسم للنشر، ۱۴۲۰ق.
  • آلوسی، محمود بن عبدالله، تفسیر روح المعانی، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۱۵ق.
  • «حکم التوسل بالأنبیاء والأولیاء والصالحین وطلب المدد منهم»، سایت دار الإفتاء المصریة، تاریخ درج مطلب: ۱۳ مارس ۲۰۱۸م، تاریخ بازدید: ۲۵ فروردین ۱۴۰۳ش.
  • کفعمی، ابراهیم بن علی، المصباح، جنة الأمان الواقیة و جنة الإیمان الباقیة، قم، دار الرضی، ۱۴۰۵ق.
  • البانی، محمد ناصرالدین، التوسل، انواعه و احکامه، ریاض، مکتبة المعارف، ۱۴۲۱ق.
  • علامه مجلسی، محمدباقر، زاد المعاد، بیروت، موسسة الأعلمی للمطبوعات‌، ۱۴۲۳ق.
  • بن حنبل، احمد بن محمد، مسند احمد، قاهره، دار الحدیث، ۱۴۲۱ق.
  • شیخ مفید، محمد بن محمد، المقنعة، قم، كنگره جهانى هزاره شيخ مفید، ۱۴۱۳ق.
  • نهج البلاغه، تصحیح صبحی صالح، قم، مركز البحوث الاسلامیة، ۱۳۷۴ش.

پیوند به بیرون