دعای سی و نهم صحیفه سجادیه از دعاهای مأثور از امام سجاد (ع) در طلب عفو و رحمت الهی است. در این دعا از خدا درخواست شده که ریشههای گناه را در وجود آدمی بخشکاند و برای بخشش کسانی که به انسان ظلم کردهاند، دعا شده است. همچنین از خدا خواسته شده که اگر حق کسی را پایمال کرده که توان بازپسگرفتن آن را ندارد، او را از انسان راضی کند و حقش را ادا نمایند. در این دعا آفرینش انسان نشانه قدرت خدا دانسته شده است.
امام سجاد(ع) در دعای سی و نهم صحیفه سجادیه در صدد جلب رحمت الهی است. امام چهارم در این دعا گذشت از بدیهای دیگران در حق خود را دستاویز نیل به رحمت الهی قرار میدهد و از خدا میخواهد با او از سر فضل و نه از سر عدل رفتار کند و او را عفو نماید.[۱]
خدایا! بر محمّد و آلش درود فرست و بنای شهوتم را از هر حرامی در هم شکن و خواسته و طمع شدیدم را از هر معصیتی دور دار و مرا از آزردن هر مرد مؤمن و زن مؤمنه و هر مرد مسلمان و زن مسلمه باز دار.
خدایا! هر بندهای نسبت به من مرتکب کاری شده که آن کار را بر او حرام کردی؛ یا پردهٔ حرمت مرا که دریدنش را بر او ممنوع کردی، دریده؛ پس زیر بار ستمی که بر من داشته مرده؛ یا در حالی که هنوز زنده است، حقّی از من برعهدهٔ او ثابت است؛ پس او را نسبت به ستمی که بر من روا داشته بیامرز و در رابطهٔ با حقّی که از من پایمال کرده از او گذشت کن و دربارهٔ آنچه با من کرده او را دنبال نکن و به خاطر گناهانی که با ستم بر من مرتکب شده رسوایش نساز و این عفو و گذشتم را از آنان و چشمپوشی و کار نیکی که بدون چشمداشت نسبت به آنان انجام دادم، از پرفایدهترین صدقات صدقه دهندگان و بالاترین عطاهای مقرّبین پیشگاهت، قرار ده.
و در برابر گذشت من از آنان عفوت و در مقابل دعایم برای آنان رحمتت را عوض قرار ده؛ تا هر یک از ما به سبب فزون بخشیات سعادتمند شویم؛ و هر کداممان بهخاطر احسانت رستگار گردیم.
خدایا! هر یک از بندگانت که از سوی من صدمهای به او متوجّه شده، یا از سوی من آزاری به او رسیده، یا از من یا به سبب من ستمی بر او شده و از پی آن ستم، به گونهای حقّش را پایمال کردهام که بازگرداندن آن حق برایش ممکن نیست؛ یا با حقّی که بر عهدهٔ من دارد، چنان از او پیشی گرفتهام و از دستش فرار کردهام که یافتن من برای گرفتن حقّش به هیچ عنوان برایش میسّر نیست؛ در عین همهٔ این امور بر محمّد و آلش درود فرست و آن صاحب حق را به توانگری خود از من راضی کن و حقّش را بهطور کامل از نزد خود بپرداز.
و مرا از عقوبتی که بر اساس فرمانت مستحق آن شدهام حفاظت کن؛ و از کیفری که عدالتت به آن حکم میکند نجاتم ده؛ زیرا نیروی من تاب عذاب تو را ندارد و برای طاقت من امکان تحمّل خشم تو نیست. به درستی که اگر مرا بر پایهٔ حق مکافات کنی، هلاکم میکنی؛ و اگر به رحمتت نپوشانی، به نابویام میاندازی.
ای خدای من! از تو میخواهم که وجودم را به من ببخشی؛ وجودی که آن را خلق نکردی تا به وسیلهٔ آن خودت را از شرّی بازداری، یا به سبب آن به سودی راهیابی؛ بلکه آن را آفریدی تا قدرتت را بر آفرینشِ نظیر آن به اثبات رسانی و برهان و حجّتی بر ایجاد مانند آن در آخرت قرار دهی؛
پس بر محمّد و آلش درود فرست و وجودم را به خاطر ستم بر خود بر من ببخش و رحمتت را به برداشتن بار سنگین گناه از دوشم، بر من بگمار؛ چه بسیار رحمتت به بدکاران رسیده و چه فراوان گذشت و عفوت شامل ستمکاران شده.
پس بر محمّد و آلش درود فرست و مرا سرمشق کسانی قرار ده که آنان را به گذشتت از افتادن درافتادنگاههای خطاکاران سرپا نگاه داشتی و به توفیقت از ورطههای تبهکاران رها کردی، پس در سایهٔ گذشتت از اسارت خشمت رها شد و به دست احسانت از بند عدالتت به آزادی رسید.
ای خدای من! این رفتار را با کسی میکنی که ترسش از تو، از امیدش به تو بیشتر است؛ و نومیدیاش از نجات، از امیدش به رهایی پابرجاتر است؛ نه اینکه نومیدیاش از باب یأس از رحمت تو، یا امیدش بر اساس مغرور بودن به کرم تو باشد؛ بلکه از این جهت است که خوبیهایش نسبت به گناهانش اندک و دلایلش در مورد وظایفی که برعهدهاش بوده، سست و بیپایه است.
ای خدای من! شایستهای که کاملان در راستگویی و درستکرداری به تو مغرور نشوند؛ و گنهکاران از تو ناامید نگردند؛ زیرا تو پروردگار بزرگی هستی که احسانت را از احدی منع نمیکنی و درگرفتن حق خود به کسی سختگیری روا نمیداری.
یادت از یاد شدگان برتر است و نامهایت از آنچه که منسوبین به آن نامیده میشوند، پاک و منزّه است؛ و نعمتت در میان تمام آفریدهها پراکنده و پخش است. تو را بر تمام آنچه از اوصافت بیان شد سپاس؛ ای پروردگار جهانیان!