تبصرة العوام فی معرفة مقالات الانام (کتاب)

از ویکی شیعه
تبصرة العوام فی معرفة مقالات الانام
اطلاعات کتاب
نویسندهمرتضی بن قاسم داعی حسنی رازی
موضوعفرق
سبکاستدلالی
زبانفارسی
مجموعهیک جلد
اطلاعات نشر
ناشراساطیر
تاریخ نشر۱۳۶۴ش


تَبْصِرَةُ الْعَوام فی مَعْرِفَه مَقالات الْاَنام مشهور به تبصرة العوام کتابی دربارۀ ادیان و مذاهب بوده که در سال ۶۳۰ به نگارش درآمده است. در متن اصلی کتاب ذکری از نام مؤلف نیست، به همین دلیل کتاب به اشتباه به مرتضی بن قاسم داعی حسنی رازی منسوب شده بوداما نویسنده کتاب جمال الدین محمد بن حسین بن حسن رازی آبی است و این مطلبی است که در ترجمه عربی این اثر که در همان سده هفتم نگاشته شده به آن تصریح شده است. نویسنده، اثر دیگری به نام نزهه الکرام دارد. نویسنده در این کتاب ابتدا به ذکر ادیان پیش از اسلام پرداخته و سپس در مباحث مربوط به اسلام، با اصل قرار دادن دو فرقۀ شیعه و اهل سنت، به توضیح حدیث افتراق و شمارش شاخه‌های متعدد این دو فرقه اصلی و اثبات ناجی بودن مذهب اثناعشریه پرداخته است.


نام نویسنده

نام مؤلف در متن کتاب به صراحت نیامده است[۱] بنابراین اختلافاتی در تعیین نام نویسنده به وجود آمده است.

علم الهدی

در برخی کتب چاپی مؤلف سید مرتضی علم الهدی (۳۵۵-۴۳۶ ه‍.ق) ذکر شده است که در متن اصلی کتاب ذکری از آن به میان نیامده ولی در حاشیه برخی نسخ اضافه شده است[۲] با توجه به تاریخ تخمینی تألیف این اثر- یعنی در حدود یک قرن و نیم پس از درگذشت سید مرتضی- انتساب به ایشان صحیح نیست.[۳]همچنین باید به این نکته مهم اشاره کرد که گرچه نام و نسب نویسنده، در آغاز و انجام نسخۀ عربی چند بار تکرار شده است، اما لقب «المرتضی» در آن دیده نمی‌شود. اهمیت این ترجمه بدان سبب است که مترجم به نسخۀ اصل دست نویس دسترسی داشته است.[۴]

سید مرتضی رازی

همچنین این سخن که مؤلف، معاصرِ ابوحامد محمد غزالی (۴۵۰ ۵۰۵ق) بوده و در مناظره‌ای که بین این دو درباره امامت صورت گرفته، بر غزالی چیره و موجب تغییر مذهب وی شده است[۵]از نظر تاریخی پذیرفتنی نیست.[۶] آقا محمدعلی کرمانشاهی نیز در مقامع الفضل در احتمال وقوع این مناظره تردید کرده است[۷] شوشتری[۸] نیز بر ناسازگاری این مناظره با مسلّمات تاریخی تأکید کرده و مناظره را میان غزالی و سیدمرتضی ثانی، برادرزادة علم الهدی و پسر سید رضی، ذکر کرده است؛ اما افندی اصفهانی[۹] این «توجیه» را «غیروجیه» خوانده و ضمن نقل و رد نظر کسانی که تبصرة العوام را تألیف سیدمرتضی ثانی می‌دانند، قول مشهور را پذیرفته است. حکایتی درباره سید مرتضی رازی و تشیع غزالی توسط وی مشهور است و برخی به سبب نفی انتساب تبصره العوام از رای به نفی اصل این حکایت پرداخته اند. در حالی که آن واقعه ارتباطی با اثبات یا نفی انتساب تبصره العوام به رازی ندارد و در باب تشیع غزالی سوای بحث تبصره العوام نیز می توان به حکایت مناظره رازی با غزالی پرداخت.[۱۰]

قول مشهور: سید مرتضی بن قاسم داعی حسنی رازی

بنابر قول مشهور، کتاب را مرتضی بن قاسم داعی حسنی رازی تألیف کرده است. اما این انتساب را نمی‌توان تأیید کرد، زیرا وی و برادرش، ابوحارث مجتبی بن داعی، هر دو از مشایخ منتجب الدین رازی (متوفی بعد از ۵۸۵ ه‍.ق) بوده‌اند، اما منتجب الدین در آثار خود هیچ اشاره‌ای به چنین تألیفی از مرتضی بن قاسم نمی‌کند. بعلاوه، عدم تطبیق زمان تألیف تبصرة العوام با تاریخ حیات این شخص حاکی از نادرستی این قول است.[۱۱]

سید مرتضی رازی

انتساب کتاب به سید مرتضی رازی که در گزارش ریو در فهرست نسخ خطی فارسی در موزۀ بریتانیا[۱۲] صحیح نبوده و نیز اعجاز حسین کنتوری که به نسخه کهنی از این کتاب دسترسی داشته است،[۱۳]، به شناخت مؤلف این اثر کمکی نمی‌کند.[۱۴]

ابوالفتوح رازی

همچنین تبصرة العوام را از آثار ابوالفتوح رازی، مفسر مشهور شیعی، نیز برشمرده‌اند، ولی از آنجا که وفات وی را حدوداً در نیمة اول قرن ششم دانسته‌اند، این انتساب نادرست خوانده شده است.[۱۵] گذشته از این، ابوالفتوح رازی به تصوف گرایش داشته است و ذمّ صوفیه در تبصرة العوام دلیل دیگری بر نادرستی این انتساب است.[۱۶]

جمال الدین محمد بن حسین بن حسن رازی آبی

شیخ حسین بطیطی، مترجم این کتاب به عربی، به اصلِ دست نویس کتاب تبصرة العوام دسترسی داشته و انجامۀ نویسنده را عینا نقل کرده است. بنابر انجامۀ یادشده، جمال الدین محمد بن حسین بن حسن رازی در ۱۰ شعبان ۶۳۰ ه‍.ق در شیراز، نوشتن کتاب تبصرة العوام را به پایان برده است.[۱۷]. همچنین بطیطی نسبت «آبی» را نیز به نسبت رازی نویسنده افزوده[۱۸] و آبه یا آوه در نزدیکی قم، یکی از کهن‌ترین سکونت گاه‌های شیعی در ایران بوده است.[۱۹] بر اساس این نسبت، نویسنده تبصرة العوام، یا دست کم خاندان او اهل آوۀ قم بوده، یا مدتی در انجا سکونت داشته‌اند.

تاریخ نگارش

در ترجمه عربی کتاب که بدان اشاره شد، به تاریخ اتمام نگارش این اثر در سال۶۳۰ تصریح شده است. پیش از شناخت تاریخ دقیق نگارش کتاب، عباس اقبال در مقدمه تصحیح کتاب، بر اساس قرائنی تاریخ تقریبی نگارش را بعد از سال۶۰۰ و پیش از ۶۵۳ دانسته بود. طبق نوشتۀ مؤلف[۲۰] پیروان حسن صباح تا زمان وی باقی بوده و شوکت و مُکنت داشته‌اند. از آنجا که آنان تا حملة هولاکو در ۶۵۳ ه‍.ق قدرت را در دست داشته‌اند، این کتاب باید پیش از این تاریخ نگاشته شده باشد. همچنین صاحب اثر در چند جا[۲۱] با اشاره به آثار و شهرت فخررازی (۵۴۳ ۶۰۶ ه‍.ق) نظر او را در کنار نظر باقلاّنی و غزالی می‌آورد و از یکی از مجالس وعظ او در خوارزم مطلبی نقل می‌کند. بدین ترتیب، تبصرة العوام در دورة شهرت فخررازی و پیش از شکست پیروان حسن صبّاح به نگارش درآمده است.[۲۲]

امتیازات کتاب

اثری برای عامه

تبصرة العوام فی معرفة مقالات الانام، همچنان که از نام آن پیداست، به توضیح گفته‌ها و نظریات برای عامة مردم می‌پردازد. در برخی گزارش ها[۲۳] تبصرة العوام را قدیمی‌ترین کتاب شیعی فارسی در موضوع ادیان و مذاهب دانسته‌اند، و این در حالی است که کتاب فارسی بیان الادیان حدود یک قرن ونیم پیش از آن در همین حوزه تألیف شده بود[۲۴] احتمالاً اینان شیعی بودن مؤلف بیان الادیان را قطعی ندانسته‌اند. تبصرة العوام و بیان الادیان هر دو کتاب‌هایی فارسی در موضوع ادیان و مذاهب‌اند که از قبل از استیلای مغول بجا مانده‌اند.

نثری روان اما جامع

ادبیات تبصرة العوام از جهت روانی کلام و فصاحت در حد بیان الادیان نیست، اما به جهت تفصیل مطالب و گستردگی و جامعیت، مهم‌تر از آن است.[۲۵]در مجموع، اطلاعات گسترده، باریک بینی، دسترسی به منابع فراوانِ دستِ اول[۲۶] و سعة مشربِ مؤلف، اثری ارزشمند در این زمینه پدید آورده است. مثلاً مؤلف در وجه تسمیة فرقه‌ها، به معنای ممدوح و نیز معنای مذموم آنها -که بیشتر دست آویز دشمنان هر فرقه است- اشاره می‌کند[۲۷] و یا در ابتدای بحث از فرقه‌های منسوب به اسلام، به دقت، معنای متفاوت دین و ایمان و اسلام را ذکر کرده و میان اسلام و استسلام تمایز قایل می‌شود[۲۸] به نظر اقبال[۲۹] مؤلف تبصرة العوام در نقل حکایات فرقه‌های غیرامامیه و رد گفته‌های آنها از تعصب به دور نبوده و در طرح آرا سعی در رد آرای سخیف و ضعیف داشته است؛ این نظر اقبال در منابع دیگر نقل شده است[۳۰]اما از مقایسة تبصرة العوام با دیگر کتابهای آن دوره در موضوع ادیان و مذاهب، به نظر می‌رسد که در این داوری چندان جانب انصاف رعایت نشده است.

لحن احتجاجی

یکی از مشخصه‌های کتاب، لحن احتجاجی نویسنده است که بر همهٔ مطالب کتاب غلبه دارد. رازی در آغاز تصریح می‌کند که این کتاب را به خواهش «جماعتی از سادات عظام و علماء و غیرهم» نوشته است.[۳۱]

آیینه عصر خود

روزگار تألیف تبصرة العوام از لحاظ مجادلات مذهبی، بسیار مورد توجه است و نگارش کتاب‌های متعدد در این حوزه شاهدی بر این مدعاست[۳۲] تبصرة العوام به نوعی نشان دهندة الگوی دینی ایران عصر سلجوقی است و به جهت اطلاعاتی که از توزیع جغرافیایی مراکز مذهبی آن عصر به دست می‌دهد، اهمیت دارد.[۳۳] ناگفته نماند که برخی گزارش‌های تاریخی وی نیز از خطا به دور نیست[۳۴]، اما به دلیل چند اشتباه و صرفاً به این دلیل که مؤلف از علمای حدیث بوده نباید کتاب را از حیث اطلاعات تاریخی ضعیف شمرد.

محتویات کتاب

تبصرة العوام در ۲۶ باب تنظیم شده و نویسنده فهرستی از باب‌های کتاب را در مقدمه ارائه داده است.[۳۵]

باب‌های اول تا سوم

باب نخست به «مقالات فلاسفه و امثال ایشان» اختصاص یافته[۳۶] که بطور کلی بر آراء ابونصر فارابی تکیه کرده[۳۷] و معتقد است که «این قوم را خبط بسیار است».[۳۸] دو باب بعدی به بیان «مقالات مجوس [زرتشتیان] و دین ایشان»[۳۹] و «بعضی مقالات جهودان[یهودیان]، ترسایان [مسیحیان] و صابئین [مندائیان]»[۴۰] پرداخته است.

باب‌های چهارم تا هجدهم

باب چهارم تا باب هجدهم، مشتمل بر «ذکر اصل فرق اسلامی و مقالات ایشان» است.[۴۱] وی در بیان فرق اسلامی، بنابر حدیث افتراق، تعداد فرقه‌ها را ۷۳ می‌داند، اما معتقد است که در اصل، همه فرقه‌ها شاخه‌های دو فرقه اهل سنّت و شیعه‌اند که دشمنانِ هر یک آنها را به ترتیب نواصب و روافض خوانده‌اند[۴۲] احتمالاً نام تبصرة العوام فی تفصیل مذاهب المِلّتین[۴۳] که برای این کتاب ذکر شده، به این تقسیم‌بندی ناظر است.

مقدس اردبیلی[۴۴] می‌نویسد که الفصول التامّة، اثر عربی منسوب به این مؤلف، بر اساس این دو فرقه تقسیم بندی شده است. مؤلف تبصرة العوام پس از طرح مسئله جانشینی پیامبر اکرم صلی اللّه علیه وآله وسلم و رد نظر اهل سنّت[۴۵]، در فصل‌های بعد به ذکر فرقه‌های خوارج، معتزله، مُشَبّهه و مُجَسِّمه می‌پردازد.[۴۶]

حدیثی که مؤلف به نقل از کتاب قاضی محمد بن اسحاق زوزنی از پیامبر اکرم در باب پیشگویی تمام جزئیات ظهور فرقة کرّامیه و لعن آنها نقل می‌کند[۴۷]، حکایت از مخالفت‌های شدید با ابوعبداللّه کرّام در آن دوره دارد.

مؤلف مذاهب فقهی اهل سنّت را در فصل مُشبّهه طرح می‌کند و آنها را در تقسیم بندی نه چندان مرتبی هفت فرقه برمی‌شمارد.[۴۸] گزارش نسبتاً مفصّل وی از عقاید اشعری، برخلاف گزارش ابوالمعالی در بیان الادیان، احتمالاً نشانه‌ای از اطلاعات وسیع‌تر اوست.[۴۹]

مؤلف در باب دوازدهم به «مقالات اهل تناسخ»[۵۰] و در باب شانزدهم[۵۱] به فرقه‌های صوفیه نظر دارد و آنها را شش فرقه می‌داند (و جالب آنکه حلاج را ساحر می‌خواند). در باب بعد، با طعنه، اقوال بزرگان تصوف را از رسالة قشیریه نقل می‌کند.[۵۲] به نظر وی، صوفیان همه از اهل سنّت‌اند و این دلیل محکمی بر محکومیت آنها است. ظاهراً در این دوره شیعیان، به مراتب، بیشتر از اهل سنّت با صوفیه دشمنی می‌ورزیدند و احتمالاً از میان شیعه هنوز بزرگانی در تصوف برنخاسته بودند.[۵۳]

در باب‌های بعد به قومی که مدعی اهل سنّت و جماعت بوده‌اند تعریض دارد، از جمله به عبدالقاهر بغدادی که در الفرق بین الفرق، فرقة خود را ناجی می‌داند.[۵۴]

باب‌های نوزدهم تا بیست و ششم

در ادامه، مؤلف به مسائل دیگری از جمله فرقه‌های شیعی، ناجی بودن اثناعشریه، احادیثی در‌شان اهل بیت، عقاید اثناعشریه، حکایت فدک و فضایح بنی امیه پرداخته است.[۵۵] وی شیعه را به چهار فرقه تقسیم می‌کند که تا زمان وی باقی بوده‌اند: امامیان، زیدیان، اسماعیلیان، نُصَیریان، و فرقة اخیر را نیز به هفده فرقة کوچک‌تر تقسیم می¬کند. او[۵۶] می‌نویسد که این قوم را در هر جا با نامی می‌خوانند؛ در اصفهان خرّمیه، در قزوین و ری مزدکی و سنبادی، در ماهین مُحَمِّره، در آذربایجان قولیه و در ماوراءالنهر مُغان.[۵۷]

روش نویسنده

نویسنده در ترتیب باب‌ها از طرح خاصی پیروی نمی‌کرده است. مثلا در باب پنجم که به «ذکر فرق خوارج و مقالات و ابتدای کار ایشان» اختصاص یافته است،[۵۸] نویسنده ضمن بیان اینکه هر فرقه‌ای «دعوی کنند که دین و اسلام و ایمان آنست که اعتقاد ایشان است» لازم دیده است تا نخست از «ذکر دین و ایمان و اسلام» یاد کند.[۵۹]

مآخذ کتاب

کتاب تبصرة العوام از حیث منابع نیز قابل توجه است. به ویژه که پاره‌ای از مآخذ نویسنده از میان رفته، و یا هنوز به دست نیامده است. مسلم است که رازی در بیان آراء و عقاید ادیان و مذاهب، در بسیاری از موارد بر منابع فرقه‌شناسی تکیه داشته، و از آنها تأثیر پذیرفته است. اما در موارد خاصی برای بیان عقاید اصحاب ادیان و فرق، به مآخذ خود تصریح کرده است. مثلا در باب دیانت زرتشتی از دو کتاب خاص ایشان نام برده[۶۰] و همچنین در مباحث مربوط به تاریخ سده یکم ق. از آثار واقدی و بلاذری یاد کرده است.[۶۱]

از جمله مآخذ مهم او، کتابی است از محمد بن عبدالکریم شهرستانی (د۵۴۸ق) در شرح سوره یوسف[۶۲] از دیگر مآخذ نویسنده تبصرة العوام می‌توان این آثار را نام برد: مختلف الحدیث[۶۳] و المعارف[۶۴] از ابن قتیبه، تاریخ ابوبکر خوارزمی[۶۵]، محاضرات راغب اصفهانی[۶۶]، القسطاس المستقیم محمد غزالی[۶۷]، الزینه ابوحاتم رازی[۶۸] و مقالات ابوالحسن اشعری از ابن فورک.[۶۹]

چاپ ‌ها

ظاهراً تبصرة العوام اول بار در ۱۲۹۶ در لاهور و سپس در ۱۳۰۹ و ۱۳۱۳ در تهران، به ضمیمة کتاب قصص العلماء اثر میرزا محمد تنکابنی، و در ۱۳۱۳ش به تصحیح اقبال در تهران منتشر شد[۷۰] شیخ حسین بطیطی نیز این کتاب را به عربی ترجمه کرد و به ضمیمة قصص العلماء در ۱۳۰۴ و ۱۳۱۹ چاپ کرد.[۷۱]

آثار دیگر مؤلف

از دیگر آثار مؤلف تبصرة العوام، الفصول التامّة فی هدایة العامة و نزهة الکرام و بستان العوام را ذکر کرده‌اند که به عربی نوشته شده‌اند. چنان که از عنوان این سه کتاب برمی‌آید و خود مؤلف نیز در آخر نزهة الکرام اشاره کرده، وی برای ترویج مذهب شیعی و برای تودة عوام کتاب می‌نوشته است. او در کتاب نزهة الکرام به بحث از فضایل امامان اثناعشری پرداخته است.[۷۲]

پانویس

  1. افندی اصفهانی، ریاض العلماء و حیاض العلماء، ج۳، ص۳۰۸.
  2. تبصرة العوام، ص۱، پانویس۱.
  3. نفیسی، تاریخ نظم ونثر در ایران و درزبان فارسی تا پایان قرن دهم هجری، ج۱، ص۷۲، ۱۳۰؛ صفا، تاریخ ادبیات در ایران، ج۲، ص۱۰۳۳.
  4. بطیطی، ترجمه تبصرۀ العوام، گ ۱۷۶ الف.
  5. مقدس اردبیلی، حدیقة الشیعة، ج۲، ص۷۴۱؛ شریف لاهیجی، محبوب القلوب، ج۲، ص۵۳۶؛ آقابزرگ طهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۳، ص۳۱۸ ۳۱۹.
  6. شبیری زنجانی، «مؤلف تبصرة العوام»، درسهایی از مکتب اسلام، ش۸، ص۴۶، ش۱۰، ص۵۸.
  7. رجوع کنید به همائی، غزالی نامه، ص۳۲۷.
  8. مجالس المؤمنین، ج۲، ص۱۹۲۱۹۳.
  9. ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، ج۳، صص۳۰۷۳۰۸.
  10. غزالی در ترازوی نقد؛ محمدعلی نجفی و عظیم عابدینی؛ ص۳۲۹ تا ۳۵۹ و گلشن ابرار؛ ج۱۳؛ ص ۲۱ تا۴۳.
  11. شبیری زنجانی، «مؤلف تبصرة العوام»، درسهایی از مکتب اسلام، ش۱۰، صص۵۵۵۷؛ تبصرة العوام، مقدمة اقبال، ص(و ح).
  12. ذیل ماده.
  13. کنتوری، کشف الحجب و الاستار، ص۹۶.
  14. صفا، تاریخ ادبیات در ایران، ج۲، ص۱۰۳۳۱۰۳۴؛ تبصرة العوام، مقدمة اقبال، ص(و، ح).
  15. آقابزرگ طهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۳، ص۳۲۰.
  16. افندی اصفهانی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، ج۲، صص۱۵۸۱۵۹؛ تبصرة العوام، مقدمة اقبال، ص(ه).
  17. نک: بطیطی، ترجمه تبصرة العوام، گ ۱۷۶ الف
  18. بطیطی، ترجمه تبصرۀ العوام، گ ۱۷۵ الف.
  19. نک: کچویی قمی، انوارالمشعشعین، ج۱، صص۵۶۲ به بعد.
  20. تبصرة العوام، ص۱۸۳.
  21. تبصرة العوام، صص۱۲۰و۱۷۵و۲۵۳.
  22. تبصرة العوام، مقدمة اقبال، ص(ب ج، ز)؛ شبیری زنجانی، «مؤلف تبصرة العوام»، درسهایی از مکتب اسلام، ش۸، صص۴۷۴۹؛ دانش‌پژوه، «کتابشناسی فرق و ادیان»، فرهنگ ایران زمین، ج۱۲، صص۱۰۲۱۰۴؛ برای آگاهی از دیگر گزارش‌های مورد استناد در این باره رجوع کنید به شبیری زنجانی، «مؤلف تبصرة العوام»، درسهایی از مکتب اسلام، ش۹، صص۵۴۵۷.
  23. رجوع کنید به دانشنامه زبان و ادب فارسی، ذیل ماده؛ نفیسی، تاریخ نظم ونثر در ایران و درزبان فارسی تا پایان قرن دهم هجری، ج۱، ص۷۲؛ صفا، تاریخ ادبیات در ایران، ج۲، ص۲۶۶.
  24. تبصرة العوام، مقدمة اقبال، ص(الف).
  25. تبصرة العوام، مقدمة اقبال، ص(الف)؛ براون، تاریخ ادبی ایران، ج۲، کتاب دوم، ص۲۸۰؛ صفا، تاریخ ادبیات در ایران، ج۲، ص۲۶۶.
  26. برای نام منابع رجوع کنید به تبصرة العوام، ص۲۹۵.
  27. تبصرة العوام، ص۲۸.
  28. تبصرة العوام، صص۳۶-۳۸.
  29. تبصرة العوام، مقدمه، ص(الف-ب).
  30. برای نمونه رجوع کنید به دایرة المعارف تشیع، ذیل مادّه؛ صفا، تاریخ ادبیات در ایران، ج۲، ص۱۰۳۴.
  31. تبصرة العوام، ص۱
  32. براون، تاریخ ادبی ایران، ج۲، کتاب دوم، ص۲۸۰.
  33. باسانی، «دین در دورة سلجوقی»، در تاریخ ایران کیمبریج، ج۵: از آمدن سلجوقیان تا فروپاشی دولت ایلخانان، ص۲۷۲، برای آگاهی بیشتر رجوع کنید به ص۲۸۰.
  34. برای نمونه رجوع کنید به شبیری زنجانی، «مؤلف تبصرة العوام»، درسهایی از مکتب اسلام، ش۹، صص۵۸ ۵۹.
  35. تبصرة العوام، صص۲-۳.
  36. تبصرة العوام، صص۴-۱۲.
  37. تبصرة العوام، ص۵.
  38. تبصرة العوام، ص۱۰.
  39. تبصرة العوام، صص۱۳-۲۱.
  40. تبصرة العوام، صص۲۲-۲۷.
  41. تبصرة العوام، ص۲۸ به بعد.
  42. تبصرة العوام، ص۲۸.
  43. رجوع کنید به نفیسی، تاریخ نظم ونثر در ایران و درزبان فارسی تا پایان قرن دهم هجری، ج۱، ص۱۳۰.
  44. حدیقة الشیعة، ج۲، ص۷۴۱.
  45. تبصرة العوام، صص۲۹۳۵.
  46. تبصرة العوام، صص۳۸۹۰.
  47. تبصرة العوام، ص۶۵.
  48. تبصرة العوام، ص۷۵؛ نیز رجوع کنید به باسانی، «دین در دورة سلجوقی»، در تاریخ ایران کیمبریج، ج۵: از آمدن سلجوقیان تا فروپاشی دولت ایلخانان، ص۲۷۲.
  49. تبصرة العوام، صص۱۰۸۱۲۲.
  50. تبصرة العوام، صص۸۷-۹۰.
  51. تبصرة العوام، ص۱۲۲۱۳۳.
  52. تبصرة العوام، صص۱۳۴۱۴۱.
  53. باسانی، «دین در دورة سلجوقی»، در تاریخ ایران کیمبریج، ج۵: از آمدن سلجوقیان تا فروپاشی دولت ایلخانان، صص۲۸۴۲۸۵؛ صفا، تاریخ ادبیات در ایران، ج۲، صص۲۲۲ ۲۲۳.
  54. تبصرة العوام، صص۱۴۲ ۱۶۵.
  55. تبصرة العوام، صص۱۶۷۲۷۲.
  56. تبصرة العوام، صص۱۸۰۱۸۱.
  57. شهرستانی، الملل و النحل، ج۱، ص۲۸۹.
  58. تبصرة العوام، صص۳۶-۴۶.
  59. تبصرة العوام، ص۳۶.
  60. تبصرة العوام، ص۱۶.
  61. تبصرة العوام، صص۳۰، ۳۲، ۴۶، ۲۱۶.
  62. تبصرة العوام، ص۱۶۰؛ برای این اثر، نک: یاقوت، ۳/۳۴۴.
  63. تبصرة العوام، ص۵۲.
  64. تبصرة العوام، ص۲۲۰.
  65. تبصرة العوام، ص۹۴.
  66. تبصرة العوام، ص۱۰۳.
  67. تبصرة العوام، ص۱۱۸.
  68. تبصرة العوام، ص۱۴۶.
  69. تبصرة العوام، ص۱۱۱.
  70. دانشنامه زبان و ادب فارسی، ذیل ماده.
  71. آقابزرگ طهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۳، ص۳۱۹؛ نیز رجوع کنید به دانش پژوه، «کتابشناسی فرق و ادیان»، فرهنگ ایران زمین، صص۱۰۲۱۳۰.
  72. مقدس اردبیلی، حدیقه الشیعه، ج۲، ص۷۴۱؛ آقابزرگ طهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۳، ص۳۱۹، ج۲۴، ص۱۲۳؛ دانش پژوه، «کتابشناسی فرق و ادیان»، فرهنگ ایران زمین، صص۱۰۵و۱۱۸۱۲۰؛ نیز رجوع کنید به افشار، «کتابی از مؤلف تبصرة العوام»، مجلة دانشکدة ادبیات دانشگاه تهران، سال۷، ش۲، صص۴۳۴۵.

منابع

  • تبصرة العوام فی معرفة مقالات الانام، منسوب به سید مرتضی بن داعی حسنی رازی، تهران، چاپ عباس اقبال، ۱۳۶۴ ه‍.ش.
  • دانشنامه زبان و ادب فارسی، به سرپرستی اسماعیل سعادت، ج۲، تهران، فرهنگستان زبان و ادب فارسی، ۱۳۸۶ ه‍.ش، (از سید محمد عمادی حائری).
  • دایرة المعارف تشیع، زیرنظر احمد صدر حاج سیدجوادی، کامران فانی، و بهاءالدین خرمشاهی، تهران، ۱۳۶۶ ه‍.ش، ذیل «تبصرة العوام» (از حسن انوشه).
  • آ. باسانی، دین در دوره سلجوقی، در تاریخ ایران کیمبریج، ج۵: از آمدن سلجوقیان تا فروپاشی دولت ایلخانان، گردآوری جی.آ.بویل، ترجمة حسن انوشه، تهران، ۱۳۶۶ ه‍.ش.
  • افشار، ایرج، کتابی از مؤلف تبصرة العوام، مجله دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، سال۷، ش۲، دی ۱۳۳۸ ه‍.ش.
  • افندی اصفهانی، عبداللّه بن عیسی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، قم، نشر احمد حسینی، ۱۴۰۱ ۱۴۱۵ ه‍.ق.
  • براون، ادوارد گرانویل، تاریخ ادبی ایران، ج۲، کتاب دوم، از سنایی تا سعدی، ترجمة غلامحسین صدری افشار، تهران، ۱۳۵۷ ه‍.ش.
  • بطیطی، حسین، ترجمه تبصرة العوام، نسخه خطی کتابخانه شمارۀ ۲ مجلس شورای اسلامی (سنای سابق)، شم ۱۲۵۶.
  • دانش پژوه، محمدتقی، کتابشناسی فرق و ادیان، فرهنگ ایران زمین، ج۱۲، شهریور ۱۳۴۴ ه‍.ش.
  • شبیری زنجانی، موسی، مؤلف تبصرة العوام، درس‌هایی از مکتب اسلام، ش۸ تیر۱۳۳۸ ه‍.ش، ش۹ مرداد۱۳۳۸ ه‍.ش، ش۱۰ شهریور۱۳۳۸ ه‍.ش.
  • شریف لاهیجی، محمدبن علی، محبوب القلوب، عکس نسخة خطی موجود در کتابخانة بنیاد دایرة المعارف اسلامی.
  • شوشتری، نوراللّه بن شریف الدین، مجالس المؤمنین، تهران، بی‌جا، ۱۳۵۴ ه‍.ش.
  • شهرستانی، محمد بن عبدالکریم، الملل و النحل، قاهره: چاپ احمد فهمی محمد، ۱۳۶۷ ۱۳۶۸ه‍.ق/ ۱۹۴۸ ۱۹۴۹ م، چاپ افست بیروت، بی‌تا.
  • صفا، ذبیح اللّه، تاریخ ادبیات در ایران، ج۲، تهران، بی‌جا، ۱۳۳۹ ه‍.ش.
  • طهرانی، شیخ آقابزرگ، الذریعه الی تصانیف الشیعه، بیروت، دارالضواء، ۱۴۰۳ ه‍.ق/۱۹۸۳م.
  • کچویی قمی، محمد علی، انوار المشعشعین، به کوشش محمد رضا انصاری قمی، قم: ۱۳۸۱ ه‍.ش.
  • کنتوری، اعجاز حسین بن محمد قلی، کشف الحجب و الاستار عن اسماء الکتب و اَلاسفار، قم، بی‌جا، ۱۴۰۹ ه‍.ق.
  • گروه نویسندگان؛ گلشن ابرار: زندگی اسوه‌های علم و عمل از سیدمرتضی رازی تا سیدمصطفی شریعت‌موسوی؛ ج۱۳؛ قم؛ پژوهشکده باقرالعلوم(ع)؛ ۱۳۹۶ش.
  • مقدس اردبیلی، احمد بن محمد، حدیقة الشیعة، قم، چاپ صادق حسن زاده، ۱۳۷۷ ۱۳۷۸ ه‍.ش.
  • نجفی، محمدعلی و عظیم عابدینی، غزالی در ترازوی نقد، قم؛ میراث ماندگار؛ ۱۳۹۶ش.
  • نفیسی، سعید، تاریخ نظم و نثر در ایران و در زبان فارسی تا پایان قرن دهم هجری، تهران، بی‌جا، ۱۳۶۳ ه‍.ش.
  • همائی، جلال الدین، غزالی نامه، تهران، بی‌جا، ۱۳۴۲ ه‍.ش.
  • یاقوت، بلدان.
  • Charles Rieu, Catalogue of the Persian manuscripts in the British Museum , London ۱۹۶۶, Supplement , ۱۹۷۷.

پیوند به بیرون

کنکاشی در جریان تفکر شیعی در نیمه اول قرن هفتم، افکار و آثار محمد بن حسین بن حسن رازی آبی