بتپرستی
بُتْپَرَستی به پرستش بت به جای پرستش خدا گفته میشود. حدود یک چهارم آیات قرآن در رابطه با بتپرستی و مسائل پیرامون آن است. آیات و روایات زیادی در رابطه با منع از بتپرستی، سرزنش بتپرستان، انذار و عاقبت بد بتپرستان وجود دارد.
«بُت»، تندیسی است که بتپرستان به شکلهای گوناگون مانند انسان، حیوان و غیر آن میساختند و بهجای خدا پرستش میکردند؛ و بتپرست به کسی گفته میشود که بت را وسیله تقرب به خدا قرار داده و آنرا پرستش میکند. فقیهان نیز در بابهای تجارت، ضمان و قسم در رابطه با بتپرستی صحبت کردهاند. صاحب جواهر پرستش بت را حرام و شرک میداند. در قرآن به بتپرستی اقوام مختلف مانند قوم حضرت نوح(ع)، حضرت ابراهیم(ع)، حضرت یوسف(ع)، حضرت شعیب(ع)، حضرت موسی(ع)، حضرت عیسی(ع)، حضرت الیاس(ع)، و نیز در دوران پیامبر اسلام(ص) پرداخته است. بتپرستی به انگیزههای زیادی انجام میگرفت ولی دو دلیل مهم آن جهل و تقلید کورکورانه افراد بتپرست است.
وهابیان بهدلیل اینکه شیعیان اهلبیت(ع) را شفیع خود قرار میدهند قائل به بتپرستی شیعیان هستند در حالیکه خداوند خود اذن شفاعت به اهلبیت(ع) داده است و این مسأله با اینکه بتپرستان بتها را شفیع قرار میدهند متفاوت است. همچنین شیعیان معتقدند که پدر و مادر و اجداد پیامبران و ابوطالب پدر حضرت علی(ع) موحد بودند. افراد بتپرست برای بتهای خود نامهای مخصوصی قرار میدادند که «لَات» و «عُزَّی» و «مَنَات» و «وَدّ» و «سُوَاع» و «یَغُوث» و «یَعُوق» و «نَسْر» نام بتهایی است که در قرآن به طور خاص به آنها اشاره شده است. بتهایی که بتپرستان در کعبه قرار داده بودند، در فتح مکه بهدست پیامبر(ص) و حضرت علی(ع) شکسته شد. از جمله راهکارهایی که خداوند در قرآن برای جلوگیری از بتپرستی بیان کرده است میتوان به توجه دادن به: مالکیت حقیقی و دعوت رسولان و توجه دادن به عاقبت بتپرستی اشاره کرد. قرآن در آیات بسیاری به عاقبت بتپرستی اشاره کرده است؛ از جمله اینکه بتپرستی در حقیقت ظلم به خود است و عذاب الهی را بهدنبال دارد و در نتیجه چنین شخصی شایستگی مقام امامت را پیدا نمیکند، و موجب گمراهی از راه حق میشود و سرزنش خداوند و پیامبران را بهدنبال دارد و در انتها نیز بتها و بتپرستان هیزم جهنم و جاودانه در آن خواهند بود.
مفهوم و جایگاه
بتپرستی به پرستش بت به جای پرستش خدا گفته میشود[۱] و «بُت»، تندیسی است که بتپرستان به اشکال گوناگون مانند انسان، حیوان و ترکیبی از آندو از موادی مانند سنگ، چوب ، عاج و غیر آن میساختند و بهجای خدا پرستش میکردند[۲] و بتپرست به کسی گفته میشود که بت را وسیله تقرب بهخدا قرار داده و آنرا پرستش میکند.[۳] در قرآن[۴] و روایات،[۵] از بتپرستی سخن آمده است به گونهای که در قرآن کریم حدود یک چهارم آیات در رابطه با مبارزه با شرک و بتپرستی است.[۶] مفسران[۷] نیز ذیل آیات مربوط به بتپرستی، مباحثی مطرح کردهاند. براساس آیات قرآن بزرگترین باطل از نظر اعتقادات بتپرستی است و بههمین دلیل پیامبران با روشهای مختلف مردم را به یکتاپرستی دعوت میکردند.[۸] همچنین بتپرستی یکی از مسائل دانش فقه است و فقیهان در خصوص حرمت ساخت بت، و دیگر مسائل مربوط به آن در باب تجارت، ضمان و قسم بحث کردهاند.[۹]
حرمت بتپرستی
متکلمان بتپرستی را شرک در عبادت میدانند و معتقدند که بتپرستی پیش از آنکه شرک در عبادت باشد در حقیقت شرک در ربوبیت و نتیجه آن است.[۱۰] به عقیده صاحب جواهر پرستش بت، حرام است[۱۱] ساختن بت به جهت حرمت منافع آن حرام شده است؛ ازاینرو ساختن، نگهداری، عاریه دادن و نیز هر نوع کسب با آن مانند اجارهدادن، فروختن و مانند آن، حرام و معامله با آن باطل است.[۱۲]
تاریخچه بتپرستی
در قرآن به بتپرستی اقوام مختلف پرداخته است که در زیر اشارهای به هر کدام میشود.
- از قوم حضرت نوح(ع) تا قوم حضرت ابراهیم(ع): تفسیر اطیب البیان رواج بتپرستی را از زمان حضرت نوح(ع) دانسته است.[۱۳] قوم عاد هم مردمی بتپرست دانسته شدهاند.[۱۴] آنها از دستورات هر زورگویی پیروی میکردند و همین گوش به فرمان جباران بودن، آنان را از پیروی حضرت هود(ع) و پذیرفتن دعوتش بازداشت.[۱۵] قوم ثمود نیز بتپرست بوده و هفتاد بت و چندین بتکده داشتند و هیچکس حق نداشت آن بتکدهها را بهعنوان مالکیت تصرّف کند، یا مرده خود را در آنجا دفن نماید، اگر کسی تخلف میکرد، میگفتند: متخلفین مورد لعن هُبَل و منوت قرار خواهند گرفت.[۱۶]
- از قوم حضرت ابراهیم(ع) تا قوم حضرت موسی(ع): مکارم شیرازی بابِل را در زمان حضرت ابراهیم(ع)، از مراکز بتپرستی میداند.[۱۷] قوم حضرت یوسف(ع) نیز بتپرست بودند. مفسران جمله حضرت یوسف(ع) را خطاب به زندانیان همراهش[۱۸] اشاره به این میدانند که آنها خدایانی از سنگ و چوب ساخته بودند.[۱۹] قوم حضرت شعیب(ع) نیز بتپرست بودند. از بعضی روایات استفاده میشود که موضعگیری قوم حضرت شعیب(ع) در برابر او، بهگونهای بود که چند نفر از نمایندگان حضرت شعیب(ع) را کشتند.[۲۰]
- از قوم حضرت موسی(ع) تا قوم حضرت عیسی(ع): آیین بتپرستی در عصر حضرت موسی(ع) نیز وجود داشته است.[۲۱] بهگفته مفسران قرآن کریم در گزارش مبارزات حضرت موسی(ع) با فرعون، به بتپرستی مصریان اشاره، و اعتراض اشراف قومِ فرعون به او را نقل کرده است که چرا اجازه میدهد موسی(ع) پرستش او و خدایانش را رها سازد.[۲۲] آیاتی از قرآن، قوم حضرت الیاس(ع) را مردمی مشرک و بتپرست معرفی میکند.[۲۳] حضرت الیاس(ع) به مبارزه با آنان پرداخت و بنیاسرائیل را از بتپرستی نهی میکرد.[۲۴]
- از قوم حضرت عیسی(ع) تا دوران بعثت: خداوند ساکنان شهر انطاکیه را مردمی بتپرست معرفی نموده است.[۲۵] حضرت عیسی(ع)، رسولانی را فرستاد تا آنها را از بتپرستی باز دارند، ولی با تکذیب مردم روبهرو شدند.[۲۶] قرآن کریم مردم دوران اصحاب کهف را نیز بتپرست معرفی میکند.[۲۷] مفسران به استناد آیه ۱۵ سوره کهف بیان میکنند که هر قبیلهای برای خود بتی ساخته و آنرا میپرستید.[۲۸]
- از دوران بعثت به بعد: مفسران آیات زیادی از قرآن کریم را درباره بتپرستی، که آیین مشرکان عصر بعثت بوده است، بیان کردهاند.[۲۹] مردم عرب در آغاز، موحِّد بودند. براساس حدیثی از پیامبر اکرم(ص) و بهگفته مورّخان، عَمْرو بن لُحَیّ نخستین کسی است که با سلطهاش بر حجاز بتپرستی را در میان عرب رواج داد.[۳۰] برخی نخستین کس را ابوکَبشَة[۳۱] و برخی نیز رواج بتپرستی را درمیان عرب، امری تدریجی و خودبهخود دانستهاند.[۳۲] بعد از دوران بعثت نیز در هندوستان و بسیاری از کشورهای شرق آسیا، مردم بتپرست هستند. البته در غرب نیز مانند لندن و همچنین در آمریکا معابد بتپرستی وجود دارد.[۳۳]
اتهام بتپرستی به شیعیان
وهابیان معتقدند که طلب شفاعت از هیچ انسانی نباید کرد، حتی اگر پیامبر(ص) باشد و گرنه با بتپرستان هیچ تفاوتی ندارند.[۳۴] در جواب به این اعتقاد وهابیان گفتهاند که مقايسه طلب شفاعت مسلمانها از رسول خدا(ص) يا از اهلبیت(ع) با طلب شفاعت از بت تفاوت دارد؛ زيرا بتپرستها بتها را مستقل مىدانستند نه اينكه معتقد باشند خداوند اذن شفاعت به آنان داده است؛ در حالیكه در مورد پیامبر(ص) خداوند اذن شفاعت به آنان داده است.[۳۵] همچنین همه شیعیان و گروهی از اهل سنت معتقدند که پدر و مادر و اجداد پیامبران بتپرست نبوده، بلکه همه آنان خداپرست بودهاند.[۳۶] علاوه بر اجداد پیامبر(ص)، از روایات استفاده میشود که ابوطالب نیز مانند برادرش عبدالله و پدرشان عبدالمطلب در دوران عمرشان هیچ گاه بت نپرستیدند و همه خداپرست بودند.[۳۷] امام صادق(ع) درباره ابوطالب میگوید: ابوطالب همچون اصحاب کهف بود که ایمان خود را پنهان میداشتند و تظاهر به شرک میکردند و خداوند به آنها دو پاداش داد.[۳۸]
عوامل بتپرستی
در تفاسیر مواردی از جمله استمداد،[۳۹] تقلید کورکورانه،[۴۰] بهدست آوردن عزت،[۴۱] طلب روزی،[۴۲] شفاعت،[۴۳] جلب منفعت و دفع ضرر، تقلید کورکورانه و جهل به عنوان عوامل بتپرستی بت پرستان معرفی شدهاند.
- جهل: بنیاسرائیل بعد از دیدن چندین معجزه الهی به دست حضرت موسی(ع)، باز ایمان نیاورده و به پیامبر خدا گفتند: برای ما بتهایی بساز که آنها را عبادت کنیم.[۴۴] بتپرستان با وجود اینکه میدانستند، بتها دوامی نداشته و مالک هیچ چیزی حتی نفع و ضرر خود نیستند، باز آنها را میپرستیدند.[۴۵] خداوند به قوم حضرت موسی(ع) میفرماید: «شما جمعیتی جاهل و نادان هستید.»[۴۶]
- تقلید کورکورانه: علامه طباطبایی انگیزه بتپرستی را تقلید کردن بتپرستان از اجداد خود میداند. درحالیکه عقل اجازه نمیدهد که انسان به کسی که عالم نیست، مراجعه نموده و هدایت و راهنمایی او را بپذیرد.[۴۷] خداوند در آیات متعدد،[۴۸] به تقلید بتپرستان از پدرانشان پرداخته و آنها را به شدت توبیخ کرده است: «و هنگامی که به آنها گفته شود از آنچه خدا نازل کرده است پیروی کنید، میگویند: بلکه ما از آنچه پدران خود را بر آن یافتیم پیروی مینماییم؛ آیا نه این است که پدران آنها چیزی نمیفهمیدند و هدایت نیافتند؟!»[۴۹]
بتهای مشهور و سرانجام آنها
ابنکلبی در کتاب الاصنام برخی از بتهای مشهور و مسائل پیرامون آنها را آورده است که عبارتند از: سواع، ود، یغوث، یعوق، نسر، منات، لات، عزی، هبل، إساف و نائله، مناف، ذوالخلصه، سعد، ذوالکفّین، ذو الشّری، أقیصر، نهم، عائم، سعیر، عمیانس، فلس، یعبوب، باجر.[۵۰] نام هفت بت به صورت خاص در قرآن آمده است که عبارتند از: «لَات» و «عُزَّی»(آیه ۱۹ سوره نجم) و «مَنَات»( آیه ۲۰ سوره نجم) و «وَدّ» و «سُوَاع» و «یَغُوث» و «یَعُوق» و «نَسْر»(آیه ۲۳ سوره نوح). پنج بت «وَدّ» و «سُوَاع» و «یَغُوث» و «یَعُوق» و «نَسْر»، از جمله بتهایی است که نام آنها در طول تاریخ حفظ شد تا اینکه به عربها منتقل شد؛ و بعضی اعراب، عبد وَدّ و عبد یَغُوث نامیده شدهاند.[۵۱]
- در قرآن کلمات اَصْنَام،[۵۲] اَوْثَان،[۵۳] نُصُب،[۵۴] تَمَاثِیل[۵۵] به معنای بت دانسته شده است.
- برخی کلمه «جِبْت» در آیه ۵۱ سوره نساء را به معنای بت گرفتهاند؛ اما بیشتر آنرا به معنای هر معبود غیر خداوند میدانند.[۵۶] و «طاغوت» به معناى هر معبودى است كه به جز خداوند پرستيده شود.[۵۷]
- کلمه بَعْل در آیه ۱۲۵ سوره صافات به معنای بت است که قوم حضرت الیاس(ع) آنرا میپرستیدند.[۵۸] بعضی «بعل» را اسم بت معینی ندانسته بلکه به معنی مطلق بت گرفتهاند ولی بعضی دیگر آنرا به معنی رب و معبود میدانند.[۵۹]
بتشکنی امام علی(ع)
پس از فتح مکه پیامبر(ص) به شکستن بتهای بالای سقف کعبه اقدام کرد.[۶۰] اسم برخی از بتهای شکسته شده عبارتند از: بت اِساف و نائِله که در سال هشتم هجری قمری در فتح مکه توسط پیامبر(ص) شکسته شد.[۶۱] به پیشنهاد پیامبر(ص)، علی(ع) روی شانههای پیامبر رفت و بتها را به زمین انداخت.[۶۲] بتهای مَنَات و هُبَل و فُلُس توسط حضرت علی(ع) شکسته شد.[۶۳] بت سُوَاع توسط عَمْرِو بن عَاص شکسته شد.[۶۴] بت وَدّ توسط خَالِد بن وَلِید شکسته شد.[۶۵] بت لَاتْ توسط عدهای از جمله خالد بن ولید و مُغِیرَة بن شَعبَة و اَبوسُفیَان شکسته شد.[۶۶] بت ذوالخَلَصَه در سال دهم هجری قمری توسط جَریرِ بنِ عَبدُاللهِ بَجَلِی شکسته شد.[۶۷] بت ذوالکَفَّیْن توسط طُفَیْلِ بنِ عَمْرِو دَوْسِیّ شکسته شد.[۶۸] بت بَعْل با گسترش اسلام همراه بتهای دیگر در جَزیرَهُ العَرَب از بین رفت.[۶۹]
راهکار قرآن بر هدایت بتپرستان
قرآن برای هدایت بتپرستان بهترین و اصلیترین راهکارها را ارائه کرده است که اشاره میشود:
- توجه دادن به توحید و یگانگی: خداوند در قرآن تأکید میکند که غیر از خدای واحد، خالقی نیست و روزی آسمانها و زمین بهدست اوست؛ پس عبادت باید فقط متوجه او باشد[۷۰] و مثل و مانند قرار دادن را برای خداوند نفی کرده است.[۷۱]
- توجه دادن به مالکیت حقیقی: خدا به مسیحیان که قائل به خدا بودن حضرت عیسی(ع) بودند، میگوید: حضرت عیسی(ع) مالک سود و زیان دیگران نیست. اگر کسیکه حضرت عیسی(ع) را خدای خود بداند اشتباه بزرگی مرتکب شده، چه رسد به اینکه مجسمههای دست ساختهی خود را دارای مقام خداوندی بدانند.[۷۲]
- توجه دادن به دعوت رسولان: خداوند خطاب به پیامبر اسلام(ص) میفرماید: «از رسولانی که قبل از تو فرستادیم بپرس، آیا غیر از خداوند رحمان، معبودهایی برای پرستش آنها قرار دادیم؟!»[۷۳] یعنی اگر از آنان این سؤال را بپرسی، در جواب خواهند گفت: ما چنین دستوری(بتپرستی) به آنان ندادهایم، و آنان را به پرستش چنین خدایانی وادار نساختهایم.[۷۴] چون اولین و اصلیترین دعوت تمام پیامبران، دعوت به توحید بوده و بقیهی دستورات، به توحید بر میگردد.[۷۵]
- توجه دادن به عاقبت بتپرستی: بتپرستان، عاقبتی دردناک در پیش دارند و آن جهنم سوزان است. بتپرستان امید داشتند که بتها نزد خدا برایشان شفاعت کنند، اما بر خلاف تصور آنها، خداوند بتپرستان را با بتهایشان در آتش جهنم میاندازد، به گونهای که در آخرت، چیزی نزد بتپرستان مبغوضتر از این معبودهای باطلشان نخواهد بود.[۷۶]
عاقبت بتپرستی
مفسران یکی از پیامدهای بتپرستی را ظلم به خود میدانند.[۷۷] به گونهای که افراد بتپرست جزو ستمکارترین افراد قرار میگیرند.[۷۸] یکی دیگر از پیامدهای بتپرستی عذاب الهی دانسته شده است.[۷۹] مفسران از دیگر پیامدهای بتپرستی را عدم شايستگى شخص بتپرست، براى منصب امامت و رهبرى جامعه میدانند.[۸۰] در روایت نقل شده که حضرت ابراهیم(ع) از خداوند سؤال کرد که ظالم از فرزندان او کیست که عهدش به او نمیرسد. خداوند در جواب به او گفت: آن کسیکه در مقابل بت سجده کند. چنین شخصی صلاحیت رهبری جامعه و امامت امت را ندارد.[۸۱] مفسران نیز از دیگر آثار بتپرستی را گمراهی و انحراف میدانند.[۸۲] از دیگر آثار بتپرستی بر اساس آیات قرآن نکوهش خداوند و پیامبران دانسته شده است.[۸۳] بهگفته طبرسی، بر اساس آیات قرآن بتپرستان به همراه بتهایشان هيزم جهنم هستند و مثل سنگریزه بهجهنم ریخته میشوند و در آن جاودان خواهند بود.[۸۴] طبرسی مشرکان را چشنده عذاب دردناک میداند[۸۵] و صاحب من هدی القرآن نیز میگوید خداوند مشرکان را با تمام وجود حاضر میکند تا عذاب دردناک را با عمق جان احساس کنند.[۸۶] مفسران به بیان هلاکت قوم نوح و قوم عاد و قوم ثمود به دلیل بتپرستی و پس از اتمام حجّت بر آنان، میپردازند.[۸۷]
کتابشناسی
درباره بتپرستی و مسائل پیرامون آن کتابهای فراوانی نگارش و منتشر شده است. برخی از آنها عبارتند از:
- کتاب الاصنام، نوشته ابنکلبی که توسط انتشارات دار الکتب المصریه در سال ۲۰۰۰م به چاپ رسیده است. این كتاب، پيرامون بتهاى عرب جاهلى و قبايلى كه آنها را مىپرستيدند و نحوه پرستششان و اسامى و اماكن آنها بحث مىكند.[۸۸]
- پژوهشی پیرامون شرک و بتپرستی در قرآن، نوشته عباس سید کریمی حسینی و با تقریظ محمدهادی معرفت که توسط انتشارات کوثر ادب در سال ۱۳۸۵ش به چاپ رسیده است. تحقیقی است قرآنی و تفسیری در تحلیل ماهیت شرک و بتپرستی که طی ۱۱ فصل و با استناد به اقوال مفسران و تحلیل آیات فراوان تدوین یافته است.[۸۹]
- بتپرستی عرب جاهلی از منظر قرآن، نوشته قاسم فائز که توسط انتشارات مفاز در سال ۱۳۸۵ش به چاپ رسیده است. در این کتاب به بررسی ریشههای بتپرستی و معرفی بتهای عرب جاهلی است.[۹۰]
پانویس
- ↑ نفیسی، فرهنگ نفیسی، ۱۳۴۲ق، ج۱، ص۵۲۹.
- ↑ پروشانی، «بت/بتپرستی»، ج۲، ص۲۱۵.
- ↑ راغب اصفهانی، المفردات، ۱۴۰۴ق، ص۲۸۷.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۵۲ش، ج۲۰، ص۳۴؛ سوره نوح، آیه ۲۳؛ سوره انعام، آیه ۷۴؛ سوره یوسف، آیه ۴۰؛ سوره هود، آیه ۸۷ و ۸۸.
- ↑ عیاشی، تفسیر العیاشی، ۱۳۸۰ق، ج۲، ص۱۴۵؛ قمی، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۲۰۶؛ بحرانی، البرهان، ۱۳۷۴ش، ج۲، ص۴۳۲.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۷، ص۳۸۱.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۵۲ش، ج۲۰، ص۳۴؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸ق، ج۱۰، ص۵۴۷؛ طوسی، التبیان، دار احیاء التراث العربی، ج۱۰، ص۱۴۱.
- ↑ جوادی آملی، ادب فنای مقربان، ۱۳۹۳ش، ج۹، ص۲۵۲.
- ↑ نجفی، جواهر الکلام، دار احیاء التراث العربی، ج۲۲، ص۲۵-۲۷؛ شهید اول، الدروس الشرعیه، مؤسسه النشر الاسلامی، ج۲، ص۱۶۱.
- ↑ سبحانی، آشنایی با عقاید و مذاهب اسلامی، ۱۳۹۶ش، ج۱، ص۲۷۷.
- ↑ نجفی، جواهر الکلام(ط.حدیثه)، ۱۴۲۱ق، ج۱۱، ص۳۱۶.
- ↑ نجفی، جواهر الکلام(ط.حدیثه)، ۱۴۲۱ق، ج۱۱، ص۳۱۶.
- ↑ طیب، اطیب البیان، ۱۳۷۸ش، ج۱، ص۴۵۵؛ بحرانی، البرهان، ۱۴۱۵ق، ج۵، ص۴۹۹.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۶۷۳-۶۸۶؛ سوره اعراف، آیه ۶۵ و ۷۰ و ۷۱؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸ق، ج۵، ص۲۶۴-۲۵۸؛ سوره هود، آیه ۵۰ و ۵۳ و ۵۹؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸ق، ج۶، ص۴۶۹-۴۷۶؛ سوره ابراهیم، آیه ۹ و ۱۰؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸ق، ج۹، ص۱۴۲-۱۴۶؛ سوره احقاف، آیه ۲۱ و ۲۲.
- ↑ طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ۱۳۷۴ش، ج۱۰، ص۴۵۳؛ مکارم، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۹، ص۱۴۳-۱۴۴.
- ↑ نجّار، قصص الانبیاء، ۱۴۳۱ق، ص۱۱۰.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۹، ص۹۰؛ قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج۸، ص۴۳.
- ↑ «...أَاَرْبابٌ مُتَفَرَّقُونَ خَیْرٌ...» سوره یوسف، آیه ۳۹
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸ق، ج۵، ص۳۵۸
- ↑ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۲، ص۳۸۳.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۷۶؛ سوره اعراف، آیه ۱۳۸.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۷۱۶؛ سوره اعراف، آیه۱۲۷
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸ق، ج۸، ص۷۱۳؛ سوره صافات، آیه ۱۲۳-۱۲۶.
- ↑ طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۲۳، ص۵۹-۶۰؛ ثعلبی، قصص الانبیاء، المکتبة الثقافیّة، ص۲۲۳.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸ق، ج۸، ص۶۵۸؛ سوره یس، آیه ۲۰؛ سوره یس، آیه ۲۲؛ سوره یس، آیه ۲۳.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸ق، ج۸، ص۶۵۵؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۸، ص۳۴۸.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸ق، ج۶، ص۷۰۶-۷۱۲؛ سوره کهف، آیه ۹؛ سوره کهف، آیه ۱۵.
- ↑ طیب، اطیب البیان، ۱۳۷۸ش، ج۸، ص۳۳۳.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸ق، ج۳، ص۳۵۵؛ سوره مائده، آیه ۷۶؛ سوره انعام، آیه ۵۶؛ سوره یونس، آیه ۱۰۴؛ سوره هود، آیه ۱۰۹.
- ↑ ابنحنبل، مسند، ۱۴۱۶ق، ج۴، ص۳۵۳؛ و ج۵، ص۱۳۸؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸ق، ج۳، ص۳۹۰؛ فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۲، ص۱۱۰؛ حویزی، تفسیر نورالثقلین، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۶۸۴؛ آلوسی، بلوغ الارب، بیروت، ج۲، ص۲۰۰.
- ↑ طوسی، التبیان، ۱۹۶۳م، ج۱۰، ص۱۴۱؛ ابنکلبی، کتاب الاصنام، ۲۰۰۰م، ج۱، ص۱۰؛ قمی، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ج۵، ص۳۸۸؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸ق، ج۹، ص۲۷۶؛ علی، المفصل، ۱۳۹۱ق، ج۶، ص۸۱.
- ↑ قمی، تفسیر القمی، ۱۳۸۷ق، ج۲، ص۱۱۴؛ ابنکلبی، کتاب الاصنام، ۲۰۰۰م، ج۱، ص۶؛ ابناثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۵ق، ج۱، ص۱۲۵؛ علی، المفصل، ۱۳۹۱ق، ج۶، ص۷۶؛ آلوسی، بلوغ الارب، بیروت، ج۲، ص۲۰۰.
- ↑ در جوامع فعلی که دیگر خدایان و بت پرستی به جز قسمتهای از آسیا مانند هند معنا ندارند. علائم شرک چگونهاند؟، وبگاه پاسخ به شبهات و سؤالات.
- ↑ مغنیه، هذه هی الوهابیه، ۱۴۰۸ق، ص۷۵.
- ↑ طاهری خرمآبادی، شفاعت، مؤسسه بوستان کتاب، ص۵۴.
- ↑ شیخ صدوق، الاعتقادات، ۱۴۱۴ق، ص۱۱۰؛ علامه حلی، نهج الحقّ و کشف الصدق، ۱۹۸۲م، ص۱۵۹ و ۱۶۰؛ آلوسی، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۱۵ق، ج۱۰، ص۱۳۵.
- ↑ نام اصلی و دین حضرت ابوطالب (ع) چه بود؟، خبرگزاری رسمی حوزه.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۴۴۸.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۵۲ش، ج۱۷، ص۱۱۰.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۵۲ش، ج۱۶، ص۱۲۰؛ سوره انبیاء، آیه ۵۲؛ سوره شعراء، آیه ۷۴.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۵۲ش، ج۱۴، ص۱۰۷ و ۱۰۸.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۵۲ش، ج۱۶، آیه ۱۱۵.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۵۲ش، ج۱۰، ص۳۴.
- ↑ صادقی تهرانی، الفرقان، ۱۳۶۵ش، ج۱۱، ص۲۶۸.
- ↑ مدرسی، من هدی القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۳، ص۴۳۱.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۵۲ش، ج۸، ص۲۳۹.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۵۲ش، ج۶، ص۱۵۹.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۵۲ش، ج۶، ص۱۵۸؛ سوره مائده، آیه ۱۰۴؛ سوره هود، آیه ۶۲ و ۱۰۹، سوره ابراهیم، آیه ۱۰، سوره انبیاء، آیه ۵۳.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۵۲ش، ج۱، آیه ۴۱۹؛ سوره بقره، آیه ۱۷۰.
- ↑ ابنکلبی، کتاب الاصنام، ۲۰۰۰م، ص۹=۶۳.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸ق، ج۱۰، ص۵۴۸: مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۵، ص۸۳.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۴۹۸؛ سوره انعام، آیه ۷۴.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸ق، ج۷، ص۱۳۱؛ سوره حج، آیه ۳۰.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸ق، ج۳، ص۲۲۴؛ سوره مائده، آیه ۳ و ۹۰.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸ق، ج۷، ص۸۹؛ سوره انبیاء، آیه ۵۲.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۳، ص۴۱۸.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۵۲ش، ج۴، ص۳۷۵.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۹، ص۱۴۰.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۹، ص۱۴۰.
- ↑ ابنطاووس، الطرائف، ۱۴۰۰ق، ج۱، ص۸۰.
- ↑ یاقوت حموی، معجم البلدان، ۱۹۹۵م، ج۱، ص۱۷۱.
- ↑ ابنشهرآشوب، مناقب، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۱۳۵.
- ↑ ممتحن، نهضت شعوبیه، ۱۳۸۵ش، ص۶۲؛ یوسفی غروی، موسوعه التاریخ الاسلامی، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۲۲۸؛ امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۴۱۴.
- ↑ مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۱، ص۱۴۵.
- ↑ یاقوت حموی، معجم البلدان، ۱۹۹۵م، ج۵، ص۳۶۸.
- ↑ دیاربکری، تاریخ الخمیس، دار صادر، ج۲، ص۱۳۷؛ علی، المفصل، ۱۳۹۱ق، ج۴، ص۱۵۵.
- ↑ دحلان، السیره النبویه، ۱۴۲۱ق، ج۲، ص۳۶۲.
- ↑ ابنعربی، محاضره الابرار، ۱۴۲۲ق، ج۱، ص۳۵.
- ↑ سامانی، «بعل»، وبگاه پرتال جامع علوم و معارف قرآن.
- ↑ گنابادی، تفسیر بیان السعاده فی مقامات العباده، ۱۴۰۸ق، ج۳، ص۲۷۴.
- ↑ حسینی همدانی، انوار درخشان، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۷۱.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۵، ص۳۸ – ۴۰.
- ↑ سوره زخرف، آیه ۴۵.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸ق، ج۹، ص۷۶.
- ↑ طیب، أطیب البیان، ۱۳۷۸ش، ج۱۲، ص۳۶.
- ↑ طبرسی، جوامع الجامع، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۲۹؛ سوره انبیاء، آیه ۹۸.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۵۲ش، ج۱۴، ص۳۰۱؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۳، ص۴۳۹؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸ق، ج۷، ص۸۶؛ مدرسی، من هدی القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۷، ص۳۳۸؛ فضلالله، من وحی القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۱۲، ص۲۶۸.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۵۲ش، ج۱۳، ص۲۵۲؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۲، ص۳۶۲؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸ق، ج۶، ص۷۰۰؛ فضلالله، من وحی القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۱۱، ص۲۹۸.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۵۲ش، ج۸، ص۱۷۹؛ طبرسی، مجمع البیان، ج۴، ص۶۷۴؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۶، ص۲۳۰.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱، ص۴۴۳.
- ↑ طوسی، الامالی، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۳۷۹؛ حویزی، نور الثقلین، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۲۱.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۵، ص۳۰۲؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۵۲ش، ج۱۲، ص۶۹؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸ق، ج۷، ص۱۲۰.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۵۲ش، ج۱۴، ص۲۷۴؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸ق، ج۷، ص۷۱؛ طبرسی، جوامع الجامع، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۹؛ فضلالله، من وحی القرآن، ۱۴۳۹ق، ج۱۲، ص۲۳۴.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸ق، ج۷، ص۱۰۲؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۳، ص۵۰۶ و ۵۰۷.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸ق، ج۸، ص۶۹۰.
- ↑ مدرسی، من هدی القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۱۱، ص۲۲۲.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۵۲ش، ج۱۲، ص۲۳؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۰، ص۲۸۶؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸ق، ج۶، ص۴۸۹؛ فضلالله، من وحی القرآن، ۱۴۳۹ق، ج۱۰، ص۱۱۸؛ مدرسی، من هدی القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۵، ص۳۸۲.
- ↑ بخش کتابشناسی کتاب الاصنام در نرم افزار جامع منابع تاریخ مرکز تحقیقات نور.
- ↑ پژوهشی پیرامون شرک و بتپرستی در قرآن، وبگاه شبکه جامع کتاب گیسوم.
- ↑ بتپرستی عرب جاهلی از منظر قرآن، وبگاه شبکه جامع کتاب گیسوم.
منابع
- آلوسی، محمدشکری، بلوغ الارب فی معرفة احوال العرب، بیروت، چاپ محمد بهجة اثری، بیتا.
- آلوسی، سید محمود، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، بیروت، دارالکتب العلمیة، چاپ اول، ۱۴۱۵ق.
- ابناثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، بیروت، دار صادر، چاپ اول، ۱۳۸۵ق.
- ابنحنبل، احمد بن محمد، مسند الامام احمد بن حنبل، بیروت، مؤسسه الرساله، چاپ اول، ۱۴۱۶ق.
- ابنشهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابیطالب(ع)، قم، علامه، ۱۳۷۹ق.
- ابنطاووس، علی بن موسی، الطرائف فی معرفة مذاهب الطوائف، قم، خیام، ۱۴۰۰ق.
- ابنعربی، محاضره الابرار و مسامرة الأخیار فی الأدبیات و النوادر و الأخبار، تحقیق: محمد عبدالکریم نمری، بیروت، دار الکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۲۲ق.
- ابنکلبی، هشام بن محمد، کتاب الاصنام، تحقیق: احمد زکی صفوت، قاهره، دار الکتب المصریه، چاپ چهارم، ۲۰۰۰م.
- ابوحیان، محمد بن یوسف، البحر المحیط فی التفسیر، تصحیح: صدقی محمد جمیل، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، ۱۴۲۰ق.
- امین، محسن، اعیان الشیعه، بیروت، دار التعارف للمطبوعات، چاپ اول، ۱۴۰۳ق.
- بتپرستی عرب جاهلی از منظر قرآن، وبگاه شبکه جامع کتاب گیسوم، تاریخ بازدید: ۲۹ آبان ۱۴۰۳ش.
- بحرانی، هاشم بن سلیمان، البرهان فی تفسیر القرآن، قم، مؤسسة البعثة، ۱۴۱۶ق.
- پروشانی، ایرج، «بت/بتپرستی»، در مجموعه مقالات دانشنامه جهان اسلام، جلد دوم، تهران، بنیاد دایره المعارف اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۷۵ش.
- پژوهشی پیرامون شرک و بتپرستی در قرآن، وبگاه شبکه جامع کتاب گیسوم، تاریخ بازدید: ۲۹ آبان ۱۴۰۳ش.
- ثعلبی، احمد بن محمد، قصص الانبیاء، بیروت، المکتبة الثقافیّة، چاپ اول، بیتا.
- جوادی آملی، عبدالله، ادب فنای مقربان، تحقیق: قنبرعلی صمدی و احسان ابراهیمی، قم، اسراء، چاپ اول، ۱۳۹۳ش.
- علی، جواد، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، بیروت، دار العلم للملایین، چاپ دوم، ۱۳۹۱ق.
- حسینی همدانی، سید محمدحسین، انوار درخشان در تفسیر قرآن، تحقیق: محمدباقر بهبودی، تهران، کتابفروشی لطفی، چاپ اول، ۱۴۰۴ق.
- حویزی، عبدعلی بن جمعه، تفسیر نور الثقلین، تصحیح: هاشم رسولی، قم، اسماعیلیان، چاپ چهارم، ۱۴۱۵ق.
- دحلان، احمدزینی، السیره النبویه، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، ۱۴۲۱ق.
- در جوامع فعلی که دیگر خدایان و بت پرستی به جز قسمتهای از آسیا مانند هند معنا ندارند. علائم شرک چگونهاند؟، وبگاه پاسخ به شبهات و سؤالات، تاریخ درج مطلب: ۲۸ آذر ۱۴۰۲ش، تاریخ بازدید: ۸ آبان ۱۴۰۳ش.
- دیاربکری، حسین بن محمد، تاریخ الخمیس فی أحوال أنفس نفیس، بیروت، دار صادر، چاپ اول، بیتا.
- راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، بیجا، دفتر نشر الکتاب، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق،
- سامانی، سید محمود، «بعل»، وبگاه پرتال جامع علوم و معارف قرآن، تاریخ درج مطلب: ۵ اردیبهشت، ۱۳۸۸ش، تاریخ بازدید: ۱۶ آبان ۱۴۰۳ش.
- سبحانی، آشنایی با عقاید و مذاهب اسلامی، قم، مؤسسه امام صادق(ع)، ۱۳۹۶ش.
- شهید اول، محمد بن مکی، الدروس الشرعیه فی فقه الامامیه، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، ۱۴۱۲ق.
- شیخ صدوق، محمد بن علی، الاعتقادات، قم، المؤتمر العالمی للشیخ المفید، چاپ دوم، ۱۴۱۴ق.
- صادقی تهرانی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن و السنه، قم، فرهنگ اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۶۵ش.
- طاهری خرمآبادی، سید حسن، شفاعت، قم، موسسه بوستان كتاب، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
- طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، چاپ سوم، ۱۳۵۲ش.
- طباطبایی، سید محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ترجمه: محمدباقر موسوی، قم، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم. دفتر انتشارات اسلامی، چاپ یازدهم، ۱۳۷۸ش.
- طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر جوامع الجامع، تصحیح: ابوالقاسم گرجی، قم، مرکز مديريت حوزه علميه قم، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
- طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تصحیح: فضلالله یزدی طباطبایی و هاشم رسولی، بیروت، دار المعرفه، چاپ دوم، ۱۴۰۸ق.
- طبری، محمد بن جریر، ترجمه تفسیر طبری، تصحیح: حبیب یغمایی، تهران، توس، چاپ دوم، ۱۳۵۶ش.
- طبری، محمد بن جریر، جامع البیان عن تاویل آی القرآن(تفسیر الطبری)، تحقیق: عبدالله بن عبدالمحسن ترکی، قاهره، هجر، چاپ اول، ۱۴۲۲ق.
- طوسی، محمد بن الحسن، الامالی، تحقیق و تصحیح: مؤسسه البعثه، قم، دار الثقافه، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.
- طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، بینا، ۱۳۸۳/۱۹۶۳.
- طیب، عبدالحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، تهران، اسلام، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
- علامه حلی، حسن بن یوسف، نهج الحقّ و کشف الصدق، بیروت، دار الکتاب اللبنانی، چاپ اول، ۱۹۸۲م.
- علی، جواد، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، بیروت، دار العلم للملایین، چاپ دوم، ۱۳۹۱ق.
- عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر العیاشی، تصحیح: هاشم رسولی، تهران، مکتبة العلمیة الاسلامیة، چاپ اول، ۱۳۸۰ق.
- فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر(مفاتيح الغیب)، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ سوم، ۱۴۲۰ق.
- فضلالله، محمدحسین، من وحی القرآن، بیروت، دار الملاک للطباعة و النشر و التوزیع، چاپ سوم، ۱۴۳۹ق.
- قرائتی، محسن، تفسیر نور، تهران، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، چاپ اول، ۱۳۸۸ش.
- قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، تصحیح: طیب جزایری، قم، دار الکتاب، چاپ سوم، ۱۴۰۴ق.
- کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تحقیق و تصحیح: علیاکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
- گنابادی، سلطان محمد، تفسیر بیان السعاده فی مقامات العباده، بیروت، مؤسسه الأعلمی، چاپ دوم، ۱۴۰۸ق.
- مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
- مدرسی، محمدتقی، من هدی القرآن، تهران، دار محبی الحسین(ع)، چاپ اول، ۱۴۱۹ق.
- مغنیه، محمدجواد، هذه هی الوهابیه، تهران، منظمه الاعلام الاسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۸ق.
- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ سی و دوم، ۱۳۷۴ش.
- ممتحن، حسینعلی، نهضت شعوبیه جنبش ملی ایرانیان در برابر خلافت اموی و عباسی، تهران، انتشارات علمی فرهنگی، چاپ سوم، ۱۳۸۵ش.
- نام اصلی و دین حضرت ابوطالب (ع) چه بود؟، خبرگزاری رسمی حوزه، تاریخ بازدید: ۲۹ آبان ۱۴۰۳ش.
- نجّار، عبدالوهّاب، قصص الانبیاء، قم، مدین، چاپ اول، ۱۴۳۱ق.
- نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام(ط.حدیثه)، تحقیق: جعفر بن حسن حلی، قم، مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی بر مذهب اهل بیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۲۱ق.
- نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام(ط.قدیمه)، تحقیق: جعفر بن حسن حلی و دیگران، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ هفتم، بیتا.
- نفیسی، علیاکبر، فرهنگ نفیسی، تهران، خیام، چاپ اول، ۱۳۴۲ق.
- یاقوت حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم البلدان، بیروت، دار صادر، چاپ دوم، ۱۹۹۵م.
- یوسفی غروی، محمدهادی، موسوعه التریخ الاسلامی، قم، مجمع الفکر الاسلامی، چاپ اول، ۱۴۱۷ق.