علی شریعتمدار استرآبادی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
S.h.fatemi (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
سیفالدین علی بن محمدجعفر شریعتمدار استرآبادی تهرانی از علمای شیعه دوران ناصری بود که به درخواست ناصرالدین شاه، کتاب قانونی طبق [[مذهب شیعه]] جهت اجرا در [[ایران]] نوشت. شاه دستور چاپ آن را داد اما با مانعتراشی عدهای اجرا نشد و کتاب در کتابخانه دولتی نگهداری میشود.<ref>کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، ۱۳۸۷ ش، ص ۱۱۵–۱۱۶.</ref> این کتاب با عنوان [[جامع ناصری]] شناخته شده است.<ref>ر. ک. صدر، تکملة أمل الآمل، ۱۴۲۹ق، ج ۳، ص ۵۰۹ و حبیب آبادی، مکارم الآثار، ۱۳۶۲ ش، ج ۴، ص ۱۱۷۰.</ref> او در دوازده سالگی کتابهایی در موضوع زبان عربی نوشت.<ref>کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، ۱۳۸۷ ش، ص ۱۱۴.</ref> پدرش [[محمدجعفر شریعتمدار استرآبادی|محمدجعفر]] استادش بود و بارها او را [[مجتهد]] یا [[قریب الاجتهاد]] معرفی میکرد.<ref>کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، ۱۳۸۷ ش، ص ۱۱۴.</ref> شریعتمدار استرآبادی در حدود بیست سالگی پدرش را از دست داد.<ref>استرآبادی، «زندگینامهٔ خودنوشت شیخ علی شریعتمدار استرآبادی» ص ۳۶۵.</ref> | سیفالدین علی بن محمدجعفر شریعتمدار استرآبادی تهرانی از علمای شیعه دوران ناصری بود که به درخواست ناصرالدین شاه، کتاب قانونی طبق [[مذهب شیعه]] جهت اجرا در [[ایران]] نوشت. شاه دستور چاپ آن را داد اما با مانعتراشی عدهای اجرا نشد و کتاب در کتابخانه دولتی نگهداری میشود.<ref>کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، ۱۳۸۷ ش، ص ۱۱۵–۱۱۶.</ref> این کتاب با عنوان [[جامع ناصری]] شناخته شده است.<ref>ر. ک. صدر، تکملة أمل الآمل، ۱۴۲۹ق، ج ۳، ص ۵۰۹ و حبیب آبادی، مکارم الآثار، ۱۳۶۲ ش، ج ۴، ص ۱۱۷۰.</ref> او در دوازده سالگی کتابهایی در موضوع زبان عربی نوشت.<ref>کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، ۱۳۸۷ ش، ص ۱۱۴.</ref> پدرش [[محمدجعفر شریعتمدار استرآبادی|محمدجعفر]] استادش بود و بارها او را [[مجتهد]] یا [[قریب الاجتهاد]] معرفی میکرد.<ref>کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، ۱۳۸۷ ش، ص ۱۱۴.</ref> شریعتمدار استرآبادی در حدود بیست سالگی پدرش را از دست داد.<ref>استرآبادی، «زندگینامهٔ خودنوشت شیخ علی شریعتمدار استرآبادی» ص ۳۶۵.</ref> | ||
علی شریعتمدار استرآبادی علاوه بر تحصیل در [[تهران]] در [[نجف]] نیز مشغول تحصیل شد و سال ۱۲۷۲ق به تهران بازگشت و به تألیف و تحقیق مشغول شد.<ref>استرآبادی، «زندگینامهٔ خودنوشت شیخ علی شریعتمدار استرآبادی»، ص ۳۶۵–۳۶۷.</ref> در | علی شریعتمدار استرآبادی علاوه بر تحصیل در [[تهران]] در [[نجف]] نیز مشغول تحصیل شد و سال ۱۲۷۲ق به تهران بازگشت و به تألیف و تحقیق مشغول شد.<ref>استرآبادی، «زندگینامهٔ خودنوشت شیخ علی شریعتمدار استرآبادی»، ص ۳۶۵–۳۶۷.</ref> در دِزاشیب شمیران که آن زمان از روستاهای تهران بهشمار میرفت، زندگی میکرد و مراودهاش با مردم کم بود و با رجال سیاسی آمد و شدی نداشت.<ref>کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، ۱۳۸۷ش، ص ۱۱۵.</ref> او در شعر و شاعری نیز دست داشت و برخی آثار او به نظم است.<ref>ر. ک. اشکوری، شاعران فارسی سرا، ۱۴۲۶ق، ص ۸۸.</ref> | ||
در کنار فعالیتهای دینی، اختراعاتی نیز داشت؛ از جمله: تفنگ تهپر{{یاد|تفنگ تهپر در مقابل تفنگ سرپر است. اگر باروت و گلوله را از سر لوله داخل تفنگ میکردند، به آن تفنگ سرپر میگفتند و اگر از انتها وارد میکردند «تفنگ تهپر» نام داشت. (ر.ک. لغت نامه دهخدا، ذیل «سرپر» و «تهپر»).}}، ساعت دزدگیر و [[قبلهنمای]] چند منظوره.<ref>کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، ۱۳۸۷ ش، ص ۱۱۵–۱۱۶.</ref> به قول شاگردش [[ناظم الاسلام کرمانی]] به همین دلیل بعضی خواستند او را به خارج ببرند اما نپذیرفت.<ref>کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، ۱۳۸۷ ش، ص ۱۱۶–۱۱۷.</ref> | در کنار فعالیتهای دینی، اختراعاتی نیز داشت؛ از جمله: تفنگ تهپر{{یاد|تفنگ تهپر در مقابل تفنگ سرپر است. اگر باروت و گلوله را از سر لوله داخل تفنگ میکردند، به آن تفنگ سرپر میگفتند و اگر از انتها وارد میکردند «تفنگ تهپر» نام داشت. (ر.ک. لغت نامه دهخدا، ذیل «سرپر» و «تهپر»).}}، ساعت دزدگیر و [[قبلهنمای]] چند منظوره.<ref>کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، ۱۳۸۷ ش، ص ۱۱۵–۱۱۶.</ref> به قول شاگردش [[ناظم الاسلام کرمانی]] به همین دلیل بعضی خواستند او را به خارج ببرند اما نپذیرفت.<ref>کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، ۱۳۸۷ ش، ص ۱۱۶–۱۱۷.</ref> |
نسخهٔ ۵ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۸:۵۴
اطلاعات فردی | |
---|---|
نام کامل | علی بن محمد جعفر شریعتمدار استرآبادی تهرانی |
لقب | سیفالدین |
تاریخ تولد | ۲۲ شعبان (۱۲۴۲ق) |
محل زندگی | شمیران تهران |
تاریخ وفات | ۱۳۱۸ق |
خویشاوندان سرشناس | محمدجعفر شریعتمدار استرابادی( پدر) |
اطلاعات علمی | |
استادان | ملاعلی کنی، صاحب جواهر و شیخ انصاری |
شاگردان | ناظم الاسلام کرمانی |
محل تحصیل | تهران و نجف |
اجازه روایت از | شیخ انصاری و محمدقاسم بن محمد نجفی |
اجازه اجتهاد از | محمدقاسم بن محمد نجفی |
تألیفات | جامع ناصری، الدرر الایتام، المواهب السنیة فی شرح التبصرة الفقهیة، غایة الآمال فی استقصاء استعلام احوال الرجال و… |
فعالیتهای اجتماعی-سیاسی | |
اجتماعی | شاعر، مخترع |
علی بن محمدجعفر شریعتمدار استرآبادی (۱۲۴۲ق ـ ۱۳۱۸ق) عالم شیعی در زمان ناصرالدین شاه که تألیفات زیاد داشت. او شاگرد ملاعلی کنی، صاحب جواهر و شیخ انصاری بود. ناصرالدین شاه از او خواست قانونی بر مبنای فقه شیعه برای اجرا در کشور بنویسد؛ ولی با مانعتراشی عدهای به اجرا در نیامد.
جایگاه علمی
سیفالدین علی بن محمدجعفر شریعتمدار استرآبادی تهرانی از علمای شیعه دوران ناصری بود که به درخواست ناصرالدین شاه، کتاب قانونی طبق مذهب شیعه جهت اجرا در ایران نوشت. شاه دستور چاپ آن را داد اما با مانعتراشی عدهای اجرا نشد و کتاب در کتابخانه دولتی نگهداری میشود.[۱] این کتاب با عنوان جامع ناصری شناخته شده است.[۲] او در دوازده سالگی کتابهایی در موضوع زبان عربی نوشت.[۳] پدرش محمدجعفر استادش بود و بارها او را مجتهد یا قریب الاجتهاد معرفی میکرد.[۴] شریعتمدار استرآبادی در حدود بیست سالگی پدرش را از دست داد.[۵]
علی شریعتمدار استرآبادی علاوه بر تحصیل در تهران در نجف نیز مشغول تحصیل شد و سال ۱۲۷۲ق به تهران بازگشت و به تألیف و تحقیق مشغول شد.[۶] در دِزاشیب شمیران که آن زمان از روستاهای تهران بهشمار میرفت، زندگی میکرد و مراودهاش با مردم کم بود و با رجال سیاسی آمد و شدی نداشت.[۷] او در شعر و شاعری نیز دست داشت و برخی آثار او به نظم است.[۸]
در کنار فعالیتهای دینی، اختراعاتی نیز داشت؛ از جمله: تفنگ تهپر[یادداشت ۱]، ساعت دزدگیر و قبلهنمای چند منظوره.[۹] به قول شاگردش ناظم الاسلام کرمانی به همین دلیل بعضی خواستند او را به خارج ببرند اما نپذیرفت.[۱۰]
استادان
علی شریعتمدار استرآبادی در تهران و نجف نزد اساتیدی چون پدرش محمدجعفر شریعتمدار استرآبادی (م ۱۲۶۳ق)،[۱۱] ملا علی کنی (م ۱۳۰۶ق)[۱۲] و نیز صاحب جواهر (م ۱۲۶۶ق)، شیخ انصاری (م ۱۲۸۱ق)، شیخ محسن خنفر (م ۱۲۷۰ق) و شیخ مشکور (م ۱۲۷۲ق)[۱۳] درس آموخت. او اجازه اجتهاد و روایت از محمدقاسم بن محمد نجفی[۱۴] و اجازه روایت از شیخ انصاری[۱۵] داشت.
درگذشت
تاریخ درگذشت علی شریعتمدار را سالهای ۱۳۱۵ ق[۱۶] و ۱۳۱۶ ق[۱۷] ۱۳۱۸ ق[۱۸] ضبط کردهاند. امروزه مسجدی کوچک در محلهٔ دزاشیبِ شمیران به نام مسجد حاج شیخ علی[یادداشت ۲] منتسب به او با قدمتی بیش از دویست سال وجود دارد.[۱۹]
فرزندان
سه پسر و چهار دختر داشت: شیخ آقا جمال[۲۰] یا آقا جلال[۲۱] (م ح ۱۳۲۷ق)، شیخ عبد النبی (م ۱۳۴۰ق)، شیخ محمد رضا (م ۱۳۴۶ق)، زبیده، عفت الشریعه، اشرف و زینت الشریعه.[۲۲]
پانویس
- ↑ کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، ۱۳۸۷ ش، ص ۱۱۵–۱۱۶.
- ↑ ر. ک. صدر، تکملة أمل الآمل، ۱۴۲۹ق، ج ۳، ص ۵۰۹ و حبیب آبادی، مکارم الآثار، ۱۳۶۲ ش، ج ۴، ص ۱۱۷۰.
- ↑ کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، ۱۳۸۷ ش، ص ۱۱۴.
- ↑ کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، ۱۳۸۷ ش، ص ۱۱۴.
- ↑ استرآبادی، «زندگینامهٔ خودنوشت شیخ علی شریعتمدار استرآبادی» ص ۳۶۵.
- ↑ استرآبادی، «زندگینامهٔ خودنوشت شیخ علی شریعتمدار استرآبادی»، ص ۳۶۵–۳۶۷.
- ↑ کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، ۱۳۸۷ش، ص ۱۱۵.
- ↑ ر. ک. اشکوری، شاعران فارسی سرا، ۱۴۲۶ق، ص ۸۸.
- ↑ کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، ۱۳۸۷ ش، ص ۱۱۵–۱۱۶.
- ↑ کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، ۱۳۸۷ ش، ص ۱۱۶–۱۱۷.
- ↑ کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، ۱۳۸۷ ش، ص ۱۱۴.
- ↑ استرآبادی، «زندگینامهٔ خودنوشت شیخ علی شریعتمدار استرآبادی»، ص ۳۶۶، پاورقی، به نقل از غایة الآمال، ص ۳۷۸
- ↑ استرآبادی، «زندگینامهٔ خودنوشت شیخ علی شریعتمدار استرآبادی»، ص ۳۶۶.
- ↑ استرآبادی، «زندگینامهٔ خودنوشت شیخ علی شریعتمدار استرآبادی»، ص ۳۷۷–۳۷۸، پاورقی، به نقل از غایة الآمال، ص ۳۸۱–۳۸۲.
- ↑ استرآبادی، «زندگینامهٔ خودنوشت شیخ علی شریعتمدار استرآبادی»، ص ۳۷۵–۳۷۷.
- ↑ تهرانی، طبقات أعلام الشیعة، ۱۴۳۰ ق، ج ۱۶، ص ۱۳۶۱؛ حبیب آبادی، مکارم الآثار، ۱۳۶۲ ش، ج ۴، ص ۱۱۷۲.
- ↑ حبیب آبادی، مکارم الآثار، ۱۳۶۲ ش، ج ۴، ص ۱۱۷۲؛ سبحانی، موسوعة طبقات الفقهاء، ۱۴۱۸ ق، ج ۱۴ (القسم الاول)، ص ۴۴۳.
- ↑ کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، ۱۳۸۷ ش، ص ۱۱۶؛ حبیب آبادی، مکارم الآثار، ۱۳۶۲ ش، ج ۴، ص ۱۱۷۲.
- ↑ موسویزاده، «استرآبادی تهرانی»، ص ۱۲۸.
- ↑ تهرانی، طبقات أعلام الشیعة، ۱۴۳۰ ق، ج ۱۶، ص ۱۳۶۴.
- ↑ فرخ، شرح احوال علمای خاندان شریعتمداری، ۱۳۸۶ ش، ص ۱۲۸.
- ↑ ر. ک. حبیب آبادی، مکارم الآثار، ۱۳۶۲ ش، ج ۴، ص ۱۱۷۲؛ فرخ، شرح احوال علمای خاندان شریعتمداری، ۱۳۸۶ ش، ص ۱۲۸؛ رجایی، دانشنامه گلستان، ۱۳۹۵ ش، ج ۲، ص ۳۰۸.
یادداشت
- ↑ تفنگ تهپر در مقابل تفنگ سرپر است. اگر باروت و گلوله را از سر لوله داخل تفنگ میکردند، به آن تفنگ سرپر میگفتند و اگر از انتها وارد میکردند «تفنگ تهپر» نام داشت. (ر.ک. لغت نامه دهخدا، ذیل «سرپر» و «تهپر»).
- ↑ در موسویزاده، «استرآبادی تهرانی»، ص ۱۲۸، نام مسجد «آقا شیخ علی» است اما در سردر مسجد با کاشی «مسجد حاج شیخ علی» نوشته شده است. (مسجد «حاج شیخ علی»؛ مسجدی کوچک از دوره قاجار، مندرج در سایت الکوثر)
منابع
- تهرانی، آقا بزرگ، طبقات أعلام الشیعة، بیروت، دار احیاء التراث العربی، اول، ۱۴۳۰ ق.
- حبیب آبادی، محمدعلی، مکارم الآثار در احوال رجال دورهٔ قاجار، اصفهان، کمال، اول، ۱۳۶۲ ش.
- حسینی اشکوری، احمد، شاعران فارسی سرا، قم، مجمع ذخائر اسلامی، اول، ۱۴۲۶ ق.
- دهخدا، لغتنامه دهخدا.
- رجایی، رحمتالله (سرپرست)، دانشنامه گلستان، گرگان، مؤسسه فرهنگی میرداماد گرگان، اول، ۱۳۹۵ ش.
- سبحانی، جعفر، موسوعة طبقات الفقهاء، مؤسسهٔ امام صادق (ع)، قم، مؤسسهٔ امام صادق (ع)، اول، ۱۴۱۸ ق.
- شریعتمدار استرآبادی، علی، «زندگینامهٔ خودنوشت شیخ علی شریعتمدار استرآبادی»، تحقیق: سید جعفر حسینی اشکوری، در میراث حدیث شیعه، دفتر سوم، اول، ۱۳۷۸ ش.
- صدر، سید حسن، تکملة أمل الآمل، تحقیق: محفوظ، حسینعلی و دیگران، بیروت، دار المؤرّخ العربی، اول، ۱۴۲۹ ق.
- فرخ، علی، شرح احوال علمای خاندان شریعتمداری، تهران، گلستان کوثر، اول، ۱۳۸۶ ش.
- کرمانی، ناظم الاسلام، تاریخ بیداری ایرانیان، تهران، امیر کبیر، هشتم، ۱۳۸۷ ش.
- موسویزاده، حسین، «استرآبادی تهرانی»، در دانشنامه تهران بزرگ، ج ۱، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، اول، ۱۴۰۰ ش. * مسجد «حاج شیخ علی»؛ مسجدی کوچک از دوره قاجار، مندرج در سایت الکوثر، تاریخ درج ۹ خرداد ۱۴۰۱ش، تاریخ بازدید ۱۳ تیر ۱۴۰۳ش.